تعبیر خواب تفنگ
اگر کسی خواب ببیند که تفنگ دارد، دوستی صالح و راستگو دارد که هیچ وقت به او خیانت نمی کند. اگر ببیند که تفنگ های زیادی دارد، با جمعی که صداقت و پاکی در رفتار و گفتار دارند، دوستی می کند. اگر تفنگ از دست او افتاد، دوستی را از دست می دهد که می توانست در سختی ها بر او متکی باشد. برای دختران جوان، تفنگ هدف و محبت و شوهر است؛ بخصوص اگر ببینند که با تفنگ کسی را هدف قرار می دهند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
alirezaee : سلام و عرض ادب خدمت شما خانم هراتی عزیز
ممنونم .خوابم نمایش ندین لطفا
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. ذهن انسان همیشه سعی می کند مسائل را به صورتی برای انسان تجسم کند تا انسان بتواند مشکلات امروزش را تحلیل کند و نسبت به حل آنها اقدام کند. در واقع مغز انسان مثل یک کامپیوتر پیشرفته که گاهی ویروس ها را شناسایی کرده و آنها را از برنامه هایش پاک می کند، سعی می کند که بعضی از تصاویر را به صورت فیلم به ذهن شما راه دهد تا شما در ضمیر ناخودآگاهتان بتوانید آن مسائل را درک کنید و ویروس های ذهنی تان را شناسایی و از برنامه ی زندگی تان حذف کنید. دیدن دوستان قدیمی شما در خوابتان بیانگر جنبه هایی از شخصیت و اخلاقیات شماست که شما آن جنبه ها را کنار گذاشته اید ولی باید سعی کنید که برای حل مشکلات امروز، از آن جنبه ها استفاده کنید. اینکه در خوابتان دیده اید که به شما فحش می دهند، در واقع صدای مغز یا وجدان شماست که به شما می گوید که شما از یک موقعیت یا موضوع اضطراری چشم پوشی کرده اید و محکوم هستید! شاید باید از کسی مثلا حمایت می کرده اید که نکرده اید. اینکه خودتان به آنها فحش می دهید باز صدای ضمیر ناخودآگاه شماست که می خواهد به شما بگوید شما نباید به دیگران اجازه دهید که اذیت تان کنند یا از شما سو استفاده کنند و باید از خودتان دفاع کنید. جنبه ای از شما با خودتان درگیر است و شما این دو جنبه را در غالب جنگ دوستانتان که شباهت هایی در رفتار با شما داشته اند و یا اختلافاتی با شما داشته اند، مشاهده می کنید. اینطوری شما عکس العمل آنها را توصیف می کنید و در مقابل عکس العمل خودتان را هم بیان می کنید و سعی می کنید این آشفتگی درونی تان را تحلیل کرده و برایش راه حل پیدا کنید. شما در نهایت با شلیک گلوله ای کاری به برادر دوستتان، در واقع تصمیمی جدی می گیرید که ریشه ی مشکلاتتان را بخشکانید و جلوی این که اینطور وجدان و ذهنتان را آزرده کنند بایستید. تشکر از همراهیتون.
Armii : سلام.خواب دیدم که عده ای پلیس مخفی به خانه پدری ام حمله کردند تا شخصی را که فکر میکردند در آنجا پنهان شده را دستگیر کنند.من در اتاقم بودم و با صدای آنها از ترس بیرون آمدم.به حالت تسلیم دستهایم بالا بود اما یکی از پلیس ها تیرهای مشقی پیاپی به سمتم شلیک کرد که هیچکدام به من نخورد و از بغلم رد شد.پلیس آمد مرا بازرسی بدنی کرد.سینه هایم در خواب درشت شده بود و او دست به آنها هم زد در تفتیش و بعد هم همگی از آنجا رفتند.مادرم خواب بود رفتم به او گفتم تقصیر توست گفت دیگر این کار را نمیکنم و داشتم به مادرم میگفتم که شوهرم مرد باوقاری است(چون مادرم با ما قهر است سر ازدواجم).پدرم هم پیر تر شده بودند با محاسن سفید بلند و قد بلندتر و چهارشانه تر.و دیوارهای خانه مان هم به رنگ بنفش و مشکی شده بود.تا نصف بیشتر بنفش حدود ۲۰٪ دیوار از بالا هم مشکی.سپاس
فریبا هراتی
: سلام. کسانی ار فامیل شما می خواهند مخفیانه برای مادرتان جاسوسی شما را بکنند و از شما به او خبر ببرند. اینها به زندگی تان راه می یابند و هر کار می کنند نمی توانند ایرادی از شما بگیرند و یا به شخصیت تان انگی ببندند. شما به آنها نشان می دهید که چقدر دلسوز و مهربان و با وقار هستید و بعد شما به این فکر می کنید که مادرتان چقدر کم عقلی می کند که بی خردانه از اینها می خواسته که جاسوسی شما را برای او بکنند. احترام پدرتان بالاتر رفته و او مجرب تر شده و همینطور شما نیز مانند او خردمندانه رفتار می کنید. نگرانی های شما تا حد زیادی از بین می رود. شما موفق خواهید بود علیرغم تمام نگرانی های فکری که دارید رفتاری مهربان و با گذشت از خودتان بروز دهید و البته تا اندازه ای هم ناراحت و بد بین هستید ( به خاطر رفتاری که با شما شده) . تشکر از همراهیتون.
masumehh : سلام.خواب دیدم آدم هایی همه رو میکشن.بابام با چاقو ایستاده بود ک اومدن بکشه اونارو.همش استرس.خیلی حس بدی بود.صحنه بعد پشت یک مغازه نقره و بدل فروشی بودم.کلی خانم بودیم ک نوبتی میرفتیم داخل.من از پشت ویترین یک دستبند و گردنبند ست برای خودم انتخاب کردم(مجردم)رنگ طلایی.طلا نبود ولی میدونستم جنسش خوبه.رنگش نمیره مثل طلاس.منتظر نوبتم بودم برم بخرم.مردا با تفنگ اومدن.مغازه دار و خانم داخلو کشتن.ی هو گرفت سمت ما ک پشت ویترین بودیم.با نامردی تیر زدن.من سرم و گذاشتم رو سنگ و گفتم میمیرم.شروع کردم صلوات و اشهد.تیر زد.همه مردن.دیدم یک زن اومد گفت اونایی ک زنده ان بلند شن.صدارو شنیدم فهمیدم زندم.ولی از ترس تکون نخوردم.دیدم اون خانوم مهربون بود و با اشاره بهم گفت تو دختر امام علی هستی.تو زنده ایی.امام علی هواتو داشته چون دخترشی برا همین هیچیت نشده.پاشو
فریبا هراتی
: سلام. آدمهای بدی در زندگی هستند و شما باید مراقب باشید که گول آنها را نخورید. پدر شما می خواهد که از شما حمایت کند و در مقابل مسائل منفی حامی شما باشد. کسی سعی می کند که شما را بفریبد و خوشهای لحظه ای و زودگذری به شما ببخشد ولی شما فکر می کنید که این شخص حامی شماست و می خواهید به او متعهد باشید. خواب شما به شما می گوید که شما باید به جزئیات ریز، توجه بیشتری کنید. از چیزهایی که به نظر بی اهمیت می رسند ساده نگذرید و زودباور نباشید. خدای بزرگ حامی شماست و دعای خیر حضرت علی ع متوجه ی شماست. اگر شما سیده هستید معنی دختر علی ع بودن اشاره به این موضوع دارد و در غیر اینصورت، معنی دختر علی ع بودن این است که شما به او در زندگی تان متوسل می شوید و خدای بزرگ شما را به واسطه ی ایمانتان از شر شیطان حفظ خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام .خواب دیدم از یک اسلحه فروشی یه تفنگ شکاری پنج تیر رنگ چوب پنج میلیون بدون اینکه چونه بزنم و تخفیف بگیرم خریدم بعد بردم یه جایی که نمیدونم کجا بود به کارگرای یه شرکت که قبلا کارآموز بودم و سال هاست ندیدمشون نشون دادم اونا میگفتن خیلی گرون داده ،۱.۵ بهت گرون داده تفنگ رو بعد باش تیر زدن دیدیم صداش ضعیفه! اونا میگفتن صداش خوب نیست و یه تفنگ پنج تیر شکاری بی جواز مشکی داشتن با اونم تیر اندازی کردن با اون مقایسه میکردن اون بهتر بود صداش و میگفتن این یکی بهتر بعد منم چنتا تیر انداختم تو تفنگ خودم و تیر اندازی هوایی کردم که دیدم صداش ضعیف و گرفته بود بعد تو خواب مادرم رو تو یه جایی مثل تالار میدیدم با همکاراش بعد درباره ی تفنگ هم یه چیزایی میگفت حالا یادم نیست.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید نشان دهید که می توانید به اهدافتان برسید، قدرت و غرورتان زیاد است و می خواهید که از خودتان دفاع کنید و برای رسیدن به خواسته هایتان بجنگید. شما ممکن است عصبانی شده و از کوره در بروید ولی آنقدر که ادعا می کنید که می توانید موقع عصبانیت، قوی عمل کنید و نشان دهید که خیلی قدرتتان بالاست، قوی عمل نمی کنید و بیشتر از اینکه در عمل خشن باشید، ادعای خشونت می کنید. ولی در عمل ملایم تر و مظلوم تر از آنچه که می گویید هستید و زیاد اهل خشونت و دعوا نیستید. شما نمی توانید در زمان لازم ، مشکلاتتان را حیلی راحت حل کنید و به پای عمل که می رسید، کم می آورید. مادرتان هم راجع به این مسائل قدرت و غرور و اثبات آن با همکارانش صحبت های مشابهی را خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام.من زمان سربازی در واقعیت راننده گشت بودم . خواب دیدم با ماشین کلانتری به همراه یه درجه دار که من سربازش بودم که در واقعیت هم باهم گشت میرفتیم. رفتیم یه جایی و سه تا معتاد نشسته بودن توی یه جایی که منطقه ی مسکونی بود و خواستیم از اونجا متفرقشون کنیم و برن، من روبروشون ایستاده بودم و یهو یکیشون که وسط دوتای دیگه نشسته بود و سنش بالا بود بلند شد و با یک تفنگ کلاش به سمتم تیر اندازی کرد منم یه تفنگ کلاش همراهم بود بش تیراندازی کردم و ران پاشو تیر زدم ( از خودم دفاع کردم) بعد توی یه خونه بودم و چند نفر که میشناختمشون رو دیدم که اومدن گفتن برا چی زدیش و خواستن بام درگیر بشن و من براشون گفتم که اون اول تیراندازی کرده و فک کنم یه نفر از اهالی اون محل هم برام جلوشون شهادت داد و منم گفتم از خودم دفاع کردم. و آروم شدن
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما گویای این است که کسی که در یک موقعیت ناجور گیر افتاده، می ترسد، و احساس ناامنی می کند ( تعبیر معتاد)، کنترل اخلاق و روحیاتش را از دست می دهد و نمی تواند مسئولیت اعمالش را به عهده بگیرد که این ناشی از ترسها و اعتماد به نفس پایین انسان است. اگر شما با چنین کسی مواجه شوید باید مراقب باشید که رفتار او را شخصی برداشت نکنید و با یک عکس العمل تند و از روی ترس، استقلال و پایه های زندگی کسی را ساقط نکنید و از روی خشم عملی انجام ندهید که یک نفر تمام عمرش مستاصل باشد. انسان برتر، انسانی است که می تواند خشمش را فرو خورد. کاظم باشد ( مثل پدر امام رضا ع). در غیر اینصورت اگر هر کسی مطابق با غریزه اش برای دفاع از خودش، کنترلش را نادیده بگیرد، برتریتی در رفتار با کسانی که کنترلی روی اعصابشان ندارند و از روی غریزه گناه می کنند ندارد! خواب شما هشداری برای این است که ممکن است کسی با شما خصمانه رفتار کند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Yazdan : سلام. خواب دیدم یه مکانی بودیم که آقای خامنه ی سخنرانی میکرد و چند نفر اونجا محافظ رو بروش ایستاده بودن که سپاهی بودن منم رفتم از یکی از محاظا که رو بروش ایستاده بود اسلحه ی کلتش رو ازش گرفتم و رفت. کلت رو مسلح کردم و نشسته بودم دقیقا رو به رو ی آقای خامنه ای و محافظش بودم بعد که سخنرانی تموم شد رفتم توی حیاط اون مکان دیدم مردم حسابی شلوغ میکنن یه چیزی شبیه شورش تقریبا دیدم نگهبانها یکیش تیر هوایی ( صداش رو شنیدم) زد منم یه تیر هوایی زدم ولی احساس کردم جمعیت اصلا آروم نشدن بعد اینکه وقتی جمعیت رفتن همه ی نگهبانها رفتیم اسلحه هارو تحویل اسلحه دار سپاه دادیم و هی بشون میگفتم تیراندازی کردم و خوشحال بودم.
فریبا هراتی
: سلام. شما دلسوز و حامی ایشان هستید و دلتان می خواهد به شدت و با قدرت و غرور، با مخالفان او مبارزه و مقابله کنید. ولی خوابتان به شما می گوید که باید در مقابل احساسات مردم، مراقب باشید که از کوره خارج نشوید و احساساتتان را کنترل کنید. با این وجود شما نمی خواهید که با کسی تهاجمی رفتار کنید و برای کسی مشکل آفرینی کنید. شما فقط می خواهید که نظراتتان را بلند ابراز کنید و حرفتان را به گوش همه برسانید. تشکر از همراهیتون.
reza : سلام، وقت به خیر، خانم هراتی خواب دیدم تفنگ شکاریم رو فروخته بودم و داشتم غصه میخوردم که چه تفنگی بود حیف که فروختمش، پسر عمه م دلداریم میداد و بهم میگفت غصه نخور ولی چه تفنگی بود مشتری تا دیدش امتحانش کرد و دید اصله و رو هوا زدش. ممنون میشم تعبیرش رو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تمایلاتان برای پیگیری کردن اهدافتان را از دست داده اید و مثل گذشته با قدرت و غرور به دنبال این نیستید که با چالش ها مبارزه کنید و به اهدافتان دست پیدا کنید و این به نفع رقیب شماست!! شما باید سعی کنید برای رسیدن به خواسته هایتان مبارزه کنید و هدفمندی تان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیزم خوابم مخفی باشه ❤
فریبا هراتی
: سلام. پسر صاحب شرکت می خواهد که شما در مورد کارتان اختیار و انتخاب بیشتری داشته باشید، قوی تر عمل کنید و به عملکردتان مغرور باشید، با قدرت بیشتری عمل کنید و تواناییهایتان را بیشتر کنید. شما باید با دیگران در مورد عملکردی قویتر، رقابت کنید. خانم سرپرست نسبت به این آقا ناامید شده و این آقا باو توجهی ندارد.شما سعی می کنید که نشان دهید که چیزی از دیگران کم ندارید و باید مهارتهایتان را برای این آقا به اثبات برسانید. سعی کنید که خبره تر و ورزیده تر عمل کنید. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز.خوابم مخفی باشه ممنونم.ممنون انشالله کسالتتون هم بهتر شده باشه ❤
فریبا هراتی
: سلام. تشکر از محبت شما. برای شما خواستگاری خواهد آمد که شما او را نمی پسندید و نسبت به او هیچ حسی ندارید. ولی بعد خواستگار دیگری خواهید داشت که عاشق او می شوید و به او پاسخ مثبت خواهید گفت. تشکر از همراهیتون.
smamb : با سلام و عرض ادب.خواب ديدم تو خونه نامزدمم.ازش دلخور شدم که قهر کنم برم.وسایلمو برداشتم فرار کنم برم که دیدم خوابیده.گفتم دیگه مثل قبل براش مهم نیست برم.دم در بودم که از پنجره دیدمش متوجه شده رفتم و از پله ها هراسونو پریشون مثل دفعه های قبل میدوه بیاد نذاره برم.منم درو بستم رفتم سر کوچه تاکسی سوار شم.اومد دنبالم منم محلش ندادم سوار یه اتوبوس شدم روی سقفش نشسته بودن.منم نشستم.دیدم نامزدم سوار ماشین دوستاش عقب نشسته دارن میان دنبالم.دوستاش لباسای جلفو زنانه و دامن تنشون بود.رفتیم تو یه باغی بود.دوستاش با رقص و مسخره بازی یه کیسه آوردن که توش انگار یه آدم بود تکون میخورد گفتن نامزدمه انداختنش تو آتیش بپزه بخورن.دویدم با ترسو گریه کشیدمش بیرون زیپ کیسه رو باز کردم دیدم یه موجود عجیبی بود که حرفم میزد.خیالم راحت شد.بعد سرشو بریدن که. بخورن.نامزدم با خنده اومد فهمیدم داشتن باهام شوخی میکردن.دیدم نامزدم تفنگ بادی خریده و به من نشون میداد و شلیک میمرد به تخته کلبه تو باغ.ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به نامزدتان فکر می کنید و به نظر می رسد که واقعا دوستش ندارید. او هم از اینکه شما مرتب بروید، دیگر مثل اول نگران نیست. روش شما در رابطه با او رفتن است و همان کاری را می کنید که همیشه کرده اید. شما حسابی خسته شده اید و طاقتتان تمام شده. دوستان او هم رفتارهای شما را مسخره می کنند و دستتان می اندازند. آنها به نامزدتان پیشنهاداتی می کنند و یا حرف هایی به او می زنند که نامزدتان با استرس بیشتری مواجه می شود. آنها می خواهند که نامزدتان اینقدر استرس به دل راه ندهد و خونسرد باشد و زیاد فکر نکند. اما نامزد شما همیشه فکر می کند و همیشه استرس دارد. نامزد شما گاهی محافظه کاری خودش را کنار می گذارد و وقتی احساس خطر کند، عکس العملی هدفدار نشان خواهد داد. او از اینکه مرتب سیاست بخرج دهد خسته می شود. او هم آدم است!! چقدر می توان مرتب التماس کرد؟ تشکر از همراهیتون.