تعبیر خواب کوه
تعبیر دیدن کوه، یا کار بزرگ است یا شخصیت بزرگ. اگر در خواب ببینید از کوهی عظیم بالا می روید، کاری بزرگ در دست می گیرید. اگر دیدید که از کوه به سختی و با رنج و زحمت بالا می روید، کار شما دشوار خواهد بود و اگر آسان و سبک کوه پیمایی می کنید، به سهولت بر دشواری یا آن شخص دور از دسترس چیره می گردید.
اگر کسی دید بر نوک کوهی ایستاده، به اوج موفقیت می رسد و اگر آنجا تکبیر می گفت، آرزوی سربلندی دین و معتقدات خود را دارد. اگر آنجا اذان گفت و نماز خواند، کارش بسیار خوب و روبراه خواهد شد. سقوط از کوه، از دست دادن مال دنیا و یا ارزش معنوی او است. اگر دیدید در کوهی به غار پناه بردید امنیت می یابید یا رازی را کشف می کنید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کوه در خواب بر پنج وجه است:
- پادشاهی،
- دلیری،
- ظفر یافتن،
- بلندی،
- رئیسی. اگر ببیند بر کوه نتوانست شدن، دلیل نامرادی است.
حضرت دانیال می گوید: اگر کسی درخواب خود را بر سر کوهی ببیند، دلیل است در پناه بزرگی رود. اگر ببیند کوه از جای برکند، دلیل که بزرگی را قهر کند. اگر ببیند در کوهی مُقام بساخت، دلیل که مقرب پادشاه شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر سر کوهی بانگ نماز گفت یا نماز کرد، دلیل است کارش بالا گیرد. اگر دید که بر دامن کوهی مقام نمود و بیفتاد، دلیل غم است. اگر ببیند که در کوه پنهان شد و راه بیرون آمدن نداشت، دلیل که او را به حیله در کاری اندازند و از آن کار به دشواری خلاصی یابد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند کوهی بجنبد، دلیل که بزرگی از آن دیار رنجور شود. اگر ببیند کوهی می کند و بر وی آسان است، دلیل که کسی چیزی به وی دهد. اگر در خواب خود را به کوه طور ببیند، دلیل است معتقد پادشاه شود. اگر دید در کوه سوراخی بود و در آنجا رفت، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود.
اگر ببیند که از کوه سنگ برمی گرفت و از هر جا که بود می انداخت، دلیل که نامه های پراکنده نویسد. اگر ببیند از کوه بیفتاد، دلیل است مرادش برنیابد. اگر ببیند نردبانی بسته بود از کچ و او بدان نردبان بر سرکوه رفت، دلیل است مرادش زود برآید. اگر نردبان را از گل و خشت ببیند به تاویل نیکوتر است.
اگر نردبان را از مس و برنج ببیند، دلیل نامرادی است. اگر از آهن ببیند، دلیل قوت است. اگر ببیند بر سر کوهی بلند ایستاده بود، دلیل است مقرب پادشاه شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کوه می کند، دلیل که با مردم حیله کند. اگر ببیند در کوهی است و بیرون نتوانست آمد، دلیل که در کاری بماند و خلاصی نیابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mahboobeh : سلام
من چند سال خواب دیدم که با دختر عموهام تو یه راهی داشتیم میرفتیم ، دختر عموهام نمیدونم چی شدن پایین کوه جا موندن.بعد با یکی از دختر عموهام که اسمش الهام است از کوه بالا رفتیم .من به قله کوه رسیدم.الهام یکم از من عقب موند.پشت سر موند .ماه هم تو آسمان بود.و یک اسب سفیدی هم تو راه دیدم.اسبه به نظرم از کنارمون رد شد.
میخواستم بدونم تعبیرش چیه؟؟
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید مطابق با فرهنگ خانوادگی تان و انتظاراتی که از شما دارند، در زندگی تان پیشرفت کنید. شما از دختر عموهایتان یا از جوانان فامیلتان بیشتر در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد. با چالش بزرگی در زندگی تان مواجه می شوید و خلاقیت بیشتری در زندگی تان به خرج خواهید داد. ذهنتان بیشتر از دیگران کار می کند و به اوج موفقیت خواهید رسید. شما در زمانهای سخت، در مسیر درستی قدم نهاده و به پیش رفته اید و موفقیت و خوشبختی بی حد و حصر به شما نزدیک است. تشکر از همراهیتون.
Mahboobeh : ممنون از پاسختون.
شهزاد : سلام خانم هراتی عزیز.وقتتون بخیر و شادی چن شب پیش برادر همسرم خواب می بینن پسر و دختر من تو سن بچگی هستن و پسرم موهاش بلند و لخت ع (درواقعیت تو بچگی همون شکلی بودن.)می بینن که بچه های من در حال دویدن هستن پسرم انگاری جای که مثل صخره یا تپه بوده پناه می گیره ولی موی تو سرش نبوده کچل بودن و دستاشون رو سرش گرفته بوده. بعد میگن انگاری یه کوهی مثل دماوند بوده که سنگ همین جوری پرت میشده دخترم داشتن می دویدن عموشون میگن من خودم رو رو دخترم می اندازه تا سنگی بهشون برخورد نکنه .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بچه های شما کم عقلی و بی تجربگی از خودشان نشان می دهند و پسرتان افکار زیادی در سر دارد که فکرش را ناراحت کرده. آنها عجولانه تصمیم گیری و قضاوت می کنند و می خواهند که با سختی های زندگی و موانعی که سر راهشان پیش می آید مقابله کنند ولی گاهی احساس می کنند که حامی ای ندارند و حواس کسی به آنها نیست. اما برادر شوهرتان مراقب فرزندان شماست و خودش را سپر بلا می کند و هر جور شده هوای آنها را دارد. لطفا فکر نکنید که همین که بچه هایتان آرام هستند و به ظاهر لبخند می زنند همه چیز خوب است!! با بچه هایتان رفیق و دوست باشید تا جرات کنند که برایتان درد دل کنند و هر چه که ناراحتشان می کند را مطرح کنند و از شما راهنمایی بگیرند تا مرتکب اشتباه و شکست در زندگی شان نشوند. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
چند شب پیش خواب میدیدم تو کوه هستم.(میدونستم که نصفهء بالایی کوه هستم. شاید یک سوم بالایی) با مردی سفیدپوش که اول حس مادرمو ازش میگرفتم و میدونستم مادرمه. بهش گفتم از اون سمت بریم. داشتم فکر میکردم سُر نخوره(آخه مامانم کفشای کوه نداره)از تنگهای رد شدیم و حس کردم اون مرد پدرمه. اون تنگه مانند رو که پشت سر گذاشتیم دیدم، به جای خیلی بازتری رسیدیم که حسابی آفتاب میتابید. اونجا تو دامنه کوه که حالت کج داشت زمینش(شیب کوه) یه کلبه چوبی بود. اما انگار فقط دیوار داشت و در و پنجرههای چوبی.سقف نداشت و نور قشنگ میفتاد توش. داخل و اطراف اون کلبه پر از گیاههای کوهی بود که رنگ زرد خیلی قشنگی دارن و تو آفتاب خیلی قشنگ دیده میشن. تو اون قسمت حس میکردم اون مرد، مادرم بوده، پدرم بوده، و حالا خداست!
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما با چالش بزرگی در زندگی تان مواجه هستید که بیشتر آن را گذرانده اید. مادر شما سعی می کند که خردمندانه و قوی و مصمم کنار شما باشد و شما کاری نمی کنید که او دلش بشکند. از این سختی ها که بگذرید به این فکر می کنید که پدرتان بود که دلسوز و همراه شماست و وقتی که به امنیت کامل برسید و نور امید در زندگی تان بتابد و احساس آرامش کامل کنید، تازه متوجه می شوید که همه ی خوشبختی تان را مدیون خدای بزرگ هستید که شما را با دستان خودش از سختی ها بیرون کشید. همه ی کسانی که به شما کمک می کنند که از مشکلات رها شوید، دستان خدا هتسند. تشکر از همراهیتون.
mandanaahmadi : خواب مادر بزرگمه
خواب دیدم که پسرم با یکی از دوستانش و عمویش با ماشین بالای کوه بودند، سر عموی پسرم را با رنگ موهایش که سفید بود می دیدم، انگار می خواستند بر سر موضوعی با هم حرف بزنند، که عمو نقش واسطه داشت، من در حال بالا رفتن از کوه بودم تا از موضوع حرف ان ها سر در بیاورم، یواشکی، امادرمیانه راه برای این که ان هامن را نبینند،به سختی از کوه پایین امدم، در پایین کوه، مثل شالیزار گل الودی بود که در ان گیاه سبز کرده بودند، می خواستم از اون شالیزار رد بشم، پسرم رو صدا کردم که به کمک من بیاد، بعد اومد و دست من رو گرفت و بالا کشید، بعد دیگه ندیدمش، بعد دوباره می خواستم رد بشم اما نمی توانستم بعد دو نفر مرد از دور برای کمک به من امدند یکی از مرد ها چهارشانه و قد بلند با کت و شلوار قهوه ای رنگ بود، جوان بود، اسم فرد در خواب امید بود انگار کهنامش را می دانستم، و گفتم که هر وقت که مشکلی برای من پیش می اید امید به داد من می رسد میخواست که با قوطی حلبی برای من پل درست کند که از ان عبور کنم، اما من به او گفتم، احتیاجی به پل نیست من خودم می توانم، بعد دو دست من را گرفت و من از ان جا عبور کردم
فریبا هراتی
: سلام. پسر شما و دوست و عمویش در رابطه با مسئله ای با چالشی بزرگ مواجه می شوند و می خواهند به موفقیت برسند. شما سعی می کنید که افکار آنها را درک کنید ولی نمی خواهید که دخالتی در کارشان کرده باشید. احساس استیصال و نگرانی می کنید و پسر شما سعی می کند شما را آرام و خونسرد کند تا فکر بد نکنید و استرس نداشته باشید. اما در واقعیت خدای بزرگ شما را حمایت و راهنمایی می کند و اوست که به شما ثروت و روزی می بخشد و باعث می شود که امیدتان را از دست ندهید. شما گشایش کار خواهید یافت و با امید و مثبت اندیشی تمام نگرانی هایتان را دور خواهید ریخت و زندگی خوبی برای خودتان فراهم خواهید کرد. از سختی ها و ناامیدی ها بیرون می آیید. تشکر از همراهیتون.
آيدا موسوي : باسلام،من خواب ديدم كه در جايي ايستاده ام كه اطرافم كوه بود.روي كوه ها آب جاري بود.آب زيادي نبود ولي زلال وشفاف بود.زيرپاهامم آب بود.بعضي جاها ماهياي خيلي كوچيك هم ميديم كه ريز و سياه بودند وبرام خوشايند نبود .البته زير پاهام نبودند..من و يك آقايي كه در خواب ميشناختمش،سعي داشتيم از كوه بالا بريم ولي ازونجاييه كه روي كوه پر ازجلبك سبز بود،دستمون سر ميخورد و اينكه جايي روي كوه براي دست انداختن نبود،نميتونستيم بالا بريم و دنبال راهي و فكري براي بيرون اومدن ازونجا بوديم.بعد يدفعه ،از يه راهي ازون جايي كه بوديم خارج شديم.به نظرم مياد انگار مثلا رفتيم پيكنيك و هدفمون بالارفتن از كوه بوده و وقتي نتونستيم بالا بريم ،برگشتيم پيش وسايلمون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که با چالشی بزرگ مواجه شوید و راجع به مسائل احساسی با کسی صحبت خواهید کرد. شما نگرش های کوچکی را از جانب او خواهید شنید که برایتان خوشایند نیست و خودتان هم باید سعی کنید که احساسات واقعی تان را بیان کنید و ببینید که آیا می توانید با هم در زندگی تان هم سو به پیشرفت و تعالی برسید یا خیر. شما به بینش خودتان تکیه و اعتماد می کنید و می دانید که او برای شما مناسب نیست و ارتباط تان را با او قطع می کنید. تشکر از همراهیتون.
roya : سلام روزتون بخير٠ديشب خواب ديدم،تو حياط خونمون يك كارگر آقا داشتم و علف هاى هرز مزرعه و بيل ميزد،به من گفت اون دوتا خانم هم دارن علف هرز اونطرف زمين را وجين ميكنن،حواست باشه از كجا كار را شروع كردن و اشتباهى انجام ندن٠به خانمها بالاى تپه بودند و ما پايين بوديم٠كنار پله هاى بالكن حياطمون بودم،رفتم دمپايي بپوشم ولى دمپايي خودم رو پيدا نكردم،يكجفت دمپايي بچه گانه سفيد پوشيدم و برام كوچيك بود،سريع از تپه كوه مانند بالا ميرفتم تا وسط را رفتم ،بالا رو نگاه كردم،بقيه مسير جاپا نداشت و جنس كوه سنگ صاف و يكدست بود،و نتونستم بالاتر برم،متوجه شدم مسير را اشتباه اومدم و دوباره رفتم پايين كه از مسير بهترى برم٠(در واقعيت:حدود يكسال هست كه براى تقسيم بندى و تهيه نقشه زمين مشترك خانوادگى اختلاف نظر هست و به نتيجه نميرسيم،امروز صبح خواهرم تماس گرفت كه،امروز به نقشه بردار گفتم بايد بياى كار را تمام كنى و زمين را تقسيم كنى)متشكرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش کار پیدا می کنید و مشکلات شما از بین خواهد رفت. شما باید سعی کنید که نیازهای معنوی و اخلاقی زندگی تان را نادیده نگیرید و مراقب باشید که سرتان را هم کلاه نگذارند. شما نگرشی معصومانه و پاک و کم تجربه نسبت به مسائل مالی زندگی تان دارید و اعتماد به نفستان کم است و جاپای قرص و خیلی محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید. پس باید دقت کنید که به بیراهه نروید و در رسیدن به خواسته هایتان شکست نخورید. بررسی یک مسئله از قبل، خیلی بهتر از عجولانه فکر کردن و اتخاذ تصمیمات غلط. است. با دقت و به کمک یک مشاور و راهنما کارتان را بررسی کنید. تشکر از همراهیتون.
roya : سلام خانم هراتى محترم٠خواب ديدم روى كوه هستم،جنس كوه از سنگهاى لايه اى خاكسترى رنگ بود٠يكى دوجا حفره هايى ديدم،يكيش به نظرم داخلش مرغ يا جوجه يا پرنده خانگى بود،و يكى ديگه به نظرم گربه با بچه هاش بود كه از اين يكى يكم چندشم شد و شايد ترسيدم،چون يك حالت حباب و يا يك ماده مايل به رنگ سبز سر حفره ديده ميشد اما گربه ها رو نديدم٠با احتياط و كمى سخت از كوه پايين ميومدم يكجا دستم را از سنگى بزرگ گرفتم،اما لق بود و تكان ميخورد و احتمال كنده شدنش بود٠گير افتاده بودم،هر جور بود از زير يك حفره رد شدم ،چند مترپايينتر اومدم و نشستم و اون سنگ بزرگ را نگاه ميكردم كه تكان ميخورد،كم كم سقوط كرد و با سرعت اومد پايين و دقيقا از كنار من رد شدو اما هيچ برخوردى با من نداشت و آسيبى نديدم٠(ناگهان از خواب پريدم و بيدارشدم،شب دوشنبه،ساعت١/٥نيمه شب)٠تشكر از تعبيرهاى خوبتان
فریبا هراتی
: سلام. شما با چالش بزرگی در زندگی تان مقابله می کنید. از اینکه آدمها ذات خودشان را نشان نمی دهند و دنیا همیشه موافق میلتان پیش نمی رود، سردی و بی تفاوتی آدمها و مشکلاتی که در زمینه های مختلف برایتان پیش آمده ناراحتید. شما اهداف و آرزوهایی دارید و به پچ پچهای حرف مردم یا مشکلات اقتصادی و ترسهای درونی تان فکر می کنید و از اینکه عده ای بخواهند جاه طلبانه و مادیگرایانه به مسائل نگاه کنند و مشکل تراشی یا خیانت و فریب در کارشان باشد می ترسید. این جور افکار منفی باعث می شود که شما احساس کنید که در زندگی تان دارید پسرفت می کنید و با مشکلاتی مواجه هستید که ممکن است باعث شکست شما در زندگی تان بشود. آرزوها و انتظارات غیر واقعی دیگران با شکست مواجه خواهد شد ولی خطری شما را تهدید نمی کند اما باید از شکست دیگران درس عبرت بگیرید. تشکر از همراهیتون
Abcd1234 : سلام
وقت بخیر
لطفاً جزییات خواب محفوظ بماند . با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله. شما در زندگی تان با چالشی بزرگ مواجه شده اید و ظرفیت کامل خودتان را شناسایی کرده اید؛ خودتان را بهتر شناخته اید. شما با آگاهی و دانش به حقیقت روحانی بالاتری رسیده اید ولی می خواهید که از بعضی موقعیت های سخت فرار کنید و راه ساده را انتخاب می کنید. شما به عمق توانایی ها و استعدادهای خودتان نفوذ می کنید و خودتان را بهتر می شناسید؛ قدر و ارزش خودتان را درک می کنید و می خواهید که از شما حمایت روحی شود. به عشق و سعادت خانوادگی ، معنویت بالا و طول عمر خواهید رسید. اما باید دقت داشته باشید که کبر و غرور و طمع نکنید. تشکر از همراهیتون.
sajede : با عرض سلام، اگر زحمت بکشید این خواب را تعبیر کنید ممنون میشوم
خواب کوهی را می دیدم در شهر زادگاهم. این کوه دیواره مانند بر فراز شهر قد کشیده بود و من و چند نفر دیگر از پایین به آن نگاه می کردیم. چند نفر در ان زندگی میکردند و مثل بالکن بر جاهای ا ز ان ایستاده بودند. در نیمه ی از ان که کسی ساکن نبود ناگهان کوه شکافت و غباری سفید رنگ توفنده بیرون زد و پراکنده شد. از میان ان مارهای عظیم الجثه سفید و بعضی صورتی بیرون زدند در فضای شهر جلو رفتند و پراکنده شدند. مارهایی که چشمهایشان واضح و مشخص نبود. بعضی از انها به سمت من کج می شدند و می نگریستند. در صحنه ی دیگر انگار در اولین روزهای شروع بکار در سازمانی بودم که قبلا میشناختم. همینطور محله ی که در ان در بچگی زندگی میکردم میدیدم.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما با چالش بزرگی برای رسیدن به اهدافتان مواجه هستید و به این می نگرید که چطور عده ای موانع و مشکلات زندگی شان را زیر پا گذاشته بر آن موانع غلبه کرده اند و بر جایگاه تمول و قدرت و ثروت رسیده اند. راه رسیدن شما به موفقیت هم باز خواهد شد و از جایی که شما از آن با خبر نیستید و برایتان شفاف و مشخص نیست، ثروت و عشق و محبت ، تغییرات مثبت، شفا، تحول و دانش و خرد به زندگی تان راه پیدا می کند. شما باید رفتار و سخنانتان را بیشتر و بهتر پالایش کنید و مراقب حرکات و حرف هایتان باشید. شما انشالله کار خوبی پیدا می کنید و به رفاهی که از بچگی، انتظارش را داشتید، خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام.دو کوه عظیم برفی سمت راست و یک کوه عظیم دیگر که رویش برف بود سمت چپ ما بود ( من و پدر مادرم ).مادرم میگفت نرو آن سمت خطرناکه از برف درست شده و احتمال ریزش داره ولی من نزدیک میرفتم و دوست داشتم به دقت ببینمش(انگار روی کوه قلع بود و تاریخی بود)آفتاب از طرف مقابل کوه در حال غروب کردن بود و نورش به کوه میتابید و آنرا روشن میکرد ونی آمد ما رو بردکوه را ببینیم جای ما نیم لوله ای بود که ابتدایش افرادی نشسته بودند و من بسختی بالا رفتم و نشستم و در راه سفت بدنه ماشین را گرفته بودم و آویزان بودم و با پاهام خودم رانگه داشته بودم دیدم به سمت نور میرویم فهمیدم مخالف کوه حرکت میکنیم تا اینکه مارا در ساحل پیاده کرد که سنگی و شنی بود و دریا امواج آرامی داشت .بعدمن با ماشین به یک پاساژ لوکس و چندطبقه رفتم خرید ولی افرادی دزد بودن که بسختی ازشان فرار کردم و ماشینم را سوار شدم و رفتم ( پدرم میگفت چرا اینجا پارک کردی و من توضیح میدادم که پارکینگ های دیگر پر بودند و من مجبور شدم).رفتم چیزی بفروشم به آقای آشنای مادرم،بلوز مشکی بلند و ساده و دامن قرمز بلند ساده داشتم خیلی زیبا بودم وهمه نظرها به من جلب میشد و همه جا با خودم یک ظرف پلاستیکی که داخلش دو شیشه عطر درباز بود را میبردم خواهرشوهرم هم بود او هم زیبا بنظر میرسید یک خانمی آمد و بهش گفت فکرکردم زیبا هستید ولی او لباسش را طوری کرده بود که زیبا بنظر برسد ولی در واقعیت زیبا نبود و من سریع بلوزم را درآوردم هیکلم و بدنم بطور ذاتی و بدون نیاز به هیچ چیز بسیار زیبا بود و خواهرشوهرم خیلی حرص میخورد. سینه هام قلنبه و سفت و شق و رق بود بطوریکه نیازی به سوتین نداشتم و نپوشیده بودم یک بلوز رنگی رنگی مشکی و سبز و .. گل گلی پوشیدم .
فریبا هراتی
: سلام. شما با چالشهای بزرگی در زندگی تان مواجه می شوید و به فکر فرصت ها و دستاوردهای سودآوری هستید که می توانید به دست بیاورید و می خواهید با توجه به تجاربی که در گذشته کسب کرده اید، با این چالشها مبارزه کنید و به موفقیت برسید ولی مادرتان می داند که شما نباید با افرادی که سرد و بی احساس و بی عاطفه هستند تعامل کنید و او نمی خواهد که شما در سختی و رکود اقتصادی قرار بگیرید و اشتباهی را انجام دهید که منجر به سقوط و شکست شما در زندگی بشود. زندگی شما متحول خواد شد و فرصت های جدیدی پیش روی شما قرار خواهند گرفت. سرنوشت شما عوض شده و تقدیر مسیر زندگی تان را عوض می کند. احساسات مثبتی به زندگی تان راه پیدا می کند و شما سعی می کنید که منطقی رفتار کنید. شما ممکن است با رکود اقتصادی مواجه شوید و مجبور شوید که برای رسیدن به اهدافتان، مراقب خرج کردنتان باشید و اقتصادی تر رفتار کنید. شما اجازه نمی دهید که سرتان را کلاه بگذارند و اعتبار شما را از شما بگیرند. دوست دارید که همیشه با همه انعطاف پذیر باشید و با آنها "راه بیایید". از شما تعاریف مثبت تزیادی خواهند کرد و خیالتان راحت می شود و به آرامش می رسید. خواهر شوهر شما هم وجهه ی خوبی پیش شما و خانواده تان دارد و خردمند است و گول ظاهر کسی را نمی خورد. شما می خواهید که صداقت داشته باشید و رک و پوست کنده احساسات و نظراتتان را بیان کنید. می خواهید نشان دهید که قدرت و اقتدارتان قویست و اینکار شما موجب می شود که خواهر شوهرتان از شما ناراحت شود. شما نظم و دیسیپلین را در بعضی از کارهایتان رعایت نمی کنید و مطابق با خواسته ها و نورم جامعه رفتار نمی کنید چون می خواهید نشان دهید که کاری را می کنید که خودتان صلاح می دانید و نه کاری که دیگران سعی می کنند به شما دیکته کنند و دستور دهند که انجامش دهید. شما به خودتان مغرور هستیدو افتخار می کنید. تشکر از همراهیتون.