تعبیر خواب گرگ
اگر کسی در خواب گرگی را دید که به او حمله کرد، اگر لباس او را پاره کرد، به او زیان اندک و اگر به بدنش صدمه زد، زیان فراوان خواهد دید. اگر گرگ را توانست از پای در آورد، مال خود را که بعضی زورمندان به زور از او گرفته اند، باز پس می گیرد یا ارثیه قابل توجهی به او خواهد رسید.
اگر گرگ فریاد های گوش خراش می کشید و عده ای گرگ دیگر را گرد خود جمع کرد، زورمندی در آن شهر بلوا و آشوب به پا می کند و یا از جانب دشمنی همجوار، به آن سامان آسیب می رسد و یا آن سرزمین توسط بلاهای آسمانی مانند طوفان و زلزله آسیب خواهد دید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گرگ بر سه وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- خادم.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر بیند گرگ او را بدرید، دلیل که زن طلاق دهد. اگر ببیند گرگ را بکشت و گوشت او بخورد، دلیل که به قدر آن میراث یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
خدابنده : سلام. خواب دیدم من و همسرم و دختر چهار ساله م رفته بودیم در زادگاهم به صحرا و اونجا غیر از ما ی پسر بچه بود که نمیشناختم و چن تا گوسفند. که ناگهان چهار تا گرگ خاکستری به ما حمله کردند از هر طرف که حمله میکردند من با هر وسیله ای که دستم بود دفعشون میکردم مدت زیادی این وضعیت طول کشید تا اینکه از خواب بیدار شدم و نتونشتند به هیچکدوم از ما آسیب برسونند. متشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان شخصیتی مهربان و دلسوز و مطیع و آرام دارید و شرایط زندگی تان مدتی با مشکلاتی مواجه خواهد شد. شما باید سعی کنید که از آدمهای آبزیرکاه و موذی، مغرور و متکبری که دلشان نمی خواهد شما خوشبخت و راحت باشید فاصله بگیرید و اگر برایتان مشکلی پیش آمد نباید مشکلاتتان را مخفی کنید بلکه باید بتوانید از دوستانتان درخواست کمک کنید هر چند که شما نهایت سعیتان را خواهید کردکه مشکلات اقتصادی و یا احساس کنار گذاشته شدن و ایزوله گی را از خانواده تان دور کنید . تشکر از همراهیتون.
fateme : سلام يك ماه پيش خواب ديدم در يك خانه توي روستا هستيم و همه ميگن بردارم همزاد داره چيزيو ميديد ك ما نميديديم ولي نميترسيد. رفتيم بيرون خونه ي گله گرگ بزرگ اومدن طرف ما چندنفر رفتن داخل خونه ولي ما بيرون مونديمو حركت نكرديم گرگها هم انگار مارو نميديدند تا اينكه بردارم چوب برداشت و رفت طرفشون و گرگها حمله كردند منم سمت يكي از گرگها دوييدم اونم مستقيم اومد سمت من وقتي اومدم بگيرمش تبديل شد به يك اسب بزرگ و زيبا كه افسارش دست من بود و من پياده بودم و اسبو با خودم اروم ميبردم(راه ميرفتيم همونطوري كه افسارش دستم بود)
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید.
mastan : سلام و عرض ادب
خانم هراتی من دیشب مسافر بودم توی جاده خوابم زفت ..خواب دیدم توی یک ماشین سفید رنگ هستم فکر میکنم ون بود یک آقا راننده بودن که من در خواب ظاهرا میشناختمشون اما صورتشونو ندیدم.وارد منطقه یا شهری شدیم که پر از گرگ بود گگرگها به رنگ خاک بودن اما یه بخش از کمرشون انگار تیره تر بود..اون منطقه انگار خالی از سکنه شده بود.گرگها زوزه میکشیدن و من میترسیدم که یه جوری آسیب بزنن بهمون.چندتا گوسفند سفید سفید هم روی زمین افتاده بودن که فقط کشته شده بودن و گردنشون خونی بود.فکر کنم دو جا این صحنه رو دیدن ولی یه جاش انگار اونا گوسفند واقعی نبودن ماکت بودن...در این بین یه آقایی داشت رد میشد من به آقایی که پیشم بود گفتم وای چطور با این کاری ندارن از جفتشون رد شد اون آقا گفت خب بوی اونو دیگه میشناسن!! ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما در امنیت کامل و حمایت خانواده تان به سریم برید و شرایط خوبی در زندگی تان دارید و همینطور گشایش کار یافته اید ولی خیلی از مردم پاک و بی غل وغشی وجود دارند که به خاطر سادگی و مطیع بودن بیش از اندازه شان هر بلایی سرشان می آورند و این بندگان خدا با مشکلات خودشان زندگی می کنند یا می میرند و کسی به آنها کمک نمی کند. در دنیا خیلی وقتها آدمهای موذی و دغلکار و آبزیرکاهی وجود دارند که برای رسیدن به منافعشان همه را می درند و حقوق همه را زیر پا می گذارند و بعضی از انسانها هم از همین قماش هستند. شما باید مراقب باشید که امنیت و جایگاه خوبتان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام ودرود
خواب دیدم یه گرگ خیلی بزرگ(اندازه یه دایناسور) وسط بازار با غل و زنجیر بسته شده بود که سر هر کدوم از زنجیرها دست یه نفر بود و به زور نگهش داشته بودن بعد از اینکه گرگ کلی تقلا کرد زنجیرارو پاره کرد همه مردم از ترس و وحشتش فرار کردن من که کل این مدت از بالکن خونمون تماشاچی بودم گرگ یهو سمت من حمله ور شد خواهرام که کنارم وایساده بودن هول دادم داخل خونه و در بالکن رو بستم تا اونا در امان باشن من موندم و گرگ سیاه که یه دفعه گرگ تبدیل به دوس پسرم شد و با مهربانی و کلی عشق بغلم کردوباهم داخل خونه رفتیم.یه دنیا سپاس از خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست پسر شما شخصیتی نجیب، زیبا، مرموز، با اعتماد به نفس بالا و مغرور دارد که تنهایی را ترجیح می دهد. او قادر است که در بالا پایین های مختلف اجتماعی آرامشش را حفظ کند و به راحتی و با وقار، با هر موقعیتی منعطف شود. خصلتهای منفی او خصومت، پرخاشگری یا آب زیر کاهی است اما او نمی خواهد که این قسمت های منفی وجودش را تایید کند. شما تمایلی ندارید که با این خصلت های منفی او که در کوچه بازار از خودش نمایش می دهد مواجه شوید و سعی می کنید فقط خوبیهای او را ببینید. اما واقعیت در مورد او همان است که عرض کردم خوبی و بدی با هم. تشکر از همراهیتون.
farah : سلام خواب ديدم كه يه جايي رفتم كه اونجا محل كبوترا بود بعد اونجا يك كبوتر سفيد اومد روي دستم و پسر خالم اومد پيشم گفت صبر كن برات يك بوقلمون بيارم و اون كبوتر از دستم پرواز كرد رفت رو ميله ها نشست و پسر خالم يك بوقلمون برام آورد كه اون بوقلمون يهو تبديل شد به يك زن زيباي سفيد رو و بعد در ادامه از اونجا اومدم بيرون كه برم جايي يهو ديدم توي يك جاده هستم كه بيابونه و اون بيابون يهو يك كارگاه چوب توش بود كه اونو رد كردم و در ادامه جاده به جايي رسيدم كه يهو ديدم يك عالمه خيابونا مثل خيابوناي امريكا شده بود و ساختمانهاي بلند داشت و گفتم حتما راه رو اشتباه اومدم و اونجا رو رد كردم و دور زدم كه برگردم و دوباره كارگاه چوب رو رد كردم و به يه جايي رسيدم كه يك سوراخ اونجا داشت كه از اون سوراخ يهو دو تا گرگ سياه و يك خرس اومدن بيرون و من از آينه بغل ماشينم نگاه ميكردم و گفتم برم بزنمشون و يكي از گرگا و خرسه رفتن تو اون سوراخه ولي اون يكي گرگه وحشي بود و نعره ميكشيد و ميخاست به من حمله كنه كه من دنده عقب محكم گرفتم كه بزنمش و انگار زدمش فكر كنم. (ممنون مجردم و اينكه با دختري در ارتباطم و ميخام ازدواج كنم باهاش ولي از ازدواج ميترسم و كلا يك ترسي دارم كه كم شده ولي هنوز باهاش كنار نيومدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به عشق و صداقت فکر می کنید ولی پسرخاله ی شما، شما را از دروغ و عدم صداقت می ترساند و باعث می شود که عشق از سر شما بپرد و نتوانید درست و واضح فکر کنید. پسرخاله تان معتقد است که مادیات و مسائل پولی باعث می شوند که آدمها دروغ بگویند و صداقتی در زندگی شان نداشته باشند و شاید به شما می گوید که کسی که شما را دوست دارد به خاطر پولتان دوستتان دارد. شما احساس می کنید که از درون خشک و خالی هستید و می خواهید از همه فاصله بگیرید. از عدم صداقت و دروغگویی و خیانت می ترسید. شما نمی خواهید که زندگی تان در هرج و مرج قرار بگیرد و می خواهید مثل اول دوباره کنترل زندگی تان را بدست بگیرید و به آرامش برسید. شما از خشم ها و دروغ و خیانت و بی شعور بازی و آبزیرکاهی می ترسید و مشتاق نیستید که با سختی ها روبرو شوید. شما ترسهایتان را راجع به خیانت می کشید و سعی می کنید که از منفی بافی دست بردارید. تا شناخت کافی راجع به کسی پیدا نکرده اید با او ازدواج نکنید و بیخودی هم نسبت به کسی منفی بافی نکنید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام وقت بخیر...خواب دیدم که یه مسابقه ای هست که باید من با گرگ ها مبارزه کنم،هنوز مسابقه شروع نشده بود که یکی از مسئول ها اشتباهی درِ جایی که گرگ ها رو توش نگه میداشتن باز کرد،یهو یه عالمه گرگ حمله ور شدن...اونجا بچه های ۳یا۴ساله هم زیاد بودن من برای اینکه نذارم گرگ ها این بچه ها رو بکشن یکی یکی بلندشون میکردم و میاوردم اینور حصار،وقتی میخواستم آخرین بچه رو نجات بدم گرگ پرید و از انگشتِ انگشتریم گاز گرفت با زحمت انگشتم رو از دهنش دراوردم و دیدم ردش مونده و زخم شده،گرگه یه جوری نگاهم کرد که انگار بهم میگفت نمیتونی دفعه ی بعد از دستم نجات پیدا کنی...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما رقابتی فکر می کنید و از آدمهای پرخاشگر و آبزیرکاه بدتان می آید می خواهید بتوانید راحت زندگی تان را کنترل کنید. شما مشتاق نیستید که با مسائل منفی و شر در زندگی تان روبرو شوید و قادر خواهید بود که کارهایی که بعهده شما واگذار شده و پروژه هایی را که در دست دارید به خوبی به سرانجام برسانید. شما در نهایت احساس خواهید کرد که توانایی های فیریکی و ذهنی شما مورد حمله قرار می گیرد و اگر متاهل هستید و انگشت دست چپ شما بوده، ممکن است فشار کار باعث شود که رابطه ی شما و همسرتان تا اندازه ای آسیب ببیند ولی ختم به خیر خواهد شد. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
saeed : سلام من خواب دیده ام که با خانواده ام توی طبیعت(یه مکان کوهستانی و تقریبا سر سبز) بودیم که من و بقیه خانوادم با یه فاصله زیادی از خواهرم وایساده بودیم و نزدیک جایی که خواهرم بود یه به چیزی مثه لوله اب خیلی بزرگ بود که ازش گرگ های خیلی بزرگی (به بزرگی فیل) میومدن بیرون و یکی دوتا گرگ که اومد بیرون به خواهرم گفتم که از اونجا دور بشه ولی گوش نداد و گرگ بعدی قورتش داد.
زمان بیدار شدنم از خواب حدود ساعت 4 صبح بود
و ابن خواب مربوط به یک روز پیشه یعنی 5 ام ساعت 4-5 صبح
تعبیر خوابم رو میخواستم بدونم؟
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی آرام و بی دردسری دارید ولی خواهر شما پیروی از نصایح شما را ندارد. او با کسانی در ارتباط است که شاید خیلی پولدار باشند ولی همگی آب زیرکاه و موذی، مغرور و پرخاشگر هستند و اعتماد به نفسشان خیلی بالاست و به مقامی که دارند به خودشان می بالند. این آدمها قطعا به خواهرتان خیانت می کنند و اثری منفی روی زندگی او خواهند داشت و ادامه ای این روند باعث خواهد شد زندگی خواهرتان تباه شود. برای دفع شر صدقه بدهید و این خواب را به منزله ی هشداری بگیرید و مراقب باشید تا اینقدر خواهرتان ساده لوحانه با این اشخاص قاطی نشود! حکایت گفت با جوجه مرغکی هشیار که ز پهلوی من مرو بکنار ! گربه را بین که دم علم کرده گوشها تیز و پشت خم کرده... جوجه گفتا که مادرم ترسوست به خیالش که گربه هم لولوست چند قدم دورتر شد از مادر آمدش آنچه گفته بود برسر.... تشکر از همراهیتون.
Saiid : سلام و عرض ادب
این خواب را همسره برادرم دیدن از قول ایشون عنوان میکنم .
گفتن خواب دیدم توی ماشین با دوتا بچه هام نشسته بودم که چندتا گرگ حمله کردن و خودشون را به ماشین میزدن و حتی صدای برخورد دندون یکیشون به شیشه شنیده شد .
گفتن نمیدونم چی شد که درب ماشین باز شد و گرگها داخل ماشین امدن وقتی دیدم گرگها توی ماشین اومدن برای حاظت از بچه ها از ماشین پیاده شدم و گرگها دورم کردن در این بین من سر رسیدم ولی گرگها همچنان دور ایشون بودن و کلید را برای من پرتاب کردن که بتونم بچه هارا نجات بدم و از خواب بیدار شدن
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خانم برادرتان مشتاق نیست که با یک مسئله ی منفی که روی زندگی او اثر بدی می گذارد روبرو شود. او از آدمهای منفی و موذی و آبزیرکاه پرهیز می کند و نمی خواهد با آنان در تماس باشد. این اشخاص به ظاهر با اعتماد به نفس و مغرور یا حتی متمول هستند و سعی می کنند که در زندگی او دخالت کنند و از کارهایش سردربیاورند. آنها تند تند دستور می دهند و می خواهند رفتار خانم برادرتان را کنترل کنند. او فکر می کند که اگر شما کنترل بعضی مسائل را در دست بگیرید لااقل می توانید از فرزندان او حمایت کنید تا تحت تاثیر عوامل منفی رفتار این اشخاص قرار نگیرند. او سعی می کند روی پای خودش بایستد و استقلال خودش را حفظ کند. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام
ساعت 2 ظهر خوابی نیم روز داشتم در ان خواب پسرخاله خود را که تازه 15 روز است فوت شده دیدم که تی شرت مشکی به تن داشت و شلوار حین مثل همان عکس اعلامیه اش... صورتش نه غمگین بود نه شاد معمولی بود و در سانحه تصادفی از بین رفت.... من خودم را پایین کوهی دیدم که یه 206 مشکی رنگ از بالای کوه داشت به شدت روی من میامد و من در ان لحظه احساس کردم حتما ماشین به من میزند و روی من میافتد و من میمیرم... ان طرف تر پسر خاله هم گرگی به همراه داشت که بسیار این گرگ زیبا و مهربان بود و گرگی سفید و خوشکل بود فکر کنم چیزی به گرگ گفت یا نه انا ان گرگ از بالای ان کوه به خاطر نجات جان من پایین پرید و پایش احساس کردم درد گرفت و شکست اما حرکت 206 متوقف شد و روی من نیامد و من همینطور نگران پای گرگ بودم ان گرگ خیلی احساس کردم پیر بود و سفید و بسیار مهربان.... و من از خواب پریدم
لطفا تعبیر خواب من را بگویید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او شخصیتی نجیب ، تنها، مغرور ، با اعتماد به نفس و زیبا داشته و می توانسته در بالا پایین های اجتماعی آرامشش را حفظ کرده و با وقار حاضر شود. شخصیت او مثل گرگ سفید، شجاع و پیروز و زیرک و مثبت اندیش بوده و دعای خیر او پشت سر شماست و حاضر است مثل یک فرشته ی نجات حتی به قیمت آسیب خودش، شما را از خطرات حفظ کند( این خواسته ی اوست و دعای خیر اوست که شما را از خطرات حفظ می کند). شما احساس او را منوط به شخصیتی که دارد در غالب گرگی سفید دیده اید. برای سلامت خودتان هم بگویید یک مرغ برایتان قربانی کنند. تشکر از همراهیتون.
sogoljan : سلام خسته نباشید لطفا خوابمو قابل نمایش نکنید مرسی. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شوید و حالا کار یا ازدواج هر چه که در ذهن شماست، باعث می شود که شما زندگی خوبی داشته باشید. اما از یک طرف سد ها و موانعی که فرهنگ و سنت های شما برایتان به وجود آورده و از طرفی دیگر خاطرات تلخ و فقر مالی یا نگرانی های جانبی مانع از این می شوند که شما احساس آرامش کنید. آدمهای آبزیرکاه و موذی که در زندگی شما وجود دارند شما را ناراحت می کنند. شما برای رسیدن به موفقیت و شروع زندگی تازه، نیاز دارید که این جو فرهنگی سنتی قدیمی تان را بشکنید و مدرن و امروزی فکر کنید. شما بیشتر از اینکه از آدمها ضربه بخورید، دارید از عقاید قدیمی و سنت هایی که هیچ نمی ارزند ضربه می خورید. تشکر از همراهیتون.