کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کیف (ساک)

کیف یا ساک در خواب، هم به روابط بین زن و شوهر تعبیر می شود و هم به تدبیر خانوادگی و عقل معاش. اگر در خواب ببینید ساک نوی تمیز و خوبی در دست دارید، روابط شما با همسرتان خوب است. اگر ببینید ساک شما سوخته یا آسیب دیده، یا نشانه عدم موفقیت شما در کسب معاشتان است و یا همسرتان بیمار می شود.

داشتن کیف بدون دسته، از جدایی بین زن و شوهر خبر می دهد. اگر کسی ببیند در کیف خود به دنبال چیزی می گردد که نمی یابد، با همسرش بگو مگو می کند و یا کاری پر تلاش پیش روی او قرار می گیرد که خستگی ایجاد می کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

213 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : دقیقا بعد امتحان قرار بود بریم برای تعطیلی عید

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۷:۳۳
سایه

سایه : سلام خانم هراتی عزیز
دیشب به نیت کرونا توحید خوندم که چقدر زمان می بره این اپیدمی تموم بشه و چه راه درمانی وجود داره دیشب خواب دیدم یک راهرویی درازی هست که پر از کلاسه تو یکی از کلاس ها پر از دانش آموز بودن انگاری من هم دانش آموز بودم در حالی که من سنم به دانش آموز نمی خوره داشتن امتحان می گرفتن و من هیچی بلد نبودم یکی برگه من را برام پر کرد یادمه یکی از سوال ها جوابش یک لیست بود مثل نام و نام خانوادگی شبیه همچین چیزی بود بعدش رفتم بیرون از کنار درخت گردویی رد شدم روی درخت یک شیرینی به شکل رز زرد باز شده بود چیدمش، کلاسم را گم کرده بود به بیچارگی پیدا کردم یکی از بازنشسته های اداره مون آنجا بود یک کیف سبز کمری هم آنجا بود بهم گفت این کیف را بهم می دی گفتم دو تا آنجا هست از آنها بردار

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۶:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سایه ی عزیز این بیماری یک امتحان و یک مرحله ی گذاری است که پیش روی مردم نهاده شده و شما برای فرار از این مرحله ی بد، احساس ناامیدی و خستگی می کنید و مردم از این شرایط موجود درس های زیادی هست که باید بیاموزند. آدمها خودشان را بهتر می شناسند، روحیه هایشان و قابلیت های فیزیکی شان را بهتر می شناسند و ذهنیت و اعتماد به نفسشان را به محک امتحان می گذارند. شما نمی دانید که چطور باید با این بیماری کنار بیایید. شما به وظائفتان فکر می کنید و می خواهید در زندگی تان به سعادت برسید. اگر عقلانیت و خرد داشته باشید می توانید سلامت بمانید وگرنه مریض خواهید شد و ممکن است گیج شوید که حالا باید چه کار کنید. شما ایمانی قوی دارید و سلامتی تان را بدست خواهید آورد. امنیت و سلامت، سرزندگی، شفا، و صلح و آرامش به زندگی تان بر می گردد. لطفا برای دفع شر فورا صدقه بدهید و خودتان را قرنطینه کنید و تا می توانید بیرون نروید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۶:۱۲
ریحان

ریحان : سلام.امیدوارم حالتون خوب باشه.خواب دیدم وارد یک مغازه بزرگ شدم ک ساک های خیلی شیک وبزرگ وقشنگی به رنگ کرم شکلاتی به رگال آویزون شده. یه خانمی به عنوان فروشنده هم درمغازه واستاده بود. قیمته ساک ها چهارصدوخورده ای بود . باخودم گفتم چقدر جنسه ساک هاخوبه حالااگه گرونه مهم نیس. بعددر روبروی رگال ها یه کابینت سفید رنگ بود که درش روکه باز کردم چندتاسطل قرمز وسبز قشنگ و نو دیدم.یه سطل سبز رو برداشتم ودر ساک گذاشتم وبافشار کمی زیپ ساک رو بستم. بعد درخونمون مامانم دنبال تدارک ازدواج من با همسرسابقم بود اما من اصلا تمایل نداشتم. بابام باتلفن صحبت میکردو یه ظرف فکرکنم شله جلوش بود. من به بابام گفتم که دوست ندارم دوباره با همسرسابقم ازدواج کنم .وپدرم از روی مهر چندلحظه ای بمن نگاه کرد وتلفنه دستش وقرارش رو کنسل کرد. من پرسیدم فاطمه کجاست (دوسته قدیمیم که اصلا نمیبینمش)،رفتم خونه فاطمه دیدم خونشون مجلسه انگار مجلسه ختم بود وخانمانشسته بودن وخوده فاطمه هم غمگین و گریون بود ویه عکسه بزرگ از یه آقایی هم به دیوار آویزون بود.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۲۲:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برای شما ضروریات اولیه زندگی مهم است و زندگی را ساده می گیرید. نسبت به هیچ مسئله ای جبهه نمی گیرید و جناحی ندارید و بی طرف هستید. شخصیتی محافظه کار و مادی دارید. می خواهید که در تمام کارهایتان موفق باشید و همه چیز برایتان خوب به پیش برود. مادرشما می خواهد نسبت به تعهدات سابقتان موفق عمل کنید و شما می خواهید شرایط امروزتان بهبود پیدا کند و بر مشکلاتتان فائق آیید. دوست شما فاطمه هم ارتباطش را با کسی که دوستش داشته قطع کرده و الان فکر او هم ناراحت است. تشکر از همراهینون.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۲:۵۲
haniyeh

haniyeh : سلام . روزتون بخیر
خواب دیدم توی دانشگاهم و یکی از استادام رو می بینم که سر کلاسه و من متوجه میشم که کیفش رو عوض کرده شبیه کیف لپ تاب سرمه ای و بعد از کلاس که انگار همه هم رفته بودند می بینم که کیف قدیمی اش رو که یک کیف دستی چرمی قهوه ای بود روی میزش جا گذاشته احساسم این بود که اونو داده به من و من داشتم بازش میکردم داخلش رو ببینم . چهره ی استادم رو هم یادمه که انگار بهم لبخند زده بود . تعبیرش چیه ؟ ممنون میشم بفرمایید.

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۹:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. استاد شما روابط اجتماعی قویتری با دیگران برقرار خواهد کرد و منیت و خود بزرگ بینی ندارد و افکار و تجربیاتی را از او می آموزید که باعث می شود که پول گیرتان بیاید. باید یاد بگیرید که سخت کوش و پوست کلفت باشید و حسابی روی کارتان تمرکز کنید. او به شما محبت دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۸:۲۵
Leyla

Leyla : با سلام و خسته نباشید، در ابتدا خواهشمندم ک پیامم و خوابم قابل رویت نباشد.

پیشاپیش از محبتتان سپاسگذارم.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۵۶:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. استدعا می کنم. در وجود هر زن، یک نیروی مردانه، مصمم ، قوی، با اراده و رقابتی وجود دارد و در وجود هر مرد هم یک نیروی زنانه و احساسی و تشنه ی محبت وجود دارد که این نیروها، زیر جسم انسان مخفی است. پسری که در خوابتان دیده اید، همت و جاه طلبی و نیروی قوی و مصمم مردانه ی خود شماست. شما عزمتان را جزم کرده اید که با سختی و مقاومت و پوست کلفتی، روی پای خودتان بایستید از خودتان حمایت مالی کنید. معصوم باشید و درست رفتار کنید که همه از شما تعریف کنند. شعور شما بالاست و می خواهید همه به شما احترام بگذارندو لیاقت این احترام را هم دارید. خانواده ی شما اصیل و محترم است و منبعد از ذهن خودتان استفاده می کنید و نمی خواهید که وابسته به کسی باشید که بیاید شما را جمع و جور کند و در زندگی بالایتان ببرد. خودتان به اندازه ی کافی قوی هستید که این اراده را به همه نشان دهید. خواهرتان هم از تجاربی که در زندگی اش کسب کرده در اختیار شما قرار می دهد. شما ذهنی خلاق دارید و قوی و محکم بر روی پاهای خودتان خواهید ایستاد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۱:۳۰
Mahy

Mahy : سلام عزیزم. صبح بخیر. خواب دیدم با یکی از خواستگارهام( که در واقعیت تا نامزدی هم پیش رفتیم ولی به هم خورد ) ازدواج کردم. و الانم ازش متنفرم چون اذیت شدم به خاطرش. توی خواب هم عصبانی بودم ازش و میگفتم‌میخوام ازش جدا بشم. می دیدم پیش همه بدگویی منو میکنه که من یه بیماری لاعلاج دارم و میخواد طلاقم بده منم رفتم دنبالش که بگم چرا بدگویی میکنه ولی یه زن بود نه مرد. توی خواب احساسم این بود که این زن همون خواستگارمه. رفتم و محکم بهش سیلی زدم طوریکه صورتش کبود شد و گفتم میخوام ازش جدا بشم چون پشت سرم دروغ میگه.  انگار ازش جدا شده بودم و رفته بودم محضر عقد کنم نمی دونم با کی، شاید با شوهرم چون خوابم خیلی درهم و برهم بود. ولی قرار عقدو بهم زدم. نمی دونم خواب بودم یا توی خواب و بیداری که با خودم میگفتم چون عقدو به هم زدم نکنه که تعبیر خوابم طلاق و جدایی از شوهرم باشه !! بعد فهمیدم کیفمو جا گذاشتم برگشتم که برش دارم دیدم کیف شوهرمم اونجاست. کیف مشکی و بزرگ، بند بلند داشت با دوتا سگک که روی کیف بود. ازین کیف های دانشجویی بِرِزِنتی. برای منم وِرنی و صورتی خیلی کم رنگ که به سفید میزد. به دسته صندلی عروس آویزون بود و کیف شوهرم روی زمین پشت صندلی داماد بود. یه نفر خواست کیف منو بدزده که یهویی دوتا نگهبان با لباس فُرم سرمه ای و کلاه ظاهر شدن، میگم ظاهر شدن چون از قبل اصلا نبودن و ندیدمشون، یکیشون مچ دزد رو گرفت و از تو کیف من عکسمو اورد بیرون گفت صاحب این کیف اینه نه تو. منم خیالم راحت شد که اون دوتا نگهبان مواظب کیفهای من و شوهرم هستن. تشکر

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۳:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که این بد بیاری که در زندگی تان با آن مواجه شده اید به خاطر وجود نحس کسی است که قبلا شما را اذیت کرده. او به شما تهمت زده و غیبتتان را کرده است ولی در وجود او مردانگی و بزرگی و قدرتی نیست. احتمالا او به دیگران گفته که شما بداخلاق بودید و برای همین شما را نخواسته. اما تقاص کار بدی که او در حق شما کرده را خواهد گرفت و وجهه ی بدی پیش مردم پیدا خواهد کرد که موجب می شود که اعصابش خورد شده و استرس پیدا می کند. همینطور شما نگران هستید که از همسرتان طلاق بگیرید. شما و همسرتان مرتب به هم فکر می کنید. او کینه ای و بد اخلاق است و خیلی مقید به اصولی است که برای خودش وضع کرده و شما مهربان و موفق و با کرامت هستید. همسرتان اول عمل می کند و بعد فکر می کند در حالی که شما همزمان که فکر می کنید عملتان هم از روی فکرتان است. انشالله کسی نمی تواند زندگی شما را خراب کند و اگر نسبت به هم منیت نداشته باشید و به همدیگر احترام بگذارید و رازدار هم باشید و به هم وفادار بمانید، می توانید زندگی تان را حفظ کنید و همینطور هم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۷:۱۷
kimia

kimia : سلام خسته نباشید
خواب دیدم کیف دستی یا نایلونی خونه ی عموم هست انگار درست به خاطر ندارم فقط یادمه که توش کیف پول و آلبوم عکس دوست پسر سابقم جا مونده. صبحش دیدم که پدرم کیف پول رو پیدا کرده و بازشده روی زمینه منم میترسیدم که نکنه بفهمه اینا درواقع مال دوس پسرمه. با مامانم اومدیم وسایلو نگاه کردیم تو کیفش دوتا کارت بانکی به اسم من بود من فک میکردم که از عمد اینارو جا گذاشته تا به یادش بیفتم اما دیدم کلی پول تو کیف هست و نگرانش شدم و گریه م‌گرفت.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۲:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر قبلی شما برای شما احترام و اعتبار و ارزش زیادی قائل بوده و با شما رفتاری انعطاف پذیر داشته و این رفتار او در خاطر شما ( و اگر خانواده ی عمویتان از ماجرای شما با خبرند- در خاطر آنها هم) باقی خواهد ماند. شما به ثروت و موفقیت خواهید رسید و خوشحال می شوید. اگر این خواب را دیشب دیده اید احتمال دارد که تعبیر کاملا برعکس باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۸:۳۵
Mitra

Mitra : سلام.خواب دیدم که توی ساختمون ناشناسی هستم که به نظر اداره ی بیمه ست و برای استخدام رفتم و اونجا میگم قبلا بیمه کار کردم و سابقه دارم و انگار واقعا سابقه داشتم (در واقعیت سابقه ای ندارم) توی شرکت هرج و مرج زیادی بود انگار یکی دو نفر اختلاس کردن و اخراج شدن که یکیشونم انگار فامیلش با من یکی بود و آشنای من بود بعد دختر داییمو اونجا دیدم که میخواییم امتحان بدیم من میگم ۱۶ شدم میگه چقدر کم توی خوابم تو اون شرکت سرگردون بودم راه خروج پیدا نمیکردم در نهایت از اونجا اومدم بیرون یه زن تو خیابون بود که مانتو میفروخت ازش یه مانتو خریدم وقتی برگشتم خونه انگار یه کیفم ازش خریده بودم که یه گوشی ساده توش بود من از دیدنش ذوق کردم(در واقعیت از اون گوشیا خیلی خوشم میاد)و از خواهرم پرسیدم میتونم نگه ش دارم ردیابی نمیشه خواهرمم گفت نه(اینو یادم رفت بگم که تو اون شرکت دو تا هنرپیشه معروف زن دیدم داشتن از روبروم میمومدن ولی برای من اهمیتی نداشت بشون سلامم نکردم)(این خارج از خوابمم اگه قابل جواب دادنه جواب بدین اگه نه هم که هیچی من تو خوابم مکان های ناآشنا میبینم یا اسم جاهایی که نمی دونم کجاست رو میشنوم دلیلش چیه)

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۹:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در شرایط تازه ای قرار می گیرید و نمی دانید باید نسبت به این شرایط چگونه فکر کنید. شما می خواهید مفید واقع شوید و به امنیت برسید. شما احساس خواهید کرد که باید توانایی های خودتان را به دیگران اثبات کنید. شانزده نمادی از بیگناهی، بی ریایی، آسیب پذیری و عطوفت است. همچنین بیانگر پاکی معنوی و خراب کردن خود قدیمی و تولد جدید است. شما از فکر این شرایط تازه منصرف خواهید شد. چون حاضر نیستید که برای رسیدن به قدرت نقش بازی کنید و می خواهید رفتار درستی داشته باشید. روزی شما را خداوند می رساند و ارتباطات شما به لطف خداوند با دیگران قویتر خواهد شد. شما حاضر نیستید که با آدمهایی که نقش بازی می کنند و متملقانه رفتار می کنند تعامل کنید. مکانهای نا آشنا شرایطی هستند که در آینده برایتان اتفاق می افتد و روحیات جدیدی است که بابت کارهایی پیدا می کنید. ولی شخصیت شما پاک است و نقش بازی نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۸:۳۴
پروین

پروین : با سلام
خانواده پدربزرگ مادریم چند سال است که خانه شان در روستا را ترک کرده و شهرنشین شده اند و گاهی تفریحی به روستا به آن خانه می رویم، دیشب خواب دیدم که همگی به روستا رفته بودیم و همه سوار ماشین شدند که به شهر برگردیم، من وارد انباری خانه شدم و دیدم یک قفسه پر از کیف و کفش های قدیمی ام آنجاست که بیشترشان را در واقعیت نداشته ام ولی در خواب انگار همه را از قبل داشتم، با خودم میگفتم چرا کیف و کفش هایی به این خوبی را اینجا گذاشته ام و شروع کردم به جمع کردنشان تا با خودم ببرم، یک کیف شیک چرم قهوه ای در سایز متوسط بود و یک کیف کارتی قهوه ای کوچک و چندین کیف و کفش دیگر. کیف ها را درون هم میگذاشتم تا بتوانم ببرمشان. در طبقه های پایین قفسه هم کیف و کفش های خواهرم بودو یا او هم داشت کیف و کفش هایش را مثل من برمی داشت یا من قصد داشتم به او بگویم بردارد.تا این که پدربزرگم از دیربرگشتنم عصبانی شد و آمد دنبالم. بعد دیدم وارد اتاقی شدم که دورتا دورش زنانی نشسته بودند ولی خیلی قیافه شان واضح نبود برایم و در وسط اتاق امام خمینی رحمه الله با آن لباس سفید بلند و عرق چین سبزرنگش روی یک صندلی ساده فلزی نشسته بود و من در سمت راست ایشان و کمی عقبتر روی زمین نشسته بودم، من هنرجوی خوشنویسی هستم ، امام از من خواست بروم قلم ها و دواتم را بیاورم و بنویسم و من در دم اطاعت کردم و همین کار را کردم ولی نوشته ها را به خاطر ندارم.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۴:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما افکار و ایده ها و نگرش های بسیار مثبتی را در گذشته تان جا گذاشته اید که باید سعی کنید که این افکار را در زندگی امروزتان هم به کار ببرید. مثلا شما باید سعی کنید که ذهنتان مقاوم باشد و جیبتان پر پول ( به امور مالی تان با دقت فکر کنید) و اعتبارتان را پیش دیگران بالاتر ببرید. شما سعی می کنید که تجارب خوبی را که از گذشته تان داشته اید را ( یا تجارب خانواده تان) در زندگی امروزتان هم استفاده کنید و همینطور خواهرتان سعی می کند که از تجارب گذشته استفاده کند. شما می خواهید که زندگی تان را به منطقی ترین و اصولی ترین روش، رقم بزنید و آینده ای خوش برای خودتان بسازید و شروعی تازه داشته باشید. خرد و ایمان شما قویتر خواهد شد و عمرتان طولانیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۹:۱۱
Sahar

Sahar : سلام و عرض ادب
من خواب ديدم که در خيابان بودم و داشتم جايي ميرفتم در حالي که چادر سرم بودص(من چادري نيستم) در دستم کيف پول و کليد خونه بود. يکدفعه متوجه شدم که کيف پول و کليدنيست. همان مسير رو برگشتم ديدم که کيف پول و کليد افتاده کنار خيابان و کيفم خاليه و تموم کارت هاي عابر بانکن رو يکي برداشته. کارتهاي رﺋيسم هم پيشم بود که اونا هم نبود. تشکر

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۸:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما احترامتان برپاست و رازدار هستید و افکارتان را به هر کسی نمی گویید. برایتان اعتبار قائلند و به راحتی می توانید مشکلاتتان را حل کنید و یا ایده هایتان را عملی کنید. اما اعتبار شما از دستتان خواهد رفت و کسی سعی می کند که از شما سو استفاده کند و نظر مثبت رئیستان را نسبت به شما کم کند یا از بین ببرد و باعث شود که شما هویتتان را گم کنید. تعبیر دوم این است که از نظر مالی برای شرکتی که در آن کار می کنید، مشکلاتی به وجود می آید که اعتبار مالی شما و رئیستان زیر سوال می رود و این هم باز به خاطر این است که شما از جایگاه خوبی که دارید، خیلی مطمئن هستید و بی توجهی یا سادگی می کنید و به واسطه ی شما سعی می کنند به اعتبار شرکتتان لطمه بزنند. این خواب هشدار برای شماست که مراقب باشید که با چه کسانی در ارتباط هستیدو به مردم چه می گویید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۴:۱۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.