تعبیر خواب گوش
اگر کسی در خواب گوش خود را سالم دید، آدمی حرف شنو و معتدل المزاج و میانه رو است و اگر یکی از گوش هایش بریده بود، در شنیدن سخن حق مشکل دارد. اگر هر دو گوش نداشت، به کفر نزدیک است. اگر گوش او نرمه اش را نداشت، اخلاق زشت دارد و بد زبان است. اگر گوش کسی را برید، به او حرف زشت می زند و اگر کسی گوش او را به هر اندازه برید، به همان نسبت سخنان تحقیر آمیز از آن شخص خواهد شنید.
اگر ببینید گوش هایتان بزرگ و غیر طبیعی شده، نگران قضاوت مردم درباره خودتان خواهید شد یا کاری می کنید که عاقلانه نیست. اگر ببینید گوش هایتان کوچکتر از اندازه طبیعی شده، انتظاری طولانی و خسته کننده تحمل خواهید کرد. اگر ببینید یک گوش شما بزرگ و دیگری کوچک شده، دچار شک و تردید خواهید شد. اگر مردی خواب ببیند مثل زنان گوشش را سوراخ کرده اند، به او اتهام می زنند و صفتی را به او نسبت می دهند که در وی نیست.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن گوش بر هفت وجه است:
- زن،
- دختر،
- دوست،
- رفیق،
- پسر،
- غلام،
- ترس و بیم.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند گوش او بیفتاد، دلیل که زن طلاق دهد یا دخترش بمیرد و گویند دلیل که اجلش نزدیک است. اگر ببیند گوش او کر شد، دلیل است بر فساد دین.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ریهام : با سلام ودعای خیر برای شما
پسر داییم خواب دیده که گوش راست من دچار عفونت شده ویکی تو خواب بهش میگه که دچار سرطان گوش شده و نمی تونه باما بییاد بیرون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید سعی کنید که نصایح و راهنمایی هایی که در جهت کمک به شما، بیان می شوند را بیشتر بپذیرید. شما خیلی به قضاوت و شهود خودتان تکیه دارید و خودتان را خیلی منطقی می دانید ولی دوست ندارید به نصایح دیگران گوش کنید. افکار و ایده های منفی در ذهن شما وجود دارد و شما شاید دلتان به حال خودتان می سوزد و غصه می خورید و دمدمی مزاج شده اید. شما باید سعی کنید که قبل از اینکه این افکار منفی شما را مثل خوره بخورد، مثبت اندیشی کنید و خودتان را از دیگران ایزوله نکنید و به مردم به صورتی افراطی شک نکنید. محتاط بودن و بد بین بودن خیلی با هم متفاوتند. محتاط باشید ولی بدبین خیر!! تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام و عرض ادب و احترام. در خواب دیدم یکی از آشنایانمان در خانه ما خوابیده. ناگهان دیدم از گوش او بدون هیچ دلیلی، خونی با شدت زیاد خارج میشود. خیلی ترسیدم. سعی کردم سریعا با دستمال کاغذی جلوی خون ریزی رو بگیرم اما هرچه خون را پاک میکردم دوباره خون تازه خارج میشد. در همین حین اون آقا از خواب بلند شد و دیدم چند قطره خون از بینی و دهانش هم خارج شده. من که خیلی ترسیده بودم علت را از او جویا شدم اما او در آرامش کامل گفت نگران نباش من هر چند وقت یکبار اینطور میشوم. خیلی دلم برایش سوخت و نگران بودم که نکنه بیماری خاصی داشته باشد و همش سعی میکردم خون گوش او را تمییز کنم ولی خون تموم شدنی نبود.(اون فرد متاهل هست و یک دختر هم دارد و من تنها دورادور او را میشناسم) ممنون میشوم در تعبیر این خواب راهنمایی بفرمایید. متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. کسی که از گوشش خون می آمده، به استرس و ناراحتی فکری دچار شده و شما می خواهید که او به مسائل منفی و نگرانی های گذشته اش فکر نکند و ناراحتی هایش را فراموش کند. او معتقد است که شخصیت او مورد حمله قرار گرفته و به او بی احترامی شده و شاید حرفهایی بزند که استرس آور برای شما باشد. اگر شما سعی کنید که او را نصیحت کنید، فایده ای ندارد چون او نصیحت پذیر نیست. تشکر از همراهیتون.
Homa : سلام خانم هراتی
من خواب دیدم توی گوشم چیزی هست ،صدای خش خش میداد دست کردم دیدم پلاستیک قدیمی که خشک میشه و خورد میشه داخل گوشم بود.یکم سعی کردم دربیارم دیدم بدتر خورد شد و داخل گوشم رفت،به خودم گفتم گوش پاکن بکنم داخل گوشم بچرخونم بچسبه به گوش پاکن بیاد بیرون،همین کارو کردم و شد اما بازم درون گوشم احساس وجود چیزی رو داشتم.رفتم دکتر عکس گرفتن دیدن یه تیکه طلای گرد کوچک (که در خواب آویزه ی گوشواره ام بوده و مثلا مدتها بود از گوشواره هم جداشده و گمش کرده بودم)داخل گوشم بود و برای دراوردنش باید سرم را میشکافند.این طلا نه باعث کم شنوایی شده بود و نه سنگینیی فقط وجودش توی سرم حس میشد.برای عمل کردن سرم دودل بودم هم اینکه شاید دیگ زنده نمونم هم اینکه دوست داشتم اون طلا توی گوشم نباشه
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد مسئله ای در زندگی تان احساس ترس و سردرگمی می کنید و باید به این مسئله بیشتر توجه کنید و مشکلتان را حل کنید. شما می خواهید بیشتر حرف بزنید و نظراتتان را مطرح کنید و در عین حال قبلا کسی که با شما روراست نبوده، چیزی را به شما گفته که شما حس کرده اید که او تقلبی و مصنوعی و بی عاطفه است و نظراتش به درد نمی خورد و این باعث شده که حالا، نخواهید به راهنمایی و کمک دیگران گوش کنید. شما می خواهید نظرات دیگران را از این گوش شنیده و از آن گوش در کنید اما یک نظر ناب که موجب موفقیت شما می شود به شما گفته شده است و شما اگر این نظر را دور بیاندارید، به ضررتان است و اگر بخواهید به آن گوش کنید، مجبور هستید که کل طرز فکرتان را عوض کنید. برای شما عوض کردن تصمیمی که از قبل گرفته اید کار راحتی نیست. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی عزیز سال نو مبارک .خواب دیدم که رییس محل کار ۱۴ سال پیشم که کارخانه دار است پزشک گوش و حلق وبینی است .کارخانه ایشان در واقعیت کمی بالاتر از محل دانگاه دوره لیسانسم که خواب قبل خدمتتان گفتم می باشد خارج شیرازو نرسیده به شهرستان دانشگاه دوره ارشدم .میخواست گوش راست منو عمل کنه تو شهرک محل کارش.گفت عصر بعد کارخانه ودرس دادن عملت میکنم .من رفتم اونجا که ۲۰ دقیقه با شهر فاصله داشت هوا دم غروب بود پسرش اونجا دیدم گفتم بابات کجا منو عمل میکنه؟گقت یه اتاق اونور جاده مجهزه همه رو اونجا عمل میکنه انگار بهداری چیزی اونور بود.مامان بابامم اومده بودن گفتم مامان شماره امیرحسین رو بگیر پایان عمل رو بپرس.رفتم پیش باباش گفتم عمل چقدر طول میکشه و از پشت گوش عملم میکنین یا ته حلق .جواب درست ندادگفتم میخواد من از نحوه عمل ندونم تا نترسم گفت زیاد طول نمیکشه زود میشه شاید یه شبم موندی اینجا. من برم سر کلاس برگشتم عملت میکنم.دوست صمیمی دوره ارشدم هم که علوم پزشکی کار میکنه اونجا بود .باخودم میگفتم آقای ...که ارشد تغذیه بود چطور دکترم بوده من نمیدونستم.خلاصه انگار عمل شده بودم تو اون اتاق خارج شهرو نمیدونم روحم بود یا خودم پیش دوستم و شیراز برگشته بودیم که دکتر زنگ زد به دوستم بهش گفت اگه مریم سوال از درد ونحوه جراحی ...پرسید بهش درست جواب نده چون اون نمیتونه چبزی از بد بودن عمل منو شاکی بشه و ثابت کنه وتو هم حواست باشه .انگار عملم زده بود گوش و شنوایی منو خرابتر کرده بود .ومن میگفتم چه زود عمل تموم شد منکه اینجام ویعنی من تازه از اتاق عمل بیرون اومدم؟پشیمونم بودم که چرا خودمو دادم دست صاحب کارخونه که عملم کنه و ناراحت بودم.و گیج شده بودم چطور زودتر هوش اومدنم پیش دوستم هستم از همه چیز خبردار شدم.نمیدونستم الان روحم اونجاس یا خودم برگشتم یا مرده ام؟ممنون میشم تعبیری داره زحمتشو بکشید برای من .
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما از نظر احساسی نیاز به شفا دارید. می خواهید که زندگی تان را عوض کنید و کسی به شما نصیحت بدی می کند که بیشتر به ضررتان تمام می شود. در نهایت هم به شما خواهد گفت که می خواستی گوش نکنی!! حرفتان را به هر کسی نزنید و نظر هر کسی را در باره ی مشکلتان جویا نشوید حتی اگر به نظر بیاید که دیگران با پرستیژ و مدرن و فهمیده هستند! مردم به خاطر منافع خودشان هر کسی چیزی به شما می گوید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و ادای احترام. هفتۀ گذشته در خواب دیدم در اتاقی تختخواب بزرگی هست که روی آن با روتختی طوسی- سفید ساده و مرتبی پوشیده شده، مرحوم پدرم چهارزانو روی این تخت و درست وسط آن نشسته است و من روبروی ایشان و این تخت ایستادهام، در این ضمن خواهرم از سمت چپِ من بسراغ پدر میرود درحالیکه چوب بسیار بلند و تیرَک مانندی در دست دارد که به یک سر این چوب، یک میلۀ فلزی چهل پنجاه سانتی باریک و نوک تیز نصب شده، با این ابزار سراغ پدرم میرود که گوش راست او را تمیز کند! اینجا خواهرم پشت به من ایستاده، با دست راستش چوب را گرفته و دست چپش را بسیار بالا برده و با تقلا سعی میکند چوب را از سمتی که میلۀ فلزی باریک و بلند و نوکتیز دارد، عمیقا داخل گوش راست پدر فرو ببرد! پدر بیحرکت و بیواکنش همچنان نشسته بودند و فقط ماوقع را تماشا میکردند، اما من وحشت کرده بودم که اینکار چقدر برای پدر دردآور خواهد بود و مرتب به خواهرم اعتراض میکردم که تمیزکردن گوشِ پدر، آخر چرا اینطور و چرا با این ابزار به این بزرگی و بلندی و نوک تیزی؟؟؟ اما خواهرم مصمم بود که حتما اینکار را انجام دهد و به اعتراض و التماس من هرگز توجهی نداشت، انگار که هیچ در فکر رعایت حال پدر نبود! ــ با تشکر از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. خواهر شما از اینکه پدرتان به حرف او گوش نداده ناراحت است. از نظر او پدرتان در زمان حیاتش حرفی را از این گوش شنیده و از آن گوش در کرده است. پدر شما نمی خواسته حرف خواهرتان را بشنود و خودش را به نشنیدن زده بوده است و الان خواهرتان می خواهد احساس و نظرش را به پدرتان تحمیل کند. او را وادار کند که بشنود حتی اگر برایش ناخوشایند باشد. او از پدرتان عصبانی است و می خواهد که به پدرتان احساس خودش را جوری بگوید که برای پدرتان توهین محسوب شود و یا او را بسوزاند. خواهر شما نسبت به شما کمتر تعقل می کند و بیشتر احساساتی رفتار می کند ولی هر چه که بین ایشان بوده، الان دیگر پدرتان هیچ راهی ندارد و اگر او را نبخشید با این خشمی که درون افکار خواهرتان است پدر شما احساس معذب بودن خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
مسعود : سلام خسته نباشید، خواب دیدم با یکی از همکاران دارم بحث می کنیم اون میگفت امکان نداره اب بره داخل گوش! میگفت گوش جوری طراحی شده اب واردش نشه،منم میگفتم چی میگی مگه میشه اب داخل گوش نداره مگه حمام میری اب داخل گوشت نمیره؟ کاری نداره الان امتحان میکنیم اونوقت سرمو کج کردم اب ریختم تو گوشم!گفتم دیدی میره!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید با حسن نیت کسی را راهنمایی و کمک کنید ولی همکارتان می گوید که امکان ندارد که کسی بتواند نظرش را به دیگری تحمیل کند حتی از روی حسن نیت! شما شاید نسبت به قضاوت و شهود خودتان خیلی اعتماد داشته باشید ولی با این وجود حاضر هستید که به نظرات مثبت و عاقلانه ای که به شما گفته می شود، گوش فرا دهید و معتقدید که فقط یک احمق حاضر نیست حرف خوب کسی را بشنود! آدم باید همه ی حرفهای عاقلانه را بشنود و بعد قضاوت کند که بهترین حرفها و پیشنهادات کدام است. اما همکارتان نمی خواهد به حرف اطرافیان گوش کند. او حرف را از این گوش می شنود و از آن گوش در می کند و خودش را به کری می زند. در حالی که شما در مقابل کمک و پیشنهادات عاقلانه و مثبت دیگران حاضرید از خودتان انعطاف به خرج دهید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام خواب دیدم یه مرد ناشناس من رو تهدید میکنه گوشم رو میبره بخاطر انجام یک کاری و بنظرم ما انجامش دادیم و اون با یه چاقوی نیم دایره که انگار مخصوص این کار بود گوشت راست من و دو نفر دیگه رو برید.من فک میکردم اینکارو نمیکنه و شوخیه اما برید.خیلی ترسیدم ولی دردی یا خونی نبود.بعد با یکی از اشناهای دوران مدرسه و جمعی از همکلاسی های قدیم به یه روستایی رفتیم و جایی مهمون بودیم و بهمون خوش میگذشت.دختری که مارو برده بود به همه کیف و حلقه های رنگی میداد که انگار النگو های بزرگ بودن به من کیف سبز و بنظرم دوتا حلقه داد.و بعد به همه یه چیزی داد از جنس کاغذ بود که توش روشن میشد.و ما همه روشنش کردیم.و حتی برگشتنی با ماشین اون دختر برگشتیم.
فریبا هراتی
: سلام. شما از منفی بافی و بدبیاری خسته شده اید. دوست ندارید که به نظرات دیگران خیلی توجه کنید. دوست ندارید که دیگران نظراتشان را به شما تحمیل کنند یا راجع به شما حرف بزنند. شما می خواهید به دانش و قضاوت خودتان که از گذشته داشته اید، تکیه کنید. می دانید که خودتان عقلتان می رسد و به تعهدات خودتان پایبند هستید. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نسبت به آینده تان خوش بین هستید. سعی می کنید که روشنفکر و مثبت اندیش باشید. تشکر از همراهیتون.
رویا : باسلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، امیدوارم حالتون عالی باشه.
خواب دیدم هردوتا گوشام ورم کردن و بشددت کبودن، گوش سمت چپم بجز کبودی، نرمه ی گوشم یعنی قسمته پایینیش، از این چرکهای زردی که خشک شده بوده و من داشتم اروم اروم اون جرمارو با ناخونم پاک میکردم اما احساس میکردم این ورم و کبودی گوشمو دردناک کرده.
ممنونتون میشم که بزرگواری کنید و تعبیرشو بفرمایید.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تشکر. شما از اینکه حرفهای استرس آوری بشنوید خسته شده اید و نمی خواهید که به حرف اطرافیانتان گوش دهید. می خواهید که هر چه می گویند از این گوش بشنوید و از آن گوش در کنید. شما خیلی به قضاوت و شهود خودتان اعتماد دارید و فکر می کنید که نصایح دیگران به دردتان نمی خورد. شاید هم اخبار بد و ناراحت کننده ای شنیده اید که خسته تان کرده است. تشکر از همراهیتون.
Sani : سلام
خواب دیدم توی یه عروسی یا مهمونی یه چیزی مثل دست داره از گوشم میاد بیرون میخواستم تعبیرش بدونم
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی به قضاوت و شهود خودتان تکیه می کنید ولی باید به راهنمایی دیگران هم گوش دهید ولی نمی خواهید که اینکار را بکنید و دوست دارید که دیگران به افکار شما کاری نداشته باشند نمی خواهید که به شایعات گوش دهید و نمی خواهید کسی برایتان اختیارداری کند و به بهانه ی حمایت از شما، شما را وادار کند جوری فکر کنید که دوست ندارید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام، وقت بخیر، تو خواب دیدم پسر خواهرم که حدود 28 سالشه، روی گونه ش نزدیک گوش چپش، یه گوش دیگه در اومده و از اون گوش یه زبان بیرون اومده و حرکت میکنه، من که دیدم خیلی جا خوردم، یهو دیدم پسرخواهرم گوش اضافه رو کند و زبون داخل اون رو هم گذاشت تو بشقاب و تکه تکه کرد و خورد، جای گوش اضافه روی صورتش هم فقط یه زخم کوچولو موند، اگه امکانش هست برام تعبیر کنید، ممنون ازتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر خواهر شما نیاز دارد به راهنمایی و قضاوت ها و نظرات دیگران گوش کند ولی او زیادی به این مسائل گوش می کند و نزدیک است که او را گول بزنند و فریب بخورد. ضمن اینکه همه ی حرفهایی که او می گوید مال خودش نیست. زیادی صحبت می کند یا وسوسه می شود که دروغ بگوید. ولی او از این کارها دست بر می دارد و سعی می کند که این موضوع را که دیگران می خواستند او را گول بزنند و نظراتشان را به او تحمیل کنند را درک و هضم کند! تشکر از همراهیتون.