کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حلوا

اگر کسی در خواب دید حلوای تازه می خورد، سود زیادی عاید او می شود یا صاحب فرزندی صالح می شود و اگر حلوای خشک و مانده می خورد، به او زیان می رسد. اگر ببیند که حلوا خیرات می کرد، امواتش از او رضایت دارند.

امام صادق (ع) می فرماید: حلوا در خواب، مال فراوان و دین خالص است و خوردن آن دلیل بر فرزند و خوردن حلوایی که مغز بادام در آن به کار رفته باشد، دلیل است که به قدر آن از شخصی بخیل به او چیزی می رسد.

جابر مغربی می گوید: حلوا خوردن در خواب، دلیل است که به قدر آن مال حاصل گردد چون زردی زعفران در آن نباشد. اگر سفید بود بهتر است و حلوا فروش در خواب مردی لطیف زبان و خوش طبع است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

86 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

akram

akram : سلام پارسال مادر شوهر م به رحمت خدا رفتند .
شوهرم بعداز چند هفته از فوت مادرشون، تو خوابش دیده بود که مادرش بشقابی پر از شیرینی که وسط یک حلوا به اندازه شیرینی قلابیه قرار داشت ومادرش با چشماش به حلوا اشاره می کنه میگه به شوهرم که این روز ی تواست

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۴:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مادر شوهرتان شخصیتی با ایمان داشته و در زندگی اش به مال حلال زیادی دست پیدا کرده و حالا بعد از فوت او، ارث او به همسر شما می رسد. شوهر شما به عشق و محبت و شادی و رفاه خواهد رسید و البته او هم باید با دعاهای خیرش در حق مادرشان، عشق و محبت را متقابلا به او بر گرداند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۸:۲۹
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیز

خواهش میکنم خواب مخفی باشه

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۶:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما حاجتی دارید که برای استجابت آن به حضرت عبد العظیم متوسل می شوید و البته حاجت روا و شیرینکام خواهید شد. اما باید دقت داشته باشید که شما باید قبل از گرفتن هر تصمیم یا به عهده گرفتن هر پروژه یا قرار گرفتن در هر رابطه ای، اول بینش و دانش لازم را در ارتباط با آن بدست بیاورید. شما احتمالا خیلی عجولانه عمل می کنید و نیاز دارید که آرام تر باشید. شما باید روش و روتین زندگی تان را عوض کنید تا به موفقیت برسید. خواهر شما از زندگی اش راضیست و موفق است ولی به این دلیل که از شما ربا گرفته اند، احترام و آبرویی پیش خداوند ندارند. طلای او به نظرتان با ارزش است یا احترامی که او می توانست پیش خداوند کسب کند؟ کارتان را به خدای بزرگ واگذار کنیدو غصه نخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۱:۱۹
Sahel mohamadi

Sahel mohamadi : سلام روزتون به خير خواب ديدم از يه سربالايي بالا رفتم انگار تو يه جايي كوهستاني بودم وقتي رسيدم بالا و به اطرافم نگاه كردم ديدم همه جا رو جنگل انبوه و سرسبز پوشونده يه كلبه چوبي ديدم احساس كردم كه اينجا راه بسته س و آخر مسيره انگار خونه دوست پدر صميميم بود شلوغ بود مهمون داشتن دوتا بچه رو ديدم كه تو دست يكي شون سيني حلوا و تو دست يكي ديگه خرما بود مامان دوستم ميخواست يه ديگ آش درست كنه و انگار من دعوت نبودم كه وارد اين خونه بشم ديدم كه دوستم از در اين خونه خارج شد و يه چادر خيلي براق مشكي سرش بود من دستم پشت كمرش گذاشتم انگار داشتم باهاش خداحافظي ميكردم چند وقت بعد گذشت با همين خونه تو خواب ديدم وارد خونه شدم ميدونستم ميخواد ختم انعام توي اين خونه خونده بشه عمه دوستم رو ديدم كه ناراحت بود و زانوي غم بغل كرده بودومشكي پوشيده بود فك ميكنم ايشون از دنيا رفته باشن مطمئن نيستم وقتي تو اين خونه راه ميرفتم انگار مثل خونه هاي روستايي يا قديمي برآمدگي زير پام ميومدكل خونه چوبي بود حتي چهار چوب درها ضمنا همه سياه پوشيده بودن بعد ديدم پدرم كه به رحمت خدا رفته و برادرم كه چندين ساله بيماره و مادرم وارد اين خونه شدند احساس ميكردم اونا هم برا خوندن انعام اومده بودن احساس كردم تو يه اتاق ديگه اي سفره اي
پهن هست و ميدونستم كه شوهر دوستم داره كار ميكنه و كمك ميكنه

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۸:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با چالشی در زندگی تان مواجه می شوید و می خواهید که در زندگی تان پیشرفت کنید. شما از مشکلات تان دور می شوید به صلح و آرامش می رسید و زندگی ساده و شاد را به زندگی سرشار از زرق و برق اما توام با مشکلات، ترجیح می دهید. شما دوست دارید که مثل دوستتان از مشکلات زندگی دور باشید و شاید فکر کنید که این امکان برای شما وجود ندارد. دوست شما احساس خوشبختی می کند و شما هم با وجود مشکلاتی که دارید، خواهید توانست با خواندن سوره ی انعام، هم مشکلاتتان را با توکل به خدای بزرگ از بین ببرید و هم ثوابش را تقدیم روح امواتتان خصوصا پدرتان کنید. هر کسی که هر مشکل و ناراحتی داشته باشد با برگزاری ختم انعام، می تواند گشایش کار پیدا کند و انشالله مشکلاتش تمام خواهند شد. دوستتان هم همیشه برای حل مشکلاتش همینطور رفتار می کند و او و همسرش به برگزاری ختم انعام اعتقاد دارند. پس شما هم همینکار را بکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۹:۳۹
Sahel mohamadi

Sahel mohamadi : سلام روزتون به خير خواب ديدم از يه سربالايي بالا رفتم انگار تو يه جايي كوهستاني بودم وقتي رسيدم بالا و به اطرافم نگاه كردم ديدم همه جا رو جنگل انبوه و سرسبز پوشونده يه كلبه چوبي ديدم احساس كردم كه اينجا راه بسته س و آخر مسيره انگار خونه دوست پدر صميميم بود شلوغ بود مهمون داشتن دوتا بچه رو ديدم كه تو دست يكي شون سيني حلوا و تو دست يكي ديگه خرما بود مامان دوستم ميخواست يه ديگ آش درست كنه و انگار من دعوت نبودم كه وارد اين خونه بشم ديدم كه دوستم از در اين خونه خارج شد و يه چادر خيلي براق مشكي سرش بود من دستم پشت كمرش گذاشتم انگار داشتم باهاش خداحافظي ميكردم چند وقت بعد گذشت با همين خونه تو خواب ديدم وارد خونه شدم ميدونستم ميخواد ختم انعام توي اين خونه خونده بشه عمه دوستم رو ديدم كه ناراحت بود و زانوي غم بغل كرده بودومشكي پوشيده بود فك ميكنم ايشون از دنيا رفته باشن مطمئن نيستم وقتي تو اين خونه راه ميرفتم انگار مثل خونه هاي روستايي يا قديمي برآمدگي زير پام ميومدكل خونه چوبي بود حتي چهار چوب درها ضمنا همه سياه پوشيده بودن بعد ديدم پدرم كه به رحمت خدا رفته و برادرم كه چندين ساله بيماره و مادرم وارد اين خونه شدند احساس ميكردم اونا هم برا خوندن انعام اومده بودن احساس كردم تو يه اتاق ديگه اي سفره اي
پهن هست و ميدونستم كه شوهر دوستم داره كار ميكنه و كمك ميكنه

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۱:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۵:۲۱
امیر

امیر : امیر
با سلام و عرض ادب
خواب دیدم جمعی از مردان و زنان در جایی خارج از شهر ایستاده بودند و من هم در انجا حضور داشتم گفتن که عروسیه اما نه عروسی دیدم و نه دامادی فقط عده ای از مردان پایکوبی میکردند یکنفر هم حلوا آورد من هم یک بشقاب برداشتم و از حلوا پر کردم و مشغول خوردن آن حلوا شدم حلوای منطقه ما قهوه ای رنگ است و بدون زعفران و مغزبادام یا هر چیز دیگه در حین خوردن یک چاقوی خیلی کوچک همراه حلوا را گذاشتم دهانم که بلافاصله متوجه شدم و از دهانم بیرون آوردم

ممنون از لطف بیکران سرکار

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۳۵:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید رشد و پیشرفت کنید و زندگی تان از یکنواختی بیرون بیاید. شما هم به همراه کسانی که در زندگی شان با نگرانیهایی مواجه بوده اند و آرامش شان سلب شده است، ابراز همدردی می کنید و مخالفتتان را با معذوریت هایی که در زندگی تان دارید ابراز می کنید. شما می خواهید زندگی تان از نظر مادیات پربارتر باشد ولی از ابراز حرفهای بد به نشانه ی اعتراض و یا کلام خشونت آمیز پرهیز می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۵:۱۸
Maryam

Maryam : سلام بانو خواهرم خواب دیده که مسقطی زعفرونی درست کرده بوده و نمیدونه کی یه لباس روش انداخته بوده.پدربزرگ خدابیامرزم با شادی و سرحالی دنبال مسقطیا بوده.ریشاش هم سفید بودن.خواهرم از زیرلباس بیرون اورده که بدتش دیده کلی مو ریزه از لباس بهشون چسبیده و میگفته صبر بده آقاجون تمیزشون کنم برات و ضمنا خواهرم میخواسته امتحان بده بهش گفته میخوام برم زود.امتحان دارم.و دیگه متوجه نشده که پدربزرگ خورداونارو یا نه.فدای لطفتون از تعبیر.

پاسخ
لینک۳۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۳:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. انشالله خواهرتان کار خوبی می کند که از او تعریف مثبتی خواهند کرد و اگر خواهرتان مجرد است؛ کسی از خواهرتان خواستگاری می کند. پدر بزرگ شما از این خبر خوش، ( روحش شاد) خوشحال می شود ولی خواستگار خواهرتان کمی تند خویی می کند یا ایراد می گیرد ولی خواهرتان سعی می کند که با او توافق کند و بعد که مطمئن شد می خواهد ازدواج کند، پدر بزرگتان از این خبر خوش، استفاده می کند. خواهرتان احساس می کند که زیر ذره بین قرار گرفته و باید توانایی های خودش را برای دیگران اثبات کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۴:۳۷
Mahy

Mahy : سلام و عرض ادب خانم هراتی نازنین. خسته نباشید. امروز صبح خواب دیدم رفتم فروشگاه رفاه از یک خانم فروشنده مقداری حلوا که البته بیشتر شبیه باسلوق محلی شهرمون بود گرفتم که لای مقداری نان‌ لواش پیچیده شده بود. باسلوق شامل نشاسته و شیره انگور و گلاب و هل و مغز گردوست. رنگش بخاطر شیره انگور قهوه ای بود و مغز گردو رو داخلش دیدم. یه کمی ازش مزمزه کردم شیرین بود. یهویی یادم امد که پول حلوا و نان رو حساب نکردم.تعجب کردم چطور جلو در فروشگاه به من یادآوری نکردن و کاغذ خرید رو نخواستن. با خودم فکر کردم دفعه بعد که رفتم بهشون میگم. بعد گفتم اول اتاقم رو مرتب کنم بعد حلوا رو بخورم. اتاقم به هم ریخته بود. البته در واقعیت مشغول خانه تکانی هستیم. یک خوشخواب نو تک نفره برای تخت خوابم هم داشتم که سرپا به دیوار تکیه داشت. البته در واقعیت قصد خریدش رو دارم.ممنون

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۷:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. زندگی شما به رفاه و خوشی خواهد رسید و مشکلات شما ختم به خیر خواهد شد. شما حقوقتان را می گیرید و هر چند که خودتان فکر نمی کنید که برایتان اعتبار زیادی قائل باشند ولی خیلی راحت به حقتان خواهید رسید. مشکلات و نگرانی هایتان حل می شود فکرتان راحت می شود و آرامش و جایگاهی امن در زندگی تان خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۴۸:۴۲
رضا

رضا : سلام خانم هراتی بزرگوار ، خدا قوت . دیروز ( پنج شنبه ) خوابی رو دیدم ، که یک قسمت از اون خواب ، بیشار توجه من رو جلب کرد . اینکه نمیدونم خانه خودمون بود یا نه ! سر اجاق گاز بودم ، با یک فردی که اصلاً به قیافه و اسم نمیشناختمش و آقا بودن ، بودیم . روی گاز ، من هم یک کفگیر چوبی به دست ، اون شخص کم کم آرد میریختن توی قابلمه ، من هم با کفگیر چوبی هم میزدم و تبدیل به حلوای خوش رنگ قهوه ای و طبیعی با ظاهر خوب میشد ، ایشون هی آرد میریختن ، من هم ، هم میزدم و تبدیل به حلوا میشد . ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۳:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما گشایش کار پیدا می کنید، به ثروت می رسید و امور مالی تان بشدت قوی و بر وفق مرادتان خواهد شد. شاید شما در موقعیت سخت به سر می برید و تمام تلاش تان را می کنید تا آن را به خوبی مدیریت کنید. شما می خواهید تمام ابعاد و وجوه تصمیمی را که می خواهید بگیرید، بخوبی بررسی کنید و نتیجه ی شیرینی از این تصمیم عایدتان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۵۱:۴۹
مریم

مریم : سلام.دیدم تو خونه برای فاطمیه مراسم گرفتیم.دوستای دوران دبستان و دبیرستانم دعوت کردم.یکیشون خیلی ارایش داشت و با تلفن حرف میزد و بوسیدم.با بعضیها خیلی خوب سلام میکنم.یکی از دوستام هست ک مدت زیادی مریضه میبینم با خواهرش اومده.تو واقعیت یکم از من دوری میکنه تو خواب هم ک میبینمش با خواهرش میره یه گوشه میشینه منم با اینکه دوستش دارم طرفش نمیرم اذیت نشه.یکی دیگه از دوستام میگه بیا CD ک آبی رنگ بود بهت امانت دادم روش نوشت کلامی رو بهم بده.برای پذیرایی خرما شیرینی حلوا(از این حلواها ک تو نون خامه ای میذارن)گذاشتیم.یه حلوا میخورم.من درها رو باز میکنم هوای تازه بیاد.یه جا میبینم دارم با دوستام میرم کوه بالای کوه یه عده خارجی هستن،میرم پیششون شروع میکنم رو زمین با گچ سفید نقاشی میکشم.خرس میکشم.و عشقم و میبینم ک از دور داره نقاشی کشیدنم و میبینه

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۷:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما برای حل مشکلاتتان متوسل به حضرت فاطمه س می شوید. از کسی که نسبت به شما ریاکارانه و با سیاست رفتار کند و صداقت نداشته باشد خوشتان نمی آید. دوست مریض تان را درک می کنید که روحیه ی خوبی ندارد و از شما فاصله می گیرد. دوست دیگرتان می خواهد که شما به یاد او باشید و با او که خردمند و مهربان است حرف بزنید. شما امیدوارید که همه ی دوستانتان حاجت روا و خوشبخت شوند. می خواهید زندگی تان تحولی مثبت پیدا کند و به اوج موفقیت برسید. شما نسبت به کسانی که درک درستی نسبت به آنان ندارید، آرزو دارید که آنها از خواب بیدار شده و رستاخیز و تحولی بزرگ را تجربه کنند. عشق شما طرز فکر شما را می شناسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۶:۰۲
soma

soma : سلام . وقت شما به خیر .من امروز صبح خواب دیدم یه کتاب خیلی بزرگ جلو روم بود و من یک در میان توی صفحاتش حلوا درست میکردم و حلوا روی اون صفحات بود ولی یه جوری بود انگار من حلوا رو توی قابلمه درست میکردم ولی بعدش روی اون صفحات حلوا رو میدیدم انگار اون صفحات مثل بشقاب بودن و با شیر درست میکردم و رنگ یکیشون زرد کمرنگ بود و مابقی حلواهایی که درست کردم سفید بود و همون با شیر درست کردم و فک کنم بکینگ پودر و تخم مرغم تو حلواها ریختم و از حلوایی که زرد کمرنگ بود یه کم خوردم چون خیلی شکلش خوشگل بود خیلی خوشمزه بود و از حلوای سفیدم خوردم اون زیاد حس میکنم شیرین نبود . مامانمم کنارم بود . من یه ختمی شروع کردم میتونه مربوط باشه به اون چله ام برای حاجتم . خیلی نگرانم بابت زردی حلوا

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۲:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. بله البته شما دعا می خوانید و به حاجاتتان خواهید رسید. زردی حلوا به منزله ی بالارفتن آگاهی و خرد شماست و گاهی ناله هایی است که شما از روی راز و نیاز در دعاهایتان می کنید و تعبیر بدی ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۸:۴۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.