تعبیر خواب گریه کردن
تعبیر گریه کردن در خواب، شادمانی کردن در بیداری است. اگر کسی در خواب از ترس خدا گریه می کرد، به شادمانی و سرور از جانب پروردگار می رسد. گریه اگر اشک به همراه نداشته باشد، زیان است. اگر به جای اشک خون از چشمانش جاری بود، ندامت از کارهای گذشته است.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید بگریست و بعد از آن بخندید، دلیل که اجلش نزدیک است.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن گریستن در خواب، دلیل شادی است از حق تعالی. اگر دید بر گناه می گریست یا درمجلس علم و قران خواندن و آن چه بدین ماند، دلیل که حق تعالی از فضل خود بر وی رحمت کند و گناهان او را بیامرزد. اگر دید که می گریست و اشک از چشم او نمی آمد، دلیل زیان است. اگر دید بگریست و خون به جای اشک می آید، دلیل از کاری که گذشته، حیرت و حسرت و ندامت خورد.
تعبیر خواب گریه کردن مرده
شیخ طوسی می‌گوید: در واقع حالت چهره و نوع گریستن و یا زار زدن مرده در خواب مهم است اگر در ابتدا او را خوشحال و شادمان دیدید و سپس شروع به گریه کردن کرد این خواب بد است و معنای خوبی ندارد اما اگر شما مرده ای را در خواب دیدید که فقط گریه میکند و شما نظاره گریه او هستید و قبل از گریه از وی حالات دیگری را مشاهده نکردید این خواب خوب است و معنای بدی ندارد.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینیم کسی که مرده است گریه می کند خوب است و جای نگرانی نیست.
تعبیر خواب ناله و زاری مرده
ابن سیرین می‌گوید: اگر کسی که مرده است را در خواب خودت ببینی که ناله و زاری میکند، آن مرده در زمان حیاتش در دنیا بدکردار بوده است، بطوریکه:
اگر ببینی از سردرد ناله میکند، آن مرده در زمان حیاتش در دنیا با مردم به تکبر رفتار می‌کرده است.
اگر از درد دندان ناله میکند، در زمان حیاتش فحش و ناسزای فراوانی به دیگران گفته است.
اگر از درد شکم ناله میکند، آن مرده در دنیا مال حرام مصرف کرده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام،خواب دیدم در صحرایی خشک و جاده ای صاف و مستقیم تنها راه میرفتم و در ان لحظه یاد ظهور امام زمان و دوری از امام زمان افتادم و گریه میکردم،و در ان جاده راه میرفتم و‌گریه میکردم ناگهان از دور شخصی رو دیدم که داشتم به ان نزدیک‌میشدم،جالب اینکه در ان قسمت فقط من بودم و ان شخص‌که از دور مشخص بود،ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که به زندگی تان جهت درستی ببخشید و پیشرفت ثابت و مستمری به سمت اهدافتان داشته باشید. اما از اینکه نتوانسته اید در راه امام زمان خدمت کنید، احساس ایزولگی و تنهایی می کنید. در حالی که امام زمان عج از نیت شما و از احساس قلبی شما نسبت به خودش با خبر است و قلبش با شماست. تشکر از همراهیتون
sahar : سلام.لطفا مخفی باشه. پنجشنبه همسرم هم آدم خیلی مذهبی هست)
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما شروعی تازه را آغاز خواهید کرد و خانواده ی شما از شما بخوبی حمایت می کنند. مادرتان نشان می دهد که بسیار منظم و با دیسیپلین است و رفتارش محترمانه و خانمانه است و شما به این خاطر به او افتخار می کنید. شما نگرانیهایتان را می شویید می رود. همسرتان هم تصویر تازه تری از خودش به شما نشان می دهد و رفتارش بهتر از گذشته خواهد شد. او به شما احترام بیشتری قائل خواهد شد. شما به خاطر مادرتان ابراز خوشحالی می کنید و روح این مرحوم که در کالبد روح در کنار شماست، از مسائل زندگی تان با خبر است و می خواهد به شما بگوید که شما باید خویشتندار باشید و هرگز کسی را از ظاهر ماجرا قضاوت نکنید. تشکر از همراهیتون
الناز : سلام وقتتون بخیر
من شب در خواب دیدم خونه خالم هستم یه چند نفر هم بودن در واقعیت ما خیلی سال پیشه با خالم حرف نمیزنیم و قهریم دیدم در خانه خالم اینا هستم بعد دیدم خونشو کلا کمد دیواری سفید رنگ کرده منم نگاه میکردم و ناراحت میشدم با اونایی که من نمیشناختمشون داشت حرف میزد بعد گفت من گردنم مریضه سرطان دارم خودشم چاق و سرحال بود بعدش خیلی دلم پر بود برگشتم با گریه کردن و اشک ریختن پیش اون خانومها گفتم این خالم فقط به فکر خودش بود از ما حمایتی نکردن بهمون خندیدن خدا جای حق نشسته گفتم من و مادر که ازت راضی نیستم تو خواب به خانمها گفتم مادر در واقعیت کلی طلا داشت برد فروخت به مادر نگفت نفروش به درت میخوره زیر پاش نشست تا مابه زمین بخوریم همینجوری داشتم میگفتم و گریه میکررردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خاله ی شما راجع به شما فکر می کند و سعی می کند که رازهای مربوط به گذشته و نگرانیهای قبلی را مخفی کند و ظاهری خوب و ملایم از خود نشان دهد. او اعتراف می کند که بین عقل و قلبش مداوم کشمکش وجود دارد و نمی تواند نظراتش را به صورت خوبی ابراز کند. او دمدمی مزاج و بدبین شده و دلش به حال خودش می سوزد. او کینه ای شده ولی مسائل قدیمی مثل خوره، مغزش و اعصاب او را خورد کرده است. خاله تان ادعا می کند که بخاطر عملکرد خودش پشیمان است تا خودش را خوب جلوه دهد. شما اما از اینکه از جانب خاله تان حمایت کافی دریافت نکردید ناراحتید. او برای شما اعتبار و ارزش قائل نشد و موجب شد که مادرتان متضرر شود. گریه تان انشالله رهایی از غم است و خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام. من خواهرزاده ای دارم ک بسیار ؟ لطفا پنهان باشه...
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که علاوه بر اینکه بخشی از خواب شما بازتاب افکارتان در بیداری نسبت به مطالعه ای است که از خواب دیگران داشته اید، ولی در واقع؛ تعبیر این است که شما عزم و اراده ای قوی برای حمایت از خواهرزاده هاتان از خودتان بروز می دهید. اما خرد و عقلانیت کافی در این خصوص بخرج نمی دهید و رفتارتان بد است و گویای اضطراب و آشفتگی فکری شماست. شما باید خردمندانه رفتار کنید و در عمل، و در رفتار، همیشه آماده به حمایت از خواهرزاده هایتان باشید و نه اینکه استرس بیجا بگیرید و غصه بخورید و در مقابل حرفهایی که از دیگران می شنوید، ذهنتان را اینطور پذیرای اتفاقات بد کنید!!! هر کسی هر اتفاقی برایش می افتد؛ نباید منتظر باشید که آن اتفاق، برای شما هم بیافتد! انتظار اتفاقات بد را کشیدن، گناه بزرگیست و اگر خداوند برای خرد و عقلانیت شما و خانواده ی خواهرزاده هایتان، اعتبار قائل نبود، و اگر نه به خاطر این بود که شما شخصیتی خوب و با ایمان دارید، زود این انتظارات منفی را به چشمتان ظاهر می کرد. اما چون باایمان هستید، خداوند بلا را از شما دور می کند. کسی که می ترسد، مثل این است که خودش را بی کس و کار و تنها می داند ولی کسی که ایمان دارد؛ می داند که خداوند همه ی کس و کار اوست و هرگز تنها نیست و ناامید نمی شود. خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام
سحر دیروز در خواب از دری در راست
نام و متن مخفی شود
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او در کالبد روح در کنار شما در تعامل است و در آرامش به سر می برد و جایش خوش است. دعاهای خیر او پشت سر شماست تا بتواند تاثیری هر چند موقتی روی زندگی شما بگذارد تا آینده ی خوشی برایتان رقم زده شود. عمر شما طولانیست و او را پشت سر خواهید گذاشت ولی برایش دعا خواهید کرد و او را فراموش نمی کنید. تشکر از همراهیتون
mahtab : باسلام و عرض احترام.دیشب حدود ساعت ۳ صبح خواب دیدم در مکانی ناآشنا هستم(انگار منزل یکی از همکاران مرد بنده بود)همسر و فرزند کوچک ایشان هم بودن،داشتم خداحافظی میکردم تا با ماشینم برگردم، همکارم آقای ×گفتن منو میرسونن(با موتور) در واقعیت باموتور میان سرکار و آشنایی و دوستی خاصی هم بین ما نیست، خانومشون گفتن که ایشون هم همراه همسرشون میان تا منو برسونن، من بهشون گفتم که خودم میتونم برم، در همین لحطه موبایل خانم زنگ خورد و شخصی ایشون و به مراسم سفره حضرت فاطمه دعوت کردو بهشون گفتن این مراسم هرچند سال یکبار برگزار میشه و بهتره شرکت کنن، خانوم قصد شرکت نداشت ، ازش خواهش کردم و باگریه التماس گفتم لطفا به مراسم سفره حضرت زهرا برو و برای من هم دعا کن که از خواب بیدلرشدم( در خواب احساس کردم همکارم احساسی به من داره ،در واقعیت همسر همکارم رو نمیشناسم
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که همکار شما شخصیتی ماجراجو و طبعی آزاد دارد که می خواهد زود به خواسته هایش برسد ولی خیلی مسئولیت پذیر نیست. خانم او، عاشق اوست و از همسرش تبعیت می کند و از نظر دینی شاید خیلی هم ایمانش قوی نباشد. اما در خواب، به شما گفته شده که او را راهنمایی کنید که برای رسیدن به حاجاتش باید متوسل به حضرت زهرا س شود چون خانم حضرت فاطمه س به خاطر شخصیت دلسوز و مهربان همسر او، دلش نمی خواهد که او با بی مهری همسرش مواجه شود و از جهتی، به شما در خوابتان اشاره شده که حضرت فاطمه س دوست ندارد که شما خدای نکرده به احساس این آقا پاسخ مثبت بدهید. اگر شما هرگز مسبب ایجاد اختلاف در زندگی کسی نباشید، حضرت فاطمه س به شما هم نگاه محبت خواهند داشت و شما را از دعاهای خیرشان بهره مند خواهند کرد. تشکر از همراهیتون
ماندانا : سلام خانم هراتی عزیزم، انشاءالله خودتون و عزیزانتون تندرست و شاد باشین.لطفا محتوای خواب رو مخفی کنید.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. همه ی شما به خاطر دایی تان احساس بدشانسی و ناراحتی می کنید. انگار که معالجه ی دایی تان ثمری نداشته و او احساس بی یاوری می کند و امید زیادی به بهبودش وجود ندارد. مشکلات دایی تان کاملا برای همه آشکار شده و حریم خصوصی او شکسته شده. او احساس بی پناهی می کند. دایی شما از نظر فیزیکی و روحی احساس ضعف می کند و نیاز به مراقبت بیشتری دارد. مادربزرگتان به خاطر او کم طاقت شده ولی نمی تواند به تنهایی از او حمایت و مراقبت کند. شما هم دعا می کنید تا مشکلات دایی تان ختم به خیر خواهد شد و از نگرانی بیرون بیایید. اما در عین حال، احتمال فوت او زیاد است. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام خداقوت، پنجشنبه گذشته بین ساعت۵تا۷صبح خواب دیدم در شهرستان محل تولدم که پدر و مادرم اونجا زندگی میکنند سوار ماشین من بودیم و مامانم رانندگی میکرد(مامانم بلد نیستن رانندگی کنن) که از کوچه های قدیمی و سرسبز محل قدیمیمون میگذشتیم که در جایی مامانم سر پیچ دور زد و روبروی ما یه تپه برف جمع شده بود وسط کوچه، مامانم بجای اینکه از کنار اون کپه برف رد بشه گاز داد و از روی اون خواست رد بشه که به بالای اون کپه برف رسیدیم بعد ماشین وارونه شد و افتاد اونور کوچه که باغی بود و سطحش از کوچه پایین تر بود افتاد ولی انگار ما از ماشین پایین اومده بودیم وداشتیم ماشین رو‌که افتاده بود پایین نگاه میکردیم ولی به نظرم اومد ماشین چیزیش نشده ولی بعدش خودمو در صحنه دیگری در حال انتظار جلو خونه بابام در ماشینی که فکر کنم اتوبوس بود ایستاده بودم که توجهم به ماشینم جلب شد و‌گفتم برم ببینم خسارتی وارد شده یا خیر و رفتم دیدم کاپوت ماشین رنگش پوسته پوسته شده بود و زیر ماشین هم آهناش صدمه دیده بود و حالت قیچی قیچی و تیز تیز شده بود یه مقدار ناراحت شدم چون فکر کرده بودم هیچی نشده ولی خودمو دلداری دادم و اومدم منتظر شدم وقتی مامانم وخواهرم اینا و یه عده مردم دیگه اومدن سوار اتوبوس شدن دیدم اونا ناهار خوردن و منو خبر نکردن و من اینجا انگار یه بغض فروخفته داشته باشم و از دستشون به شدت ناراحت باشم شروع کردم با صدای بلند با مویه و ضجه گریه کردن و‌میگفتم گشنمه، وخواهرم میگفت که صداتو بلند نکن پیش دیگران زشته ، ولی من صدامو نیووردم پایین و بلند بلند گریه میکردم و مامان و بابام ناراحت بودن از ناراحتی من، و من همچنان گریه میکردم طوری که با صدای ضجه خودم و نفس نفس زنان از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که مادر شما سعی می کند که شما را راهنمایی و هدایت کند که خردمندانه رفتار کنید و مسیر درستی را در زندگی تان پیش بگیرید. او سعی می کند که موجب شود شما از شرایط سخت و بغرنج احتمالی در زندگی تان بخوبی بیرون بیایید و روشنفکرانه مشکلاتتان را حل کنید. شما با موانع و مشکلاتی مواجه هستید که مادر شما بجای تعقل و تفکر در رابطه با آن، تصمیمات عجولانه ای اتخاذ می کند و موجب می شود که شما کنترل زندگی تان را از دست بدهید. شما نمی توانید به اهدافتان برسید و سپس سعی می کنید که همرنگ جماعت بشوید و خودتان را به تقدیر و سرنوشت بسپارید. درنتیجه ی این اشتباه مادرتان، شما از کارهایتان عقب می مانید و یک تاخیر موقتی در رسیدن به اهدافتان تجربه خواهید کرد. سپس احساس می کنید که به شخصیت شما حمله شده و کسی موجب شده تا غرورتان بشکند. در نهایت همه شما را به خاطر شکست های خودتان سرزنش خواهند کرد و کسی نمی تواند راه حل مناسبی جهت حمایت شما در این سختی ها به شما پیشنهاد کند. خوابتان به شما هشدار می دهد که مراقب باشید و اختیار زندگی تان را دست مادرتان و یا دیگران ندهید. خودتان باید بتوانید برای زندگی خودتان تصمیم بگیرید. تشکر از همراهیتون
محمدرضا : سلام.متاسفانه از همسرم به علت ارتباط نامشروع وی با همکارش جدا شدم.البته درخواست طلاق ابتدا از ایشان بود و من مایل نبودم چون فرزندی داشتم و ایشان با همان همکارش ازدواج کرد.مادر و پدر زوجه خیلی من را آزار دادن و قسم های دروغ میخوردن و اجازه نمیدادن همسرم را ببینم.دیشب خواب دیدم خواهر زن سابقم خودش را به من عرضه کرده و آلت مردانه کوچکی داشت و پدرزنم که فوت شده ما را دید و گریه میکرد..لطفا تعبیر فرمائید.
فریبا هراتی
: سلام. مرحوم پدرزن شما از اینکه نسبت به شما بدرفتاری کرده ناراحت است و خواهر زن سابقتان ( مثل خود همسرتان) شخصیتی مستبد دارد که دوست دارد کنترل اوضاع را بدست بگیرد و مطابق با میل خودش زندگی کند و نظراتش را به دیگران تحمیل کند. خواهرزن شما هم به نحوی نظراتش را به شما تحمیل کرده و جدایی شما شاید تحت تاثیر حرفهای او هم بوده است و از اینجهت، پدر او ناراحت است که حالا باید حساب پس بدهد. تشکر از همراهیتون
بتول هاشمی : سلام و عرض ادب ، در تاریخ ۱۷ شعبان خواب دیدم به خانه مادرم رفتم (که حدود سه سال است زمین گیر هستند و بتازگی دچار آلزایمر شده اند) دیدم انگار پدرم که ۲۵ سال پیش فوت شده اند تازه از دنیا رفته و مادرم که روسری خیلی شاد و خوش رنگی با بلوزی طوسی پوشیده بود مثل اینکه مریض نبود و در جمعی از اعضای خانواده شدیدا برای پدرم گریه می کرد ، من که وارد شدم به من گفت تو هم خیلی ناراحتی، من گفتم آخرین بار برای پدرم خیار باسرکه درست کردم و پدر خیلی خوشحال شد. جوری با ناراحتی تعریف می کردم که انگار همانجا ظرف خیار خرد شده با سرکه را توی دستم می دیدم . ( مادرم تقریبا دیگه قادر به حرف زدن نیستن و من فقط هر چند روز یکبار برای انجام کارهای شخصی ایشون به منزلشون می رم ) ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روح پدرتان شاد. مادر شما خرد و عقلانیتشان زایل شده و عمرشان کوتاه است و ممکن است ایشان فوت کنند. هر چند که او از این اتفاق احساس خیلی خوبی پیدا می کند چون جسم بیمارش را رها خواهد کرد و از غصه و مریضی ها بیرون خواهد آمد. بعد از این ماجرا هیچ کسی دیگر به مرحوم پدرتان مثل گذشته فکر نمی کند و همه دلسوز مادرتان می شوند ولی روح او از این بابت ناراحت خواهد شد و دوست دارد که پدرتان را فراموش نکنید. شما هم نباید غصه بخورید چون در واقعیت چیزی به اسم مرگ وجود ندارد و انسان فقط جسم فیزیکیش را از دست می دهد و در کالبد روح به زندگی ابدی خودش ادامه خوهد داد. شما از بهبودی و بازیابی سلامت مادرتان ناامید شده اید. تشکر از همراهیتون