تعبیر خواب اتاق
اتاق به نوشته نفایس الفنون تجسمی است از دنیا است. اگر اتاقی که در خواب خود می بینید و به آن وارد می شوید، بزرگ و باشکوه باشد، برای بیننده خواب توانگری و خوشی و گشایش در کار پیش می آید و اگر محقر و کوچک و فقیرانه باشد دنیا بر او تنگ می شود. اتاق تنگ و تاریک، تجسمی است از تنگی خلق و ناتوانی اخلاقی. اتاق روشن بخصوص اگر نور از سقف آن ساطع باشد آینده ای روشن است برای بیننده خواب. اتاقی که درهای فراوان دارد فراخی روزی است و گشادگی امور.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : ببخشيد مي خواستم بگم در خوابم اون مكان متعلق به اون آقا بود .تعبير همين است؟
فریبا هراتی
: بله. شما رفتید آنجا. او که شما را نبرد. در باز بوده هر کسی می توانسته برود و بیاید. شما مد نظر خاص او نبوده اید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما . اول از همه معذرت مي خوام كه خوابم كمي طولاني ميشه. خواب ديدم در كوچه ي پهني يك مكاني به اندازه ي يك دستشويي كوچك ( دستشويي نبود.) متعلق به آقايي بود كه بهش علاقه دارم و درب آنجا كاملا باز بود يا درب نداشت و من آنجا بودم . كف آنجا را انگار شسته بود و هنوز كاملا خشك نشده بود و كاشي هاي كف آنجا بسيار سفيد و تميز بود .به خاطر حضور من آنجا زمين نمدار كمي آبش كثيف شده بود . من با خودم يك شي صورتي پلاستيكي به شكل اتو داشتم و داخل اش آب بود . چون آنجا كوچك بود آن را بيرون گذاشتم و يك پلاستيك كه پر خرت و پرت بود(فلاكس هم داخل اش بود.) ، دستم بود و نمي دانستم كجا بگذارم كه آن آقا آمد و با خود گفتم الان پيش خودش ميگه چقدر اين دختر شلخته است . آن آقا نسبت به بيداري چاق تر و درشت تر بود و يك تيشرت طوسي تنش بود. وقتي وارد شد من مي خواستم كف آنجا را ( چون كمي آبش كثيف شده بود.) آب بگيرم و او در حالي كه جوراب تميزي به پا داشت روي انگشتان پايش مي ايستاد كه خيس نشود . من دمپايي پام بود . به دمپايي سايز خيلي كوچكي ( سايز نوزادي) كه آنجا بود اشاره كردم و گفتم به شوخي بپوشد. انگشتان پايش را روي آن گذاشت و ايستاد و دمپايي مثل خمير پهن شد و سعي مي كرد خيس نشود. بعد كه از آن مكان بيرون آمديم يك مپايي بچگانه بيرون در بود كه به شوخي گفتم آن را بپوشد . بعد در ادامه تبديل به يك خانم مو كوتاه به رنگ بور شده بود و صدا يا چيزي در اطرافش جلب توجه كرد و او به آن نگاه كرد و من به شوخي زدم پس سرش ولي خنديد و ناراحت نشد .
از خواب كه بيدار شدم حس خوبي داشتم.
آيا به من علاقه مند هستند ؟چون در واقعيت واضح حرفي نزده؟ ممنون ميشم خوابم را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما از شرایط امروزتان کسل شده اید و به دنبال هیجان و عشق در زندگی تان هستید. شما احساستان این است که این آقا در شرایطی که شما امروز دارید شخصیت تمیز و با دیسیپلینی دارد و تمام مولفه ها و اجزای تشکیل دهنده ی زندگی او حکایت از پاکی او دارد. شما تلاش می کنید که امیدتان را زنده نگه دارید و به شوق علاقه ی او به خودتان به این شرایط فکر می کنید و چسبیده اید. او مغرور است و پر بار و عاقل و با هر کسی هم حرف نمی زند. از نظر شما او خالص با محبت، بی گناه و آسیب پذیر است و شما او را از خودتان پاک تر می دانید. دوست دارید که او را متوجه خودتان کنید ولی او احساسی به شما ندارد و صرفا بی خیال است. شما او را دوست دارید و نه بر عکس. تشکر از همراهیتون.
nima : سلام. احساس میکنم چند روز پیش خواب دیدم داخل یه کانکس کوچیک پنج متری بودم که اونجا رو بهم داده بودن برا زندگی چراغی نمیدیدم ولی داخل کانکس روشن بود یه کولر هم داشت که هر کاری میکردم سرما نمیداد فک کنم یه نفر بود که از پشت کولر نمیزاشت سرما بده و گرما اذیتم میکرد. و بعدش دیشب خواب دیدم در اومدم بیرون انگار کمپ پناهندگانی بود که مثلا رفتن یه کشور دیگه پناهندگی گرفتن. شلوغ بود یه منطقه بی اب و علف بود مردم تو سختی داشتن راه میرفتن بعد برگشتم پیش همون کانکسی که چند روز پیش بودم حالا دیگه بیرونش بودم و اطرافشو میدیدم از در وارد شدم رفتم داخل حیاط و رفتم تو. کانکس تو یه خونه ۲ طبقه بود و کانکس ها دوتابودن طبقه اول بودن یه پسره هم تو کانکس بغلی سمت راست کانکس من بود. پشت کانکس یه زمین ورزش بزرگ بود که مربی به بچه ها تمرین ورزش میداد. میخواستن به من بجای کانکس یه اتاق یکم بزرگتر حدودا۱۵ متری بدن که طبقه بالا بود اتاق سبک قدیمی بود بالش و پشتی اینا داشت. میخواستم وسایلمو جمع کنم وسایلم خیلی پخش و پلا بود وسایلامو جزئی مرتب کردم وسایل ها اکثرا لباس بودن بعد اون کانکس و از اونجا برداشتن و وسایلام تو یه جایی مثل راهرو بود بعد دو یا سه تا نگهبان اومدن که کمکم کنن منتقل بشم با یکی از نگهبان ها نشسته بودیم داشتیم همینجوری درباره مسائل عادی حرف میزدیم انگار شرایط خاصی بود مثلا کشور توی جنگ بود یا اینکه همه رفتیم یه کشور دیگه برا پناهندگی. با نگهبانه خیلی دوستانه حرف میزدیم منتظر بودم کارای انتقال منو انجام بدن تا با نگهبانا بریم اتاق جدید و کم کم باید پا میشدیم که بیدار شدم. انگار خودم اون شرایط و قبول کردم و تحمل میکردم تا وضعیتم بهتر بشه.
لطفا بفرمایید تعبیرش چیه با تشکر در ضمن پسر هستم ۲۸ سالمه خونه پدرم زندگی میکنم و کارم ازاده.
خواب اولی هم که دیدم که داخل کانکس بودم نمیدونم همین دیشب دیدم احساس میکنم چند شب پیش دیدم و یادم رفته. یا واقعا چند شب پیش دیدم
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیرخوابتان به اطلاع می رساند که طبق قوانین سایت شما فقط محاز به ثبت یک خواب در هر 24 ساعت و در هر کامنت هستید و اگر حتی خوابهایتان مربوط به یک موضوع باشند، نمی توانید تحت عنوان خوابهای مربوط به هم، همه را یکجا ثبت کنید. این قوانین هنگام ثبت نام به شما اطلاع رسانی شده و برای اینکه نوبت شما از بین نرود من با حق کسر 2 خواب از شما، هر دو خوابتان را تعبیر می کنم ولی چنانچه در ادامه باز چند خواب در یک کامنت ارسال کنید، یکی از آنها خود بخود حذف خواهد شد. تعبیر خواب چندروز پیشتان این است که شما سعی می کنید که مسیر زندگی تان را عوض کنید و خیلی جسورانه و پر رنگ عمل کنید ولی احساس می کنید که از شرایط جدید و نقش جدیدی که به عهده گرفته اید راضی نیستید و تحت فشار و استرس زیادی قرار دارید. شاید شما خودتان را سرباز کسی می دانید یا حس می کنید که بالاجبار کسی سد راه موفقیت شما می شود. شما احساس می کنید که محصور شده اید یا گیر افتاده اید ولی نسبت به آینده ناامید نیستید. بلکه سعی می کنید که شروعی تازه داشته باشید و نقاط قوت خودتان را تقویت کنید. خواب دیشبتان به این تعبیر است که شما احساس ایزوله بودن می کنید و انگار از نظر احساسی به جایی تعلق ندارید یا به جای روبرو شدن با مسئله ای در زندگی تان سعی می کنید که از آن فرار کنید. شما فشار روانی زیادی روی خودتان حس می کنید و نیاز به کمک دارید. دید شما نسبت به قبل قویتر شده و درک بالاتری از شرایط خودتان دارید. شما احساس بدشانسی و خشک و خالی بودن می کنید. شما شخصیتی احساساتی دارید. شرایط سخت برای شما حل و فصل خواهد شد و مشکلاتتان به زودی ناپدید می شود. شما نیاز دارید که مهارتهای خودتان را ورز و تمرین بدهید. زندگی شما متحول خواهد شد ولی ایده ها و افکا شما تا اندازه ای اصالت خودش را حفظ خواهد کرد. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا کنید و زندگیتان را متحول کنید. شاید شما بین دو نقطه نظر مجزا و متفاوت از هم گیر کرده اید و می خواهید شما را درک کنند. روشنی روحی و رشد احساسی، فرصت های جدید و خودشناسی بیشتری خواهید داشت. شما می خواهید از شرایط تکراری و ناامیدی در زندگی تان فرار کنید و همینطور هم خواهد شد. درک شما بالاتر خواهد رفت و امکانات مالی تان هم بهتر خواهد شد. در زندگی شما به زودی تعادل به وجود خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
Azita : سلام خانم هراتي عزيز.
روزتون بخير و شادي
خواب ديدم تو اتاقم يك سيم برق بود كه شعله داشت. اون رو خاموش كردم و گفتم خوب شد رسيدم وگرنه خونه اتيش مي گرفت. ( پدرم در حال تعميرات و كشيدن برق بود) بعد خانواده م بهم گفتند اتاقت رو عوض كن. اتاقي كه رفتم وسايلش كمتر بود انگار تازه شسته شده بود و هنوز خيس بود. اما خيلي پرنور تر بود و روي قفسه ش چند تا از تابلوهاي نقاشي م بود. ( من نقاشم) روي زمين چندتا قاليچه دستباف زيبا بود و در كل ارامش بخش بود. اما وسايلم عوض شده بود و كمتر.
خيلي ممنون از تعبير خوب شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر منظورتان از چیزی که در پرانتر نوشته اید، این است که این قسمت را هم در خواب دیده اید، تعبیر خوابتان این است که پدر شما برای رسیدن شما به موفقیت تصمیم می گیرد که تغییراتی در حوزه ی اختیارات و قدرت شما به وجود بیاورد که تصمیم او باعث به وجود آمدن تنش و اضطرابی در وجود شما یا پدرتان می شود و ممکن است سر آن با هم بحث و جدل کنید و یا خانواده تان از این تصمیم متاثر شوند ولی با آرامشی که شما از خودتان نشان می دهید، مانع به وجود آمدن تنش و اضطراب می شوید و شما بنا به پیشنهاد خانواده تان از موقعیتی که در آن قرار دارید و کاری که به آن مشغول هستید، صرفنظر خواهید کرد و موضع و موقعیت جدیدی برای خودتان در نظر می گیرید. در شرایط جدید کار شما و حوزه اختیارات شما کمتر خواهد بود و دردسر و نگرانی برایتان وجود نخواهد داشت هر چند شما هنوز به خاطر جریاناتی که در زندگی تان گذشته است، احساساتی هستید و اثرات آن در روحیه تان مشهود است ولی اینطوری در شرایط جدید، امید بیشتری به موفقیت شما هست و شما بیشتر خواهید توانست که خودتان را اثبات کنید و طبق ضوابط و چهارچوب هایی که ناشی از قدرت تجسم و تخیل خود شماست، می توانید زندگی کنید. زمینه ی زندگی شما سرشار از آرامشی است که ناشی از عملکرد و دسترنج خود شما حاصل می شود. شما شاید امکانات یا دوستان کمتری داشته باشید ولی زندگی تان تحول مثبتی پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
fahim : با عرض سلام و ادب . خواب دیدم همسرم برای من و بچه هایمون خونه ای تهیه کرده. ساختمان قدیمی جنوبی با چندطبقه بود اولش فکر می کردم طبقه دومه ولی دیدم طبقه اوله ! ( از بیرون ساختمان احساس کردم از طبقه دوم به بعد واحد هابهترند به همین خاطر وقتی طبقه اول نشون دادند کمی توی ذوقم خورد ). وارد طبقه مورد نظر شدم . اول ورودی ، راهروی پهنی بود که یک دیوارش از شیشه ساخته شده بود! . داخل واحد هم عجیب بود ! اتاق ها تقریبا خالی و بطور سری ، کنار هم بودند باید برای ورود به اتاق ها یکی یکی از اتاق های دیگر رد می شدم اصلا معلوم نبود هال و پذیرایی کدومه ! دیوارهایشان همه از شیشه بود و کامل می تونستی تمام جاها رو ببینی!!! ، در خواب ، از اینکه داخل اتاق خواب والدین معلومه ، ناراحت بودم و پیش خودم تجسم می کردم که کجاهای اتاق خواب رو پرده بزنم تا از دید بچه ها محفوظ بمانه . یکی از اتاق ها روبرو به منظره ای سر سبز بود . داخلش یک رو شوییه کوچک و غیر تمیز وجود داشت به همراه دو تا حوض نسبتا قدیمی کوچک و بزرگ با فواره آب (البته فواره های آب کار نمی کرد ند ) ، من در تعجب بودم چرا این حوض ها با فواره هایشان اینجاهستند
باید در حیاط باشند. در کل از وضعیت خانه خیلی راضی نبودم . در ادامه خواب ، خودم رو جای دیگری می دیدم بدنبال مکان خلوتی برای مدیتیشن می گشتم یکی از اقوام که همسرم رو در کنار خیابان مشغول مراقبه دیدم ! ولی من بدنبال جای خلوتی بودم ( گاها در بیداری اینکار رو انجام می دم ) احساس کردم دوباره جلوی همین واحدی که بالا توضیح دادم هستم . می خواستم وارد بشم ولی شلوغ بود نمی توانستم داخل بشم ! فکر می کنم خانم تقریبا جوانی که نمی شناختم و خودش رو عمه ام معرفی کرد !!! به همراه بچه هایم وارد همین طبقه شدند ولی من جا ماندم ! ولی در خواب احساس کردم با ترفندی منم وارد طبقه شدم و در کنار خانواده و چند نفر دیگه قرار گرفتم که بیاد ندارم چه کسانی بودند . فکر می کنم همسرم ، دستگاه کارت خوان بزرگی ( در بانک ها وجود دارد ) درمکانی که جمع شده بودیم ، قرار داده بود تا برای گرفتن پول از این دستگاه استفاده کنیم . ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. همسر شما خیلی شما را دوست دارد ولی بسیار متوقع است و شما را کنترل می کند و مرتب از شما سوال می پرسد که کجا بودیدو چه کار کردید. او به اصول و اعتقادات پایه ای بسیار پایبند است و سنتی و غیر مدرن فکر می کند. او می خواهد که همه تان برای همدیگر شفاف سازی کنید که دارید چه کار می کنید و هر چه که در زندگی تان می گذرد را برای هم رو کنید البته او برای امنیت شما می خواهد که اینکار را انجام دهد. کسی حریم خصوصی نباید داشته باشد و او وقتی که اشتباهی بکنید با شما سخت گیر خواهد بود هر چند که بعدش پشیمان می شود و می خواهد که خلوص و عشق خودش را به شما ها نمایان کند. شما اعصابتان از این مدل رفتار همسرتان خورد می شود و گاهی نیاز به خلوت دارید. فامیل همسرتان شاید در کار شما خیلی دخالت کنند و بزرگتر "بازی" در بیاورند ولی شما می خواهید که خودتان مشکلات زندگی تان را حل کنید. همسر شما می خواهد که شما از هرجهت امنیت داشته باشید حتی از لحاظ مالی و هیچوقت دست تنگ نمانید. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام وقتتون بخیر خسته نباشید خواب دیدم با خواهرم خوابگاه دانشجویی هستم انگار برای اولین باره میخوام برم خوابگاه . دوست خواهرمو اونجا دیدم نمیخواستم باهش روبرو بشم سریع رفتم داخل اتاقم , ولی از در به سختی وارد شدم دیدم یه اتاق خیلی بزرگه که. نور خورشید بهش تابیده , کل اتاق جارو شده بود و جلو در جارو افتاده بود و جلوی در جارو نشده بود نگاه کردم دیدم سه تا شیر آب اونجا بود که یکیش باریک بود (از این آب تصفیه کنا) , اتاق انگار قبلا مال پسرا بوده, یه چادر نماز اونجا بود گفتم باید بشورم و همچنین رختخوابارو , یه دفعه در باز شد و کلی از بچه های فامیل ریختن تو اتاق , دختر عموم به من گفت اگه خواستی وضو بگیری با اون شیر کوچکه بگیر پسرای خوابگاه طبقه پایین پول شارژ رو ندادن آب رو قطع کردن و بعد خواهرمو دیدم که لای رختخواب کنار اتاق خوابیده و خیلی تعجب کردم ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درس های زیادی هست که از زندگی بگیرید و دوست ندارید که در مسیر زندگی تان هر کسی را به ذهنتان راه داده و افکارتان را با غریبه ها در میان بگذارید. ذهن شما شفاف و روشن است و مشکل خاصی ندارید ولی در ارتباط با دیگران است که گاهی به مشکل برمی خورید. سعی می کنید که رفتاری داشته باشید که کسی نتواند از شما ایراد بگیرد و بی نقص رفتار کنید. سعی می کنید که قناعت کنید تا محتاج کسی نباشید. با فامیلتان خیلی راحت و صمیمی رفتار می کنید و خواهرتان هم فکر شماست. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام وخداقوت.خواب دیدم در اتاقی بزرگ و کم نور با آدم های مختلف ،از زن و مرد اونجا بودیم.کف زمین خاک بود .اتاق دلگیر بود من دیگه طاقتم تمام شد .به دوستان گفتم :تا کی ساده وخر بمانیم بیاین بریم به مسئول دانشگاه اعتراض کنیم من جلوتر از همه رفتم وارد اتاق دفتر شدم بعد وقتی خواستم از خودم دفاع کنم گاهی صدام ازگلوم بیرون نمیامد اونها ازمن عصبانی شدند و به من اعتنایی نمی کردند.من گفتم آن اتاق مثل طویله میماند هیچ امکاناتی ندارد و آخرین حرفم به آنها این بود که:شما مگر به قیامت اعتقاد ندارید مردی جلو در بود دست مرا گرفت که گرمی دستش را حس کردم .وبه آنها گفت زن است دیگه .بیرون که آمدم .انگارمحیط اطرافم خیلی روشن و نورانی تر از اتاقی بود که در آن بودم.پسر جوانی با لبخند به استقبالم آمد.وگفت چکار کردی.؟منم لبخندی زدم .وچون گرسنه بودم .به طرف رستوران به راه افتادم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از شرایط و موقعیتی که امروز دارید ناراحتید و مشکلات زیادی دارید که باید راجع به آنها صحبت کنید و چاره ای بیاندیشید. ولی گاهی فکر می کنید که کسی به حرفتان اهمیت نمی دهد و شما را کاملا نادیده می گیرند. نه صدایتان برای مسئولین مهم است و نه احساستان. بنابر این شما از این موضوع رنج می برید. شما کارتان را به خدای بزرگ می سپارید و همین که توکل به خدای بزرگ می کنید نور خداوند در زندگی تان خواهد درخشید و انشالله مشکلاتتان حل خواهد شد. شما نیاز به حمایت روحی دارید. در شرایط حاضر احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که باید در زندگی بگیرید دارید له می شوید. تشکر از همراهیتون.
hanie : سلام خواب دیدم کلی از دوستام باهام بودن یه اتاق بود و یه جور خاصی بود که همه مون از سقف اویزون بودیم تمام استادام پایین وایستاده بودن و تایم گذاشتن وما شرو کردیم به بازی ، بازی یه حالتی داشت که نباید بیوفتیم زمین و باید یه چیزو پیدا میکردیم مثل کلید و به اتاق دیگه ای یا حیاط دیگه ای میرفتیم بازی شرو شد خیلیا از اویز سقف افتادن من از اون اتاق که خیلی تاریک و کثیف بود به یه اتاق دیگه رفتم بعد از اون به یه حیاط بهتر و بعد اون به به اتاق خوشگلتر دیگه اما هنوز به مرحله اخر که یه حیاط بزرگ بود نرسیدم کلید اون حیاط رو پیدا کردم ولی همون لحظه وقت تموم شد و من نرسیدم اون مرحله اخرمو ببینم وقتی وقت تموم شد استادم اومد گفت همتون عین همین و من رو از سقف اورد پایین گفت اشکال نداره بعد رفتم خودم اون حیاط بزرگرو دیدم که خیلی خوشگل بود و از اون جا به همه ی حیاط ها ویو داشت اما ۲،۳ تا از دوستام به اونجا رسیده بودن بعد حرف میزدیم با دوستام و میگفتیم اینجا بهشته و اونجا خیلی ارامش داشتم میشه تعبیرشو بگین
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که به آرزوها و رویاهایتان متصل باقی بمانید و در حالتی هستید که جاپای قرصی ندارید و وضعیت خودتان را معلق می بینید ولی سعی می کنید که از باورهای خودتان حمایت کنید. سعی می کنید که مشکلاتتان را حل کنید و کلید رسیدن به موفقیت را پیدا کنید. خیلی ها نمی توانند در کارهایشان پیشرفت کنند و از آرزوهایشان دست می کشند و شما هم شاید برای رسیدن به آرزوهایتان خیلی سرعت عمل به خرج نمی دهید و آرام و خونسرد هستید. اما همین که ایمانتان را قوی نگه می دارید و به خواسته هایتان می چسبید و ناامید نمی شوید، خیلی با ارزش است. شما هم موقعیت خواهید داشت که زندگی تان را خیلی پیشرفت بدهید ولی نه در حد رسیدن به تمام آرزوها در همین حد هم برای شما حکم بهشت را دارد!. اما چند نفر از دوستان شما خیلی در زندگی پیشرفت می کنند و به موفقیت می رسند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و ارادت، استدعا دارم متن این خواب نمایش داده نشود ""
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او در عالم برزخ در انتظار فرشته ای بوده که او را به دنیای آخرت و به بهشت ببرد و اعمال و رفتار او از یک طرف و نامه ی اعمالش که البته سرشار از صلح و درستکاری بوده در طرف دیگر این برزخ مشهود بوده است. برزخ به مانند اتاق یا فضایی است مابین دنیا و آخرت و او اجازه ورود دوباره به دنیا را نداشته ولی دوست شما او را در برزخ مشاهده کرده. کت او در خوابتان به نکات مثبت و منفی شخصیت او اشاره می کند که هر چه که هست، همین را فقط می توان به خود برد. نیکی و بدی اعمال. ایران با نمادی از خردمندی ها و ازخوگذشتگی ها و خوشبینی برای اینده و نیر با شکست ها و مشکلاتی که برایش پیش آمده مانند این برزخ بین دوراهی دنیا و آخرت گیر کرده و شرایط امروزش نه به دنیاست و نه به آخرت! تشکر از همراهیتون.
ساره : سلام خانم هراتی عزیز چند شب پیش خوابی دیدم ممنون می شم با دقت و نکته سنجی همیشگیتون تعبیر و راهنمایی بفرمایید.
خواب دیدم در اتاق خوابمون روی تخت دونفرمون کنار من همکارم که آقا هستن خوابیده و من با لباس تو خونه سر جای خودم کسل و کلافه دراز کشیدم. رفتم دم در اتاق دیدم چند تا مرد که چندتاشون کت و شلوار تنشون بود جلو دراتاق بودن گفتن این اتاق باید بازسازی بشه.
راستش خانم هراتی همونطور که گفتم من یه مدت از محل کارم مرخصی گرفته بودم و الانم که برگشتم با همکارم خیلی سرسنگینم. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما از زندگی خودتان تا اندازه ای کسل هستید و همکارتان هم به شما فکر می کند. ولی شما گشایش کار خواهید یافت. باید افکار قدیمی خودتان را در رابطه با همسرتان دور بریزید و مشکلاتتان را فراموش کنید. باید زندگی تان را از نو بسازید و تفکر مثبت و عشق را به زندگی تان راه دهید. روابط تان را با همکارتان هم باید عوض کنید و مثل قبل هرگز با او صمیمی نشوید و کارهای قبل را تکرار نکنید. بگذارید زندگی تان خوب شود. تکرار اشتباهات گذشته بدترین بلایی هست که شما ممکن است سر خودتان بیاورید. تشکر از همراهیتون.