کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب برهنه و لخت بودن

اگر خود را در خواب برهنه دیدیم ولی عورت ما پوشیده بود از چیزی می ترسیم که فاش شدن آن رسوایی نمی آورد. اگر برهنه بودیم و لباس پوشیدیم از گزندی در امان می مانیم. اگر در حال برهنگی کسی به ما لباس پوشانید یا خودمان لباس بپوشیم به یاری کسی از رسوایی نجات می یابیم.
دیدن بدن برهنه دیگران، آگاهی از شخصیت نهانی دیگران است. لخت شدن این را می گوید که خودمان کاری می کنیم تا سر زبان ها بیافتیم و دیگران درباره ما حرف بزنند و احیانا بد بگویند.

از امام صادق (ع) نقل است که برهنگی در خواب، برای مرد صالح خیر و نیکی است و برای مرد مفسد و فاسق بدی و رسوایی است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی به خواب دید برهنه است و از مردم شرم دارد، دلیل که حج طلب کند. اگر بیننده خواب مردی مستور بود، گناهش عفو گردد. اگر صالح نباشد، دلیلش بد است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر خود را برهنه دید و در طلب دنیا بود، دلیل بر غم و اندوه است. اگر ببیند شلوار دارد، دلیل که در طاعت و عبادت مجتهد شود.

جابر مغربی می گوید: برهنگی در خواب، محنت و رسوایی است. اما اگر عورت را پوشیده ببیند، برای مرد صالح تعبیر نیکو دارد و برای فاسق تعبیرش بد است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

185 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Eli

Eli : سلام خسته نباشید . خواب دیدم یه شخصی که چند ماهیه فوت شده از زیر رختخواب بیرون اومد و لخته تعبیرش چیه ؟ دو مرتبه این خوابو دیدم در فاصله ی ۲ ماه . یک بار کامل لخت بود یک بار عورت رو ندیدم . ممنون

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۷:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. تعبیر خوابتان این است که او روحش زنده است و نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد اما دیگران او را مرده حساب می کنند. او نمی تواند از خودش دفاع کند و از نظر احساسی آسیب پذیر است. هیچ حامی ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۸:۲۸
کیمیا کیانی

کیمیا کیانی : سلام زنده باشید من در خواب دیدم که به حمام بیرون خانه رفتم و لخت هستم و یک دفعه دو نفر مرد وارد وان شدند و مسخره بازی در آوردند واب سمتم میریختن من خیلی عصبانی بودم و از وان خارج شدم و همینجوری لخت در حالیکه اندام شرمگاهیم را پوشانده بودم میدویدم از خیابان ها رد میشدم به خانه رسیدم و نمیدونم برادرم منو لخت دید یا نه ولی براش تعریف کردم ویادم نیست اون چی گفت و یادمه یکی از اون افراد به من پیام داد جون من مجرد هستم تعبیر خوابم چی میشه خانم هراتی من از خواب ساعت 6و40 دقیقه بیدار شدم خیلی متشکرم

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۰۱:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید نگرانی هایتان را بشویید برود، مشکلاتتان را کنار بگذارید و از مسائلی که روزانه در زندگی تان وجود دارند و باعث ناراحتی تان می شوند، خلاص شوید. می خواهید که شروعی تازه داشته باشید. شما نمی خواهید که با مشکلات عاطفی و احساسی فکرتان را مشغول کنید و احترامتان را از دست بدهید. اما احساستان را شاید رک و پوست کنده با برادرتان در میان بگذارید. شما نمی خواهید که مورد قضاوت نادرست مردم واقع شوید و نظراتتان را خیلی راحت با عملکردتان، به دیگران نشان می دهید. شاید کسانی هستند که عاشق شما سده اند و یک نفر از آنان با شما تماس خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۰:۴۲
مهسا

مهسا : سلام. لطفا خوابم نشون داده نشه.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۱:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به شما فکر می کند و می خواهد کار و یا پروژه ای را که در دست دارد، به انجام برساند. شرایط مالی او بهتر شده و زندگی او متحول خواهد شد. شما نمی خواهید که از خودتان تا زمانی که شرایط او برایتان مشخص نشده، بیشتر از اندازه مایه بگذارید و در عین حال می خواهید که منفی بافی و افکار بد را هم دور بریزید. او نمی خواهد که شما همه چیز را رک و پوست کنده راجع به او بدانید و روی او قضاوت نادرست کنید. او می خواهد که شروعی تازه داشته باشد و از شما حمایت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۰:۴۰
مهسا

مهسا : فقط من یه چیزی یادم اومد الان میدونم باید همون موقع میگفتم اگر توضیح دادین لطف کردین و اگر ندین هم بابت تعبیر خوبتون کلی سپاسگزارم.
وقتی رفتم تو خونه در همینطور باز بود و من گفتم اینطوری که هرکی میتونه بیاد تو. من درو بستم و یه عده ای میخواستن بیان تو از جمله چند معتاد بهشون گفتم اینجا خونه ی منه

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۵:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست شما روابط عمومی قوی دارد و اجازه می دهد که هر کسی به او نزدیک شده و صمیمی شود. اما شما نمی خواهید که او اینطور باشد چون نمی خواهید که آدمهای منفی باف یا گناهکار به زندگی او نزدیک شوند. زمانی که شما بخشی را به خوابتان اضافه می کنید، کامنت محسوب نمی شود و یک حق خواب مجدد از شما کسر شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۲:۰۳
Mehrnika

Mehrnika : با عرض سلام و احترام
خدا قوت خانم هراتی نازنین، تو خونه خودمون بودم صدای مهیبی اومد فکر کردم زلزله اس پسر کوچیکمو کنار خودم بغل کردم و دست رو سرمون گذاشتم ،صدا ادامه داشت و اتفاقی نیفتاد ،به سمت در وردی رفتم در فلز و شیشه بود بیرون طوفان سختی بود یه دستشوبی تو حیاط بود در دستشویی کنده شد و با سرعت زیاد اومد سمت من محکم درو گرفتم و تا حادثه رد شدو بعد انگار نه انکار طوفانی بود فقط تو حیاط یه الاغ کوچولو بود مثل یه حیون خونگی و دوست داشتنی فضای بعدی خوابم همسرم اومده بود خونه و خیرع به پنجره ای که بیرون خونه بود نگاه میکرد و گاه افسوس میخورد منظره بیرون پنجره یه تپه یا کوه بود افسوس همسرم از اعتماد به یکی از دوستانش بود منهم گاه به بیرون نگاه میکردم تا ببینم چخبره وقتی به همسرم نگاه کردم کاملا برهنه بود بهش گفتم زشته تو خونه کسی هست برو لباس بپوش و یکدفعه دیدم که خودمم برهنه هستم اندام هر دومون بسیار زیبا بود و همسرم در گوشم چیزی گفت تا اومدم جوابشو بدم دیدم پشت سرم خواهرم و مادر همسرم ایستادن و ما رو تماشا میکنن (هر دو فوت شدند)خجالت کشیدم.
بی نهایت سپاسگزارم

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تشکر . خبرهایی در راه است که باعث می شود فکر شما کمی ناراحت شود و حرمت های شما از بین برود. ولی این خبرها و حوادث کوتاه مدت و زود گذر هستند و شما در امنیت کامل به سر می برید. به خاطر ساده لوحی و رفتار احمقانه ولی غیر مغرضانه ی کسی، در زندگی شما، که همسرتان به او اعتماد داشته، این دلشوره و اضطراب برای شما به وجود آمده و همسرتان احساس خودش را نسبت به مسائل رک و پوست کنده با شما در میان خواهد گذاشت و البته شما هم با او صداقت دارید و این رابطه ی شما را زیباتر می کند. خواهر شما و مادر همسرتان ( روحشان شاد) از همه ی مسائلی که در شرف وقوع است با خبر هستند و دعای خیر ایشان پشت سر شماست. براز دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۳۵:۵۹
Minoo1370

Minoo1370 : ببخشید من خواب دیدم دوتا برادرشوهذم و جاریم همه دور هم تو هال نشستن ولی یکی از جاریام میخواد مسالشو ازم پنهون کنه بعد من تو اشپزخونم دارم ظرف میشورم بعد انگار فلاکس چای تانصفه داره میبرم میذارم بین اون جمع تا بخورن و اوناهم تشکرمیکنن بعد میام تو اسپزخونه انگار تازه از حمام درومدم موهام خیسه و شلوارپامه ولی لباس تنم نیس حوله دورمه اما مثلا از پشت سر،کمرم رو به هاله یعنی سینه هامو نمیبینن وبقیه هم حواسشون نیس بعد تامیام لباس بپوشم پدرشوهرم وارد میشه منو میبره پیش مادرشوهرم میگه اینجا لباس بپوش بچه ها نبیننت بابا،میشه تعبیرشو بدونم

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۳۱:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید احساسات یا امیدی را زنده نگه دارید و یا اینکه مدت زمان زیادی است که به یک موضوع چسبیده اید و وقتش رسیده که آن موضوع را فراموش کنید، برای آینده تان برنامه ریزی کنید و به پیش بروید. شما سعی می کنید که شروعی تازه داشته باشید ولی احساساتی شده اید و بعضی از احساساتتان را رک و پوست کنده با خانواده ی همسرتان مطرح می کنید. آنها پشت سرتان صحبت می کنند و این به خاطر این است که شما نباید هر حرفی را جلوی دیگران مطرح کنید. اگر مشکلی دارید با مادر شوهرتان مشکلاتتان را خصوصی مطرح کنید تا او کمکتان کند و مسائل مربوط به خودتان و همسرتان را جلوی همه مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۱:۱۹
Maya

Maya : سلام وقت بخیر دیشب با آشفتگی و ذهن مشعولی بسیار خوابیدم و ذهنم درگیر چند مسیله بود و خوابهای متفاوتی دیدم و نمی دونم این خواب تعبیر داره یانه ولی این بخش از خواب خیلی نگرانم کرد من در خیابون بودم کسی تو خیابون نبود من کاملا لخت بودم و لباسی به تن نداشتم ولی دونفر کنارم بودن که نمی شناختمشون و جوری بود انگار اونهام منو نمیدیدن یا براشون مهم نبود بعد اومدم بشینم رو جدول ببخشید با باسن نشستم روی جدول ولی با وسواس که نکنه مریصی بگیرم ممنونم

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۱:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر . شما نمی خواهید که به خاطر بعضی کارهایتان مورد قضاوت اشتباه دیگران قرار بگیرید و در معرض نمایش باشید. شاید شما در یک موقعیتی احساس آسیب پذیری می کنید. در حالی که این فقط احساس شماست و اصلا کسی در واقعیت به کار شما کاری ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۷:۰۴
DF

DF : سلام.این خواب رو فکر کنم بعد از ساعت ۱۰ صبح دیدم یا شاید هم ظهر این خواب رو دیدم .خواب دیدم که توی خیابون دنبال یه ماشینم تا برم پیش دوست پسرم که در واقعیت ۳ ماهه که رابطه‌مون تموم شده .. خیلی انگار سخت بود رفتن پیشش انگار مسیرش سخت بود و من بلد نبودم از کجا چه ماشینی بگیرم هوا هم انگار نزدیک غروب بود و با استرس و پرس و جو میفهمیدم چجوری برم . یه جا هم سوار یه ون شدم و حتی برام جالب بود که چرا همه عقب نشستن و من تونستم جلو کنار راننده بشینم خیلی هم تیپ زده بودم انگار . و راننده گفت موقع پیاده شدن دکمه صندلی رو خاموش کن انگار از صندلی گرما میزد .. بعد که رسیدیم به مقصد من پیاده شدم هوا تاریک تر شده بود و گفتم بلد نیستم که دکمه صندلی رو خاموش کنم راننده اومد بهم یاد داد و آخر هم گفت شما خیلی خانومی و خندید و دور شد .. از تعریفش نه ناراحت شدم نه خوشحال بعد یا به استرسی دوییدم به سمت خونه دوست پسرم یه جا هم انگار از وسط چند تا آدم رد شدم که داشتن فیلم عروسی میگرفتن و عصبی شدن گفتم ببخشید من متوجه نشدم فیلم دارید میگیرد . خلاصه رسیدم به خونه دوست پسرم و دیدم نمای خونه‌ش یه در خیلی خیلی بزرگ چوبی داره . (خونه ی خودش اصلا این شکلی نیست و اپارتمانیه) ولی این خونه انگار مثل قصر بود ولی خب خیلی کوچیکتر از قصر هوا اینجا روشن تر شده بود .. در زدم و اون از پشت در با خوشحالی و آواز خوندن در رو باز کرد منو دید جا خورد و عصبی هم شد و داشت در رو میبست من گفتم وایسا توروخدا کارت دارم یهو دیدم لباس تنم نیست یعنی مانتو ندارم سینه هام معلومه ولی شلوار و شال داشتم .همون دم گفتم وایسا مانتومو گذاشته‌م تو ساکم اونم نگام میکرد و من تو یه ساک پر از لباس و مانتو داشتم دنبال همون مانتوم میگشتم که تنم بود ولی پیداش نمیکردم خیلی هم نگران بودم و همش هم داشتم مرور میکردم مانتومو کجا گذاشتم .‌ تنم بود که .نکنه تو ون جا گذاشتم و دیگه نا امید شدم و استرس داشتم یه پسری که تو خونش بود متو ببینه احساس شرم داشتم که سینه هام معلومه اونم با تاسف به من نگاه میکرد انگار یه مانتو آبی کمرنگ پیدا کردم و اونو سریع کردم تنم .حتی وقتی مانتو رو کردم تنم به نظر خودم خوب اومد و به شالم میومد. اون همچنان عصبی بود از دیدن من و دیدم تو خونه ش یه پسر رد شد گفتم کیه گفت تو نمیشناسی اصرار کردم گفت آرمانه یه پسر جدید بود و از دوستای قدیمیش نبود یعنی من این دوستشو ندیده بودم و نمیشناختم .نمیدونم چی شد یهو دیدم رفت از جلو در و دیگه پیداش نبود من رفتم تو خونه یهو دیدم چندتا فامیلمون که من ازشون بدم میاد و اونا هم با من بدن اونجان دو سه تا از دختر خاله و پسرخاله ای که از من خوششون نمیاد و منم دلم نمیخواست اونا منو ببینن و بفهمن اومدم خونه دوست پسرم منتشو بکشم .و سعی میکردم سریع رد شم منو نبینن و دنبال دوست پسرم تو خونه‌ش میگشتم . کلی دختر و پسر از خودش خیلی کوچیکتر و هم سن خودش و ... تو خونه بودن .تو دلم گفتم بعد از من خونه رو چرا اینطوری کرده یهو یکی از دوستاش که منم نمیشناختمش گفت امیرعلی(دوست پسرم) خیلی عوض شده خیلی گریه کرد و غصه خورد الان دیگه یه آدم دیگه شده منم گفتم آره اینجا رو مهمون سرا کرده که مثلا وقت بگذرونه با اینا و اینارو با حرص میگفتم ..ته خوابمو یادم نیست ولی انگار تو اون شلوغی که میگشتم دو سه بار برای چند ثانیه تو جمع پیداش میکردم و چهرشو میدیدم و همش دعا میکردم خواب باشم حس خیلی بدی داشتم بیدار هم شدم حالم بد بود

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۰۸:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید با دوست پسرتان آشتی کنید ولی برایتان سخت است که قدم به پیش بگذارید و بخواهید با او آشتی کنید. نمی دانید چطور باید اینکار را بکنید. شاید خیلی ها شما را راهنمایی کنند ولی کسی برای شما قدمی بر نمی دارد و همه خودشان را عقب کشیده اند. استرس زیادی در وجود شماست و باید سعی کنید که خونسرد باشید. شما می ترسید که دیر شود و شرایط بدتر شود. شما برای آشتی با دوست پسرتان که قلبی بزرگ و روحی بزرگ و مثبت اندیش دارد، باید خیلی خیلی سیاستمدارانه و آگاهانه اقدام کنید و جوری صحبت کنید که به دل او بنشیند. شما به او خواهید گفت که نیاز به حمایت او و پشتیبانی او دارید و رک و پوست کنده احساستان را با او در میان می گذارید. شما نمی دانید نسبت به او چگونه باید رفتار کنید و استرس می گیرید و او دلش برای شما خواهد سوخت. شما خودتان را آماده کرده اید که در شرایط مختلف، رفتارهای مختلفی از خودتان نشان دهید ولی الان، احساس می کنید که گیج شده اید و او می تواند احساس واقعی شما را درک کند. شما سعی خواهید کرد که خونسرد باشید و خونسردی تان و آرامشتان را حفظ کنید. می خواهید نشان دهید که نسبت به او از خودگذشته و وفادار و نسبت به آینده خوشبین هستید. می خواهید خردمندانه رفتار کنید. او می خواهد به آرمانها و اهداف خودش برسد و توقع و انتظار بازگشت شما را ندارد. شما به این فکر می کنید که او هم می داند که شما نمی خواهید که احساستان و تمایلتان را برای آشتی با او، کسی بفهمد. می دانید که او خیلی اهداف دارد که می خواهد آنها را دنبال کند. او خیلی بعد از شما ناراحتی کشیده و تصمیم گرفته که به جای غصه خوردن برای شما، آینده اش را بسازد. او هم گاهی به شما فکر می کند ولی به صورت کوتاه و نه به صورت جدی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۱:۵۶
چکاوک

چکاوک : سلام وقت بخیر من خواب دیدم مردیکه قبلا دوسش داشتم تو اینستا یکی از پستهام رو لایک کرده ولی عکسی برا پروفایلش گذاشته که در حالیکه رو به دوربین یوری خوابیده برهنه هم هست موهای سینه ش قهوه ای و بدنی پر داشت البته تا کمرش معلوم بود با تعجب به برادرم نشون دادم گفت این خوب نیست معنیش میتونه این باشه که با مردها رابطه داره!!!!که من قبول نکردم ...جای دیگه زنش رو دیدم که داشت برام از بیماری سختی که اون اقا گرفته بود و منجر به ریختن تمام موهای سرش شده بود حرف میزد من خیلی ناراحت شدم ولی زنش گفت با این وجود من اصلا اهمیت نمیدادم و در دوران بیماریش براش از تلگرام رنگ مو میخریدم ..تو خواب به خودم گفتم چه جالب تجسم خلاق میکرده ......البته کمی هم تعجب کردم ....ممنون

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۵:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. این آقا با مشکلی مواجه شده که جلوی دیگران حرمت و احترام او کم شده و به شدت مادیگرا شده ، هر چند که مجربتر شده و قدرت بیشتری در کارش پیدا کرده است. او احساس تنهایی می کند و دوستان زیادی ندارد و این موضوع برای خانم او هم مهم نیست. همینکه پول به خانه بیاورد برای او کافیست و خانمش به ثروتمند بودن او بیشتر از هر چیزی اهمیت می دهد. این آقا گاهی شما را به یاد می آورد و بعضی از خصلت های اخلاقی شما را به خانمش ترجیح می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۲:۴۵
ساجده

ساجده : سلام.چند شب پیش خواب دیدم با همسرم میخواستیم از آپارتمانمون خارج شیم.من در آسانسور متوجه شدم که شلوار پام نیست و شورت سفید فقط پامه،علی رغم اینکه همسرم در واقعیت روی حجاب حساسه در خوابم حساسیتی نشون نداد.موقع خروج از آسانسور همسرم طبقه ۱و ۳رو زد.من پیش خودم گفتم خوب شد،آسانسور میره اون طبقات و همسایه بیشتر معطل میشن و فرصت هست که زودتر سوار ماشین شم.بیرون ساختمان شب بود،من ایستادم تا همسرم بره ماشین رو از اون سمت خیابون که در یک پارکینگ که حالت خاکی داشت ،پارک بود بیاره.من در این لحظه دیدم کاملا لختم،فقط شال قهوه ای دارم که سعی میکردم روی سینه ها و عورت و باسن رو بپوشونوم باهاش و موفق هم بودم در این کار.وقتی همسرم اون سمت خیابان رسید،شروع کرد برای من شکلک دراوردن که مثلا منو اذیت کنه.من خندیدم و توی دلم میگفتم زودتر ماشینو بیار دیگه الان چه وقته اینکاره؟چندتا موتوری و ماشین و ...از خیابان رد میشدند ولی چون تاریک بود هیچکدوم منو ندیدن و بهم توجه نکردن،درکل هیچکس منو ندید.و بالاخره همسرم ماشین آورد و من سوار شدم

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۹:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسرتان می خواهید نسبت به مسئله ای وارد عمل شوید. ولی شما نمی دانید باید چکار کنید و نقش شما در این موقعیت، برایتان مشخص نیست. شما فکرتان را برای کسی مطرح نمی کنید و می خواهید محافظه کارانه به سعادت خانواده تان فکر کنید. تا حدودی مادیگرا هستید ولی در عین حال، در موقعیتی که در آن قرار گرفته اید احساس آسیب پذیری می کنید و مثل این است که قربانی شرایط شده اید. همسر شما رفتار و یا افکار شما را در آن زمینه ی خاص جدی نمی گیرد. اعتماد به نفس شما پایین است و نگران هستید که مردم راجع به شما چه فکری می کنند. به هر جهت شما سعی می کنید که با احترام برخورد کنید و از همسرتان در رابطه با این مسئله ی خاص، تبعیت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۹:۲۳
ma

ma : باعرض سلام خسته نباشید در شب اول ذی حجه در یک لحظه درخواب دختر ۸ ساله ام رابرهنه دیدم البته شرت داشت که پشت به دریا روی تپه ای تقریبا به ارتفاع ۱متر درست نزدیک دریا نشسته بود ممنونم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۸:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دختر شما احساساتی شده و درک بالاتری نسبت به بعضی مسائل پیدا کرده است. او احساس خودش را رک و پوست کنده با شما مطرح می کند و با شما صداقت دارد و همینطور چیزی در مورد او نیست که شما از آن بی خبر باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۴:۲۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.