تعبیر خواب گربه
دیدن گربه در خواب به انسانی فاسق تعبیر شده است. آمدن گربه به خانه، آمدن دزد است و خوردن چیزی از خانه توسط گربه، دزدیده شدن اموال تعبیر می شود. اگر کسی در خواب دید که گربه را گرفت و کشت، آن مال دزدیده شده به او بر خواهد گشت. گربه در تعبیری دیگر به زنی بی حیا گفته می شود که بی چشم و رو و هتاک است.
اگر در خواب بینید گربه ای دارید، زنی که دستش کج است در زندگی شما نقش می گیرد. اگر ببینید چندین گربه جایی جمع هستند، چند زن درباره شما حرف می زنند و تصمیم می گیرند و غیبت می کنند. اگر در خواب بینید گربه ای را در بغل گرفته اید و به سینه خود می فشارید، زنی فریبکار شما را می فریبد و گولتان میزند و اگر گربه را به دوش گرفته باشید، زنی حیله گر برشما مسلط می شود.

اگر در خواب بینید که به گربه غذا می دهید، پول خود را برای یک زن دروغگو و فریبکار خرج می کنید و اگر ببینید به دنبال یک گربه می دوید که او را بگیرید، زنی شما را به استیصال وا می دارد و سر گردان می کند. اگر ببینید گربه ای در خانه شما موش گرفته، زنی برای شما حسن خدمت انجام می دهد اما نباید فراموش کنید که خودش نسبت به شما صداقت ندارد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گربه بر پنج وجه است:
- دزد،
- غماز (فتنه گر و سخن چین)،
- بیماری،
- زنی مشفقه،
- جنگ و خصومت کردن.
محمد ابن سیرین می گوید: تعبیر دیدن گربه در خواب، دلیل بر مردی مفسد و دزد است. اگر دید گربه درخانه او آمد، دلیل که دزدی در آنجا رود. اگر دید گربه از خانه او چیزی خورد، دلیل که دزد از آنجا چیزی بدزدد. اگر ببیند گربه را بکشت، دلیل که دزدان را بکشد و قهر کند.
تعبیر خواب کشتن گربه
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که گربه را کشت و پوست او بکند، دلیل که مال دزدی بستاند. اگر بعد از صبح گربه را در خواب دید، دلیل که شش روز بیمار شود.
تعبیر خواب گربه وحشی
اگر کسی در خواب دید گربه وحشی به شهر وارد شد، غریبه ای ثروتمند وارد آن شهر می شود و اگر کسی دید که اجزای گربه وحشی (صحرایی) مانند پوست آن را دارد، تعبیر آن مال و ثروت است. نزاع با گربه وحشی، ستیزه با آن غریبه ثروتمند است. اگر گربه وحشی را از پای درآورد، مال آن شخص غریبه را عده ای کلاش و چپاولگر، غارت می کنند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b1 : سلام و وقت بخیر.
جایی که فضای ذهنم توش خواب میبینم رو خواب دیدم که کشمکش طولانیبین منو همسرم و مردی با همسرش و بچه ش برقراره . کشمکشواقعا فرسایشی و طولانی . تا اینکه روزیکه باران سیل آسا میبارید و ما داخل فضای سربسته تو اون مکان بودیم من در یک مبارزه جان فرسا مرده رو زمین گیر کردم و یک چاقوی بی دسته دستم گرفتم اومدم سراغ زنش و درحالیکه که شوهرشو کشته بودم و بیرون انداختم. وقتی منو با چاقو دید افتاد زمین اومدم باهاش حرف بزنم سینه هاشو انداخت بیرون و زد بصورتم . اما من سر جای خودم موندم و اونو آوردم و انداختمش از اون فضا به بیرون .بعد از سیل فراوون داشت تغییرات جوی بزرگی رخ میداد . همسرم و بچم یا گوشه ی بیرونی از فضای بسته این مکان در جای قفسه مانندی گیر بودن و من تلاش میکردم با پاره کردن سیمتوری اینها رو نجات بدم که دیدمکمی اینطرف تر از من داخل فضای سربسته غولی بشدت در حال تخریب دیواره ی این فضاست تا بیرون بره . بهش گفتم داداش بیا کمت میکنم دونفری باهم بزنیم و دیوار خراب شد و غول انسان نما رفت و همسرم و بچم اومدن تو . کمی داخلتر ازین فضای سربسته رفتیم دیدیم هفت هشتا گربه یکجا جمع شدن . گویا اماده بودن برای زلزله و خودشون رو یکجا جمع کرده بودن . من یکیشون رو گرفتم که چاق و چله هم بود و یکم بوی نامطبوعی میداد که زمینش گذاشتم .
من نه ازدواج کردم و نه همسر و بچه دارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مترصد هستید که شرایط زندگی تان را عوض کنید و هر طور شده به خواسته هایتان برسید. از اینکه دشمنانتان بخواهند شرایط و یا کاری را به شما تحمیل کنند، به شدت عصبانی می شوید و می خواهید که این خودتان باشید که برای زندگی تان تصمیم می گیرید. شما حتی پول و ثروتی را، به واسطه ی یک کار زورکی که به شما تحمیل شود را بخواهید داشته باشید، خوشتان نمی آید. عزم و اراده ی تان برای از بین بردن موانع زندگی تان قویست. تلاش می کنید که سرگرمی ها، ثروت و کار خودتان را داشته باشید و زندگی خودتان را بسازید. از اشخاصی که خودخواهانه و صرفا به خاطر منافعشان دور هم جمع می شوند تا در مقابل بالاپایین های اجتماعی، گوشه ی امنی برای خودشان بسازند ولی بدکردار و پست هستند بدتان می آید. شما شخصیتی قوی دارید. تشکر از همراهیتون.
Neliiiin : سلام خانم هراتی عزیز وقتتون بخیر لطفا خوابم پنهان بمونه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و افکار منفی به ذهنتان راه پیدا نکند. می خواهید بدشانسی و عصبانیت را از زندگی تان بیرون کنید در عین حال می خواهید مستقل باشید و روی پای خودتان بایستید. شما تلاش می کنید که متحول و مستقل باشید و به آرامش برسید. سعی کنید که خونسرد باشید و لجبازی نکنید تا فکرتان راحت باشد و بتوانید در آرامش برای زندگی تان تصمیم بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Nili : باسلام، خواب دیدم تو محل کارم هستم، بچه گربه ای سفید دیدم گوشه ای از محیط کارم،پیش خودم خوشم اومد ازش و به نظرم بی آزار اومد، بخاطر همین کاریش نداشتم و عکس العمل خاصی نشون ندادم، اون گربه کمی حرکت کرد و مدفوع کرد، طوری که اسهالش کف اون محیط رو گرفته بود، و من حیرت زده به اون اسهال نگاه میکردم که چقدر زیاده، و تو اون اسهال تصویر (پلنگ در حال دویدن دیدم یه همچین چیزی بود)
تو این فکر افتادم که ای وای این چی کار کرد، کل آزمایشگاه رو کثیف کرد، باید تمیز کنم، عصبانی شدم و اومدم اقدامی کنم، که خودش حرکت کرد و رفت توی یه قفس که گوشه آزمایشگاه بود، انگار چون خودش رفت تو قفس یک کم آروم شدم، در مجموع خیلی برام عجیب بود
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما هشداری به شماست که مسائل کوچکی که شما شاید به آن اهمیت ندهید، می تواند برای شما سختی و دردسر درست کند و باید در حوزه ی کاری تان دقت زیادی داشته باشید تا اشتباه نکنید. وگرنه کارها خیلی راحت از کنترلتان خارج می شود و دیگر نمی توانید جلوی خودتان و اشتباهاتتان را بگیرید. از خودرایی و لجاجت باید دوری کنید و مطیع و پیرو قوانین محیط کارتان باشید تا مشکلاتتان به خوبی حل شوند و برایتان شر درست نشود. تشکر از همراهیتون.
Hamid : سلام خسته نباشبد.وقتتون بخیر خانوم هراتی.من دیشب خواب دیدم اوضاع مالیم خراب شده برگشتم توی یک خونه ی قدیمی زندگی میکنم.توی حیاط خونه یه سگ داشت یه گربه رو تیکه پاره میکرد یهو خون زیادی از گربه پخش شد و پاشد افتاد دنبال منو سگه.ما فرار کردیم توخیابون دیدیم اونجا پره سگ هست و گربه هنوز دنبالمون میکرد.یکی از بستگانمون هم همرام بود.خواستم تعبیر این خواب رو بدونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به یاد یک موضوع قدیمی می افتید و این موضوع قدیمی باعث شده که احساس کنید که اعتبارتان پایین آمده و نمی توانید مثل سابق نشان دهید که شخصیتی قوی دارید و یا اینکه دیگران نمی توانند روی شما حساب کنند. شما در گذشته به دلائلی نتوانسته اید روی اعصاب خودتان کنترل کاملی داشته باشید و از کوره در رفته اید و با کسی دعوا کرده اید. ( احتمالا یک خانم ). این شخص به شدت دچار استرس و نگرانی شده و تصمیم گرفته که با شما مقابله به مثل کند و به نحوی به شما ضربه بزند. شما با اشخاص زیادی در تعامل هستید که بینشی قوی دارند و شخصیت هایی وفادار و البته زیاد دستور می دهند و یا زود از کوره در می روند. حالا این شخص می خواهد که ارزش و اعتبار شما را پیش این اشخاص پایین بیاورد. شاید این شخص همان کسی است که در خوابتان همراه شما بوده ( منوط به رابطه تان با این شخص همراهتان- تشخیص این امر با شماست). تشکر از همراهیتون.
مسعود : سلام وقت بخیر..خوابم خیلی مبهم یادمه ولی چیزی که یادمه:داشتم از یه راه روی باریک و خیلی تنگ گذشتم(که به زور و چسبیده به دیوار و کج باید میرفتی تا به انتهای راه رو برسی) و انتهای راه یه در بود که باز کردیم و داخل شدم(مثل جاهای باستانی مصر بود تو فیلم ها
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز طبق قوانین سایت شما باید خوابتان را فقط در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خوابتان ثبت کنید. الان شما خواب راهرو دیده اید باید خوابتان را در تعبیر خواب راهرو می نوشتید. اینجا صفحه ی تعبیر خواب گربه است و اصلا ربطی به خواب شما ندارد. بی توجهی به قوانین سایت نه تنها ممکن است باعث شود که خوابهایتان گم شوند و نتوانید آنها را پیدا کنید، بلکه در صورت تکرار، نقض قوانین سایت مانع از این خواهد شد که خوابهایتان تعبیر شوند. اما تعبیر خوابتان این است که شما تلاش می کنید که با هر سختی که شده؛ زندگی تان را متحول کنید. شما در یک مرحله ی گذار و تحول در زندگی تان به سر می برید و الان خودتان را، روحیاتتان، احساساتتان و قابلیت های فیزیکی تان و حتی قدرت های ذهنی تان را بیشتر از گذشته خواهید شناخت. شما تلاش می کنید که از موقعیت های تکراری و از سختی ها رها شوید. فرصت جدیدی پیش روی شماست. شما به ریشه ی روحیاتتان فکر می کنید و خودتان را بیشتر می شناسید و از تجارب گذشته برای بهبود زندگی تان استفاده خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
مسعود : شاید ادامه خوابم نیومده: ادامش این بود وقتی وارد درب شدم یه عالمه گربه اونحا بودن که روی زمین افتاده بودن و فکر کنم مرده بودن ولی یه گربه زنده بود فکر کنم روی یه سکوی که وقتی نگاهش کردم دیدم چهار تا چشم داره...
فریبا هراتی
: سلام مجدد. تعبیر این بخش از خوابتان این است که شما با عده ای از آدمها مواجه می شوید که اصلا استقلال و خودمختاری در زندگی شان ندارند و روحیات همه خراب شده، افسرده و ناراحت هستند و تحولی منفی را در زندگی شان احساس می کنند و شما به این فکر می کنید که اگر می خواهید دچار ضعف نشوید، استقلال و خودمختاری تان را از دست ندهید و افسردگی نگیرید، باید قوی باشید، جایگاه بالایی در زندگی تان داشته باشید و بینش تان را مضاعف و خیلی قویتر کنید. خرد و عقلانیت را در خودتان پرورش می دهید تا سرتان کلاه نرود. تشکر از همراهیتون.
kimia : سلام وقت بخیر
من چند شب پیش بعد از سحر خواب دیدم با پدرم تو یه پارکینگ بزرگم بعد بابام تو ماشینه من بیرونم یه گربه ی بزرگ بهم حمله میکنه دستمو گاز میگیره نه جوری که درد بگیره فقط چسبیده بود به دستم بعد هی تکونش دادم بابامو صدا کردم اومد ازم جداش کرد بعد رفتیم خونه که خونه ی خودمون بود و ما تو آشپزخونه بودیم از پنجره ی کنار آشپزخونه که باز بود هی حیوون میپرید داخل مثلا ببر گرگ حیوونای وحشی و بزرگ منم میترسیدم پشت پدرم قایم میشدم اونم حالا یه جوری میکشت حیوونا رو. آخر بهش گفتم بیا پنجره رو ببندیم و بستیم برگشتیم دیدیم یه سری از جنازه ها نیستن فکر کردم نمردن رفتن تو اتاق مامانم ترسیدم بدو که رفتم دیدم توی اتاق خواهرمه که روی زمین خوابیده ولی خیلی بچه تر از سن عادی خودشه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید تا آرامشتان به هم نریزد ولی کسی با شما حسادت و دشمنی می کند و به کارتان گیر می دهد. پدر شما از شما دفاع می کند و مانع از این می شود که او بتواند شما را ناراحت کند. شما باید برای دفع شر مردم، دهانتان را قرص و محکم نگه دارید و رازدار خودتان باشید و حرفهایتان را جایی نزنید تا به شما طمع نکنند و نخواهند در کارتان دخالت کنند. اگر به مردم اجازه ی دخالت در کارتان را بدهید مرتب می خواهند به شما امر و نهی کنند و آزارتان دهند تا مطابق میل آنان رفتار کنید. خواهر شما کم عقلی و بی خردی از خودش نشان می دهد و عین خیالش نیست که این رفتارش و بی توجهی او به خطرات زندگی چقدر می تواند به ضررش تمام شود. تشکر از همراهیتون.
رعنا : درود و مهر. من دو شبه خواب گربه می بینم. پریشب خوابم کوتاه بود و شاید نه چندان مهم. برای اینکه وقتتون رو نگیرم ننوشتم. الان کوتاه بهش اشاره میکنم اگر اثرگذاره: پریشب دیدم یه بچه گربه داشت از دیوار یک ساختمون بلند در خیابون بالا می رفت که فرار کنه. یه گربه بزرگ دیگه که احتمالا مادرش بود، همون مسیر عجیب رو رفت، به دندون گرفتش و برش گردوند. ماهایی که پایین بودیم نامش رو داد میزدیم و می گفتیم: امیر! امیر! نمی دونم نام کدوم گربه امیر بود، ولی هردو نسبتا سپیدرنگ بودند.
دم صبح امروز دیدم در منزل سابق پدرم هستم و مجردم (نه منزل فعلی، بلکه خانه پیشین) نیمه شب بود و خانه بسیار تاریک. پدرم و مادرم میهمانی بودند و می دونستم که طول میکشه تا برگردن. خواهرانم در اتاقشون خواب بودند. در واقعیت، بالای اتاقم در اون منزل و نزدیک به سقف، یک کمد دیواری بزرگ وجود داشت(سقف کاذب) از چهارپایه یا صندلی رفتم بالا و در کمد رو گشودم. یکی دو گربه کوچک بی پناه خیابانی اونجا بودند، مظلوم به نظر می رسیدند و شاید گرسنه بودند. فکر می کنم من اونجا گذاشته بودمشون. با خودم گفتم: حالا که گربه ندارم شاید بتونم این گربه هارو نگه دارم. یادم اومد مدت های مدیدیه که یه گربه کِرم رنگِ روشن هم در انباری گذاشتم، فکر کردم اونم بیارم بالا و ازش مراقبت کنم. می گفتم: «فقط خداکنه تا به الان از گرسنگی نمرده باشه، شاید یه ماهه که بی آب و غذا اون پایین، تو انباریه» در تاریکی با چشمان بسته خواب الود سمت درِ خونه رفتم تا ببندمش که دیدم مردی قدبلند و درشت هیکل با ریش و سیبیل کم پشتِ مشکی و موهای کمِ مشکی، که گویا از همسایه ها بود؛ درحالیکه به خونه ما خیره شده بود، داشت از پله ها می اومد پایین(در عالم بیداری چنین همسایه ای نداشتیم) از بسته بودن چشمان من سواستفاده کرد و اومد داخل درگاه و با لحن ترسناکی گفت: به نظر میرسه پدرتون داره از اینترنت ساختمون سواستفاده می کنه! من در ابتدا برام سخت بود که چشمانم رو باز کنم (در واقعیت هم پس از بیداری بامدادان، اگر خیلی خسته و خواب الود باشم چشمام به زور باز میشه) اما چشمم رو باز کردم، درحالیکه یکی از گربه ها در آغوشم بود، سر مرد فریاد زدم. تلاش میکرد بیاد تو، با قدرت هلش دادم بیرون و در رو بستم. نگاه کردم که خواهرام بیدار نشده باشند.
من هر از گاهی، ویدیوهای بامزه از گربه ها تماشا می کنم. دیروز هم چند دقیقه به گربه ها فکر کردم، کما اینکه حامی ها هم از گربه های نیازمند به کمک، برام ویدیو می فرستند. می بخشید طولانی شد، قدردان محبتتون هستم. و اینکه من فیس بوک ندارم نازنین. چطور؟
فریبا هراتی
: سلام. گذشته از اینکه خوابتان بازتاب افکارتان در بیداریست و احساس شما در خصوص محبت به گربه ها به خوابتان هم کشیده شده است، شما به معصومیت و بی گناهی مردمی فکر می کنید که با موانع زیادی در زندگی شان مواجه می شوند و می خواهند خودشان را در زندگی بالا کشیده و رشد و پیشرفت کنند. همینطور ضمیر ناخودآگاهتان به شما خبر داده که زمانهای سختی در پیش است که زندگی مردم را متاثر خواهد کرد. این زمانهای سخت اجتناب ناپذیر هستند و همه مجبور هستند مطیع و تابع این زمانها باشند (امیر). شما به گذشته تان هم فکر می کنید. به خاطراتی که داشتید، رازها و افکاری که با دیگران مطرح نکرده اید و در گذشته این معصومیت را در وجود اشخاصی هم مشاهده کرده بودید که دوستی با ایشان را شاید به صورت یک راز نگه داشته اید. به این فکر می کنید که چه بر سر آنها آمد و امروز چه می کنند. شما نمی خواهید که شرایط سخت به زندگی تان تحمیل شود و کسی به شما امر و نهی کند. همینطور هم این شرایط در حال حاضر به زندگی خیلی ها حکمفرماست. اگر شما یا هر کسی دیگر،بینش کافی نسبت به واقعیت ها نداشته باشید، این شرایط سخت را راحت تر می توان به شما تحمیل کرد ولی شما به خاطر خرد و عقلانیت تان نمی خواهید که حرف زور را تحمل کنید یا نمی خواهید که خانواده تان تحت فشار و زور باشند. من در فیس بوک برای سایت هم فعالیت دارم و فکر کردم شاید بتوانم آنجا هم در خدمت تان باشم. تشکر از همراهیتون.
Kaver : سلام خانم هراتی خسته نباشید
من دیروز بعدظهر حدود ساعت 4_5خواب دیدم یه گربه تقریباکرم یا خاکی دقیق رنگشو نمیدونم داخل دستشویی لبه کاشی بالای نشسته مامانم صدا زدم گفتم بیا ببین این گربه کجا نشسته همینطوری که داشتیم صحبت میکردیم انگاری گربه رو گرفتم توی دستم داشتم نگاش میکردم میگفتم این گربه که نر من فکر کردم مامان اون 4تا توله گربه داخل اتاقم حتما این باباشون اورده بزرگشون کنه وگربه توی دستم خیلی مظلومانه لم داده بود
تشکر فراوان بابت تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما در یک فاز تحول قرار گرفته. شما می خواهید همه جوره مستقل باشید و روی پای خودتان بایستید ولی هنوز معصومیت و سادگی و خامی در رفتار شما دیده می شود. اما تلاش می کنید که خردمندانه رفتار کنید، نگرانیهایتان را دور بریزید و قوی و منطقی باشید تا بتوانید در کارهایتان به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
ونوس : سلام خانوم هراتی عزیزم.متن پیام نمایش داده نشه لطفا.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب دوستتان این است که شما سعی می کنید که قوی و مصمم باشید و از خودتان در مقابل تمام مشکلات محافظت کنید. این وجهه ی قوی شما در خواب دوستتان، همان آقایی است که شما با او در رابطه بوده اید. در واقع بخشی از وجود شما که قویست و مصمم است تا به موفقیت برسد را دوستتان در خواب بصورت آقایی که تازه با او وارد رابطه شده اید، دیده است. شما بعضی اوقات دلتان برای دوست خودتان می سوخته و دوست داشته اید که از او حمایت کنید ولی وقتی که فکرتان خیلی ناراحت و درگیر بوده، تعامل با شما برای دوستتان اصلا راحت نبوده و برای همین رفتاری داشته اید که برای دوستتان سخت بود که با این رفتار، کنار بیاید. اما دوست شما سعی می کند که در این شرایط، قوی و مصمم و مقاوم باشد ( برادر او، وجهه ی مقاومی از خود اوست که در خواب او به صورت برادرش تجسم شده). دوست شما سعی می کند که شما را درک کند و در مقابل شما، رفتار بدی از خودش نشان نمی دهد. او سعی می کند که اعتماد به نفس خودش را تقویت کند و جاپای قرص و محکمی در رابطه با شما داشته باشد. او صبر می کند که شما دوباره آرامشتان را به دست بیاورید و از رفتارهای بدتان پشیمان شده و از او عذرخواهی کنید. خواب شما 880 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
ونوس : سلام عزیزم.متن پیام نمایش داده نشه لطفا.
فریبا هراتی
: سلام. عرض کردم : او ( دوستتان- در زمانی که خواب را دیده ) صبر می کند که شما دوباره آرامشتان را به دست بیاورید و از رفتارهای بدتان پشیمان شده و از او عذرخواهی کنید.
zeinab : سلام . خواب دیدم ی گربه سیاه چاق بود که به من گفت دارم میمیرم نجاتم بده و من برداشتمش بردمش بیرون که گربه شروع کرد به بالا آوردن و خودم هم از دیدن این صحنه حس چندش داشتم بعد گربه انگار بهتر شد ولی من دیگه انداختنش دور ازش بدم میومد. بعد انگار با دوست پسرم خونه خودمون خوابیده بودیم که من یهو دستپاچه شده بودم و میگفتم الان خونوادم میبینن من پیشش خوابیدم ولی خونوادم خیلی تحویلش گرفتن و دوست پسرم هم شروع کرد نماز خواندن و با مامانم اینا کلی بگوبخند میکرد
فریبا هراتی
: سلام. انشالله بدشانسی از شما دور خواهد شد. کسی سعی می کند که با ظاهر سازیهایش ترحم شما را جلب کند و از شما سو استفاده کند. شما ارتباط تان را با او قطع خواهید کرد. شما و دوست پسرتان با هم توافق و همفکری خواهید داشت و ارتباط خوبی با خانواده ی شما پیدا خواهد کرد. زمان خوابتان در تعبیر بسیار مهم بوده که ذکر نکرده اید. اما اگر خوابتان را از ششم تا 9 ماه دیده باشید تعبیر همین است که عرض کردم. تشکر از همراهیتون.