تعبیر خواب آرائیدن
لوک اویتنهاو می گوید: آرائیدن در خواب تعبیرش پیش آمدن موقعیت بسیار خوب است. اگر خواب ببینید برای جشن جایی را با گلهای رنگارنگ می آرایید، تغییرات مطلوب و خوشایندی در زندگیتان پدیدار می شود. اگر خواب ببینید قبر یا تابوتی با گلهای سفید آراسته شده است، از زندگی خود لذت بسیار خواهید برد و به اهداف مورد علاقه خود دست خواهید یافت.
تعبیر خواب آرایش کردن
اگر خواب ببینید صورت خودتان را آرایش می کنید یا کسی صورتش را آرایش کرده ، به میران غلظت آن آرایش، ناراحتی به شما خواهد رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
fatemeh : سلام این خواب رو مادرم دیده
توی خونه ای نشسته بودم ،دوتادختر و یک نفر دیگه که نمیدیدمش و احمد پسرم که فوت شده هم بودن.از دخترا یکیشون ظاهر عادی با کمی آرایش داشت و دیگری خیلی آرایش داشت و چشماش لنز بود و موهاش مصنوعی بود و تازه رفته بود ارایشگاه که برای احمد جلب توجه کنه.اون دختر عادیه میخواست بره که من دیدم احمد به اونی که آرایش کرده نگاه کرد منم به دختره که ظاهرش عادی بود گفتم احمد تورو نمیخواد بهتره ولش کنی و دختره رفت احمد هم دنبالش و تو حیاط محکم بغلش کرد.بعدبرگشتم به اون آرایش کرده گفتم تورو نمیخواد بهتره خودتو اذیت نکنی.دختر آرایش کرده به من و اون یکی خانم که نمیدیدمش نگاه کرد و با حالت خنده گفت که احمد منو به پارتی برده.من هم گفتم دختره هزره تو قبل از احمد با ده نفر دیگه بودی حالا میخوای خون خودتو بندازی گردن احمد!
بعد توی یه صحنه ی دیگه دیدم منو مادربزرگم توی یه خونه بودیم که هیچ چیز توش نبود،من رفتم جارو آوردم و کف اتاق که پر از باقیمانده سیمان و ماسه بود رو جارو کردم و قالی پهن کردم نشستیم بعد من از خونه اومدم بیرون دیدم سیصد هزار تومن بهم داده بودن ولی دقیق یادم نیست بعد گفتم اگه قرار بود پول بدن این خیلی کمه.
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دو دختر در دنیا هستند که بیمارند. یکی هست که یک آدم معمولی است و شفا خواهد یافت و عمرش به دنیاست ولی دیگری مشکلات زیادی دارد و خیلی تنهاست و به زودی فوت خواهد کرد و خیلی هم نگران است. شما باید مراقب رفتارتان و قضاوت هایتان باشید. باید سعی کنید که گناهانتان را پاک کنید و اخرت خوبی برای خودتان بسازید و مشکلات را از زندگی تان جارو کنید برود. چون سیصد هزار تومنی که به شما داده اند نشانه ی این است که شما افکاری سطحی یا شخصیتی سطحی و ظاهر بین دارید و با احساساتتان صاف و صادق نیستید و این برای توشه ی آخرت شما خیلی کم است!! تشکر از همراهیتون.
هلیا : عذرخواهی میکنم خانم هراتی عزیز ،این قسمت را فراموش کردم بنویسم روبروی همون مغازه ،قبل اینکه خواهرم را داخل آن مغازه ببینم,دیدم جمعیت زیادی روبروی آن مغازه بودند,حتی یک نفر را پرخون دیدم که نمیدونم کشته بودند یا زخمی اش فقط کرده بودند بعد دیدم آن فرد زخمی را داخل پتو گذاشته بودند بخاطر همین ترسیده بودم وبه خواهرم گفته بودم بیا بیرون از مغازه البته این جمعیت وکشتن یا زخمی شدن آن فرد به آن مغازه ارتباطی نداشت چون تو همون خیابونی اتفاق افتاده بود که مغازه قرار داشت و روبروی آن مغازه اتفاق افتاد ه بود.من ترسیده بودم وبه خواهرم گفتم بیا بیرون .بعد خودم داخل مغازه رفته بودم و قرارداد کاری را امضا کردم ،تشکر از همکاری شما
هلیا : با سلام و احترام
دیشب خواب دیدم ،دوستم موهامو سشوار کرد و گفت چقدر خوب شدی و عوض شدی ،بعد اومد صورتم را آرایش کرد، داشت چشمهامو سایه میزد که گفتم دوست ندارم برای چشمهام سایه بزنی گفت خیلی خوب میشی بذار سایه را بکشم گفتم نه آرایشم ،غلیظ میشه دوست ندارم وقتی آرایشم تموم شد ،دیدم خط نیم دایره سایه ،جایش در چشمهام هست ولی سایه داخلش کشیده نبود (در واقعیت همین دوستم فقط موهامو رنگ میکنه ) بعد یک صحنه خواب دیدم وارد مغازه بزرگی شدم خواهرم اونجا بود ترسیده بودم از صاحب مغازه ،از صاحب مغازه خوشم نمی اومد به خواهرم اشاره کردم از مغازه بیا بیرون ،خواهرم هم سریع یک راه خروج پیدا کرد واومد از مغازه بیرون،بعد نمیدونم چرا خودم وارد مغازه شدم و با صاحب مغازه قرارداد کاری را امضا کردم وبعد صاحب مغازه حقوقمو نوشت با خودکار آبی و برگه را امضا کردو گفت کاشکی زودتر باهات همکاری میکردم بعد به یک آقای دیگه هم برگه را داد اون آقا ،هم برای استخدام اومده بود ،بعد از خواب بیدارم ممنون میشم تعبیرخوابم را بفرمائید.باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست شما افکار شما را تر و تمیز می کند و ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد. او ایده ها و نظراتش را به شما تحمیل می کند تا در نگرش شما نسبت به مسائل تغییر به وجود بیاورد. او می خواهد شما رمز آلود رفتار کنید و فیلم بازی کنید و خود واقعیتان را نشان ندهید. خواهرتان به انتخاب های پیش روی خودش نگاه می کند و می خواهد تصمیمی بگیرد ولی شما اصلا از فکری که او دارد خوشتان نمی آید و می خواهید او را ار افکارش منحرف کنید. کسی سعی می کند از شما استفاده کند تا خلاء خودش را پر کند. کسی شما را تایید می کند و شما مسئولیت یک موقعیت را می پذیرید. تشکر از همراهیتون.
mahsa11111 : سلام خانم هراتی عزیز طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق .تقریبا ساعت سه صبح به بعدخواب دیدم که خواهرم برای عروسی داره اماده میشه و به من هم پیشنهاد داد حتما به ارایشگاه برم ولی من ترجیح دادام خودم با اتو موهامو درست کنم و ارایشم با خودم باشه بعدش خودمو خونه مادرم دیدم و مردی که خیلی وقت پیش ازم خواستگاری کرده بود کنار دامادمون نشسته بود و هراز گاهی بهم نگاه میکرد و دامادمون با او مشغول صحبت بود و.من حیاط خونه رو شستم با اب و شلنگ اب جمع کردم و به اتاق رفتم ولوازم ارایش برداشتم و.مشغول کرم زدن به صورتم شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر همینطور برای شما. همه ی مشکلات شما حل خواهد شد. شما به موفقیت و شادی خواهید رسید. فکرتان باز می شود و خودتان بهتر از هر کسی می دانید که چه فکری باید داشته باشید و چطور وجهه ی خوبی از خودتان به دیگران نشان دهید. زمینه ی زندگی تان از مشکلات پاک خواهد شد. روح شما زیباست و شخصیت زیبایی از خودتان به دیگران نشان می دهید. یا خواستگار سابقتان برمی گردد و یا کسی با خصلت های مثبت خواستگار سابقتان به خواستگاریتان خواهد آمد و گشایش کار می یابید. تشکر از همراهیتون.
mahtab : با سلام و عرض ادب
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به انجام کاری متعهد شوید و آماده هستید تا نگرشتان را تغییر دهید و در جهتی متفاوت حرکت کنید. عده ای سعی می کنند ایده ها و نظراتشان را به شما تحمیل کنند و کاری کنند که شما اعتماد به نفستان کم شود ولی شما احساس می کنید که خودتان عقلتان بهتر از دیگران می رسد و وجهه ی موفق تر و عملکرد موفق تری در کار و زندگی تان دارید. به دنبال تعادل و برابری هستید. مدیر شرکت شما احتمالا به شما در کارتان گیر می دهد و مرتب از شما ایراد می گیرد ولی این اخلاق اوست و در خانه اش هم با خانمش همینطور است. شما ظاهر ثروتمند او را می بینید ولی زندگی شخصی خوبی ندارد و حقوق شما هم خوب است ولی از نحوه عملکرد رئیستان خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون.
mahtab : خیلی ممنون از تعابیر خوبتون، در پناه خداوند همیشه سلامت باشید۰
فریبا هراتی
: تشکر
مجید سلیمی : سلام
خواب دیدم که مراسم سالگرد برادر مرحومم بود و مسجد شلوغ . مادرم در وسط زنانه روی صندلی بلندتر از بقیه نشسته بود و آرایش غلیظ و خیلی زشت و مسخره ای داشت شبیه دلقک های سیرک.
بعد مراسم به خانه پدرم آمدیم، خانه آن خانه قدیمی نبود یک خانه نو و بزرگ و دلباز . من دیرتر از همه رسیدم. وارد که شدم اول پدرم را دیدم که روی تختش دراز کشیده بود و لبخندی به لب داشت و از دیدنم خوشحال شد. سپس مادرم که باز با همان آرایش و خواهرم مشغول کمک به مادرم در نشاندن و تعویض لباسهای مراسم . کس دیگری هم روی تخت گوشه دیگر سالن خانه دراز کشیده بود که اول فکر کردم برادرم است ولی وقتی جلو رفتم دیدم خواهرزاده ام بود و او هم با لبخندی نگاهم کرد. فضای خانه هم روشن و آرامش خاصی داشت.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. برای مادرتان مردم احترام زیادی قائل هستند و او خیلی به خاطر برادرتان غصه می خورد و زیاده از حد ابراز نگرانی می کند. زندگی پدرتان متحول خواهد شد و افکاری نو و تازه و ایده هایی جدید خواهند داشت. پدرتان در آرامش به سر می برد و مادرتان همچنان تظاهر به نگرانی زیاد از حد و غصه دارد. خواهرتان می خواهد که مادرتان رفتارش را عوض کند و در مجموع همه چیز در صلح و آرامش خواهد بود و خبری از نگرانی نیست. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو ارایشگاه یکی از ارایشگاههای معروف هستم (که با مسئول ارایشگاهم یه اشنایی کوچکی داشتیم ) انگار موهام وکوتاه ورنگ کردم رنگ موهام تقریبا سه رنگ شده بود وبعضی قسمتهای نوک موهام تقریبا قرمز بود ارایشگاه خیلی کوچکتر شده بود ومن با مسئول ارایشگاه داشتم صحبت می کردم که برای اموزش رنگ بیام پیشش وکار یاد بگیرم اونم به من گفت که۲۰ فروردین بیا من تو دلم خیلی خوشحال بودم واون خانمم انگار می خواست نشون بده حواسش به من نیست ولی کاملا حواسش به من بود بعد دیدم یه سی دی تو دستگاه بود که داشت یه اهنگ خارجی می خوند که اعصاب همه رو خرد کرده بود و خود مسئول ارایشگاه داشت کف سالن و تی می کشید وغر می زد این سی دی و عوض کنید ورفتم با یکی دیگه که انگار اونجا کار می کرد سی دی رو عوض کنم ولی با خودم می گفتم این چرا ارایشگاهش انقدر کوچیک شده اینکه کارو بارش خیلی خوب بود وارایشگاهش خیلی بزرگ بود باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که از دیگران یاد بگیرید که با سیاست رفتار کنید و با هر کسی رابطه نداشته باشید و هر بار طبق شرایطی که در آن قرار میگیرید، از خودتان سیاست و عکس العمل به خرج دهید. شما احساس می کنید که نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید. نمی خواهید که ایزوله باشید. اما در عین حال کسی که می خواهد به شما نصیحت کند و یادتان دهد که چطور رفتار کنید، از اینکه مردم جوری رفتار کنند که نتواند آنها را درک کند بدش می آید. ( خودش می گوید با سیاست باش ولی دوست ندارد دیگران با خودش با سیاست رفتار کنند و می خواهد مردم صداقت داشته باشند). در واقع او روح خیلی بزرگی ندارد و خیلی هم مجرب نیست ولی آدم خوبی است و سعی می کند که درست فکر کند. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم بین دوستایی هستم که قبلا یکیشون مربی ارایشگری من بوده اتفاقاتی که افتاد زیاد یادم نیست فقط می دونم اون مربیم با دخترش که حالا بزرگ شده بود تو خوابم بود ولی انگار زیاد خوشحال نبود وما تو ارایشگاه نبودیم تو خیابون ویه خونه یا هر جایی غیر از ارایشگاه بودیم بعد دیدم پسرم کنارمه ومن یه کاسه رنگ دستمه وموهای پسرم و بلوند کردم وانگار تو خیابون داشتیم راه مرفتیم ومن موهاش نگاه می کردم از پشت که خوب شده یا نه وهمین طور این کاسه رنگ دستم بود وهمین طور دنبال پسرم می رفتم انگار دوباره می خواستم موهاش و رنگ کنم وایرادشو بگیرم بعد دیدم انگار با دختر و پسرم تو یه کشتی هستم وپسرم و دیدم که از پشت دکل کشتی امد بیرون وموهاش مشکی بود .ودوباره ندیدم درست یادم نیست که موهاش بلوند شد یا نه ولی کاسه رنگ تا اخر خواب دستم بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما افکار پسرتان را دست کاری می کنید و او را نصیحت می کنید که اجتماعی تر و خونسردتر و بی خیال تر باشد و ممکن است این کار شما باعث شود که پسرتان ناراحت شود. خانم دوستتان هم در زندگی اش با مشکلاتی مواجه است و ناراحت است. شما و دختر و پسرتان از مسائل احساسی با هم صحبت می کنید و پسر شما به نظرتان مرموزانه رفتار می کند. نمی دانید که نصایح شما را می پذیرد یا خیر. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام . خواب دیدم خونه مادر شوهر سابقم شلوغه . انگار عروس کوچیکه اونجا رو کرده بود آرایشگاه و کلی ادم اونجا بود شایدم مراسم عروسی یکی اونجا بود و عروس کوچیکه داشت عروس درست میکرد. من هم انگار بودم . یک جا نشسته بودم کسی منو نبینه . یک لباس خوشگل پوشیده بودم که رومی بود و شونه سمت راستم باز بود . یک دفعه احساس کردم برادر شوهر سابق داره یواشکی منو میبینه . بعد احساس کردم شوهر سابقم که قیافش خودش نبود ولی من احساس کردم اونه . اومده پیش من خوابیده و نزدیکی میکنیم .و یک گوشه بودیم . من یک چادر رو صورتم کشیده بودم که کسی ما رو نبینه . بعد احساس کردم همسر سابقم با زنش جایی است که انگار مثل یک جایی بود که همه نشستن . تو اون شلوغی زن جدیدش رو دیدم ولی همسر سابق پیشش نبود . بعد دیدم همسر سابقم که شبیه خودش نبود ولی من میدونستم اونه پیش من بود مخفیانه . جوری که زن جدیدش تنها بود و داشت با بقیه حرف میزد و انگار سر خودش رو گرم کرده بود
در واقعیت عروس کوچکشون آرایشگره
و همسر سابق هم ازدواج کرده
من اصلا بهشون فکر نکردم . چرا خوابشون رو میبینم
فریبا هراتی
: سلام. شما مرتب دارید خواب او را می بینید و با این همه خوابی که از او می بینید بعید است که به او فکر نکنید! به هر جهت عروس کوچک به کسی راهنمایی هایی کرده که باعث به وجود آمدن اختلاف در خانواده ی آنان شده و هر وقت صحبت شما شود، می گویند که شما رفتارتان خیلی خوبتر از دیگرانی که الان در زندگی آنان آمده اند بوده است. شما و همسرتان با وجودی که از هم حدا شدید و از هم عصبانی هم هستید به فکر هم هستید و لااقل او به شما فکر می کند و خوابش را می بینید. او حواسش پی شماست و روحا" پیش زنش نیست. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام وقت بخیر
این خواب رو یه خانومی دیده از زبون خودش تعریف میکنم
خواب دیدم رفتم قبرستون .بارون نم نمی میومد.خواستم برم سر قبر مادرم که دختر خالمو دیدم که آرایش خیلی غلیظی کرده بود .بعد رفتم سر قبر مادرم دیدم قبر جابه جا شده و یکمی رو به پایین حرکت کرده.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. احتمالا خاله تان یا کسی دیگر فوت خواهند کرد و دختر خاله تان بسیار ناراحت می شود. اگر قبر مادرتان دو طبقه است، خاله تان را روی ایشان دفن خواهند کرد. برای دفع شر صدقه بدهید که صدقه واقعا در دفع ناراحتی و شر موثر است. تشکر از همراهیتون.
Shamim : ببخشید خانم هراتی اینارو اشتباه نوشتم تعبیرش فرق داره؟
بارون نم نم می آمد.و دختر خالم آرایش غلیظ داشت .خیلی غلیظ نبود .
فریبا هراتی
: در صحبت های روزمره هم اینطوری اشتباه بگویید فکر کنم زندگی خیلی ها از هم بپاشد!! بله البته که فرق دارد. دختر خاله شما به خاطر شما ناراحت خواهد شد و مرگ مادرتان برای شما کمی عادی تر شده. احساسات کمتری نسبت به قبل از خودتان نشان می دهید و به مرگ او عادت کرده اید! ضمن اینکه همانطور که در ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد، هر سه کامنت یک حق خواب از شما کسر می کند. شما قبلا در تعابیر خواستگاری- جماع- و الان در اینجا کامنت داشته اید پس یک حق خواب از شما کسر می شود. تشکر از همراهیتون.