کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آغوش گشودن

اگر کسی در خواب دید به روی کسی آغوش گشوده، نسبت به آن شخص، ابراز علاقه و محبت خواهد کرد. اگر کسی بر وی آغوش گشود، از جانب آن شخص به او ابراز محبت خواهد شد. اگر در درگاه خانه شخصی را در آغوش گرفتید که نمی شناختید مسافری به خانه شما وارد می گردد و اگر در درگاه خانه ای نا آشنا و غریب که به شما تعلق ندارد و آنجا را نمی شناسید کسی را در آغوش گرفتید به سفر می روید.

تعبیر خواب بغل کردن

اگر کسی از پشت شما را بغل کرد در روزهای آینده مورد اتهام قرار می گیرید که برای اثبات بی گناهی خود باید تلاش و تقلای زیادی بکنید. اگر کودکی را در آغوش گرفتید نیازمند محبت اطرافیان خود هستید. اگر زنی در خواب ببیند که کودک نا آشنایی را در آغوش گرفته جاری یا خواهر شوهرش از او بدگویی می کنند.

اگر در خواب دیدید که حیوانی را در بغل گرفته اید و نوازش می کنید با شخصی که اختلاف دارید و احتمالا بین شما خصومتی وجود دارد آشتی می کنید. در آغوش گرفتن گربه حسودی است . اگر گربه به شما تعلق داشت، کسی به شما حسادت می ورزد و اگر گربه متعلق به دیگری بود شما به دیگری حسد می ورزید. در آغوش گرفتن سگ نیاز به وفاداری و نشانه فقدان آن است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

283 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Saeed

Saeed : سلام خسته نباشید
در واقعیت کسی رو دوسش دارم تو شهر دیگه ای زندگی میکنه
خواب دیدم اومده خونه مون کار پیش اومده براش موقع رفتنش شده ولی قبل رفتن بغلم کرد هی بوسم میکنه کاری میکنه میچرخیم باهم آهنگ غمگین میخونه گریه میکنه منم خودمو نگه نتونستم بدارم منم گریه کردم

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او به شما فکر می کند و دلش برای شما خیلی تنگ شده و ناراحت است. ممکن است او احساس کند که خیلی رسیدن شما به هم به تاخیر افتاده و انتظار داشته باشد که شما اقدامی در این باره انجام دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۹:۴۹
فاطمه

فاطمه : سلام
من ديشب خواب ديدم با مادرم به شيريني فروشي رفتيم،من اون شيريني فروشي رو در واقعيت ميشناسم اما تا به حال نرفتم،بعد اونجا با مادرم شيريني گرفتيم داشتيم ميرفتيم كه بريم خونه يهو صاحب اون شيريني فروشي كه يك خانم جواني هست من رو بغل كرد و در گوشم گفت من خيلي دوست دارم ممنون كه اوندي ديدمت تو نميدوني با حرفات چقدر به من اميد و انرژي دادي،حتماً يه روز بيا كافه ي شيريني فروشي باهم بشينيم شيريني بخوريم،من دوست دارم با تو در ارتباط باشم.من در خواب ميدونستم چه حرفي رو به اون خانم زدم كه خوشحال شده بود اما الان يادم نمياد.

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۷:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما باعث خواهید شد که کاری خوب پیش برود و باعث خوشحالی کسی می شوید و راهکاری به او ابراز می کنید که او به ثروت و امید در زندگی اش خواهد رسید. روابط دوستانه ی شما با دیگران قویتر خواهد شد. خودتان هم موفق و شیرینکام می شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۰:۵۱
لاله

لاله : سلام وقت به خیر . خواب دیدم که به یک باشگاه رفتم و کاراته انجام میدم . بعد یه مدتی پسری که دوسش دارم میاد باشگاه با این پسر در بیرون از خواب رابطه ندارم فقط دوسش دارم و ازحسش هم نسبت به خودم خبر ندارم . میبینم که خیلی قدرتمند و قوی شده . منم هیجان زده میشم . بعد یه مدت تو باشگاه یه آشنا میاد باهاش شروع میکنم به حرف زدن .میبینم که این پسر کم کم شروع میکنه خودش رو به من نزدیک کنه و میخواد یه بهانه ای بیاره تا با من حرف بزنه و بالاخره با هم حرف میزنیم .در بیرو ن از خواب هم اصلا تا به حال با هم حرف نزدیم . بعد حرف زدن من بغلش میکنم اونم فک کنم بغلم کرد دقیق یادم نیست . تعبیرش چی میتونه باشه ؟ خیلی ممنونم

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۳۴:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تمام سعیتان را می کنید که انرژی خودتان را صرف رسیدن به اهدافتان کنید و در کارتان موفق باشید. کسی که دوستش دارید شخصیتی مصمم و قوی دارد و او هم روی اهدافش تمرکز کرده تا به آنها برسد. شما هر دویتان می خواهید از تجاربتان در زندگی روزمره تان استفاده کنید. هر دوی شما تمایل دارید با هم حرف بزنید ولی از اینکار می ترسید ولی کم کم سعی می کنید که ارتباط خودتان را با هم قویتر کنید و سعی می کنید که در مقابل هم گارد نگیریدو احساستان را نسبت به هم بروز دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۵:۵۴
Sanay

Sanay : سلام عزیزم، خواب دیدم من و خواهر و برادرهام بچه هستیم و داریم بازی می کنیم رفتیم بالا پشت بوم و من اومدم لب بام و به صورت افتادم توو حیاط وقتی بلند شدم به سن الانم بودم و بدنم چک کردم دیدم همه جام سالمه ولی قلبم درد میکنه و یکی از دنده های قفسه سینه م شکسته (بیرون نزده بود) تا آخر خوابم دستم همش رو اون محل درد بود، از خونه رفتم بیرون دنبال دکتر و دیدم داخل یک مطب هستم و منتظر دکتر بودم مقنعه و مانتومو درآوردم که وقتی دکتر میاد برای معاینه آماده باشم ولی وقتی دکتر اومد پشیمون شدم که چرا پیشش بیحجابم و دکتر یک مرد چاق عینکی با چشمهای مشکی درشت بود و عرق گیر سفید تنش بود کمی باهام حرف زد بعد بلند شد از پشت محکم بغلم کرد و من اصلن نمی تونستم حرکت بکنم و بدن اون شروع به لرزیدن کرد بعد ولم کرد دوباره باهام صحبت کرد انگار ازم تشکر میکرد چون بغل کردن من براش خیلی خوب بوده و خوشحال بود( گیج شده بودم داره چیکار میکنه) . بعدش دیدم انگار من همش دنبال اون دکتر هستم و میخوام بهش بگم درد سینه و قلبم هیچ فرقی نکرده ولی اون همش توسط خانم منشیش بهم پیام میده و اصلا بهم وقت ملاقات نمیده با خودم میگم نباید همه پولشو همون اول میدادم حالا که پولشو گرفته منو میپیچونه، ( توو خوابم کلا به دکتر و مطب و منشی احساس بدی داشتم و شک داشتم که اون بغل کردنش یک کار پزشکی بود یا ازم سو استفاده کرد)

پاسخ
لینک۱۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۷:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ساده دلی و زود باوری به خرج می دهید و زمانی که فکر می کنید در اوج موفقیت قرار دارید، مراقب حد و مرزهایتان نخواهید بود و این باعث خواهد شد که از ایده آلهایی که برای خودتان در نظر گرفته اید، فاصله بگیرید و در یک رابطه ی عاشقانه شکست بخورید. آن وقت است که شما عقلتان تازه سرجایش می آید و یاد می گیرید که ای کاش از خودتان بیشتر مراقبت می کردید. ( اینکه این خواب هشداری برای اینده است و یا خاطره ای از گذشته منوط به تشخیص خودتان است چون من از زندگی شما اطلاعی ندارم). شما دلتان خواهد شکست و تمام سعیتان را می کنید که از دل شکستگی خودتان را رها کنید. شما به دنبال این خواهید بود که با یک شخصی مثل روانشناس رک و پوست کنده صحبت کنید و نگرانیهایتان را مطرح کنید و افکارتان را با او در میان بگذارید. او به شما می گوید که چیزی که شما در زندگی تان کم دارید احساس محبت است و اینکه ترسهایتان را روی هم انباشته کرده اید و با همه رفتاری سرد و خشک نشان می دهید. او به شما می گوید که شما باید توجه بیشتری به بُعد عاطفی تان بکنید. او به بهانه ی پشتیبانی از شما، و رُک گویی، به شما می گوید که باید از شر ایده ها و عادات قدیمیتان رها شوید، طرز فکر قدیمی تان را کنار بگذارید و شما کم کم متوجه خواهید شد که این شخص، خودش قصد سو استفاده از شما را دارد و نه تنها به شما کمکی نکرده بلکه از شما سو استفاده هم کرده است. لطفا مراقب باشید!! آدمهای روانپریش زیادی در جامعه وجود دارند و نباید به هر کسی اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۱:۴۱
Mihde

Mihde : سلام
خواب دیدم با مادر مرحومم دریک اتاق دراز کشیدم بعد مادرومو در آغوش گرفتم مادرم در حال صحبت کردن درباره فوت پدرش چند کلمه صحبت کرد ممنون

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۸:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مادر شما به شما نزدیک است و روحش آزاد و پیش شماست. شما نباید او را مرده بپندارید. فقط کسانی مرده محسوب می شوند که روحشان اجازه ندارد که آرادانه در دنیا با خانواده شان در ارتباط باشند و گناهکار و معذب هستند. اما مادر شما این احساس نزدیکی با شما را دارد و می خواهد که شما آگاه باشید که او نزدیک شماست و احساس شما را درک می کند چون خودش هم همین احساس را در رابطه با فوت پدرش داشته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۹:۴۰
مینا

مینا : سلام وقت بخیر و شادی. خواب دیدم در محل کارم هستم، و مدیر کارخانه آزمایشگاه رو بسیار نامرتب کرده، منم رفتم قسمت مربوط خودم رو جمع کنم، که حالم بد شد و بیهوش شدم، مدیر کارخونه متوجه نشد که من بیهوش شدم همش هم سعی میکردم تکون بخورم که آقای مهندس همکارم اومد و منو بغل کرد و مدیر کارخونه زنگ زد اورژانس، و من همش سعی میکردم از حالت نیمه هوشیاری بیرون بیام که نمیشد.
با تشکر از شما

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۸:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مدیر کارخانه ی شما باعث می شود که شما فکر کنید که با ترسها و باورهایی که دارید، مورد آزمایش قرار می گیرید و شرایط کاری شما متحول خواهد شد. شما در یک موقعیت خاص احساس می کنید که عملکردتان کافی و مناسب نیست و احساس ناتوانی می کنید یا برای تغییراتی که در اطراف شما در شرف وقوع است آماده نیستید و احساس بی یاوری می کنید. شما از اینکه مسئولیت عملکردتان را به عهده بگیرید، احتمالا طفره خواهید رفت و سعی می کنید که موقعیتی را نادیده بگیرید. سبک زندگی فعلی شما، به شما صدمه می زند و شما باید سعی کنید که کارهایتان و پیامدهایش را دوباره ارزیابی کنید. مهندس همکارتان سعی می کند که شما را در حل این مشکلات راهنمایی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۶:۰۷
mina

mina : سلام روزبخیر عزیزم
شب گذشته خواب دیدم که من و دوس پسرم در پارک روی نیمکت نشستیم کنار هم
اون سرش رو گذاشته بود روی سینه من و من خیلی جدی و عصبانی و دست به سینه نشسته بودم هیچ حرفی نمیزدیم فقط سرش روی سینه من بود
یهو دیدم دورمون پر از سگهای ولگرده
دورمون چرخ میزدن و من میترسیدم و چون سرش روی سینم بود سرش رو میدادم کنار که بتونم راحت ببینم ولی سرش از سینم جدا نمیشد
من میترسیدم ولی اون اصلا ترسی نداشت و هیچ عکس العملی نشان نمیداد

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۱:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در مورد رابطه تان با دوست پسرتان مردد هستید و فکر می کنید که زندگی و وقتتان دارد تلف می شود و آدمهای مزاحم چشم به شما دوخته اند تا ببینند که بالاخره چه کار می کنید و دوست پسر شما سخت وابسته به عشق و محبت و احساس زنانه ی شماست و نمی خواهد از شما جدا شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۱:۲۲
نیوشا

نیوشا : سلام خسته نباشید من جدیدا در جایی شروع به کار کردم
و یکی از همکار هام هست که من احساس میکنم به من علاقه مند شدهو از من خوشش میاد و این اقا به شدت ادم کمرو و خجالتی هست بسیار زیاد.و اصلا تو این مدت کمی که سرکارم از شدت خجالتی بودن نمیتونه بیاد. جلو و صحبت کنه
من دیشب خواب دیدم که در جایی هستم مثل سر کار وقتی وارد شدم این همکارم اومد و منو از پشت بغل کرد و گونه ام رو بوسید خیلی عاشقانه و از ته دلش بود منم چیزی نگفتم بعد رفتم توی اتاق داشتم کار انجام میدادم و چیزی مینوشتم یکی دقیقا هم قیافه ی این اقا اومد و خواست شماره بده به من بعد شروع کرد به حرف زدن و دیدم لکنت داره. و نمیتونه درست حرف بزنه شروع کرد به گفتن شماره و من هم مینوشتم بعد از یه جای شماره به خاطر لکنتش اشتباه نوشتم شماره رو و اومد خودکارو گرفت و شماره درست رو نوشت برام

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۸:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این آقا به خاطر خجالتی بودنش، شخصیتی دوگانه و مدمدمی مزاج دارد و از اینکه احساس واقعی اش را به شما بگوید نگران است. از جهتی می خواهد از شما حمایت کند و برایتان احترام قائل است و از جهتی دیگر می ترسد که نتواند نظر واقعی اش را به شما بگوید و شما راجع به او بد برداشت کنید. ولی او نمی گذارد که شما سوبرداشت از حرفهای او بکنید و نظرات واقعی اش را نسبت به شما بیان خواهد کرد. اما باید دقت داشته باشید که چون در محل کارتان جدید هستید، اول نسبت به احساستان با او مطمئن شوید و بعد به او بله بگویید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۴۴
Mahpishoni

Mahpishoni : سلام وقتتون بخیر.
دیشب خواب نامزد سابقم که میونمون بهم خورده و ازم دلخور و ناراحته رو دیدم که اون جایی دراز کشیده و من هرکاری میکردم بهم توجه نمیکرد و بهم نگاه نمیکرد مشخص بود از دستم دلخوره. بعد مدتی من هم خسته و ناراحت شدم از رفتارش و رفتم روی زمین یعنی زیرم خاک بود دراز کشیدم و چشمامو بستم بعد متوجه شدم از سرجاش بلند شد اومد سمتم اومد دستاشو باز کرد و میخواست منوبغل کنه و از رو زمین بلند کنه که من چشمامو وا کردم و نگاهش کردم و اون با سر بهم گفت که بلندشوبیا بغلم. البته هیچ حرفی باهم نزدیم.
بعد جایی دیگه خواب دیدم هردوتا دایی هایم یکی یکی از من لب میگیرن و من خودمو کنار میکشیدم بعد دیدم زنداییم چندتا روسری دستشه اومد سمت ما و من روسری طلایی رو ازش گرفتم مال خودش نقره ای و یه روسری زرد هم به خواهرم و یه طوسی هم به اون یکی زنداییم داد. بعد دیدم خواهرم یه دسته گل صورتی مصنوعی دستشه و مامانم بهش میگه برو برای خواهرت(منظورش من بوده) هم از اون خانم بگیر و بگو که حاجت داره و رفت یه دسته گل سفید برا منم گرفت.
بعد دیدم جلوی درمون ایستادم که نامزد سابقم اومد بازم بدون اینکه حرفی باهم بزنه یه ساعت مچی بهم داد بعد من از پنجره خونمون که روبروی پارک دیدم پارک تبدیل شده به یه دریاچه بزرگ و آروم و کم عمق و صاف و زلال بود و من رفته بودم وسط دریاچه و پاهام داخل آب بود و داشتم کفشو میدیم به خانوادم هم گفتم بیاید شما هم داخل آب.
ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۹:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. نامزد سابق شما هم به شما فکر می کند هر چند که شما تصور کنید که او به کل شما را فراموش کرده است. دایی هایتان برای شما احترام قائلند ولی ممکن است از شما به دلائلی دور شوند. انشالله شما خوشبخت و موفق خواهید شد و خودش هم همسرش برایش می ماند. خواهرتان خردمندانه رفتار خواهد کرد و زن دایی دومتان هم با غرور و کم معاشرت و کم حرف است. خواهرتان شخصیت واقعی خودش را نشان نمی دهد و خیلی وانمود می کند که مهربان و رمانتیک است و شما هم خیلی مهربانتر و آرامتر از شخصیت اصلیتان جلوه می کنید. نامزد سابقتان شاید دوباره با شما رفتاری دوستانه داشته باشد و شما تحت تاثیر احساسات زیادی قرار می گیرید و به آرامش می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۶:۵۱
Sara

Sara : سلام و خسته نباشيد.خواب دوست پسرمو كه چندين ماه است باهم قهريم، ديدم .خواب ديدم كه روى دو تا تشك جدا از هم با فاصله ي خيلي كم از هم دراز كشيديم فكر ميكنم توي اتاق من بود ولي مطمئن نيستم چون شب بود و همه جا تاريك و انگار فقط من و اون همديگرو خيلي خوب ميديديم بهش گفتم ميثم بغلم ميكني بخوابم گفت نه (در واقعيتم هر موقع با هم دعوامون ميشد همين كارو ميكرد) گفت نه ولي بدون اينكه بغلم كنه دستمو محكم توي دستش گرفت و گفت ميخوام ببرمت يه مسافرت خيلي خوب (توي واقعيت هر موقع ميخواد آشتي كنه همينو ميگه) بهش گفتم منو يه جا ببر كه انگليسي بتونم باهاشون صحبت كنم مثلا آلمان نريم گفت آره ميبرمت انگليس(در واقعيت من يه خواستگار دارم كه آلمان زندگي ميكنه و الان كه باهم نيستيم جدي تر دارم به اين موضوع فكر ميكنم) بعد خوابيديم منم وانمود كردم خوابم برده ولي بيدار بودم و واسه اينكه بفهمم هنوز واسش مهم هستم يا نه صداي گريه از خودم در آوردم كه فكر كنه دارم توي خواب گريه ميكنم تا شنيد بيدار شد وسريع منو از خواب بيدار كرد و شروع كرد به غر زدن كه هوا سرده چرا پتو روي خودت نكشيدي بعدم از جاش بلند شدو پتورو كشيد روم،دوباره بدون اينكه بغلم كنه دستمو گرفت و سر جاش دراز كشيد و گفت مگه من قبلا همين جا از تو خواستگاري نكرده بودم، من با تعجب گفتم تو كي خواستگاري كرده بودي، گفت خوب تو از من خواستگارى كن(توي واقعيت اون تلاش كرد كه با هم آشتي كنيم ولي من ناز كردم و آشتي نكردم اونم بهشبرخورد ديگه تلاشي نكرد بعد از يه مدت كه من خودم باهاش تماس گرفتم اون شروع كرد به ناز كردن و ما هنوز باهم قهريم) بعدم از خواب پريدم.سپاس

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۰:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هر دویتان به هم فکر می کنید و با وجودی که با هم قهرید و از هیچ چیزی در آینده تان با خبر نیستید، تمایل دارید که با هم آشتی کنید. او می خواهد که شما چشم انداز تازه ای از زندگی داشته باشید و شما نمی توانید خواسته ها و توانایی های او را درک کنید. بخشی بزرگی از خوابتان بازتاب افکار و احساسات و روحیات شما در بیداریتان است و اصلا تعبیری ندارد. جز اینکه شما دو دل هستید که خواستگارتان را بپذیرید یا خیر و او هم می خواهد که شما آنقدر چشم انتظار او بمانید تا یا فراموشش کنید یا فراموشتان کند و یا اینکه به التماس بیافتید !!! چندین ماه قهر بودن دیگر اسمش عشق نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۴:۴۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.