تعبیر خواب کیف (ساک)
کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.
داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
azi : سلام.وقت بخیر.خواب دیدم که جاریمو تو پارکینگ دیدم،داشتم برق انباری رو خاموش میکردم.جاریم تا منو دید روشو برگشتوند.منم این کارشو دیدم بهش اهمیت ندادم.در حال حاضر و تو واقعیت من در حال جدا شدن از همسرم هستم،این جاریم که تو خواب دیدمش خیلی مخالفه آشتی منو همسرمه.منم قصدم این بود که اگه برگردم به زندگی مجدد با همسرم،اصلا به این جاریم اهمیت ندم و سلام علیک نکنم.
ادامه ی خواب:بعدش تو همون پارکینگ همه ی کیف هایی که داشتم و هر کدام یه گوشه افتاده بودن رو دانه دانه با دسته جمع کردم.انقدر تعداد کیفها زیاد بود،به سختی میتونستم حملشون کنم.داخل کیفها رو نگاه نکردم.همه ی کیفها خاکی شده بودن.بعدش رفتم طبقه ی بالای خونه ی مادرم.کلی مهمان آمده بود،بردار کوچیکتر از خودم،تو اتاق خوابیده بود.یه تخت هم تو حال بود که یکی از مهمونها مریض احوال بود روش خوابیده بود.داشتم این موضوع جاریمو که منو دیده بهم باهام سلام علیک نکرده رو به یه نفر میگفتم،نمیدونم اون یه نفر کی بود.بعد رفتم تو آشپزخونه گاز رو روشن کنم،با خواهرم بگو مگو کردم که گاز رو تکون نده فقط روشنش کن.بعد در یخچال رو لاز کردم، گردو با پوست سفید توش بود،ازش چندتا دادم له خواهرم خورد.بعد دیدم یه کیف خیلی نو قهوه ای روشن روی سنگ کابینت بود،نمیدونم دسته داشت یا نه.تو خواب با خودم فکر کردم که کفش هم رنگشو دارم.با این کیف اون کفش هم میپوشم.بعد به ذهنم رسید که ممکنه شوهرم اجازه نده این کیفی که دیدم با اون کفشی که به نطر خودم به این میومد رو با هم بپوشم.کفش رو تو خواب ندیدم.فقط به ذهنم رسید.کیف اندازه ش کوچیک بود،بیشتر به مدل مردانه میخورد.
بعد به فکر شام مهمونا افتادم که برم کباب بگیرم با برنجی که خودم درست کنم،بخورن.
مهمونها رو اصلا نمیشناختم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و شاید از آشتی با همسرتان نا امید شده اید. جاری شما از شما خوشش نمی آید و حضورتان را در زندگی خودش نادیده می گیرد. شما مسئولیت های زیاد و افکار زیادی در زمینه های مختلف دارید که سعی می کنید ذهنتان را مرتب کنید و از آشفتگی فکری بیرون بیایید. خیلی فکرتان ناراحت است. چالشها و افکار جدیدی در زندگی تان به وجود می آید و به مسائل جدیدی فکر می کنید. گاهی اوقات بی حس و حال می شوید و اراده تان کم می شود و دوست دارید به هیچ چیز فکر نکنید و بی خیال باشید. گاهی ذهنتان بشدت ناراحت می شود و می خواهید همه چیز را فراموش کنید و ببینید که همه چیز برایتان خواب بوده. دوست دارید با کسی درددل کنید؛ دوست دارید زندگی تان دوباره خوب شود بدون اینکه کاری کنید که دوباره با همسرتان اختلاف و دعوا کنید. دوست دارید به رفاه و ثروت برسید؛ به سعادت خانوادگی برسید، محافظه کار و متمول باشید. دوست دارید همسرتان هم مثل شما باشد و از شما خوب حمایت کند ولی دوباره به این فکر می کنید که او افکار شما و باورها و عقاید و نگرش های شما را نمی پسندد. به این فکر می کنید که مثل یک مرد از خودتان دفاع کنید و هر چه قدر هم که قدرتتان کم باشد ولی استقلالتان را حفظ کنید و بر روی پای خودتان بایستید. شما تصمیمی می خواهید بگیرید که نیاز به حمایت روحی دیگران دارید. دلتان می خواهد محیط امن و گرم و جیبی پر از پول داشته باشید و دوروبرتان صفا و صمیمیت وجود داشته باشد. اصلا نمی دانید که چه پیش خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
Eli : سلام خانم هراتی جان. خاله من بیمار است و در بیمارستان است شب سهشنبه خواب دیدم که در طبقه دوم خانه ای قدیمی با مادر مرحومم بودم خاله ام از بیرون آمد و من سرپله ها ایستاده بودم خوشحال باهاش سلام واحوالپرسی کردم چیزی هم گفت که یادم نیست بعد دیدم در یک اتاق با او و همسرش هستم خاله ام داشت کشو های دراور را مرتب میکرد توی کشوی طبقه دوم که باز کرد یک نایلون سفید بود از داخل آن یک کیف زنانه چهارگوش آبی تیره نسبتا کوچک با بند و قفل طلایی که نو بود همراه یک جفت کفش نو همان رنگ درآورد هردوزیبا و ست بودندو پسندیدم او به من گفت این ها مال تو باشد واصرار داشت کفش را بپوشم کفش به پای من کوچک بود ولی او به همسرش میگفت اگه کفی آن را بکنی اندازه پایش میشود همسرش هم همینکار را کرد ولی من دست زدم و حس کردم جنسش سفت است و توی پا جا باز نمیکنه. من مجرد هستم.
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. خاله ی شما به این فکر می کند که خوب است که شما هم مثل او خردمندانه و آرام زندگی کنید، انتظارات تان را از زندگی کمتر کنید و زیاد سخت نگیرید. او می داند که شما هم می توانید به موفقیت برسید اگر وظیفه شناس و قانونمند باشید و منیت نداشته باشید. سطح انتظارات و توقعات شما با خاله تان متفاوت است و شما به سبک زندگی او، به عنوان یک الگو برای زندگی خودتان، نمی توانید نگاه کنید. تشکر از همراهیتون.
forough : سلام خواب دیدم با دوستم توی فروشگاه هستم دوستم یه کیف مشکی چرم بزرگ که جنس اصل و عالی بود خرید.منم کیف ها رو نگاه کردم و یک کیف کوچیکتر دیدم که خوشم اومد اما گفتم جا واسه وسایلم نداره پس همون مثله کیف دوستم خریدم و خیلی از کیف خوشم اومد و فروشنده گفت اگه با یک چایی ساز شیشه ای بخری تخفیف داره و ارزون پات در میاد چای ساز شیشه ی رو دیدم که پایینش کثیف بود و استفاده شده بود گفتم من دست دوم نمیخرم من جنس خوب و اصل میخوام.خلاصه همون کیف مشکی بزرگ چرم دسته دار رو خریدم و راضی اومدیم بیرون.یهو خودمو دیدم که یجا دراز کشیدم و یه مرد دستش گذاشته رو سرم و داره قران میخونه فکر کنم ایه الکرسی من لرزیدم و انگار تمام انرژی های منفی بیرون رفت و مرد غریبه گفت دیگه بختت باز شده و هر چیز منفی از بدنت خارج شده.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و با کسی زندگی کنید که از شما بخوبی حمایت کند، سخت کوش و جدی و قوی باشد، مسئولیت پذیر باشد و بتواند به شما امنیت ببخشد. شما حاضر نیستید که با هر کسی دوستی کنید و روابط ناسالمی داشته باشید. بنابراین انتخاب درستی برای زندگی تان انجام خواهید داد. خرد و عقلانیت شما و ایمانتان باعث خواهد شد که به یاری خداوند تمام انرژی های منفی از زندگی تان خارج شود و به لطف پروردگار انشالله سفید بخت خواهید شد. باید حتما آیت الکرسی زیاد بخوانید و به خدای بزرگ توکل کنید تا از شر افکار منفی و آدمهای بد در امان باشید و بختتان زود باز شود. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی بزرگوار .چند شب پیش خواب دیدم در مغازه کیف فروشی هستم و کیف های چرمی داشت.کیفی را انتخاب کردم و روی شانه ام انداختم و خیلی بزرگ بود و گفتم این بزرگه نمیخوام.بعد یک کیف دیگه برام آورد و خانم فروشنده گفت:این کیف خوبیه و من داخلش را نگاه کردم جا دار بود و خانم گفت برات چادری گذاشتم توش.وقتی نگاه کردم چادر زیبایی با چند رنگ مختلف داشت.قصدم این بود که کیف را بخرم ولی نمیدانم چی شد یا کسی حرف زد که گفتم بزار کنار میام میبرمش .و قیمت آن را پرسیدم که دو عدد متفاوت شنیدم یکبار گفت ۷۰۰ بعد ۲۰۰ شنیدم.در راه برگشت به مغازه ایی رسیدم که پشت شیشه ای آن عدد ۱۷۱۴ با خودکار آبی نوشته شده بود...ممنون و سپاس فراوان برای همیشه زندگیم
فریبا هراتی
: سلام. شما تصمیم دارید که برای زندگی تان انتخاب کنید که یا ازدواج کنید و یا کاری تازه را شروع کنید و به خاطر آن مسئولیت های تازه ای را تقبل کنید. شما شخصیتی سخت کوش و مقاوم دارید و تمایلی ندارید که وظائفی بیشتر از توانتان را تقبل کنید. ولی هر انتخابی که داشته باشید، عزت و احترامتان بالا خواهد بود و سبک زندگی شادی را انشالله تجربه خواهید کرد. شما دو انتخاب متفاوت دارید. یا از زندگی تان بشدت لذت ببرید و یا ایزوله و تنها زندگی کنید. شما روحتان را به کمال خواهید رساند و یا اینکه زیاده از حد به تمایلاتتان توجه می کنید و افراطی رفتار می کنید. باید سعی کنید که خویشتندارتر باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. این کاملا دست خودتان است که با آینده تان چه بکنید. تحولی تازه در راه است و باید بر موانع سر راهتان غلبه کنید، سخت بکوشید و مقاومت کنید تا به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
آهنگ : سلام وعرض ادب بانو هراتی بزرگوار،امروز صبح خوابی دیدم که زیاد جزئیاتش دقیق یادم نیست تو خواب با یکی از دوستام بودم (ایشون مجردن ومعلم ومن متاهلم وخانه دارودانشجو)با هم راه میرفتیم توخیابونا وگذرهاوحرف میزدیم متوجه شدم که دلش میخواد کیف من مال اون باشه کیف من رنگش مشکی بود در واقعیت هم همین کیف رو دارم همه جا با خودم میبرم دسته داره وجادارم هست،فهمیدم که دوستم خیلی کیف منو میخواد وهمش میگفت کیف تو خوبه از اون میخوام مال خودمو دوست ندارم کیف اون فکر کنم زرد رنگ وکمی کهنه بود با دست ودلبازی گفتم باشه بیا کیف من مال تو،اومدم بهش بدم که گفت نمیخواد اشکال نداره وقبول نکرد ولی ته دلش کیفم رو میخواست نگاه کیفش کردم پربود از مدادرنگی یک مشت برداشتم ونگاهشون کردم بعد سگک کیفش رو درست کردم گذاشتمش سر جاش واز خواب بیدارشدم با تشکر از زحمات بیدریغتون.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دوست شما دلش می خواهد که بخت و بالینی مانند شما داشته باشد و فکرش مثل شما راحت باشد. خودش فکرش ناراحت است و در حالی که سعی می کند که احساس شادی و نشاط را در ذهنش به همه القا کند، ولی تاثیر رفتار او موقتیست و نه اینکه دائمی و ماندگار. شما برای او آرزو می کنید که زندگی خوبی مثل شما داشته باشد. او قصد ندارد زندگی تان را خراب کند و شما هم رازدار او خواهید بود و قصد ندارید افکار او را برای کسی فاش کنید. تشکر از همراهیتون
N : سلام من خواب دیدم رفتم یه کیف فروشی ک طبقه خیلی بالایی از ی ساختمون سفید بود و اونجا کیفای خیلی گرون داشت و منم در واقعیت کیف مجلسی و گرون مدنظرمه برای خرید،بعد یکی یکی کیفارو میزدم کولم ،رنگای مختلف سفید و ابیو و دورنگ سفید سیاه و .. ولی بیشتر سفید مد نظرم بود ولی نمیدونستم کدومو بخرم خیلی وقت توی مغازه بودم و نمیتونستم انتخاب کنم تا اینکه زمانم داشت تموم میشد و در اخر ی کیف برداشتم ک تو مایه های رنگ قرمز بود ولی یادم نیست صورتی بود یا قرمز یا.. .راستی دیدم مانتو هم داره ولی زمستونه بودن و من چون معمولا در واقعیت گرممه پسندشون نکردم و دختر داییم هم اونجا بود و اونم داشت مانتو کیف نگاه میکرد ک بخره.در اخر ک وقت تموم شد باید از مغازه میرفتیم بیرون و راهش این بود ک از رو سرسره ای ک داشت سر بخوریم ب پایین ساختمون و ما هم رفتیم
فریبا هراتی
: سلام. این شانس به شما دست می دهد که بهترین افکار، بهترین و درست ترین کارها یا بهترین روابط را برای ساختن زندگی عالی و متمولانه بدست بیاورید ولی شما در نهایت فقط دچار استرس شده و یا هیجانات زیادی را متحمل می شوید. شما آنقدر تعلل و این دست و آندست می کنید تا بهترین موقعیت ها را از دست می دهید و نوعی بی ثبات و عدم کنترل را در زندگی تان تجربه خواهید کرد و شانس رسیدن به ثروت و تمول و رفاه را از دست می دهید! شاید خوابتان هشداری برای شماست که درست فکر کنید. تشکر از همراهیتون
مینا : سلام خسته نباشید.این خواب دخترم است: خواب می دیدم با برادرم رفتیم یه مغازه لباس ورزشی فروشی.تولد برادرم بود وبراش یه کیف دستی خریدم.یکم گشتیم ورفتم یه کیف دستی هم برای خودم خریدم.فروشنده گفت اکه مناسبت تولد برادرم هست تخفیف نمیتونه بده ولی اگر به خاطر جراحی برادرم هست میتونه تخفیف بده.اومدیم بیرون رفتیم خونه.در خانه دیدم همسر مردسیاه پوستی هستم(مجردم).این مردسیاه پوست مهربان بود قد نسبتا بلند و کمی توپر بودوبرام داشت تعریف میکرد چرا از زن اولش طلاق گرفته.باهم سوار ماشین شدیم تابریم شهر دیگه.از اینکه زن این مرد سیاهپوست شده بودم تعجب کرده بودم وکمی گیج بودم ولی خیلی مهربان یود.رسیدیم واین مرد گفت به مادرش خبر بدیم که سالم رسیدیم.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
در واقعیت من به شخصی علاقه مند بودم ی عشق ی طرفه.چندروز پیش کلا تموم شد. دیشب خواب دیدم یه شلوار کرم نو و زیبا به پا دارم در حال رفتن هستم. در ادامه دیدم اون شخص کنارم روی زمین نشسته و در کیف من باز کرد و کارت ملی م درآورد و نگاه کرد. ایشون داخل خونه ما بود.یه وسیله به من داد گف نگه ش دار برای استفاده خودم و خودت گرفتم و گرون هست. و بعد ازون کیفش رو روی تختم گذاشت درش باز بود برگه و کاغذهای داخل کیفش روی تختم ریخته بود. خوشحال کنارم نشسته بود و شوخی میکرد. در واقعیت از ایشون خیلی ناراحت هستم. سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما منبعد به بهبودی شرایط خودتان و به منافع خودتان فکر می کنید. کسی که دوستش داشتید؛ سعی می کند که از افکار شما با خبر شده و شما را بیشتر بشناسد. او می داند که شرایط حاضر هم به نفع شماست و هم به نفع او. شما هم از ذهنیت او با خبر هستید و به شما دروغ نگفته. رفتار او باعث آزار شما و ناراحتی فکرتان شده است. تشکر از همراهیتون.
سمیرام : سلام خسته نباشید
من دیشب خواب دیدم با مادرم رفتیم به شهری که زمانی اونجا دانشجو بودم و داریم خرید میکنیم یهو مادرم یه مغازه کیف و کفش نشونم داد و گفت خواهرم قبلا از اینجا خرید کیف کرده خیلی راضیه… رفتیم داخل و من اول یه کفش پاشنه دار مشکی دیدم و خواستم امتحانش کنم ( من در واقعیت خیلیییی به ندرت کفش پاشنه دار میپوشم و نمیدونم چرا خواستم پام کنم!) که توی پا اصلا خوب نبود و نخریدمش ولی موقع پرو کفش متوجه شدم یه پام جوراب ضخیم طوسی پوشیدم و اونیکی پام جوراب زنانه نازک و مشکی!
بعدش سه تا کیف زنانه سایز کوچیک خیلی خوشگل و شیک رنگی پسند کردم، قیمت ها فوق العاده مناسب و ارزون بود، حساب کردم و اومدیم بیرون..کیف ها یکی از یکی خوشگتر بودن و دو تاش سبز بود و یکی نارنجی…
در مورد خودم هم باید بگم یک هفته ای میشه که با نامزدم شدیدا بحثم شده و ایشون میخواد تموم بشه هم چی…من با وجود اینکه میدونم خیلی زود پشیمون میشه و جفتمونم خیلی همدیگرو دوست داریم اما مخالفتی با خواستشون نکردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما ( یا خرد و عقلانیت شما) به شما گوشزد می کند که افکارتان را مرتب کنید و ایده های تازه و مثبتی که باعث موفقیت شما می شود را به ذهنتان راه دهید. شما تمایل دارید که از شما حمایت شود و از نظر اجتماعی جایگاه بالاتری داشته باشید. می خواهید تمایلات و احساسات زنانه تان به چشم بیاید و این تمایلات را نادیده نگیرند. ولی بعد دو دل و مردد می شوید که مهمتر این است که امنیت و گرمی و رفاهی که آن را دوست دارید را داشته باشید و یا به دنبال تمایلات زنانه تان بروید. شما تصمیم می گیرید که برونگرا و مثبت اندیش باشید، افق های تازه ای را در زندگی تان در نظر بگیرید و در آرامش و سرزندگی بسر ببرید. تشکر از همراهیتون
Yaseman : خانم هراتی گرامی سلام. ان شاءلله خوب باشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این آقا زندگی خوبی ندارد و نسبت به همسرش هم احتمالا وفادار نیست. همه برای او ناراحتند و به اینکه او دست به کارهایی می زند که از شخصیت او خارج است تاسف می خورند. ( شاید با اشخاص فاسد ارتباط دارد). او قبلا روح پاکی داشته که حالا به تعفن کشیده شده و احساس خوبی که نسبت به شما داشته هم از بین رفته. او ارزش و اعتباری برای شما قائل نیست و نسبت به همه ی زنها بد فکر می کند حتی شما! و شما را در یک رده با آنان قرار داده است. خواب شما 1198 کاراکتر و 2 حق خواب بود. خواب تشکر از همراهیتون