کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کوه

تعبیر دیدن کوه، یا کار بزرگ است یا شخصیت بزرگ. اگر در خواب ببینید از کوهی عظیم بالا می روید، کاری بزرگ در دست می گیرید. اگر دیدید که از کوه به سختی و با رنج و زحمت بالا می روید، کار شما دشوار خواهد بود و اگر آسان و سبک کوه پیمایی می کنید، به سهولت بر دشواری یا آن شخص دور از دسترس چیره می گردید.

اگر کسی دید بر نوک کوهی ایستاده، به اوج موفقیت می رسد و اگر آنجا تکبیر می گفت، آرزوی سربلندی دین و معتقدات خود را دارد. اگر آنجا اذان گفت و نماز خواند، کارش بسیار خوب و روبراه خواهد شد. سقوط از کوه، از دست دادن مال دنیا و یا ارزش معنوی او است. اگر دیدید در کوهی به غار پناه بردید امنیت می یابید یا رازی را کشف می کنید.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کوه در خواب بر پنج وجه است:
  1. پادشاهی،
  2. دلیری،
  3. ظفر یافتن،
  4. بلندی،
  5. رئیسی.
  6. اگر ببیند بر کوه نتوانست شدن، دلیل نامرادی است.

حضرت دانیال می گوید: اگر کسی درخواب خود را بر سر کوهی ببیند، دلیل است در پناه بزرگی رود. اگر ببیند کوه از جای برکند، دلیل که بزرگی را قهر کند. اگر ببیند در کوهی مُقام بساخت، دلیل که مقرب پادشاه شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند بر سر کوهی بانگ نماز گفت یا نماز کرد، دلیل است کارش بالا گیرد. اگر دید که بر دامن کوهی مقام نمود و بیفتاد، دلیل غم است. اگر ببیند که در کوه پنهان شد و راه بیرون آمدن نداشت، دلیل که او را به حیله در کاری اندازند و از آن کار به دشواری خلاصی یابد.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند کوهی بجنبد، دلیل که بزرگی از آن دیار رنجور شود. اگر ببیند کوهی می کند و بر وی آسان است، دلیل که کسی چیزی به وی دهد. اگر در خواب خود را به کوه طور ببیند، دلیل است معتقد پادشاه شود. اگر دید در کوه سوراخی بود و در آنجا رفت، دلیل که از راز پادشاه آگاه شود.
اگر ببیند که از کوه سنگ برمی گرفت و از هر جا که بود می انداخت، دلیل که نامه های پراکنده نویسد. اگر ببیند از کوه بیفتاد، دلیل است مرادش برنیابد. اگر ببیند نردبانی بسته بود از کچ و او بدان نردبان بر سرکوه رفت، دلیل است مرادش زود برآید. اگر نردبان را از گل و خشت ببیند به تاویل نیکوتر است.
اگر نردبان را از مس و برنج ببیند، دلیل نامرادی است. اگر از آهن ببیند، دلیل قوت است. اگر ببیند بر سر کوهی بلند ایستاده بود، دلیل است مقرب پادشاه شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کوه می کند، دلیل که با مردم حیله کند. اگر ببیند در کوهی است و بیرون نتوانست آمد، دلیل که در کاری بماند و خلاصی نیابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

220 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : سلام خانم هراتی. من دیشب خواب دانشگاه قبلیم رو دیدم. دانشگاهمون روی کوه هست و اون بالا که مسطح هست دانشکده قرار داره من با خواهرم و یکی از همکلاسی های آقا ایستادیم و داریم‌ منظره ی روبرو و پایین رو نگاه میکنیم. منظره ی سر سبز و زیبایی بود. اول اون اقا بود پشتش خواهرم و بعد من ماشین هم کنار دستمون بود (با همه جزئیات گفتم

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۱:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. درک شما امروز نسبت به مسائل بالاتر رفته است و چشم انداز تازه ای نسبت به زندگی تان پیدا کرده اید. انرژی مثبت و نگاهی خوش بینانه نسبت به زندگی دارید. اگر خواهرتان با این آقا در بیداری ارتباطی دارد، از او حمایت می کند و یا از او خوشش می آید اما اگر ارتباطی با او ندارد و در بیداری هم او را ندیده ( خوابتان را درست تر و کامل تر تعریف کنید تا من مجبور نشوم که اگر و اما های اضافه مطرح کنم ) شما سعی می کنید که سیاستمدارانه تر رفتار کنید و تکیه تان به خودتان باشد و نه به کسی. کما اینکه ممکن است این آقا شما را پشت سر گذاشته باشد و مد نظر او نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۴:۳۳
گلی

گلی : سلام خانم هراتی لطفا مخفی باشه .تشکر از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۹:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همه ی شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه می شوید. خواهرتان رفتاری مثبت و آرام و شما رفتاری با کرامت و پاک از خودتان بروز می دهید و به اوج موفقیت خواهید رسید. هر چند که امکان موفقیت برای همه ی مردمی که برای زندگی شان تلاش می کنند وجود دارد، ولی خواهرتان نمی خواهد روش رسیدن به موفقیت شما را در کاری که پیش رو دارید، با دیگران به اشتراک بگذارد. خواهرتان به دنبال رفع نیازهای خودش است. زندگی شما وارد فاز جدیدی خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۳:۵۵
دلارام

دلارام : سلام
خواب دیدم میخوام با عده ای برم کوهنوردی، به افرادی که همراه منن میگم آخر اون کوه ، آبشار داره ، شما برید منم میام
بعد دیدم دارم از کوه بالا میرم ی سری از دوستان قبل من رفته بودن و کسی هم همراهم بود وقتی رسیدم آخر کوه دیدم آبشار از بالای کوه داره می ریزه و من داشتم نگاهش میکردم و آب آبشار تا زیر پاهام می اومد

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۳:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۷:۴۹
دلارام

دلارام : سلام، دیدم با مادرم راحت از ی کوه بالا میریم، رسیدیم بالاش که ی جای مسطح بود و از اون بالا اطراف رو‌نگاه می کردیم،یهو دیدم ی سنگ بزرگی کنار رفت و ی تونل معلوم شد با تعجب توشو نگاه می کردم که بعد از چند متر میرسید به ی جای مدور وسیع، ی مردی در تونل کار می کرد گفتم چی کار می کنید؟گفت داریم ی مرکز خرید بزرگ میسازیم.باخودم گفتم توی دل کوه ،مرکز خرید؟! و پشت کوه رو دیدم که پایینش پارکینگ زدن! محل ندادم.به لبه ی کوه نزدیک شدم تا اطراف رو خوب ببینم دیدم که شیب کوه خیلی زیاده و نزدیک به عموده، مادرم صدام‌کرد که مراقب باشم،که گفتم حواسم هست اما با تعجب به خودم می گفتم من و‌مامان چطوری بالا اومدیم ، اینکه خیلی شیب داره! ی دریاچه ی کوچیک هم بود که سه تا قوی سفید توش بودن دوتا جفت و یکی تک و‌مدل گردن عجیبی داشتن.موقع پایین رفتن هم اصلا شیب سخت نداشت.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه می شوید و به اوج موفقیت خواهید رسید. مشکلات از سر راه شما محو می شوند. ایده های زیادی در سر دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید و شرایط رسیدن شما به موفقیت برایتان فراهم خواهد شد. آرامش و رفاه خواهید یافت. شما شخصیتی مهربان و انعطاف پذیر دارید و با محدودیت هایی در زندگی تان مواجه هستید. شما به آرامش و رفاه و ثروت می رسید و سختی های زندگی تان کاملا از بین می روند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۱:۳۳
Asi

Asi : سلام وقت بخیر. دیروز بعد از نماز صبح خواب دیدم یکی از همسایه ها فوت شده و مجلس ختمشه ولی نمیدونم کی فوت شده. اقوام خونه ما هستن که بریم ختم، همه ماشینا رفتن من لباس مناسب پیدا نمیکردم چون مجلس بالای کوه بود و اونجا هم سرد. لباس و روسری مشکی ضخیم پوشیدم پالتو مناسب ضخیم نبود یه پالتو صورتی پوشیدم رفتم که دیر نشه. رفتم دم در فقط ماشین زنعموم بود که جا نداشت، خواهرم و عمه ام جلو نشستن من و دونفر دیگه پشت نشستیم و رفتیم تا پای کوه. باید از کوه میرفتیم بالا، قبرستون اونجا بود. شیب خیلی زیادی داشت و کوه سنگلاخی و خشک بود. یکم رفتیم بالا یه گودال بزرگ جلومون بود اگه می افتادی توش راه بیرون اومدنی نبود. همه رو هدایت کردم که حواسشون به گودال باشه. همه رد شدن بعد خودم رفتم. رسیدیم بالای کوه دوتا کلبه چوبی رو قله بود یکی سمت راست یکی سمت چپ و قبرستون پایین کلبه سمت چپ. ما از سمت راست بالا اومده بودیم. انتهای مسیر هیشکی همراهم نبود تنهایی رفتم کلبه سمت راست، قبل رفتن چندتا کرم ضدآفتاب و آینه بود که از یکیش به صورتم زدم و رفتم تو کلبه چوبی. کلبه ی خنک و قشنگی بود و دور و ورش کلی درخت و چمن و سبزی داشت و درختها سایه انداخته بودن. دوتا از اقوام متوفی اونجا بود و حرفای خاله زنکی میزدن در مورد من و آدم هایی که تو کلبه روبه رویی بودن. منم فکر میکردم اینا چرا چرت و پرت میگن و از اون بالا قبرستون پایین رو نگاه میکردم.

پاسخ
لینک۲۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۱:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی همسایه ی شما عوض خواهد شد و او به عادت و رفتاری در زندگی اش خاتمه می دهد. شما با چالشی در زندگی تان مواجه می شوید و سعی می کنید که درست و خردمندانه فکر کنید. شما شخصیتی مهربان و دلسوز و شیرین دارید و وجهه ی خوبی دارید. می خواهید فکرتان به آرامش برسد و منطقی باشید؛ زندگی آرام و ساده ای داشته باشید و بینش تان قوی باشد. شما در مقابل افرادی که سرد و بی روح هستند و بدون احساس و شناختی از دیگران صرفا قضاوتشان می کنند؛ بی تفاوت و سرد هستید و آنها را از خودتان پایین تر می دانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۳:۳۷
Maryam

Maryam : سلام وقت بخير خداقوت، ديشب خواب ديدم من همراه پدرومادروخواهرم جايي هستيم كه مثل رامسر كوه زيبايي داشت كه روش جنگل بود و كنارش دريا بود و انگار حالت توريستي داشت و ما رو مي خواستن ببرن همونجايي كه كوه و جنگل روش بود براي بازديد و مي گفتن از اينجا وايسي به اونور علامت بدي عكس العمل نشون ميده و نور ميزنه(عين چراغ فانوس) ولي وقتي علامت داد از اونور دريا عكس العملي نيومد تا ما رو بردن دم اون كوه زيبا و انگار وسطش از اين ور كوه به اون ور كوه روش يه كانال شيشه اي زده بودند كه داخلش مي رفتيم جنگل و درختان سرسبز و زيبا معلوم بودن و همينطور كه همه مردم پياده روي مي كردن مي تونستن جنگل رو هم ببينن و يه جاهايي هم مثل سالن انتظار تعبيه كرده بودن براي استراحت (يااگر كسي منتظر كسي هست ) خلاصه ما رفتيم داخل اون تونل شيشه اي و پياده روي مي كرديم و هوا هم خنك بود و اونجا زنعمو و دختر عمومم كه دل خوشي از هم نداريمم بودن ولي زياد به اونا توجهي نمي كرديم و راه خودمون روً مي رفتيم تا رسيديم به انتهاش(مسير طولاني بود و مردم ديگه اي هم بودن ) و ازتونل اومده بوديم و انگار فقط ما مسير رو تموم كرده بوديم يا اينكه اولين نَفَر بوديم اومده بوديم بيرون كه خواهرم پيشنهاد داد اين مسيرو از همون تونل برگرديم و من گفتم فكر كنم مسير يك طرفه باشه و براي برگشت مسيري نبود و خواهرم گفت يه مسير باريك براي برگشت هست وما هم قبول كرديم كه برگرديم (من براي دل خواهرم قبول كردم وگرنهً حوصله نداشتم برگردم)و ديدم يه مسير باريك با خط كشي به اندازه عبور يك نَفَر گذاشتن و با هم اون مسير روً در جهت مخالف ديگران برگشتيم تا به استراحتگاه اول رسيديم و من پيشنهاد دادم ما كه اينً مسير روً رفتيم و اگر بخواهيم برگرديم و دوباره هم برگرديم شب ميشه و فرصت نميشه و خونوادمم قبول كردن و برگشتيم و منً خوشحال بودم كه اين همه مسير روً همشو دوباره به عقب برنگشتيم و اين بار كه از تونل خارج شديم و رفتيم اون ور دريااين بار كه علامت دادن اون فانوس شيشه اي شروع كرد به عكس العمل نشون دادن ونورزدن، (عين نور افتاب كه تو شيشه مي افته)و حس خوبي بود،

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۳:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و خانواده تان می خواهید که به اوج موفقیت برسید و فکرتان آزاد و راحت شود. می خواهید راه و مسیر زندگی برایتان روشن باشد و اشتباه و خطایی از شما سر نزند و در سفر زندگی تان خردمندانه رفتار کنید. زندگی شما متحول خواهد شد و دیگران شاهد موفقیت شما خواهند بود. زنعمو و دخترش هم می خواهند زندگی شان را متحول کنند ولی شما موفق تر از ایشان خواهید بود. زندگی شما وارد فاز تازه ای خواهد شد و امیدوار و خوشبین خواهید بود که به اهدافتان می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۰:۴۵
reza

reza : سلام خواب دیدم که خوابم نمایش داده نشه در اسفندماه این خواب دیدم

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۱:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از یک مرد خسیس به شما ثروتی می رسد و برای پیشرفت در زندگی تان تلاش می کنید ولی ثمره ی تلاشتان را بعدا به وقتش دریافت خواهید کرد و به لذت و شکوه و پیروزی و ثروت خواهید رسید. شما حاجتی دارید که برای رسیدن به آن باید متوسل به مریم بنت عمران س شوید. انشالله بعدا ازدواج هم خواهید کرد و همسر با ایمان و پاکی خواهید داشت. هارمونی و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۸:۱۷
Sayyeh

Sayyeh : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی عزیز و همکارانشون.
خواب دیدم رفته بودیم جایی مث دشت و کوه و بیابون.
ی جمعیتی بودیم ک فقط پدرم و خواهرم یادم مونده.
حالت شب بود مث نزدیکای غروب.ینی هوا تاریک بود ولی دید داشتیم و میتونستیم ببینیم.
نمیخاستیم شب بمونیم ولی چون داشت شب میشد مجبور شدیم بمونیم.
دور و برمون کوه بود. کوههای متصل بهم. روی هر کوه ی گُله نور بود. خواهرم میگفت این نورا دعای توسلن.خواستم دعا توسل بخونم دیدم حفظ نیستم و ی دعای دیگه(فک کم لا حول و لاقوه الا به الله رو خوندم)
البته من این ذکر رو توی بیداری معمولا میخونم،(رو زبونم میاد).
خوابم مربوط به ۱۸ شهریور،۱۹ محرم هست(یادداشت کرده بودم)

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۱:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. شما و عده ی زیادی از مردم، در سختی ها و زمانهایی که احساس کنید که نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید، هرگز تنها نخواهید بود و ائمه ی اطهار ع با دعاهای خیرشان شما را کمک و یاری خواهند کرد. انشالله 14 معصوم دعاگویان شما خواهند بود و خداوند شما را از جمیع خطرات مصون و محفوظ نگه خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۲۶
Sh

Sh : سلام وقتتون بخیر اگه خواستید حق دو تعبیر خواب رو کسر بفرمایید این تعبیر خواب علیرغم اعتقادم خ برام مهمه خ ، که الان مینویسم امیدوارم جواب درستو بگیرم ، من سه ساله که در واقعیت به شخصی علاقه دارم که ایشونم توجه داره ولی بدلایلی ازطرف منوایشون رابطه ای باهم نداریم؛ من چند ماهه ک رها کردم این حس رو و فراموششون کردن با اینکه در چند ماه دیگه خاهم دید ایشونو ولی در چند قدمی هدفم کلا رها کردم الان خابی رو دیدم ک مثلشو تا حالا تو زندگیم ندیدم
☆خوابم از اینجا شروع میشه ☆
ادامه جاده خاکی که رفتم یه کوهی به نظرم اومد فوری رفتم سمتشو و دویدم اولش به سمت پایین بود بعد دیدم یه تخته زیرم هس و با یه اقای x(تو اول خوابم دیده بودم که دوست خونوادگیه وسر یه سفره نشستیم درواقعیت ندیدم قیافشونو اصلا )همون اقایx پشتم بود رو اون تخته و منم جلوش،سر میخوردیم مثل اسکی ولی کوه بود برف نبود یه جایی یادمه خیلی خیلی بالا رفتیم من ترسیدم اما بخودم روحیه دادم و دیگه از مسیر نترسیدم حتی با شجاعت تمام وول میخوردم رو تخته ولی چیزی که عجیبه تو یکی از این پیچا این اقای x منو بوسید و من بخاطر اینکه فکر کردم الان معشوقم منو میبینه برای تحریک حسودیش چیزی نگفتم ولی تا بخودم اومدم دیدم کلی لباس و کلاه های زمستونی هست این اقا به قصد ازدواج داره همه اونا رو با ولخرجی تمام برام میخره حتی یکیش لباس طراح معروف ترکیه بود ک خیلی هزینش بود و میگفتم من هیچی نمیخام اما توجهی نکرد همشو خرید من ناراضی بودم چون ب معشوقم فک میکردم تو خیالم بعد حتی وقتی اون اقای x از اسانسور میومد پایین من به اسانسور کناری رفتم بعد خاستم یه دکمه ای رو همینجور شانسی بزنم حسم بهم میگف شاید با معشوقم که داشت منو میپایید روبرو شم وحل شه سوتفاهممون

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۷:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسر خواب بنا به سلیقه ی من نیست و منوط به تعداد کاراکترهاییست که شما ارسال می کنید. هر 750 کاراکتر از نوشته های شما معادل یک حق خواب است. متوجه ی منظور شما از علیرغم اعتقادتان به خواب نشدم. خوابها هم می توانند ساخته و پرداخته ی ذهن انسان و ناشی از جریانات روزمره باشند که در این صورت تحلیل ذهنی شماست و یا می توانند الهاماتی برای آینده ی شما باشند و هر چه که شما دیده اید، ذهنیت شماست و نه سلیقه ی من برای تعبیر. من بعنوان معبر وظیفه دارم که تصویر ذهنی شما را کد شکنی کرده و به شما نتیجه ی منطقی خوابتان را بیان کنم. خواب فال یا جادو یا غیبگویی نیست. تعبیر خوابتان این است که شما با موانع و مشکلاتی در رسیدن به اهدافتان مواجه شده و با چالش بزرگی مقابله می کنید. در ابتدا شما نوعی بی ثباتی و نبود کنترل را در زندگی تان احساس می کنید. ( اگر شیب به سمت پایین بوده) اگر بالا می رفته اید، سعی می کنید که جاه طلبانه و با اراده ی قوی به سمت اهدافتان حرکت کنید. شما تمام مدت سعی می کنید که با سیاست باشید و احساساتی رفتار نکنید. رفتارتان ماشینی است و به همه ی ابعاد یک موضوع فکر نمی کنید. شما گشایش کار خواهید داشت و خودتان را به خاطر موفقیت تان تحسین می کنید. شما خواهید توانست به خوبی از خودتان حمایت کنید و به نفعتان کار کنید. می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به معشوقتان معرفی کنید و نشان دهید که می توانید زندگی تان را متحول کنید و می خواهید که اعتبارتان بالا باشد. در عین حال به معشوقتان فکر می کنید و نمی خواهید که خودخواهانه فقط به فکر منافع خودتان باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۰:۰۵
Sahra

Sahra : خانم هراتي عزيز سلام ممنون از محبتتون،ديشب قبل از اذان صبح خواب مي ديدم كه انگار ميخوام اطراف كوه جبل الرحمه نماز بخونم،با خودم ميگفتم هر نقطه از زمين كه اين نماز رو بخونم اطراف كوه جبل الرحمه محسوب ميشه ديگه،بعد انگار روي يه پلكاني نشسته بودم مفاتيح رو ورق ميزدم و چندتا تاريخ قمري براي خوندن اين نماز نوشته بود تو مفاتيح ميخواستم تو يكي از اون روزها نمازه رو بخونم(فكر هم ميكنم نماز دو ركعتي بود) (جالب اينجاست من اصلا تو عمرم اسم كوه جبل الرحمه نشنيده بودم)
بعد يه قسمت ديگه از خوابم انگار به داداشم گفتم بيا با هم بريم يه جايي دعا كنيم،بردمش كنار يه كوه كه نك تيز نبود تپه مانند بود،هوا حالت غروب داشت و اسمون قرمز بود من به داداشم گفتم ميدوني چه دعايي كنيم خوبه؟بگيم يا ارحم الراحمين يا ارحم الراحمين...چندبار اينو گفتم و تو خواب اشك ريختم.ممنونم ازتون

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۸:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما باید دعای مخصوص عرفات را در روز عرفه بخوانید روز 9 ذی الحجه. هر وقت خواستید که از تمام سختی ها و مشکلات رها شوید و آرامش خاطر پیدا کنید ذکر یا الرحم الراحمین را 7 بار بگویید و بدانید که خداوند هرگز کسی را که به او تکیه کرده باشد، ناامید نمی کند. ولی به خدای بزرگ بگویید که هر چه که تو برای ما صلاح می دانی همان بشود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۲:۲۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.