تعبیر خواب حمام
علامه مجلسی ( ره) می گوید: اگر کسی خواب ببیند که به حمام می رود، توفیق زیارت حاصل می کند و گناهانش پاک می شوند و روحش از آلودگی رهایی می یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نورالله : سلام.دختر عموی من دیشب(شنبه شب)خواب دیده که من یه شامپوی جدید بهش معرفی میکنم و بعدش اون میره حموم و موهاشو با اون شامپو میشوره و وقتی از حموم میاد بیرون در حالیکه دختر کوچکش توی بغلش بوده با خودش میگه ببین چقدر موهام سفت و محکم شدن و لخت و بی جون نیستن و هرچه موهاش رو میکشیده دیگه نمیریخته .تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما دختر عمویتان را راهنمایی به انجام کاری می کنید که در نتیجه ی آن، مشکلات او از بین می رود، احترامش بیشتر می شود، خیالش راحت تر می شود و نگرانی های او و افکار منفی از ذهنش پاک خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
مایا : با سلام و عرض احترام
امروز خواب دیدم رفتم حمام دوش بگیرم موی آلتم خیلی بلند بود بطوریکه تا روی ران هایم از مو پوشیده شده بود بعد همه رو با تیغ زدم . ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما می خواهید نگرانی های گذشته تان را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. مشکلات مالی تان همه رفع خواهد شد و شما به این خاطر خوش اخلاق تر و آرامتر خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
پریماه : سلام من مدتیه با نامزدم سوتفاهماتی پیش اومده وکدورت بینمون افتاده شاید دو طرفه دیشب خاب دیدم به حمام رفتم دیدم خانم اقای همکار قدیمم با دخترش هم اومده دخترش لخت بود ومنهم همینطور گفت شما شکم دارین گفتم آره یه خورده دارم البته چون باشگاه میرم در این مورد این روزها حرف زدیم اما عورت خودم و تپل دیدم و با شورت پوشوندمش بدن این دختر شبیه پیسی یک چند جاش روی تن کمرنگ بود گفتم چرا اینجوریه اما انگار چیزی نبود دیدم مادرش هم اومد واز بودن من خوشحال نشد و لباسهاش و در نیاورده و میخاد با لباس باشه که من بدنش ونبینم من شامپو ووسایل یادم رفته بود بردارم رفتم سر حموم تا لباسهام ودربیارم (اینجا خودم وبا لباس دیدم)شلوارم و دراوردم زیرش شلوارک کرم بود هرچی درمیاوردم یکی دیگه زیرش میبود حتی لباسم هم همینطور خیلی کلافه شدم گفتم هرچی در میارم یکی دیگه هست ونمیتونستم لخت بشم بعدش یادم نیست چی شد . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که نگرانی هایتان را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. الان تحت تاثیر احساساتی که به شما غلبه کرده غصه می خورید و سعی می کنید که خودتان را ورز داده و مجرب شوید. شما امکانات مالی خوب و یا قدرت و احساس زنانگی خیلی قوی دارید. دختر همکار قدیمتان هم مشکلاتی دارد که می خواهد نگرانی هایش را پاک کند و او در ظاهر هم نگرانی هایش را ابراز می کند که هر چند این کار خلاف میل مادرش است. شما نگرش های زیادی دارید و بنابه شرایط مختلف نقش های مختلفی را به دست می گیرید و سعی می کنید که احساس واقعی تان را رک و پوست کنده با کسی مطرح نکنید. شما رازدار خودتان هستید. تشکر از همراهیتون.
Saafaa : سلام طاعات قبول، چند ماه پیش خواب دیدم انگار با مامانم توی یک حموم بودیم حموم یک نفره ولی از اون یک حموم مردم استفاده میکردن، اینطور دیدم که یک خانومه میخواست بیاد حموم ولی قبلش مامان من حموم بود و اونجارو تمیز نکرده بود من به خانومه گفتم منتظر بمونه تا حموم رو تمیز کنم و حموم پر از چرک بود حموم رو شستم تمیز تمیز شد فکر میکنم لباس تنم بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما می خواهد که شروعی تازه داشته باشد و گناهان او آمرزیده شده است. شما می خواهید حرمت مادرتان را حفظ کنید و اشتباهات و گناهان او را از دیگران بپوشانید. شما مادرتان را می بخشید و اشتباهات او را نادیده می گیرید. خودتان هم سعی می کنید که رفتاری داشته باشید که کسی به احساس درونتان پی نبرد. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
پریشب خواب میدیدم تو خونهء قبلیمون هستم.. جلوی در حمام بودم.. حمام تقریبا کوچیکی بود.. پدر و مادرم هم اونجا بودن.. جلوی در حمام.. پدرم کاملا سفید روشنی تنش بود و مادرم یه بولیز آستین بلند شبیه بولیزی که خودم در واقعیت دارم. که حالت قوهای-مشکی و سدری راه راه هستش.. انگار اونها منو سوق دادن به سمت داخل حمام.. پدرم نزدیکتر بود بهم.. من هم با حالت سبک، انگار که کمی روی هوا باشم، به سمت عقب رفتم.. زیورآلتی بهم بود که میدونستم طلا نیستن ولی قشنگ بودن و قسمتهای فلزیش طلایی رنگ بود.. حالت مونجوقهای کمی بزرگ و پلاستیکی شفاف که چندتاش کنار هم شبیه گل شده بود.گل سدری رنگ.. گردنبندش رو از گردنم باز کردم که زنجیر یا بندی بود با همون آویزِ گل.. و انگار گوشواره هم داشت. دقیقا شبیه خودش ولی کمی کوچیکتر.. طبق عادت که تو واقعیت زنجیر و گوشوارههامو در میارم بعد میرم حمام، توی خواب هم درآوردم و دستمو دراز کردم که یکی ازم بگیره.. مطمئن نیستم کدومشون میخواست ازم بگیره. پدرم رضایت داشت (از اینکه منو فرستاده تو حمام)..حس میکردم مادرم نگرانه و میخواست بره برام حوله بیاره.. انگار که من مریض باشم، نگرانیش از اون جنس بود
فریبا هراتی
: سلام. پدر و مادر شما، شما را تشویق می کنند که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. پدرتان کاملا خالصانه و با کرامت رفتار می کند و مادرتان به آرامش شما فکر می کند و اینکه شما حق دارید که نگرانی های مالی داشته باشید. انها از شما می خواهند که از زیر بار تعهدات غیر واقعی همسرتان بیرون بیایید و موفقیت شما را در زندگی با او نمی بینند. پدرتان بیشتر اصرار دارد که جدا شوید ولی مادرتان نگران است که دل شما پیش همسرتان باشد و نمی خواهد که با زور از او طلاق بگیرید. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام خواب دیدم منو پذیرش کنه. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که زندگی تان در کنترل و اختیار شما نیست. زندگی تان در دست تحول است و می خواهید به صورت موقت از واقعیت ها فرار کنید. می خواهید به شدت شرایط زندگی تان را عوض کنید، نگرانی هایتان را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. شما خیلی درددل کرده اید و نگرانی هایتان را بیان کرده اید ولی احساس می کنید که فایده ای نداشته است. شما نیاز به حمایت خداوند دارید و باید که راجع به عمق مسائلی که ناراحتتان می کند، از خدای بزرگ کمک بخواهید ولی به جای کمک گرفتن از او، به مردم رو آورده و با آنها درددل می کنید. خدا همه ی شرایط زندگی شما را رک و پوست کنده می داند و هر جور رفتار کنید به ذات و قلب شما کاملا واقف است. شما شدیدا نیاز به کمک فکری و آرامش دارید. مادرتان هم نگرانی های زیادی دارد که امیدوار است خداوند مشکلاتش را حل کنید و راجع به ریشه و عمق مشکلاتش از خداوند کمک می خواهد. او می خواهد که شما او را دعا کنید. اما شما در باره ی زندگی تان به جزئیات زندگی توجه کافی نداشته اید و خدا را محور حل مشکلاتتان قرار نداده اید. خداوند می خواهد که شما به تک تک کارهایتان با دقت فکر کنید و سهم خودتان را از اشتباهاتتان بپزیرید و فقط به او توکل کنید. شما دیگران را احتمالا بیشتر از خدای بزرگ مورد توجه قرار داده اید و وقت بیشتری برایشان قائل شده اید. خداوند شرایط شما را می داند و تا زمانی که به او توجه و عشق کافی نشان ندهید با شما مثل خودتان رفتار خواهد کرد. اینطور نیست که شما هر جور دوست داشتید رفتار کنید و به فکر خودتان باشید و انتظار داشته باشید که خدای مهربان سه سوته همه ی مشکلاتتان را حل کند. او می خواهد که شما اول خودسازی کنید و آنجور باشید که او می خواهد تا او هم مشکلاتتان را حل کند. تشکر از همراهیتون.
م ح : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
چند وقتی ذهنم درباره ازدواج درگیره نمی توانم خوب تصمیم بگیرم از خدا خواستم من راهنمایی کنه
خوب حوالی ساعت ۶صبح خواب دیدم
که وارد به حمام عمومی شدم که بعد از درآوردن لباس هام در قسمت ورودی حمام ۲ یا ۳ تا دوش بود که شبیه استخر ها بودن توی یکی از دوش ها یه پسر جوانی حدود۲۵ ساله بود که دوش گرفتنش تمام شد من رفتم جای اون در اون قسمت طوری بود که میشد فضای حمام
تنظیم کنه که کوچک بزرگ بشه که کوچکش کرده بود که لذت بیشتری ببره من گفتم این قدر تنگ کوچک هم لازم نیست در بردم عقب فضا بزرگتر شد در خیلی محکم قفل نکردم در لق میزد
بعد مسول حمام که یه خانم تقریبا ۲۹ سال بود تقریبا . بهش هم نمیخورد که مسول حمام باشه خیلی بهتر بود آمد گفت زیر پوشت عوض کن من نگاه کردم که قسمت جلوی زیر پوشم چرک وخون هست
دیدم یه چیز داد شبیه گونی پارچه ای سفید برنج
شبیه شورت نبود به نظر آمود ضایع است
گفتم زیر پوش برعکس می پوشم عوض نمی کنم
وارد قسمت عمومی حمام شد که دارای چند تا استخر کوچک بود(خزینه) که یه آقای تاس و سفید جوان با زن و بچه اش توی یکی از اون استخرا بودن مرد جلوی زن
اش بود بچه ها دورشون بازی می کردن
خیلی خوش اومد آروز کردم کاش مثل اون زن بچه.داستم زنش خیلی زیبا بود ظریف خوش قد بالا مرده ناراحت شد روم کردم طرف دیگه رفتم سمت دوش های تکی این دفعه دیگه تو فضای باز بودن
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک حق خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.
م ح : با سلام تمدید کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که نگرانی هایتان را کنار گذاشته و شروعی تازه داشته باشید. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوعی که از گذشته فکرتان را ناراحت می کرده است، فرا رسیده است. شما نمی خواهید که به شما سخت بگذرد و تحت فشار و استرس فکرتان ناراحت باشد. دنیا به شما رو می آورد. شما باید بدانید که ازدواج یعنی یک همکاری که در آن زن و مرد به صورت یک تیم واحد محسوب می شوند. شما نیاز دارید که به هم اعتماد کنید و وابستگی داشته باشید و باید حس اعتماد را در خودتان قوی کنید. باید این افکار تلخ و منفی و عادات و طرز فکرهای قدیمی و ترس های خودتان را راجع به مسائل زناشویی و اما و اگرهای منفی دور بریزید. شما از اینکه احساس ترستان را کلا دور بریزید و نگرشتان را عوض کنید، پرهیز می کنید و قبول نمی کنید که طرز فکرتان را عوض کنید ولی قبول می کنید که اقلا ترسها و شک هایتان را بروز ندهید. شما می خواهید در اجتماع خیلی آرام و خونسرد و بی غم باشید و از خانمتان حمایت کنید و دورتان را بچه هایتان بگیرند و خوابتان به شما می گوید که هر نگاه و هر حرفی را نباید بد برداشت کنید!! شما نظراتتان را اینبار به صورت علنی مطرح خواهید کرد و صریحا راجع به خواسته هایتان صحبت خواهید کرد تا نگرانی هایتان شسته و ذهنتان پاک شود. خوابتان به صورتی صریح می گوید که در دلتان شک ها و نگرانی هایتان را بزرگ نکنید. خیلی بدبین نباشید، جوری برخورد نکنید که مردم شما را بد دل و شکاک حساب کنند ولی از بیان حرفهایتان هم نترسید و با ملایمت و صریح نظراتتان را بگویید ( که از چه خصلت هایی خوشتان یا بدتان می آید) تا مشکلاتتان از بین برود. تشکر از همراهیتون.
نگار : با سلام و احترام خانم هراتی
خواب دیدم توی یک اتاق من و همسرم خوابیدیم البته روی تشک های جدا. بعد هم زمان از خواب بیدار شدیم و سر پا همسرم من و بغل کرد و بوسید منم بغلش کرده بودم و همون طور که من و بغل کرده بود تو همون حالت من و برد توی حموم و دوش آب و باز کرد رومون. من از سینه به بالای خودمون و میدیدم که برهنه بود اما من و کامل چسبونده بود به خودش و من سر همسرم و میدیدم. بعد دیدم من و مادرم تو یه جایی هستیم و یه زن چاق و یه مرد هست که من نمیشناسمشون و اینا دوتایی رفتن پشت یه دیوار که من میدونستم پشت اون دیوار دستشویی هست اما میدونستم که این رن و مرد رفتن توی دستشویی های مختلف و اون دیوار چوبی بود و رنگش تیره بود. این دو تا رفتن توی دستشویی و ادرار کردن اما از درزهای دیوار ادرارشون با فشار زیاد پاشید روی من و مادرم و اونقدر زیاد بود که انگار با شیلنگ روی ما آب گرفتن و من و مادرم کاملا با ادرار خیس شدیم و سر و صورتمون و میگرفتیم که بهمون نخوره که من از شدت این وضعیت از خواب بیدار شدم.
خانم هراتی لطفا تو سایت نزاربد خوابم رو. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. همسر شما به فکر شماست و می خواهد که نگرانی ها و ناراحتی های گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشت باشید و احساس مثبت بین شما در جریان باشد. شما و مادرتان به خاطر مسائل مالی و کارهای مخفیانه ای که در جریان است و شما از آنها بی خبرید، تحت فشار و تنش و استرس زیادی قرار گرفته اید و احساس می کنید که حرمت شما را نادیده گرفته اند و شما را تحت فشار قرار داده اند. به نظر می رسد که کاری در حال انجام است که از ترسشان یا از روی سیاست، نمی خواهند به شما بگویند که پشت پرده چه خبر است و چه کاری در حال انجام است که باعث می شود که همسرتان به ثروت برسد ولی به خاطر این کار، شما تحت فشار و استرس زیادی قرار گرفته اید. تشکر از همراهیتون.
somaye : سلام يكي از اشناهامون كه يه حاج خانم خوبي بودن فوت شدن و خواب ديدم كه با حاج خانم رفتم حمام و روبروي هم نشسته بوديم و نه حاج خانم دست به من ميزد و نه من دست به ايشون ميزدم و يك تيغ دست حاج خانم بود كه خودش رو اصلاح كنه كه من ازش به زور گرفتم گفتم يه تيغ نو تميز بهت ميدم و خاهرم پشت در بود و گفتم برو يه تيغ نو بيار و ديدم يه خانم سادات اومد پشت در حمام و گفت شما كاري نداشته باش من يه تيغ ميارم براي حاج خانم، ممنون و خودم متاهلم.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او می خواهد نگرانی های گذشته اش را بشوید برود و شروعی تازه داشته باشد و امیدوار است که اشتباهاتش و تندخویی هایی که کرده از بین برود و گناهانش پاک شود. او مسئول اعمال خودش است و شما هم مسئول اعمال خودتان هستید و شما هم سعی می کنید که اشتباهاتتان را بشویی برود و شروعی تازه داشته باشید. شما او را حلال می کنید و انشالله دیگران هم او را می بخشند. اینکه شما او را در این حالت دیده اید اشاره به این دارد که او آماده است که اشتباهاتش را بپذیرد و شما هم لطفا او را حلال کنید و برایش از دیگران حلالیت بطلبید. تشکر از همراهیتون.
Som : سلام و خسته نباشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. خواهرتان امیدوار است که اشتباه او را خداوند بیامرزد و بتواند پاک شده و شروعی تازه داشته باشد. الان او روحش ناراحت است و احساس تنهایی می کند و حمایتی برای خودش نمی بیند. او به خاطر اشتباهی که کرده پشیمان است و اسماعیل احتمالا به خاطر خواهرتان دعا می کرده که خداوند گناهان او را بیامرزد و به آرامش برسد ولی اگر منظور خواهرتان از چرا به اسماعیل گفتی، جریان چگونگی مرگ او بوده و ناراحت است که چرا به اسماعیل گفته اید که او چطور مرده، به این اشاره دارد که این آقا فهمیده که خواهرتان به چه صورتی فوت شده و فکر می کند که کسانی که اینطور می میرند خداوند آنها را نمی بخشد و از دعا کردن برای او دست کشیده است و خواهرتان ناراحت است چون می داند که دعای خیر دیگران است که ضامن اشتباه او محسوب می شود. ضمن اینکه خواهرتان نگران این خواهرتان هم که شوهرش رفته خارج، هست و نمی خواهد که خواهرتان که ایران است اشتباه او را که فوت شده است را تکرار کند. خداوند انشالله همه ی رفتگان را می آمرزد. تشکر از همراهیتون.