تعبیر خواب گِل
اگر کسی در خواب مشاهده کرد خانه اش را با گل تعمیر و گل اندود می کرد، به غم و اندوه دچار می شود. گل قرمز نشانه لهو و لعب است و گل سیاه نشانه غم. اگر کسی در میان گل فرو رفت، به بلا و مصیبت دچار می شود. گِل در خواب هر قدر چسبناک تر و غلیظ تر باشد، ابتلا به گرفتاری و غم و رنج بیشتر است. کمترین ناراحتی آب گِل آلود یا گِل رقیق و سیال است که اوقات تلخی ساده تعبیر می شود.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند که از میان گل برآمد و خود را بشست، دلیل که از غم برهد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که گل خورد، دلیل که مال بر عیال هزینه کند. اگرببیند که خانه خود را به گل اندود کرد، دلیل غم است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aram : سلام خواب دیدم کنار ماشین یکی از آقایان همکارم هستم. خودشم بود. اومدم سوار ماشین بشم که آقای جوان نا آشنای جوونی صدام کرد خانم.. بعد بطور غیر منتظره پاهام مقداری در گل نسبتا شل رفت و کف کفشای نویی که پام بود گلی شد. از گل بیرون اومدم. دری که ماشین جلوش پارک بود خونه خودمون بود. داخل خونه رفتم. همکارمم اومد. بند کفشاشو باز کرد و کفشاشو تاحدی تو پاهاش آزاد کرد و تو ایوونه منزلمون منتظر من نشست. من داخل خونه رفتم و سریع کفشامو درآوردم گل کفشامو شستم. همه لباسای یونیفرم مو درآوردم که بعدا بپوشم.ًدنبال جوراب میگشتم. تعداد زیادی جوراب داخل بسته های نایلون پیداکردم و ظاهرا اکثر اونا پاره شده بودن ولی تمیز بودن. به خودم میگفتم چقدر جوراب، سر فرصت سالماشو جدا کنم. بعد یه جفت جوراب دیگه از روی طاقچه ی کوچیک ورداشتم ولی کشه بالاش شل شده بود. به خودم می گفتم خیلی دارم آهسته آماده میشم. اون منتظره. سعی میکردم سرعتمو ببرم بالا. مغنعمو سرم کردم. پدر و برادرم از خواب بلند شدند و جاهاشونم جمع کردن و داشتن میرفتن بیرون. من واهمه داشتم که همکارم اونارو ببینه. بعد خودمو با یه پیرزن که زیادم پیر نبود دیدم . خودشو فامیل دوستم که یه خانم مسنه معرفی کرد.. بعد نزدیک خونه ای رسیدیم که ایوونه بلندی داشت. فکر میکردم نمیتونم بالا برم. خانم جوونی اومد و من رفتم کنار و گفتم شما برو بالا و اون خییلی راحت و با یه خیز رفت بالا. من سعی کردم مثل اون برم ولی یکم پای چپم ضعف داشت و با کمی سختی رفتم بالا... خودمو در محل کارم دیدم. هوای بیرون شرجی و سرد بود. مجدد اون آقای همکار رو دیدم. دو تا بخاری روشن بود و هوای گرم مطبوعی داخل اون چند تا اتاق به وجود اومده بود. و اون آقای همکار راضی و خوشکال از هوای گرم داخل.تعدادی از همکارای خانم بیرون بودن. در ورودی رو باز کردم تا بیان تو ساختمون که سردشون نشه. انگار ساختمون خونه خودمون شد. یکم آب گل آلود از فرشی که تو راهرو بود و سرش رو یه کم جمع کرده بودیم راه افتاد و خانمای همکار هم شاهد بودن. من به فکر شستن فرش بودم..
فریبا هراتی
: سلام. برای شما کاری پیش می آید که باعث می شود به کارهای اداره تان مدتی کم توجهی کنید و نتوانید آنطور که دوست دارید به آن بپردازید. چیزی باعث ناراحتی شما خواهد شد ولی از اول خودتان را آماده می کنید و رفتاری جدید از خودتان ارائه خواهید داد. به این فکر می کنید که مثبت اندیش باشید و از شرایط موجود، بهترین موقعیت را بیرون بکشید تا به گرمی و امنیت کافی در کارتان برسید. دنیا به شما رو می آورد و خیلی زود موقعیت خوبی در مورد کارتان به شما محول خواهد شد که نه تنها خودتان احساس آرامش و امنیت می کنید بلکه خانم های همکارتان هم از عملکرد شما احساس مثبتی خواهند داشت. شما مشکلات را از زمینه ی کاری تان حذف خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم باچندتا از خانمهای فامیل شوهرم که اصلا باهم رفت امد نداریم رفتیم به یه سفر کوتاه درمکانی نزدیک به محل زندگی. قیافه خانمها کاملا متفاوت بود از بیداری ودر خواب تمام قیافه ها نا اشنابود ولی میدونستم فامیلای شوهرمم. جایی بود که زمین کاملا گلی بود بعضی جاها شل وبعضی جاها غلیظ تر بود. از کنار جایی که نشسته بودم یه تیکه گل که شل نبود رو زدم کنار حفره ای بود که توش سیب قرمز ومغز گردو درسته بود ویکی از مغز گردوها رو خوردم وبه بقیه خانمها گفتم ببینید چه شانسی دارم من درست جایی دست زدم که زیرش این خوراکیها بود. شماهم زمینو بکنید. بعد خانمی که انگار زن عموی شوهرم بود رفت جایی که خیلی گل شل بود اومد بکنه یهو زیر پاش خالی شد وافتاد توی حفره وخیلی سریع درحد1ثانیه از یه سوراخ کوچک به ته زمین بلعیده شد( مثل باتلاق که انسان رو به پایین میکشه) ومانتونستیم هیچ عکس العملی نشون بدیم. تواون حفره که خانم افتاد مقداری مدفوع باچندتاسیب قرمز وجود داشت. من خیلی ناراحت بودکه الان که برگشتیم چطور به عموی شوهرم بگم زنت ازدست رفت وماهیچ کاری نتونستیم براش بکنیم. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خانمهای فامیلتان به این موضوع فکر می کنید که زندگی تان در کنترلتان نیست و دیگران برای شما تصمیم می گیرند و مثل زالو خونتان را می مکند. بنابر این از این بابت غصه می خورید. اما شانس به شما رو می آورد و مشکلات شما خیلی هم حاد نیست و الحمدلله روزیتان به پاست و در دسترس است اما خانم عموی شوهرتان مشکلات بسیار زیادی دارد و زندگی به او خیلی سخت می گذرد و بسیار اندوهگین و ناراحت خواهد شدو به سختی زیادی دچار می شود. برای دفع شر از او برایش صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : باسلام وعرض ادب، همسرم در خواب دیده که در خانه ای نوقرار دارد که مال خودش هست ودرسالن پذیرایی کوچک وشیک پر از گلدانهای بزرگ سبز رنگ ومبلمان راحتی با یک دوستش که میشناسد است وآنها از میوه های بزرگ و سبز آنها میخواهند بخورند دوستش لوبیا سبز که دانه اش خیلی بزرگ بود بر میدارد وخودش گردوی بزرگی که از گلدان به زمین افتاده بود وبه اندازه یک طالبی بود برمیدارد پوست خشک قهوه‌ای رنگ داشت وهمانجا سرپا بین داستانش میشکند ومیخورد خیلی خوشمزه ولذیذ بوده وبا هم در شیشه ای خانه را میبندند و قرار بوده همسرم جایی به مسافرت برود وخانه را به دوستش میسپارد واو میگوید نگران نباش.
ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. همسرتان به ایده های تازه و روحیه ای تازه می رسد. زندگی او به فاز جدیدی متحول می شود که دوستیها در آن با ثبات تر ولی محدودتر خواهد شد و ارتباطات او بر اساس صلح و آرامش و سرشار از ثروت و رفاه می شود. او به راحتی به ثروت می رسد و دوست او بر عکس همسرتان از لحاظ مالی ضعیف تر است و باید خیلی مراقب بودجه اش باشد و صرفه جویی کند اما از نظر شخصیتی دوست همسرتان با اصالت و با ریشه است. این ایده و روحیه جدید و شاد بودن در زندگی به دوست او هم انتقال پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
mmd : سلام . من خواب عجیبی دیدم خواب دیدم که در خانه قرار دارم که یهو یک شخص پیری جلوم ظاهر شد خیلی ترسیدم در حالی که از ترس نمی توانستم صحبت کنم با اشاره به او گفتم در یک جایی بماند او ماند و وقتی ترسم از بین رفت بهش گفتم که چه چیز می خوای بهم بگی او در باره ی آینده یک چیز هایی گفت به یاد ندارم ولی به خوبی به یاد دارم که دستم را گِل گرفت و زمین کشاورزی با عرض کوتاه و طول بسیار بلند بهم نشان داد که شخصی (فک کنم پدرم) بر روی آن کار میکرد
فریبا هراتی
: سلام. راهنمای معنوی پیرمرد عاقلی است که به شما دانشی می دهد که بدی را به خوبی تبدیل کنید. دست های شما بیانگر ارتباط شما با اطرافیانتان است. او می خواهد به شما بگوید که به شما غم و رنج خواهد رسید اگر پدرتان را در کارش تنها بگذارید.
Mahsamehr : سلام من خواب میدیدم دختر خواهرشوهر سابقم موقع غذا خوردن تو سه تا کاسه کوچیک چند تا غنچه گل محمدی درشت و ی گیاه دیگه اورد که مثل سبزی خوردن بخوریم و باهم خوردیم ولی این غنچه ها خیلییی خوشرنگ و برنگ یاسی و بنفش کمرنگ بودن عاشق رنگشون بودم.انگار مادرش این گلها رو جایی میفروخت در حالیکه مادرش خانه داره
فریبا هراتی
: سلام. دختر خواهر شوهر شما سعی می کند مثل مادرش رفتار کند و کارهایی که او به دخترش آموخته را جلوی دیگران عملی کند. سعی می کند خیلی مهربان و افتاده و فروتن رفتار کند و به دیگران نشان دهد که عاشق آنان است و رفتار محبت آمیزی از خودش نشان دهد. هر چند که احتمالا این مهربانی صرفا به ظاهر است و نه در واقعیت. تشکر از همراهیتون.
منا مرادي : سلام. وقتتون بخير. خواب ديدم سر كارم هستم . يكي از همكارها با من قهر بود و تو خواب احساس ميكردم خيلي از من بدش مياد ولي اصلا نميدونستم دليل اين قهر و ناراحتي چيه. وقتي ديدم با من قهره منم مثل خودش باهاش رفتار كردم .از فاصله اين اتاق به اون اتاق بلند به هم تيكه مي انداختيم. بعد يكي ديگه شون هم تقريبا با بي محلي اومد يه چيزي روي تخته سياه نوشت كه يادم نيست چي بود. بعد من در يخچال اونجا رو باز كردم يخچال كلا خالي بود و فقط چيزي كه من گذاشته بودم توش بود( ما ازيخچال براي نگهداري مواد ازمايشگاه استفاده ميكنيم نه خوراكي) يه وسيله گذاشته بودم طبقه پايين يخچال كه يخچال رو گلي كرده بود. اونو در اوردم و با دستمال طبقه اي كه گل شده بود رو تميز كردم. ممنون ازتعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مسئله ای در واقعیت بین شما هست و باید این مسائل را حل کنید و نسبت به هم شک هایتان را از بین ببرید. شما نسبت به آنها با سردی برخورد می کنید و در حالی که این کار شما و ناراحتی که به خودتان می دهید چیز مهمی نیست. شما نگرانی هایتان را ازبین می برید. چیزی نیست که واقعا باعث سردی شما شده باشد نگرانیهایتان بی مورد است. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام
خواب دیدم در یک خانه نا آشنا که انگار خانه مادربزرگم بود با تمامی خانواده هستیم که از آسمان شروع به باریدن گِل میکنه و تمامی سرباز ها آماده باش بودن بعد از اون زلزله اومد که مدت زیادی ادامه داشت ولی آسیبی به جایی نزد
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایطی غیر منتظره قرار می گیرید و به فکر سلامت روحی و احساسی و جسمی خانواده تان هستید. مشکلات زیادی در شرف وقوع است و به جای رحمت و برکت سختی های زیادی در راه است و باید شما برای رهایی از سختیها نظم و دیسیپلین داشته باشید. تکان های شدید اجتماعی در راه است که شاید مدتی طولانی ادامه داشته باشد. ولی به خیر خواهد گذشت. تشکر از همراهیتون.
Nika : سلام عزیزم ، امیدوارم در سلامتی کامل باشید، خواب دیدم مادرم میگه حسن ( شوهر سابقم الان ازدواج کرده) رفته بود ارومیه داره برمیگرده بیا بریم خونشون استقبالش، رفتیم دیدم خونشون خیلی فرق کرده وکوچکتر شده و یک ردیف لحاف تشک روهم چیدن کنار دیوار تا سقف روشون یک ملافه سفید کشیدن ویک روحانی رو صندلی نشسته داره صحبت میکنه و همه رو زمین نشستن یهو یه عده خانم مهمون اومد که لباس و تیپ عروسی زده بودن ونقاره میزدن و جلوی روحانی با لباس نیمه برهنه میرقصیدن میگن که اینا فامیلهای زن دومشه، روحانیه هم دیگه صحبتشو قطع میکنه و ناراحت میشه، بعد دیدم توو خونه پدرم نسشتم و حسن دراز کشیده سرشو گذاشته رو پاهام میگه پاشو بریم خونه خودمون زندگیمونو بکنیم میگم توو دیگه ازدواج کردی. الان زنت کجاست میگه اونو ولش کن خبر ندارم مامانم یواشکی میگه بهش زنگ زدن گفتن زنت قهر کرده رفته حسن گفت ولش کنین خواست خودش برمیگرده نخواست هم که هیچ، بعد دیدم شبه و همه مهمونا دمه درخونه پدر حسن نشستیم که اون با قطار از ارومیه برسه، قطار تا دمه درشون اومد و حسن رسید همه رفتن توو خونه روز شده بود من و مامانم دمه در موندیم و حسن رو دیدم که قیافه ش خیلی عوض شده بود. ابروهاش کم پشت شده بود یه کمی دقت کردمو شناختمش و دیدم کمی هم لاغر شده و لاغری گونه هاش معلومه کمی قدش بلند شده بود پیراهن سفید مایل به طوسی تنش بود اصلا محلم نذاشت و رفت توو و درو نیمه باز گذاشت به مامانم گفتم بیا برگردیم بیخودی منو اوردی اینجا، داشتیم برمیگشتیم عمه م هم باما بود رسیدیم کوچه مادرم اینا، دمه در همسایه شون خیس و گل شده بود با عمه م که صحبت میکردیم رفتیم رو گلها بهش گفتم هواپیما اینجا بشینه میره توو گل یکدفعه تا زانو رفتیم توو گل، من اینور و اونور رو نگاه میکردم جاهایی به نظرم سفت بود پامو میذاشتم بالاخره اومدم بیرون و دیدم عمه م تا سینه رفته توو گل دستشو گرفتم و کشیدمش بیرون، دیدم پارکینگ همسایمون دوش هست، گفتم بیا زیر این دوش خودمون رو بشوریم، مامانم گفت بریم توو خونه میشوریم ولی من رفتم زیر دوش دیدم موهام کلفت تر و مشکی تر از توو واقعیته ولی همون اندازه واقعیشه وتونیک بلند سفید با طرح های سبز فسفری استین کوتاه تنمه و شلوار هم نداشتم و زانو به پایینم معلوم بود و باهمون لباس زیر دو ش بودم خودمو شستم ویک لکه گلی هم که رو صورتم بود رو شستم کاملا تمییز شدم. اب خیلی زلال و خاص بود توجهمو جلب میکرد و خوشحال بودم زیر دوش هستم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سلام. احتمال قوی کسی از فامیل همسر سابقتان فوت خواهد کرد و مراسم عزاداری خواهند داشت. همسر سابقتان زیاد زندگی خوبی ندارد و در ظاهر نمی خواهد این را بروز دهد. احساس خود را ابراز نمی کند و کم عقلی کرده یا به چیزی که می خواسته نرسیده. شما به دلائلی درگیر مشکلات آنان خواهید شد و از این بابت برای خودتان دردسر می تراشید. ولی تمام ناراحتی های زندگی شما شسته و از بین خواهد رفت و آبرویتان محفوظ مانده و از شما به نیکی یاد خواهند کرد. عزت و احترامتان بیشتر خواهد شد.
زینب ه : ببخشید الان همزمان دو تا کیس به من معرفی شدن این خواب نشونه ای نمیده که کدومشون برام بهترن؟
فریبا هراتی
: کسی برای شما بهتر است که شما دوستش دارید کفش خودتان نه کسی که به او احساس ندارید.
زینب ه : سلام وقت بخیر سال نو مبارک
من خواب دیدم یه جفت کفش مشکی که تو واقعیت هم دارم پامه و دارم باهاشون تو یه مسیر راه میرم هوا تاریک بود و بارون هم میومد فکر کنم چادرم هم سرم بود جایی که راه میرفتم گل شده بود و کفشم گلی شده بود از چند تا پله بالا رفتم و کفشام رو درآوردم تا گلاش رو پاک کنم همین که کفشام رو درآوردم دیدم توش پر از اب بارونه خلاصه آب بارونا رو از تو کفشم خالی کردم گلای کفشم هم پاک شد از پله که بالا رفتم رفتم تو یه جای ایوون مانند رو یه صندلی نشستم و کفشام رو گذاشتم یه گوشه به خودم میگفتم همین کفشام خوبن فقط کاش چون آب بارون توشون رفته باد نکنن و خراب نشن و بهشون نگاه میکردم من و کفشم سمت راست ایوون بودیم سمت چپ ایوون هم یه مامان و پسر نشسته بودن که تو واقعیت به من معرفی شده بودن اما نه من به اونا توجه داشتم نه اونا به من توجه داشتن
ممنون میشم تعبیرش رو به من بگین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سال نوی شمام مبارک. زندگی شما از سختی و نگرانی بیرون خواهد آمد. مشکلاتتان از بین می روند و در زندگی به ترقی و پیشرفت می رسید. رویکرد منفی تان را از زندگی حذف می کنید و به خودتان فرصت می دهید تا آرامش و آسودگی خیال به ذهنتان راه پیدا کند همانطور که کسی که به شما معرفی شده، سعی می کند که در زندگی به آرامش خاطر برسد. دید شما وسیعتر از قبل خواهد بود. تشکر از همراهیتون.