تعبیر خواب ببر
ببر در خواب، دشمنی قوی و بزرگ و در عین حال، مهربان و با گذشت است که شما به هیچ وجه توان مقابله و رویارویی با او را ندارید. اگر این دشمن بر شما چیره شود، بدون وارد آوردن آسیب کلی از شما می گذرد و پی کار خود می رود.
معبران می گویند: اگر در خواب ببینید که با ببر رو به رو قرار گرفته اید، در آینده با چنین دشمن قوی پنجه برخورد می کنید که گیج و متحیر می مانید و نمی دانید در مقابل او چه موضعی بگیرید. اگر در خواب دیدید که با ببر می جنگید، با دشمنی دارای خصوصیات ذکر شده، دست و پنجه نرم می کنید. اگر در خواب ببر به شما حمله کند، مورد تجاوز دشمن قرار می گیرید. اگر از او بگریزید، ایمن می شوید. اگر ببر را فراری دهید، پیروز خواهید شد. پوست ببر در خواب مالی است که بدون زحمت و تلاش بدست می آید.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ببر در خواب دشمنی قوی و دلیر است که کریم و مهربان نیز هست. اگر ببیند با ببر در نبرد و جنگ است و او را شکست داد، دلیل که بر دشمن چیره شود. اگر ببیند ببر وی را شکست داد، دشمن بر وی ظفر یابد. اگر ببیند ببر از او ترسید و می گریخت از دشمن ایمن گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: دیدن پوست و استخوان و موی ببر در خواب ، مال و منفعت است که ازدشمن به او خواهد رسید. اگر ببیند بر پشت ببر نشسته و او مطیع است، دلیل که دشمن مطیع او گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محیا : سلام خانوم هراتی عزیز،دوستی گفتن خواب میدیدم میگفتن ببرا به شهر حمله کردن منم همه در اتاق هارو قفل میکردم پدرم(پدرشون فوت شد ۱سال و نیمه) داخل حیاط خوابیده بود صداش کردم اومد توی اتاق. در حیاطو قفل کردم بعد چن تابچه ببر حمله کردم اومدن تو اتاق. من و بابام و چند نفر دیگه باهم همه رو کشتیم ولی خون تو خابم نبود
دوباره توی یه بیابون خاکی بودیم یه دسته از میمون های سیاه حمله کردن که پشت کمراشون شکل عقرب بود و بیشتر دنبال بچه‌ها بودن میمونا خیلی زشت و سیاه بودن. بعد خاله‌م واسه یکی کیک درست کرده بود رفتم بهش‌دادم پولمو نداد فرار کرد، منم دنبالش کردم رسیدم به آخر کوچه که بیابون بود چنتا یک هم اونجا بودن.یکی از سگای خوابم یالدار سفید بود.
ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرشان شاد. دوست شما و همینطور مرحوم پدرش که روحش در زندگی او در بیداری، در کنار دوستتان زندگی می کند، هر دو، از مسائلی به شدت خشمگین و عصبانی هستند و دیگر نمی توانند این عصبانیت های خودشان را مخفی و کنترل کنند و خشمشان را ابراز خواهند کرد. حشم آنان در مورد بی عدالتی ها و ناملایمتی ها، لبریز خواهد شد. گناهانی مانند بی تفاوتی نسبت به حال دیگران، موذیانه رفتار کردن ها، خودخواهی ها، امروز و فردا کردن ها و قساوت قلبی که در وجود بعضی از انسانها وجود دارد، وبال گردن خودشان خواهد شد و نیش آنان در وجود خودشان فرو خواهد رفت و مثل یک دشمن، خودشان به خودشان ضربه خواهند زد. اینها به این دلیل که احمق و بی فکر هستند، خودشان در حق خودشان دشمنی کرده اند و با زرنگ بازی سر دیگران را کلاه گذاشته اند در حالی که داشته اند در واقعیت سر خودشان را کلاه می گذاشتند ( چون خداوند می بیند!!!). خاله ی شما برای کسی کاری انجام می دهد ولی سعی می کنند که حق او را بخورند اما عدالت سرانجام جلوی ظلم این شخص را خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام خواب دیدم یک آقا دوتا ببر یکی سفید و یکی زرد آورده به کسی تحویل بده می گم اشتباه آوردی اینجا نیست گفت امشب نگه دار ۵۰۰ هزار تومن بهت می دم گفتم ۱ ملیون بده میخواستم بدم به دوستم که احتیاج داره قبول کرد پول رو داد منم دادم به دوستم بعد ببر ها رو گذاشت و رفت منم گذاشتم تو یه محوطه فنس کشی شده مردم میومدن نگاه می کردن می گفتن چه سگهای بزرگی فقط من می دونستم ببر هستن بعد بک دختر اومد رفت توی فنس که به حساب خودش سگ ها رو ناز کنه یک دفعه ببر ها بهش حمله کردن من سریع رفتم گردن ببر رو گرفتم که گازش نگیره البته ببرها اصلا با من کاری نداشتن با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی قوی و مسلط دارید که همه وجهه ها و جنبه های مثبت در وجودتان است و هم می توانید بداخلاق و منفی باشید. منوط به اینکه چطور با شما رفتار شود، شما هم می توانید همانطور با دیگران برخورد کنید. اما می خواهید روی نفستان تسلط داشته باشید و کنترل خودتان را بخوبی حفظ کنید. شما به وقتش بسیار وفادار هستید و بینش و قدرت ذهنی تان قویست. برای رسیدن به موفقیت بیشتر باید روی نفستان کنترل کامل داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام خواب دیدم یک آقا دوتا ببر یکی سفید و یکی زرد آورده به کسی تحویل بده می گم اشتباه آوردی اینجا نیست گفت امشب نگه دار ۵۰۰ هزار تومن بهت می دم گفتم ۱ ملیون بده میخواستم بدم به دوستم که احتیاج داره قبول کرد پول رو داد منم دادم به دوستم بعد ببر ها رو گذاشت و رفت منم گذاشتم تو یه محوطه فنس کشی شده مردم میومدن نگاه می کردن می گفتن چه سگهای بزرگی فقط من می دونستم ببر هستن بعد بک دختر اومد رفت توی فنس که به حساب خودش سگ ها رو ناز کنه یک دفعه ببر ها بهش حمله کردن من سریع رفتم گردن ببر رو گرفتم که گازش نگیره البته ببرها اصلا با من کاری نداشتن با تشکر
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
morvarid : با سلام و تقدیم احترام ، من دیشب در خواب دیدم که در یک خانه روستایی اقامت دارم صبح که از خواب بیدار شدم دیدم که برف به شدت سنگینی باریده و تمام حیاط کاملا سفید پوش شده و هوا خیلی مطبوع بود جلوتر رفتم دیدم توی حیاط یه عالمه حیوان ، انواع حیوانات ، هستند که از بین آنها ببر رو یادمه و یک پرنده که فکر کنم طوطی بود ، ببر روی برف ها راه میرفت و با کسی کاری نداشت و خیلی خیلی با شکوه بود و درون گوش هایش مثل یه مخمل رنگی بود ، خیلی زیبا بود ، یک زیبایی خیره کننده ، بعد برگشتم و از حیوانات دور شدم .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما زندگی را سخت نمی گیرید و علیرغم تمام سختی ها و رکودی که احتمالا در زندگی تان بوجود می آید قادر خواهید بود با تسلط و وقار و قدرت زیاد، اوضاع را کنترل کنید، خوش اخلاق و مهربان و با گذشت رفتار کنید و نشان دهید که اصلا هیچ چیزی نمی تواند آرامشتان را به هم بزند. کسی هم در زندگی تان هست که خیلی حرف می زند و غیبت می کند و از این به آن می گوید. ( حتی این خصلت می تواند به خودتان هم اشاره کند. :))) تشکر از همراهیتون.
Pouya : سلام خانم هراتي. ديشب خواب ديدم كنار يه جاده اسفالت پارك كرده بودم و ٧-٨ نفر كه احساس ميكردم خانواده ام هستند (خيلي بيشتر از تعداد واقعي خانواده ما) هم براي استراحت از ماشين پياده شده بودن. يه طرف جاده دشت بود و يه طرفش يه جاده خاكي و بعدش يه باغ (درخت ها برگ نداشتن انگار پاييز بود) تو شونه خاكي كنار جاده دقيقن يه جاده خاكي با ارتفاع كمتر به موازات جاده اسفالت بود. ما همه تو اون جاده خاكي بوديم. يه لحظه ديدم ته اون جاده خاكي يه ببر نشسته رو زمين ( با حالت اماده براي حمله). يهو ديدم يه غرش كرد و دندون هاش مشخص شد و به سمت جمعيت ما شروع كرد به دويدن. من تو همون چند ثانيه كه فرصت داشتيم و خودم ترسيده بودم از همه خواستم همه به صف بشن و دستاشون رو بگيرن بالا تا هيبت بزرگ تري بگيريم و ببر بترسه. ببر دويد و رسيد به ما. من سريع از روي زمين سه تا سنگ برداشتم. در همين حين ببر رو ديدم كه نشسته رو زمين سريع هر سه تا سنگ رو مستيم به سرش زدم. ببر يبار ديگه اما از شدت درد دندون هاشو نشون داد. سريع به همه گفتم برن تو ماشين و بيرون نيان. همه رفتن تو ماشين. همون ببري كه سنگ زده بودم تو سرش يهو به شكل يه پلنگ سياه از تو جاده اسفالت به سمت عقب جاده فرار كرد. ممنون از شما.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید آرامش داشته باشید و مسئولیت هدایت یا کنترل کارهای اشخاصی به دوش شماست و از این بابت خسته هستید. چیزی برای شما در حال تمام شدن است و دوره ی جدیدی را در زندگی تان شروع می کنید. شاید شما در انجام کاری پیشگام هستید و تا به حال کسی اینکار را لااقل در خانواده تان شروع نکرده است. شما با سختی های زیادی مواجه هستید و برای رسیدن به اهدافتان باید خیلی کار و تلاش کنید. شما می خواهید قدرت و توانایی تان را به همه اثبات کنید و نشان دهید که رهبری قوی هستید ولی ممکن است زود از کوره در بروید و کنترل احساساتی که تمام مدت سعی می کنید سرکوبشان کنید، از دستتان دربرود. اما شما همیشه عادت دارید که جلوی اشتباهات خودتان را بگیرید و اجازه نمی دهید که خشم و احساسات منفی شما را در مسیر زندگی و کارتان دنبال کند. تشکر از همراهیتون.
پوریا : سلام من امروز صبح خواب دیدم از یه جنگلی برمیگشتیم که کنار جاده ببر شیر و کفتار وجود داشت تا اینکه یه جا نگه داشتیم و پیاده شدیم یه چیزی بخوریم اول یه شیر به ما حمله کرد به کل گروه بعد تبدیل به یه ادم شد و مقداری غذا گرفت رفت سپس من با صاحب رستوران در جاده حرکت میکردیم که یک کفتار کوچک بهمون حمله کرد اونو زدم و فراز کرد سپس یه کفتار عظیم الجثه بهمون حمله کرد که فرار کردیم ساعت تقریبا ۵:۲۰از خواب پاشدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت است و نیاز به حمایت فکری دارید. نیرویی ممکن است شما را به سمت خود تخریبی ببرد و شاید از روی عصبانیت علیه خودتان کار کنید. شما مجبورید که روی افکار و رفتارتان مسلط باشید و خویشتندار تر رفتار کنید. همینطور شاید کسی بخواهد شما را وادار به انجام کاری کند که دوست ندارید انجامش دهید. خشونت و خطری شما و خانواده تان را تهدید می کند و باید به اندازه ی وسعتان بگویید برایتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید و مطلقا در اینکار تنبلی نکنید و خست هم بخرج ندهید. اگر کفتار سیاه بوده، شما دشمنی خواهید داشت که شر و بدی او به شما ثابت شده و نیز دفع شر او برای شما راحت است و به خاطرش عذاب وجدان نمی گیرید ولی کفتار سفید ضربه خوردن از کسی است که شما او را دوست خودتان می پندارید و توقع ندارید که بخواهد با شما دشمنی کند. شاید هم این کفتار افکار منفی و وسوسه های شیطانی باشد که در ذهن خودتان به وجود می آید و شما باید با نفس خودتان مبارزه کنید و سعی کنید که درست فکر کنید و از روی هوس اقدام به کار خطرناکی نکنید که مرتکب گناه شوید و یا برایتان شر و ضرری داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز لطفا متنم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. خوب شما در حقیقت آنقدر آقای ... خانم... نوشتید که من ممکن است اشتباه کرده باشم این سه نقطه ها دقیقا کدامها بودند. اما اگر منظورتان را درست متوجه شده باشم، آقایی که یک قوری ترک دار در دست دارد، رابطه اش با خانمی که با او صحبت می کرده خراب است و خوب نمی توانند با هم دوستانه تعامل کنند. از این رو من به شما پیشنهاد می کنم که با همان مدیر شرکت که حالتان را پرسیده بود تماس بگیرید و بگویید که اگر او کار خوبی برایتان سراغ دارد آن را به شما معرفی کند. منتظر ننشینید که آنها به شما زنگ بزنند. زرنگ باشید و خودتان فکر خودتان باشید. بگویید محل کاری که به من پیشنهاد کار داده بودند، می خواستند که به بهانه ی آموزش فقط از من کار بکشند و قبلا هم گویا اینکار را با دیگران کرده بودند. هیچ بد میارمی در کار نیست!! شانس شما را خودتان به دست می آورید و یا پس می زنید. زنگ زدن که ضرر ندارد. حتما با آنها تماس بگیرید. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز ممنون میشم خوابم پنهان باشه
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
شیما : فقط یه نکته ای رو اضافه کنم که ببر قصد حمله به پسر من رو داشت و خواهرم به نوعی ازش دفاع کرد
شیما : سلام خسته نباشید
خواب دیدم که یه ببر زرد رنگ، سه بار به پسرم حمله کرد، و هر بار خواهرم نجاتش داد، قبل بار اخر، شوهر خواهرم رو یه جایی دیدم که یه شونه داده بود براش بسازن، و روش عکس خودش و خواهرم چسبونده و همچنین یه شونه دیگه هم با عکس سه نفره خودشون و پسرش بود که عکس نصفه بود و کامل روی شونه رو نمیپوشوند، رو به من گفت که تو این عکس یه سگ هم بود که دادم پاک کردن،
بعد انگار تو یه اتاقی هستیم و ببرزرد لای بوته ای پشت سر خواهرم و پسرم کمین کرده و بهشون حمله میکنه، من که میرم سمتش که نزارم بهشون حمله کنه، متاسفانه با هم درگیر میشن و کمی از من دور میشن، من یه قاب عکس( دقیقا نمیدونم چی) رو سمت ببر پرتاب میکنم، و ببر رو فراری دادیم، البته کار اصلی رو خواهرم انجام داد، بعدش مادرم پسرم رو بغل میکنه و ظاهرا دست پسرم رو گاز گرفته به اندازه یه نقطه ازش خون میومده، تو خواب ما مسافر بودیم و تو شهر مشهد هم بودیم من بلند گریه میکردم و میگفتم که (البته دقیق یادم نیست) ما اومدیم به شهر شما ولی سه بار ببر خواسته بچمو بخوره، تو اون لحظه زنداییم یه چیزی رو که انگار یه ابی که مثلا خاصیت اروم کردن داره و یا به عبارتی مثلا دعایی توش بوده، با قطره چکان میریزه تو دهن من، و من از خواب بیدار شدم.
ممنون میشم تعبیرش رو بگید، پسرم ۱.۵ سالش هست و خواهرم هم بارداره.
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران هستید که اتفاقات بدی برای پسرتان رخ دهد و خدای نکرده بیمار شود ولی خدای بزرگ با شماست و خواهرتان هم از شما و پسرتان حمایت می کند. شوهر خواهر تان سعی می کند که درست فکر کند و افکارش را سازماندهی کند تا زندگی شان به خوبی به پیش برود. او برای آینده اش برنامه ریزی می کند و برای او فقط همسر و پسرش مهم هستند و نه کسی دیگر. شما ننوشته اید که متاهلید و یا مجرد و این می توانست در تعبیر خوابتان موثر باشد چون من علم غیب ندارم که زندگی شما را از حفظ باشم! پس لطفا همیشه خوابتان را کامل توضیح دهید. شما باید برای فرزندتان بگویید گوسفند عقیقه کنند ( اگر تا به حال نکرده اید) و اگر وسعتان نمی رسد که گوسفند عقیقه کنید و یا قبلا اینکار را کرده اید، باید با این وجود بگویید که یک مرغ فعلا برای او قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید تا انشالله خطر و بلا از سر فرزندتان دور باشد. احساس من از خواب شما این است که شوهر خواهر شما بر خلاف خواهرتان که مرتب می خواهد از شما و فرزندتان حمایت کند، اما او زیاد اهمیتی به شما نمی دهد و خودش را در قبال شما مسئول نمی داند. این باعث نگرانی شماست. شما می خواهید زندگی تان عوض شود و باید متوسل به امام رضا ع شوید. زیارت او را بخوانید ( حتی در منزل خودتان) و این باعث خواهد شد که دنیا به شما رو بیاورد و شرایط زندگی تان بهتر شود و نیز آرامش زیادی را به واسطه ی دعاهای امام رضا ع، در زندگی تان احساس خواهید کرد. ( همانطور که خانواده تان هم به توسل به امام رضا ع باور دارند.). خواهرتان هم باید مراقب باشد تا تحت فشار عصبی قرار نگیرد چون خدای نکرده ممکن است فرزندش را سقط کند. برای سلامت خواهرتان هم بگویید که یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون
شیما : من متاهل هستم خانوم هراتی، و برای پسرم عقیقه هم کردم، ایا لازم است که مجددا قربانی کنم؟
فریبا هراتی
: تشکر از توضیحات. اگر وسعتان به گوسفند می رسد، یک گوسفند برای فرزندتان قربانی کنید و گوشتش را تماما به فقرا ببخشید، در غیر اینصورت بگویید برای فرزندتان یک مرغ قربانی کنندو باز تماما به فقرا ببخشید. قطعا خطر از شما دفع خواهد شد. همینطور هم برای خواهرتان!! تشکر.