تعبیر خواب کیف (ساک)
کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.
داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام و خسته نباشید. خواب دیدم رفته بودم مسافرت، رفته بودم مشهد خونه عموم که اونجا زندگی میکنند. موقع برگشتن به شهرمون، داشتم از خانواده عموم خداحافظی میکردم. عموم و بچه‌هاشون بودند، که من از عموم، دختر عموم و پسر عموم ( که هر دو متاهل هستند) خداحافظی کردم. البته بچه‌های اونها هم بودند، ولی این سه نفر رو دقیق یادم هست که ازشون خداحافظی کردم (توی بیداری چندین سال میشه که من دختر عمو و پسر عمویم رو ندیده‌ام). خداحافظی که کردم اومدم بیرون، توی یک سالن دم پله‌ها بودم، سالن در طبقه بالاتر قرار داشت و پله‌ها می‌آمدند به طرف طبقه پایین‌تر (دقیق یادم نیست، احتمالا فرودگاه بود). یک ساک که خیلی بزرگ نبود و دوتا کوله پشتی داشتم که گذاشته بودم روی زمین دم پله‌ها و تمام وسایلم داخلشون بود و یک کیف که روی شونه‌ام بود. اول با خودم گفتم می‌تونستم فقط با همون کوله پشتی بیام مسافرت و کافی بود، ولی بعد با خودم که فکر کردم دیدم خوب شد که همه رو (ساک و کوله) آورده بودم، چون تونسته بودم تمام وسایل مورد نیازم رو داخلشون بذارم و با خودم بیارم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما متحول می شود و به فاز و فصل جدیدی در زندگی تان وارد می شوید. شما از تجارب و مهارت هایی که در گذشته تان بدست آورده اید، استفاده می کنید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان بدست خواهید آورد. شما پذیرای فرهنگی جدید و انسان هایی جدید به زندگی تان هستید. شاید احساس کنید که برای شروع این مرحله ی جدید از زندگی تان مجبور هستید که از یک سری آدمهای قدیمی و یا خصلت های اخلاقی قدیمی تان دل بکنید و این برای شما تجربه ی تلخی باشد. ولی می خواهید به موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید و این به نوبه ی خودش می تواند تحولی مثبت در زندگی تان محسوب شود. تشکر از همراهیتون.
نسترن سیاه : با عرض سلام و ادب.لطف کنید بعد از تعبیر خواب رو پاک کنید.
بسیار ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خانم بازنشسته ی دوست شما، نسبت به یک سری مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده، واقف خواهد شد و این مسائل را در ذهنش حفظ و نگهداری خواهد کرد. اعتبار و موفقیت این خانم بالاست و شخصیتی قوی دارد. خانم مدیر می خواهد روی اشتباهات و اخلاقیات بد خودش سرپوش بگذارد و همسر خانم بازنشسته را مقصر واقعی مشکلات این خانم جلوه دهد. توجه و درک دوست شما بالاست و همه ی جوانب موجود در رابطه با زندگی اش را مورد بررسی و قضاوت قرار می دهد. کسی که در فامیل انی خانم غیبت او را می کند و از او بد می گوید، در زندگی شخصی اش با مشکلات زیادی مواجه می شود. اما دوست شما با این خانم مدیر درددل نمی کند و مسائل خصوصی اش را با او در میان نمی گذارد. این خانم مدیر فکر می کند که خیلی زرنگ است ولی او خیلی مانده که بیاموزد و باید درکش را بالاتر ببرد. دوست شما از نظر مالی بسیار شرایط خوبی پیدا خواهد کرد( بهتر از گذشته) و با جریان مثبتی در زندگی اش مواجه خواهد شد. او نگرش های درستی نسبت به زندگی خواهد یافت و آرام و مثبت اندیش و فعال خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام. در واقعیت همسرم قراره خرید و فروشی انجام بدن. خواب دیدم همسرم سه تا کیف بند بلند خریده انداخته رو دوشش اما صاحب مغازه اجازه نمیده همسرم کیفا رو امتحان کنه و نمیخواد اجازه بده ک همسرم کیفا رو رو دوشش امتحان کنه. داشتن کشمکش میکردن ک بیدار شدم. خواب دیگه ای هم در باره همسرم دیدم ممنون میشم تعبیر کنید. حق خواب رو هر جور صلاحه کسر کنید. دیدم با همسرم رفتیم ی هتل ک تمیز نیست. صاحب هتل تعدادی کارمند خانم داره ک سبزه رو هستن و سفارش مسافرا رو تو ی دفتر مشق یادداشت میکنن. یکی از اون خانمها ک دید من و همسرم چیزی سفارش ندادیم ب زور تو دست ما نارنگی پوست کنده داد(و شاید موز هم میخواست بده) اما بوضوح نارنگی رو گذاشت تو مشتم. قبلا از تعبیرتون تشکر میکنم
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما به سه مورد فکر می کند ولی به او اجازه نمی دهند که از کم و کیف ماجرا به خوبی با خبر باشد و او باید به انتخاب های پیش رویی که دارد به خوبی دقت کند. شما و همسرتان می خواهید که عادات و رفتار قدیمی تان را در زمینه ی خاصی عوض کنید و ماهیت جدیدی به خودتان بگیرید ولی شرایط موجود قابل اعتماد نیست. از لحاظ مالی همه چیز واضح و شفاف نیست ولی شما می خواهید که به همه چیز تسلط داشته باشید و همه چیز با نظم و ترتیب انجام شود. شما به سود و دستاوردهای مالی راحتی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
Mahy : سلام. خسته نباشید. خواب دیدم قراره با همسرم بریم مرکز مشاوره، با هم وارد محوطه ای شدیم که شبیه خونه قدیمی پدرم بود. مبلهای قدیمی با چوب قهوه ای روشن و روکش زرد تقریبا در دو ردیف دورتادور اتاق چیده شده بود. شوهرم نشست روی یکی از مبلها من خواستم بشینم ردیف جلوییش. ولی بهم گفت بشین کنار خودم. کنارش نشستم تا نوبت به ما برسه. من یه کیف زنانه دسته دار مشکی و شوهرم کیف زنانه زرشکی دستش گرفته بود. کیف شوهرم یک مقدار بزرگتر بود. ولی ازینکه کیف زنانه دستشه اصلا برام عجیب نبود... کلا شوهرم حس خوبی بهم میداد و خیلی آرام و مطیع به نظر میامد. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احتمالا همسر شما مجبور خواهد شد به خاطر شرایط قانونی با شما به مرکز مشاوره رجوع کند و آنها بر طبق سنت ها و فرهنگ قدیمی و با رفتاری سیاستمدارانه سعی خواهند کرد که مشکلات شما را حل و فصل کنند. شما در فکرتان نسبت به او جبهه گرفته اید ولی او احساساتی تر رفتار خواهد کرد و جلوی آنان می خواهد نشان دهد که شخصیتی احساساتی و پر از عشق و هیجان دارد و شاید همین امر باعث آشتی شما بشود. تشکر از همراهیتون.
هومن : با سلام و وقت بخیر حضور خانم هراتی عزیز
خواب دیدم در برای زیارت رفتم مشهد ، دو تا کیف رودوشی چرم بسیار شیک یکی به رنگ خردلی و یکی به رنگ شکلاتی خریدم و اومدم در یک فروشگاه خشکبار فروشی بزرگ و مجلل . از آقای فروشنده خواستم در هر کدام از کیفها سه کیلو آجیل بریزه اگر جا بشه جهت سوغاتی برای دوستان و آشنایان. آقای فروشنده گفتند خیلی بیشتر از اینها گنجایش داره و گفتم پرش کنید مشکلی از لحاظ قیمتی وجود نداره .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی سخت کوش و با اراده، خردمند و شاد و خوش مشرب، محافظه کار و مادیگرا دارید و می خواهید که از زندگی تان لذت ببرید. شما تجارب خوبی در زندگی تان کسب کرده اید و با استفاده از این تجارب به قدرت، خلاقیت بالا و نیروی ذهنی دقیق و نشاط و سرزندگی رسیده اید. خواسته هایتان را بدست خواهید آورد و موفقیت های زیادی را کسب خواهید کرد و دوستان و آشنایان شما از کمک ها و محبت های شما بهره مند خواهند شد. اعتبار شما برای رسیدن به موفقیت بسیار بالاست. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام روز بخیر
من دختر مجرد هستم وسه شب پیش خواب دیدم در یک مغازه کیف و کفش فروشی هستم و یک کیف مشکی بزرگ خریدم و داشتم ی پوتین پاشنه بلند هم میدیدم و پول پوتین ۳ میلیون تومن بود و من پولم نمیرسید بخرمش ولی از مدلش خوشم اومده بود و پیش خودم میگفتم آدم یک ماه باید کار کنه تا بتونه ی کفش بخره
و گفتم ماه بعد میخرمش و فقط کیف مشکی بزرگه رو خریدم و اونجا ی همکلاسی قدیمی ام رو میدیدم که پوتینه رو خرید و رفت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش مالی خواهید یافت و ذهنیت تان را قوی می کنید. می خواهید در راه رسیدن به اهدافتان قدمهای بزرگی بردارید که همیشه و از هر جهت احساس خوشبختی و موفقیت کنید ولی فعلا توانایی اینکار را ندارید. همکلاسی شما اما به مقام و جایگاه بالایی در زندگی اش خواهد رسید. تعبیر دوم این است که می خواهید ازدواج کنید و قدرت مالی تان بالاتر برود. توانایی های مالیتان افزایش خواهد یافت ولی هنوز شرایط ازدواجتان آماده نیست. تشکر از همراهیتون.
نگار : با سلام و احترام.
مامانم خواب دیده که همسرم از زندان آزاد شده و برگشته و خونه مادربزرگ من هستن و مادرم همسرم رو از صورتش میبوسه و میگی غصه نخور تموم شد و بهش محبت میکنه و همسرم صورتش و میزاره روی دست مادرم ولی انگار من به اینکه همسرم اومده اهمیت نمیدم و نمیام پیشش و حیاط موندم و مادرم بلند اسم من و داد میزنه که بیا و همسرم به مامانم میگه که بهش زور نکن ناراحت میشه خودش دلش خواست میاد.همسرم برای من یک کیف بزرگ آبی و توسی اورده بوده که توش پر از زیورآلات با تک نگینهای اصل بوده اما گردنبندهاش زنجیرش رنگی رنگی بوده و جنس طلا نبوده اما خیلی خوشگل بودن و توی کیف از بازیهای فکری که من دوست دارم برام اورده بوده.مادربزرگم به مامانم میگه که دختر زندانبان از همسر من خوشش میومده و منظورش این بوده که انگار برای همین همسر من و ازاد کردن و مامانم از مامانبزرگم حرص خورده.بعد دیده که خانواده اون زندانبان کلی شیرینی و انگور اوردن خونه مامانبزرگم و کلی بچه های همسایه تو حیاط مامان بزرگم اینا بودن و اونها شیرینیهارو دادن به بچه ها و به ماها ندادن و مادربزرگم حرص خورده که چرا به ما ندادن شیرینی که بخوریم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. مشکلات همسر شما تمام خواهد شد و ( یا شده) او به شما برخواهد گشت. مادر شما از این بابت بسیار احساس خوشحالی می کند و شما نمی دانید که باید چه احساسی داشته باشید چون شاید زیاد از این دوری او ناراحتی کشیده اید. همسر شما سعی می کند که برای شما خوشی ها و شادی هایی را فراهم کند که از نظر شما خیلی هم موفقیت آمیز نیستند و فکر شما به خاطر این خوشی ها، خیلی به بازی گرفته شده و اعصابتان خورد شده. اما چون همسرتان آدم خوبی است و اهل گناه نیست خداوند او را بخشیده و به او فرصت داده که زندگی تان را دوباره بسازید و احساس خوشبختی کنید. شما به شکرانه ی رسیدن به آرامش باید شیرینی بخرید و بین بچه های فقیر پخش کنید. تشکر از همراهیتون.
negar : باسلامو عرض ادب.خواب دیدم رفتم بیرون نان بخرم.فکر کنم از اتوبوس پیاده شدم.نزدیک منزلمون(قبلی)خانمی که استاد دوره دانشجویی بودن را نزدیک خونمون دیدم .تعجب کردم.سریع رفتم داخل ولی اونم اومد.رفتم داخل اشپزخانه پشت ابگرمکن پنهان شدم.خجالت می کشیدم ایشون بدونن این خونه ی قدیمی و کوچک منزل مااست.در این حین اقایی که دوستش دارم هم اومد داخل حیاط و گویا اومده بودن استاد راهنمای همسایه بالاییمون باشن (همسایگان ما در واقع پیر بودن)من از پنجره اقا رو می دیدم که کیف سامسونت به دست بودن و کت شلوار به تن و من با خودمفکر می کردم این اقا که منزل ما اومدن قبلا و اینجا رو بلدن(در واقع نیومدن).چهره اقارو به صورت کامل
و از نزدیک میدیدم و صدایی که می گفت معجزه(چندبار).چندوقته ارتباط خانوادگیم با اقا قطعه.سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید که از لحاظ مالی غنی تر باشید و به این منظور از خودتان اصالت و ابتکار به خرج می دهید و حرکت مفیدی انجام می دهید نه اینکه مثل باقی مردم دست روی دست بگذارید و خودتان را به تقدیر واگذار کنید تا صرفا ببینید در آینده چه پیش می آید. شما می خواهید که خردمندانه رفتار کنید و ایده هایی که در سرتان هست را عملی کنید. اما استرس دارید که شرایط سخت گذشته تان در زندگی تان تکرار شود. کسی که دوستش دارید روی زندگی شما و شرایط شما دقت عمل خاصی به خرج می دهد و خوب فکر می کند و افکارش را متمرکز کرده است. او می خواهد با آگاهی بیشتر و منطقی در مورد شما فکر کند و نه اینکه صرفا احساساتی رفتار کند. شما شاید امیدوار هستید که در زندگی تان معجزه ای به وجود بیاید و او نظر خوبی راجع به شما پیدا کند و به شما علاقه داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
Narges : سلام. خواب دیدم کیف دوشی مشکی من که انگار خالی بود روی دوش پدر شوهرم بود
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان را در زمانهایی که نگران هستید به کار نمی بندید و نمی دانید که باید چه کار کنید. شما افکار، رازها و تمایلاتتان و کلا اختیارتان را دست پدر شوهرتان داده اید و خودتان انگار هیچ ایده ای ندارید که باید چه کار کنید و یا چه پیش خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
Parisa : با سلام،خواب دیدم در کیف همسرم و باز کردم و دوتا شناسنامه ازش بیرون آوردم که یکیش مال شوهرم بود واون یکی متعلق به خانمی بود که من نمیشناختمش(در واقعیت هم نمیشناسمش)و یک لحظه در خواب اون زن و دیدم که با خودم گفتم این همونیه که شناسنامش و در کیف شوهرم دیدم،یه دنیا ممنون میشم اگه تعبیر بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. شوهر شما به احتمال قوی به دنبال کسب ثروت و بالا بردن امنیت مالی زندگی تان است و شما درک درستی از کار او ندارید. تعبیر دوم این است که شما در زندگی بیداری تان به ارتباط همسرتان با کسی فکر کرده باشید و در اینصورت شک شما در خوابتان به این صورت برایتان تداعی شده است. هرگز دیدن چنین خوابی به معنی " خیانت " همسر شما به شما نیست. خصوصا اگر این خواب را دیشب دیده باشید. تشکر از همراهیتون.