کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کیف (ساک)

کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.

داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

213 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

افتاب

افتاب : سلام
روزبخیر
برادرم گفت خاب ديدم خونه مادربزرگ م بود بعد خاستم برم بازار كوچه پشتشون ي كيف پيدا كردم بعد بازش كردم ديدم پرتوووش طلاس بعد گفتم ميبرمش كي ب كيه تو اين فكر بودم تا ي زني ديدم گفت ببخشيد اقا كيف پيدا نكردي اول طمع گرفتم خاستم بگم نه بعد گفتم چ كيفيه و .... ؟ اونم نشوني داد ديدم درسته
گفتم اره اينه پيشمه بش دادمش زنه اييييينقدر خوشحال شد دست كرد توکیفش گفت ميدونم ميخاي ازدواج كني ي مشت طلا بهم داد و سريع قیب شد

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما به عقاید قدیمی و سنتی و ایده های خانوادگی احترام می گذارد و در شرایط بغرنجی قرار می گیرد و ممکن است دست به اشتباهی بزرگ یا گناهی دست و پاگیر بزند. اما ایمان او ، او را نجات خواهد داد و دنیا به او رو می آورد و موفقیت و خوشبختی برایش به همراه می آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۳:۵۱
Sepide

Sepide : سلام من خواب دیدم چندتا کیف و کوله پشتی دارم همه رو خالی میکنم بعد یه چیزی دستم بود مثله شمشیر. شروع میکنم به فرو کردن اون شمشیر توی کوله ها و پارشون میکنم. چون معتقد بودم این کوله پشتی ها شاید نحس باشن و انگار یکی توشون دعا گذاشته بود و من با این کار میخاستم از شرشون راحت شم. کوله پشتی آخر کوله ای بود که همیشه استفاده میکنم چندتا ضربه زدم ولی ادامه ندادم با خودم فک کردم حیفه. بعد میخاستم جمعشون کنم بریزمشون دور. ولی کوله آخرو نگه داشتم با اینکه چندجاش پاره شده بود گفتم اشکال نداره میدم مامانم بدوزش. چندجا خابمم دیدم دارم بسم الله میگم یا آیت الکرسی میخونم یا سوره ناس و فلق میخونم و یک زنی که توی خاب اطرافمه و توی کار دعا نویسیه فرار میکنه

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۲:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید با قاطعیت و قدرت، با تقابل با تجربیات خودتان، سعی کنید نکات منفی و اشتباهاتی را که از گذشته داشتید را از بین ببرید و افکار منفی و بارها و سختی های گذشته را نابود کنید. شما اشتباهات گذشته را تکرار نمی کنید و خاطرات بد قدیمی را دور می ریزید و البته سعی می کنید از تجربیات مثبت خودتان استفاده کنید. شما با ایمان به خدای مهربان و قدرت عقلتان پیش خواهید رفت و جمیع بلایا و شر و فساد از زندگی تان بیرون می رود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۷:۴۷
فاطمه

فاطمه : سلام
خواب دیدم ک کسی ک دوسش دارم کیف پولشو جا گزاشته بود و من اونو پیدا کردم تو کیفش پول بود م پولو نگاه دیدم دیدم ب نظرم 100_150ت بود میخواستم یه جوری کیفشو بهش بدم.در یه قسمتی از خواب خواب دیدم امتحان داشتیم و برگه ها دست من بود سریع برگه اون پسر رو در اوردم بالا برگه نوشته بود یا زهرا صدیقه(س)پیش خودم گفتم ک ادم مذهبیه پس.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۰:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مراقب هستید که کسی که دوستش دارید ضرر مالی نکند و از او حمایت می کنید. او آدم با ایمانی است و در امتحان دنیا، او متوسل به حضرت فاطمه س شده است تا در پناه خداوند زندگی خوبی داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۹:۲۱
ninaa

ninaa : سلام...فردی قبلا خواستگارم بوده ولی شرایطی اتفاق افتاد که نمی دونم الان چه تصمیمی داره. در خواب دیدم این فرد بهم یه کیف پول هدیه داد. و ان کیف پول همون کیف پولیه که الان دارم ازش استفاده می کنم..با تشکر

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۷:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کیف پول هویت مالی و امنیت مالی شماست و نگرانی های مالی شما رفع خواهند شد. در عین حال احتمال دارد خود او مجددا از شما خواستگاری کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۳:۰۲
نورا

نورا : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم همسرم از خونه گذاشت رفت انگار قبلش دعواکرده بودیم من دویدم دنبالش که جلوش رو بگیرم دیدم تمام وسایلش که رو جاکفشی میزاره همیشه موقع بیرون رفتن برمیداره دم در گذاشته بود رو زمین. کیف پول ،موبایل و دسته کلیدش.تو خواب انگار قبلش پیراهن و شلوار رسمی تنش بود ولی دم آسانسور دیدم تیشرت و شلوار کتان پوشیده لباسشو عوض کرده بود.رنگش طوسی روشن بود تو واقعیت همین لباس رو داره. میخواستم برم تو آسانسور باهاش برم که پیش خودم میگفتم لباس مناسب تنم نیست روسری سرم نیست نمیشه برم. گفتم در آسانسور رو باز نگه میدارم نمیتونه بره ولی با این وجود انگار با آسانسور رفت پایین. ممنون میشم اگر تعبیر خوابم رو بفرمایید

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۶:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. نورای عزیزم همسر شما شخصیتی مغرور و رازدار دارند که با هر کسی صمیمی نمی شوند و معاشرت نمی کنند. باقی خوابتان احتمالا بازتاب افکار شما در بیداری نسبت به ایشان است خصوصا اگر بین شما دعوا شده باشد. اما اگر اینطور نیست، احتمالا از شما ناراحت است و احساسات و افکار انسان در زندگی و بالا و پایین های زندگی، در خواب به صورت بالاو پایین رفتن در آسانسور دیده می شود. همسر شما ناراحت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۹:۲۷
 همسفر

همسفر : با سلام و تشکر ممنونم از تعبیر زیبا و بی نقصتان، چشم بازم عذر میخوام بابت طولانی نوشتن خواب

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۴:۴۹
 همسفر

همسفر : سلام خانم هراتی عزیز، امروز بعد نماز صبح خواب دیدم، نگار رفته بودیم تو پاساژ و فکر کنم مادر شوهرم خرید داشت من جایی کار داشتم دیدم صداش از تو مغازه ای میاد رفتم کنار دوتا خانم مسن نشسته بود و یه اقا،منم رفتم دیدم اکثر مانتو و شلوار فرم سرمه ای دارن از صاحب مغازه قیمت گرفتم و اول خود مانتو و شلوار که هم سایز من بودند، بعدگفتم شلوار تک مانتو رو چند میدی؟ خانم صاحب مغاز حالش مساعد نبود انگار کسی از اقوامش بیمارستان بود و عمل داشت گفت الان حالم مساعد نیست جواب بدم، بعد از تو شهر با ماشین ما ولی رانندش بچه دختر خاله مامانم بود آمدیم خونه ما من و بچه‌ها م همه جلو نشستیم بعد گفتم وای چرا حواسم نبود بگم مادرشوهرش بیاد جلو بنشینه، آمدیم خونه ما رفتم دیدم تو آشپزخانه ام اقوام مث بچه های برادرشوهر ، خواهرشوهرام هستن و هم عروسم که شروع کننده فتنه و بحث خواهرشوهرم بود اونم بود من گفتم ای وای کیفم کیف چرمی که آقام برام گرفته جاش گذاشتم نیست دیدم دوتا کیف مث کیف خودم بودن یکی رنگش تیره تر و یکی مث کیف من هم عروسم گفت این یکی مال کنه و اون یکی انگار مال یکی از خواهر شوهرام من باهم عروسم خیلی عادی و خوب برخورد کردم انگار اتفاقی بین ما پیش نیامده، آمدم رو حیاط و برم مثلا بیرون دنبال کیفم در حیاطمون نیمه باز بود و دو تا ماشین جلوتر پارک بود و باران نم نم میامد، بعد انگار یکی از بچه های خانواده شوهرم گفت ماری رو دیواره در پی بودیم پیداش کنم بکشیمش بعد به نظرم به هزار پا اندازه دو وجب شباهت داشت با پاهای زیاد و مشکی در پی بودیم بزنیم چیزی بهش گفتم جارو رو بزن روش دختر برادر شوهرم زد افتاد پایین گفتم وای میبایست بکشیش اینجوری می‌ره زیر وسایل قایم میشه خطر داره بعد لبه دیوار دیدم مرغ و خروس و یه پرنده خاص دریایی مث مرغ ماهیخوار البته خوشگلتر و ظریف تر و یه جوجه از پرنده های خاص با قد بلند و سیاه مثلا یه ماه بدنیا آمده بود و قدش اندازه مرغای معمولی با پاهای بلند هم بود روی لبه دیوار و پناهگاه ،همشون لونه داشتن و خوابیده بودند ، بعد دیدم عمه ام با چند تا زن سبزه پررنگ و یکیشون سرخ و سفید که هم شهرکیش بودن، آمد باهام روبوسی کرد و بعضاشون دستمو فشردند و می‌رفتند داخل خونه ما و من هنگ بودیم اینا کین برا چی امدند و یکیشون که خوشکل بود و آرایشگر به اون یکی که وایستادن بود در حیاط و جمعیتی بود می‌گفت بیا ابروهاتو بردارم اون یکی می‌گفت زشته و ابروهای خودش پر و خشکل برداشته بود، بعد آمدم تو خونه دیدم آقام به حالت سجده سرش رو گذاشته تو آشپزخانه زمین و دو طرف سرش رو گرفته پسر بزرگ خواهر شوهرم که اذیتم کرد ولی خود پسرش ک رابطه اش با آقام و ما خوبه پای ظرف شور ایستاده گریه میکرد و هم عروسم که اذیتم کرده بود خواهر شوهرم که اذیتم کرده بود بدون صحبت نشسته بود و رنگ چهره اش خوب بود، بعد من گفتم احتمالا بخاطر این امدندکه در عمل نشون بده پشیمونه و بعد رفتند آقام گفت یه نیشی از دوباره خواهرم بهت زدند ناراحت شدم و بعدا بهت میگم و گفت پسر کوچک همین خواهرم آمده کنارم و هوامو داشته بعد من نگاه کردم دیدم کیفم زیر اپن رو کمده و اندازه اش دو برابر اون دوتا کیفه هم جنس خودشه که مال هم عروس و یکی از خواهر شوهرامه، و در خوابم اندازه اش مث اندازه تو واقیعت بود، عذر میخوام طولانی شد

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۱۹:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام دوست عزیزم از شما تقاضا دارم لطفا به دلیل کثرت تعداد کاربران و کمبود وقت خواهشا خوابهایتان را مختصر بنویسید و از ذکر جزئیات بی اهمیت خودداری کنید. مادر شوهر شما می خواهد که شما منطبق با خانواده او باشید و خیلی از منیت دم نزنید. شما می خواهید کاری کنید که آنها راضی باشند ولی نمی خواهید که کل شخصیتتان را عوض کنید که آنها شما را بپسندند! شما فکرتان مشغول شده و سعی می کنید که با سیاست کاری کنید که شر کارهای بد عروس و خانواده شوهرتان از بین برود. شما به ثروت می رسید و دنیا ره شما رو می آورد. شما سعی می کنید که احساستان را به زیبایی بیان کنید. همسر شما از زندگی اش راضی است و خدا را شکر می کند و کاری به حرفهای دیگران ندارد. زندگی شما خیلی بهتر از آنی خواهد شد که الان هست و عشق همسرتان به شما 2 برابر می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۲:۲۲
پری

پری : سلام.
مادرم چندوقت پیش خواب دیدن که من از دانشگاه به خونه برگشتم و با خودم یک کیف خیلی خیلی زیبا و چشمگیر آوردم که سه تا کیف کوچکتر به اون وصل بود ولی داخل کیف ها خالی بودن و چیزی توشون نبود؛ بعد از این خواب بود که در دانشگاه یک نفربه من ابرازتوجه و علاقه کرد، ولی به مرحله خواستگاری نکشید و از اون موقع تا حالا حدود ۳سالی میگذره و ناگفته نماند که همچنان به هم تمایل داریم ولی هیچگونه ارتباطی باهم نداریم.چندروز پیش هم مادرم مجددا خواب میبینن که درهمون اتاق دارن وسایل رو جاسازی و مرتب میکنن.یه کیف کرم رنگ شبیه سامسونت باظاهر معمولی رو داخل کمد جا میدن و میگن که این کیف برای پریساست؛ داخل کیف هم به گفته خودشون پراز زیورآلات و جواهرات بوده.بعد از این قضیه از طرف یه واسطه یه خواستگار برای من پیدا میشه و قراره که امشب مجلس خواستگاری رسمی تشکیل بشه. ولی باتوجه به اون کلیاتی( نه جزئیات) که من راجع به این خواستگار میدونم قلبا تمایلی به این وصلت ندارم و به قول معروف دلم نیست و ته دلم ناراحتم.اما خانواده و آشنا خیلی اصرار دارن و میگن که پسر مومن و خوبیه و نباید نعمت های خدارو براحتی دور کرد وبه خودت فرصت بده خیلی وقتها نعمتها اولش پس زده میشن ولی بعدا میفهمیم که نعمتن و...خلاصه اینکه من بخاطر این حرفها اجازه خواستگاری رسمی رو دادم ولی خدا میدونه که قلبا به دلم نیست .شاید باطنا پسر خوبی باشه ولی ازلحاظ کار و خانواده و ظاهر و تحصیلات، با ایده آل های ذهنی من راجع به همسرآینده ام خیلی فرق میکنن! از طرفی هم میترسم که براحتی فرصت هارو از دست بدم و نتیجه اش بشه تنهایی یه عمر..خلاصه اینکه تو اینجور مواقع باید خوشحال بود ولی من بغض دارم و ناراحتم.التماس دعا

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۴:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این که کیف سامسونت پر از جواهرات بوده و در کمد گذاشته اید، یعنی شما به موفقیت های چشمگیری خواهید رسید که در زندگی تان می ماند اما کیف های اول خالی بودند! شما از شخصی که به او علاقه داشتید به جایی نخواهید رسید. هیچ کس هم نمی تواند به همه ایده های خودش برسد. مهمترین سرمایه یک انسان شغور و قلب اوست نه مدرک تحصیلی و ماهیچه های بازویش! کسی که قوی باشد و در گوش شما بکوبد خوب است؟! یا کسی که دانشمند باشد و با شما مثل یک برده رفتار کند؟ عاقل باشید. تشکر ازهمراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۶:۳۸
Sara

Sara : سلام روزتون بخیر و شادی ♥️♥️♥️
من خواب دیدم که داشتم توی یه مجتمع خرید چرخ میزدم هیچی پول نداشتم ولی گفتم مغازه هارو ببینم، رفتم توی یه مغازه خیلی بزرگ که انگار برند بود، از یه کیف خوشم اومده بود گفتم بعدا اگه پول اومد دستم میخرمش، اومدم بیرون رفتم خونه دیدم همون کیفی که خوشم اومده بود توی کیفمه اصلا نمیدونستم چجوری رفته توی کیفم فکر کردم کوچیک نیست که افتاده باشه توی کیفم، برگشتم که برم کیف رو برگردونم ولی مجتمع داشت تعطیل میشد با کلی خواهش نگهبان اجازه داد برم تو رفتم دیدم اون مغازه هم درش بسته است برگشتم خونه وقتی برگشتم یه کوچولو یه قسمتی از کیف صورتی شده بود انگار توی کیفم یه مقدار رنگ گرفته بود

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۵:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شاید از نظر احساسی و ذهنی خسته هستید و به ایده های جدید و انتخاب های مختلف پیش رویتان نگاه می کنید و در حالیکه فکر می کنید که امکانات رسیدن به خواسته هایتان را ندارید. شما تمایل دارید که مسئولیت ها، هویت شخصی و امنیت مالی خودتان را مشخص کنید و زندگی شخصی خودتان را بسازید. ناامید نباشید !!! از جایی که شما تصورش را هم نمی کنید، تقدیرتان این هویت و امنیت اجتماعی را برای شما رقم زده و به عشق و احساس امنیت خواهید رسید. امنیتی که پس دادنی نیست و همیشه برای شما می ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۴:۴۱
Sheyda

Sheyda : سلام و عرض ادب

خانم هراتي عزيز، خواب دیدم سرکار میرم ( من در حال حاضر کار نمیکنم ) و هر روز بعده سرکارم میرم رستوران نزدیک محله کارم و دلمه برگ مو سفارش میدم و میخورم، یک روز بعد از کار با همکارم رفتیم مغازه ای که پر از کیف و چندتا لباس، بسیار گرون بود اما حراج کرده بود با قیمت عالی، منم یک کیف بسیار زیبای مشکی چرم شبیه به کیف پستچی ها و با یه شلوارک سفید ابی خریدم. و بسیار ذوق زده بودم.

ممنون ميشم تعبيرشو بگيد.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۶:۱۰:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما احساس می کنید که زیر بار فشار وتصمیماتی که باید در زندگی بگیرید دارید له می شوید و دنبال احساس آرامش هستید هم به دنبال ثروت هستید و هم گاهی غصه می خورید. شما می خواهید مسئولیت ها ی داشته باشید و از خودتان وجه های مناسبی نشان دهید که تحسینتان کنند. هم ثروتمند خواهید شد و هم شاد و موفق. زندگی خوب می شود! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۱۸:۴۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.