تعبیر خواب ابر
-
امام صادق(ع) می فرماید: ابر بر نه وجه است:
- حکمت،
- ریاست،
- پادشاهی،
- رحمت،
- پرهیزگاری،
- عذاب،
- قحطی،
- بلا،
- فتنه.
ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند که تکه ای از ابر را گرفت و خورد یا در سینه و لباس خویش پنهان کرد، با علما یا بزرگان، مصابحت پیدا می کند یا از فهم و دانش بهره مند می شود و یا مالی بدست می آورد که بزرگی سبب بدست آوردن آن می شود. اگر پادشاهی خواب ابر را ببیند، سفیران و خبر آورانی را به اطراف کشور خود می فرستد.
تعبیر خواب ابر سفید، سیاه
از دانیال نبی نقل است که دیدن ابر در خواب به شش گونه امکان پذیر است. ابر سفید، سیاه، زرد، سرخ و ابر بارنده و ابر خشک یعنی ابری که باران ندارد. اگر کسی خود را زیر ابر سفید بارنده ببیند بسیار خوب است و این خواب، خبر از خیر و برکت می دهد یا علم و دانش فرا می گیرد. ابر زرد بیماری است و بعضی معبران نوشته اند که بیننده خواب، زنی می گیرد که آن زن به او رنج و بلا می رساند و چنان چه ازدواج کرده باشد از سوی زنی به او زیان می رسد.
تعبیر خواب ابر سرخ
ابر سرخ مصیبت و بلا است. ابر سبز خرمی و بزرگی و امارت و فرمانروائی است. ابر سیاه نیکو نیست و نشانه خشم الهی و تندی سرنوشت است. ابر با برق تنها، عذاب است و ابر با رعد بیم و هراس می تواند باشد. چنان چه دیدید ابری از جانب دریا به سوی شما آمد غنیمتی است که نصیب شما می شود و از جایی سود می برید که انتظارش را ندارید. ابری که باران ندارد خوب نیست بخصوص اگر ابر تاریک و گسترده باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aminhoseini : سلام خواب دیدم توی یک کشور خارجی سوار مترو شده بودم و یکدفعه مترو وارد تونلی شد که از زیر دریا عبور میکرد ولی من احساس میکردم زیر دریا هستیم در حالیکه چیزی که من در خواب میدیدم مربوط به بیرون بود و اون چیزی نبود جز منظرهای بسیار زیبا که مقابلم ابرهای خیلی سفیدی را بالای دریایی میدیدم و دریا آنقدر آرام و زیبا بود که موجهای کوچک آن میدرخشیدند و برق میزدند ولی در خواب داد میزدم و میگفتم واقعا منظرهی زیباییست ولی راستش تا حالا نه در خواب و نه در رویا چنین منظرهی زیبایی را حتی در نقاشی و عکسها هم ندیدهام .
فریبا هراتی
: سلام. در زندگی فعلی شما هرج و مرج وجود دارد و نیاز به تغییر شرایط زندگی دارید و می خواهید که زندگی تان یک تغییر اساسی بکند. و البته تغییر هم خواهد کرد!! شما خیلی ناخودآگاه به اهداف خودتان می رسید. توانایی های شما زیاد است و تصمیمی عجولانه می گیرید و احساس شما به شما غلبه می کند. شما جنبه های مختلف یک مسئله را درنظر می گیرید و درکتان نسبت به آن بالا خواهد رفت تا عمیقا بتوانید روی زندگی تان کنترل داشته باشید. علیرغم تصمیمی که به نظر غیر عقلانی می آمد، و بیشتر از روی احساس گرفته اید، شما به صلحی درونی و آرامش و هماهنگی در زندگی خواهید رسید. مسائل و راه ها برای شما روشن خواهند شد و قوت قلب خواهید یافت. امید و چشم اندازی جدید و نگاهی مثبت به زندگی خواهید داشت.
فرزانه تیموری : سلام وقتتون بخیر
مادر بزرگ من که سید هم هستن خواب دیدند در محله قدیم شون که اونجا رو خیلی دوست داشتند و اکثرا خواب اونجا رو میبینن، توی کوچه هستند و فردی پشت ابرها هست که فقط دستاهاشونو می بینند که در قسمت زیادی ابر (به اندازه یک کوچه بلند) در حال گذاشتن ابرها کنار هم برای نوشتن کلماتی هستند
مادربزرگ من که سواد قرآنی دارند از بقیه مردم که همسایه های قدیمشون هستند میپرسند که روی ابرها چه نوشته شده است؟
مردم جواب میدهند که این نوشته ها مربوط به سال بعد هست.
تعبیر این خواب چیست؟
فریبا هراتی
: سلام. مادر بزرگتان به سنت های قدیمشان پایبند هستند و نگران مردم و شرایط زندگی آنان هستند. دست بیانگر اختیار، نفرت، حمایت و عدالت است. دست تقدیر مقرر کرده که عدالت برقرار خواهد شد. انشالله در سال آینده شرایط عوض می شود و اگر ابرها سفید بودند اوضاع مردم بهتر می شود. ابر سرخ بلاست و ابر سیاه نفرت است.تشکر از همراهیتون.
لی لی من : سلام سال نوتون مبارک،من خواب دیدم توخواب دارم به شوهرم فکر میکنم بعد به آسمون نگاه کردم دیدم تو یه تیکه ابر نوشته شده علی، تو یه تیکه ی دیگش یه تسبیح بود،توی یه تیکه ی دیگه ام یه کتاب قرآن،بعد من مادرم که کنارم بود گفتم که من داشتم به علی فکر میکردم یهو اسمش توابر دیده شده،اسم شوهرم علی هستش.
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. شما با همسرتان به صلح درونی و هماهنگی روانی رسیده اید. ایمانتان به خدای بزرگ زیاد است و آرزوهایتان را به او می گویید و سلامت زندگی تان در پناه خدای بزرگ برای شما محیاست. تشکر از همراهیتون.
Narjeskhatoon : سلام عزیزم وقتتون بخیر
امیدوارم سالمو سربلندتر از همیشه باشید ان شالله
دیشب ی خواب دیدم که تو عالم واقعیت واقعا گریه کردم ...ان شالله که خیر باشه
خواب دیدم تو حیاط خونه پدرم هستم آسمونو نگاه میکردم آسمان آبی بود چند تا ابر از سمت جنوب به سمت شمال به نسبت بد سرعت داشتن رد میشدن (در عالم واقعیت خونه پدریم همیشه حرکت ابر ها همینجوریه)
بعد یکی از ابر ها شکل قاب عکس شد و نوشت یا امام حسین(ع)
واقعا زیبا و دلنواز بود
گفتم وااای خدای من چه طور بقیه میگن امامها و معحزات تو دروغه؟
تو دلم امام حسینو صدا زدم
بعد گوشیمو برداشتم ازش عکس بگیرم پیش خودم گفتم ببرم نشون بقیه بدم که چی دیدم !!! عکسو گرفتم ولی نگاش کردم چیزی تو عکس مشخص نبود...نوشته رفت زیر ابر دیگه و حرکت کردنو رفتن باورم نمیشد گفتم من معجزه خدارو دیدم و با خودم ی حس عجیب داشتم که با همون حس از خواب پریدم...
ممنون میشم خانم هراتی عزیز خوابو برام تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور شما. خبرهای خوشی در راه است و بدیها از بین می رود و همه چیز به سمت موفقیت و خوشبختی با سرعت پیشرفت خواهد کرد. انشالله امام حسین ع برای مردمی که مرتب با دعاهایشان صدایش می کنند دعا خواهد کرد و شرایط زندگی مردم خوب خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
maryam : ببخشيد بالاتنه لخت نبود لباس معمولي كه تن امون بود پوشيده بوديم يه لباس رنگي كه البته رنگش يادم نمياد .لباسي كه توي خونه ميپوشيم ! ولي دامني كه پوشيده بوديم دامن عروس بود .
و اينكه به آن آرزو كه مشتاقش هستيم ميرسيم يا نه؟
فریبا هراتی
: خواب شما می گوید که به آرزویتان که برسید میبینید که خیلی هم مثل آن چیزی نیست که آرزو کرده بودید. اینکه واقعیت ها با رویاها فرق دارد. انشالله به آرزوی خود برسید. دقیق از خوابتان مشخص نیست.
maryam : ببخشيد اينكه لباس عروس كامل تنم امون نبود و فقط دامن لباس عروس پوشيده بوديم و بالا تنه امون لباس معمولي بود و اينكه ابر ها وقتي اومدن پايين خيلي كم و پراكنده شدند و به عبارتي حالت ابر بودن و قشنگي خودشون رو از دست داده بودن تعبير بدي ندارد؟(تقريبا مثله مه يا بخار كه يهو محو بشه!) ممنونم ازتون
فریبا هراتی
: نه تعبیر بدی نداره. ابر صلح درونی است ولی وقتی آدم به چیزی می رسد؛ برایش کمتر از زمانی که به آن چیز هنوز نرسیده بود، جلوه می کند. یعنی همیشه وقتی به چیزی رسیده ای به نظرت نمی آید و قدرش را نمی دانی در حالی که زمانی که آرزو بود، خیلی مشتاقش بودید که به آن برسید. دامن افتخار است و بالاتنه لخت یعنی فعلا به آن نرسیده اید. تشکر از همراهیتون.
maryam : سلام و وقتتون بخير
خواب ميديدم داشتم يك ابر رو توي آسمون نگاه ميكردم و دوست داشتم بياد پايين و ابر از آسمان اومد پايين و من و دوستم هر دو دامن لباس عروس پوشيده بوديم .يك خانمي هم پاي ما رو با يك تيكه پارچه داشت به هم ميبست .با خودم گفتم كاش لباس عروس كامل تنمون بود كه رقصمون قشنگتر ميشد !!.يك رقص آروم و ملايم ولي يادم نمياد كه رقصيده باشيم ! ولي تصميم به رقصيدن داشتيم . وابرها وقتي اومدن پايين تيكه تيكه و پراكنده دورمون بود و با خودم گفتم وقتي اومدن پايين شكل ابر بودن خودشون رو از دست دادن!!
ممنون ميشم تعبير بفرماييد .
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوستتان به صلح درونی و هماهنگی روانی می رسید و دوستی شما پایدار خواهد بود. هر دو انشالله خوشبخت و سفید بخت خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام وقت بخیر،دیروز خواب دیدم که همراه یکی از دوستام در حال قدم زدنیم و آسمون صاف و خورشیدی بود کمی ابر هم در آسمون بود ابرها سفید و زیبا بودند
در خواب دیدم که از کوچه ها یا خیابانی که گذر می کردیم ی ابر سفید از دل آسمون اومد پایین سمتمون بطوری که می تونستیم لمسش کنیم رفتم سمتش تا بگیرمش بزرگتر شد هر چی نزدیکتر می رفتم بزرگتر می شد و حرکت میکرد گرفتنش کمی سخت بنظر می رسید موفق شدم بگیرمش تا گرفتنش جذب درونم شد(یعنی تا دستم بهش خورد حس کردم وارد بدنم شد )حس خوب و جالبی بود برامون عجیب بود بعد دیدم که سیم های برق ارتفاعشون به حدی است که دستمون بهشون می رسه و روشون برف نشسته دوستم می رفت سمتشون به سیم ها می زد و با شیطنت برف هاشون را می ریخت منم بهش می گفتم نکن این کار ها را ،دختر اگر اتفاقی باعث برخورد دو سیم باهم بشی حتما برق می گیردت اونم بی توجه و با خنده به کارش ادامه میداد و منم مراقبش می بودم
بعدش با هم رفتیم سر کلاس دانشگاه،یکی از اساتیدمون را دیدم رفتم ازش در مورد امتحان پایان ترم بپرسم درست و حسابی جوابمو نداد تو لفافه حرف زد اما از حرفاش متوجه شدم گویی قراره امتحان سختی بگیرن منم اومدم سر کلاس دیدم بیشتر هم کلاسی هام رفتن به اون چند تا رو کردم و در مورد این موضوع حرف زدم و گفتم می تونیم اعتراض کنیم و نزاریم هرکار دلشون خواست انجام بدن که متوجه شدم به حرفام اهمیت نمیدن و ناراحت شدم ولی یادمه خودم تنهایی پیگیر شدم و با دادن نامه اعتراض به وزارت علوم نسبت به این کارشون (یعنی سخت گرفتن امتحان فراتر از حد کلاس در درس مربوطه که ریاضی بود)شکایت کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما به صلح درونی و هماهنگی روانی می رسید. مسئله ای در زندگی بیداریتان در حال روشن شدن است و دوستتان به کسانی که صاحب قدرت هستند ولی هیچ کاری نمی کنند، اعتراض می کند تا حرکتی انجام دهند و از یخ زدگی و رکود دست بردارند اما شما معتقدید که ممکن است اینها از قدرتشان استفاده کنند و برای دوستتان شر و مانعی به وجود بیاید که به ضررش تمام شود. شما می دانید که زمان آن رسیده که از حق خودتان دفاع کنید و نگذارید که شما را نادیده بگیرند و وقت دست به کار شدن و عمل برای شما فرا رسیده است. تشکر از همراهیتون.
فرشته : با سلام و عرض خسته نباشید. دیشب خواب دیدم که تو پا گرد پایین پله ی طبقه ی چندم یا شایدم طبقه ی اول خونه ی یکی از آشنا ها نشستم. بعد طبقه ی بالا یه پنجره داشت و تو همون حالت نشسته که بهش نگاه می کنم آسمون رو می بینم که یه ابر سفید به حالت اسب به سمتم میاد و به مادرم میام نشون بدم و فکر می کنم اسب رفته ولی باز نگاه کردم و دیدم اسب باز داره به سمتم میاد و من هم سعی می کنم با شجاعت بهش نگاه کنم و همینطور جلو و جلو تر اومد تا کاملا اومد نزدیک صورتم و صورتش رو دقیق دیدم. صورت اون اسب رو که دیدم صورت یک سگ سفید با پوزه ی بلند بود که مردمک چشمش یه نقطه ی سفید و دور مردمک سیاه و بعد دوباره یک خط سفید دورش و دماغش هم به جای دو سوراخ یک سوراخ به جای هر دو داشت. همینطور که داشتم نگاهش می کردم انگار تمام شد و در دستم ازش یک رشته موی سفید مایل به زرد که جنس ضخیمی داشت به جا ماند. و به خاله ام که تازه بچه ی دومش را باردار شده و کنارم نشسته بود، رشته مو رو با رضایت و لبخند بهش نشان دادم و گفتم که این برای اون اسب هست. و رشته رو پیش خودم نگه داشتم.
با تشکر از توجهتون.
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. شما به صلح درونی و هماهنگی و ثروت می رسید. به آرزوی خودتان می رسید و احساس غرور و سلامت خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام خواب دیدم یجایی هستم همش ابره یعنی نمیدونم تو اسمون بودم یا زمین ولی یادمه دوروبرم همش ابره سفید روشن هستش که یه حالت خاصی دارن همشون به نظم و ترتیبن و شکل همن یه پیچ خاصی تو ابرا دیدم که در همین یادم بود
فریبا هراتی
: سلام. در وجود شما و در زندگی تان صلحی درونی و هماهنگی روانی وجود دارد. مسئله ای در زندگی شما در حال روشن شدن است و حقیقت را خواهید فهمید.