تعبیر خواب آغوش گشودن
اگر کسی در خواب دید به روی کسی آغوش گشوده، نسبت به آن شخص، ابراز علاقه و محبت خواهد کرد. اگر کسی بر وی آغوش گشود، از جانب آن شخص به او ابراز محبت خواهد شد. اگر در درگاه خانه شخصی را در آغوش گرفتید که نمی شناختید مسافری به خانه شما وارد می گردد و اگر در درگاه خانه ای نا آشنا و غریب که به شما تعلق ندارد و آنجا را نمی شناسید کسی را در آغوش گرفتید به سفر می روید.
تعبیر خواب بغل کردن
اگر کسی از پشت شما را بغل کرد در روزهای آینده مورد اتهام قرار می گیرید که برای اثبات بی گناهی خود باید تلاش و تقلای زیادی بکنید. اگر کودکی را در آغوش گرفتید نیازمند محبت اطرافیان خود هستید. اگر زنی در خواب ببیند که کودک نا آشنایی را در آغوش گرفته جاری یا خواهر شوهرش از او بدگویی می کنند.
اگر در خواب دیدید که حیوانی را در بغل گرفته اید و نوازش می کنید با شخصی که اختلاف دارید و احتمالا بین شما خصومتی وجود دارد آشتی می کنید. در آغوش گرفتن گربه حسودی است . اگر گربه به شما تعلق داشت، کسی به شما حسادت می ورزد و اگر گربه متعلق به دیگری بود شما به دیگری حسد می ورزید. در آغوش گرفتن سگ نیاز به وفاداری و نشانه فقدان آن است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Saeed : سلام خدا قوت
حاجتی به درگاه خدا دارم نمیدونم ربطی به این خابم داره یانه( امروز قبل از طلوع آفتاب بعد از اذان صبح که خوابیدم دیدم با شهید قاسم سلیمانی سر یه سفره باهم غذا میخوریم بعد غذا دیدم دوست دارم بغلش کنم، رفتم بغلش کردم همراه با گریه بهش گفتم تو مرد بزرگی هستی چون دیدنت خون رو به جوش میاره(ینی عشق و ایمانو تقویت میکنه) ایشونم گریه میکرد، یادم رفته بود شهید شده به ایشون گفتم شما شهید میشی چون لیاقتی جز این نداری، بعدش نشستیم باهم یه چیز تلویزیون مانندی بود بزرگ به اون نگاه میکردیم )
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که از خط فکری این شهید پیروی کرده و از او حمایت کنید. ولی عمر شما به دنیاست و قرار نیست شما شهید شوید. شما چیزهای زیادی هست که هنوز باید در دنیا ببینید و تجربه کنید. شهادت مقام بالایی است ولی زندگی مبارزه می خواهد و انسان را قوی تر می کند. دنیای بزرگی پیش روی شماست که شما باید شاهد وقایع آن باشید. تشکر از همراهیتون.
elnaz : سلام خواب دیدم که یک پسر نا آشنا منو تو خواب میخواد و میخواد باهام ازدواج کنه و دوستم داره پسره انگار همسن و هم قد خودم بود و لباس سفیدی تنش بود. اما من نمیخواستمش و برای فریب دادنش باهاش بودم داشتم براش نقش بازی میکردم و انگار که نامزد بودیم من مشغول دویدن بودم که اون با دوربین عکاسیش ازم عکس گرفت و همش با هم بودیم و من بوسه ای به لباش زدم و اونم بوسید و بعد آخرای خوابم داشتم تو خواب دور از چشمش یه کارایی قایمکی میکردم و همراهامم که یکیشون مرد قد بلند لاغر با کت و شلوار سورمه ای بود و وسط سرشم کچل بودم اونم طرف من بود و از این پنهان کاریم حمایت میکرد بعد اون پسره سر رسید ومن پیدم تو بغلش و دستمو گذاشتم پشت سرش و شروع کردم به نوازش موهاش و از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و کاری به شما واگذار می شود که بسیار مثبت و خوب و شایسته ی شماست ولی شما به این کارتان تعهدی نشان نمی دهید و الکی وقت کشی می کنید و وانمود می کنید که به کارتان علاقه دارید. با وجودی که تصویر ذهنی دیگران از شما این خواهد بود که شما عاشق کارتان هستید. شما در ظاهر در کارتان موفق هستید و منطبق با شرایط و از خودتان منیت به خرج نمی دهید اما ته دلتان کارتان را دوست ندارید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام
من ديشب خواب ديدم با مادرم به شيريني فروشي رفتيم،من اون شيريني فروشي رو در واقعيت ميشناسم اما تا به حال نرفتم،بعد اونجا با مادرم شيريني گرفتيم داشتيم ميرفتيم كه بريم خونه يهو صاحب اون شيريني فروشي كه يك خانم جواني هست من رو بغل كرد و در گوشم گفت من خيلي دوست دارم ممنون كه اوندي ديدمت تو نميدوني با حرفات چقدر به من اميد و انرژي دادي،حتماً يه روز بيا كافه ي شيريني فروشي باهم بشينيم شيريني بخوريم،من دوست دارم با تو در ارتباط باشم.من در خواب ميدونستم چه حرفي رو به اون خانم زدم كه خوشحال شده بود اما الان يادم نمياد.
فریبا هراتی
: سلام. شما باعث خواهید شد که کاری خوب پیش برود و باعث خوشحالی کسی می شوید و راهکاری به او ابراز می کنید که او به ثروت و امید در زندگی اش خواهد رسید. روابط دوستانه ی شما با دیگران قویتر خواهد شد. خودتان هم موفق و شیرینکام می شوید. تشکر از همراهیتون
Yasi : سلام صبح بخیر
خانم هراتی خواب دیدم پسرم و بغل کردم پسر من بزرگه بعد تو خواب متوجه شدم به من حس جنسی داره توی خواب خیلی حس بدی پیدا کردم خیلی ناراحت شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر شما نسبت به شما حالت حمایتگرایانه دارد و ممکن است به دلائلی سعی کند که نظر خودش را به شما بقبولاند و اگر به حرفش گوش نکنید از شما عصبانی شود. ضمن اینکه تعبیر دومی هم می تواند برای این خواب وجود داشته باشد و آن این است که منوط به سن او و سوابقی که از او در بیداری مشاهده کرده اید، شما باید سعی کنید که لباسهای خیلی تحریک آمیز جلوی بچه ها نپوشید تا خدای نکرده به دلیل هورمونهای زمان رشد، ناخواسته آنها به مسائل اینچنینی در بیداری فکر نکنند. اما به احتمال قوی همان تعبیر اول است که عرض کردم تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت بخیر و شادی. خواب دیدم در محل کارم هستم، و مدیر کارخانه آزمایشگاه رو بسیار نامرتب کرده، منم رفتم قسمت مربوط خودم رو جمع کنم، که حالم بد شد و بیهوش شدم، مدیر کارخونه متوجه نشد که من بیهوش شدم همش هم سعی میکردم تکون بخورم که آقای مهندس همکارم اومد و منو بغل کرد و مدیر کارخونه زنگ زد اورژانس، و من همش سعی میکردم از حالت نیمه هوشیاری بیرون بیام که نمیشد.
با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مدیر کارخانه ی شما باعث می شود که شما فکر کنید که با ترسها و باورهایی که دارید، مورد آزمایش قرار می گیرید و شرایط کاری شما متحول خواهد شد. شما در یک موقعیت خاص احساس می کنید که عملکردتان کافی و مناسب نیست و احساس ناتوانی می کنید یا برای تغییراتی که در اطراف شما در شرف وقوع است آماده نیستید و احساس بی یاوری می کنید. شما از اینکه مسئولیت عملکردتان را به عهده بگیرید، احتمالا طفره خواهید رفت و سعی می کنید که موقعیتی را نادیده بگیرید. سبک زندگی فعلی شما، به شما صدمه می زند و شما باید سعی کنید که کارهایتان و پیامدهایش را دوباره ارزیابی کنید. مهندس همکارتان سعی می کند که شما را در حل این مشکلات راهنمایی کند. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام روزبخیر عزیزم
شب گذشته خواب دیدم که من و دوس پسرم در پارک روی نیمکت نشستیم کنار هم
اون سرش رو گذاشته بود روی سینه من و من خیلی جدی و عصبانی و دست به سینه نشسته بودم هیچ حرفی نمیزدیم فقط سرش روی سینه من بود
یهو دیدم دورمون پر از سگهای ولگرده
دورمون چرخ میزدن و من میترسیدم و چون سرش روی سینم بود سرش رو میدادم کنار که بتونم راحت ببینم ولی سرش از سینم جدا نمیشد
من میترسیدم ولی اون اصلا ترسی نداشت و هیچ عکس العملی نشان نمیداد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در مورد رابطه تان با دوست پسرتان مردد هستید و فکر می کنید که زندگی و وقتتان دارد تلف می شود و آدمهای مزاحم چشم به شما دوخته اند تا ببینند که بالاخره چه کار می کنید و دوست پسر شما سخت وابسته به عشق و محبت و احساس زنانه ی شماست و نمی خواهد از شما جدا شود. تشکر از همراهیتون.
منیره : سلام خسته نباشید من به آقایی علاقه دارم تو خوابم این آقاکنار من نشسته بود یه سیگار دستش بود که از کشیدنش پشیمون شد و گذاشتش رو میز بعد دستانداخت دور کمر من و اون قسمت کمرم لخت بود بعد منو کشید تو بغل خودش و سرم و گذاشت رو سینش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او به شما فکر می کند و به خاطر مسئله ای فکرش نگران است و عصه می خورد. اما از اینکه منفی بافی کند دست برمی دارد و می خواهد از شما حمایت کند و پشتیبان شما باشد. او شما را دوست دارد و شما هم همینطور. تشکر از همراهیتون.
نگار زیبامنش : سلام خانم هراتی عزیز.ایام به کام
بنده تو واقعیت به خاطر پشت میز نشینی شونه هام درد میکرد.خواب دیدم تو یه مکانی هستم که یکی از استادام که جوان هستن اومدن.من گفتم پشتم درد میکنه.گفت برگرد برات ماساژ بدم!من خوابیدم و ایشون شروع کرد تمام پشت من رو ماساژ دادن.بعد اروم اروم به من نزدیک میشد که من متوجه شده بودم و از پشت کامل من رو بغل کرد.من از این موضوع خوشحال بودم. بعد چرخیدم به سمتش و تا میتونست شروع کرد به بوسیدن صورت من و من هم متقابلا اون رو بوسیدم.اما تو خواب فقط احساس دوست داشتن بود و هیچ شهوتی حس نمیکردم!
بعد دیدم اومدم لب های من رو ببوسه اما من حس کردم شاید صبحانه نخورده باشیم از بوی دهان خوشم نیاد.اما یهو دیدم کل لبهای من رو کرد تو دهنش و من هیچ بوی بدی حس نکردم.و فقط تو دلم میگفتم ما چقدر به هم علاقه داریم!
بعد دیدم یهو برادرم اومدم و ما اروم از هم جدا شدیم و منتظر بودیم برادرم بره که باز منو ببوسه..
ایا این خواب تعبیری دارد؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در زندگی بیداری تان تحریک حسی یا جنسی ندارید و باید مراقب بدنتان باشید و خوابتان می گوید که بدنتان نمی خواهد که اجازه دهید که احساس در وجودتان بمیرد. باید مراقب خودتان باشید و نگرانی ها را رها کنید و حالت تدافعی نسبت به این و آن نگیرید. استاد شما می خواهد از شما حمایت کند و شاید شما نسبت به او حالت تدافعی گرفته اید. شما نمی خواهید که حرفهای بدی راجع به شما بزنند. می خواهید شروعی تازه داشته باشید ولی به خاطر قید و بندهای خانوادگی تان جلوی احساسات خودتان را می گیرید و با کسی ارتباط برقرار نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
Negar : سلام عزیزم
من خواب دیدم داشتم سرکار تلفنی با رییسم که آقاست حرف میزدم صحبتمون تموم شده بود ولی قطع نمیکرد انگار میخواست یه چیزی بگه روش نمیشد بعد دیدم که یه جایی بودیم من و این‌آقا و یکی دیگه از همکارای آقا و دوتا آقای دیگه که انگار مشاور باشن همه انگار تو یه اتاق رو زمین نشسته بودن من سرم رو گذاشتم رو پای رییسم و دراز کشیدم و داشتیم به حرفای اون ۳ نفر گوش میدادیم بعد انگار که از قصد بخوام رییسمو تحریک کنم یه جوری هی دستم و سرمو گذاشتم که به آلت جنسیش بخوره قشنگ تحریک شده بود بیضه هاش بزرگ شده بود و دیگه کامل تو بغلش خوابیده بودم بعد چند دقیقه گفتم حالا کسی نبینه یه مقدار رفتم کنارتر ولی همچنان دستامون بهم گره خورده بود با انگشتای هم بازی میکردیم بعد اون یکی همکارمون دید گفت اینا که دستای همو گرفتن من برم پای تابلو توضیح بدم بعد رییسم اومد جاشو عوض کنه اول سمت چپ من بود اومد بره سمت راستم یه جوری داشت جا به جا میشد که انگار بخواد بخوابه رو من بعد که اومد سمت راست من باز من روی پای سمت راست و بغل سمت راستش کنار هم خوابیده بودیم بعد مشاورا داشتن یه چیزی میگفتن میخواستم جواب بدم رییسم گفت ولش کن نمیخواد جواب بدی منم گفتم رییسم اجازه نمیده اون همکارامون هم یه چیزی رو داشت میگفت که پرسیدم ینی چی خودش درست نفهمیده بود داشت الکی توضیح میداد بعد سوال من خودشم فهمید که موضوع رو نفهمیده بعد انگار زنگ خورد غذا اورده بودن یه سفره هم پهن شده بود روش غذا گذاشته بودن نمیدونم پیتزا بود فک کنم فقط جایی که پهن شده بود گفتم اینجا مگس زیاد داره رییسم نمیخواست بلند بشه ولی من پاشدم که برم دستشویی بیام پای سفره اونم بلند شد نشست پای سفره
ببخشید طولانی شد مرسی که وقت میذارید
فریبا هراتی
: سلام. رئیس شما از نظر احساسی و منطقی وابسته به شماست و شما هم می دانید که او از شما حمایت می کند و سعی می کنید که مهارت های علمی و ذهنی تان را با مهارت های او هماهنگ کنید و با هم اتحاد داشته باشید. اینکار شما باعث می شود که رئیستان قویتر و بهتر عمل کند و احساس کند که قدرت و اقتدار بیشتری دارد و به موفقیت بالاتری خواهد رسید. او می داند که شما از او تبعیت می کنید و او می تواند به اوضاع کاملا مسلط باشد. روزی شما زیاد است و به فراوانی و نعمت زیادی خواهید رسید ولی از پچ پچ بعضی از مردم و غیبت هایی که ممکن است بکنند بدتان می اید. شما از غم رها خواهید شد و روابط تان دوستانه تر با رئیستان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Omid k : سلام. خسته نباشی خانم هراتی. من خواب دیدم تو اتاق خودم دختری را که اکنون دوستم است را بغل کرده و میبوسیدم که بعدش متوجه شدم که برادر زاده ام زیر پتو خوابیده است و خواهر و برادرم هم در داخل اتاق هستند البته آنها در آن لحظه توجهی نمیکردند و نگاه هم نمیکردند من هم از ترس اینکه مبادا دختری که پیشم بود را ببینند تلاش میکردم که آنها را به بیرون از اتاق بکشم و سعی در قانع کردن آنها داشتم که بیرون بیایند و در آن لحظات به فکر آبرویم بودم و بسیار ترسیده بودم. ممنون میشم اگه تعبیرش رو برام بگین.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خیلی نگران هستید که دیگران راجع به شما چه فکر می کنند در حالیکه باید به مسائل مهمتری در زندگی تان فکر کنید. در زندگی شما روابط خانوادگی قوی است و احتمالا همه در کار هم نظر می دهند. بازتاب این افکار شما در بیداری به صورت خوابتان هم تجلی پیدا کرده است. تشکر از همراهیتون.