تعبیر خواب گریه کردن
تعبیر گریه کردن در خواب، شادمانی کردن در بیداری است. اگر کسی در خواب از ترس خدا گریه می کرد، به شادمانی و سرور از جانب پروردگار می رسد. گریه اگر اشک به همراه نداشته باشد، زیان است. اگر به جای اشک خون از چشمانش جاری بود، ندامت از کارهای گذشته است.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید بگریست و بعد از آن بخندید، دلیل که اجلش نزدیک است.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن گریستن در خواب، دلیل شادی است از حق تعالی. اگر دید بر گناه می گریست یا درمجلس علم و قران خواندن و آن چه بدین ماند، دلیل که حق تعالی از فضل خود بر وی رحمت کند و گناهان او را بیامرزد. اگر دید که می گریست و اشک از چشم او نمی آمد، دلیل زیان است. اگر دید بگریست و خون به جای اشک می آید، دلیل از کاری که گذشته، حیرت و حسرت و ندامت خورد.
تعبیر خواب گریه کردن مرده
شیخ طوسی میگوید: در واقع حالت چهره و نوع گریستن و یا زار زدن مرده در خواب مهم است اگر در ابتدا او را خوشحال و شادمان دیدید و سپس شروع به گریه کردن کرد این خواب بد است و معنای خوبی ندارد اما اگر شما مرده ای را در خواب دیدید که فقط گریه میکند و شما نظاره گریه او هستید و قبل از گریه از وی حالات دیگری را مشاهده نکردید این خواب خوب است و معنای بدی ندارد.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینیم کسی که مرده است گریه می کند خوب است و جای نگرانی نیست.
تعبیر خواب ناله و زاری مرده
ابن سیرین میگوید: اگر کسی که مرده است را در خواب خودت ببینی که ناله و زاری میکند، آن مرده در زمان حیاتش در دنیا بدکردار بوده است، بطوریکه:
اگر ببینی از سردرد ناله میکند، آن مرده در زمان حیاتش در دنیا با مردم به تکبر رفتار میکرده است.
اگر از درد دندان ناله میکند، در زمان حیاتش فحش و ناسزای فراوانی به دیگران گفته است.
اگر از درد شکم ناله میکند، آن مرده در دنیا مال حرام مصرف کرده است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Aysa Asadi : سلام
خانم هراتی عزیز دفعه ی اولمه میخوام خوابمو تو یه سایت تعبیر خواب بنویسم برای همون قبل گفتن خوابم خواستم اینارو بگم ...من از ادا و اطوار و طرز برخورد پسرخاله م فک میکردم که دوستم داره ،جوری که شکی نداشتم و مطمئن بودم با اینکه یبارم ابراز علاقه نکرده بود...فکر میکردم خاله م مانع هستن چون رفتارا اینجوری میرسوند .... کلا جوری بود که بدون اینکه به خواهرم از حسم بگم خودش بهم گفت حس میکنه که پسرخاله بهم علاقه منده...خلاصه اینکه پارسال بابت شنیدن خبر ازدواج مخفیانه ش با یه بیوه، شک بدی بهم وارد شد (5سال بوده و من تو این 5سال بازم همین حس عشقو داشتم البته خودشون بروز میدادن با رفتارشون)...من قبل فهمیدن خبر ازدواجشم همیشه خوابشو که میدیدم تو حال ناراحتی و غمگینی میدیدمش ولی ربطش میدادم که حتما نمیذارنش بابت همین ناراحته...حالا که یه سال میگذره و منم با واقعیت کنار اومدم حتی میشه ماهی یبارم به فکرشون نمیافتم ولی باز با یه خواب ذهنم درگیر میشه...مثلا خواب دیدم که توی یه جای خیلی خیلی تاریکی هستم و صدای ناله و زاری میاد یکم نزدیک تر شدم با اینکه که سمت اون کسی که زانوشو بغل کرده بود و گریه و زاری میکرد قدم برمیداشتم ولی انگاری بازم فاصله زیاد بود و نمیشد نزدیکتر شد انگاری جوری که اجازه نداشته باشیم نه من نه اونی که نشسته ....بعد ایشون که سرشون رو بالا آوردن با اینکه تاریک بود و چهره شون دیده نمیشد ولی انگاری الهام بشه که کیه ...فهمیدم پسرخاله مه، همونجا ایستادم ایشون فقط گریه میکردن انگاری در حال التماس بودن هیچ حرفی بینمون ردوبدل نشد فقط حرفاشون بهم الهام میشد خیلی بقرار بود و فقط میخواست یه لحظه بغلم کنه تا آروم بگیره ولی جوری بود که حتی دل منم نرم شده بود و میخواستم قبول کنم ولی بازم این وسط انگاری یکی باس اجازه میداد ولی نمیدونم کی...خودم حس میکردم خداست اون یه نفر
بعد یه مدت طولانی امشب باز خوابشو دیدم ولی اینبارم اصلا بفکرش نبودم خواب دیدم که خونه ی مادربزرگم محلش نمیذارم البته اینکه تو خوابم میدونم قضیه ی ازدواجشو ،بعد نمیدونم دقیقا چه اتفاقی افتاد ولی من شروع کردم به گله کردن از همه ی اون سالایییییی که با رفتاراش بازی م داده بغض خفه م میکرد با اینکه همه ی حرفای دلمو با گریه گفتم بازم خالی نشده بودم یه آن دیدم همه هم میشنون بیشتر حالم بد شد اونم فقط ایستاده بود و به حرفام گوش میداد بدون اینکه کلمه ای بگه یا بخواد آروممم کنه فقط اشک تو چشاش نگام میکرد همونطور عاشقانه که تو واقفیتم با همین نگاه مظلوم و عاشقانه گولم زده بود که فک میکردم خیلی میخوادتم نگاهش بازم همون بود فقط با حس شرمندگی
حالا موندم واقعا این خوابای گه گدار تعبیری دارند واقعا یا ایناهم فقط سوهان روح هستند.
فریبا هراتی
: سلام. پسرخاله شما شخصیت جالبی ندارد که هم از توبره می خورده و هم از آخور! آدمی که با قلب یک دختر و با زندگی یک زن بازی کند و بخواهد هر دو را برای خودش داشته باشد شخصیت جالبی ندارد. او الان احساس خوشبختی هم نمی کند. چون اگر از اول عاشق آن خانم بود، به شما وانمود نمی کرد که از شما خوشش می آید و اگر عاشق شما بود به آن خانم اجازه نمی داد که وابسته ی او شود. حالا هم بابت خیانت به همسرش و شکستن دل شما گناه بزرگی را مرتکب شده و تقاص کارش را باید پس بدهد. او باید بفهمد مزه نازو عشوه آمدن بی پایه و اساس و شکستن دل دیگران چیست. شما بار اولیست که در سایت خواب می نویسید و احتمالا این قانون سایت مبنی بر حق ارسال صرفا یک خواب در هر 24 ساعت را نمی دانید هر چند که زمان ثبت نام در سایت تمام این قوانین برای شما اطلاع رسانی شده است. حتی در هر کامنت هم شما فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید. من به خاطر شرایط روحی شما خواب دومتان را هم تعبیر می کنم ولی لطفا هرگز این قانون سایت را نادیده نگیرید. او خودش هم می داند که چه کار کرده. اینکه دل شما شکسته چیزی نیست که بر او مخفی و پوشیده باشد. شما نیازی ندارید که چیزی بگویید خانواده ی شما همگی احساس شما را می دانند و با دهان بسته هم حرفهای شما را می شنوند. در واقع شما می بینید که او شرمنده است و عذاب می کشد تا ببینید که تقاص کارهایی که کرده را می بیند. این شما نیستید که باید عذاب بکشید. اوست که باید نگران باشد. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام، خواب ديدم كه توي يك خونه اي بوديم كه فكر كنم شبيه خونه ي قديمي مادربزرگم بود و اونجا روضه بود و بابام و عموم اونجا همه كاره بودن و بابام يك كت و شلوار كِرِم مايل به خَردلي تنش بود كه تعجب كردم كه چنين كت و شلوار روشني پوشيده و داشت كارارو ميكرد و جمعيت زياد بود و يكدفعه ديدم يك سري جمعيت يك طرف خونه كه به بيرون راه داشت ميرفتن كه اين جمعيت داشتن ميرفتن حرم امام رضا كه اون شعر سوزناك يا اباصالح مددي كن را ميخوندن و ميرفتن و من بي اختيار گريه كردم و اشك ريختم و با خودم ميگفتم دلم خيلي براي امام رضا تنگ شده و دلم ميخاست با اون جمعيت ميرفتم ولي مامانم كنارم بود و نميتونستم برم ولي اشكم بي اختيار ميريخت و با خودم ميگفتم به دوستم بگم با هم بريم مشهد. و اينكه آروم گريه ميكردم كه مامانم و كسي گريه و اشكامو نبينه.مادرم سيد هستن. ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. خانواده ی شما به سنت ها و عقاید خانوادگی تان پایبند و معتقد است و پدر شما شخصیتی حمایتگرایانه دارد که سعی می کند ضروریات ساده ی زندگی تان را فراهم کند، خردمندانه رفتار کند و زندگی را ساده بگیرد. شما مردم را تشویق می کنید که راه درست را در زندگی پیش بگیرند و برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به امام رضا ع خواهید شد. شما قلبتان پیش امام رضا ع است و مطمئن باشید که حتی زیارت ایشان هم نروید، ثواب زیارت او برایتان نوشته شده و ایشان از نیت و احساس قلبی شما با خبر هستند. اگر به امام رضا ع متوسل شوید قطعا حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام روزتون بخیر
شب خواب میدیدم پدر و مادر خواستگار قبلیم که سر یه مسئله چرتی باهام بدرفتاری کردن (پسرشون)و بی احترامی کردن اومدن خونه ما من اولش فکر کردم اومدن خواستگاری ته دلم خوشحال بودم دیدم دست پدر و مادرشون هرکدوم یه جعبه شیرینی به همراه یه خربزه اومدن میگن گفتیم دیگه بین ما چیز مشترکی وجود نداشته باشه(در واقعیت چیزی نیست).عجیب اینه که شیرینی و خربزه رو میگفتن !دادن به پدرم،پدرم اولش قبول نمیکرد بعد قبول کرد من خیلی ناراحت شدم چون فکر میکردم اومدن خواستگاری ولی برخلاف تصورم اومدن شیرینی دادن بهمون (انگار دیگه چیزی بین ما نیست)،شروع کردم به گریه کردن خیلی ناراحت بودم خیلی غصه خوردم،بعد پدرم گفت پسرتون خیلی بد حرف زد با دخترم اونام قبول کردن و گفتن بله ولی یه خورده هم دختر شما تقصیر داشت من ناراحت شدم گفتم من کاری نکردم که همینطوری می دیدم که از خواب پریدم اذان صبح رو شنیدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. آنها حرف شما را می زنند و امیدوارند که شما هر خوبی بدی از آنان دیدید حلالشان کنید و آنها را ببخشید. آنها هم شما را می بخشند. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام خانم هراتي وقت بخير
در مورد تعبير خواب قبلي از شما ممنون اما گويا اينطور نبود چون بنده تماس گرفتم و متاسفانه جواب تلفن بنده را ندادن!
در روزي كه تماس گرفتم قبل از تماس
دقيقا باز هم بعد خواندن نماز صبح باز هم خواب ديدم و اين خواب به اين صورت بود كه اطاق خواب من مشرف به خانه اي است كه چندين پنجره دارد كه من يكي از اون پنجرها را واضح ميديدم و فكر ميكردم طرف من داخل آن خانه است و آن پنجره اطاق خواب ايشون ميباشد و سعي داشتم بيبينم ايشون هستن يا نه! اما چون حرير سفيد داشت پنجره نميزاشت داخل اطاق واضح ديده بشه كه به يكباره چراغي روشن شد داخل اطاق و احساس كردم سايه اي رد شد و رفت پشت ميزي و هر كاري كردم بيبينمش نتونستم و بعد ديدم با كسي داخل اطاق خودم پشت پنجره خودم بحث ميكنم فكر كنم داشتم با يكي از دوستام بحث ميكردم و موبايل دوستم را گرفتم و خواستم تماس بگيرم اما چون تلفن نگرفت از ناراحتي بيدار شدم !
و اما ١٠ صبح همين روز زنگ زدم جواب ندادن طرف مقابل بنده
ممنون از شما.
فریبا هراتی
: سلام . تشکر. دوست عزیز اینکه او جواب تلفن شما را نداد دلیلی بر اشتباه بودن تعبیر نیست. گاهی آدم عصبانی یا ناراحت است و ترجیح می دهد که سکوت کند. اما باز منظور من این نست که تلفن را بردارید و با او تماس بگیرید. خوابها احساس و وقایعی را مطرح می کنند که در شرف وقوع هستند و اگر شرایط عوض شود و احساس آدمها عوض شود خوابها هم عوض خواهند شد. هر خوابی وحی منزل نیست که همان تا ابد بشود. بعضی خوابها از گذشته می گویند و بعضی از اینده و بعضی صادقه هستند .... پرده ای که جلوی پنجره کشیده شده یعنی او نمی خواهد با شما در ارتباط باشد. و چراغ آگاهی از این شرایط است. او رفته پشت میز و این در تعبیر یعنی شما را قضاوت می کند. من نمی دانم چه وقایعی قبلا اتفاق افتاده ولی شاید شما او را قضاوت اشتباه کرده اید و حالا او دارد روی شما قضاوت می کند. من هنوز هم معتقد هستم که به جای بحث و صحبت و آرام با هم گفتگو کردن نباید قهر کرد چون این فقط شرایط را بدتر می کند. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام وقت بخير
من چند روز پيش بعد از خواندن نماز صبح خوابيدم و خواب ديدم با كسي كه عاشقش هستم (البته ٣ ماه از ايشون بي خبرم و كارمو سپردم به دسته خدا )
يك جايي كه برام تقريبا گنگ هست داريم حرف از مسئله ايي باعث جدايمون شد حرف ميزنيم و يادم مياد كه به طرف مقابلم گفتم عزيزم من مقصر نيستم تو به من دروغ گفتي و بعد ايشون به يكباره بغض كرد گفت تو حرف آنها را باور كردي وبعد زد زيره گريه و من چون طاقت گريه ايشون را نداشتم پاشدم اشك چشمه ايشون كه رو گونش بو بوسيدم و دل داريش دادم گفتم عشقم گريه نكن قربونت برم وبعد از ناراحتي از خواب بيدار شدم ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد منو.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هردویتان عاشق هم هستید و مشکلتان را می توانید با صحبت با همدیگر از بین ببرید. وقتی که مشکلی به این راحتی با آرامش و عشق نسبت به همدیگر حل می شود چرا اینقدر خودتان را آزار می دهید. او هم از اینکه شما پیش او نیستید ناراحت است. انسانها همه اشتباه می کنند اگر بخواهیم به خاطر هر خطایی کسی را دار بزنیم که هیچ کس از زیر تیغ سالم و زنده باقی نمی ماند!! در حق هم مهربان باشید و بخشش داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
بیگی : با سلام و درود بر شما و عرض ادب واحترام عرض شود در شب هیجدهم قریب به یقین نوزدهم ربیع الاول ماه قمری احتمالا همان هیجدهم یا نوزدهم مرداد 96 بدون هیچ گونه سابقه ذهنی در کمال آرامش و بدون هیج دغدغه ذهنی خواب دیدم من و همسرم و پسرمون که الان دوسال و هشت ماهشه در یک خانه کوچک وفقیرانه بدون بضاعت مالی زندگی میکنیم و هنگامی که وارد خانه شدم همسرم به من خبر داد بچه یکی از اقوام نزدیک خودش که اتفاقاً تشابه اسمی با پسرم دارد پزشکی بورس کشور آلمان قبول شده من از شنیدن این خبر نه از روی حسادت بلکه بخاطر آینده پسرم که از زیر با چشمان آبی به من نگاه میکرد (چشمان پسرم آبی نیست )شروع به گریه کردن کردم وبسیار اندوهگین و غمگین فکر میکردم چه میشدپسر من بورس پزشکی کشور آلمان قبول میشد و گوشه اتاق غمگین و ناراحت گریان نشسته بودم و به آینده پسرم فکر میکردم چون این خوابو من سال 96 دیدم در کتب تعبیر خواب تفحصی داشتم که نوزدهم ماه ربیع الاول اشاره به سوره 19مبارکه مریم شده لطف میکنی تعبیر خواب من رابگین با تشکر وتجدید احترام.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما نگران این هستید که آینده ی فرزند شما چه می شود و می خواهید او به مقام بالایی برسد. سوره 19 مریم "گفت: من فرستاده خدای توام، آمدهام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت." پسر شما بسیار احساساتی است. او بسیار پاکیره و پاک سیرت است. اگر شما پدر او هستید و او را دوست دارید، باید بدانید او خالقی دارد که بهتر از شما او را می شناسد و بیشتر از شما او را دوست دارد. شما هرگز نمی توانید حتی به اندازه ی یک مثقال در مقابل عشق خداوند، پسرتان را دوست داشته باشید و نباید فکر کنید که عشق شما به پسرتان بالاتر از عشق خدا به اوست. شما باید ایمانتان را قوی نگه دارید و آینده ی این پسر احساساتی و پاک سیرتتان را به خدایی بسپارید که الرحم الراحمین است. موسی پدر نداشت. عیسی پدر نداشت. محمد پدر نداشت! هر سه ، سه مرد بزرگ تاریخ شدند. پسرتان شما را دارد و خدا را دارد پس به هیچ وجه ترسی در دلتان راه ندهید و از آینده نترسید. قطعا آینده ی پسرتان روشن است و شرایط خودتان هم خوب می شود. "به حقیقت که با سختی آسانی است"- قرآن کریم. تشکر از همراهیتون.
Sara : ببخشید من خوابمو فرستادم همچنان منتظر تعبیر خوابم هستم کجا میتونم ببینم نتیجه تعبیر خوابم رو
فریبا هراتی
: دوست عزیز از ساعت 12 شب تا 19 شب فردا هر روز مردم صدها خواب بی وقفه ارسال می کنند و خوابها بر طبق نوبت پاسخ داده خواهد شد. شما خوابتان را یک ساعت پیش ارسال کردید و باید صبر کنید تا نوبتتان برسد.
Sara : سلام و وقت به خیر من از همسرم طلاق گرفتم ولی هنوز ته دلم دوستش دارم و دلم میخاد پیشش برگردم خواب دیدم که من یه مشکلی دارم که نمی دونم چی بود خواهرم تو کوچه من و خوابوند شلوارم و در اورد و با سرنگ تو مقعد من چیزی بود که می کشیدش بیرون اما کسیرفت و امدی نداشت که ببینه و اینکه بعد از اون من لباس پوشیدم و پاشدم یه چادر سفید سرم بود دیدم همسرم با دخترم اومد دستش و انداخت دور شونه من منم که دلم حسابی براش تنگ شده بود محکم بغلش کردم دیدم اشک ازچشماش اومد منم گریه کردم محکم همدیگه رو بغل کرده بودیم تو بغلش بهش گفتم خواهش می کنم زن نگیر حداقل تا چند سال که دخترمون بزرگتر بشه و بتونه این موضوع و درک کنه تعبیر خوابم چیه ممنون میشم اگر بهم بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بسیار غصه می خورید و خودتان را در شرایط بغرنجی حس می کنید. خواهر شما می خواهد با زور این تنش و اضطراب را از وجود شما دفع کند. نقش شما در شرایط امروز برایتان مشخص و روشن نیست و او می خواهد که شما روشنفکر باشید و احترامتان را حفظ کنید. شما نسبت به همسرتان کششی قلبی دارید و او باید این را بداند و نباید در مقابل او گارد بگیرید. باید احساس واقعی خودتان را نشان دهید تا بتوانید برای آینده تان درست تصمیم بگیرید. شما و همسرتان به خاطر دخترتان همیشه با هم نسبتی خواهید داشت. شما همیشه مادر دختر او هستید و برای اینکه دخترتان احساس خوشبختی کند، حتی اگر نتوانید دوباره به هم رجوع کنید باید سعی کنید با هم دوست بمانید و برای راحتی دخترتان مثل یک تیم با هم کار کنید. پس این مسائل را با او هم در میان بگذارید. خیلی دوستانه و رفیقانه نه با دعوا و جدل. تشکر از همراهیتون.
Shima : ممنون از راهنماییتون اتفاقأ من نماز میخونم و روزی یه ساعت قران میخونم، خیلی ایمانم قویتر از اون چیزی بود که گفتین و دنبال این نبودم که اجنه برام کاری بکنن برای خانوادم و خودم سالهاست دعایی نوشتن که باطل نشده و تاثیرش توی زندگیمه ، شما در جریان نیستین ، منم به خدا پناه بردم ولی ۳۰ ساله که مشکل حل نشده
ببخشید تعبیر خوابم رو نگفتین
فریبا هراتی
: تعبیر خوابتان همین است که عرض کردم حتی خیلی زودتر از نوبتتان پاسختان را دادم که برای مشکلاتتان چند ساعت جلوتر باشید. گل مشکلات است و دعا در آب پرت کردن.... همان است که عرض کردم. هنوز هم متوجه منظور من نشده اید که میگویید دعایی نوشته اند که باطل نشده!! سحر و جادو برای مومن کارساز نیست. باور داشته باشید که دست خدا بالای دست شماست و خواهید دید که هیچ حادویی عملی نیست. مگر نگفتم که در قرآن آمده که جادو موثر واقع نمی شد مگر اینکه خدا می خواست؟؟؟ خدا می خواهد شما ناراحت باشید؟ باور دارید که خدا اینطور می خواهد؟ اگر باورتان این نیست جادو به شما موثر نخواهد بود و باطل می شود.
Shima : سلام
من این خواب رو چند وقت پیش دیدم ، براتون گفتم تعبیرشم گفتین ولی تعبیرش یادم رفته و چون در واقعیت داره تعبیر میشه و نیاز به تصمیم گیری دارم دوباره ممنون میشم راهنماییم کنین
من خواب دیده بودم که کنار یک اب گل الود نشست( انگار که پخش زمین شده بودم ) و دعایی که تو گردنم بود درآوردم پرت کردم تو اب ، که افتاد نزدیک بعد دوباره برشداشتم پرتش کردم دورتر جوری که دیگه نمیدیدمش بعد تو خواب اشفته شدم همش نگرام این بودم که اسم من تو این دعاس اگه به دست موجودات بدی برسه مشکل برام پیش میاد
و خیلی شدید گریه میکردم و هق هق
در واقعیت یه دعا تو گردنم بود مال ایت الله تبریزیان بود و چند مدت بعد این خواب یه دعا از کسی گرفته بودم برای همزاد . بعد حدود یه ماه پیش اتفاقی کسی رو دیدم به من گفت تو محافظ داری چکار کردی ، منم بهش گفتم دعا تو گردنمه، اونم اصرار میکرد که خوب نیست و درش بیار بنداز تو اب ولی من گفتم یه مشکلاتی دارم و میترسم که این کارو بکنم، اونم گفت اول یه مدت از خودت دورش کن و فکراتو بکن بعد بنداز تو اب و بیا پیش من مجانی مشکلتو حل میکنم، منم از اون موقع تا حالا دیگه ننداختمش ولی میترسم بندازمش تو اب و مثل توی خوابم پشیمون بشم
فریبا هراتی
: سلام. شما مشکلاتی دارید که به اجنه و همزاد و این مزخرفات پناه برده اید به جای خدای بزرگ و این یعنی شما خودتان را به آنان سپرده اید و بر آنان توکل کرده اید!! دعایی که می گویند مثلا چند بار آیت الکرسی بخوانید فرق دارد با دعاهایی که از دعا نویسان می گیرند و در آن حروف ابجد نامفهوم نوشته شده و موکل اجیر می کنند!! موکل یعنی شما اختیارتان را به جن سپرده اید. این دعا را دور بیاندازید. پیش کسی هم که گفته مشکلت را حل می کنم نروید گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!!! هیچ دستی بالای دست خداوند نیست هیچ قدرتی برتر از او نیست و چنانچه شما به دیگران رو بیاورید و غیر از پیامبران یا ائمه به کسی متوسل شوید کفر محض گفته اید! این مطلب را بخوانید تا نظر قرآن را راجع به دعا و جادو بدانید. لطفا روی کلمه به کلمه چیزهایی که میگویم خوب دقت کنید!! شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و اینکارها واقعا گناه است شر کارتان گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی خدای نکرده دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. تشکر از همراهیتون..