تعبیر خواب ترسیدن
اگر کسی در خواب ببیند که از مطلب موهومی که خود نیز علت آن را نمی داند، می ترسد؛ ناراحتی برای او در راه است. اگر از مطلبی که برای او روشن است ترسید و در خواب خسارتی ندید، ایمنی و شادی در بیداری است.
امام صادق (ع) می فرماید: ترسیدن درخواب، نصرت است. اگر ببیند از دزدی یا جانوری می ترسید، دلیل که از کسانی که با او نسبتی دارند، آسیب و یا ضرری می بیند.
محمد ابن سیرین می گوید: ترسیدن در خواب، ایمنی است ولی هر که در خواب دید می ترسد از کسی و نداند ترس او از کیست، دلیل که مکروهی از آن ترساننده به وی رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Aref : درود بر شما چند شب قبل خوابی دیدم آشفته که اکثرش یادم نمیاد اصلا نمیدونم تعبیر داره یانه اما تو یه قسمتی از خواب دیدم از دانشگاه راه افتادم بیام سمت خوابگاه نیمه شب بود و خیابان خلوت از کنار یه رهگذر گذشتم و اون رو ترسوندم (مثلا شاید با چیزی مثل وه گفتن) و چند متر جلوتر یه رهگذر دیگه رو به همین ترتیب بعد از دست خودم خیلی ناراحت شدم که چرا اون بندگان خدا رو ترسوندم بعد که بیدار شدم خیلی خوشحال شدم که خواب بوده
فریبا هراتی
: سلام. شما در بیداری از یک سری مسائل عصبانی هستید و فکر می کنید که مردم با رفتارهای بد خود، ناکامل بودن و خام برخورد کردن و همینطور نداشتن کنترل روی زندگی بیداریشون، مشکل ساز می شوند و شما این ایرادهای آنان را به رخ آنان می کشید.
Nahal : سلام و عیدتان مبارک
بیشتر خواب یادم نیست فقط تیکه هایی از اون یادمه مثل گلدون های سرسبز کنار هم چیده شده که انگار پرت میشدن
توی خواب دست به کار بزرگی زده بودم اما یادم نمیاد چه کاری که توسط کسی بهم زور گفته میشد و اون که انگار خانم چادری بودند و چاق و چادر سیاهی بسر داشتند مدام تهدید میشدم و من خیلی میترسیدم و اون یشب تو اتاق کار بهم حمله کرد و سیلی زد که خیلی ترسیده بودم و همش میگفت اگه اونکاری که بهت گفتم انجام ندی زنده نمی مونی
من انگار میدونستم اون کار به ضرر همه است و از انجام ندادمش و اون تو تاریکی بهم حمله کرد انگار میخواست با چاقو از پشت منو بزنه که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. عید شمام مبارک. شما انسانی خوش قلب هستید و حاضر نیستید که برای امیال دنیایی خود، عشق و محبت دیگران رانسبت به خودتان نادیده گرفته و خودخواهانه فکر کنید زن چاق امیال دنیایی و حرص است.
روژان : سلام شبتون بخیر. خواب دیدم ک انگار خونه خواهرم هستم روبروشون همسایه ای داشتن ک گویا 70 نفررو در یک شب کشته بودن و وقتی حرفش رومیزدن میگفتن خون راه افتاده بود. ی پسر جوان اومد خونه خواهرم ک بعد دختر خواهرم گفت این پسر هموناست و من میترسیدم خیلی چون چاقو ضامن دار و دوتا وسیله دیگه ک یادم نیس چی بودن همراهش بود. ازش خیلی میترسیدم ولی خیلی با احتیاط باهاش برخورد میکردم. چاقو رو باز کرد نمیدونم برای چی من بهش گفتم لطفا اینا رو بده ب من ک ب کسی صدمه نزنی. پسره تو فکر انتقام از کسانی بود ک خانوادشو کشته بودن. من خیلی میترسیدم اما ترسم رو بروز نمیدادم و با اون پسر خیلی خوب رفتار میکردم. اون هم رفتارش با ما خوب بود. بعد دخترای خواهرم میخواستن برن خونه خودشون منم از بودن اونجا میترسیدم. از ی راهرو میخواستم رد بشم انگار خیلی لیز بود . دقیقا یادم نیست انگار یک بار افتادم یا نزدیک بود بیافتم. بلند شدم و یک بار دیگه ک خواستم راه برم نزدیک بود بیافتم ک دستم رو ب میله هایی ک دو طرف دیوار راهرو زده بودن گرفتم و نیافتادم. و گفتم اینجا چرا انقدر لیز هست.ممنون بابت تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. 2 ساعت پیش به وقت تهران 9 صبح است . صبح شمام به خیر!! همسایه خواهرتان دست به کاری زده که دیگران در رفاه باشند و از زندگی خود لذت ببرند. آنها از هم حمایت می کنند و خانواده با محبتی هستند در حق هم حامی و دوستان خوبی هستند. شما احساس امنیت خواهید کرد که چنین کسانی وجود دارند که اینقدر حامی هم هستند. شما باید مواظب قدمهایی که در زندگی برمیدارید و رفتار خودتان باشید که به لغزش دچار نشوید و احتیاج به حامی و دوستی دارید که شما را نگهداری و از خطرات ایمن کند. تشکر از همراهیتون.
روژان : بله صبح بود چه اشتباه بزرگی:). ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: :))) خواهش می کنم.
یاس : سلام صبح بخیر دیشب خواب دیدم یه دختری منو تعقیب میکنه و زمان هایی که حواسم نیست منو میترسونه خیلی از این قضیه نگران بودم و رفتم برا یه نفر تعریف کردم و از شدت ترس گریه هم می کردم بعد داخل اتاق نشسته بودم و دیدم پدرم که لباس زیر پوشیده بود اومد تو اتاق شلوار بپوشه ولی من دیدم که آلت تناسلی او تا زانو بود و حس بدی بهش پیدا کردم و از اینکه داخل اتاق بودم هم ترسیدم .
فریبا هراتی
: سلام. صبح شمام به خیر. دنیا به شما رو آورده و بسیار سورپریز خواهید شد و خوشحالی زیادی خواهید کرد. پدرتان از لحاظ مالی بسیار قوی خواهد شد و شما ذوق می کنید.
بانو : سلام. خواب ديدم همه خونه بوديم به جز پدرم. زنگ در رو زدند. من واسه اينكه مادرم نره دم در ، از روبروش رد شدم و خودم رفتم در رو باز كردم، مادرم جلوي در بود! شوك شده بودم كه يهو مادرم (كه دم در بود) تغيير ظاهر داد و تبديل شد به يك پسر جوون لاغر با موهاي كم ، از اون حالت عادي هم در اومد و وحشتناك شد و دستش كش اومد و منو كشيد از خونه بيرون و داشت با خودش ميبرد. در خواب اين حس رو داشتم كه اين پسر قبلا تعقيبم كرده بوده و حالا كه پيدام كرده ميخواد اذيتم كنه. البته نميشناختمش. خيلي ترسيده بودم. جيغ زدم اما صدام درنمي اومد. كمك خواستم اما هيچكس حواسش نبود. خيلي خواب ترسناكي بود
فریبا هراتی
: خواب شما باطل است.
حسين رشيدى پور : حسين: سلام
قبل از اينكه خوابم را تعريف كنم بايد بگم كه من چند شب پيش زمانى كه زلزله كرمانشاه اتفاق افتاد تو يك شهرستان نزديك كرمانشاه بودم و وحشت كرده بودم، به همين دليل بعضى شبها به همراه همشرم داخل ماشين ميخوابيدم، كه دقيقاً ديشب همين اتفاق برام افتاد و از وحشت و ترس زياد تا ساعت سه داخل ماشين خوابيدم و بعد به اصرار همسرم به خانه آمديم، ولى من به دليل وحشت زياد درست خواب نميرفتم، زمانى كه خواب رفتم اين خواب را ديدم؛ به همراه خانومم و داداشم و يه آقاى ديگر كه پسر عموى ديگرم بود با ماشين در حال حركت بوديم، كه ناگهان به ايست و بازرسى رسيديم، ورودى ايست و بازرسى چند سرباز و درجه دار نشسته و ايستاده بودن كه يك سرباز و يك درجه دار با دستبند به هم وصل شده بودن و دستبند هيچ جورى باز نميشد و ما با بى توجهى از كنارشون رد شديم، و در حين خروج از ايست و بازرسى ديدم كه يك ماشين به دليل اشتباه رانندگى من پشت سرمون حيرون شده، و زمانى كه راه رو براش باز كردم ديدم كه داماد داييم و دختر داييم هستن كه به شوخى يكم ما رو مسخره كردن، و پشت سرشون حركت كرديم و بعد از چند ثانيه ديدم اين جاده داره ما را برميگردونه به مسير قبلى، مجبورشدم دور بزنم كه دوباره از ايست و بارسى رد بشم و به مسيرم ادامه بدم، در همين حين اون سرباز و درجه دارى كه با دستبند به هم وصل شده بودن، ناگهان دست به اسلحه شدن و شليك كردن، بعد از چنتا صداى گلوله ديگه همه چى به هم ريخت، همه جا را گرد و غبار گرفت
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که به دلیل ترسی به جا مانده از زلزله درون قلب و روح شما، تعادل حفظ و کنترل زندگی برایتان مشکل شده و اینکه خواب می دیدید که اشتباه رانندگی می کردید و دیگران هم پشت شما به تبع شما به اشتباه می افتادند، ترس خود را به دیگران انتقال می دهید و این کار اشتباهی است. اینکه پلیس با دستبند ایستاده بودند یعنی امنیت منسجم و پایداری حاکم است و اسلحه به دوست و شلیک به ثروت تعبیر می شود. پس خوش بین باشید و بدانید اوضاع خوب است و بیخورد دلشوره و نگرانی به دل راه ندهید.
زهرا : خواب دیدم که همکلاسیهایم می گفتند فلان استاد که اقا هستند از من می ترسند..لطفا تعبیر کنید ممنونم
فریبا هراتی
: استادتان از شما خوشش می آید و احساس راحتی می کند با شما. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام
من خواب دیدم با معشوقه ام می خوایم بريم جاي تفريحي ...من تاکید دارم بدون ماشین بریم ولی اون می خواد با ماشین بره ومی گه چون سر بالايه نمی تونه ....وقتی می رسیم اونجا همه جا آب بوده و اون می خواد که توی آب شیرجه بزنه ولی من سعی می کنم منصرفش کنم ولی گوش نمی ده ،ازش می پرسم که خیلی سرده و خطرناک نمی ترسي!? می گه چرا می ترسم ولی هیجان داره دوست دارم ...توی خواب کلی نگران و ناراحتش بودم ....
و اینم اضافه کنم که من و اون الان قهريم و رابطمون باهم تمام شده
فریبا هراتی
: سلام . تعبیر خواب شما این است که شما انسانی محتاط هستید که اعتقادی به ریسک ندارید و ترجیح می دهید در زندگی آرام آرام به جلو بروید تا اینکه خطر کنید ولی معشوق تان کاملا برعکس شماست. ایشان اهل خطر هستند و بسیار عجول و کم صبر. پریدن در آب سرد، رسیدن به ثروت از راه های خطرناک است. نگرانی شما در خواب، خوشحالی شما در بیداری است و اینکه به شما ثابت می شود که شما حق داشته اید و او بوده که خطا می کرده است.
فری : سلام خسته نباشید. من خواب دیدم تو تاریکی ام خیلی میترسم ونمیدونم ترسم ازچیست بعد تو تاریکی فرار کردم از پله ها پایین میرفتم تن تند برم خونه مامانم طبقه اول پله ها خیلی تاریک بود تواون حالت میخواستم بیدار شم نمیتونستم از ترس بلاخره بیدار شدم
یکی ام دیدم بیرون یه جای خلوتی ام ک پله داره بالا که بالای پله شلوغه تاکسی و ادم زیاده میخواستم برم بالا سوار تاکسی شم که یه پسر کنار کامیونش ایستاده بهم میگه بیا برسونمت منم ترسیدم با عجله پله هارو بالا ميرفتم. ممنون از تعبیر
فریبا هراتی
: سلام دوست عزیز. استرس شما در بیداری به این خوابها نمایان شده. خوابتان باطل است و تعبیری ندارد. هیچ کدامش.
لیلااا : سلام خواب دیدم با یه پسر دوستم میخاست منو ببره خونش خواهرم داد زد بیا خونمون مگه نمیخای بیای خونه(خونه ما یه شهر دیگس) میرم خونمون وقتی رفتم خونمون دنبالم اومده بود ازش میترسیدم داشتم میرفتم دستشویی قایم شدم نبینم جلو در حیاط داشت.رد میشد بعد رفتم جلو در ماشین ها رو بیارم جلو در خونمون ک نبینه ماشینا مثل کاغذ سبک میشدن به شکل موتور میفتادن زمین من تلاش میکردم جلو در خونمو پر کنم موفق شدم یکمش خالی موند..از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که تسلط و کنترل زندگی خود را ندارید و خانواده شما هستند که برایتان تصمیم اصلی را می گیرند.