تعبیر خواب آرائیدن
لوک اویتنهاو می گوید: آرائیدن در خواب تعبیرش پیش آمدن موقعیت بسیار خوب است. اگر خواب ببینید برای جشن جایی را با گلهای رنگارنگ می آرایید، تغییرات مطلوب و خوشایندی در زندگیتان پدیدار می شود. اگر خواب ببینید قبر یا تابوتی با گلهای سفید آراسته شده است، از زندگی خود لذت بسیار خواهید برد و به اهداف مورد علاقه خود دست خواهید یافت.
تعبیر خواب آرایش کردن
اگر خواب ببینید صورت خودتان را آرایش می کنید یا کسی صورتش را آرایش کرده ، به میران غلظت آن آرایش، ناراحتی به شما خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
mahtab : با سلام و عرض ادب
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شوید و آماده هستید تا نگرشتان را تغییر دهید و در جهتی متفاوت حرکت کنید. عده ای سعی می کنند ایده ها و نظراتشان را به شما تحمیل کنند و کاری کنند که شما اعتماد به نفستان کم شود ولی شما احساس می کنید که خودتان عقلتان بهتر از دیگران می رسد و وجهه ی موفق تر و عملکرد موفق تری در کار و زندگی تان دارید. به دنبال تعادل و برابری هستید. مدیر شرکت شما احتمالا به شما در کارتان گیر می دهد و مرتب از شما ایراد می گیرد ولی این اخلاق اوست و در خانه اش هم با خانمش همینطور است. شما ظاهر ثروتمند او را می بینید ولی زندگی شخصی خوبی ندارد و حقوق شما هم خوب است ولی از نحوه عملکرد رئیستان خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون.
mahtab : خیلی ممنون از تعابیر خوبتون، در پناه خداوند همیشه سلامت باشید۰
فریبا هراتی
: تشکر
مریم : سلام صبح بخیر خواب دیدم با پسری که تو خواب انگار میخواستم باهاش ازدواج کنم میرم تو مغازه لوازم آرایشی که لوازم آرایش برای عروسی بخرم اول میخوام ست قرمز بخرم ولی ست قرمز نداشتن گفتن سبز بخرم و میبینم اون پسر پشت چشمش و سایه سبز گذاشته و فروشنده بهم میگه شال دامادو سبز بگیرکه ست بشه الانم زمستونه و من میگم چرا شال کروات میگیرم براش ممنون میشم تعبیر شو بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شخصی به زندگی شما می آید یا آمده که شما نسبت به او حس خوبی دارید و فکر می کنید که با او موفق خواهید بود و می خواهید که رفتار خوبی از خودتان نشان دهید. شما می خواهید خوش باشید و پر شور و نشاط رفتار کنید ولی کنار این شخص شما مجبور می شوید که با ایمان و با نشاط و سنگین رنگین برخورد کنید و نه شلوغ و پر شور. او ایمان و اعتقادات مذهبی دارد و رفتاری صلح جو و آرام ولی سرزنده خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خانم هراتی...دیشب خواب دیدم میخام برم عروسی و برای درست کردن موهام رفتم آرایشگاه...آرایشگر موهام درست کرد ..موهای من بلند و پر هستش...اما تو خواب هم بلندتر شده بود هم پرتر و هم مشکی تر....و موهامو به صورت باز درست کرد و مجعدی موهامو داشت هنوز...قرار شد مامانم لباسم بیار و یادم رفت بگم بهش لوازم آرایشی واسم بیار .داخل همون آرایشگاه ناخن هایم را لاک زدند همون رنگی که دوست دارم ..و یکی از دوستام هم بعدش اومده بود آرایشگاه اونم موهاش بلند بود اما برای به صورت گیس درست کرده بود ..بهش گفتم وسایل آرایش را به من میدی ، خیلی انگار راضی نبود انگار ولی گفت باشه..منم بهش گفتم من اهل آرایش نیستم ممکنه یه رژلب بزنم‌و یکم چشام درست کنم ..که فکر کنم همونم انجام ندادم...میشه تعبیرش لطف کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما عزت و احترامتان بسیار بالاتر خواهد رفت و رازدارتر و مرموزتر از قبل برخورد می کنید. عزم و اراده تان قوی می شود و فکرتان منظم تر از قبل خواهد شد. مجبور نیستید تظاهر و ظاهر سازی کنید فقط کمی دقتتان را بیشتر خواهید کرد و باید روی کاری که انجام می دهید تمرکز بیشتری داشته باشید تا به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو ارایشگاه یکی از ارایشگاههای معروف هستم (که با مسئول ارایشگاهم یه اشنایی کوچکی داشتیم ) انگار موهام وکوتاه ورنگ کردم رنگ موهام تقریبا سه رنگ شده بود وبعضی قسمتهای نوک موهام تقریبا قرمز بود ارایشگاه خیلی کوچکتر شده بود ومن با مسئول ارایشگاه داشتم صحبت می کردم که برای اموزش رنگ بیام پیشش وکار یاد بگیرم اونم به من گفت که۲۰ فروردین بیا من تو دلم خیلی خوشحال بودم واون خانمم انگار می خواست نشون بده حواسش به من نیست ولی کاملا حواسش به من بود بعد دیدم یه سی دی تو دستگاه بود که داشت یه اهنگ خارجی می خوند که اعصاب همه رو خرد کرده بود و خود مسئول ارایشگاه داشت کف سالن و تی می کشید وغر می زد این سی دی و عوض کنید ورفتم با یکی دیگه که انگار اونجا کار می کرد سی دی رو عوض کنم ولی با خودم می گفتم این چرا ارایشگاهش انقدر کوچیک شده اینکه کارو بارش خیلی خوب بود وارایشگاهش خیلی بزرگ بود باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که از دیگران یاد بگیرید که با سیاست رفتار کنید و با هر کسی رابطه نداشته باشید و هر بار طبق شرایطی که در آن قرار میگیرید، از خودتان سیاست و عکس العمل به خرج دهید. شما احساس می کنید که نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید. نمی خواهید که ایزوله باشید. اما در عین حال کسی که می خواهد به شما نصیحت کند و یادتان دهد که چطور رفتار کنید، از اینکه مردم جوری رفتار کنند که نتواند آنها را درک کند بدش می آید. ( خودش می گوید با سیاست باش ولی دوست ندارد دیگران با خودش با سیاست رفتار کنند و می خواهد مردم صداقت داشته باشند). در واقع او روح خیلی بزرگی ندارد و خیلی هم مجرب نیست ولی آدم خوبی است و سعی می کند که درست فکر کند. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام روزخوش
چندسال پیش تو یه ارایشگاه دوره ارایشگری دیدم خواب دیدم که دارم موهای مربیم رو شنینون می کنم و نگران بودم خداکنه خوشش بیاد موهای مشکی وفر داشت ومن تمام تلاشم و می کردم که خوشش بیاد انگار می خواست مردد بود که بره مسافرت یا یه جلسه کاری درست نمیدونم کی رو ولی در مورد بجه های اقوامش که انگار تو یه جزیره زندگی می کردن صحبت می کرد انگار اخر خوابم خودم هم تو ساحل جزیزه بودم ویه تعداد ادم که همون مربی و فامیلاش بودن از دورتر می دیدم دقیقا کنار اب بودن ومن کمی دورتر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید به افکار کسی فرم دهید و او را نصیحت می کنید. او مرموز و انسانی پیچیده است و راحت با کسی درددل نمی کند. او احساس می کند که دیگران از او سو استفاده می کنند و برایش تصمیم می گیرند. اما دلش می خواهد به رفاه و راحتی برسد و شما به او کمک فکری می دهید تا به خواسته اش برسد و شما از دور نظاره گر موفیت او خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام صبحتون بخیر
دیشب خواب دیدم مشغول سایه زدن به چشمم هستم و طرحی که با سایه پشت چشمم زدم بسیار زیبا شده بود با توجه به اینکه در بیداری چنین مهارتی ندارم و از خواهر بزرگترم نظر خواستم اونم دید و خیلی از سایه چشم من خوشش اومده بود خودمم بسیار لذت میبردم از آرایش چشمم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که نظراتتان را جوری جلوه دهید که رمز آلود و جالب به نظر برسد بیشتر حالت نمایشی به حرف هایتان می دهید تا اینکه دید و نظر واقعی تان را بگویید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام . خواب دیدم خونه مادر شوهر سابقم شلوغه . انگار عروس کوچیکه اونجا رو کرده بود آرایشگاه و کلی ادم اونجا بود شایدم مراسم عروسی یکی اونجا بود و عروس کوچیکه داشت عروس درست میکرد. من هم انگار بودم . یک جا نشسته بودم کسی منو نبینه . یک لباس خوشگل پوشیده بودم که رومی بود و شونه سمت راستم باز بود . یک دفعه احساس کردم برادر شوهر سابق داره یواشکی منو میبینه . بعد احساس کردم شوهر سابقم که قیافش خودش نبود ولی من احساس کردم اونه . اومده پیش من خوابیده و نزدیکی میکنیم .و یک گوشه بودیم . من یک چادر رو صورتم کشیده بودم که کسی ما رو نبینه . بعد احساس کردم همسر سابقم با زنش جایی است که انگار مثل یک جایی بود که همه نشستن . تو اون شلوغی زن جدیدش رو دیدم ولی همسر سابق پیشش نبود . بعد دیدم همسر سابقم که شبیه خودش نبود ولی من میدونستم اونه پیش من بود مخفیانه . جوری که زن جدیدش تنها بود و داشت با بقیه حرف میزد و انگار سر خودش رو گرم کرده بود
در واقعیت عروس کوچکشون آرایشگره
و همسر سابق هم ازدواج کرده
من اصلا بهشون فکر نکردم . چرا خوابشون رو میبینم
فریبا هراتی
: سلام. شما مرتب دارید خواب او را می بینید و با این همه خوابی که از او می بینید بعید است که به او فکر نکنید! به هر جهت عروس کوچک به کسی راهنمایی هایی کرده که باعث به وجود آمدن اختلاف در خانواده ی آنان شده و هر وقت صحبت شما شود، می گویند که شما رفتارتان خیلی خوبتر از دیگرانی که الان در زندگی آنان آمده اند بوده است. شما و همسرتان با وجودی که از هم حدا شدید و از هم عصبانی هم هستید به فکر هم هستید و لااقل او به شما فکر می کند و خوابش را می بینید. او حواسش پی شماست و روحا" پیش زنش نیست. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام وقت بخیر
این خواب رو یه خانومی دیده از زبون خودش تعریف میکنم
خواب دیدم رفتم قبرستون .بارون نم نمی میومد.خواستم برم سر قبر مادرم که دختر خالمو دیدم که آرایش خیلی غلیظی کرده بود .بعد رفتم سر قبر مادرم دیدم قبر جابه جا شده و یکمی رو به پایین حرکت کرده.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. احتمالا خاله تان یا کسی دیگر فوت خواهند کرد و دختر خاله تان بسیار ناراحت می شود. اگر قبر مادرتان دو طبقه است، خاله تان را روی ایشان دفن خواهند کرد. برای دفع شر صدقه بدهید که صدقه واقعا در دفع ناراحتی و شر موثر است. تشکر از همراهیتون.
Shamim : ببخشید خانم هراتی اینارو اشتباه نوشتم تعبیرش فرق داره؟
بارون نم نم می آمد.و دختر خالم آرایش غلیظ داشت .خیلی غلیظ نبود .
فریبا هراتی
: در صحبت های روزمره هم اینطوری اشتباه بگویید فکر کنم زندگی خیلی ها از هم بپاشد!! بله البته که فرق دارد. دختر خاله شما به خاطر شما ناراحت خواهد شد و مرگ مادرتان برای شما کمی عادی تر شده. احساسات کمتری نسبت به قبل از خودتان نشان می دهید و به مرگ او عادت کرده اید! ضمن اینکه همانطور که در ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد، هر سه کامنت یک حق خواب از شما کسر می کند. شما قبلا در تعابیر خواستگاری- جماع- و الان در اینجا کامنت داشته اید پس یک حق خواب از شما کسر می شود. تشکر از همراهیتون.
ساره : واقعا ممنونم از تعبیرتون بله دقیقا همین طور هست من واگذارش کردم به خدا چون می دونم خدا جای حق نشسته. ولی شرایط سختی به همین دلیل بهم تحمیل شده و به همین خاطر خیلی خواب می بینم و خیلی از اتفاقات که تو خواب می بینم تعبیر می شه.
فریبا هراتی
: خواهش می کنم.
ساره : سلام خانم هراتی عزیزم ایام بکام
من این مدت خیلی خواب می بینم و ممنونم برای اینکه وقت می ذارید و انقد دقیق تعبیر خواب ها رو می گید.
چند شب پیش خواب دیدم قرار با همسرم بریم خونه مامانم. همسرم تو پارکینگ تو ماشین خودمون منتظر. من دارم تو پارکینگ جلوی آینه آرایش می کنم که یکدفعه شلوغ می شه و هی آدم رفت و آمد می کنه حتی از جلوی من. با خودم می گم چرا یه دفعه شلوغ شد ولی اهمیت نمی دم اول ابرومو مداد می کشم تاجش قشنگ مدل داده بودم با مداد قهوه ای بعد چشمامو مداد کشیدم مثل آرایش همیشگیم. بعد سوار آسانسور شدم اندازه آسانسور اول عادی بود با چند نفر آقا بودیم که یکدفعه آسانسور انگار خالی بود یکی از همکارای خانمم می خواست بیاد تو ولی انگار اندازه آسانسور خیلی کوچیک شده بود ولی به زور خودشو جا داد. اول زدیم طبقه ۴ بعد انگار از آسانسور از در خیابون پیاده شدیم این خانم هی دنبالم راه میومد و حرف می زد ولی من نمی خواستم باهاش زیاد حرف بزنم (چون در واقعیت پشت سرم در محل کار به رییسم حرف زده و مشکل برام درست کرده) گفت می خوام خودمو انتقال بدم به یه شهری انگار تو مناطق مرزی کردستان انگار منطقه جنگی بود یا جنگ زده بود. من پرسیدم چرا گفت تو چیکار داری و دلیلشو نگفت. من نگران بودم که همسرمو مامانم منتظرن. یکدفعه سر از خونه این خانم درآوردیم من نشسته بودم جلوی تلویزیون هی به همسرم و مادرم زنگ می زدم ولی نمی تونستم شماره رو درست بگیرم انگار شماره روی صفحه تلویزیون می افتاد. این خانم برام چایی آورد انگار می دونست من ازش ناراحتم ولی می خواست با لحن آروم و محبت آمیز صحبت کنه ولی من استرس تلفن داشتم و روی دو زانو نشسته بودم و بی تابی می کردم. بعد دیدم دخترش روی مبل نشسته انگشتاشو با باند بسته بودن انگار سوخته بود یا زخم شده بود منم دلم براش سوخت. معذرت می خوام که خوابم طولانی شد گفتم مطلبی جا نمونه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهش می کنم. شما نسبت به مسئله ای تعجب کرده اید یا شک دارید و می خواهید که احساستان را ابراز کنید. چیزی هست که می خواهید توجه تان را به آن متمرکز کنید. شما خیلی زود متوجه خواهید شد که خانمی که برای شما مشکلی درست کرده، خودش شدیدا به سختی دچار شده و دختر او هم نمی تواند به کاری که دوست داشت انجام دهد، مشغول شود. یعنی همانطور که برای شما دردسر درست کرده کسی هم برای دختر او دردسر درست می کند و نمی تواند چیزی را که می خواهد به چنگ بیاورد. شما باید از فکر او بیرون بیایید و نگران نباشید که به شما ظلم کرده چون کارما انتقام شما را از او گرفته است ( یا خواهد گرفت). تمرکزتان را بگذارید روی بهبودی ارتباط خودتان با خانواده تان و سعی کنید درکتان و ارتباطتان را با آنها بهبود ببخشید. تشکر از همراهیتون.