تعبیر خواب گاو
اگر کسی ببیند که صاحب گاو فربه و چاقی است، مال و نعمت به او می رسد ولی اگر گاو ضعیفی را داشت، سود اندک می برد و اگر بر گاو سوار بود، مرادش حاصل می شود. اگر گاو برای او شخم می زد، فراوانی محصول او خواهد بود (اگر کشاورز است). اگر کشاورز نیست، ازخرید و فروش محصولات کشاورزی خصوصا صیفی جات، سود فراوان خواهد برد.
پوست گاو داشتن، میراث است. اگر شخص ضعیف و ذلیلی در خواب دید گاو فربه ای دارد، قوی و دارای حرمت می شود. اگر کسی در خواب دید گاو تنومند و شیردهی خرید، با زنی ثروتمند پیمان زناشویی می بندد. سخن گفتن با گاو درخواب به باز شدن درهای نعمت بر روی بیننده خواب تعبیر شده است. اگر کسی ببیند که گاو مفیدی را کشتند و گوشت آن را بین ثروتمندان تقسیم کردند، بزرگان قوم به ظلم و ستم می پردازند و اگر بین فقرا و مستمندان تقسیم شد، بزرگان قوم به عدل و انصاف روی خواهند آورد. نوشیدن شیر گاو، رهایی از بیماری و ضعف جسمانی است.
گاو وحشی و مهاجم که بیننده خواب از مشاهده اش دچار وحشت شود، دشمنی است که اصالت ذاتی دارد و می توانسته خوب و مهربان باشد ولی در شرایطی قرار گرفته که خطر می آفریند و زیان می رساند. اگر در خواب ببینید بر گاو نری سوار هستید و آن حیوان مطیع و فرمان بر است، در انجام کاری دشوار توفیق حاصل می کنید و تسلط می یابید.
اگر ببینید سوار گاو نر می شوید، ارتقا مقام می یابید و اگر از گاو پایین بیایید،موقعیت و نعمت را از دست می دهید بخصوص اگر ببینید گاو پس از پیاده شدن شما، به راه خویش می رود یا کسی آن را از شما می گیرد و می برد دراین صورت از کار معزول می گردید. اگر گاو را بفروشید و در عوض آن پول بگیرید، نعمت و روزی را از دست می دهید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن ماده گاو درخواب بر شش وجه است:
- فرمانروایی،
- مال،
- بزرگی،
- ریاست،
- سال نیکو،
- منفعت بسیار.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ابوالفضل : سلام.خواب دیدم با یک شخصی تو خیابون زیر بارون میریم و گاو شاخدار سیاه هم داره.به یکباره گاو وحشی میشه و فرار میکنه .اون شخص میره دنبالش منم جهت خلاف گاو میرم که یهو برمیگرده به من حمله کنه .وقتی میرسه من شاخاشو میگیرم و نمیتونه صدمه بزنه و سوارش میشم.بعد میریم یه جایی میشینیم شاخ گاو هم تو دستای منه که شخص دیگه ای با سگ سفیدش میاد که واقعا ترسناک و هیکلی بود.وقتی گاو رو میبینه هار میشه ولی نمیتونه حمله کنه و میره.ممنونم بابت سایت خوبتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی مغرور و لجباز دارید که اگر نسبت به مسئله ای بدبین شوید، عکس العمل های تندی از خودتان نشان می دهید و مسئله ای باعث می شود که شما احساساتی شوید. شما سعی می کنید که خویشتندار باشید و خودتان را کنترل کنید تا خشمتان را بروز ندهید. کسی که از او ناراحت می شوید، شخصیتی پاک و با کرامت دارد، بینش او قویست و بهترین دوست شما محسوب می شود. او وفادار و مهربان است ولی وقتی که عصبانیت شما را می بیند، او هم تحت تاثیر رفتار تند شما عصبانی و شاکی می شود ولی سعی می کند که خردمندانه رفتار کند و به جای دعوا با شما، قهر می کند. تشکر از همراهیتون.
Am : سلام وقت بخیر من حدود دو شب پیش نزدیکای صبح خواب دیدم که توی یک روستا توی جنگلهای شمال هستم و یه گاو وسط جنگل در حال زایمانه و یک خانوم که در واقعیت بازیگر هست ومعروفه داره به گاو کمک میکنه برای زایمان.وقتی گوساله به دنیا اومد اون خانوم چراغ یه طویله رو که خیلی تمیز بود و پر از کاه روشن کرد و گاو رو بغل کرد و گذاشت و گفت که گاو چند وقتی باید اون جا باشه تا شیرش زیاد بشه و استراحت کنه.من اومدم گوساله رو بغل کنم بذارم کنار مادرش اما چون تازه به دنیا اومده بود ترسیدم و وقتی بغلش کردم حس کردم پاش اونقدر ظریفه که ممکنه بشکنه وگذاشتمش زمین و به مادرم گفتم خودت اونو ببر.اما یادم نیست که مادرم اونو برد یا اون خانوم.گاو سیاه و سفید و گوساله طوسی یا سفید یه رنگ بود و خیلی آروم و دوست داشتنی بود و من هر دو رو خیلی دوست داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی مطیع و منفعل دارید و به نصایحی که به شما می شود گوش می کنید ولی گاهی این نصایح می توانند فریبکارانه باشند و نباید فکر کنید که هر کسی شما را تشویق به انجام کاری کرد، خودش در انجام آنکار بسیار مهارت دارد. بلکه بعضی ها فقط بلندند که قشنگ حرف بزنند! شما زحمت می کشید که پروژه ای را خلق کنید و کسی تشویقتان می کند که بتوانید در کارتان موفق باشید ولی این شما هستید که موجب خلق چیزی شده اید و نه کسی که صرفا به درددلهایتان گوش داده و شما هستید که صبورانه باید با مشکلات کنار بیایید تا قویتر شوید. پس خودتان را دست کم نگیرید. شما به موفقیت در انجام کارتان نائل خواهید شد. اما شما بی تجربه هستید و باید سعی کنید که ویژگی های خاصی را در وجود خودتان پرورش دهید و صبور باشید تا کم کم موفقیت شما بیشتر جلوه کند. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام.خواب دیدم دوچرهه سواری میکنم به محل شلوغی رسیدم و پلیس هم هست جلو رفتم دو تا گاو بزرگ خونی روی زمین افتاده بودند و سه تا بچه کنار آنها افتاده بودند و مرده بودند و گاوها بچه ها را میخوردند و دو تا پرنده سیاه بزرگ بچه دیگه رو برداشتند و روی پشت بوم بردند و تیکه تیکه میکردند.بعد یهو دستم لباس نوزادی بچه ای بود که میگفتم بچه من کجاست ولی در واقعیت نوزادی ندارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که کنترل و تعادلتان را در زندگی حفظ کنید و مطابق با ساختارها و قوانین رفتار کنید. اما شاهد این هستید که خشم و عصبانیت و لجاجت بعضی از مردم، باعث می شود که بعضی دیگر از مردم نتوانند به اهدافشان برسند و آرزوهای مردم با ناامیدی مواجه شود. همچنین حسادت و وساوس شیطانی باعث از بین رفتن انگیزه ی عده ای دیگر از مردم می شود و عده ای از روی حسادت، باعث ناراحتی و شکست کارهای دیگران می شوند. شما هم هدفی دارید که می خواهید آن را محقق کنید و شاید نگران هستید که آیا در انجامش موفق خواهید شد و یا خدای نکرده حسادتها و لجاجت های دیگران مانع رسیدن شما به موفقیت می شود. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام.خواب دیدم دوچرهه سواری میکنم به محل شلوغی رسیدم و پلیس هم هست جلو رفتم دو تا گاو بزرگ خونی روی زمین افتاده بودند و سه تا بچه کنار آنها افتاده بودند و مرده بودند و گاوها بچه ها را میخوردند و دو تا پرنده سیاه بزرگ بچه دیگه رو برداشتند و روی پشت بوم بردند و تیکه تیکه میکردند.بعد یهو دستم لباس نوزادی بچه ای بود که میگفتم بچه من کجاست ولی در واقعیت نوزادی ندارم.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
ساناز : سلام ماه بانو..تشکر،لطفا نمایش ندید.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تعابیر خواب با معانی آن در فال متفاوت است و هر گاوی و هر اسبی، یک معنای مشابه و یکسان ندارند. تعبیر خواب شما این است که یک نفر که فقط جنبه های خوب یا بد موضوعات را می بیند و خیلی میانه رو نیست و لجباز و خیره سر است سعی می کند که با شما با زور و از موضع قدرت صحبت کند و بحث کردن با او بی فایده است. شاید اشاره به شوهر عمه و پسر عموی شما داشته باشد و شما افکارتان را رک و پوست کنده با آنها مطرح می کنید. آنان قبل از اینکه صحت یک مسئله ای به ایشان ثابت شود یا نتیجه ی کاری برایشان مشخص شود، پیش قضاوتی می کنند و برای همین دردسر درست می کنند. شما سعی می کنید که با آنان خوب رفتار کنید ولی از ترسها و نگرانیهایتان هم با ایشان صحبت خواهید کرد. خواهر شما از اینکه کسی در کار او دخالت کند ناراحت است و می خواهد برای دیگران حد و مرز بگذارد که در کارش دخالت نکنند. او رویاهای زیادی دارد و شما می خواهید که او رویاهایش را زنده نگه دارد. خواهر شما به کسی که بخواهد به او امر و نهی کرده و غر غر کند، اجازه نمی دهد که رویایش را از بین ببرد و با او دعوا خواهد کرد. برای دفع شر صدقه بدهید. خواب شما 976 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام
بامداد دوشنبه خواب دیدم با چند نفر از دوستان و خانواده توی یه منطقه بیابانی از سیستان و بلوچستان هستیم. یه گله گاو وحشی و فربه شاخدار داشتن رد میشدن. یه غرفه هم گوشه بود که یه آقا توش ایستاده بود. من یه گاو خیلی بزرگ(بدون شاخ) خریده بودم بردم پیش آقایی که تو غرفه ایستاده بود تا برام سر ببره. گاو خیلی آروم گوشه غرفه ایستاده بود و اون آقا اول با چاقو راسته مهره های کمرشو جدا کرد بعد تو یه چشم بهم زدن گاو رو سر برید و گوشتشو چرخ کرد و تو سه تا ظرف پلاستیکی گذاشت جلو ام و گفت ۹ کیلو شد کیلویی ۹ تومان. تعجب کردم چون فکر میکردم ۹ کیلو خیلی کمه. بعدش با خودم گفتم اگه گوسفند بود ۱.۵ تا ۲ کیلو گوشت داشت پس ۹ کیلو برا این طبیعیه. گوشتها رو برداشتم و با خوهرام و یه تعداد ناشناس تو همون بیابون پشت سر گله گاو راه افتادیم. و با خودم حساب میکردم میگفتم گاو رو کیلویی ۲۱ تومان خریدم گوشتها هم کیلویی ۹ تومن جمعا این گاو کیلویی ۳۰ تومان در اومد. البته هیچ پولی توی این خواب رد و بدل نشد.
فریبا هراتی
: سلام. شما به دلیلی احساس بدشانسی می کنید. شاید نگران هستید که کارتان خوب پیش نرفته، یا به آبرویتان حمله شده و یا احساس بی یاوری می کنید و فکر می کنید که دیگران شما را کنار گذاشته اند. شما دوست دارید که حامیان و پشتیبانان زیادی داشته باشید، قوی باشید و بتوانید مرفه زندگی کنید. شما ماهیتی مطیع و منفعل دارید و از دیگران بی چون و چرا پیروی می کنید. ولی باید این نفس اماره و عادت غریزی تان را عوض کنید. شما باید قوی باشید، حواستان را جمع کنید، مسائل را بخوبی موشکافی و پردازش کنید، تولدی دوباره داشته باشید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. در اینصورت می توانید به موفقیت برسید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. نقطه عطفی در زندگی تان فرا رسیده است و شما گذار کامل به بزرگسالی دارید و مسئولیت اعمالتان را می پذیرید. مربوط به مسئولیت هایی است که نیاز دارید خودتان به عهده گیرید. شما می خواهید سطحی نگری را کنار بگذارید و ساده لوح نباشید. تشکر از همراهیتون.
Rozz : سلام وقت بخیربعدازظهرجمعه۲۹ شوال خواب دیدم مادر شوهرم توی کوچه روی زمین خوابیده داره جون میده وهمه ی بچه ها ونوهاش دورش جمعن من رفتم جلو نشستم بالای سرش از شدت ناراحتی نفسم گرفت به سختی وباصدای بلند نفس میکشیدم وحالت بیهوشی بهم دست داد دختر برادر شوهرم به دخترم گفت آب روش بریز یه کم نفسم اومد دیدم مادر شوهرم نفس آخر رو داشت می‌کشید احساس کردم کمک میخاد سرش رو روی دست گرفتم وکج کردم یه لخته ی خون بزرگ مثل جگر از دهنش بیرون اومد وراحت شد وجون داد من گریه میکردم وخیلی ناراحت بودم دیدم دوتا گاو بزرگ وسیاه پایین پاش کشتن که برای مراسمش غذا درست کنن وخواهر شوهرم با خونسردی داره جگرشونو با چاقو جدا میکنه که برداره ومن فکر میکردم این چرا از فوت مادرش ناراحت نیست وگریه نمیکنه با خودم گفتم این گاوا رو از دامداری ما برداشتن کشتن تا این فکر رو کردم دیدم چند تا گاو سیاه بزرگ توی محوطه دارن میدون ویه دفعه دامداری رو جلو روم دیدم گفتم کی در رو باز کرده گاوا اومدن بیرون که همون موقع باسرعت وبا دو رفتن توی دامداری بعد رفتم توحیاط منزل مادر شوهرم شلوغ بود یه پسر اومد یه سطل صورتی کمرنگ بهم داد وگفت توش شیره گفتم شیر نمیخام گفت مال خودتونه بگیرش گفتم بردار برای خودت فقط اگه ظرفش مال کسیه بده بهش بدم همسایمون که سالهاست فوت شده گفت ظرفش مال خودشه وبعد شروع کرد غذا خوردن وبهم گفت این غذا رو کسی نمیخاست انگار معذب بود گفتم راحت باش نوش جان بعد اومد کنارم نشست با هم حرف میزدیم با خودم گفتم الان روح مادرشوهرم باطنمون رو هم میبینه والان میفهمه باطن من بدنیست وراضی وخوشحال بودم ازاینکه الان میفهمه درون من بد نیست با تشکراز شما تعابیرتون مخصوصا خوابهایی که در رابطه با فرزندانم هستن خیلی بهم کمک میکنن
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما در شرایط بغرنج و با محدودیت های شدیدی مواجه می شود و به شدت تحت فشار عصبی قرار می گیرد. این مسئله باعث می شود که شخصیت او عوض شود و او به تمام روش ها و عادات قدیمی زندگی اش پایان می دهد. شما از افکار تازه ی مادر شوهرتان حمایت می کنید و خیال خودتان هم راحت تر می شود. او حرف نگفته ای در گلو دارد که باعث استرس و ناراحتی او شده ولی بالاخره نظرش را در رابطه با مسئله ای مطرح می کند و از مسئله ای ابراز تنفر می کند و دلش خنک می شود که این حرف را زده، یا از لجاجت و دشمنی با کسی دست می کشد و نفرت و تنفر را از وجود خودش دفع می کند. لجاجت و خیره سربازی و منفی بافی و دشمنی را کنار می گذارد و بر نفس اماره اش غلبه می کند. خانواده ی مادر شوهرتان خیلی لجباز و کینه ای، با اراده، سرسخت و مقید به حمایت از همدیگر هستند و همه ی کارهایشان را گروهی و با هم انجام می دهند و اینها همه تلاش می کنند که مانند مادر شوهرتان رفتار کنند و مطیع او باشند و علیه شما فعالیتی نخواهند کرد. اما خواهر شوهرتان حرف خودش را می زند و به منافع خودش فکر می کند. شما از این جریانات احساس رضایت و خوشحالی خواهید داشت. شما به دنبال سودجویی نیستید و شخصیتی مهربان و دلسوز و حمایتگرایانه دارید. به مرده و زنده محبت می کنید و دعای خیرتان پشت سر همه است ولی خانواده ی مادر شوهرتان نمی خواهند قبول کنند که لجباز هستند. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام.
لطفا نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید ارتباط تان را با او برقرار کنید ولی محافظه کارانه تر از گذشته رفتار می کنید. شما ماهیتی مطیع و منفعل دارید و به این فکر می کنید که زندگی تان در رکود و سکون قرار گرفته. شاید کمی لجباز باشید و حس کنید که در زندگی تان هیجان نیست. ولی باید بین دیدگاه های مثبت و منفی تان در زندگی، تعادل ایجاد کنید و زیاده از حد خوشبین یا بدبین نباشید. تشکر از همراهیتون.
ta : ممنون بابت تعبیر خوبتون،چند سالی هست کسی تو زندگیم نیست ولی درگذشته بوده وهمینطور هم بود و صادق نبود میتونه مربوط به قبل باشه ؟
فریبا هراتی
: بله البته. استدعا می کنم.
Zahra : سلام، وقت بخیر ، اگه ممکنه خوابم نشون داده نشه،
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما مجبور خواهد شد که از افکاری که بسیار راغب به انجامشان است دست بکشد و از فکر انجام کاری که با لجاجت و سرسختی تمایل به انجامش داشت، بیرون بیاید. انصراف او از تصمیماتش به خواست خودش نیست و این او را عصبانی می کند. همینطور فکر برادر کوچکتان به خاطر مسئله ای ناراحت است و شما می خواهید که او آرام و خردمندانه رفتار کند. تشکر از همراهیتون.