کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب استفراغ

اگر کسی ببیند در خواب حالت تهوع دارد، و در تخلیه معده مشکلی ندارد و به راحتی انجام شد، بیماری وی شفا یابد. اگر در تخلیه معده مشکلی پیدا کرد، زیان جسم و مال را در پی دارد. اگر استفراغ او همراه با زردی آب بود، غمی از وی دور می شود.

ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند استفراغ کرده و خون بالا آورده، ضرر می بیند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن قی کردن در خواب بر شش و جه است:
  1. توبه کردن،
  2. پشیمانی،
  3. مضرت،
  4. فرج از غم،
  5. امانت باز دادن،
  6. گشایش کارهای بسته.
  7. اگر ببیند قی کرد و همچنان خورد، دلیل که چیزی به کسی بخشیده باشد و بازستاند.
دانیال (ع) می گوید: اگر دید استفراغ کرده و به راحتی بالا آورد، از معصیت و گناه توبه می کند و اگر نتوانست، زیان به او می رسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

124 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : سلام دیشب خواب دیدم نبش کوچه ای هستم انگشتم را گذاشتم دقیقا زیر سینه ام نمی دونم طرف قلبم بود یا نه ، ولی درد می کرد برادرم یک شیلنگ آورد و گذاشت روی همون نقطه ای که درد می کرد که بالا بیارم من خیلی بالا آوردم بعدش دیدم زیر بلوزم همون جایی که درد می کرد یک چیز سیاهی هست خودش افتاد با خودم گفتم نیازی به بالا آوردن نبود سیاهی افتاد بلوزم رنگ سفید بود و در مورد یکی از دوستانم گفتم طرف پری دریایی ، به گوشش رسیده بود ناراحت شد

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نگرانی هایی دارید که فکرتان را خیلی مشغول کرده ولی برادر شما با ارتباطاتی که دارد یا از طریقی قادر خواهد بود مشکلات شما را حل و فصل کند. شما از غم فارغ خواهید شد و نگرانی هایتان خود بخود از بین می رود. راجع به دوست خانمتان گفته اید که او روحیه ای آسیب پذیر دارد مرموز رفتار می کند یا از رابطه جنسی می ترسد یا در مورد زنانگی خودش شک دارد و او متوجه نظرات شما می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۹:۳۹
Ghoncheh

Ghoncheh : سلام
خواهرمن خواب ديده من كيك مي خوردم وبعدش حالم بهم مي خورده و استفراغ مي كردم

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خبر خوشی دریافت خواهید کرد که از غم فارغ می شوید و تمام نگرانی ها و ناراحتی هایتان را دفع خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۸:۲۰
Maryam

Maryam : سلام بانو هراتی .مادرم خواب دیده که درخانه ای نااشنا پدربزرگم (که فوت شده) داشته استفراغ میکرده و خون بالا میاورده .و دایما به مادرم میگفته میخوام بیام خونتون و منو ببر خونتون .ممنون میشم که تعبیرشو زحمت بکشید.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۴:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما باید فورا برای او رد مظالم بدهید و خیلی قرآن و فاتحه بخوانید. پدر بزرگتان گناهی را مرتکب شده که الان به خاطر آن گناه مواخذه می شود و به شدت می ترسد و نگران عاقبت خودش است. او امیدوار است که با دعاها و کمک های خیر مادرتان آمرزیده شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۶:۰۰
لادن

لادن : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم داخل سرویس بهداشتی بیمارستان بودم بزرگ بود داشتم رد میشدم یه عالمه استفراغ روی زمین بود و همه داشتن بالا میاوردن تو دلم گفتم چرا اینجا همه استفراغ میکنن بعد به این نتیجه رسیدم حتما ببمارستان مخصوص اینجور بیماراس،من همینجور که داشتم رد میشدم سعی میکردم بوشو حس نکنم و با چشم نبینم اما نمیشد هیچکدومو ندید استفراغا رنگای مختلف بود سفید زرد نارنجی...بعد انگشتم یکم آلوده شد و شیر آب باز کردم شستم.
انشالله خیره،باتشکر

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۸:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما متوجه هستید که مردمی که مشکلات متفاوت و رنگارنگی دارند برای حل مشکلاتشان به خدای بزرگ توکل می کنند و به ائمه اطهار ع متوسل می شوند تا غمهایشان را بالا بیاورند و درددل کنند و نگرانیهایشان را از دلشان دور کنند و هر کسی به فراخور مشکلاتی که دارد، جور واجور و رنگارنگ از مشکلاتش سخن می گوید و شما نمی خواهید در معرض خبرهای بد قرار بگیرید و خدای نکرده در دلتان رنجشی به وجود بیاید. اما خوب کمی هم " خیلی کم" شما هم نگرانی و مشکلاتی دارید که خیلی زود رفع خواهد شد و نگرانی تان حل خواهد شد و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۸:۳۵
مینا

مینا : سلام خسته نباشید .دیشب خواب دیدم که سوار ترت هوای شدم در کنارم عمومم بودن که موقع پیاده شدن عمومم حالش بهم خورد و یکمی استفراغ روی دست من ریختن. بعد که اونو دیدمی خودم شروع کردم به بالا آوردن.ممنونم

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به خاطر موقعیتی که در آن هستید یا روش انجام کارهایتان، بالا پایین های مداوم زندگی را تجربه می کنید . عموی شما در انجام کاری با شکست مواجه خواهد شد و احساس می کند که باید هر جور شده خودش را از این شرایط منفی نجات دهد. در عین حال او دارد سعی می کند که ظاهر سازی کند و نشان دهد که خیلی اوضاع بدی دارد و از شما سو استفاده کند. شما هم متقابلا همین کار را با او خواهید کرد. چون نمی خواهید که شرایط خودتان بد شود و وانمود می کنید که اوضاع شما هم خیلی بد است تا او از شما سو استفاده نکند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۲:۲۶
Mitra

Mitra : سلام.خواب دیدم توی یه مکان ناشناسم که انگار دانشگاهه توی حیاطش درخت هلو داشت و یه میوه ی دیگه که یادم نیست من پیش خودم میگم کاش خلوت بود تا میتونستم هلو بچینم بعد به یه قسمت دیگه رفتم که یه انگار کفش افتاده بود منم یه جفتشونو نگاه کردم که قهوه ای بودن بعد یه قسمتی بود که یه چیزی مثل پرده یا گونی کشیده بودن منم رفتم داخلش که دیدم قبر شهداست میخواستم از اونجا برم یه جای دیگه که دیدم راه نداره و ممکنه سقوط کنم برگشتم از همون جایی که اومدم برم بیرون که دیدم بقیه کفشاشونو در آورده بودن منم پیش خودم گفتم چه زشت که من با کفش اومدم بعد دوباره یه جایی رفتم انگار برای استخدام بود و میگفتن خیلی سختگیرن به هر قسمت که نگاه میکردم فقط در بود نمی دونستم باید کدومو برم بعد از شدت استرس استفراغ کردم که یه جا مثل سرویس بهداشتی بود دستو و صورتمو شستم(استفراغ سفید بود و تو دستم نگه میداشتم)اونجا با یه خانمی دعوا کردم و گفتم فکر میکنی کی هستی بعد دوباره به راهم ادامه دادم انگار قرار بود به عنوان نظافتچی استخدام بشم به یه جایی مثل آشپزخونه رسیدم بازم استفراغ کردم این دفعه ریختمش توی پلاستیک به نظر قرار بود با رییس اونجا که مرد سختگیری بود ملاقات کنم و بعد به نظرم با من مهربون اومد.از اینکه طولانی شد ببخشید

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۸:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما درک بالایی خواهید داشت. به رفاه و ثروت و زندگی راحت فکر می کنید و اینکه حساب و کتاب می کنید که کدام طرز زندگی بهتر است. زندگی سرشار از معنویت یا رسیدن به مادیات. شما می بینید که کسانی که به معنویت زیاد رو می آورند رویکرد و نظریات خودشان را نادیده می گیرند اما شما همچنان می خواهید موضع گیریهای خودتان را هم حفظ کنید و صرفا تبعیت از نظر کسی نکنید. شما می خواهید از نگرانی ها دور شوید و همین هم خواهد شد. به گرمی و امنیت و رفاه می رسید و غم هایتان را استفراغ می کنید. شما در شرایطی زندگی خواهید کرد که باید خیلی خوب از قوانین و اصولی که برایتان وضع می کنند تبعیت کنید ولی در عین حال زندگی خیلی خوبی هم خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۳۷:۰۰
نیوشا

نیوشا : سلام خانم هراتی خسته نباشید
سلام
من در واقعیت عاشق یکی از معلم های دبیرستانم هستم و الان دیگه شاگردش نیستم و رابطه ی خوبی باهم نداریم و بهم گفته که علاقه ای بهم نداره و باید ازش دور بشم
من خواب دیدم سر کلاس ایشونم و من در واقعیت همیشه میز اول میشستم اما خواب دیدم میز سوم نشستم البته مشکلی با این مسئله نداشتم چون بچه های کلاس کاملا جدید بودن و خواب دیدم چند نفر بدون حجاب نشستن و با اینکه معلممون خیلی حساس بود رو حجاب ولی چیزی بهشون نمیگفت و البته توجهی هم نمیکرد بهشون و ایشون شروع کردن به درس دادن و نوشتن روی تخته و براشون کاملا عادی بود حضور من در کلاس با اینکه من مدرسه ام تموم شده و باهم یکم اختلاف پیدا کردیم وقتی ایشون وارد کلاس شد قبل ازینکه درس رو شروع کنه من اول حالت تهوع داشتم ولی بالا نیاوردم و حالم خوب شد و بعد که شروع به درس دادن کردن و روتخته نوشتن من خیلی خسته و خواب الوده بودم و وقتی ایشون داشت درس رو توضیح میداد من چشام هعی باز و بسته میشد از شدت خواب ولی هواسم به درس بود

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۱۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هنوز نتوانسته اید از او دل بکنیدو به این دلیل درسهای زیادی هست که لازم دارید که از زندگی بگیرید. شما در نظر او دیگر مهم نیستید و به گذشته پیوسته اید و رفتن شما از میز اول به میز سوم گویای این است که دیگر جلوی چشم ( توجه ) او نستید. بی حجابی دختران هم اشاره به این دارد که او ذهنیت همه ی دختران را می تواند بخواند و برایش هم مهم نیست که آنها راجع به او چه فکری می کنند و دوستش دارند یا ندارند. شما نتوانسته اید استرس و خاطرات خودتان را بالا بیاورید و دور بریزید بلکه در سینه تان حبس مانده و اینطوری احساس بهتری هم دارید!! خواب بودن و منگی شما سر کلاس اشاره به این دارد که شما اصلا متوجه نیستید که واقعیت امر چیست و خودتان را به رویابافی های خودتان زده اید. آدم نمی تواند با دیدن کسی عاشق او شود و انتظار داشته باشد که آن شخص هم متقابلا به احساس آدم پاسخ دهد. عشق شناخت می خواهد آگاهی می خواهد مضافا به اینکه شاید او عاشق کسی دیگر است و البته بیان عشق و به قولی خواستگاری زنان زیاد از نظر مردان به خاطر طبیعتی که دارند خوشایند نیست. حتی در حیوانات نرها هستند که ابراز علاقه می کنند و برای ماده ها می جنگند. اینکه یک جنس ماده بیاید خیلی قوی به مردی بگوید مال من شو رفتاری مردانه است و مرد نمی خواهد که مرد دیگری به او ابراز علاقه کند و باید زن بود تا مرد را جذب کرد!! امیدوارم متوجه منظورم شده باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۸:۰۷
Sadaf340

Sadaf340 : سلام خانم هراتی روزتون بخیر .من خواب دیدم داخل یک اتاق یک پسربچه چند ماهه تو بغلم بود و داشتم بهش ماست میدادم و اون استفراغ میکرد وقتی من اون پسر بچه را دیدم خودم حالت تهوع بهم دست داد و سریع دویدم سمت دستشویی که استفراغ کنم وقتی استفراغ کردم کنجد سفید وسیاه دانه بالا اوردم بعد به خودم گفتم این مواد حیفه و دوباره فرو دادم بعد داخل اون اتاق اقایی که قبلا باهاش رابطه داشتم هم حضور داشت و همش به من با تعجب نگاه میکرد و‌هرجا میرفتم چشمش دنبالم بود چه تعبیری داره

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۴:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کاری را در دست انجام دارید که می خواهید برای پیشبرد آن ، مایه گذاشته و باعث پیشرفت آن شوید. شما باید یاد بگیرید در موقعیت های مختلف و شرایط متنوعی که در آن قرار می گیرید درست رفتار کنید. شما از غم فارغ خواهید شد و به ثروت می رسید. شما سخت کوش هستید و کسی که قبلا با او رابطه داشتید هنوز چشمش دنبال شماست و کارهای شما را تحت نظر دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۶:۴۰
سوگندم

سوگندم : سلام ،عرض ادب وخسته نباشید .من خوابی دیدم که فقط یک قسمتش یادم مونده نمی دانم تعبیر داره یا نه در خواب رفتم به اتاق خواب انجا پیرزنی انگار روی تختخواب بود ولی نشسته بود ودر خواب می شناختم ولی در واقعیت وجود ندارد،بعد انگار همانطور که نشسته بود داشت شلوارش را پایین می کشید ومن دیدم که شلوارش را کثیف کرده ومدفوع کرده ومن با دیدن ان حالت تهوع به من دست داد ومی خواستم بالا بیارم وتف کردم. بعد یک صحنه ایی هم بود که من وارد یک جایی شبیه خوابگاه شدم که پر از تختخواب بود ومن رفتم ووسایلم را روی یکی از تخت ها کذاشتم وهمان حال نوار بهداشتی کثیفی دستم بود داخل سطل زباله ریختم ورفتم یک پتو که تا شده بود وفکر کنم ملحفه ایی را برداشتم اوردم روی تختم پتو لطیف ونرم ورنگ سرمهایی با گل های قرمز بود وبه شکل مربع تا شده بود .در ضمن من دوبار حالت تهوع به من دست داد در واقعیت من مجردم وهمسرم فوت شده ممنون از شما  

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۲:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. دنیا به شما رو می آورد و به ثروت خواهید رسید. نگرانی هایتان را دور خواهید ریخت و به جایگاهی می رسید که احساس امنیت می کنید و نشاط و شور و شوق بر حسب موازینی که به آن معتقد هستید به زندگی تان راه پیدا می کند. از غم فارغ خواهید شد. روحشان شاد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۹:۱۳
Sorour

Sorour : سلام.. من اومدیم قم‌زیارت..
بعد نماز صبح مامانم خواب میبینه عمه مرحومم رو که حاملست و اتفاقا اسمشون هم معصومه بود.. بعد خواب میبینن من که دخترشون باشم خیلی بچه بودم در حد یه ساله یا دوساله که حالم بد بوده و یه چیزایی رو بالا آورم که غلیظ بوده و رنگشم قرمز و هرچی از پدرمم توو خواب خواستن که کمکش کنه پدرم ففط نگاه میکرده..
شب اول بعد زیارت حضرت معصومه این خواب رو دیدن بعد از خوندن نماز صبح.. ممنون میشم تعبیر رو بگید.. سپاس

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زیارت قبول و التماس دعا. روحشان شاد. تعبیر خواب مادرتان این است که عمه شما به خاطر مسئله ای نگران است. برای او باید صدقه بدهید و خیلی دعایش کنید. شما هم از نظر مادرتان هنوز خیلی زیاد به حمایت او احتیاج دارید و از نظر مادرتان شما آسیب پذیر و ساده دل و بی پناه و خیلی وابسته به مادرتان هستید و او وظیفه ی خودش می داند که شدیدا از شما حمایت کند. شما حاجتتان را از حضرت معصومه س خواهید گرفت و از غم رها می شوید و تمام استرس و نگرانی شما تمام خواهد شد. خشم و استرس از بدنتان خارج می شود و از غم رها می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۶:۰۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.