تعبیر خواب مار افعی
اگر کسی در خانه خود افعی دید، دشمنی خانگی دارد و اگر آن را در صحرا و بیابان دید، دشمن او بیگانه است. اگر افعی را در جایی چنبره زده دید، دشمن در کمین اوست تا ضربه خود را وارد کند. جنگیدن با افعی و مار دلالت بر منازغه با دشمن دارد که در صورت پیروزی، بر دشمن پیروز خواهد شد. خوردن گوشت افعی، منفعت است.
فرار افعی زبونی و ضعف دشمن است. اگر ببینید افعی شما را چند بار نیش زد ولی شما فرار کردید، از واقعه بدی پریشان خواهید شد و به شما زیان خواهد رسید. اگر زنی جوان خواب مار افعی را ببیند، نشانه آن است که کسی می خواهد او را فریب دهد و به دردسر بیاندازد. اگر در خواب ببیند که مار از او می گریزد، در مقابل حمله های دیگران مقاوم خواهد بود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Azad : با سلام و عرض ادب ظهر خواب ديدم يك جايي مثل مسجد هستيم ، من ميخواستم برم داخل كه يه مار خيلي بزرگ زرد رنگ فرار كرد به سمت بيرون خواهرم داخل مسير بود مار بهش برخورد كرد انگار دستش رو نيش زد، دستش درد گرفت و نشست ، ( شايد هم در ننيجه اصابت سر مار دستش درد گرفت، چون بنظر نميرسيد نيش زده باشه، من از خواهرم پرسيدم نيش زد ؟ جوابمو نداد) مار به سمت اتاق پيچيد مادرم داخل مسير بود، اونا متوجه مار نبودن ولي من حواسم بود، ميخواستم از داخل ماشين تفنگ بيارم سويچ پيشم نبود برگشتم براي سويچ كه بيدار شدم
Azad : سلام ببخشيد اگه ميشه اين خواب رو تعبير كنيد، اون خواب قبلي رو فردا ارسال ميكنم، خيلي نگرانم، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. وقتی شما به خداوند تکیه می کنید ناراحتی و ناامیدی از شما فرار می کند. خواهر شما نگران این است که با سختی ها و بی رحمی ها مواجه شود و یا خدای نکرده بیماری او را تهدید کند. شما سعی می کنید که از خانواده تان حمایت کنید و برای دفع شر اقدام کنید ولی قبل از اینکه کنترل زندگی تان را به دست بگیرید، لازم است که نیت کنید و اراده کنید تا نیروی محرکه ی کنترل زندگی تان را به حرکت بیاندازید. برای روشن کردن ذهنتان شما باید توکل به خدا داشته باشید و نیت خیر داشته باشید در غیر اینصورت نمی توانید بدون توکل چرخ زندگی تان را به حرکت درآورید. خواب شما می گوید که وقتی خدا را پناه خودتان بگیرید اضطرابات و نگرانی ها از زندگی تان دور می شود. برای دقع شر هم بگویید یک مرغ برایتان قربانی کنند. ( یا اگر وسعتان می رسد یک گوسفند قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید). تشکر از همراهیتون.
ALI : سلام مجدد
رنگ مار ابلغ بود.مثل گربه های که در خیابان می بینیم. ترکیب جند رنگ زیتونی - کرم -طوسی-سیاه و ... رگ های از چند رنگ که خدمتتان عرض کردم خیلی از نظر رنگ شبیه گربه های خیابانی بود نمی توان یک رنگ به آن نسبت داد.لیکن افراشته با سری بزرگ و شاید زیر گردن مایل به سفید.دمی هم در کار نبود.بیشتر به افعی شباهت داشت.ضمنا بدو سال دارم:
1- چرا با اینکه سالهاست خانه پدری را در شهر دیگری ترک کرده ام ولی خیلی از خواب ها مانند این خواب محل حودثش شهر زادگاه من است.من فقط سالی چند بار برای دیدن خانواده می روم.
2-چرا نگاه کردن چشم در چشم با مار را خوب نمی دانند؟
فریبا هراتی
: سلام. رنگهای متفاوت به شخصی زیرک و باهوش اشاره دارد که می تواند خطرناک هم باشد. ضمیر ناخودآگاه شما برای حل مسائلی که از قبل در ذهنتان به جا مانده تصویر خانه ی پدریتان را برایتان مجسم می کند و یا اینکه پدرتان راجع به شما صحبت می کند و احتمالا او از شما عصبانی است. بنابر این شما انرژی او را در خواب دریافت می کنید و خواب آنجا را می بینید. چشم در تعبیر نشانه ی درک و بصیرت است و وقتی شما در چشم تمرکز می کنید یعنی آن درک روی شما تمرکز کرده و اگر چشمی باشد که مربوط به موجودی خطرناک است یعنی خطری متوجه شماست. ضمن اینکه لطفا دیگر اینگونه سوالها را نپرسید چون فرصت این کار از برنامه ی من خارج است و من در تعابیر صرفا مضمون کلی و تفسیر تعبیرتان را می نویسم و با توجه به صدها کاربری که هر روز خواب ارسال می کنند فرصت آموزش تعبیر خواب را ندارم. هیچ وقت چنین چیزی را نخواهید دید که بنویسم این = آن چون در کل این جور تعبیر غلط است و بنا به موضوعات جانبی خواب، هر تعبیر می تواند برای هر چیز مساوی یا نامساوی با دفعه ی قبل باشد. درنهایت اینکه همانطور که در ثبت نام به شما اطلاع رسانی شد هر دو کامنتی که شما ارسال می کنید یک حق خواب از شما کسر می شود. الان شما 3 سوال مجزا که دوتای آن ربطی به خوابتان ندارد را در یک کامنت ارسال کرده اید و بنابر این یک حق خواب از شما کسر شد.
ALI : سلام
خواب دیدم دارم در خیابان اصلی به سمت منزل پدرم می روم .ولی در بین راه تعدادی کبوتر چاهی یا چیزی شبیه آنها شاید بزرگتر از آنها و اهلی و زیبا جلوی پای من می پیچند و در درون خودشان جلوی من می چرخند.حتی شاید این گروه به گروه دیگری هم تبدیل شدند که مثل آنها زیبا و دوست داشتنی بوند .با خودم می گفتم حیوان ها بروید جلو دست پا نمانید.یکبار خودم را کوچه منزل پدر یا شاید در منزل پدرم دیدم .یک مار بزرگ (طولش زیاد نبود شاید افعی بود ) جلوی من ایستاده و مستقیم روبروی هم بودیم و یکباره از خواب با ترس پریدم.می گن نگاه کردن به چشم مار خیلی بد است نمی دانم چرا و اصلا متوجه نشدم با این مار بزرگ یا افعی چشم به چشم شدم یا نه (ولی به احتمال زیاد چشماهش را ندیدم)؟این مار یا افعی حرکتی به سمت من نداشت یا حتی قصد آسیب زدن هم نداشت ولی من با ترس از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیت صلح طلب و بی گناهی دارید و به این دلیل، اخباری به شما می رسد که به عنوان هشدار باید تلقی کنید و از کاری که می خواهید انجام دهید یا مسیری که پیش گرفته اید، باید منصرف شوید. رنگ مار در تعبیر بسیار مهم است که شما ننوشیته اید. خطری شما را تهدید می کند. مار به فردی اشاره می کند که بی عاطفه و بی رحم و غیر قابل اعتماد است که البته او ممکن است بسیار عاقل و خردمند هم باشد. اینکه او به شما کاری ندارد، هشداری است که شما سربه سر چنین شخصی نگذارید و سعی کنید که با او مقابله به مثل نکنید چون بازنده ی اصلی شما خواهید بود. برای دفع شر صدقه بدهید.
Fatemeh : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم با خواهر و براردم بیرون بودیم و داشتیم زمین رو میکندیم با یه چیزی شبیه به بیل یا کلنگ. خواهرم همینطور که داشت زمین رو میکند یه مار از تو زمین بیرون اومد که بر اثر ضربه ی اون کمی زخمی شده بود این مار کاملا به خودش گره خورده بود و نمیتونست کاری بکنه سرش خیلی بزرگ بود و شبیه یه مار افعی بود و تقریبا به زردی میزد ، وقتی مار رو دیدم همش داشتم به خواهرم غر میزدم که چرا زمینو انقدر زیاد کندی که همچین ماری از توش بیرون بیاد ، اونم میگفت بی خطره کاری نمیتونه بکنه، وقتی بیشتر دقت کردم دیدم اصلا ازش نمیترسم ، بهش گفتم من نمیترسم ازش ، داداشم برا اینکه مطمئن بشه ازش نمیترسم مارو به سمتم پرت کرد اروم خودمو کنار کشیدم و گفتم ببین نمیترسم ازش، بعدش داداشم از تو زمین یه چیزایی شبیه هزار پا و عقرب دراورد و گفت اره ببین هیچ کدومشون ترس ندارن و اونارو پرت میکرد به سمتم منم خودمو کنار میکشیدم و ازشون نمیترسیدم. لطفا خوابمو تعبیر کنید
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. چیزی هست که فکر شما و خواهر و برادرتان را مشغول کرده و شما سخت کار می کنید تا حقیقتی را که دست از سرتان برنمی دارد نمایان کنید. سعی می کنید مسائلتان را ریشه یابی کنید و مشکلاتی را که از گذشته وجود داشته با هم به بحث و اشتراک می گذارید. چون این انرژی های منفی یا حرفهای نیشدار و مزاحمت های مردم مربوط به گذشته است امروز به شما آسیبی نمی رسد مگر اینکه خودتان را خیلی درگیر این احساسات منفی کنید. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم یه خونه ساختم که نه در دا ره و نه پنجره. البته محل در و پنجره بود ولی من انگار خواسته بودم اینطور باشه بودم. از اتاق مستقیم و بدون در وصل بود به هال و اینجور
یه مار نازک و کوچک سمی دیدم از جلوم رد شد و من شدید ترسیدم. نفهمیدم کجا رفت. یه جای دیگه خونه همون مارو دیدم چنبره زده و یه مار بزرگتر از اوون نزدیکش هست ومیخواد اونو شکار کنه.البته من از مار بزرگتر نترسیدم و من داشتم نگاه میکردم. هر دو مار متوجه من شدن وانگار نمیخواستن من در گیریشونو ببینم راهشونو گرفتن و رفتن. البته مشخص بود مار بزرگتر به هدفش میرسه.
ممنون میشم اگه تعبیری دار ه بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما افکارتان را محدود نکرده اید ولی نشاط تان را از دست داده اید و امیدهایتان کم شده و همینطور می دانید که فرصت های جدیدی پیش روی شما نیست. با این وجود شما حق دارید که در آرامش زندگی کنید و می خواهید که افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید. شما امروز به بینش و خردی رسیده اید و آگاهی های بزرگی یافته اید که می توانید این افکار منفی و ناامیدی هایتان را به راحتی دفع کنید و از بین ببرید. ایمان شما راحت به دست نیامده و با سختی به این مرحله از قدرت و تکامل رسیده اید و برای شما از بین بردن افکار منفی هیچ کاری ندارد. تشکر از همراهیتون.
همسفر : سلام خانم هراتی عزیر نیم ساعت پیش حدود پنج دقیقه خواب رفتم ، خواب دیدم در روبرویم انگار در محیط باز مث روستا زمین خاکی بود درجلوی من و پسرم یه مار بزرگ متمایل به خاکستری بود که روی هم چنبره زده بود و پشتش به ما بود و در ذهنم امد که افعی است پسرم رفت طرف مار م با یه چوب نازک و کوچک قصد داشت ، ما رو بکشد یا بگیرد به صورت حرفه ای، چوب رو اروم به طرف سر و گردن مار برد، بدون اینکه ترسی ازش داشته باشه ، یا مار حرکتی کنه و در ذهنم بود که پسرم در کشتن مار حرفه ایه، و من داشتم صداش میزدم مامان خطر داره ، کنارش نرو، از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. چون پشت افعی به او بوده، به این تعبیر است که پسر شما سربه سر آدم بدی می گذارد و با کسی دعوا می کند یا این که به کسی نزدیک می شود که قابل اعتماد نیست!! لطفا با او صحبت کنید که کسی گولش نزند و با آدمهای غریبه صحبت نکند. ممکن است کسی به او نزدیک شود که به نظر آدم بزرگ و خوبی برسد ولی در عمل اینطور نیست. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
همسفر : با سلام و تشکر بابت تعبیر خواب زیبایتان
Sheyda : باسلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم جایی رفتم برای گرفتن طلا یا گنج، یه اقایی کمکم میکرد، تووی خواب کاملا میشناختمش انگار داداشم بوده اما یادم نمیاد الان کی بود، توو یکی از اتاقها که رفتم پر از مارهای افعی بود، قدم به قدم، قبله اینکه من هر مسیری رو برم اون اقا میپرید رووگردن مار و سرشو میگرفت و بهم میگفت نترس گرفتمش بپر رووش و لهش کن، منم همینکارو میکردم تا تونستم طلاها رو بردارم و رفتیم.
ممنون میشم برای تعبیرش راهنماییم کنید.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما موفقیت های بسیاری در زندگی تان به دست خواهید آورد و در مقابل سختی ها و خطرات و مشکلات زندگی، شما گشایش کار خواهید یافت و کارهای سخت برایتان آسان می شوند. نگرانی ها و انرژی های منفی از زندگی تان پاک می شوند و شما قادر خواهید بود به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.
Sheyda : باسلام و عرض ادب
خانم هراتي عزيز، خواب ديدم تووي پاركينگ خونمون شبيه نبش قبر، كنديم، و دارم به برادرزاده ام مارهاي مرده و دفن شده رو نشون ميدم و با اب سرهاشونو ميشورم، مرده بودن همه، برادرزاده ام كه سه سالشه، يه مار خيلي بزرگ افعي رو بهم داد كه سرش رو بشورم، بهش گفتم اين خيلي ترسناكه و اگه زنده باشه ميتونه ادم بخوره، من به اين ميترسم دست بزنم.
ممنون ميشم لطف كنيد و تعبيرشو بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما سعی می کنید که انرژی های منفی تان را با رسیدن به آرامش از بین ببرید و خاطرات بد را فراموش کنید و بدی های گذشته را بشویید برود و مثبت اندیش باشید. شما نباید راجع به مسائل تلخ و منفی گذشته صحبت کنید چون زنده کردن یاد این مسائل می تواند به همان اندازه مخرب باشد که خود این مسائل، در زمانی که مطرح بودند، خرابکاری به بار آوردند. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
از طرف همسرم تعریف میکنم همسرم خواب میبینه در کوچه شب یک مار سیاه بزرگ افعی چشماش درخشید و یکدفعه ای مار تبدیل به خرس سیاه شد بعد اومد دنبالم منم در حال فرار کردن روی دیوار بودم و یک شیر هم بود من خیلی سریع میودیدم و بعد خرس میگفت به اسم اعظم دنبالم میومد و بعد بسم الله رحمن رحیم کردم و بعد از خواب پریدم ساعت ٣ نصف شب بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در شرایط بغرنج و با محدودیت هایی مواجه هستید و انرژی منفی شما را تعقیب می کند. احساس خطر می کنید و باید تعقل و تفکر کنید و مدتی بیاندیشید. شما باید سعی کنید که خشم و پرخاشگری تان را کنترل کنید. زندگی شما متحول خواهد شد. شما احساس می کنید که در موقعیتی گیر کرده اید یا کسی کنترلتان می کند ولی در عین حال شخصیت شما شجاع است و می توانید روی کارهایتان مسلط باشید و با غرور و موفقیت کارهایتان را دنبال کنید. باید خویشتندار باشید و خشمتان را کنترل کنید. شما با توکل به خداوند و به خاطر او می توانید ایمانتان را حفظ کرده و بر نفستان کنترل داشته باشید. تشکر از همراهیتون.