تعبیر خواب گوشت
دیدن گوشت در خواب مال و ثروت است . اگر از حیوان حلال گوشت باشد، ثروت از راه حلال به دست می آید و اگر از حرام گوشت باشد، از راه حرام کسب ثروت می شود. خوردن گوشت پخته، رسیدن سود بیشتر است. خوردن گوشت خام، غم خوردن است. خریدن و فروختن گوشت، غم و اندوه و بلا و فتنه تعبیر شده است. خوردن و دیدن گوشت گوسفند، غنیمت و نعمت است.
اگر ببینید گوشت شتر دارید یا گوشت شتر را می خواهید بخورید، میراثی به شما می رسد که انتظارش را ندارید. گوشت گاو نعمت و فراخی معیشت است. گوشت خرگوش را نیز میراث از یک زن تعبیر کرده اند. اگر در خواب ببینید که گوشت بز لاغری را می خورید، یا دارید و نمی خورید، مال فقیر و یتیمی را با پستی به چنگ می آورید و بهره می برید.
اگر در خواب ببینید که گوشت خروس می خورید، از مردی شجاع و نام آور متمتع می شوید و از او نعمت می یابید. خوردن گوشت پخته اسب، رسیدن سود از جانب بزرگی است.
اگر کسی خواب دید که گوشت خشک کرده می خورد، مالی را به زحمت به دست می آورد و از آن سود چندانی نیز نخواهد دید.
تعبیر خواب گوشت شانه حیوان
داشتن گوشت شانه حیوان حلال گوشت، نشانه خیر و برکت است. اگر در هنگام بریدن گوشت، فسادی در داخل آن مشاهده کنید، کسی در پنهانی سرگرم نقشه کشیدن است تا به شما زیان برساند. اگر فساد و سیاهی بود و بوی بد از آن استشمام می شد، زیان به آن سامان خواهد رسید.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن شانه حیوان، دلیل وزن باشد، اگر ببیند گوشت شانه باز کرد و رگ ها دید، دلیل که در آن سال باران بسیار باشد. اگر ببیند که در آن شانه سیاهی بسیار بود، دلیل که در آن سال بلا بسیار خواهد بود.
تعبیر خواب گوشت انسان
حضرت دانیال (ع) میفرمایند: اگر در خواب ببینی گوشت بدن خودت را میخوری، تعبیرش این است که پشت سر افراد خانه خودت غیبت خواهی کرد.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی گوشت ران خودت را میخوری، به اندازه آن از اموال خودت مصرف میکنی.
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر ببینی از گوشت بدن خودت بریده و جلوی پرندهای انداختهای، چیزی از مال و دارایی خودت را به کسی میبخشی.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی پرندهای تکهای از گوشت بدن تو را کنده و ربوده است، یـعـنـی قسمتی از مال و اموال تو را به زور میگیرند، ابراهیم کرمانی نیز میگوید: تعبیرش این است که مال و اموال تو را به زور میگیرند.
ابن سیرین میگوید: اگر ببینی پهلوی تو قرمز و سرخ شده و تکهای گوشت خونآلود از آن افتاده است، زن تو به طور ناگهانی سقط جنین میشود.
تعبیر خواب گوشت سگ
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی گوشت سگ میخوری، تعبیرش این است که دشمن خود را با یکی دیگر از دشمنانت شکست میدهی، ابراهیم کرمانی نیز میگوید: تعبیرش این است که بر دشمن پیروز میشوی.
تعبیر خواب گوشت مار
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی گوشت مار میخوری، تعبیرش پادشاهی میباشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : باسلام و درود خانم هراتی عزیز و عرض ادب
. ممنون از تعبیرتون . لطفا این پست غیر قابل نمایش شود.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که سردی روابط دیگران با خودتان را موشکافی و پردازش کنید و به تجزیه و تحلیل آن بپردازید. شما می خواهید که خردمندانه و با شور و شوق و اصیل و نجیب رفتار کنید و از خودتان و خانواده تان حمایت کنید. شخصیتی مغرور و شاد و با نشاط از خودتان بروز خواهید داد. شما می خواهید که قوی و مستقل و خودمختار باشید و نشان دهید که از پس کارهایتان به خوبی بر می آیید. می خواهید که انرژی و نشاط بیشتری به زندگی تان وارد کنید ولی نمی دانید چگونه... اما گشایش کار خواهید یافت و تقدیر این انرژی را به شما خواهد داد. کسی سعی می کند که از زندگی شما سر در بیاورد و حسابی به عمق زندگی شما نفوذ کرده و از آن با خبر شود. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام خواب دیدم باردارم (مثل واقعیت) رفتم لباس بخرم اول ی لباس مشکی پوشیده با یقه باز و ی سری طرح طلایی روی اون و بعد ی لباس قررمز هندی تنم کردم تو تن خیلی خوب بودن با وجود بارداری خوش ترکیب ولی رنگش بهم نمیومد با خودم گفتم اگ قرمزه رو بنفشش و بگیرم خوبه گفتم بعدا با همسرم میام. رفتم خونه مادربزرگ همسرم گوشت گذاشته بود بخورم میل نداشتم به اصرار خوردم ولی انتهاش گوشتهای مرغ خام بود گفتن تکه تکه کن ببر خونه منم علیرغم میلم این کار و کردم احساس کردم برادرشوهرم داره میاد من و دارن میفرستن که راحت تر باشن من ی کیسه گوشت قرمز رو برداشتم تو تاریکی رفتم تو راه میگفتم این همسرم نمیگه زن باردار و شب تو این خاکها تنها نفرستم بعد انگار ملکی از جانب خانواده همسرم به نامم شده باشه میگفتم چ فایده ملکی که ن میشه بفروشی ن اختیاری داری واسش دیدم نزدیکای اتاق گربه س چون میترسیدم گوشت و انداختم بعد گفتم حیفه برداشتم اما دیدم دم در هم ی گربه بود که من و دید بلند شد منم گوشت و تکه تکه انداختم بعد ی سگ و راسو هم اومدن من دیدم با دست طول میکشه این گوشتها رو تیکه کنم با دندون تیکه میکردم مینداختم بیشتر ترجیح میدادم سگه بخوره آخرم یه تیکه از دهنم دادم به اونا اومدم تو اتاق بعد با پسر دوسالم بازی میکردم همسرم اومد اونم بقیه گوشتهای سفید دستش بود این دفعه پرنده ها پشت در منتظر بودن تا همسرم در و باز کنه بیان تو ولی همسرم بهشون گوشتی نداد انگار منم از ترس با پسرم رفتم تو ی اتاق دیگ در و بستم ولی دیدم اونجا دو سه تا اردک و دوتا پرنده دیگ هم بود انگار اردکا میخندیدن پسرمم خوشحال بود بعد برادرشوهرم زنگ زد که همسرم بره دنبالش ولی من گفتم حق نداری مارو تو این وضعیت تنها بزاری میخواست همون موقع با ما بیاد
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید تصویر جدیدی از خودتان به خانواده تان ارائه دهید و رفتارتان را عوض کنید. اول فکر می کنید که نشان دهید که از آنها کینه به دل گرفته اید و به ایشان بدبین هستید و شخصیت موفقی دارید. ولی بعد فکر می کنید که عصبانیتتان را بشدت بروز دهید و افراطی رفتار کنید ولی با فکر می کنید که اگر تظاهر به مهربانی و خوشرفتار بودن بکنید شاید به نفعتان باشد. می خواهید با همسرتان در این مورد مشورت کنید. خانواده ی همسرتان با شما با سردی رفتار می کنند و شما از این بابت ناراحت هستید. شما با این سردی روابطی که نسبت به شما بروز می دهند غصه می خورید و از همسرتان ناراحت هستید که اجازه می دهد با شما اینطور رفتار شود. شما می خواهید با آدمهای خودخواه زندگی تان و یا کسانی که از اصلاح و خوب شدنشان ناامید هستید و از ایشان بدتان می آید، با سردی رفتار کنید. شما مشکلاتی برای رسیدن به اهدافتان دارید و اماده نیستید که به تنهایی از خودتان دفاع کنید. همسرتان هم می ترسد که با خانواده اش بد رفتاری کند و نمی خواهد که علیه آرمانها و اهدافی که در زندگی داشته قدم بردارد. شما اول سعی می کنید قهر کنید ولی بعد فکر می کنید که بهتر است نشان دهید که تطبیق پذیر و انعطاف پذیر هستید و با همه ی مردم می توانید کنار بیایید و می خواهید که خودتان را الکی شاد و خوش نشان دهید. اما دوست ندارید که همسرتان از خانواده اش تبعیت کند. تشکر از همراهیتون.
Amirmahdi : سلام خانم هراتی عزیز ، انشاءالله همیشه سالم و تندرست باشید .
خواب دیدم با اتوبوس یا مینی بوس از جایی رد می شدیم که کنار جاده و در آلاچیق چوبی آقایی گوشت گوسفندی را تیکه های بزرگ خرد کرده بود و می فروخت گوشتها قرمز و بزرگ بودند(گوشت تلخم ران شاید بود ، گوشت بزرگ روی استخوان و...) و من هم دلم میخواست همه را بخرم که متوجه شدم که یک خانم میان سالی هم گوشت میخواد و من نمی توانم همه را بردارم و باید نصف کنیم البته اون خانم به گوشت ایراد می گرفت و می گفت از کجا بدونم گوشت سالم است و بیماری ، مسمومیت ، ... ندارد و من تو دلم میگفتم ای کاش نخرد و من همه را بخرم و با خود ببرم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور شما دوست عزیز. شما باید برای سلامتی خودتان و خانواده تان به اندازه ی وسعتان حتما حتما بگویید گوسفند یا مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. خداوند از شما می خواهد که برای دفع قضا بلا قطعا صدقه بدهید تا امنیت شما و خانواده تان محفوظ باشد. در این کار اصلا کوتاهی و یا خست به خرج ندهید. تشکر از همراهیتون.
Farham : سلام شبتون خوش
دوشب پیش خواب دیدم توی یه قصابی هستم ، داره برام گوشت گوساله تمیز میکنه ، یه استخوان بزرگ قلم رو از گوشت جدا میکنه ، ولی کلی گوشت رو استخوان مونده ، قصابه یه پوست کن بهمن میده که گوشتای روی استخوان رو جدا کنم ، منم یکبار امتحان میکنم ولی گوشت همراه با یه قسمت استخوان جدا میشه ، منم منصرف میشم ،
بعدا دیدم تو خونه هستم و دارم گوشتا رو خرد میکنم ، همسرم هم میگه که استخوان رو جدا بذار بدیم به مامانم ، منم بهش میگم نه اینو خودمون برداریم ، بعدا برای مامانت میخریم که از خواب بیدارشدم، نزدیکی صبح بودبعد از اذان...خیلی نگرانم لطفا تعبیرشو زود برام بفرستید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در راه رسیدن به اهدافتان، با موانع و دلسردی هایی روبرو خواهید شد و احساسات خامی از خودتان بروز خواهید داد. حتی ممکن است تشویق شوید که رفتارهای غیر اخلاقی از خودتان نشان دهید و خشم و خصومتتان را ابراز کنید. اما خیلی زود متوجه می شوید که شما بی رحم نیستید و نمی توانید هنگام عصبانیت قساوت قلب از خودتان نشان دهید. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و مسائل و مشکلاتی که باعث ناراحتی تان شده اند را درست پردازش کنید و به جزء جزء آن فکر کنید و مشکلات را تحلیل کنید. شما نقاط قوت خودتان و رازهای خانوادگی یا فرهنگی تان را کشف می کنید و یا به نقطه ضعف هایی که در خط فکری تان وجود دارد پی می برید. شما به سمت یه موقعیت خاص، توجه فوری می کنید و شاید خانمتان بخواهد که این مسائل را با مادر او در میان بگذارید. اما شما می خواهید که خودتان مشکلاتتان را حل کنید. برای دفع ناراحتی و جلوگیری از خشم تان صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
farnaz249 : سلام،نامزدم بهم گفت خواب دیدم یک گوشت قرمز فربه گوسفندی خوب دارم خرد میکنم .بعد دوتا خواهرم میگن برو از نانوایی یک فلاسک آبجوش بخر بیار برای چای .رفتم و یک پول سکه ای بردم بدم آبجوش.پول دادم آبجوش برام ریخت داخل فلاسک گذاشت بالا دستگاه اومدم بردارم دستم نرسید ریخت روصورت مردی که تو صف نان بود ولی چیزیش نشد کلی عذر خواهی کردم باز یکی دیگه به صاحب نانوا گفتم از سماورش بهم داد که بعد پولشو بهش بدم.ممنون میشم براش تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما از سردی روابط اش با کسی که بی خرد و کم عقل است ( احتمالا در محیط کار) و دلائل این سردی روابط برای خواهران یا خانواده اش صحبت می کند و خواهران او می خواهند که او احساساتش را کنترل کند و روابط را زنده نگه دارد و با آن شخص قهر نکند بلکه سعی کند که دوستی با او را قویتر کند. نامزد شما علیرغم میل باطنی اش سعی می کند که از خودش کمی مایه بگذارد و قدم پیش بگذارد تا شاید این رابطه را کمی حفظ کند ولی اولش به او استرس دست می دهد و کمی تندخویی می کند. اما سعی می کند که روی احساساتش کنترل داشته باشد و عصبانیت خودش را بروز ندهد. تشکر از همراهیتون.
مهتاب : سلام
خواب دیدم که یک لاشه یا شقه گوسفند را به محل کار دوست مرحومم (ایشان در زمان حیات کارخانه دار بودند) بردم تا به او بفروشم ( کار من هم اداری است ونمیدانم چرا این خواب را دیدم )و از او میخواهم که آنرا وزن کنند او بمن میگوید نیاز نیست هر چه خودت بگویی ولی با اصرار من به یکی از کارکنانش محول میکند و در زمان توزین خودم حضور دارشتم و میبینم که کارمند ایشان وزن را چند کیلو کمتر اعلام میکند من به دوست مرحومم اعتراض میکنم ولی او بجای اینکه وزن را بگوید و در قیمت ضرب کند فقط یک قیمت کل اعلام میکند که درخواب تصور میکنم که میخواهد مساله را مخدوش کند در حالیکه در زمانی که زنده بود همیشه میخواست منفعت به من برساند (البته توانایی تعبیر خواب هم داشت) و تعجب میکنم که چرا ایشان را خواب دیدم لطفا تعبیر آنرا بفرمایید چیست. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به دوست مرحومتان ( روحش شاد) بگویید که بر نفس اماره تان فائق شده اید و دیگر ساده و دنباله رو و مطیع (چشم و گوش بسته) نیستید که بخواهید از جماعت تبعیت کنید. شما می خواهید برای شما اعتبار بالایی قائل باشد و شما را تصدیق کند که روح بزرگی دارید. اما چون شما می خواهید که دقیقا او به شما بگوید که چقدر برایتان از لحاظ معنوی اعتبار قائل است، او ملاک این اعتبار گذاری را با توجه به اندازه ای که برای این اعتبار نفسانی قیاس شده است، واگذار می کند و شما هنوز کاملا از لحاظ معنوی 100 درصد قوی نیستید. در کل خوابتان به شما می گوید که دوست مرحومتان برای سطح معنویت در شما اعتبار بالایی قائل است ولی هنوز باید روی خودتان کار کنید و قدرت های معنوی و خردمندی تان را ارتقا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخير خداقوت،ديشب خواب ديدم كه در طبقه زير همكف خانه اي حياط دار و پرنور(ناشناس)زندگي ميكنم كه چند طبقه ديگر هم اونجاست وتصميم به خواندن زبان انگليسي دارم و خانومي در اونجا خيلي منو تشويقم رد كه زبان رو اصولي يلدبگيرم، و در صحنه اي يادمه كه خانمي كه همكارمه و در زندگي (قبلي با همسرم خيلي موش دووند)بهم ميگه كه فلاني(همسر سابقم كه به دليل خيانت از هم جدا شديم و با يه زن شوهر دار و بچه دار كه اون هم جدا شد و با هم زندگي مي كنند در حال حاضر) در اين ساختمان با زن و بچش زندگي مي كنه(در واقع اين اقا از خودش فعلا بچه اي نداره)كه من اهميت ندادم و مشغول بريدن گوشت مرغي شدم كه سعي مي كردم با دقت همه گوشتهاي چسبيده به استخون رو ببرم و چون گوشتها ريز ريز بود اونا رو مي كندم و ميدادم بچه اي كه در اون اطراف بود بصورت خام ميخورد،وفكر ميكردم چقدر خوب كه اينطوري اين گوشتا داره استفاده ميشه كه يه دفعه ديدم همسر سابقم با يه خانوم (كه تاحالا نديده بودمش و انگار توخوابم زنش بود)و با يه بچه سه چهار ساله اومدن و بچه خيلي سرش بزرگ بود ، و همش ميخواست بچشو به من نشون بده و سر صحبت رو با من باز كنه ومنم كه اصلا حال و حوصلشو نداشتم و نميخواستم ببينمش به زور براي حفظ ظاهر خيلي عادي شروع به احوالپرسي كردم و بعد هم مشغول كار خودم شدم فقط يه صحنه يك آن به صورت خانومش نگاه كردم كه چه شكليه و پيش خودم گفتم من كه از اين زيباترم و مشغول كار خودم شدم كه بريدن گوشت مرغ بود كه يه طرفش گوشتش كم بودوبا دقت زياد ميخواستم همهً گوشتاروجدا كنم ولي طرف ديگه يه تيكه گوشت بزرگ از اون رو بريدم وخوشحال بودم كه يه تيكه گوشت بزرگ داره و انگار بتزعم زير اونم گوشت داشت، ممنون ميشم اگر تعبيري داره برام تعبير بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در پس زمینه ی ذهنتان به این فکر می کنید که عاقلانه است اگر بتوانید مردم را بهتر بشناسید و افکارشان را بیشتر درک کنید. شما نگرانی ها و ترس هایی دارید که می خواهید این ترس ها را ریز ریز پردازش و تحلیل کنید و دلیلشان را درک کنید. از نظر شما بعضی از کارهاست که باعث می شود روابط بین مردم سرد شود و کم کم کارشان به جدایی و دوری بیانجامد. بچه ی همسر دوم شوهر سابقتان فکرش خیلی مشغول است و احساس آرامش ندارد. او تمام مدت فکر می کند و شاید رفتار بد همسر سابقتان را با مادرش می بیند که اینطور فکرش مشغول است. شما با وجودی که زیباتر و مهربانتر از همسر دوم شوهرتان هستید به این فکر می کنید که عاملی که باعث شد همسرتان او را به جای شما انتخاب کند چیست. در نهایت از اینکه از او جدا شدید احساس آرامش بیشتری می کنید و به کلیت و نتیجه گیری بهتری می رسید. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام
خواب دیدم برادرم تو سن نه ده سالگیشه و دراز کشیده انگار کمی مریض احواله، بعد مدیر عامل شرکت من اومد دستش و گذاشت رو گلوی برادرم فشار داد و گفت چرا ضعیفه این؟ و انگار که داشت برادرم و خفه میکرد و برادرم میخواست نشون بده که قوی هست و در مقابل فشار اون ، بدنش و فشار میداد بالا که پاشه،بعد مدیر عامل من تن برادرم و باز کرد و گوشت تن برادرم دیده میشد ،انگار از دهنش بازش کرده بود و بررسیش میکرد و یه تیکه کوچولو از گوشتش و برید و برد که بده ازمایش تا ببینه چرا برادرم ضعیفه، بهد برادرم و دیدم و رفتم پیشش نشستم و نازش کردم و دیدم یه چشمم رنگش روشن شده در اثر فشاری که داده به خودش تا خفه نشه.
برادرم در واقهیت ۳۱ سالشه و مریض هم نیس.
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما در مقابل مدیر عاملش ناپخته و خام رفتار می کند و اعتماد به نفسش کم است و بنابراین مدیر عامل او از او سو استفاده می کند و اجازه نمی دهد که برادرتان احساس قدرت کند. او جوری با برادرتان حرف می زند که برادرتان شجاعت پاسخگویی به او را ندارد و حرفش را در گلویش خفه می کند و احساسش را سرکوب می کند. مدیر عامل برادرتان با رفتار تند خودش نسبت به برادرتان با او با سردی رفتار می کند و می داند که برادرتان قدرت دفاع از خودش را ندارد چون می ترسد که کارش را از دست بدهد. تشکر از همراهیتون.
Niloo : سلام.خواب دیدم یک پسرچشم و ابرو مشکی که نمیشناسمش ولی در خواب آشنا بود،اومد جلو دره خونمون و به تعداد زیاد برام تن ماهی و ماهی در بسته بندی های شیک آورد و من جمعشون کردم.اون آقا یک میز جلوی حیاطمون که دیوار نداشت گذاشت و روش مواد خوراکی گذاشت و تو خواب با قاشق آبگوشت تو دهن من گذاشت و بعد یک تیکه گوشت پخته شده از همون آبگوشت داد بهم و من خوردمش و استخونشو تو سطل زباله انداختم(طعم آبگوشت برام خیلی لذید بود).بعد یادم افتاد که گیاه خوارم!و رفتم پیش خواهرام که تو اشپزخونه غذا درست میکردن گفتم من گوشت خوردم و اونا هم چهره هاشون شاد بود.بعد که برگشتم رو به روی در خونه دیدم اون پسره داره غذا میده به مردم و یک آقایی که بشقاب برنج دستش بود اومد و از اون پسر غذا خواست و اون هم قرمه سبزی ریخت روی برنجش.(در بیداری من گیاه خوارم که فقط ماهی را میخورم)
فریبا هراتی
: سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید. استقامت و چابکی و شخصیتی قوی خواهید داشت. نگرش های تازه ای به ذهنتان می رسد. از شما به خوبی حمایت خواهد شد. خواسته های فیزیکی و احساسی غریزی تان ارضا خواهد شد و نشاط بیشتری در زندگی تان پیدا خواهید کرد. به ثروت می رسید و پخته تر و عاقلانه تر رفتار خواهید کرد. سردی روابط شما با دیگران کم خواهد شد. نقاط ضعفتان کمتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
سوفیا ح : سلام خانم هراتی عزیز، لطفا خواب من نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما احساسات خام و یا رفتارهای غیر اخلاقی و خشم و خصومتی نسبت به پسردایی ( یا فرهنگ خانواده ی شما) از خودش نشان می دهد و باعث می شود که سردی روابط بین شما به وجود بیاید. مادر شوهر شما احتمالا از مسئله ای ناراحت است و باعث این ناراحتی "صرفا" شما نیستید بلکه او با کل خانواده یا با پسر دایی تان مشکل دارد. تشکر از همراهیتون.