کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب گم شدن

اگر کسی در خواب دید در جایی است و راه خانه خود را گم کرده، راه دیانت و دین را گم کرده و اگر در شهری غریب راه به جایی نمی برد، سرگردانی در کار و حرفه اوست.

تعبیر خواب گم کردن

اگر همسر و فرزند خود را گم کرده دید، زیان و ضرر به او می رسد. اگر مالی را گم کرده بود، در حرفه اش خسارت خواهد دید.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند گم شد، دلیل که در آن موضع ضایع بماند و قدر او را ندانند. اگر ببیند فرزند یا عیالش گم شد، دلیل زیان خواهد بود. اگر ببیند چیزی از او گم شد، اگر آن چیز به تاویل نیک بود، غم است. اگر بد بود، کارش به نظام شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

269 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فرشته

فرشته : سلام من خواب دیدم که با خانواده ام بدون همسرم در بازار شهر دیگری بودیم و خرید کردیم و من حساب کردم و خیلی شلوغ بود و فروشنده گفت که کارت خود رو بعدا بیایید و بگیرید و من درهمان بازار همسرم را هم دیدم ما رفتیم سمت ماشین، من به خانواده ام گفتم که من با شوهرم میرم کارت و میگیرم و آنها رفتند ولی شوهرم هم با من نیامد و گفت کار داره و من تنها رفتم بعد راه رو گم کردم و هرچی میرفتم اون مغازه رو پیدا نمیکردم، حتی برادرم هم در خواب دیدم و صداش کردم ولی او مرا ندید و دوباره به گشتن ادامه دادم طوریکه ناراحت و ناامید شدم

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۰۴:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستیدو به انتخاب های مختلف پیش رویتان نگاه می کنید و می خواهید شرایط زندگی تان را تااندازه ای عوض کنید. اما شما نگرشتان را نسبت به اهدافتان گم می کنید و احساس می کنید همه چیز به ضرر شما پیش می رود. مسیر زندگی تان را گم می کنید. تلاش می کنید که حمایت همسرتان را جذب کرده و به او تکیه کنید. سعی می کنید خودتان را با او سازگار کنید ولی به نظرتان می رسد که او به شما توجهی نمی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۵:۵۵
کوثر

کوثر : چند ماه پیش خواب دیدم رفتم خونه خواهرم بعد برگشتنی تو راه گمشدم خیلی سر گردون شدم بعد کسی که دوسش دارم بهم زنگ زد بهم آدرس داد و با عکس نشون داد بعد گفت نمیخواد تو بمون من میام میبرمت ....(ی چند ماهه که ارتباط ندارم و ازهم جدا شدیم) ممنون

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۲۳:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساستان این است که به خاطر بعضی مسائل هیچ کسی نمی تواند شما را به خوبی کسی که دوستش دارید درکتان کند حتی خواهرتان. ولی احتمال دارد او خودش از رفتنش پشیمان شود و دوباره به شما برگردد. ضمن اینکه او می گوید که اگر بخواهد بیاید خودش می آید و شما نباید دنبال او بروید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۷:۱۵
کوثر

کوثر : سلام
چند ماه پیش خواب دیدم رفتم خونه خواهرم بعد برگشتنی تو راه گمشدم خیلی سر گردون شدم بعد کسی که دوسش دارم بهم زنگ زد بهم آدرس داد و با عکس نشون داد بعد گفت نمیخواد تو بمون من میام میبرمت ....(ی چند ماهه که ارتباط ندارم و ازهم جدا شدیم) ممنون

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۲:۳۴
کوثر

کوثر : سلام
دیروز منو دوستام قرار داشتیم ولی یکی از بچه ها نیومد و منو اونیکی دوستم رفتیم سر قرار ظهر که برگشتم خواب دیدم همون دوستم که نیومد رو دیدم که قرار داریم باهم و باهم سوار اتوبوس شدیم ولی چند خیابون که رد شدیم اون پیاده شد منو تنها گذاشت منم هر چی صداش کردم جوابمو نداد بعد انگار کیفشو جا گذاشته بود برداشتمش بعد انگار شب شد و نمیدونستم اتوبوس داره کجا می‌ره انگار از مسیر که میشناسم خارج شد و شب شد منم داشتم با حالت ترس و سرگرونی بلند حرف میزدم که ی دختری بهم گفت نترس من بهت کمک میکنم منو برد خونشون انگار اونجا عروسی بود بهش گفتم باید برم خونمون برام آژانس بگیر اونم برام آژانس گرفت سوار که شدم چند خیابون که حرکت کرد خیابون رو شناختم و بهش آدرس خونه داداشمو دادم تو راه که میخواستم بهش پول بدم متوجه شدم کیفمو جا گذاشتم (کیفم ی وره مشکی گوشیم هم توش بود)کیف دوستم دستم بود بازش کردم توش پول بود بهش دادم و منو دم در پیاده کرد دم در داداشمو دردم بهم گفت دستام ضعیف شده ببین چطوری میلزره بعد رفتم تو خونه زن داداشم و دیدم چادر نماز سرشه بهش گفتم کیفم جامونده به پسرت بگو بیا بریم بیارمیش بهش گفت ن دیگه گوشیتو میبرن فراموشش کن و من داشتم اصرار میکردم و بهش میگفتم اون پیش اون دختره هست ببخشید خیلی جزئیات داشت ممنون ...

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۷:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی که در بیداری به قرار شما نیامد، احتمالا کاری می کند که شما احساس سرگردانی و نگرانی کنید و رابطه اش را با شما مدتی قطع می کند. یا شاید او با این رفتارش موجب شود که شما خواسته ناخواسته ارتباطتان را با او قطع کنید. برادرتان هم احساس می کند که به هویت او حمله شده و ارتباطش با کسی قطع می شود. اما از جهتی هم چون در بیداری این دوستتان به سر قرار نیامده، شاید خوابتان تصویر ذهنی شما از وقایعی که در بیداری رخ داده باشد و در این صورت خوابتان باطل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۵۵:۴۹
Mahsano

Mahsano : خواب دیدم با دخترعمه م تو ی مغازه نشستیم که صاحب مغازه دوس پسرشه و از دخترعمم قسمت کرم میپرسم اونم یکی میذاره تو پلاستسک و میگه ببر حالا درست میکنیم قیمتو
وقتی دارم میام بیرون میبینم دو نفر نشستن روبرو هم و مثل دیوونه ها میخندن از دوس پسرش میپرسم اینا کین میگه نمیدونی؟ اینا دخترایی هستن ک نیاز دارن ولی این شکلی هستن ( مثل پسرا بودن) بعد اومدم بیرون تو خیابون داشتم راه میرفتم اولش مسیر برام اشنا بود بعد هرچی میرفتم راهو نمیشناختم رسیدم ب ی جای راهرو مانند درو باز کردم از بین ی عده رد شدم و رفتم بیرون ی جای قشنگ مث اتوبان دوطرف درخت ی اقایی داشت رد میشد ازش پرسیدم اینجا کجاست خندیدگفت من نمیدونم از ی راننده پرسیدم اقا اینجا شاهیه؟ گفت نه نمیدونم اینجا کجاست
دوباره برگشتم همون مسیرو و رفتم تو راهرو دیدم کلی زن ک پوست رو تنشون نیس و برهنه ن و ماهیچه هاشون پیداس و خون میچکه ازشون دارن میرقصن با ترس خودمو جمع کردم از بینشون رد شدم ک بهشون نخورم راهمو ک میرفتم باز دیدم ی عده زن یکجا جمع شدن چادری بودن تو ی جای دخمه مانند ک میره زیر زمین از یکی پرسیدم اینجا چ خبره گفت ما همه داریم میمیریم از سرما گفتم چی میگی مگه میشه؟ رفتم تو و دیدم ی عده زن ک انگار تو کارشون سرگردونن دور هم هستن و اینطرف و اونطرف میرن ی در بود بازش کردم پشت در برف بود و یخ ی دختر اونجا بود گفام تو اینجا چکار مکنی گفت من دارم میمیرم گفتم دیوونه شدی بیا بیرون از اینجا دستشو گرفتم و بزوز اوردمش بالا و برگشتم راهمو تو راه ب ی پسر بچه برخوردم بازی میکرد میخندید ی جایی مث خرابه بود از اونم پرسیدم انجا کجاست جواب داد نمیدونم باخودم میگفتم مگه چند تا راهه ک من گم شدم دوتاس دیگه بالاخره پیدا میکنم از کجا اومدم اینجا و برمیگردم همونجا ک بودم

پاسخ
لینک۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۱:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید شخصیتی زیبا از خودتان به دیگران نشان دهید و به خاطر این، از دوستتان راهنمایی می گیرید که چطور می توانید وجهه ای پیدا کنید که روحتان به نظر زیباتر بیاید. بنا به نصایح دوستتان رفتار می کنید و شخصیت خودتان را دست کم می گیرید و این برای شما دردسرساز می شود. بنابر صایح دوستتان، در زندگی تان به اخلاق های مختلف مردم نگاه می کنید و آنها را با خودتان مقایسه می کنید. شاید در ابتدا فکر کنید که شما از همه سرتر و عاقلتر به نظر می ایید اما اگر فقط به این مسئله فکر کنید ( فخر فروشی) و به این فکر نکنید که واقعا کاری برای مشکلات مردم انجام دهید، خودتان هم به بیراهه کشیده می شوید. در مسیر زندگی بسیاری از مسائل پیش می آیند که آدم گاهی نمی داند راه راست کدام است و چطور باید فکر کند و خیلی ها هستند که ساده لوح هستند و به خاطر این سادگی شان تحت فشار و استرس زیاد قرار دارند و غصه می خورند. شما نمی خواهید اینطور باشید. عده ای هم هستند که عشقی به آنان داده نمی شود و همه با سردی و بی تفاوتی با آنان رفتار می کنند و شما نمی خواهید آنگونه زندگی کنید. شما سعی می کنید که کسی را راهنمایی کنید و در این دنیای بی رحم، راه درست را پیدا کنید. شما ترجیح می دهید همان آدمی شوید که از اول بودید و شخصیت خودتان را دست کم نگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۴:۰۵
Neda

Neda : سلام
دیشب خواب دیدم یه جایی بودم پر ازسنگ و صخره اطراف صخره ها درختم بود منظره قشنگی بود کلا.لای سنگ و صخره ها کسی که قبلا باهاش آشنا شدم به قصد ازدواج رو میدیدم اصلا حواسش بهم نبود(ماقرار بود عقد کنیم که نشد بهم خورد)همش میخواستم منو ببینه بهم توجه کنه ولی اصلا حواسش بهم نبود.بعد گمش کردم هی دنبالش میگشتم ولی کلا گم شد،تو عالم واقعیت هیچ علاقه ای به ایشون ندارم بهم بی احترامی کردن ولی تو خواب خسته شدم از بس دنبالشون گشتم

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما انگیزه های بالا و جاه طلبی ها و امیدهایی دارید و می خواهید به این اهداف بالایی که برای خودتان در نظر گرفته اید برسید. کسی که قبلا با او در ارتباط بودید شخصیتی سفت و سخت و غیر قابل نفوذ دارد و ارتباط با او کار راحتی نیست. شما با او نمی توانستید شاد و هماهنگ باشید. ضمیر ناخودآگاه شما شرایط گذشته را تحلیل می کند و می خواهد کشمکش های درونی ذهنتان را حل و فصل کند بنابراین خوابش را می بینید. ذهن شما دنبال یک روشنگری روحی برای خودش است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۱:۳۲
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیزم امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید
من خواب دیدم برای شرکت در کنگره علمی رفتم همدان همراهم برادرم و خانومش هم اومدن و رفتیم خونه دوستم موندیم روزاول کنگره به موقع رسیدم و آزمون گرفتن گفتن هر سه روز کنگره اول و اخرش آزمون برگزارمیشه بعدش برگشتم خونه دوستم روز بعدش دوستم از در اومد با یه خانم خوش هیکل و قدبلند و جوان و خوشگل ،بهم گفت امکان نداره بشناسیش دقت کردم دیدم دخترخاله شه که تو خوابم کلاعوض شده بود ومانتو رنگ ابی روشن تنش بود گفتم وای نفیسه تویی!!نشناختمت و بغلش کردم و بلندش کردم چن دور چرخیدیم با هم بعدش مشغول ناهارو اماده کردن غذاشدن منم ساعتو دیدم با خودم گفتم هنوزساعت یک ظهرهست و دیرنمیشه براکنگره حالا ناهارخوردم بعد میرم که دیدم ساعت یک و نیم شده و یادم افتاد ساعت یک ازمون میگیرن با عجله و هول پاشدم برم جایی مثل گاراژهای بزرگ قدیمی بود ومن ماشینمو پیدا نکردم برادرم سررسید و گفت همینه دیگه به ادم گوش نمیدی ماشینتو هرجایی میزاری بعد از دور ماشینمو دیدم دیگه خوشحال شدم برادرم رفت و من رفتم طرف ماشین بازم گم شدم که یه اقایی شادو خندان بهم رسید که کمکم کنه متوجه شدم منظوردیگه ای داره ازش دورشدمو با گریه دنبال ماشبنم میگشتم دو تا در کنارهم رو دیدم دوتاشو باز کردم هردو توالت بود و تمیزبازم به گشتن ادامه دادم دیدم همسرسابقم از ناراحتی و مشکل من شاد و خندانه و انگار میگفت به من گوش ندادی دیدی گرفتاری که من بیدارشدم
ببخشیدخوابم طولانی شد فریبای عزیزم میبوسمت

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. شما با چالشی مواجه خواهید شد و شرایط برایتان به سمت منفی پیش خواهد رفت. شما باید خودتان را اثبات کنید و نشان دهید که می توانید بهره ورتر و مفید تر باشی و باید یاد بگیرید که تمام نقاط ضعف و قوت خودتان را قبول کنید و با توجه به نقاط ضعف و قوتتان، برای کارتان برنامه ریزی کنید. اما شما بی خیالی می کنید و برای رسیدن به اهدافتان یک سری مسائل را اصلا حساب نمی کنید. خوابتان می گوید که برای یک موقعیت یا چالش در زندگی تان آماده نیستید و نمی توانید زندگی تان را به خوبی کنترل کنید.شما توانایی پیدا کردن جایگاهتان رادر زندگی ندارید و یا اینکه خواب تان ممکن است بازتابی از زندگی پر مشغله ی شما باشد و اینکه به اندازه ی کافی وقت ندارید. موانعی سر راه شما وجود دارد که باید به آن غلبه کنید. باید استقامت کنید و سخت بکوشید و به خاطر موفق شدن و رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید. شما نباید همه چیز را سطحی و سر سری بگیرید. یا با دیدن یک هدف جدید اهداف قبلیتان را فراموش کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۹:۵۰
Rza

Rza : با سلام
دوست دخترم خواب دیده.... من واو ..با مامان و خالهم رفته بودیم بیرون همینجوری پیاده دور میزدیم بعدش گفتن بریم یه کافه ای جایی بشینیم .من گفتم ما میریم نماز میخونیم بعدش میایم همون نزدیکیا یه مسجد بودمن میگفتم بیا سمت مردونه خانمم گفت اجازه ندارم که
ولی درو باز کردم دیدم همه قاطی نشستن
رفتیم تو داشتیم نماز میخوندیم
یه خانومه پیری اونجا بودش که کنار خانمم فوت شد بعد یهو انگار مراسم گرفتن براش
در حین کمک کردن منو گم کردم
ممنون میشم جواب بدید

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما همگی می خواهید که با آرامش و کم کم روی هم شناخت کافی پیدا کنید و روابط دوستانه تان را قویتر کنید. شما ترجیح می دهید که کارتان را به خدای بزرگ واگذار کنید و نتیجه اش را به او بسپارید. اینکه همه قاطی نشسته اند به این موضوع اشاره می کند که همه برای رسیدن به خواسته های خودشان بدون فکر و تعمق راجع به اینکه چه کاری اصولی هست یا نیست، فقط دست به دامن خداوند می شوند که حاجتشان را بگیرند و فوت شدن خانم پیر به نابسامانی دنیا اشاره می کند. کارها به گونه ای که شما آرزویش را دارید پیش نخواهد رفت و ممکن است شما درک متقابلی از هم پیدا نکنید. این خواب هشداری به شماست که قبل از اینکه عاشق هم شوید، اول سعی کنید که همدیگر را خوب بشناسید و اگر در همه چیز به توافق رسیدید، عاشق هم باشید تا خدای نکرده روحتان ضربه نخورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵:۲۳
Shantia

Shantia : سلام
وقت شما بخیر
من خواب دیدم با مادر و پدر و خواهرم کوچکم در حال پیاده رفتن به کربلا هستیم. افراد زیاد دیگری هم در همین راه در حال حرکت بودند. ناگهان در یک اتفاق که یادم نمی آید خواهرم گم شد. ما همه جا را به دنبال او گشتیم ولی او را پیدا نکردیم. دو روز گذشت و ما او را پیدا نکردیم. مادرم می گفت ما قبلا هم او را گم کرده ایم ولی دوباره پیدا کردیم حتما این بار هم پیدا می شود. یک نفر به پدرم زنگ زد و گفت که ۱۰ نفر دیگر هم به جز خواهرم هم گم شده اند. در یک جایی شبیه ایست بازرسی ما عمه ام را دیدیم که جزو مامورهای بازرسی بود. من تا او را دیدم شروع به گریه کردم و ماجرا را برای او تعریف کردم و یک جوری خودم را مقصر میدانستم که خواهرم گم شده.
ممنون می شوم تعبیر این خواب را بگوئید.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۹:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهر شما در دلش با شما اختلاف عقیده دارد و احساس می کند که شما او را در حد و اندازه ی خودتان باور و قبول ندارید و به دنبال تعادل و برابری با شماست. او می خواهد بگوید که اندازه شما ظرفیت و خرد دارد و احتمالا فکر می کند که شما او را بچه می دانید و درکش نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۴:۴۴
termeh

termeh : سلام خانم هراتی.
خواب دیدم یه جایی مثل حیاط یه حرم بودم یه دختربچه تقریبا 2 ساله ای گم شده بود و گریه می کرد و هیچ کسی نمیتونست ارومش کنه من رفتم بغلش کردم و بردمش یه جایی مثل یه اتاق بود درش رو باز کردم یه اخوندی با عمامه سیاه نشسته بود پشت یه میزی با خودم گفتم این سید هست اگه براش دعا کنه اروم میشه. رفتم پیش اون سید و گفتم براش دعا کنه دست گذاشت رو سرش و دعا کرد و یه پولی هم برای صدقه خودش کنار گذاشت. بچه که تو بغلم بود کلا اروم شد.
با تشکر.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای انجام کاری در امور مالی تان تا اندازه ای نگران می شوید و نمی دانید که با پولتان چه کار کنید و این سرمایه نو رسیده را چطور به کار بزنید که حرام نشود. متوسل به یکی از ائمه ع می شوید و خداوند نگرانی های شما را برطرف خواهد کرد و مشکلات مالی تان ختم به خیر می شود. برای پیشرفت در کارتان و رسیدن به موفقیت و همینطور رسیدن به شرایط مالی مناسب باید حتما صدقه بدهید! روایت است که هر جا که دستتان کوتاه شده و به ضرر رسیدید یا فقر شما را تهدید می کرد صدقه بدهید حتی اگر دستتان تنگ است چون این کار شما را غنی خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۹:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.