تعبیر خواب حنا
اگر کسی در خواب به پای خود حنا می مالید، در راه دین کوشا است و اگر دست خود را حنا می بست، دستی گره گشا و خیر دارد. اگرحنا بر موی سرش می گذاشت، به زیبایی و آرایش خود اهمیت می دهد و اگر محاسن و ریش خود را حنا می گذاشت به سنت عمل می کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: حنا بستن در خواب بر سه وجه است:
- آرایش خویشان،
- ستر اهل بیت،
- غم و اندوه.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : ببخشيد ولی من دوباره آن حنا از زمین برداشتم ودر دست گفتم.
فریبا هراتی
: شما با وجودی که شما دلچرکین شده اید ولی از کوشش خودتان برای رسیدن به زندگی مطلوب و ازدواجی موفق دست نمی کشید. ولی هرگز به کسی که از زندگی تان خارج شده و ازدواج کرده فکر نکنید و در سرتان این نباشد که او به شما برگردد. اینکار باعث شکستن دل زنی می شود که امروز در زندگی اوست!! اگر نمی خواهید همسری در آینده داشته باشید که به شما خیانت کند، به فکر این هم نباشید که زندگی کسی را به خاطر خودتان خراب کنید حتی اگر این کار قانونی یا شرعی باشد. در قران کریم آمده است که شما هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید و خداوند در بدن یک مرد دو قلب قرار نداده است و بر عدالت نزدیک تر است که فقط یک همسر اختیار کنید. رحم کن تا خدا به تو رحم کند. اگر دل کسی را بسوزانید قطعا دلتان را خواهند سوزاند!! تشکر از همراهیتون.
آسمان : ببخشيد اضافه کنم اون مکان انگار یکی از اتاق های خانه ما بود، ولی خیلی هم مطمئن نیستم اتاق ما بود یا جای دیگری ولی به احتمال زیاد بود.
فریبا هراتی
: او از لحاظ فکری هم عقیده شماست و احتمالا همکار شما خواهد بود.
آسمان : سلام. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. اینکه به او گفته اند که در 37 سالگی ازدواج می کنی منظور این است که او باید متعهد به انجام کاری بشود که زندگی اش را وقف آن کار خواهد کرد. ازدواج به تعهد اشاره می کند و 40 نفر به کسانی که برای او دعای خیر فرستاده اند . او احتمالا نماز شب می خواند و برای 40 مومن دعا می کند و آنها هم در عوض به او خبر داده اند که او به کاری مشغول و متعهد خواهد شد. حنای خاکی همان به هم خوردن جریان عقد شماست. تشکر از همراهیتون.
Fereshte : سلام شرمنده
رفته بودم اداره همسرم كه كاراي حقوقم رو درست كنن و رو تخته وايت برد داشتن حساب وكتاب ميكردن و يكي از همكاراي همسرم اومد و تو دست راست من كه يه پارچه فكر كنم زرشكي بود حنا خشك ريخت و گفت اين واسه دخترتون، اخه من يه دختر ٣ ماهه دارم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. روحشان شاد. به صورتی منطقی مشکلات شما حل خواهد شد هر چند شما حس می کنید در معرض آزمون سختی در زندگی قرار گرفته اید. دستی گره گشا به زندگی شما خیر و برکت می رساند و دخترتان آینده ای بسیار خوب خواهد داشت انشالله . عزیز دلم <3
ایلیار : با سلام
همسرم خواب دیده توو یه جمع از آشناها تلفنی با من حرف میزده یهو تلفن من قطع میشه. و همسرم نگران من میشه و به بقیه میگه بریم دنبالش. ولی کسی اهمیت نمیداده.
بعد در ادامه میبینه یکی از دوستاش سرش حنا میزاره و همسرم متوجه میشه و بهش اعتراض میکنه که چرا بدون اجازه سرم حنا گذاشتی.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین
فریبا هراتی
: سلام. لطفا برای دفع شر و قضا بلا فورا نذر کنید که یک مرغ یا اندازه وسعتان اگر می توانید یک گوسفند قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید و خودتان اصلا از آن نخورید. بین فامیل مرفه هم پخش نکنید. شرایطی پیش می آید که ارتباط شما و همسرتان به صورت ناگهانی قطع شده و همسرتان فکرش ناراحت شده و غصه می خورد. این خواب خیلی معانی متفاوتی می تواند داشته باشد از دعوا گرفته تا قضا بلا و با صدقه و خصوصا قربانی قطعا دفع شر خواهد شد. به همین دلیل شما خواب دیده اید که بتوانید جلوی این خطر را بگیرید. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام وقت به خیر
دیشب خواب دیدم یکی از دختر عمه هام اومده خونه مون و میگه براتون حنا آوردم که به سر ودست تون بمالم و خودمون هم حنا بذاریم چون خونه خودمون نمیشه حنابذاریم( مادرش چندماهه فوت کرده) و منم خیلی خوشحال بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روح مادرشان شاد. شما وارد مرحله جدیدی از زندگی تان می شوید و خوش شانسی به شما رو می آورد. مشکلاتتان حل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
mohommad : با سلام . خواب دیدم که استخوان های بدنم شکسته بود و مادرم و مادربزرگم ( الان فوت شده) بر روی بدنم حنا میبندند و من همش میگم برم دکتر برم دکتر در راه بیمارستان انگار بدنم خوب شده بود و همش میگفتم باید کار کنم کار کنم در راه بیمارستان یکی از دوستانم را میبینم و او مرا به سمت خانه ای هدایت میکند و بعد حضرت خامنه ای که لباسی سفید و رگه هایی زرد به همراه کلاه وارد شدند و من بیرون می ایستم و دوست من که انگار پرده دار هستند با او صحبت میکردم و اقای خامنه ای به حرف های ما گوش می داد و ایشان گویا از گفته های من خوششان امده بود
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما متوجه نقاط ضعف خودتان در برنامه ها و خط فکری تان خواهید شد و دعای خیر مادر و مادر بزرگتان پشت سر شماست و شما دعا می کنید و با سعی و تلاش زیاد، ایده ی بزرگ و جدیدی به ذهنتان خواهد رسید که شما را به قدرت و موفقیت می رساند. شما باید مراقب باشید که ایده ی خودتان را برای پیشرفت در مسائل مالی، لو ندهید و رازتان را با هرکسی نگویید که ایده هایتان را ندزدند. تشکر از همراهیتون.
Nika : سلام عزیزم ، خواب دیدم انگار دوران نوجوانی من و همه خواهر برادرهامه، از خونه مادربزرگم اومدم بیرون دارم میرم خونه پدرم تونیک بلند پو شیدم بدون روسری. وموهام بلند باز بود و قتی از در اومدم بیرون دوسه تا پسر جوون دمه در باهم حرف میزدن منکه رد شدم از پشت سرم یکیشون یک سکه پانصد تومنی پشت سرم انداخت زمین صداشو شنیدم برگشتم پشت سرم نگاه کردم و سکه رو رو زمین دیدم و رد شدم توو دلم گفتم اوندفعه هم اینکار رو کرد محلش نذاشتم دوباره یکی دیگه یک سکه محکمتر پرتاب کرد کمی جلوتر از من افتاد زمین صدای سکه ها کاملا شنیده میشد این دفعه سکه رو برداشتم دیدم پول نیست تصویر یک دختر و چندتا چیز دیگه روش حک شده اون پسره اومد پیشم کت خردلی رنگ پوشیده بود ویکذره ریش هم زبر لبش گذاشته بود با چشم و ابر وی مشکی و پوست سفید قیافه و تیپش بدلم نشست، کنارم ابستاد و یک سکه مسی رنگ جلوتر پرتاب کرد افتاد لایه برگها انگار میخواست بازی کنیم منم سکه رو که ازمین برداشته بودم انداختم افتاد درست کنار سکه اون و من بازی رو بردم (این بازی رو بچگیها می کردیم) پولها هردو به برنده مبرسید ولی برنداشتمشون و به راهم ادامه دادم دوباره اون یکی پسر یک سکه پرتاب کرد ولی من به راهم ادامه دادم اومدم خونه، جلوی درمون یک گلدون بود پر از کاغذهای باطله، رفتم توو راهرو خودمو تو اینه نگاه کردم دیدم ابروهامرو تا زیر چشمام یک حنای غلیظ گذاشتن دستامو دیدم ناخنها تا دوسه بند پایینتر انگشتهامو حنای خیلی غلیظ گذاشته بودن ناراحت شدم فکر کردم اون پسرها منو با این قیافه دیدن فکر کردن خل و چل هستم همینطور که داشتم میشستمشون خواهرم صدا زدم گفتم این حنارو کی گذاشته رو دست و صورتم گفت شاید وقتی خوابیدی مادریزرگ گذاشته وقتی شستم دیدم ابروهام تیره خوشرنگ شدن و انگشتهامو ناخنهام قرمز خوشگل شدن پایینتر از مچ دست چپم به سمت ارنجم هم حنایی بود اون هم رنگی شده بود ولی کمرنگتر از جاهای دیگه.داشتم توو خواب به بکی تعریف میکردم و رنگهارو نشون میدادم و خوشحال بودم و خیلی خیلی تعجب داشتم که چه کسی این حنارو گذاشته بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما در عین بی ریایی و سادگی و بی خیالی خود، گشایش کار خواهید یافت و زندگی شما بر وفق مرادتان پیش خواهد رفت. به مرحله جدیدی از زندگی خود وارد می شوید که خوش شانسی بصورتی شدید با شماست!!
زهرااااا : با سلام و تشکراز زحمات شماااا.....
خواب دیدم در بیمارستانی بستری هستم و روی تختی در اتاقی بودم خواهرم آنجا بود ...من به پشت دراز کشیدم و خواهرم ببخشید مقعدم رو پاک میکرد ..دقیقا یادم نیست چکار میکرد انگار ی جوری میخواست منو درمان کنه ...بعد تمام سرم رو حنا مالید ...یهو دیدم کل سرم و ی قسمتهایی از بدم حنا مالیده شده و سبز رنگه و سینه هام هم بیرونه احساس کردم پیرهن ندارم ..چند تا آقا هم اونجا بودن و داشتن تلوزیون میدیدن ...حس بدی بهم دست داد بهشون گفتم بفرمایید بیرون اما اونا اعتنا نکردن ...یکیشون روحانی بود با عمامه ی سفید ....بعد خواهرم ژاکتم رو که بالا رفته بود داد پایین و بدنم و سینه هام پوشیده شد ...شلوار هم داشتم ...ی روسری سفید هم سرم بود که اونم حنا مال شده بود ...خیالم راحت شد که پیش مردا بدنم پوشیده شد ...بعد یهو مادرم از در اومد و لباسام رو با خودش آورده بود من خوشحال شدم که حالم خوب شده ازش پرسیدم اومدی منو ببری ...گفت میریم سوار قطار شیم ...من احساس کردم خودش میخواد بره و ما میخوایم بریم بدرقش ...
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خواهرتان افکار منفی را از وجودتان پاک می کند و می خواهد که خوشبین باشید و مثبت فکر کنید. خوش شانسی به شما رو می آورد و وارد مرحله جدیدی از زندگی تان می شوید. زندگی تان در مسیر درست پیش خواهد رفت. اتفاقات خوب در راه است. تشکر از همراهیتون.
zeinab : سلام روزتون بخیر
من صبح خواب دیدم مرحوم مادربزرگم دست و پاشونو حنا گذاشته بودن انگار برای پدرم هم حنا گذاشته بودن مادربزرگم خوشحال بودن به من گفتن بیا دستهاتو برات حنا بزارم ولی من داشتم به این فکر میکردم جاش میمونه سرکار میخوام برم به مامانم گفتم تو ناخناتو حنا بزار مامانم هم گفتن نه...
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر بزرگ شما در راه دین کوشا بوده و الان عاقبتش به خیر است. دعای خیر او پشت سر پدر شماست و شانس به پدر شما رو می آورد و سعی می کند در راه دین کوشا باشد. تشکر از همراهیتون.