تعبیر خواب کیف (ساک)
کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.
داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ابراهیم : با سلام و احترام امروز 98.03.22 یه سوالی داشتم خانوم هراتی. ببینید اگر در خوابهامون پول و اسکناس ببینیم معمولا معبرین از اون به ضرر و زیان یاد میکنند. حالا اگر کیف پول رو ببینیم چه تعبیری داره. مثلا امروز صبح یه جا در بین خوابهام چند تا اسکناس ده هزار تومنی دیدم. برداشتم از اون موقعیت ضرر و زیان هست اما کمی بعد در بخش دیگری از خواب کیف پولم رو دیدم. از همین کیفهای جیبی چرمی که تا میشه و از قسمت بازش که اسکناس ها رو قرار میدیم معلوم میشد که یک اسکناس ده هزارتومنی داخلش هست.
فریبا هراتی
: سلام. معبرین قدیم بنا به شرایط قدیم تعابیر خودشان را می نوشتند و همه ی تعابیر همه ی معبران با هم یکسان نیست. من نمی توانم از نظریه ی "پول به صورت کلی شکست و مشکلات است" دفاع کنم و بنابراین صحبتی در دفاع از نظریات معبران قدیم ندارم. اما از نظر من پول موفقیت و کامیابی، ارزش و اعتماد به نفس، حایگاه بالا و جاه طلبی است مگر اینکه پول خورد بی ارزش باشد که در خواب فقط سرو صدا دارد و خیر و برکتی در آن نیست. هر کدام از مسائلی که عرض کردم می توانند در جای خودشان منفی شوند اگر نفس غالب انسان شیطانی باشد. اما اگر شخصیت کسی درست باشد معنای مثبت آن غالب است. کیف پول امنیت مالی شماست و شما به قدرت و دستاورد مالی بزرگی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام، خواب ديدم پيش فاميل پسري كه دوسش دارم هستم و يك كيف پول ماركدار داشتم و به اون دختر كه فاميلشه نشون ميدادم و خيلي كيف پول قشنگ و گروني بود و اون هم داشت اين كيف رو ميديد و بهش ميگفتم اين كيف پولم ماركداره كه اونم ميگفت اره پيداست، و از همون مارك كفشش هم پاهام بود كه اين كيف پول و كفشي كه ماركشون بري بري بود كرم رنگ بود، البته كيف پول توي خواب خيلي نمايان بود برام، كلا همش با اون دختر بودم و خيلي با هم خوب بوديم ، در بيداري هم با هم تقريبا ارتباط پيامي داريم و ايشون خيلي دوست داره من به اين اقا برسم. و اينكه در بيداري اين كيف پول را ندارم، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما نشان می دهید که مدرن فکر می کنید و مدرن رفتار می کنید و موضع گیریهایتان نسبت به مسائل هم مدرن و با پرستیژ است و او شما را تصدیق می کند و شخصیت شما را بالا می داند. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخیر
خواهرم خواب دیده یه جای شلوغ مثل ترمینال هستش که یه کیف عسلی رنگ رو زمین میبینه میگه این واسه مریمه (من) داییم میگه نه بعد میبینه یه کیف پول عسلی توشه که یکم ازش اومده بیرون برداشته دیده چن تا اسکناس و کارت ملی من توش بوده
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی احساسی و پر مسئولیت دارید. محافظه کار و عملگرا هستید. به سعادت خانوادگی و ریشه هایتان فکر می کنید و مادیگرا هستید. زندگی شما به زودی متحول خواهد شد و به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقتتون بخیر این خواب دوستم دیده از زبان خودش خدمتتون میگم:
کیف شبیه کوله و تقریبا بزرگ و مشکی به قیمت ۲۷ تومن . تعجب کردم که انقد ارزون اول رفتم به فروشنده گفتم چقد میشه یکم موند فکر کرد بعد گفت۲۷ بعد یک دختر که اونجا کار میکرد با خنده اومد شماره فروشنده رو گذاشت داخلش همش میگفتم چقد قیمتش خوبه فروشنده هایی که تو مغازه بودن میگفتن این کیف قیمتش کمتر هم بوده ولی هر سال یکم رفته رو قیمتش پیش خودم میگفتم چرا کسی تا الان این کیف نبرده پدر پسر هم تو مغازه بود و اومد بود و بهم لبخند میزد و یه چیزایی بهم میگفت پسره هم لباس مشکی تنش بود و ته ریش داشت. توی خواب این پسره بنظرم زیاد عاقل نمیومد و من خوشم نیومد ازش پول هارو دیدم که دوتا ۱۰تومنی و یک ۵ تومنی و یک ۲تومنی دراوردم و دادم به یک دختره بعد بهش گفتم ببین درسته همین قیمته بعد دختره دادش به یک مرده که پشت سیستم کامپیوتری بود اونم زدش تو سیستم و با خنده داشتن حرف میزدن که این کد میخواد و منم همچنان منتظر مونده بودم و داشتم به خودم میگفتم اگه خیلی طولش دادن میرم و دیگه همبنجور که تو مغازه منتظر بودم از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دنبال آدمی مجرب و متعهد و عشقی بی قید و شرط در زندگی تان هستید که از هیچ کاری که از دستتان او برای شما بر می آید، دریغ نکند. به همین هم خواهید رسید. هر چند که شما در ابتدا از او خوشتان نمی آید و نگاهی منفی زوی او دارید ولی زندگی با چنین شخصی بسیار موفقیت انگیز است و ناراحتی های بسیار بسیار کمی دارد. تشکر از همراهیتون.
مریم م : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم در محل فروشگاه بزرگی هستم
و در قسمتی از این فروشگاه اتاقی بود که مربوط به منزل ما می شد و کمد لباس منزل ما درآن بود من در کمد را باز کردم و چندکیف زنانه بسیار زیبا که حالت چرم قهوهای و مشکی که مال مادرم بود(ایشان فوت کرده اند) در خواب می دانستم که مادرت فوت کرده اند و من می خواستم کیف ها را با خودم ببرم خواهرم گفتند که دیگر اینجا فروشگاه شده و نمی توانی خارجش کنید من
مصمم بودم و با خودم فکر می کردم که مال مادرم است و من با خودم می برمش ، چند تا کیف را درش را باز کردم و چند شانه موی بسیار زیبا با تزیینات زیبا وجود داشت ، کیف هارا در هم گذاشتم و در کیف خودم جایش دادم تا از فروشگاه خارجش کنم.( فروشگاه مانند مکانی بود که بنظر تو در تو می آمد مانند و سایه و روشنی کم نور داشت.)
سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما دستخوش تغییراتی می شود. برای شما سخت است که افکار و تجربیات مادرتان را فراموش کنید و شما این افکار و تجربیات را به هیچ وجه دست کم نمی گیرید و ارزان نمی فروشید. اینکه مادرتان چطور افکارش را سازماندهی و دسته بندی می کرد، بسیار با ارزش و قیمتی است و شما مانند دیگران این تجارب را ساده نمی گیرید و می خواهید از آن استفاده کنید. تشکر از همراهیتون.
نرجس : سلام خانم هراتی عزیزم.وقتتون به خیر.
خواب دیدم رفتم خونه پدری شخص احساسیم(که فامیل هم هستیم).خودش اونجا نبود البته. با برادرش و مادرش سلام احوالپرسی کردم طبق روال معمول. که خواهرش وارد شد(در واقعیت رابطه خوبی با این خواهرش دارم) خیلی سرد با من برخورد کرد. برای روبوسی پیشقدم شدم و باز هم سرد برخورد کرد.به شوخی روی سینه ش با دست زدم گفتم فلانی امروز حالت خوب نیست. گفت نه خوبم و رفت یه بالش آورد.انگار خوابم عوض شد. و من که دلخور شده بودم رفتم اتاق دیگه ای که کیفم رو بیارم و برم.انگار دو تا کیف دستی همرام بود.اما پیدا نمیکردم.برگشتم پذیرایی، برادرش وسط پذیرایی خوابیده بود این خواهر هم کمی بالاتر بالشش رو گذاشته بود و دراز کشیده بود و مادرش کنارش به دیوار تکیه زده بود. به نحوی کنار هم بودن که نمیتونستم برم اونطرف پذیرایی دنبال کیفهام بگردم .خواستم از روی سر خواهر بپرم که پام گیر کرد به بالشش. خودم خودمو آروم انداختم روی زمین که مانع آسیبم بشم.خواهرش لبخند زنان اما هنوز سرد، بالشش رو کنار کشید و پام رو که لای ملافه گیر کرده بود آزاد کرد.
اون سر پذیرایی چادر نمازم رو هم برداشتم.دیگه کیفها هم دستم بود.و آماده رفتن شدم ولی تمام مدت توی ذهنم دنبال دلیل رفتار خواهرش میگشتم.گریه ام گرفته بود.مامانش همش میگفت چرا نمیمونی؟ چرا میخوای بری؟ اما از دست اونم ناراحت بودم. اما همه ش داخل حیاط ایستاده بودم.نمیرفتم.
در ضمن این خواب رو روز دیدم.
ممنونم ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از اینکه سردی و بی تفاوتی از آنها ببینید ناراحت می شوید ولی به نظر می رسد که چون خود این شخص هم خانه نبوده نسبت به شما نظرشان عوض شده باشد. شاید بهتر باشد مدتی از آنها فاصله بگیرید تا مطمئن شوید که همه شان شما را دوست دارند. تشکر از همراهیتون.
Nora : سلام خانم هراتی عزیزم.چندوقت بود که خواب نمیدیدم فقط اتفاقات روزانه میدیدم.ولی دیشب خواب دیدم با مادرم رفتیم تو یه مغازه که کیف ولباس داشت بعد متوجه شدم دست دوم هستن ظاهرا نو بودن ولی استفاده شده یه کیف و یه ساک و بارونی دیدم ولی نخریدم.اومدیم بیرون یه دریاچه بود که مردم کنارش داشتن عکس میگرفتن منم از دور نگاه کردم و یه عکس از منظره ش گرفتم.اومدیم خونه ولی در و پنجره باز بود شب یه آدمایی میخواستن بیان تو خونه من به سختی کاید پیدا کردم و قفلشون کردم ولی بازم از یه درکه باز بود وارد شدن منم ترسیده بودم یه آقا بود که افکار بدی داشت براش یه فنجون نوشیدنی که انگار شیربود بردم و ازقرصای خواب توش ریختم خطررفع شد.بعدمخودمو تو تعمیرگاه دیدم که دارم ماشینمو عیب یابی میکنم که درستش کنن.خیلی خواب بی نظمی بود فضاش درحال تغییربود اگه تعبیری داره ممنون میشم بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما با سرنوشت آدمها آشنا می شوید و خیلی ها را می بینید که تجربیاتی از زندگی مشترک داشته اند و الان جدا شده اند یا اینکه تجربیاتی داشته اند که فهمیده اند که اشتباه بوده است و دیگر به درد نمی خورد. شما نمی خواهید از تجاربی استفاده کنید که قبلا ثابت شده که اشتباه است!! شما شخصیتی احساساتی دارید و می خواهید آرامش و عشق به زندگی تان بیاید ولی باید مراقب باشید که با چه کسانی در رفت و آمد هستید و هر کسی را به قلبتان راه ندهید. خیلی از آدمهایی که دوروبر شما هستند به درد زندگی با شما نمی خورند و شما خواهید توانست ارتباطاتتان را با آنها کنترل کنید و به آنها رو ندهید که به زندگی تان راه یابند. ولی از یک مورد خاص شما احساس می کنید که خیلی خوشتان می آید و می دانید که سر و ته این موضوع هم صرفا هوس است و ختم به خیر نخواهد شد. پس نسبت به او انتخاب می کنید که بی تفاوت باشید و او را جدی نگیرید. تعبیر دیگر این است که شما مصمم هستید تا شروعی تازه برای خودتان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
سوگندم : سلام وعرض ادب وقتتان به خیر وشادی دم صبح خواب دیدم که در مکانی هستم انگار مغازه بود ولی نشسته بودیم وتعدادزیادی کیف زنانه انجا بود.انگار برای فروش بود انجا دو تا خانم بودند که حس می کردم ثروتمند هستند وانها هم می خواستند کیف بردارند وکنار من نشسته بودند بعد کیفی که انتخاب کرده بودند خیلی شیک وزیبا وگران قیمت بود من هم کیفی را برداشتم که مشکی بود وزیبا بود وخوشم امد انجا در قسمت دیگر خانم های دیگر هم بودند که داشتند انتخاب می کردند . انگار صحنه خوابم عوض شد ومن در حال رفتن به سمت ساختمانی بودم انگار روی تپه بودیم وبلند بود وان ساختمان دورتر بودیادم نیست چه ساختمانی بود شاید محل امتحان یا شبیه دانشگاه بود که متوجه شدم دختر یکی از فامیل های نزدیک به سمتم امد وبا من همراه شد ولباسی که پوشیده بودپیراهنی سفید وبلند بود با چاکی در پشت پیراهن که ساق پایش را می دیدم و موهایش باز بود وروسری نداشت ومن در خواب تعجب کردم از نوع پوشش او چون فکر می کردم حتما روپوش وشلوار باید می پوشیددر مدت رفتن ما با هم صحبت می کردیم ومی گفت که چشمانم ضعیف شده واز عینک بدش می اید من با خودم گفتم حتما برای کنکور درس خوانده واینطوری شده {در واقعیت کنکور داشت وعینک هم می زند} گفتم من هم چشمانم ضعیف شده دوباره خودم را در همان قسمت کیف فروشی دیدم وانجا ان خانم ثروتمند که {در خواب اینطور حس می کردم با توجه به انتخاب کیف گران قیمت }به من گفت که این کیف را بردار قیمتش خیلی بیشتر است فکر کنم گفت 70 هزار تومان ولی من به تو 15 هزار تومان می دهم من تکرار کردم 15 هزار گفت اره ومن ان را برداشتم یادم نیست پولش را دادم یا نه وان را تا کردم وبا خودم بردم . این کیف به رنگ زرشکی بود البته یک مقدار اطرافش مشکی بود وقشنگ وشیک بود. در واقعیت این دختر از خانواده مرفه ایی هست ومن اصلا در فکر او نبودم من هم مجردم با سپاس وتشکر از زحمتی که می کشید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. شما به تمایلات و احساستان فکر می کنید و می خواهید در زندگی تان به امنیت و شادی و رفاه برسید و کسی به زندگیتان بیاید که شما را خیلی خوب تامین کند یا اینکه خوش شانسی و شروعی تازه بدست بیاورید. شما نمی توانید به تنهایی و با درکی که خودتان در شرایط حاضر دارید و با معلوماتی که دارید چنین زندگی برای خودتان بسازید ولی تقدیر و شانس به شما رو می آورد و زندگی لوکس و با پرستیژی خواهید داشت. ( مشابه زندگی مرفه این خانم دوستتان). زندگی شما کامل می شود و به کمال می رسید. شرایط سخت برایتان حل و فصل خواهد شد. شور و نشاط و شادی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون
Sepidesamimi : تعبیر خریدن کیف به رنگ خردلی و به قیمت ۱۰ تومن چیه؟؟خواب دیدم تو مشهدم دارم خرید میکنم....کیف و کفشارو حراج زدن...کیف ۱۰ و کفش ۸ تومن و من هر دوتا رو ست و به رنگ خردلی برداشتم....خواهرامم خرید کردن ولی رنگای دیگشو.....
فریبا هراتی
: سلام. شما به قدرت و دستاورد بزرگی می رسید و در کارهایتان موفق خواهید بود. شیوه ی فکری و عملکرد شما و رویکرد و موضع گیریتان نسبت به زندگی به بهترین وجه انجام شده و با انرژی و زیرک و عاقل هستید. کیف و کفش هم می تواند به فکر و امرار معاش تعبیر شود و هم به بخت و ازدواج. که در هر صورت موفقیت با شماست. عدد 8 هم بیانگر قدرت، اختیار، موفقیت، کارما، دستاورد های مادی، احیا و ثروت است. تشکر از همراهیتون.
parsa : سلام
جمعه (98/04/14) ساعت (6:07 تا 5:35)
من داخل اتاق خواب خونه ای ناشناس، وسایلی رو از قبل با خودم به درون اتاق اورده بودم، چمدان وساک و کیف و کوله پشتی قهوه ای رنگ به همراه داشتم، بعد کوله پشتی قهوه ای رنگ بزرگ و سبک رو برداشتم و به جایی رفتم، وارد حیاط اداره ای شدم که افراد زیادی اونجا بودند، آقایان اونجا حضور داشتند، پسران و در بین شان مردهای میان سال بودند، همه به صف شدند، من هم در صف ایستادم بعد صف دو تایی ما رو به سالن کوچکی وارد کردند، البته سالن شلوغ بود، همچنان که در صف خودمون در حال حرکت بودیم، اشخاص ناظری که مسئولیت صف رو به عهده داشتند، به ما گفتند : بشینید، ما هم نشستیم به جز یک مرد میانسال ناشناس که سر پا ایستاده بود، که شخص ناظری بهش گفت : بشین که نشست. من در حالت نشسته کوله پشتی خودم رو روی چمدان ها و ساک ها گذاشتم، بعد از مدتی من به اطراف رفتم و شخصی آشنا رو دیدم، با من صحبت کردم و دوباره به سالن برگشتم، کسی رو ندیدم، قبلا سالن شلوغ بود و مردان در اونجا حضور داشتند، کف سالن موکت شده بود، توی دستم سه یا چهار قلم(خودکار) داشتم من به دنبال کوله پشتی قهوه ای رنگ خودم می گشتم، بعد نزدیک چمدان ها و ساک ها توی گوشه نشستم و کوله پشتی رو پیدا کردم، وقتی کوله پشتی رو بدستم گرفتم، زیپ جیب اون رو باز کردم و دو یا سه خودکار آبی رنگ و یک خودکار قرمز رنگ رو اونجا گذاشتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما حنبه هایی از خودتان را به صورت خصوصی و مخفی نگه می دارید و نمی خواهید که دیگران از تجارب و داشته های شما و یا ثروتتان و تمایلاتتان برای رسیدن به ثروت آگاه باشند. در رابطه با مسائل اجتماعی سعی می کنید که مقتدر و قوی و مستقل و مجرب رفتار کنید. می دانید که باید گشایش کار پیدا کنید و با صبر و حوصله می نشینید تا به اهدافتان برسید. شما امکانات کافی برای ابراز خودتان و تاثیر گذاری بر روی دیگران را دارید. شما سعی می کنید که آرام و وفادار، از خود گذشته و مهربان و خردمند و پر شور و شوق به نظر بیایید. تشکر از همراهیتون.