تعبیر خواب جشن
دیدن جشن و سرور در خواب، مشاجره و ناراحتی در بیداری است. اگر خواب ببینید کسانی در مجلس جشن به رقص و پایکوبی مشغول هستند، اتفاقات بدی برای آن عده روی خواهد داد که موجبات ناراحتی آنان را فراهم می کند.
اگر خواب ببینید در جشنی حضور دارید و همه جا چراغانی شده ولی کسی به پایکوبی مشغول نیست، خبرهای خوشی به شما خواهد رسید. خصوصا اگر در آن جشن به شما شیرینی و شربت شیرین تعارف شود.
اگر خواب ببینید درجشنی حضور دارید که از شیرینی خبری نیست ولی در آن مشروبات الکلی سرو می شود، به شما کاری پیشنهاد می شود که درآمد حرام خواهد داشت و یا به ثروتی خواهید رسید که از راه حرام کسب خواهد شد.
اگر در مجلس جشن، رقص و پایکوبی باشد، خبر بدی در راه است که موجب کدورت خاطر شما خواهد شد و بهتر است با صدقه دفع بلا کنید.
تعبیر جشن تولد در خواب
اگر خواب ببینید که به جشن تولد رفته اید، برای کسی که خواب دیده اید که تولد او است، اتفاقاتی در زندگی می افتد که با وجودی که این اتفاقات با سختی همراه خواهد بود، موجب ایجاد تحول و دگرگونی در زندگی وی به اندازه ای خواهد شد که گویا دگر باره متولد شده است.
لوک اویتنهاو می گوید : تعبیر جشن تولد این است که شما عمر طولانی خواهید داشت.
آنلی بیتون میگوید: خواب جشن تولد برای جوانان، نشانه فقر و تنگدستی است و برای پیرمردان نشانه غم تنهایی است.
اگر کسی در خواب ببیند که از موردی شاد و خوشحال است، و آرام می خندد به او خبر موفقیت در کارهایش را می دهند. اگر در خواب دید که کسی از او و او از کسی خوشنود بودند، به یکدیگر سود می رسانند.
هر که در خواب ببیند به دلیل موجه شادی می کند، به او بشارتی میرسد. اما اگر بی دلیل شادی می کرد و خنده قهقهه وار می زد، غم و اندوه به او می رسد.
تعبیر خواب جشن نامزدی
اگر کسی خواب ببیند که جشن نامزدی اوست، به او کاری پیشنهاد خواهد شد که امتیازات اجتماعی بالایی خواهد داشت.
اگر کسی خواب ببیند با کسی که مرده است نامزد کرده، باید مواظب ثروت و مال خود باشد که به ضرر نیافتد.
اگر کسی خواب ببیند که بستگان او با یکدیگر نامزد می کنند، بین آنها قراردادی برقرار خواهد شد که احتمال دارد به مشاجرات خانوادگی منجر شود.
اگر کسی که متاهل است خواب ببیند که نامزد کرده، همسرش موجب سربلندی او خواهد شد.
اگر خواب ببینید که نامزد شما مرده است، زندگی طولانی و خوشبختی در انتظار شماست.
تعبیر خواب نامزدی از دید لوک اویتنهاو:
تعبیر خواب دیدن نامزد ، مردمی بودن است.
تعبیر خواب نامزد بودن ، ازدواجی موفق در انتظار شماست.
تعبیر خواب آن ها را بر سر سفره عقد بردن ، آرامش درونی است.
تعبیر خواب آنها را مرده دیدن ، زندگی مشترک طولانی و خوشبخت است.
تعبیر خواب نامزدی از دید آنلی بیتون:
تعبیر خواب نامزد خوش برخورد و خوش هیکل ، همسرتان مایه سر بلندی شما می شود.
تعبیر خواب نامزد بداخلاق و زشت ، پشیمانی از ازدواج است.
تعبیر خواب بی حرکت بودن نامزدتان ، بداقبالی است.
اگر کسی خواب ببیند که نیمه شعبان است، تعبیر آن نیکوست و انشاالله شادی و خوشحالی همه جا حکمفرما خواهد شد.
اگر کسی در ماه شعبان خواب ببیند، هیچ خوابی تعبیر بدی نخواهد داشت.
اگر شادی با خنده آرام و همراه با پذیرایی با شربت و شیرینی باشد، تعبیر آن رسیدن خبر خوش و بشارت و موفقیت در کارها است. اگر با قهقهه بلند در خواب و رقص و پایکوبی شادی دیگران را در خواب ببینیم، تعبیر آن رسیدن خبر ناگواری است که موجبات ناراحتی خاطر آنان را فراهم خواهد کرد و بهتر است برای رفع بلا از آنان صدقه بدهیم.
تعبیر خواب عروسی
اگر مردی در خواب ببیند که عروسی کرده و زنش را ببیند و بشناسد، دنیا به او رو کرده و بسیار پولدار خواهد شد.
اگر زنی ببیند که عروسی کرده و شوهرش را ببیند که جوان و زیباست و او را بشناسد و خودش لباس سفید زیبایی به تن دارد، سفید بخت خواهد شد.
اگر کسی ببیند که عروسی کرده و همسر خود را نمی شناسد، باید با قربانی کردن گوسفند یا مرغ دفع بلا کند.
اگر زنی ببیند که با پیرمردی ازدواج کرده، در زندگی با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
تعبیر خواب جشن عروسی خودم
اگر در مجلس عروسی خودتان، خوش لباس و آرام و شاد باشید، نشانه خوشبختی شما در آینده است. اما اگر در عروسی خودتان لباس زشت به تن داشته باشید و دیگران و خودتان به رقص و پایکوبی مشغول باشید، اتفاقات بدی در راه است و بهتر است با صدقه دفع بلا کنید.
اگر خواب ببینید که با کسی که مرده است ازدواج کرده اید، از ثروت آن شخص چیزی به شما می رسد.
اگر خواب ببینید که عروسی خودتان است ولی همسر خود را نمی شناسید، خطری در پیش دارید که باید با دادن صدقه و کشتن قربانی دفع بلا کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Emirhossien : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ توی خونمون برام تولد گرفتن / توی تولدم خبری از رقص و پایکوبی نبود / همه عادی نشسته بودن و خیلی معمولی بود / منم خیلی معمولی لباس پوشیده بودم یعنی همون لباسای تو خونگی و راحتیم بود... / دوستامو هم سن و سالای فامیلیمم با خودم توی اتاقم نشسته بودیم / بعد من رفتم توی اتاق پذیرایی و به شوخی به پسرخاله کوچیکم که داشت شکلات زیاد برمیداشت گفتم ؛ شکلاتامو ندزد... یکی از شوهر خاله هام که بابای اون یکی پسرخالم بود انگار بهش برخورد و از حرفم خوشش نیومد...بعد من داشتم به پسرخاله های کوچیکم میگفتم که شکلاتارو نندازین روی فرش چون کسی حواسش نیست پا میزاره روشون و فرش لکه میگیره و خراب میشه...
بعد در پذیراییمونم که به حیاط راه داشت باز بود چون توی حیاطم مهمون نشسته بود و زشت بود که درو میبستن...(ولی من نگران بودم که ممکنه جونوری چیزی بیاد توی خونه مثل موش و مارمولک ) / بعد دوباره رفتم توی اتاق خودم که متوجه شدم یکی از پسرای خیلی قدیمیه شهرک قبلی محل زندگیمونم همراه دوست صمیمیم اومده تولدم...باهاش سلام کردم و بهش گفتم که خیلی خوش اومدی... / بعد کیک تولدمو دیدم که اوردنشو طرح گیتار بود / بعد پسر داییم گفت نوت بوکت کجاست ( از روی فضولی و مزه ریختن و بامزگی) منم گفتم من نوت بوک ندارم عزیزم اون اسمش لپ تاپ هستش(بعد انگاری که خیط شد) / بعد ساندویچارو که اوردن ، ساندویچ پنیر گردو بود. پسر داییم گفت ؛ غذا اینه؟! من گفتم نه ایناروهمینجوری اوردن و ساندویچای اصلی رو بعدا تر میارن که فکر کنم سالاد الویه بود...چون تعداد اون ساندویچای پنیر گردو زیاد نبود به همه نرسید و من ساندویچمو به میل خودم با پسر دایی کوچیکترم نصف کردم.../ بعد دوباره رفتم توی پذیرایی که یهو فکر کردم چیزی رفته توی تی شِرتَم و نگران شدم و وقتی دستمو کردم توی تی شِرتَم و در اوردم دیدم یه سَمندر سیاه نسبتا متوسط بود که خیلی ترسیدم و اعصابم بهم ریخت و پرتش کردم سمت دیوار که دل و رودش در اومد و مُرد و بعد اونم رفتم سریع درو بستم / بعد موقع فوت کردن شمع هام به پسر داییم گفتم؛ فیلم نگیر چون میخوام بدون استرس اینکه زشت یا خوب بیوفتم توی فیلم میخوام شمع های تولدمو فوت کنم و اوناروهم فوت کردم.../ در کل توی تولدم ساده میگشتم(از لحاظ لباس و تیپ)...بعد خودمو توی خونمونم دیدم که خلوت شده بود و داشتم موهای دستمو با واکس(موم) کوتاه میکردم(یعنی از ته میزدم) و به مامانم میگفتم که بیاد کمکم کنه و برام انجام بده..بخشیش رو خودم انجام دادم...اما بابام داشت مسخره میکرد و میگفت این کارا زشته...اما من بدون هیچ منظوری و برای تمیزی و آلرژیم داشتم این کارو میکردم...
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد و شروعی تازه خواهید داشت. روابط شما با خانواده تان قویتر خواهد شد و شما می خواهید زمینه ی زندگی تان از مشکلات پاک باشد. شما دوستان زیادی هم دارید و اینطور نیست که نخواهید با آنها ارتباط داشته باشید ولی می ترسید که اینها بخواهند حرفی بزنند یا کاری کنند که به ضرر شما تمام شود و به اندازه ی خانواده تان به آنها ارتباط ندارید و سعی می کنید که دوستانتان را با خانواده تان قاطی نکنید. زندگی شما به هارمونی و هماهنگی خواهد رسید و گشایش کار پیدا می کنید. شما برای دوستانتان اعتبار زیادی قائل هستید و با آدمهای بی کلاس رفت و آمد و ارتباطی ندارید. شما به ثروت خواهید رسید هر چند که فشار و استرس زیادی روی شماست و چند کار را همزمان انجام می دهید. شما ساده دل هستید و موذیانه رفتار نمی کنید و شخصیتی افتاده و خاکی ولی مدرن دارید. کسی سعی می کند که از کار و زندگی شما سردربیاورد. کسی که خونسرد است و قصی القلب و می خواهد شما را گول بزند تا به او در مورد موضوعی بله بگویید ولی شما او را از خودتان دور می کنید. شما می دانید که از زندگی تان چه می خواهید و نگاه مثبتی به زندگی تان دارید و برای کسی نقش بازی نمی کنید. سعی می کنید که نگرانیهایتان را از بین ببرید و با آدمهایی که به آنها اعتماد ندارید ارتباطتان را کمتر کنید. شما خوش اخلاقتر رفتار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام ، وقتتون بخیر ، یکی از همکارای سابق من که اقا هستن و تقریبا از اوضاع من سالها بی خبر بودن ، امروز پیام دادن که خواب دیدن که با من به یه مجلس عروسی رفتن و اونجا من حالم بد میشه بخاطر مستی گویا و خواهرشون میپرسن چرا اینجوری شده و همکارم منو با همکاری دوتا خانم میبرن دم خونه بابام و بابام کمک میکنه منو بخوابونن روی تخت در حالی که داشته گریه میکرده و ناراحت من بوده ، ممنونم...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بی دقت و بی حس و حال عمل می کنید و بنابر این کنترل زندگی تان را از دست می دهید. شما واقعیات را نادیده می گیرید و تلاش می کنید که از یک موقعیتی در زندگی تان فرار کنید. به همین دلیل برایتان دردسر به وجود می آید و نیاز به حمایت دارید. این خواب هشداری به شماست که همه چیز را سرسری نگیرید و تنبلی نکنید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
hediehh : ببخشيد خانم هراتي من اصلا ارتباط نزديك با پسر عمم ندارم و سالي يك بار ميبينمشون ، ميتونه اين خواب تعبير ديگه اي داشته باشه؟ و اينكه خانم پسر عمم فاميل پسري هست كه دوسش دارم و باهاش در ارتباطم و توي خوابي كه من داشتم تزينات مراسم عروسيشون رو ميكردم هنوز مهمونا نيومده بودن و رقص و اواز نبود. ببخشيد دوباره مزاحم شدم
فریبا هراتی
: شما به طریقی به او کمک می کنید که مشکلاتش حل شود قبل از اینکه شر به پا شود. شاید شما از طریق دوست پسرتان به خانم او نصیحتی می کنید که زندگی اش را نجات می دهید. اما تعبیرتزیین کردن خانه به نصیحت های معنوی شما برای نجات زندگی او تعبیر می شود و جز این نیست.
hediehh : سلام. اين خواب از قول مادرم، مادرم خواب ديدن كه پسر عمم مراسم عروسيش رو ميخاست خونه ي ما بگيره و من تنهايي همه كارهاي خونه رو ميكردم و داشتم خونه رو تزيين ميكردم براي مراسم پسر عمم ، و مهمونا هنوز نيومده بودن و من در حال تزيين كردن خونه براي مراسم بودم و عمم مياد و از من خيلي تشكر ميكنه و دعا ميكنه و ميگه خيلي زحمت كشيدي و انشاءالله عروسي خودت بشه. ممنون مجردم. و پسر عمم هم چند ساله ازدواج كرده.
فریبا هراتی
: سلام. پسر عمه ی شما با مشکلاتی مواجه است و احتمالا با شما درددل می کند و شما او را راهنمایی می کنید که مشکلاتش را حل کند و حس خوبی به او می دهید. عمه ی شما از اینکه پسر او را راهنمایی روحی و معنوی می کنید و نصیحتش می کنید از شما قدردانی خواهد کرد و برایتان آرزوی خوشبختی می کند. تشکر از همراهیتون.
farah : خواب يك دختر. سلام،خواب ديدم كه خونمون بودم يا خونه ي يكي بود كه شوهر خاهرم و خاهرم و خانواده ي پسري كه دوسش دارم بعضي هاشون هم اونجا بودن و من چون ساده بودم و خودم رو درست نكرده بودم همش قايم ميشدم كه منو نبينن و من يه كيك خامه اي سفيد چند طبقه اوردم جلوي مهمونها گذاشتم كه همينجور كه داشتم كيك رو درست ميكردم شوهر خاهرم به خنده گفت تولد يك شخصي هست كه منظور تولد من بود و اين كيك هم كيك تولدم بود و همه تبريك ميگفتن و دوست پسرمم اون طرف نشسته بود و خوشحال بود و انگار همه ميدونستن رابطه من با اون رو و من با خودم گفتم چطور حرفي نميزنه و از اينكه خانوادش منو فهميدن ناراحت نيس و كاش يه جاي ديگه با سر و وضع خوب منو ميديدن(چون در بيداري منو به خانوادش معرفي نكرده) و من همش ميخاستم صورتمو ازشون قائم كنم چون سر و وضعم رو درست نكرده بودم و معمولي بودم و اين كيك تولد يهويي بود و بعد يواشكي از اون خونه اومدم بيرون كه كسي منو نبينه و اينكه كفشهاي لژ دار قرمز پوشيده بودم كه وقتي از خونه رفتم بيرون اونارو در اوردم و كفش مشكي پام كردم كه برم.و فكر كنم كفشهاي قرمزم رو جا گذاشتم ولي ديگه روم نميشد برم داخل كه بردارمشون و يادم نيست اون كفشهاي قرمز رو برداشتم يا نه و در ادامه خابم ديدم كه مهموني تموم شد و شوهر خاهرم وقتي ميخاست از خونه بره بيرون يك نامه به خانواده دوست پسرم داد كه گفت برسونيد به دستش (يعني به دست دوست پسرم) ولي نميدونم توش چي نوشته بود( شوهر خاهرم با دوست پسرم خيلي وقته كه ارتباط ندارن و يه جورايي با هم قهرن و من حس ميكنم اون نامه بيشتر حالت گلايه اي كه مثلا خبري ازت نيست داشت).و اينكه تولدم الان نيست.و در خوابم هيچ ساز و رقصي هم نبود.تشكر
فریبا هراتی
: سلام. شوهر خواهر شما امیدوار است که زندگی شما متحول شود و مثل این باشد که شما از نو متولد می شوید. او برایتان آرزوی خوشبختی دارد و شما شخصیتی ساده و بی شیله پیله دارید که وقتی به دوست پسرتان فکر می کنید با اشتیاق و هیجانی شده و احساس می کنید که از شما حمایت می شود و وقتی تنها هستید آرام و متین و یا ناراحت و ساکت به نظر می آیید و دلتان پیش دوست پسرتان جا مانده و امیدوارید که او از شما خواستگاری کند. از نظر شوهر خواهرتان دیگر وقت آن رسیده که دوست پسرتان به صورت جدی دست به کار شده و از شما خواستگاری کند چون او می داند که شما در نبود دوست پسرتان ناراحتید و غصه می خورید و حس می کنید که زندگی تان کامل نیست. تشکر از همراهیتون.
Nikoo : سلام وقت بخیر من خواب دیدم یکی از دوستان قدیمی من که دیگه دوستی باهم نداریم و در واقع دشمن من بودن که بعدا فهمیدم،در یک جمعی در روزی که روز تولد من نبود برام کیک تولد با یه شمع آورد و من و سوپرایز کرد یادم نیست شمع فوت کردم یا نه اون دوستم چهره شاد یا غمگین نداشت خنثی بود.و فضای خواب عوض شد جای دیگه بودم انگار نوزادی و تو خواب دیدم که زیر آب بود و من گفتم بیاریدش بیرون میمیره میگفتن نه چیزیش نمیشه آوردمش بیرون و بغلش کردم و نوازشش میکردم و پدرم هم کنارم بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست سابق شما با رفتاری که از خودش نشان داده موجب شده که شما شخصیتتان متحول شود و دیگر نتوانید آن طور که در سابق بودید، رفتار کنید. او به شما درسی آموخته که زندگی تان را متحول کرده است. ولی وجود شما و اینکه به خاطر کارهای او مجرب شده اید، برای او مهم نیست. شما هدف و پروژه ی جدیدی در دست دارید که باید برای پیشبرد آن سعی کنید که منطقی رفتار کنید و همه را از یک چشم نبینید و یکجور قضاوت نکنید. شما باید این هدفتان را سخت بچسبید و با عقلانیت و منطق کامل آن را به پیش ببرید. تشکر از همراهیتون.
Neda : با سلام خدمت شما خانم هراتی عزیز. خواهرم ظهر خوابی دیدن.که از ایشون براتون میگم و دوباره زحمت رو به شما میدم.خواهرم خواب دید رفتن منزل یکی از دوستاشون که تولد دوستش بود یک خونه ی زیبای دوبلکس بود و دوستش کلی مهمان داشت جشن بسیار شیکی هم بود گویا براش هر کس میومد کادو و میاورد .کلی خانم و اقا منزلشون بود.بعد یک اقایی اومدن در حدود چهل سال عینکی و جلوی موهاش خالی بود. و یک کیک زیبا اورد برای ایشون یک کیک با خامه رنگ روشن مثل سفید یا ابی روشن مایل به سفید و مربع مانند دوست خواهرم هم لباسی مانند عروس پوشبده بود که خیلی سفید نبود خواهرم میگه یا ابی روشن مایل به سفید بود یا طوسی روشن به سفید میخورد.میگه شک ندارم ولی خیلی روشن به سفید میخورد این اقا که کیک رو اورد همون موقع یکی دیگه از دوستای خواهرم که امریکا زندگی میکنه اون هم اومد لباس مشکی پوشیده بود(در واقعیت این دو تا دوستش اصلا همو نمیشناسن).وقتی دوستش اومده بود بهش گفتیم این کیک رو بیا با چاقو ببرو شمها رو فوت کن.خواهرم گفت که این کیک اصلی نیست ولی بیا حالا که شکوفه هم رسیده این کیک رو ببر با چاقو تا کیک اصلیت بیاد میگه دوستم که تولدش بود از روی پله ها سر خورد با حالت خاصی و خیلی ریتمیک اومد توی تولد.و کیک رو برید(اصلا در واقعیت ادمیه که خیلی به جزیات و کارهای خاص و لباسهای خاص هم در محافل اهمیت میده)همه فک میکردن این دوستم که از امریکا اومده کیک رو اورده ولی من توی دلم گفتم این اقا که اومدن اوردن.یک خانم اقای مذهبی هم بودن که اومدن تبریک گفتن کمی نشستن تبریک گفتن و کمی شیرینی برداشتن خوردن و رفتن خانم و اقا حتی از خرید اومده بودن دستشون اب لیمو و رب گوجه بودو خانم چادر نماز سرش بود.و بعدش میگه با مهمونا رفتیم از پله هابالای پشت بام روی یک صندلی شیرینی کشمشی بود که خواهرم کمی خورده بود گویا پایین میگه البته یادم نیست کیک هم خوردم.بعدش به مهمونا گفته چه خواهرم چه دوستش بریم پایین توی جشن شام و کیک بخوریم و اینکه وقتی پایین رفتن حالت جای نشتن که با اقایی کهه اول کیک و کادو اورده بود گویا یکی دو تا اقای دیگه بحث کردن و نظرشو رد کردن اون اقا و اون دو تا اقای دیگه کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید بودن.اون اقا که کیک اورده بود رفت .منم ناراحت شدم گفت بیچاره کادو کیک اورده بود رفت حتی نگهش نداشتن گویا یکی از کادوها رو برد.اینقد خونه مهمون بود و سرشون شلوغ بود که به رفتش اهمیت ندادن و مهمانی لاکچری بود.یک سگ و گربع هم بود اونجا از این خوشگلاو خونگی که خواهرم میگه دوس نداشتم گربه بیاد سمتم اصلا.میگه قسمتی از خواب هم انگار دم یک رستوران شیک .میخواستم برم دنبال کسی.البته خواهرم میگه قبل خوابم کمی به شیرینی وفک کرده بوده گفتم شاید قستمت کیک و شیرینی بازتاب فکرش بوده.و از یک موصوعی هم قبل خواب خوشحال بود.باز هم به تعبیر زیبای شما میبوسمتون خانم هراتی و خدا قوت
فریبا هراتی
: سلام. زندگی دوست شما متحول خواهد شد و او باید شروعی تازه داشته باشد. هر چند که او خیلی اخلاق خوبی ندارد و تا اندازه ای مغرور و متکبر است. به او پیشنهادی می شود که اگر بپذیرد، خیالش راحت خواهد شد و گشایش کار می یابد ولی در نهایت او این پیشنهاد را رد می کند چون پیشنهادات دیگری هم به او خواهد شد که به نظرش ، این پیشنهادات جدید برای حفظ و حمایت او موثرتر واقع می شود. از لحاظ مالی هم او شرایط خوب و راحتی داردو زندگی اش غنی تر هم خواهد شد. اما در نهایت اعمال و رفتار اوست که نشان دهنده ی شخصیت اوست و نه ثروت او. شما احساس می کنید که نیروی منفی ای علیه شما کار می کند و از شرایطی که با او دارید راضی نیستید. شما شاید فکر می کنید که تحول زندگی او برای شما چه سودی دارد. از اینکه به شما فخر بفروشند و ناز و عشوه بیایند و بخواهند به شما پز بدهند خوشتان نمی آید. شما نیاز دارید که کسی از شما حمایت روحی کند و با او مشورت کنید. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم پدر و مادرم داشتن میرفتن یه مسافرت یک روزه و وقتی داشتن از خونه حرکت میکردند ،منم باهاشون رفتم بیرون ولی از اونا جداشدم.وقتی برگشتم اونهام برگشته بودن و من خیلی تعجب کردم که مسافرتشون زود تموم شده.بعد دیدم که برامون مهمان ناخوانده اومده بود و پسر عمم و پدرش بودن ،منم ازشون پذیرایی کردم.بعد گوشی پدرم زنگ خورد و بعد پدرم با خوشحالی گفت که آقای فلانی (پدر نامزد سابقم)میخواد بیاد خونمون.(بین پدرم و اون آقا الان اختلاف هست)منم خیلی خوشحال شدم از اینکه پدر نامزد سابقم میخواد بیاد خونمون(ما رسم داریم قبل از عقد توی یه نامه مهریه رو مینویسیم و دوطرف امضاش میکنن،فکر میکردم اون آقا نامه رو امضا کردهاند و میخواد بیاره) ،با خودم گفتم برم لباسمو عوض کنم و به خودم برسم.رفتم یه بولیز سفید و فکر کنم شلوار قهوه ای پوشیدم .تو حینی که من لباس عوض میکردم پسرعمه م و پدرش هم خداحافظی کردن و رفتن.
بعد توی یه صحنه ی دیگه ی خواب دیدم با دوتا از دوستام رفتم توی یه مسجد خیلی بزرگ که همه اونجا عربی صحبت میکردند ولی از ملیت های مختلف آدم اومده بود.همه ی قسمت های مسجد سفید بود و همه جا پر از گل بود و جشن مذهبی بر پا بود.توی یه قسمتی داشتن نماز میخوندن ولی به یه شیوه ی دیگه و یکی از دوستام رفت پیششون ولی من نرفتم ،فکر میکردند اونا سونی هستن.
بعد با دوست دیگه م داشتیم می رفتیم قسمت دیگه ی مسجد که یهو دورمون شلوغ شد و باکسی برخورد کردم و گیج گاه و گوشم درد گرفت ولی زود خوب شد.بعد من به دوستم گفتم ببین امروز چندم ربیع الاول که هرسال همین موقع بیایم اینجا.میدیدم که خوراکی های بین مردم پخش میشد ولی یادم نیس برداشتم یانه و اینکه هیچ رقص و پایکوبی نبود.
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. پدر و مادر شما نیاز به تغییر چشم انداز در زندگی شان دارند و عصبانی هستندولی زود حالشان خوب خواهد شد. برای شما خواستگار می آید ( پسر عمه تان) و احتمالا شما او را رد می کنید. پدر نامزد سابقتان هم به شما فکر می کند و شما خوشحال می شوید که مهرتان را زیاد حساب کنند و به ثروت برسید و از شما حمایت کنند و از لحاظ احساسی همانی بشود که دوست دارید. ولی واقعیت این است که ارتباط پدر نامزد سابقتان با شما کینه ها و ناراحتی های گذشته را دوباره پیش می کشد و اوضاع آنگونه که شما دوست دارید پیش نخواهد رفت ولی احتمالا به خواسته و حاجت خودتان می رسید و نگرانی های گذشته تمام می شود و انشالله جشن خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.
Shantia : سلام خانم هراتی عزیز
وقت شما بخیر
من دیشب خواب دیدم با چند نفر از دوستان قدیمی ام در یک رستوران قرار داریم. در رستوران منتظر یکی از دوستانم نشسته بودیم. زمانی که آن دوستم آمد یک کیک تولد برای من خریده بود و آن را به خدمه رستوران داد. او برای من جشن تولدی ترتیب داده بود و من را غافلگیر کرد. من خیلی خوشحال بودم و ناگهان دیدم که روی میز پر از شیرینی و هدیه است و خدمه رستوران 7 تا شمع آورد و جلوی من چید. بعد از آن خدمه رستوران مقدار زیادی گل که انگار یخ زده و خوردنی بودند روی میز خالی کرد. من به دوستم می گفتم دیگر روی میز جا نیست چرا اینقدر زحمت کشیدی. بعد از آن یک بشقاب شیرینی از روی میز روی زمین افتاد و دوستانم ناراحت شدند ولی من می گفتم نه چیزی نیست، هیچ اتفاق بدی نیافتاده ناراحت نباشید. بعد آرام آرام کیک تولدم را از لبه میز دور کردم که نیفتد. در آخر هم دیدم افراد زیادی دورتادور سالن ایستاده بودند و دست میزدند و می خواستند که کسی بیاید و برقصد ولی کسی نمی آمد.
ممنون می شوم این خواب را تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نیاز به حمایت روحی دارید و دوستانتان از شما حمایت خواهند کرد. زندگی شما متحول خواهد شد و نگاهی مثبت به زندگی پیدا می کنید. شما به کمال ذهنی و هارمونی در زندگی می رسید و دوستانتان محبت های خودشان را نسبت به شما حفظ کرده اند و حاضرند این محبت ها را به پای شما بریزند و برایتان ایثار کنند. ناراحتی های شما تمام خواهد شد و کسی دلشوره و نگرانی نخواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
mahtab : سلام خواب دیدم در یه جای غریبه بودم یه خونه ای بود که هم از در ورودی هم در پشتی اون حیاط بزرگی داشت داشتم اونجا را دید میزدم بعد دیدم همه کسایی که اونجان لباسهای محلی دامن های چین دار و چارقد سرشون کردن و بیشترشون لباساشون تمامن سفید بود .بعد دیدم عروسی یکی از خانمهای اونجاس .مَردای اونجا داشتن میرقصیدن و مراسم اجرا میکردن یه نفر اونجا بود ازش پرسیدم این مراسماشون چجوریه چرا اینکارا میکنن داشت بهم توضیح میداد اما یادم نیست چی گفت .یه اقایی اسب داشت و لباس سفید بلند تنش بود و رقص چوب میکرد از پنجره داشتم پایین تماشا میکردم یه عده ای هم نقاره مینواختند مثل این که ما تو یک طبقه بالا بودیم بعد دختر عموم دیدم اومد گفت بیا بریم تماشا کنیم بهش گفتم من از همین جا دیدم و توی اون اتاقی که ما بودیم یه چادر زدن وسط اتاق که مردا یه طرف بشینن و زنا طرف دیگه بعد بلند صدا زدن که عروس را اوردن .عروس یه لباس ساده محلی با یه چادر سفید سرش بود مثل اینکه میخواستن غذا بدن همه خوشحال بودن نشستیم کنار هم و اونجا من دو تا دختر بودن که دوستم بودن نشستم روبه رو همونا بعد چون اونا کمی لباساشون زیباتر از من بود در برابرشون حس کوچیکی میکردم و حقارت اما با هم دوست بودیم میخواستن غذا بیارن که بیدار شدم .در جایی از خوابم هم که اون اقاهه داشت رقص چوب میکرد من خواهرم کنارم دیدم داشت بلند اواز میخوند من چون در بیداری از صداهای بلند خوشم نمیادو عاشق سکوت هستم در خواب گوشام گرفته بودم و خواهرم گفت دستتو از روی گوشات بردار و باز چون در بیداری با خواهرم قهر بودیم تازه اشتی کردیم در خواب دیدم خواهرم فکر کرده بود من هنوز ازش دلخورم که اینکارو کردم که مثلا صدای آوازشو نشنوم.بعد دستامو برداشتم.یه سری از ادمای اونجا هم داشتن میگفتن که یه تعدادیشون ناشنوا هستن.البته من در بیداری خیلی علاقه دارم با کودکان ناشنوا کار کنم وبچه های اوتیسم و در موردشون کمی مطالعه کرده بودم.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم چون هیچیک از شخصیت های خواب جز خواهرتان برایتان آشنا نیست، شما فقط چیزی را دیده اید که ساخته پرداخته ی ذهن شماست و خوابتان هیچ تعبیری ندارد جز اینکه شما در ذهنتان زندگی اشرافی ثروتمندان را مشاهده می کنید و موفقیت های آنان و رقابتهایی که با هم دارند... و اینکه گاهی این اشرافیت پولدارها باعث می شود که شما احساس سرخوردگی کنید. باقی خوابتان هم بازتاب افکارتان در بیداریست. تشکر از همراهیتون.