تعبیر خواب کشتی
اگر کسی ببیند که سوار بر کشتی و در دریای آرام حرکت می کند، زندگی آرام و خوشی خواهد داشت ولی اگر کشتی دچار طوفان دریا شد، ضرر و زیان می بیند. اگر کشتی غرق شد، به مرگ نزدیک است و اگر کشتی به تصرف دزدان درآمد، مال و اموالش حیف و میل می شود.
حضرت دانیال (ع) می گوید: دیدن کِشتی در خواب، دلیل غم و اندیشه است، خاصه که از کشتی بیرون نیاید و در دریا فرو ماند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کشتی در خواب بر هفت وجه است:
- فرزند،
- پدر،
- زن،
- مرکب،
- ایمنی،
- عیش،
- توانگری.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر در خواب دید در کشتی بود و به سلامت بیرون آمد، دلیل که از غم ها برهد. اگر دید کشتی او بشکست، دلیل مصیبت است. اگر دید در میان دریا کشتی ها و قماش می رفت، دلیل به سفر رود ومال بسیار حاصل کند. اگر ببیند در کشتی بود و کشتی ایستاده است، دلیل که در سفر مقیم شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در کشتی نشست و بادی سخت برآمد و کشتی را براند، دلیل است از غم ها فرج یابد. اگر ببیند کشتی بایستاد و از همه سوی موج به کشتی می آمد، دلیل است به غمی گرفتار شود. اگر ببیند کشتیهای تهی در دریا می رفت، دلیل که پادشاه آن ملک، رسولان را به جای جدید فرستد. اگر ببیند آن کشتی ها غرق شدند، دلیل است رسولان را بازدارند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند در کشتی نشسته بود و از دریا می ترسید، دلیل است مقرب پادشاه شود و مال جمع کند. اگر ببیند کشتی او به قعر دریا شد، دلیل است از پادشاه قوت تمام حاصل نماید. اگر ببیند کشتی نمی رفت، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند در کشتی نشسته بود، دلیل است به کار پادشاه مشغول شود و مال جمع نماید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : با عرض سلام وقت شما بخیر
دیشب خواب دیدم در عرشه کشتی هستم که ایستاده بود(حرکت نمی کرد) فقط یادم نیست کنار ساحل بود و یا از ساحل مقداری فاصله گرفته بود
ی گل زرد شبیه به پروانه به موهایم زده بودم و از آن گل به شکل پروانه در کشتی زیاد به چشم میخورد که با نور افتاب برق میزدند دریا ارام بود و آسمان آفتابی و چشمهایم خیلی درشتتر شده بود
ی کم بخاطر رنگ گل نگرانم
سپاسگزارم از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نگران نباشید. شما در مورد مسائل احساسی سعی می کنید که عاقلانه و خردمندانه فکر کنید و از روی ذکاوت و مهربانی نسبت به مردم فکر کنید. شما می دانید که مردم هوسران هستند و از کسی به کسی و از شاخه ای به شاخه ای می پرند پس حواستان را جمع می کنید که گول کسی را نخورید. الان شما بینش و درک بیشتری نسبت به مسائل دارید و نسبت به آینده و زندگی تان خوشبین هستید. تشکر از همراهیتون.
Benita ansari : سلام وقتتون به خوشي،توی یک کشتیه خیلی بزرگ بودم
شبیه یک تور بود که انگار مشاور ی (روانشناس)که قبلاً میرفتم پیشش برگزار کرده بود !
هوا تقریباً تاریک بود و نزدیک غروب بود،
میزهای غذای زیادی چیده شده بود که مجانی برای کسایی که با تور بودن بود .
۲ تا نصفه ساندویچ برداشتم و یه چیز دیگه که یادم نیست چی بود ، ماهی هم سر میز بود ، ولی دیدم یک نفر ماهی برداشت ولی برگردوند تو ظرف میز ، انگار نپخته بود ماهیا !
جمعیتی که با تور بود و میزها یه جورایی لاکچری بود ، خوشم نمیومد توی اون آدما باشم !
یک استخر اونجا بود دلم میخواست بپرم توش ولی یه حس کراهت درونم بود !
رفتم جلوی کشتی ، هوا داشت طوفانی میشد و باد شدید میومد ، جلوی کشتی پر آب شده بود و مردم توی آب و در تکان های کشتی سُر میخوردند ، انگار حواسشون به طوفان نبود و از نظر من کار احمقانهای میکردن.
مشاور هم یه گوشه جدا از جمع نگاهشون میکرد مثل من !
دلم کیک میخواست ، آروم آروم دستم و گرفتم به اطراف و رفتم سمت میزهای غذا ولی جمع شده بود غذاها و رفتم سمت عقب کشتی و آشپزخانه ، راه رفتن توی اون تکان ها سخت بود ، رسیدم به آشپزخانه و از خواب پریدم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و عده ای که پیش روانشناس می رفتید، راجع به مسائل احساسی تان با هم صحبت کرده اید. از نگرانی هایتان و دوران سختی که در گذشته گذرانده اید برای هم بحث و گفتگو کرده اید. آدمهای زیادی نیاز به حمایت روحی دارند و شما احساس می کرده اید که بار مشکلات زیادی را تنهایی به دوش می کشید و مسئولیت هایتان خیلی زیاد بوده و با یک دست دو تا هندوانه بلند می کرده اید که از پس این حجم کار بر نمی آمده اید. دیگری در آنجا راجع به مسائلی صحبت می کرده که درکی از آن نداشته و نمی خواسته که حرف بیجایی بزند پس ترجیح داده که سکوت کند. این جور آدمهایی که به پیش روانشناس شما می آمده اند همه پولدار و متملول بوده اند و شما به آنها نمی خورده اید و با ایشان هارمونی و هماهنگی نداشته اید. شما می خواستید که گذشته ی تلختان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید ولی چیزی مانع این کار شما می شده. مردمی که به پیش روانشناس می آمده اند همه با طوفان های احساسی و ناراحتی های شدیدی در زندگی شان مواجه بوده اند ولی متوجه نبوده اند که صحبت کردن راجع به این مسائل و قرار گرفتن ( به صورت خیالی) در همان شرایط چقدر می توانسته روحیه شان را خراب کند. ( مثلا شما یک بار از کسی کتک می خورید ولی هر بار که یاد آن می افتید انگار دوباره کتک می خورید و ذهنتان آشفته می شود). مشاور هیچ کار خاصی نمی کرده فقط می گذاشته که آنها خودشان را مثلا خالی و تخلیه کنند اما در عین حال آنها داشته اند به خودشان ضرر می زدند. شما دلتان می خواسته که فرصت جدیدی داشته باشید در زندگی تان تا این همه مسئولیتی که به تنهایی حمل می کردید را با کسی سهیم شوید و احساس آرامش و راحتی به شما دست دهد ولی کسی در آنجا شما را حمایت نمی کرده است و همه فکر خودشان بوده اند. شما دنبال گرمی و حمایت بوده اید. خواب شما احساس شما در دورانی که به دوره روانکاوی و یا پیش مشاور می رفتید را بیان می کند و مربوط به گذشته ی شماست و تعبیری برای آینده تان ندارد. لطفا منبعد خوابتان را بدون اینکه سطر بندی کنید پشت سر هم بنویسید تا زمانی که بنده خوابتان را در باکس تعبیر می نویسم بتوانم همه ی آن را یکجا مشاهده کنم. تشکر از همراهیتون.
حسین : سلام مجدد در مورد اون خانمی که ۱ سال نیم پیش عرض کردم خواب دیدم اومدن به من گفتن کمکم کن کشتی بسازم نقشه داشتن که گفتند ۳ تکه ۱۱ متری بهم مچسبونیم در این حین که من محاسبه کردم ۳۳ متر وقتی با چادر ایستاده بودند پشت سرشون دشمن حریف عشقی من با ریش وایساده بودن داشت گوش میکرد من توی گیجی بودم این پرسش میخواد با من بسازه کشتی و یا نه با اون از خواب پریدم بخاطر این میگم دشمن که توی خواب قبلی با لباس عروس به همراه دو نفر داشتن بهش تجاوز میکردن و این خانم درحال لذت بردن توی اتاقی شبیه به حجله که با دیدن من دستمو گرفت و با التماس کمک میخواست از من تو رو خدا کمکم کنید چشمامو میبندم خوابهایی در باره این خانم میبینم ذهنم داره داغون میشه
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. ضمن این که شما در یک خواب نمی توانید 2 کامنت جداگانه در مورد خوابهای متفاوت ارسال کنید. بخش لباس عروس در خواب شما خواب مجزایی است که باید آن را هم در یک روز دیگر ارسال کنید. تشکر از همراهیتون
khorshid : سلام.دختر.مجردم.خواب ديدم چندنفر فاميل مهمونمون بودن و ميخواستم با کمک يکيشون سفره ي ناهار بچينم و چندتا سبد سبزي روي ميز بود سبزي هاش رو ميديدم که خيلي تازه بودن و برگاي خوشگل و خوشرنگي دارن به رديف و مرتب چيده شده بود روي هم مثل اين سبزيهايي که آماده بسته بندي ميشن بود و نميدونم اسم سبزي چي بود شايد ريحان بود برگاي تقريبا بزرگي داشت که رنگش سبزو ياسي بنفش بود و سبد ديگه اي هم توش مثل تره و فلفل هاي باريک و بلند و سبز با ساقه هاي بلند بود که اونم مرتب چيده شده بود رو هم که ميخواستم ببرمشون سر سفره. بعد ديدم خونه مادربزرگمم و يه دسته مداد رنگي سايز خيلي خيلي بزرگ بود مال مادربزرگم من خيلي جذبشون شدم و دوست داشتم ازشون بردارم يکي.ولي عمم اومد گفت اينارو بايد برداريم قايم کنم مال مامانه و به کسي نميديم.مادربزرگمم گفت اينارو نميشه بديم کسي و همون حرفاي عمم رو زد بعد يه عده فاميل اومدن اونجا و گريه ميکردن انگار مادربزرگم فوت شده بود.بعد ديدم توي کشتي بزرگي هستم که آروم در حال حرکت توي درياي آروم با هواي آفتابي بود و توي کشتي مثل شهربازي و مکاني تفريحي و شادو شلوغي بود که هر قسمت چيزي بود و قطار ريلي داشت من سمت چپ کشتي بودم و سوار شده بودم توي يه واگنش و خيلي اروم حرکت کرد و به آب و اطرافم نگاه ميکردم انگار کنار کشتي روي آب قايقو لنگر هم ديدم.و آدماي ديگه اي هم تو کشتي بودن ولي کسي رو نميديدم.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. روابط شما با دوستان و خانواده تان مستحکم تر خواهد شد و شادی و نشاط به زندگی تان می آید و از شما تعریف مثبت می کنند و البته زندگی همیشه به وفق مراد نیست . مادر بزرگ شما تاثیر موقتی ولی پررنگی روی زندگی دیگران گذاشته و شما هنوز نمی توانید نقش او را در زندگی ایفا کنید. شما می خواهید به آرامش برسید و شاد باشید و دنیا را تجربه کنید و آنچه که مادر بزرگتان انجام داده و یا خاطرات و عقایدش خیلی برای شما به عنوان آرمان و ایده و هدف نیست. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام
دو شب پيش خواب ديدم روي عرشه كشتي دو طبقه و كوچيك هستيم
من و خواهر و خاله ها و مادربزرگم روي عرشه پشت هم دراز كشيده ايم و دريا آب خيلي زُلالي داشت و يهو ديدم تو خونه با همسرم غذا ميخوريم و تلويزيون در مورد حمله احتمالي أمريكا صخبت ميكنه و شهر تهران روً نشون ميده يهو تو تصوير يه خونه بمباران شد و بعد خونه هاي بعدي با ناباوري نگاه ميكرديم بعد متوجه شديم نزديك خونه ماست از خونه خواستيم بيرون بريم رفتم خواهرم و كه تو اتاق خواب بودبيداركردم و از در آپارتمان كه بيرون ميرفتيم شعله اتيشي رواز طبقه پايين به بالا ديدم خواستيم بريم كمك كه متوجه شدم سريعا خاموشش كردند
فریبا هراتی
: سلام. شما با مسائل احساسی روبرو خواهید شد و سعی می کنید که درک بالایی نسبت به امور داشته باشید. احساسات پاک و آرامش به زندگی شما راه می یابد. شما و همسرتان از هم حمایت می کنید و همفکر هم هستید. نگرانی شما راجع به حمله ی امریکا در زندگی تان مشهود است و می بینید که استرس و تنشهای اجتماعی موجود از این نگرانی در بین همه مردم خانه به خانه مطرح می شود و زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. اما نگرانی های شما بی مورد است. این تنش های ناشی از جنگ به همان سرعت که بوجود آمد، به همان سرعت هم از بین خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام دوسه شب پیش خواهرم خواب دیده خواب دیده من وخواهرم سوار یک کشتی تفریحی شدیم که باتورچندروزی مسافرت کنیم ناگهان بارون گرفت وماباکشتی دردریا خیس شدیم وهنگامیکه باران میامدافتاب زیبا وملایمی دراسمان بود
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهرتان به آرامش بسیاری خواهید رسید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا خواهید کرد. احساسات مثبت و امید و روشنایی به زندگی تان راه خواهد یافت. تشکر از همراهیتون.
Hoshang : سلام شهره هستم. خواب دیدم کشتی بزرگی دارم ( مسافربری چندطبقه)و دم اسکله پارک می کنم خودم صاحب و مثلا راننده ( کاپیتان) هستم. انگار همونجا مراسمی هست ناگهان می بینم دوستم اومده و با عجله می گه خیلی دیر کرده و هنوز پسرشو نیاورد و میره پسرشو بیاره اون هم وقتی برمی گرده با کشتی( مثل مال من) هست و از من می پرسه کجا پارک کنه و من می گم کنار کشتی من، از دور می بینمداره میاد ولی قیافه الانش رو نداره خیلی لاغر و قد بلند و هیکل ورزشکاری زیبا موی کوتاه و صورت قشنگی داره ولی کمی پیرتر( مثلا صورت شصت ساله) و جذاب با پاهای کشیده . فقط یه دامن مشکی یه وجبی تنش هست و کاملا لخته سینه هاش مشخصه و انگار کوچکشده ولی زیبا( این دوستمسال پیش عمل سینه انجام داده و بزرگش کرده ) من از اینکه لخته تعجب کرده و می گم چرا اینطور؟ وجواب میده ، ولش کنم وخسته شده لباس پوشیده . پسرش رو هم آورده بود که کمی اضطراب و دلهره داشت و دوستم نگران بود آیا پسرش در این برنامه امتیازی میاره یا نه ؟ نمیدونم انگار می خواستن اعلام نتیجه کنند. دختر بزرگ من هم هست بلوز سفید و موی مشکی کوتاه داره خونسرده و منتظره( دختروپسرامون هم سن هستند) درواقع در اسکله عده ای هستیمومنتظریم چیزی اعلام بشه ،ساعت ۶:۳۰ بیدار میشم
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. توانایی شما برای برخورد با مسائل و مشکلات زندگی بالاست. اعتماد به نفستان زیاد است و شخصیت قاطعی دارید. اختیارات شما در زندگی بالاست. دوست شما هم مثل شماست. ولی او سخت کوش تر و ورزیده تر و تا اندازه ای بی خیالتر است و دوستان زیادی ندارد ولی از شما مجرب تر است و استقامت بیشتری در سختی ها از خودش نشان می دهد. اقتدار و قدرت او نسبت به قبل کمتر شده ولی برای همه مشخص است و عملکرد او واضح است. او نگران آینده ی پسرش است. دختر شما به خوبی حمایت مالی می شود و خونسرد و بی خیال است. تشکر از همراهیتون.
sogoljan : خوابم مربوط به چند سال پیش هستش
sogoljan : ببخشید اون هیولا یا مار هراز چندگاهی هم میپیچید دورم ک انگار میخواد نیشم بزنه یا منو بیشتر بترسونه اما باز میرفت توی اب و دوباره میومد سراغم.فاصله رفتن و اومدنش خیلی کم بود من فرصت هیچ کاری نداشتم و البته ناامیدم بودم از اینکه اگرم باز باشم تو این دریا کجا برم با وجود این. برای همینم انگار انگیزه ای هم نداشتم. ممنون
sogoljan : سلام و وقتتون بخیر. خوابم درست یادم نمونده اما یادمه توی یه کشتی بودم توی یه دریا منو با زنجیر بسته بودن دست و پاهاموو. زنجیرش ضعیف بود امت خیلی بزرگ ولی من توان پاره کردنشو نداشتم دریا کشتیو توی تعادل نمیذاشت مدام از این پهلو به اون پهلو میشد و هرچند لحظه یکبار یه چیزی از توی دریا میومد بیرون داخل کشتی یه حیوون خیلی زشت و خیلی بزرگ نمیدونم مار بود اژدها بود چی بود یدفه مار بود یدفه یه هیولای وحشتناک من از ترس اون جرات نمیکردم تکون بخورم چه برسه زنجیرو پاره کنم همش مراقب بود من فرار نکنم.از ترسش انگار یخ زده بودم.:'( .خیلی خستم خیلی.ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این خواب مربوط به زمانی است که شما از نظر احساسی ، مستاصل بوده اید و کاری از دستتان برنمی آمده. به خاطر همین دیده اید که با زنچیر ( با قید و بندهای اضافه که برایتان وضع شده بوده) گیر کرده اید و شرایط ناپایدار و غیر ثابتی داشته اید. اما الان شرایط عوض شده ! سعی نکنید در گذشته زندگی کنید و امروزتان را دریابید. چیزی که گذشته را صرفا به عنوان یک تجربه بدانید و با گیر ماندن در گذشته آینده تان را خراب نکنید. تشکر از همراهیتون.