کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بدن

اگر بدن کسی را لخت ببینید، برای او کسالت و اندوه حاصل می شود. اگر کسی را که می بینید تنی ضعیف و استخوانی داشته باشد، دچار تنگی معاش خواهد شد و چنانچه فربه و چاق باشد، وسعت رزق می یابد.
دیدن تن زنان در خواب، اگر خواب شیطانی باشد تعبیر ندارد و اگر خواب شیطانی نباشد، تعبیر آن ارتکاب گناه است و عملی خلاف انجام خواهید داد. اگر کسی ببیند تن او تورم و برجستگی دارد یا زرد شده، گرفتار بیماری می شود. اگر لکه ای بر سینه خود دید، به او تهمت می زنند.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر بر تن خویش زیادتی ببیند، دلیل است بر توانگری و ظفر بر دشمن. اگر بر تن خویش نقصانی ببیند، دلیلش به خلاف این است. اگر ببیند همه تن او آماس داشت، دلیل که بیمار شود.

محمد ابن سیرین می گوید: تن در خواب دیدن، دلیل بر غم و اندوه و یا معیشت مردم است و هر زیادت و نقصان که در تن ببیند، دلیل بر عیش و معیشت کند. اگر ببیند که تنش لاغر و نحیف است، دلیل است بر درویشی و بستگی کارها. اگر تن را فربه ببیند، دلیل کند بر توانگری و گشایش کارها.
اگر ببیند از تن او رشته بیرون می آمد و دراز می گردید، دلیل که زندگی به عیش و فراخی گذراند و مالش زیاده شود. اگر ببیند آن رشته گسسته شد، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند که تن او آهنین شده یا مسین، دلیل که عمرش دراز است و روزی و نعمت بر وی فراخ شود. اگر ببیند که تن او از آبگینه است، دلیل که اجلش نزدیک باشد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند تن او قوی و درست است، دلیل که کارش به نظام شود و راز او پوشیده بماند. اگر ببیند تن او ضعیف است، دلیل که درویش شود و رازش آشکار شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

42 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آسمان‌

آسمان‌ : سلام، خواب دیدم سایت حذف کنید وفقط تعبیر آن را بفرمایید. تشکر

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۵:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با معصومیت تمام دارید کاری را انجام می دهید که فکر می کنید درست است. از کاری پشتیبانی می کنید که فکر می کنید به نفعتان است ولی این کار را کاملا از روی بی فکری انجام می دهید!! این کار نه الان نه در آینده، به نفع شما نیست و کاملا از روی بی فکری و عدم منطق انجام می شود ولی شما دوست دارید به خودتان بقبولانید که این کار منطقی است. شما می خواهید از پیروان راستین حضرت علی ع باشید و احساس مثبت به زندگی تان راه پیدا کند. اما اشتباهی که امروز از روی نادانی ( ببخشید) انجام می دهید مانع از این می شودکه بتوانید بعدا خودتان را در زمره ی کسانی قرار دهید که حضرت علی ع از ایشان راضی است!! شما دارید چه کار می کنید خانم؟!! هر چه که هر کس به شما گفت نپذیرید. فکرتان را به کار بیاندازید. نکند به اسم دین مرتکب خطا و اشتباهی شوید.... تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۴۸:۰۸
ali

ali : سلام. خواهشا خواب بنده کامل تعبیر گردد. خواب دیدم کنار دو تا پسر بچه ایستادم اونی که سنش از دیگری کمتر است چاقو در دست داره و یک پسر بچه ی دیگری توی وان دراز(نمیدونم زنده بود یا از قبل مرده بوده احساسم اینه که زنده بوده) و اون پسر بچه سن کم با چاقو مثل آب خوردن شکمش رو داره با چاقو از پهلو ها(هر دو پهلو) پاره کرده و محتویات اصلی دررون شکم رو خارج میکنه و میندازه بیرون البته حین پاره کردن شکم کمی استفراغ هم کرد و اون یکی پسر بچه راحت داره نگاه میکنه انگار دارن حیوان ذبح میکنن، من هم داشتم از وحشت میمردم که یهویی از خواب پریدم و خوابم نبرد.تو رو خدا با جزئیات و دقیق تعبیر کنید.مرسی.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۳۱:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که کسی که عقلش خیلی کمتر از شما می رسد، قدرت و کنترل اوضاع را به دست گرفته و شما روی یک موقعیت و رابطه، کنترل و قدرتی ندارید. خشم و حالت تهاجمی این شخص ( یا این نماد) باعث می شود که او دست به کاری بزند که مثلا خیال خودش راحت شود و از نگرانی بیرون بیاید ولی تمام برنامه ها و نقشه های شما را موشکافانه حلاجی و بررسی می کند. احساسات شما سرکوب می شود و چیزی هست که قبولش برای شما مشکل است و شما نمی توانید آن را تحمل کنید. بدترین چیز برای شما این است که به شما اعتماد ندارند و تغییراتی در شرف وقوع است که باعث استرس و نگرانی شما می شود. شما خشمتان را درون خودتان نگه می دارید و احساس می کنید که دیگران قدر تلاش ها و کوشش های شما را نمی دانند در حالی که شما تمام تمایلات و خواسته های خودتان را فدای این " نماد" یا هدف کرده اید. شما دلتان به حال خودتان می سوزد که این همه شجاعت و جربزه به خرج داده اید و برای این شخص یا این هدف خودتان را قربانی کرده اید، آخرش هم هیچی به هیچی قدرتان را نمی دانند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۲:۴۴
ali

ali : متشکرم. سپاس

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۳:۰۴
foruzan

foruzan : سلام خواب میدیدم که یه زخم بزرگ مثل یه حفره روی شکمم دقیقا زیر دنده های سمت راستم دارم که خونریزی هم نداشت و کاملا میشد جگر و روده و معدمو ازش ببینی بعد بقیه تلاش میکردن منو بخوابونن و ببرنم بیمارستان اما به محض اینکه دراز میکشیدم تمام معده و دل و رودم میومد تو دهنم بعد مجبور میشدم ایستاده راه برم.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما غم و فشار و استرس شدید و انرژی منفی شدیدی را در وجودتان احساس می کنید. به خاطر یک مسئله ی احساسی مهم، دلچرکین شده اید ولی ناراحتی و استرستان را در وجود خودتان حبس کرده اید و ابرازش نمی کنید. از اینکه از طرف کسی که برایتان خیلی مهم بوده و او را حامی خودتان می دانستید، به شما ظلم شده، و در پیچ و خم زندگی تنهایتان گذاشته اند فشار زیادی را تحمل می کنید و نمی توانید خونسرد و آرام باشید بلکه مجبورید که قوی باشید و روی پای خودتان بمانید و باید از خداوند کمک بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۹:۱۲
هنگامه

هنگامه : با سلام خدمت شما. عیدتونم مبارک خانم هراتی عزیزم. دوشب هست که دارم خواب همکاران قدیمیمو می بینم محل کار قبلی که با دلخوری و حق خوری بعد از 10 سال ازش اومدم بیرون؛ تو منزل قدیمی مادربزرگم جمع شدند انگار اونجا رو خریداری کرده و تفریح گاه کردند. منم یواشکی اونجا رفتم ببینم چه خبره. یکی از همکارانم فاطمه که باهاش جور بودمو دیدم همراه دختر کوچیکش. باهاش داشتم حرف میزدم که همکاران دیگه اومدن و منو دیدن با اینکه اصلا دلم نمی خواست کسی منو ببینه. بعدش سریع اومدم بیرون اما دیدم یه چادر رنگی شبیه این چادر قدیمی های مادربزرگا سرمه و از زیر چادر فقط شرت پامه و لختم. به یکی از اون دوستانم میگم برو لباس هامو از سرکار برام بیار و تمام بدنمو با دستم گرفتم و چادرپیچ کردم خودمو. انگار ماه محرم بود بعدش رفتم با دوستم هیات محمود کریمی و از اونجا که برگشتیم تو همون محله قدیمیون یه خانمی که نمی شناختمش روضه بزرگ برپا کرده بود که من به دوستم گفتم بیا بریم اینجا روهم من مطمینم که حاجت روا میشیم اون نیومد ولی من با اینکه خیلی خیلی اونجا جمعیت تو خونه بود و می دونستم غذا هم میدن؛ خونه قدیمی 40 متری ولی سه طبقه بود رفتم و اصرار داشتم که برم جلو جلو نزدیک خانم جلسه سینه زنی کنم. درهمین حال از خواب پریدم و نماز صبح بود. پیشاپیش ازتون تشکر میکنم عزیزم.

پاسخ
لینک۲۳ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۱:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر عید شما هم مبارک. همکاران شما به سنت ها و روشهای قدیمی در کارشان معتقد هستند و شما به این فکر می کنید که از نظر اقتصادی چقدر از همکارتان عقب افتاده اید. شما سعی می کنید که ظاهر سازی کنید ولی قلبا می دانید که آه در بساط ندارید و می دانید که حقتان را خورده اند ولی سعی می کنید که احترامتان را حفظ کنید. شما متوسل به امام حسین ع می شوید که کسانی که شما را آزار دادند، تقاص کارشان را ببینند و شما هم زندگی تان خوب شود. همیشه اوضاع اینطور نمی ماند. به زودی اوضاع عوض می شود و همه چیز به نفع شما خواهد شد.تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۸:۱۷
laleh422

laleh422 : سلام. خواب دیدم یک آقایی که اتفاقا خواستگارم هم بود اینطوری بود که انگار یه نفر از بالاتنه لخت ایشون سه تا عکس گرفته بود برا من که من ببینم. یکی از عکسا شکم و سینه هاش پوشیده از مو بود تو یه عکس دیگه انگار بدن عضلانی و ورزشکاری داشت و روش خالکوبی کرده بود(جوری که معمولا بدنسازا خالکوبی می کنن) و یه عکس دیگه هم رو دستاش ایستاده بود و پاهاش تو هوا بود و انگار چند ثانیه تو اون حالت ایستاده بود من حسم تو خوابم این بود که چقد قویه که اینطوری تونسته بمونه و تعادلشو حفظ کنه. چون انجام این حرکت عضلات قوی میخواد و بعد حس کردم انگار خود اون آقا داشت منو نگاه می کرد صورتش یادمه و حالت چشاش ممنون میشم از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۱۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط احساسی او در این عکسها برای شما مشخص است. او نیاز به حمایت احساسی دارد و به خاطر کم توجهی به احساسات و نیازهای عاطفی اش ناراحت است. اعتماد به نفس او کم است. او به خودش فشار می آورد و سخت کار می کند تا غرورش را بالا نگه دارد، احساس قدرت کند و موقعیت بهتری پیدا کند. او تمایل دارد که خودش را ابراز کند، متفاوت و خاص باشد. به طور کلی او از نظر احساسی آسیب پذیر است و می خواهد که نظر شما را نسبت به خودش بداند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۲:۴۳
میثم

میثم : سلام خانم خراتی عزیز
ممنون خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۷:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم خواهش میکنم خوابهایتان را کوتاه بنویسید!! من نمی توانم همزمان که خوابتان را تعبیر می کنم همه ی آن را در باکس تعبیر مشاهده کنم خواب را نهایتا 10 خط بنویسید نه اینقدر طولانی. شما سعی می کنید که مهارتهایتان را تمرین و ورز دهید و اعتماد به نفستان بالا برود. شما احساس قدرت می کنید. دوست شما احساسش را ابرای نمی کند و مسئله ای هست که او سعی میکند از دیگران مخفی کند. شما همگی تمایلات سرکوب شده ای دارید. سخت می کوشید و دستاورد کمی از زحماتتان داشته اید. شما نگران خواهرتان و فرزند او هستید که با ندانم کاریهایش برای خودش دردسر می تراشد و باعث می شود آدمهایی دور او جمع شوند که دوست واقعی او نیستند و برایش نقش بازی می کنند. پدر بزرگ شما هم شخصیت محترم و بالایی دارد و هم بدون منیت و افتاده است. مادر شما به این فکر می کند که خالصانه در جهت سلامتی و حفظ شادی و نشاط شما بکوشد. شما دوستانه رفتار می کنید و پدرتان نقشی حمایتگرانه دارد. عدم توجه زن پدربزرگتان به او باعث شده او گاهی خودش را یک دهاتی عامی بداند در حالیکه احترام دیگران به او باعث شده او خودش را مدرن و سرهنگ بداند در واقع دو گانگی در شخصیت او به وجود آمده. باقی شخصیت ها هم متناسب به تعبیر بودند. شما هم شخصیتی مقتدر دارید و همیشه همینی هستید که هستید و خودتانید و سعی می کنید که در عین قدرت رئوفت نشان دهید. افکار شما در واقع شخصیت افراد را در خوابتان این شکلی به تجسم کشیده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۷:۳۰
حمیده

حمیده : با سلام من خواب پسر عمویم را که با هم در ارتباط بودیم و قرار ازدواج گذاشته بودیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ارتباط به هم خورده است را دیدم. او را دیدم که ابتدا روبروی من نشسته بود بدنش از کمر به بالا لخت بود و یک هیکل عضلانی و ورزش کاری درشت داشت. سپس به من نزدیک شد و کنار من نشست و شروع به خندیدن کرد. انگار کسی چیزی تعریف کرده بود و او می خندید. کم کم خودش را در حال خنده به من نزدیک تر کرد به صورتی که بر روی پا های من خم شده بود و صورتش به صورت من بسیار نزدیک بود و می خندید. و من از اوسوال می کردم که چرا می خندد ولی او جواب نمی داد.
بعد از مدتی به صورت ارام کنار من نشست و پدرم هم ان طرف پسر عمویم نشسته بود. و بعد شوهر خاله ام به ما نزدیک شد و از ما ۳ نفر عکس گرفت.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۳:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسر عموی شما از اینکه حمایت مالی ندارد نگران است ولی خودش مهارت های لازم را برای کسب درامد در زندگی داراست و بچه گانه فکر نمی کند. اما از این شرایط و ناتوانی در استقلال مالی اش ناراحت است. پدر شما هم پسر عمویتان را دوست دارد و دیگران هم این موضوع را می دانند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۶:۲۵
حمیده

حمیده : با سلام یک نکته را یادم رفته بود بگویم پسر عمویم وقتی روبروی من بود لخت بود و هیکل عضلانی و قوی داشت اما وقتی پسر عمویم امد و کنار من نشست یک لباس سفید پوشیده بود.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۱۹:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او می خواهد به شما نشان دهد که با کرامت است و بیگناه و پاک است و می خواهد که شروعی تازه داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۲:۵۸
Sana

Sana : با سلام و عرض خسته نباشید.
دیشب خواب دیدم که در خانه‌ی مادربزرگم به پهلوی سمت راست خوابیده‌ام و شب بود و فقط یک چراغ زرد رو به رویم روشن بود و به پهلو که خوابیده بودم رو به سمت قبله بودم. بعد روحم از بدنم جدا می‌شه و انگار خودم سعی کردم این کار رو بکنم و اول تا گردن از بدنم جدا شدم و به خودم گفتم پس وقتی روح از بدن جدا می‌شه بدن این شکلی دیده می‌شه. بعد کامل از بدنم جدا شدم و بالا سرش وایسادم بعد دیدم کامل بدنم رو. که روش ملحفه بود و بعد می‌رم نزدیکش که ببینم واقعا مردم و دیگه نفس نمی‌کشم و می‌بینم آره نفس نمی‌کشه ولی یهو جسمم از دست روحم که نزدیکش شده بود چشماشو محکم تر می‌بنده و سریع سرشو می‌کشه زیر ملحفه و من تعجب می‌کنم که چجوری بدون جان داره این کارو می‌کنه. ولی با این حال من از معلق بودن و حس پرواز کردن احساس خوبی داشتم.

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما یک تجربه ی پرواز روح از بدن را به صورت واضح داشته اید. از آنجایی که شما ترسی از بدنتان یا جدا شدن از بدنتان نداشته اید این خواب در واقع خاطره ای است از چیزی که واقعا اتفاق افتاده و نعبیر ندارد بلکه این اتفاق افتاده است تا شما بدانید که روح به چه صورت است و بعد از مرگ انسان چه احساسی دارد. در واقع کسی که می میرد فقط جسم اوست که از کار می افتد و دیگر کارآیی ندارد. کارخانه ی بدن او تعطیل می شود ولی روح انسان همچنان مانند قبل زنده است و شاهد همه چیز هست. می بیند می شنود ولی کسی او را نمی بیند. بنده هم این تجربه را داشته ام. ولی در بیداری :)))) به این دلیل می دانم که مرگی وجود ندارد مگر برای کسانی که فرشتگان عذاب به خاطر گناهان وحشتناکی که انجام داده اند آنها را از همان ابتدا اسیر کرده و تنبیه کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۱:۵۱
Zahra

Zahra : سلام .در یک مهمانی.لطفا خوابم را نمایش عمومی ندهید. ممنون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۲۳:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. غرور و اعتماد به نفس شما قویست و می دانید که قدرت و اقتدارتان برای حمایت از خودتان بالاست. پدر شوهر شما شخصیت قوی شما را تصدیق می کند. شما شخصیت با احساس و با پرستیژی دارید و سفره ی دلتان را جلوی هر کسی باز نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۶:۲۰
Zahra

Zahra : سلام و درود
من دیشب حدود ساعت پنج صبح خواب دیدم به دیدن مادر بزرگ ام رفتم اما اون خیلی لاغر شده و سکته کرده و کل صورتش کج و معوج و توهم شد عمه بزرگ ام هم اونجا بود و پنج دست داشت و پنج دست اش اویزون بود و قطع شده و باد کرده بود من با جفت اون ها خیلی مهربون رفتار کردم مامانم هم همراه ام بود اما زیاد تحویلشون نگرفت من و مامانم میخواستیم برگردیم مامانم اشتباهی داخل ایستگاه مترو افتاد داخل یه رودخونه که معلوم نبود به کجا میره من خواستم مامانم را نجات بدم واسه از اب بیرون اوردنش چاره ای نداشتم جز تکه تکه کردنش اونو از اب بیرون اوردم و دوباره سعی کردم مثه قبلش کنم من نه فیلم ترسناک دیده بودم قبلش و نه به این مسائل فک کرده بودم

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۴۷:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر بزرگ شما اعصابش ناراحت است و وجهه ی بدی پیش دیگران دارد. او خودخوری می کند و احساسات خودش را سرکوب می کند و مرتب با خودش کلنجار می رود که چیزی را تایید کند یا با آن مخالفت کند. عمه شما در همه ی کارها دخالت می کند ولی کسی او را جدی نمی گیرد و به دخالت های او اهمیت نمی دهند. مادرتان هم از هر دوی آنها ناراحت است و مرتب به مسائل مختلف فکر می کند و احساسات منفی به همه چیز دارد. شما معتقد هستید که خیلی وقت هست که خیلی چیزها گذشته و باید گذشته را فراموش کرد و از اول سعی کنید که به پیش بروید و وقتش رسیده که در زندگی حرکت کنید و گذشته ها را فراموش کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۶:۲۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.