تعبیر خواب جاده
تعبیر دیدن جاده در خواب، همان مسیر زندگی در بیداری است. اگر خواب دیدید در جاده ای سر بالایی حرکت می کنید، در زندگی به پیشرفت نائل خواهید شد. اگر دیدید در جاده ای به تنهایی حرکت می کنید، در روزهای آتی احساس تنهایی خواهید کرد. اگر در جاده ای پا برهنه بودید، تعبیرش فقر است.
اگر دیدید جاده ناصاف بود، خبر از رسیدن روزهای سخت در زندگی می دهد. اگر جاده ای را که می پیمودید صاف و هموار بود، راه پیشرفتتان در زندگی صاف و هموار است. جاده بن بست، بسته شدن راه برای هدفی است که در ذهن دارید. اگر جاده پرتگاه داشت و شما از آن پایین رفتید، تنزل شان می یابید و اگر به پرتگاه سقوط کردید حادثه ای ناخوشایند اتفاق می افتد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
nedaaa : سلام، خواب ديدم در يك جاده كاملا تاريك با يك ماشين شاسي بلند رانندگي ميكردم و هيچي پيدا نبود ولي من از اين جاده نميترسيدم و همينجور به جلو ميرفتم و همش ميگفتم كي ميرسم به يه جاي روشن كه يكدفعه از فاصله خيلي دور يه گنبد طلايي ديدم و نوراني بود و باز به راهم ادامه ميدادم كه به اون گنبد برسم كه يكهو يك تونل تاريك و ترسناك جلوم ديدم كه انگار ترمز ماشينم بريده بود و ماشين داشت ميرفت توي اون تونل ولي من هي ميخاستم نگهش دارم كه تا لب تونل رفتم و ماشينو نگه داشتم و يكهو از خواب بيدار شدم. ( البته من دو ساله يك مشكلي دارم كه تو اين دو سال سختي كشيدم و به همه اماما متوسل شدم و كربلا رفتم وجديدا هم مشهد رفتم و از امام رضا حاجتمو خاستم،) لطفا خوابم رو تعبير كنيد.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوران سختی های شما به سر رسیده و شما به سختی و ناراحتی بیشتر وارد نشده اید. مسیر زندگی شما سخت بوده ولی ناامید نشده اید. دیدن گنبد طلایی بشارت برای حاجت روایی است و گویای این مورد است که خدای بزرگ حامی شماست و امام حسین ع و امام رضا ع برای شما دعا کرده اند. شما توانسته اید کنترل ماشینتان را بدست بگیرید و این یعنی قادر خواهید بود از شتابزدگی و عجله در کاری که باعث شکست شما می شده جلوگیری کنید. دعای شما شنیده شده و منتظر پاسخ باشید. اولین نشانه ی مثبت بودن این پاسخ و اجابت دعای شما همین است که به تونل نرفته اید. در پناه خدای بزرگ موفق و موید باشید. تشکر از همراهیتون.
Atena : سلام وقتتون بخير
ديشب خواب ديدم با شخصي كه دوستش دارم پياده داريم يه جاده خاكي رو طي ميكنيم مسير طولاني هم بود خيلي خوشحال بودم كه كنارمه آدما مختلفي هم رفت و آمد داشتن يكم هم سرازيري داشت همش تو ذهنم ميگفتم اونكه خيلي منو دوس داره چطو بوسم نميكنه (همش هم با هم حرف ميزديم و خوشحال بوديم) بعد گفتم نه لابد بخاطر آدمايي بود كه در حال رفت و آمد بودن حتما گفت زشته ببينن بلاخره رسيديم پيش خواهرم
بين خواهرم و ما يه ديوار كوچيك بود ولي من روبه رو خواهرم وايساده بودم اون پشتش به خواهرم بود
خواهرم گفت اا شما دوتا با هم بودين!!! كجا بودين!!؟با يه حالت لبخندي...
سريع بهش اشاره كردم كه اينطوري نگه متوجه ميشه
آخه وقتي شنيد جا خورد سعي ميكرد بفهمه خواهرم چي گفت ولي سريع به خواهرم اشاره كردم نذاشتم متوجه شه
(تو واقعيت خواهرم اينا تقريبا ميدونن كه من دوستش دارم ولي اون خبر نداره كه ميدونن)
ولي بعد از اين اتفاقات انگار اون شخص دوماد خودمون بود نه اونيكه دوستش دارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با موانع و مشکلاتی طولانی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه خواهید شد و سیر پسرفت در کارتان هم خواهید داشت. اوضاع به نفع شما پیش نمی رود و فقط متعجب هستید که چرا او با این وجود، همراه شماست و رهایتان نکرده است. مانعی بین کسی که شما دوستش دارید و خانواده تان وجود دارد و اینکه پشتش به خواهر شما بوده به همین معناست که او از آنها خبر ندارد. خواهر شما از اینکه شما از نبود عشقتان کنارتان ناراحت می شوید، و مرتب به او فکر می کنید نگران شماست. تشکر از همراهیتون.
صادق صفرزاده : سلام خانم شبی خواب دیدم از جاده ای که پیچ و سر بالایی بود به زحمت می گذشتم در این حال یکی از همسایگان با ماشین امدوخیلی راحت از کنارم رد شد او که دید من به زحمت از انجا در حال عبور هستم گفت "ما سالها است که این مسیر را می رویم " با کمال تشکر کطفا تعبیر فر مایید
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که مسیر زندگی تان پر پیچ و خم است و برایتان پیشرفت در زندگی سخت است. همسایه شما که زندگی راحتی دارد و امکانات رفاهی او یا توانایی او برای پیشرفت در زندگی بیشتر است، ادعا می کند که چون تمرین و تجربه داشته و سختی هایش را کشیده است، حالا نوبت این است که در رفاه زندگی کند. او می خواهد به شما بگوید که از شما مجرب تر است و زحمت کشیده تا به این شرایط امروزش رسیده است. تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم با برادرم داریم تو جاده یه مسیریو میریم بعد میرسیم به یه پلی که انگار تیکه تیکه آسفالتشو سیل برده بعد من پیاده میشم پایین پل هم دره خطرناکی هست کشون کشون به صورت خزنده خودمو میرسونم به اونور پل بعد که میرسم میبینم چرخ ماشین از روشکسته پل رد نمیشه بعد برادرم میمونه اونور پل..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در یک مرحله گذار از زندگی تان هستید و مشکلات فراوانی در مسیر زندگی شما وجود داشته که احساس منفی به شما داده است. برادر تان تا اندازه ای زندگی شما را کنترل می کند و از شما حمایت می کند ولی برای او مقدور نیست که در شرایطی که دارد بتواند زندگی اش را عوض کند ولی او به شما کمک خواهد کرد که به فاز مثبت جدیدی از زندگی تان وارد شوید و او هم برای عوض شدن زندگی اش باید حوزه مسئولیت ها و اختیارات و حاه طلبی هایش را عوض کند تا بتواند زندگی اش را تغییر دهید. تشکر از همراهیتون.
Sahar : واقعا شما تو تعبیر خواب فوق العاده این براتون دعای خیر میکنم ممنونم ازتون
فریبا هراتی
: تشکر
مینو : با سلام روزتون مبارک.خواب دیدم منو دوست صمیمی ام در ماشین دوستم نشستیم ودر جاده شمال میریم یدفعه میبینم جاده شلوغه و اتوبوسی جلوی ماست و یه اتوبوس پشت سرمون.ما خوب می رفتیم اما راننده ماشینای دیگه خیلی خوب رانندگی نمیکردن.به سربالایی رسیدیم به دوستم گفتم سبقت بگیر گاز بده سربالایی خیلی شیب داشت مثل نود درجه عمودی بود..متوجه میشم دوستم سرعتش کمه حق میدم میگم دلیلش ارتفاع تنده اما حرفمو گوش میده بالاخره گاز میده و سربالایی رو رد میکنیم واز اتوبوس هم همزمان سبقت میگیریم.می رسیم در خونه دوستم کلی ظرف داشت منم ظرف گرانبها هدیه میدم دوستم صندوقی میاره داخلش کلید بود سر کلیدا قلب و تزیینی بود.من میرم خونه مادرم میبینم پدرم مرده و همون صندوق کوچک رو میبینم دوستم هم داخلش مرده بود زیبا و اروم.کلید هم بود.امیدوارم خیر باشه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستتان به سمت موفقیت حرکت می کنید و اجازه نمی دهید که موانع و مشکلات زندگی و مسئولیت های سخت شما را در مواجهه با چالش های زندگی شکست دهد و دوستتان موفق می شود که بر سختی های زندگی غلبه کند. او مفاهیم و نگرش ها و ایده های خیلی خوبی در زندگی دارد و شما هم نصایح خیلی خوبی به او می کنید. دوستتان استعدادهای نهفته و روحیه خودش را کشف می کند و کلید حل مشکلاتش را دارد. زندگی پدر شما متحول خواهد شد و روحیه و شخصیت او عوض می شود. زندگی دوستتان هم عوض می شود و به سمت تحولی مثبت پیش می رود. او به آرامش و راحتی خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی دختر عموم برای خودش چند روز پیش خوابی دیدند اگه اجازه بفرمایید از زبون ایشون بگم.دختر عمو میگه توی جاده سرسبز بودم مثل جاده ی شما انگار اونجا مسافرت رفته بودن بعد در حال برگشت بود ی عده میخواستن با هواپیما برگردن ی عده هم مشخص نبوود با چی میخواستن برگزدن یعنی میگه یادم رفته و شوهر دختر عمومون هم اونجا بود اون میخواست با ماشین خودش برگرده و به اینها و به دختر عموم میگفته من الان از شمال حرکت کنم دو روز دیگه اهواز میرسم.میگفتن دوره میگفت نه جادهی شمال سبزه حوصلم سر نمیره.و میگه اون شوهر دختر عمومتوی جاده سبز حرکت میکرده و تپه های زیبا و اسمان ابی و ابرهای سفید روشن بوده.دختر عموم هم میگه انگار داشتم پیاده برمیگشتم میگه البته یادم رفته انگار کسی در جایی منتظرش بوده که برگردن.میگه توی شمال الان س راه انگار یک هتل زیبا دیدن و رفت یعنی زنگ زدن در رو بازکردن رفتن داخل اونجا ی هتل مثل سالنهای ازدواج و عروسی رو باز که صندلی چیده بودن مثل سالنهای عقد خارجی ها بسیار زیبا و سرسبز میگه صندی چیده بودن و استیج عقد بین دو تا استخر بود و استج عقد بین اب بود عروس باید از روی یک سکوهای پله پله میرفت تا به وسط استج برسه برای عقد و به داماد لباس عروس سفید براق بلند بود عروس که راه افتاد تا برسه به استج عقد برای عقد و برسه به داماد افتاد توی اب البته اب عمقش زیاد نبود و بسیار اب زلال و تمیزی بود و بعدش عروس بلند شد از توی اب.دختر عموم میگن من مراسم و فضای عقد و عروس رو از یک بلندی میدیدم از خیلی بالا میدیده.بعدش دختر عموم میگه توی اون هتل رفته توی جای که لباس فروشی بود ولی لباسی توش نبود و اقای فروشنده فقط صداش میومد و خودش انگار پشت یک پرده بود.و میگه بقیه خواب یادم نیس خانم هراتی ببخشید از اینکه به شما زحمت دادم و خواب دختر عموم طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما در زندگی به موفقیت هایی دست پیدا می کند ولی دوست ندارد که به سرعت به عادات و شیوه ی قدیمی زندگی خودش برگردد. او می خواهد در مسیر زندگی به آرامی پیش برود و هویت و شخصیت خودش را عوض کند. او دوست دارد که عشق و رومانتیک به زندگی او بیاید و فکر می کند که خودش مانعی برای رسیدن به این عشق و رومانتیک در زندگی اش وجود دارد که نمی تواند به راحتی به خواسته هایش برسد. شوهر دختر عموی او زندگی آرام و خوبی دارد و عده ای از اقوامش هم به خواسته های بالای خود رسیده اند و بر موانع و مشکلاتشان غلبه کرده اند اما دوست شما آرام و احساساتی است و خیلی به فکر احساسات سرکوب شده خودش زندگی می کند. تشکر از همراهیتون.
Maka : ضمنا اون آقای راننده رو من تا حالا در دنیای واقعی ندیدم ولی پدر دوست پسر من هستن
Maka : سلام، وقت بخیر، من خواب دیدم که دارم تو یه جاده به عنوان مسافر با ماشین یکی از آشناهامون که راننده اس میرم، وسط راه پیچید یه سربالایی خاکی ازش پرسیدم کجا میری بعد فهمیدم داره به سمت شهر زادگاه خودش میره در حالی که مقصد من یه شهر دیگه بود، ازش معذرت خواهی کردم اونم تعارف کرد منو برسونه، بعد پیاده شدم جاده اصلیو پیاده رفتم رسیدم یه روستایی بعد دیدم تو یه دانشگاهم و یه تاکسی بود که میخواستم سوارش بشم، رانندهش نبود و یه مسافر داشت وایسادم رانندش بیاد یهو دیدم تاکسی خالیه رفتم تو ساختمون دانشگاه دنبال راننده تاکسی یکی از همکلاسیامو دیدم گفت بیا بشین، گفتم عجله دارم، وقتی برگشتم تاکسی پرشده بود راننده هم سوار شده بود داشتن میرفتن منم با راننده و مسافرا دعوا کردم که چرا جامو نگه نداشتن
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان با پدر دوست پسرتان به توافق نمی رسید و او می خواهد سنتی رفتار کند و دلش می خواهد که عروسش مثل مردم شهر خودش باشد ولی شما سنت های خودتان را دارید و خلاصه کارتان به عدم توافق و اختلاف می کشد. شما درس بزرگی از زندگی می گیرید و اهداف اصلیتان را به خاطر دوستانتان فراموش می کنید و از اینکه به خواسته هایتان نمی رسید تاسف می خورید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم من وهمسرم سوار ماشین بودیم توجاده میرفتیم دو طرف جاده سرسبز وکوهستانی بود ولی کوهها خیلی بلند نبودندمن میگفتم مثل جاده های شمال وغرب کشوره به شوهرم مگفتم چرا جاده تابلو نداره مابفهمیم مسیر جلوتر کجاست یک دفعه ازدوریک تابلویی دیدیم ولی خیلی چیزی مشخص نبود بعضی قسمتهای جاده زیباتر بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان در مسیر زندگیتان خوش و موفق هستید ولی با چالشهایی هم روبرو می شوید که نیاز به راهنمایی و کمک هم پیدا می کنید که گاهی از این راهنمایی ها استفاده کنید و زندگی تان را بهتر بسازید. کم کم راهنمایی های لازم را کسی به شما گوشزد خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
zhila : سلام.من خواب دیدم تو ماشین با خانوادم بودیم یه جایی داشتیم می رفتیم منم از توماشین جلو رو نگا میکردم با خودم گفتم واای چه جای قشنگی!نمیدونم چه جوری اما پیاده شدم که یه گشتی بزنم و یه چرخی بزنم.یه جاده بود که فکر میکنم سه راهی بود خواستم راه های دیگه رو هم نگا کنم اما جلوتر که رفتم بن بست بود دوتاش،دیگه همون یکی مونده بود که با ماشین میرفتیم اما تا به خودم اومدم دیدم تنهای تنهام زنگ زدم به خواهرم بگم برگردن من جاموندم از همین راه که برگردن میبینن منو،قرار بود برگردن اما هرچی منتظر شدم برنگشتن مونده بودم تنهای تنها خیابون اونجا اصلا برام اشنا نبود!دیگه هوا داشت تاریک میشد دیدم یه سگ سفید داره جلو میاد یکمی ترسیدم اما بعدش گفتم کاری نمیتونم بکنم میشینم یه گوشه هرچی شد شد اما سگ دیگه جلوتر نیومدو ناپدید شد.نشستم به یه تخته سنگ کنار جاده تکیه دادم استراحت کنم کلیپسمو باز کردم دیدم این همه مو روشه!دسته دسته موی صاف و قشنگ چسبیده بود بهش با یه رنگ خوشکل تقریبا شرابی.خیلی تعجب کردم چون هم موها زیاد بود و هم رنگش رنگ موی خودم نبود
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان در مسیر زندگی خودتان به هم تا زمانی خاص هماهنگ هستید و بعد از آن شما شیفته ی مسائلی می شوید که راه شما و خانواده تان را از هم جدا خواهد کرد. شما تصمیمات ترسناکی می گیرید که کسی در این تصمیم ها با شما موافق نیست و امیدی به داشتن یک دوست خوب هم نخواهید داشت. شما احساس خواهید کرد که تنها هستید و هیچ کسی دوستتان ندارد. لطفا به این خواب به عنوان هشداری برای خودتان در زندگی نگاه کنید و فکر نکنید که اختیار و آزادی عمل داشتن شما، موهبتی است که باید به آن ببالید. راهی که شما پیش گرفته اید باعث پشیمانی و ندامت شما می شود. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.