کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بازار

اگر خواب ببینید در بازار هستید، در تمامی امور زندگی موفق خواهید بود. ولی دیدن بازاری متروک در خواب، رسیدن پریشانی و افسردگی خاطر است. دیدن سبزیجات گندیده در بازار، زیان شغلی است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

58 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

امین

امین : سلام خانم هراتی عزیز
من الان جواب شما را به کامنتم دیدم. ظاهرا اونروزی که سوال پرسیدم سایت دچار اختلالی شده بود چون جوابهای شما اصلا برای من نمایش داده نمیشدند. من چندین بار کل این صفحه رو از بالا تا پایین گشتم ولی جواب سوالم توی صفحه وجود نداشت!!!
ممنون از پاسختون و از شما عذرخواهی میکنم.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. این مسائل به خاطر اختلالات نتی محتمل هستند و ما نباید زود عصبانی شویم و یا قضاوت اشتباه کنیم. تشکر از بزرگواری شما.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۳:۳۳
امین

امین : ای بابا :(
خب به سوال جواب نمیدین، بگین جواب داده نمیشه، تا آدم تکلیفش رو بدونه، چرا از تعداد خوابهای من کسر کردین!!!
درسته من بابت سوالی که پرسیدم و جواب داده نشد، هزینه پرداخت کنم؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۰:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز عرض کردم 2 ساعت پیش کامنتی که مال دیروز بود نوشته بودید را پاسخ دادم . خواب هم از شما کسر نشد. اما امروز یک خواب برای چشم مادرتان فرستادید که از آن یک حق خواب از شما کسر کردم. من برای پاسخ کامنتی که راجع به خواب قبلی شما بود خوابی از شما کسر نکردم. پاسختان هم در سایت نوشته ام. حوصله ندارید بگردید ننویسید که پاسخ نداده ام!! هر بشری در سایت بیاید پاسخ بنده را می بیند. این هم کپی پاسخ!!!!
فریبا هراتینویسنده یوتاب :سلام. دفتر شما به خاطرات و تجارب گذشته شما بر می گردد که شما باید آن را برای خودتان محفوظ نگه داشته و از آن استفاده کنید. قفل طلای آن اشاره می کند که باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. این که چه به شما رسیده را منوط به زندگی خانوادگیتان می توانید متوجه شوید. اصالت تان افکارتان تربیتتان. این که خودتان را دست کم نگیرید و خواب شما به نویسندگی شما اشاره ای نمی کند.

پاسخلینک3 ساعت پیش ویرایش حذف

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : موفق شدید پاسخ بنده را ببینید یا خیر؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۹:۲۳
امین

امین : سلام خانم هراتی عزیز
من راجع به تعبیر خوابم سوالی پرسیدم که جواب داده نشد
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز دو ساعت پیش پاسخ شما را ارسال کردم لطفا به سایت مراجعه کنید.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۴:۴۱
امین

امین : سلام وقت شما بخیر
خانم هراتی عزیز من دو روز پیش این خواب را ارسال کردم و جواب خود را دریافت کردم.
ولی سوالی راجع به تعبیر خواب خودم داشتم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید:
دفتری که در خواب همراه من بود. حاوی نوشته های خودم بود. من در خواب نویسنده بودم. و میخواستم برای دفتر حاوی نوشته هایم قفل طلا تهیه کنم تا اون نوشته ها به دست کسی نیافته.
با توجه به نویسنده بودنم در خواب، این میتونه نشونه این باشه که چیزی که از اجدادم به من به ارث رسیده، اینه که من نویسنده خواهم شد؟؟ یا خیر؟ و اینکه من چطور میتونم بفهمم که چیزی که در گذشته من هست و از اجدادم به من رسیده چی هست؟؟




خواب دیدم زمان خیلی خیلی قدیم بود، در خواب من خودم را، در جسم یه مرد میانسال میدیدم، که ظاهرا از خاندان پولدار و سرشناسی بود ولی لباسهای فقیرانه تنم بود.
به بازار اومده بودم تا طلاهامو و جواهراتم اندکی که واسم مونده بود رو بفروشم و با پول آن، مشغول خریدن یه قفل طلا برای دفتر بزرگیی که همراهم بود شدم.
ظاهرا تمام سرمایه ام را فروختم چون میخاستم برای دفترم قفل بخرم، دفتر واسم خیلی باارزش بود و میخواستم آسیب نبینه.
در این حین داروغه شهر اومد همه اونایی که توی بازار بودن رو به صف کرد- چون ظاهرا یه عده آدم توی بازار بودن که دزدی میکردن و مال بقیه رو میدزدیدن، میخواست اون چند نفر رو پیدا کنه و شلاقشون بزنه- ولی من خیلی ریلکس و آرام بودم. من هم توی صف جمعیت ایستادم-
نمیدونم چرا داروغه اول سراغ من اومد دستشو گذاشت زیر چونه م و پرسید از کدوم خاندان هستی؟ اسمم رو که گفتم - از حضور من در اونجا و از دیدن سر و وضعم متاثر شد- ولی سوالی نپرسید انگار همه چیز رو راجع من میدونست بعدش داروغه رو کرد به جمعیت و گفت همه افرادی که ازین خاندان هستن آزادن میتونن برن و من هم رفتم.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۱:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دفتر شما به خاطرات و تجارب گذشته شما بر می گردد که شما باید آن را برای خودتان محفوظ نگه داشته و از آن استفاده کنید. قفل طلای آن اشاره می کند که باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. این که چه به شما رسیده را منوط به زندگی خانوادگیتان می توانید متوجه شوید. اصالت تان افکارتان تربیتتان. این که خودتان را دست کم نگیرید و خواب شما به نویسندگی شما اشاره ای نمی کند.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : موفق شدید بالاخره پاسخ بنده را ببینید یا خیر؟

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۷:۵۴
امین

امین : سلام وقت شما بخیر

خواب دیدم زمان خیلی خیلی قدیم بود، در خواب من خودم را، در جسم یه مرد میانسال میدیدم، که ظاهرا از خاندان پولدار و سرشناسی بود ولی لباسهای فقیرانه تنم بود.
به بازار اومده بودم تا طلاهامو و جواهراتم اندکی که واسم مونده بود رو بفروشم و با پول آن، مشغول خریدن یه قفل طلا برای دفتر بزرگیی که همراهم بود شدم.
ظاهرا تمام سرمایه ام را فروختم چون میخاستم برای دفترم قفل بخرم، دفتر واسم خیلی باارزش بود و میخواستم آسیب نبینه.
در این حین داروغه شهر اومد همه اونایی که توی بازار بودن رو به صف کرد- چون ظاهرا یه عده آدم توی بازار بودن که دزدی میکردن و مال بقیه رو میدزدیدن، میخواست اون چند نفر رو پیدا کنه و شلاقشون بزنه- ولی من خیلی ریلکس و آرام بودم. من هم توی صف جمعیت ایستادم-
نمیدونم چرا داروغه اول سراغ من اومد دستشو گذاشت زیر چونه م و پرسید از کدوم خاندان هستی؟ اسمم رو که گفتم - از حضور من در اونجا و از دیدن سر و وضعم متاثر شد- ولی سوالی نپرسید انگار همه چیز رو راجع من میدونست بعدش داروغه رو کرد به جمعیت و گفت همه افرادی که ازین خاندان هستن آزادن میتونن برن و من هم رفتم.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. چیزی در گذشته ی شما هست که شما نیاز دارید آن را وارد زندگی فعلی تان کنید تا احترام و عزت شما بالاتر برود و باید سعی کنید که آن خصلت با ارزشی را که در نیاکان و اجداد شما بوده را جایگزین رفتاری کنید که امروز در زندگی فعلی تان دارید. شما ارزش خودتان را دست کم می گیرید و از ظرفیت کامل خودتان استفاده نمی کنید. تجارب شما به اندازه ای هست که بتوانید عاقلانه و درست تصمیم بگیرید و می خواهید که اعتبار و ارزشی را که برایتان قائل هستند را در جهت حفظ ارزشها و خاطرات قدیمی ای که ریشه ها و اجداد شما سعی کرده اند برای شما به یادگار بگذارند، به کار ببرید. می خواهید این اعتبار را حفظ کنید و اجازه ندهید که زحمات اجداد شما به بطالت و بیهودگی هدر برود. شما نیاز دارید که از گذشته تان درس بگیرید و اشتباهات قدیم را تکرار نکنید بلکه تجارب مثبت اجدادتان را به کار ببرید. اخلاقیات و آگاهی شما قویست و اعتبارتان به خاطر روح بزرگ شماست. شحصیت و قدرت شما بالاست و باید سرتان را بالا بگیرید و به خودتان افتخار کنید. سختی ها خواهند گذشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۱:۴۷
Minoo

Minoo : سلام خانم هراتی عزیز
من امروز صبح خواب دیدم با مادرم و چند تا از بستگانم که سادات هستند سوار اتوبوس شدیم و از داخل بازار فرش فروشها عبور می کنیم ،فرشهای دست باف قرمز رنگ با رنگ قرمز اناری که زیر نور افتاب رنگشون می درخشید ،فرشها به رو لوله شده بودند ،لوله های قطور به طوری که نقشه و طرح انها مشخص بود ،وقتی به مقصد رسیدیم (شهر زادگاه مادرم)از اتوبوس پیاده شدیم ،اقایی که از بستگان مادرم هستند و از سادات هستند شروع به تعریف کردن از فرش دستبافی کردن که زن دایی من بافته ،فرش دستباف با رنگ سفید و گلهای اسلیمی
ما همه به خونه زن داییم رفتیم
(با ید توضیح بدم که زن دایی من برای تشکر از کارهایی که من برای ایشان و بچه هاش انجام دادم برای من فرشی به رنگ سفید و گلهای رنگارنگ بافته که قرار گذاشته موقعی که من ازدواج کردم به عنوان هدیه به من بده)
ممنون از راهنمایی شما

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۸:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و فامیلتان سعی می کنید که زمینه ی زندگی تان سرشار از انرژی مثبت و شادی و شور و هیجان و موفقیت باشد و هر کدام از شما نقشه هایی برای زندگی خودش تدارک دیده که بعدا آنها را رو خواهد کرد. زن دایی شما شخصیتی پاک و با کرامت دارد و دعای خیر او پشت سر شماست تا زندگی شما سرشار از آرامش و شادی و موفقیتو صلح و صفا باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۴:۲۵
majinaz

majinaz : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خانم هراتی عزیز.

ممنون میشم متن خواب غیرقابل نمایش گردد. باتشکر.



. باتشکر

پاسخ
لینک۲۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۲:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همکار قدیم شما حرف شما را به عنوان کسی که قبلا با شما تماس داشته می زند و می گوید که شما الان دیگر وضعتان خوب شده و خودتان و شرایط تان را برای او یا کسی رو نمی کنید. شما در جایی که دوست دارید انشالله استخدام می شوید ولی باید دقت داشته باشید که به استناد اینکه شما را معرفی کرده اند مغرور نشوید و فکر نکنید که الان با شما خیلی خوشرفتار خواهند شد. در واقع شاید شرایط بسیار سخت گیرانه ای در آنجا وجود داشته باشد. شما باید دقت کنید که شما انتخاب ها و گزینه های زیادی پیش رویتان دارید ولی کاری که از شما می کشند هم بسیار بسیار استرس زا و سخت است. (دبی) اشاره به این دارد که خیلی راحت ممکن است عصبانی شوید. از شما بهترین کار و بازدهی را می خواهند و می خواهند که با پرستیژترین کیفیت کاری را از خودتان نشان دهید ( برند). و فروشنده های خارجی اشاره به این دارد که خیلی ها همکاران شما هستند که اصلا حتی نمی توانید آنها را درک کنید!! اقتدار و قدرتی که در آنجا با آن مواجه خواهید شد، شما را وادار می کند که بسیار دقیق باشید و تحت چارچوب و قوانین خاصی کار کنید (چهارشونه). اما این کار مقدس است و شما باید تمام قوایتان را پای کارتان بگذارید و هرگز از الفاظی استفاده نکنید که بعدا نتوانید حرفتان را جمع و جور کنید و پس بگیرید... چون حرف گفته شده را نمی توان بازپس گرفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۲:۱۰
میثم

میثم : باعرض سلام و خسته نباشید . ممنون میشوم متن خواب مخفی بماند . باتشکر.

. ممنون

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نیاز دارید که نگاهی نزدیکتر به جنبه های مختلف زندگی تان بیاندازید و رفتار خودتان را بهتر و خالی از هر عیب کنید. تمایل شما بیشتر از تغییر رفتارتان به این است که از نظر مالی قوی باشید و در دنیا خوش بگذرانید و شیرینکام باشید. شما می خواهید حس فرهنگی را در خودتان قویتر کنید و از سبک های مختلف زندگی و کار اطلاعات زیادی کسب کنید. اما بیشتر از هر چیزی، چیزی که مهم است به زندگی تان بیاورید دانش و مهارت های لازم در حوزه ی کاری تان است. نمی توان برای پر بار بودن، از هر چیزی یک مورد را یادگرفت بلکه باید در یک زمینه واقعا قوی عمل کرد. شما می خواهید پرشورتر و با نشاط تر باشید و به اندازه ی کافی هم شور و نشاط و شادی در روابط دوستانه تان به دست خواهید آورد و هم اینکه خودتان ذاتا پرشور هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۹:۴۵
داریوش

داریوش : باعرض سلام و خسته نباشید . ممنون میشم خواب غیرقابل نماش شود.

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که شخصیت خودتان را برای پیشرفت و ترقی بیشتر در زندگی آماده کنید. با ترسهایتان کنار می آیید و ارتباطاتتان را با دیگران قوی تر خواهید کرد. مزه ی قدرت و پرستیژ را تجربه خواهید کرد ولی تکبر و رفتار تندخویانه را به وجودتان راه نمی دهید. احساسات شما پاک است و فکرتان آرام است. زندگی روی غلطک افتاده و می خواهید شروعی تازه داشته باشید اما همزمان سعی می کنید که همیشه منطقی فکر کنید. دلتان می خواهد که این خوشی را با دوست دخترتان تجربه کنید و احساسات زنانه را بهتر درک می کنید. شما خواسته های زیادی از دنیا دارید. می خواهید به عشق و شادی برسید و مشکلاتتان را حل کنید و جنبه ی حمایتگرایانه ی خودتان را بالاتر ببرید. شما به اوج موفقیت خواهید رسید و احساس آزادی بیشتری خواهید داشت. جاه طلبانه به دنبال خواسته هایتان می رسید و می توانید شرایط خودتان را کنترل کنید. شما می خواهید مهارت های خودتان و نقاط قوت تان را بالاتر ببرید و بفهمید که چه کسی هستید و چطور باید موضع خودتان را قوی نگه دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۸:۰۷
نرگس

نرگس : با سلام خواب دیدم،که روز عروسیمه اما خبری از همسر سابقم نیست،یعنی من منتظرش بودم،انگار قرار بود با هم ازدواج کنیم، رفتم سراغ پدرش و گریه کردم که اون رو برام پیدا کنه،قبول کرد من به دنبالش وارد بازار شدم ، اما سر یک پیچ گمش کردم، یا شایدم اون من رو تنها گذاشت مطمئن نیستم، اما زیاد ناراحت نشدم و برگشتم، کاملا احساس بی تفاوتی داشتم.
هر چی توی خواب سعی میکردم خودم پیداش کنم،امکانش نبود، تا اینکه خودش بهم زنگ زد و اومد دنبالم، توی ماشین کناارش نشسته بود، چهرش زیبا تر شده بود، انگار آرایش کرده بود چهرش غمگین و خجالت زده بود و من زشت شده بودم ، به این صورتم که صورتم زرد شده بود و موی داشت یا به اصطلاحی اصلاح نرفته بودم و به من میگفت میخوای ببرمت آرایشگاه؟

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۶:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از نبود همسرتان خیلی غصه می خورید و از پدر شوهرتان کمک می خواهید ولی او شما را می پیچاند و قالتان می گذارد. شما کم کم احساس بی تفاوتی نسبت به شرایط پیدا کرده اید. اما خودش به شما فکر می کند و سعی می کند که وجهه ی خوبی از خودش نشان دهد و ناراحتی هایش را رو نکند و با سیاست با شما حرف بزند. شما خودتان را دارید زیاد ناراحت می کنید و رفتارتان تند شده و خصمانه صحبت می کنید و این حالت شما به نفع شما نیست. شما هم باید یاد بگیرید که سیاست داشته باشید و بخودتان برسید. کاری کنید که وقتی شوهرتان امد از اینکه شما را نداشته تاسف بخورد نه اینکه ببیند یک آدم با رنگ و روی زرد و قیافه ای خسته و خراب.... منتظر نشسته که او بیاید با او دعوا کند!! اینطوری او اصلا از آمدنش پشیمان خواهد شد. بخودتان برسید که اگر او دورادور شما را دید دلش برایتان لک بزند نه اینکه بگوید همان بهتر که نیستم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۵:۲۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.