تعبیر خواب اعضای خانواده و دوستان
تعبیر خواب پدر
پدر در خواب نماد حمایت و قدرت است. به طور کلی، اگر خواب مثبتی درباره پدرتان ببینید، یعنی در بیداری نیز رابطه خوبی بین شما و پدرتان وجود دارد، همچنان که دیدن خواب منفی درباره پدر نشان دهنده مسائل حل نشده میان شما است. تعبیر خواب پدر همچنین می تواند این باشد که شما نیاز دارید در بخشی از زندگی خود مستقل تر یا دقیق تر باشید.
تعبیر خواب مادر
مادر در خواب نماد رشد و پرورش است. دیدن خواب مادر مهربان و مسئول می تواند نشانگر برکت یا رشد باشد. البته دیدن خواب مادر ممکن است بازتابی از رابطه ی شما با مادرتان نیز باشد. مثلاً این که احساس می کنید مادرتان بیش از حد کنترل تان می کند یا به عکس شما را به حال خود وانهاده است. تعبیر خواب مادر این است که شما به پرورش محبت آمیز نیاز دارید، یا در بخشی از زندگی خود بر روی عشق، آسایش، حمایت و راهنمایی تمرکز کرده اید. این خواب همچنین می تواند نشانگر ماهیت حمایت گر شما نسبت به دیگران باشد.
تعبیر خواب برادر
تعبیر خواب برادر، رقابت یا نزدیکی است. دیدن برادر کوچکترتان در خواب می تواند حاکی از احساس رقابت، عدم بلوغ یا آسیب پذیری باشد. دیدن برادر بزرگترتان در خواب نشانگر یک شخصیت راحت یا قوی در اظهار نظر، و یا دانش و درک است.
تعبیر خواب خواهر
دیدن خواهرتان در خواب می تواند بیانگر رابطه شما با او یا جنبه ی حساس شما باشد. تعبیر خواب خواهر کوچکتر رقابت یا آسیب پذیری است. حال آن که دیدن خواهر بزرگتر در خواب نشانگر حمایت، قدرت و توانایی، یا یک رابطه عشق و نفرت است.
تعبیر خواب پسر
تعبیر خواب پسر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن پسرتان در خواب نمادی است از اشتیاق ها، آمال و آرزوها، و یا استعدادی خاص در یک زمینه از زندگی بیداری.
تعبیر خواب دختر
تعبیر خواب دختر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن دخترتان در خواب نمادی است از رابطه حمایتی، نردید درباره خود، آسیب پذیری، رقابت یا حسادت.
تعبیر خواب شوهر
دیدن خواب شوهر نشانگر رابطه ای است که با شوهرتان دارید، یا احساساتی که در بیداری نسبت به او پیدا کرده اید. دیدن شوهرتان در خواب نشانگر احساساتی است که نسبت به رابطه خصوصی و جنسی تان با او دارید. تعبیر این خواب همچنین مسائل و نگرانی های بیان نشده، یا دیدگاه شما نسبت به بدنتان است.
تعبیر خواب زن
اگر زن خود را در خواب ببینید یعنی مسائل حل نشده یا اختلافاتی با او دارید. تعبیر خواب زن احساسات و عقاید بیان نشده است. دیدن زن خود در خواب همچنین می تواند به این معنا باشد که شما نیاز دارید گاهی خودتان را به عنوان یک شوهر خوب ثابت کنید.
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ، امنیت، سنت، خرد و عشق است. دیدن پدربزرگ در خواب نشان می دهد شما در بخشی از زندگی خود نیازمند امنیت، عشق، و خرد هستید. این خواب همچنین بر تفکر سنتی یا ارزش های خانوادگی دلالت دارد.
تعبیر خواب فامیل (عمو، عمه، دایی، خاله، فرزندان آن ها و…)
دیدن خواب افراد فامیل در خواب نشان دهنده ی شخصیت شما، میراث خانوادگی، ارزش های خانوادگی، یا رابطه شما با افراد فامیل است. دیدن فامیل در خواب ممکن است نشانگر جنبه ای از زندگی تان باشد که از آن راضی نیستید. همچنین، تعبیر خواب فامیل اقفزایش آگاهی و ایده های نو است.
تعبیر خواب دوستان
دیدن خواب یک دوست یا تعدادی از دوستان تان نشانگر رابطه شما با دیگران یا فرد مورد در نظر در خواب است. این خواب همچنین نشان می دهد که باید روی جنبه ای از شصخیت خود بیشتر متمرکز شوید. همچنین، به این فکر کنید که دوستی که در خواب دیده اید برای شما نماد چه چیزی است. اگر در خواب ببینید دوستی که در بیداری همیشه از شما حمایت می کند، مرده است، یعنی جنبه حمایتگر از وجود خودتان رخت بربسته است.
نوع دوستی که در خواب می بینید نیز می تواند نشانه خوبی باشد. مثلاً دیدن بهترین دوست تان در خواب بیانگر این است که باید روی جنبه های مثبت تان بیشتر تمرکز کنید، زیرا دوست خوب معمولاً بهترین جنبه های شخصیتی ما را به ما می نمایاند. همچنان که تعبیر دیدن دوست دوران کودکی در خواب بازیگوشی یا معصومیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Moein : باسلام و عرض ادب نزدیکای صبح خواب دیدم وسط نخلستان هستم (البته محیط خواب نمای بسته و کوچیکی داشت و من نخل ها رو نمیدیدم) داداش بزرگم سوار یه موتور سیکلت بود که بنده حس میکردم متعلق به منه و میخواد از روی یه پشته خاکی باریک و بلند عبور کنه من میترسیدم که بیفته پایین ولی با سعی و دقت عبور کرد و رفت جلو بعد صحنه خواب عوض شد و بنده با بقیه برادرام و احتمالا یکی از خواهرانم ، توی اتاقی از خونه قدیمی مادربزرگم جمع بودیم اما هیچ شباهتی به اون اتاق قدیمی نداشت بلکه خیلی بزرگتر و باز بود انگار تور بازی والیبال هم نصب کرده بودن و من مدام به سمت بالا میپریدم که خودم رو برای بازی والیبال گرم کنم در همین حین برادرم که از من بزرگتر هست و درخواب قیافه یکی از دوستان منو داشت بهم گفت تو خیلی راحت میتونی بپری بعد اشاره کرد به نقطه خاصی توی سقف و گفت میتونی جوری بپری که سرت به اونجا برسه و من پریدم و کله من به راحتی رسید، بعد دستم رو دراز کردم و خیلی راحت دستم به همون نقطه رسید بشدت تعجب کردم و برام خیلی جالب بود احساس میکردم قدم رشد کرده و در عالم خواب خیلی شاد و قبراق بود و خودم رو از هرجهت آماده حس میکردم، یهو متوجه شدم پشت کمرم بعضی نقاط پوستش مثل زمانیکه دچار سوختگی شده باشه سیاه شده و داره جدا میشه و پوست جدید با رنگ صورتی زیرش بوجود اومده بود، انگار خواهرم هم اینجوری شده بود من میگفتم بخاطر مشکلات کبدی اینجوری شده و توی فکر بودم یه رژیم درمانی از طریق طب سنتی انتخاب کنم و توی برنامه روزانه خودم قرار بدم . باتشکر از تعبیرهای خوب و دقیقتون.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به آرمانهای بالایی که برای خودتان در نظر گرفته اید؛ دست پیدا کنید و به موفقیت و پیروزیهای زیاد و رفاه و ثروت و آرامش برسید. عزم و اراده تان را جزم کرده اید که خیلی زود اهدافتان را به چنگ بیاورید و می خواهید بر موانع زندگی تان غلبه کنید و به انجام اینکار هم موفق خواهید شد کافیست که دقت عمل داشته باشید و خردمندانه فکر کنید. شما و خانواده تان شخصیت هایی با فرهنگ دارید ولی در عین حال؛ خردمندانه تر از اجدادتان فکر می کنید خیلی اجازه نمی دهید که سنت ها دست و پای شما را ببندد و روشنفکرانه تر رفتار می کنید. شما می دانید که همکاری و تلاش دسته جمعی عامل مهمی برای رسیدن به موفقیت است و دوست دارید که در کار تیمی که بعهده تان گذاشته شده به خوبی عمل کنید ولی در عین حال احساس بلاتکلیفی دارید و نمی دانید که تصمیماتی که می خواهد اتخاذ کنید؛ درست هستند یا خیر. شما می خواهید به اوج موفقیت در کارتان برسید و سعی می کنید که اعتماد به نفستان را تقویت کنید. شما به موفقیت می رسید و به خودتان افتخار خواهید کرد. اما در عین حال، به خاطر شخصیت احساساتی تان، و به خاطر عملکردهای تهاجمی و خصمانه ی دشمنانتان، سلامت شما در خطر است. شما احساس می کنید که خسته شده اید و دارید حالت دفاعی خودتان را از دست می دهید. می ترسید که تاثیر منفی و اشتباه روی دیگران بگذارید. ولی باید اصیل و با فرهنگ باشید و اعتماد به نفستان را دست کم نگیرید. به خدا توکل کنید چون خداوند هرگز به کسانی که واقعا به او توکل مطلق می کنند، پشت نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون
Moein : باسلام و عرض ادب
بعد از ظهر خواب دیدم رفتم دیدن خواهرم ایشون توی کلاس درس بود و استادشون داشت درس میداد من رفتم کنار خواهرم بشینم ولی دارز کشیدم توی یه تختخواب بعد یهو از تختخواب اومدم بیرون که از کلاس خارج بشم ، یکی از همکلاسی های خواهرم که من قیافه اش رو نمیدیدم ولی خانم خوش پوش و شیک بنظر میرسید داشت پتویی که توی تختخواب روی خودم انداخته بودم رو جمع میکرد ، به خواهرم گفت انگار پتو خیس شده و یه لحضه بوی ادار به دماغ من خورد خواهرم فوری پتو رو ازش گرفت و هر دو سعی میکردن هیچکس چیزی نفهمه ، پتو رو جمع کردن و بهم دادن وفتی پتو رو گرفتم یه ذره انگشتم خیس شد و فهمیدم که توی رختخواب یه مقدار ادرار کردم ، از کلاس خارج شدم و وارد هال یه ساختمان دیگه شدم ولی احساس میکردم هال و اون کلاس بهم وصل هستن پتو رو کنار یه راه پله که از هال به طبقه بالا میرفت گذاشتم و دوباره داخل یه رختخواب تازه دراز کشیدم و یه پتو روی خودم گرفتم در همون حین تلفن من زنگ خورد و انگار برادر امید ( کسیکه علیه همدیگه شکایت کردیم ) با خط ناشناس و صدایی تغییر داده میخواد با من حرف بزنه و صدامو بعنوان مدرک ضبط کنه و بهم میگفت مگه شما زمانیکه توی پروژه فعالیت داشتید رئیس کارگاه نبودید؟ من متوجه این موضوع شدم و یه مقدار مسخره اش کردم و تلفن رو قطع کردم در همون حال داشتم به یه خانم که حدود 20 سال پیش خیلی زیاد بهش علاقه مند بودم فکر میکردم و در عالم روئیا با خودم میگفتم من خواب الهام رو قبلا دیدم و توی خواب سعی میکردم یادم بیاد چه خوابی در مورد الهام دیده بودم و مادرم که در عالم خواب کنارم بود میگفت تو خواب دیدی که الهام نشسته بوده و پاهاشو توی بغلش گرفته بود و لباس نداشته بعد من یادم اومد که الهام رو بدون لباس از سمت چپ دیدم که پاهاش رو توی بغلش گرفته از زانو تا کمر بدنش مشخص بود و کنار پهلو چپش یه تتو داشت، البته سینه و سر الهام رو توی خواب دیده نمیشد و در واقع من هیچوقت چنین خوابی در موردالهام ندیده بودم و فقط در عالم روئیا فکر میکردم چنین خواب رو قبلا دیدم ، توی همین حال و هوا بودم که از خواب بیدار شدم.
ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما درسهای تازه ای از زندگی تان می آموزید و سعی می کنید که خردمندانه مشکلاتتان را رفع کنید. شما شاید برای خواهرتان درددل می کنید و راجع به پیامدهای تصمیماتتان در رابطه با مشکلاتی که برایتان در زندگی ایجاد شده است، صحبت می کنید. شما نگرانی های زیادی دارید و دلشوره دارید که به خاطر پیامد باورها و یا رفتارتان مقبول واقع نشوید و دیگران رفتار خوب شما را تصدیق نکنند. احساسات منفی زیادی در وجودتان جمع شده و به معنی واقعی کلمه عصبانی هستید و حرفتان را به کسی نمی زنید. خواهر شما احتمالا بخشی از صحبت های شما را به دوستش انتقال می دهد ولی آنان مراقب هستند که کسی از زندگی و نگرانیهای شما با خبر نشود. دوست خواهرتان در خوابتان می تواند همچنین نمادی از خود خواهرتان باشد که دو برابر همیشه برایتان نگران است و دلش شور شما را می زند. شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید و حریم خصوصی تان محفوظ بماند. مراقب هستید که شما را فریب ندهند و خیلی خردمندانه رفتار می کنید چون می دانید که زندگی تان وارد فاز تازه ای می شود و به زودی شرایط زندگی تان متحول خواهد شد. شما شخصیتی احساساتی و مهربان دارید و گاهی به شرایط مالی و شکست های گذشته تان فکر می کنید ولی از وجهه ی واقعی آدمها و اینکه تا چه اندازه حاضرند برای شما از خودشان مایه بگذارند، بی خبرید و الهام هم یکی از همین اشخاص است. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام
امروز ظهر خواب دیدم تو کوچه هستم و تعداد زیادی نان لواش نرم روی دستمه.دو نفر آقای آشنا هم اومدن جلو تعارف زدم آنها هم شروع به خوردن کردن هردو شون از من بزرگتر بودن ولی فقط ی نفرشون که سید هم هست تو خاطرم مونده.
فریبا هراتی
: سلام. شما ممکن است خودتان را در شرایطی سخت و بغرنج از نظر اقتصادی مشاهده کنید ولی اوضاع اقتصادی شما خیلی خوب خواهد شد و نه تنها نیازهای شما فراهم می شود بلکه خیرتان به دیگران هم خواهد رسید. بر سختی ها غلبه می کنید و نیازهای اولیه ی شما فراهم خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Saman : در ضمن اون دوتا برادر که جلوتر بودن چند ساله که به شهر مهاجرت کردن ولی سومی ساکن روستا و هنوزم دامداره .شغل خونوادگیشون کلا دامداریه.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما وقتی که در شرایط سخت و بغرنجی قرار بگیرید و با محدودیت هایی مواجه شوید، تازه متوجه نیات و اخلاقیات این دو برادر می شوید. آنها با هم اختلافاتی دارند و جنبه های منفی اخلاقی شان، سایه وار آنان را تعقیب می کند. برادر بزرگتر بسیار تحکمی و خصمانه با دومی رفتار می کند و شخصیتی با اراده و مقتدر دارد که می تواند شخصیت دومی را خورد کرده و او را مجاب کند که به حرف خودش گوش بدهد. نگاه برادر بزرگتر به شما گویای این است که او می خواهد بگوید او سر باورها و اصولش سازشی نمی کند حتی اگر طرف حسابش برادرش باشد. شما اگر می خواهید از آنان پیروی کنید یا با آنان دوستی داشته باشید، باید نظرات این برادر بزرگتر را کاملا واضح بدانید و طبق اصول او، از او پیروی کنید. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر
چند سال قبل خواب دیدم داخل کوچه در روستای پدر مرحومم در حالی که شب بود پشت سر دو نفر از اقوام که یکی مجرد و دیگری متاهله و در ضمن برادر هستن راه میرفتم هردوی اینها از من کوچکترن..اونقدر تاریک نبود که چیزی را نبینم.ی دفه از پشت سر صدای سگ شنیدم .دو تا سگ سیاه که پارس میکردن و میومدن، کمی ترسیدم فکر کردم میخوان به ما حمله کنن،ولی وقتی رسیدن فهمیدم که خودشون با هم دعواشون شده جلوی من که رسیدن با هم درگیر شدن.سگی که بزرگتر بود دندونشو در فک اون یکی فرو کرده بود به طوری که من ی دندونشو که فک پایین سگ کوچکتر را سوراخ کرده و بیرون زده بود میدیدم .به نظرم دندونش بلند میومد.به نظرم میرسید که سگ کوچکتر شکست را پذیرفته.متوجه شدم برادر دیگر این دو که از من بزرگتر و متاهله کنار من ایستاده و اونم داره به این صحنه و به من نگاه میکنه ولی حرفی نزد. نترسیده بود و فکر میکنم عکسالعمل منو زیر نظر داشت .عکسالعمل دو برادرش که جلوتر میرفتنو تو خواب ندیدم.سیاهی رنگ سگها از تاریکی شب بیشتر بود.
ممنون از لطف شما.
فریبا هراتی
: تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1050 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر. (خواب دیروزتان 2 خواب بود و 2 حق خواب از شما کسر شد.)
Saman : سلام و عرض ادب
چند سال قبل خواب دیدم ی آقایی که از اقوام هستن و متاهل ودر واقعیت شغلشون دامداریه ی روز تو خونه پدر مرحومم ی بزغاله را که در بغل داشت به من داد ومن اونو تو بغلم گرفتم و نوازش میکردم.
و تو ی خواب دیگه همین شخص را دیدم که ی روز جلوی من در ی صندوق چوبی مثل تابوت ولی باریکتر را باز کرد که داخلش ی تمساح (کروکودیل) به اندازه خود جعبه بود که طناب پیچ شده بود و نمیتونست تکون بخوره.
این آقا چند سال از من بزرگتر هستن.
ممنون از حسن توجهتون.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خواب اولتان این است که او معتقد است که شما نابخردانه رفتار می کنید و به خاطر سادگی و رام بودن زیاده از حد و معصومیت تان، قربانی شرایط می شوید و زود گول می خورید. تعبیر خواب دومتان این است که او خواسته به شما بگوید که شما آن معصومیت سابق را کنار گذاشته اید و حالا بسیار بیرحم و بی عاطفه و فریبکار هستید هر چند که سعی می کنید که خویشتندار باشید و خودتان را مقید به قید و بندها و اصولی کرده اید که نمی گذارید که ذات منفی تان به شما غلبه کند و یا اینکه او به این باور رسیده است که اگر به خاطر این نبود که قید و بندهای زیادی دست و پای شما را بسته است و آزادی عمل را از شما سلب کرده است، شما می توانستید بسیار بی رحم و قسی القلب باشید. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیرچند سال قبل خواب دیدم به خونه پدر همسر سابقم رفتم که تازه خریدن و رفتن اونجا.البته در واقعیت مثل این خونه که رفتن نبود.روی مبل کنار پدرش نشسته بودم که حرفی نمیزد توجهم به ی لوستر بالای سرم جلب شد که روشن بود.خانمم اومد تو پذیرایی و اشاره کرد به ساعت روی دیوار که ۱۲رانشان میداد.بلند شدم که بیام بیرون از واحدشون تا در ورودی آپارتمان ی راهرو بود.اومدم تو حیاط خونه که جنوبی بود .ی خانم درشت اندام تو حیاط مشغول آهنگری بود میخواست برای روی دیوار حفاظ درست کنه و من از حیاط خونه که نمای سنگ بود اومدم بیرون و رفتم.
داخل آپارتمان لوستر روشن بود و بیرون حیاط روز و حالت سایه در حیاط نور خورشید ندیدم
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که تحولات تازه ای در زندگی همسر سابق شما در گذشته ( زمانی که خواب را دیده اید) ایجاد شده. شما از بطن زندگی آنان با خبر شده اید. پدر او تمایلی به ارتباط با شما نداشته ولی به شما زیاد فکر می کرده. ذهن آنان روشن شده و می دانستند که در آینده چه خواهد شد و از این اتفاقات آتی هم احساس خوبی داشتند هر چند که در آن زمان، احساس افسردگی می کردند. خانم شما به قدرت معنوی و کمال الهی اشاره کرده و منظورش این بوده که هر چه که خداوند بخواهد بشود؛ همان خواهد شد. شما وارد فاز تازه ای در زندگی تان شده و به زندگی آنان، انتظارات و توقعاتشان در زندگی و به استرس و نگرانیهایشان در اجتماع توجه کرده اید. آنان عزم و اراده شان را جزم کرده بودند تا خشونت و قدرت و پرخاشگری خودشان را به همه اثبات کنند و خواسته شان را محقق کنند. آنها روی نظراتشان پافشاری کرده و از حرفشان کوتاه نمی آمدند. هر چه که در ذهنشان بوده است را به شما واضح و آشکار نشان دادند. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام و عرض ادب .
در خواب قبلی در ابتدا خانم اشنایی را دیده بودم که از خواب بیدار شده بود در رختخواب نشسته بود و دور چشمانش خیلی سیاه شده بود که باعث تعجب من بود و در خواب فکر میکردم شاید گناهی کرده که اینطور شده که فراموش کرده بودم بگم.در ضمن حرف دیگران که گفتید، در مورد من جنبه حمایتی داره یا چیزی مثل غیبت کردنه ؟
چند شب قبل
خواب دیدم در خانه پدر مرحوم هستم .دم در خانه پدر و مادر همسر سابقم را دیدم که خیلی خوشحالن و با هم میخندن .اومدن داخل و مادر خانمم خیلی عجله داشت که از سرویس استفاده کنه.وقتی اومد من ی کاسه پر(چینی) براش آجیل آوردم .
ممنون از لطف همیشگی شما.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. در بخش اول خوابتان این خانم آشنای شما از مسئله ای با خبر می شود که باعث نگرانی و ترس او شده و نمی داند که چطور باید با این مسئله کنار بیاید. از خوابتان مشخص نیست که در چه رابطه ای حرفتان را می زنند. اما در خواب چند شب قبل شما، ( روح پدرتان شاد)، پدر و مادر همسر سابق شما از مسئله ای ناراحت و نگران هستند و به این فکر می کنند که شما شخصیتی اصیل دارید ( مثل پدرتان) و شاید بتوانید به آنان کمک کنید که مشکلاتشان را از وجودشان تخلیه کنند و این مشکلات را رفع کنند. شما راجع به نظرات و احساساتتان، تمایلات و نظرات و خواسته هایتان، به صورت کامل و اساسی و ریشه ای با آنان صحبت می کنید. یا حتی شاید به ایشان کمک کنید که مشکلات مالی شان رفع شود. همیشه برای تعبیر خوابتان مهم است که تاریخ خواب را فقط به روز و ماه قمری ذکر کنید. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر
خواب دیدم در یک خانه ویلایی هستم و مهمان دارم
البته همه را مشخصا نمیدیدم .متوجه شدم مهمان زیاده و غذا کمه رفتم بیرون تا تهیه کنم .همکارم را دیدم (که به خاطر سوتفاهمی به تازگی با اون قطع رابطه کردم .) ولی تو خواب رابطمون خوب بودگفت بریم پیش کسی که با تو تصادف کرده رضایت بده (
در واقعیت من تصادف کردم)
رفتیم اون شخص که به شکل دیگری بود بالای ی وانت داشت کار میکرد و به همکارم میگفت نکنه بعدا پشیمون بشه و همکارم میگفت باید ی وسیله الکتریکی که یادم نیست چی بده برای رضایت و من ناراحت شدم که چرا از طرف خودش تقاضای غرامت کرده برای من،من که غرامت نمیخواستم،با هم رفتیم برای تهیه غذا کمی مانده به جایی که میخواستم غذا بگیرم اون موند و من رفتم با ی قابلمه غذا برگشتم .انگار دیگه تو ی روستای دیگه بودیم.زیر درخت نشسته بود ی مشت بادام به من داد تا بشکنم بخورم چنتا شکستم خوردم ی دونش شبیه ی مارمولک کوچک بود ولی جامد و بی حرکت که انداختمش اون طرف.دیدم بالای سرم درختان بادام پر از بادام رسیده هست که از پوست سبز جدا شدن.گفتم از این بادام ها ببریم انگار صاحبشون نمیخواسته که گذاشته تا این فصل بمونن.ولی همکارم موافقت نکرد و منظورش این بود که به هر حال حرامه، که نبردیم، رسیدم خونه .،شوهر خواهرم را دیدم که لب سینک داره ظرف میشوره(در واقعیت هیچ وقت ندیدم این کارو بکنه) ظرف زیاد بود و تعدادی سینک هم در جاهای مختلف خونه وجود داشت.ی سینک در ارتفاع بالا بود که من میخواستم برم اونجا که ظرف بشورم انگار خونه نیمه ساز بود.از ی چیزی شبیه ستون بالا رفتم اما نمیدونستم چطور از اون ستون خودمو به جلوی سینک که تو ارتفاع بود برسونم.دو تا دختر خواهرم را دیدم که منو راهنمایی میکردن چطور خودمو به اون سینک برسونم و این کارو کردم و ی جا پای محکم گیر اوردم و مقابل سینک قرار گرفتم.
فریبا هراتی
: سلام. کسی در حق شما مرتکب گناه و اشتباهی شده و همه حرفتان را می زنند. اما شما حاضر نیستید که از این اشخاص حمایت کرده و از خودتان برایشان مایه بگذارید. همکار شما می خواهد که شما باعث و بانی این سوء تفاهم را ببخشید. این شخص بسیار سخت کوش است و یا تلاش زیادی می کند که نظر مثبت شما را به سمت خودش جلب کند. همکار شما معتقد است که این شخص باید با تمام انرژی و شور و شوقش تلاش کند که نظر شما را جلب کند تا او را ببخشید. شما این شخص را کلی نصیحت و راهنمایی خواهید کرد که اینطوری با مردم بدرفتاری نکند و باعث ایجاد شر و اختلاف بین آنان نشود. او به فکر فرو خواهد رفت و از عملکرد بد خودش پشیمان خواهد شد. او می خواهد جبران اشتباهش را بکند و بعد سعی خواهد کرد که توافق و رضایت شما را برای مسئله ای، بدست بیاورد تا شما به او بله بگویید. اما شما به این مسئله و تقاضا اهمیتی نخواهید داد. شما به این فکر می کنید که چطور به ثروت برسید. همکارتان شخصیتی با انصاف دارد و شما را از ارتکاب به گناه منع می کند. شوهر خواهر شما سعی می کند که درست فکر کند و برای آینده اش برنامه ریزی می کند. نارضایتی ها و چشم انداز ناامید کننده ای ( احتمالا در رابطه با امور مالی) در زندگی او وجود دارد. شما می خواهید روی ذهن و جسمتان کار کنید و شخصیت قویتر و جاه طلب تر از خودتان بسازید). شما می خواهید با ثبات قدم و سخت کوشی، به جایگاه قرص و محکمی در زندگی تان برسید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و اطرافیانتان از شما حمایت می کنند. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو ی جای شلوغ هستم میگن پایینتر بازی فوتباله.ی مرد از اقوام خانم سابقم از تو جمعیت راه باز میکنه رد میشم.ولی جلوتر که رفتم گفتن زمین بازی بالاتر بوده.دوباره دیدم با زن سابقم جایی مثل بازار قدیمی هستم از من خواست تا مبل بخرم و خودش همراهم نیامد داخل مغازه انگار سرش به خرید دیگری گرم بود.وارد مغازه شدم ی فروشنده بچه سال (احتمالا دختر بچه )داشت. ی دست مبل به رنگ روشن مثل کرم اونجا بود با ی چک از اون بچه خریدم ولی مبل را نبردم.از مغازه که بیرون اومدم دوباره به مبل نگاه کردم زیاد جالب نبود.خانمم هم گفت نه این بزرگه ما که بزرگ مثل این داریم باید ی دست راحتی کوچک بخری.صحنه عوض شد بالای ی صخره و لبه پرتگاه هستیم .ی بچه هم هست خانمم لبه صخره داره نماز میخونه .میترسم بیفته با اون بچه سعی میکنیم لباسشو بگیریم نیفته.
به رکوع که میره تازه میفهمه جا برای سجده نیست.عرض لبه پرتگاه سی چهل سانت بیشتر نبود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با ناامیدیها و مشکلاتی در زندگی تان روبرو هستید و فکرتان ناراحت شده است. دوست دارید با خودتان خلوت کنید و روی یک موقعیتی خوب فکر کنید. شما می خواهید به رضایت در زندگی تان برسید و ماهیتی رقابتی دارید. شاید به این فکر می کنید که در زمان زندگی با همسر سابقتان بیشتر می توانستید خواسته هایتان را محقق کنید. همسر سابق شما می خواهد که شما به صورت تازه تری به تعاملاتتان فکر کنید و نگرش ها و روشهای دمده و قدیمی را در رابطه با خودتان و خانواده تان به کار نبرید. او می خواهد که شما طرز فکر قدیمی تان را به میل خودتان تغییر دهید ( نه با زور او). همسر شما برایش زیاد مهم نیست که شما تجملاتی فکر کنید و همه متوجه شوند که ثروتمند هستید بلکه او می خواهد که در کنار او با آرامش خاطر زندگی کنید. خانم شما درک بالاتر و آگاهی و نقطه نظرات تازه تری نسبت به زندگی پیدا کرده و امیدوار است که به خواسته هایش برسد. شما نگران هستید که او به ناامیدی و افسردگی دچار شود و دوست دارید مطابق با اهداف او اقدام کنید. اگر شما نسبت به او بی تفاوت باشید و برای خوشبختی زندگی تان اقدام مجددی بعمل نیاورید، او احساس مرگ و پوچی را در زندگیش تجربه خواهد کرد. پس اگر می خواهید رقابتی فکر کنید و نشان دهید که از همه بهترید، الان وقتش است!! این را اثبات کنید که بهترین هستید. تشکر از همراهیتون