کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حیوانات

لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

136 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

b

b : سلام خانم هراتی نازنین .
وقت بخیر و آرزوی تندرستی و سلامتی برای شما دوست نازنین.
من خواب دیدم که با دختری دارم تو خیابون راه میرم و حرف میزنم که ناگهان خیابون مثل کف تردمیل برخلاف جهت ما به حرکت درومد و نسبتا هم با کمی سرعت حرکت میکرد. تا این اتفاق افتاد ، دوس دختر توی خوابم بی قرار شد و سریع خواست فرار کنه . یکم رفت ولی من دستشو گرفتم و قانعش کردم که پیش من جاش امنه . اونم حرفمو قبول کرد و پرید تو بغلم و من ازونجا بردمش . هرچی بیشتر از خطر دورش میکردم دستشو تو گردنم محکمتر عاطفی حلقه میزد .وسط راه یه گروهی رو دیدیم که درحال فرار بودن و یه چنتا حیوون اهلی رو بیخیال شدن . پشتشون هم یه دسته سگ های تربیت شده ی سیاه رنگ و سریع داشت تعقیبشون میکرد که وقتی مارو دیدن وایسادن . تو اون دسه حیوون اهلی که بود من یه سگ کوچولو شیری رنگ رو دیدم که این سگ های سیاه میومدن تا اینو بدرنش و سگ کوچولو از ترس تکون نمیخورد متاسفانه بقیه حیوونا رو بخاطر نمیارم . شاید توشون جوجه و مرغم بودن بهمراه گربه . ولی من سک کوچولو رو خوب بخاطر میارم. من دوس دخترمو از بغلم پایین گذاشتم و سگ رو گرفتم گذاشتم پشت سرم . دوتا از این سگهای سیاه اومدن حمله کردن من با هر دستم پوزه های هرکدوم رو گرفتم و یکی رو با لگد پرت کردم و یکی دیگه رو گردنشو شکوندم و پرتش کردم چند متر اونورتر . بقیه سگا دیدن این قضیه رو فرار کردن .
مثل همیشه ممنون بابت تعبیرای خوبتون .

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۸:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. موانعی سر راه رسیدن شما به موفقیت پیش می آید که سرعت شما را کمتر می کند. عده ای دوست نما در اطراف شما هستند که مثل سایه همیشه با شما هستند ولی شما قادر خواهید بود نیت آنها را بفهمید. آنها می خواهند از شما سو استفاده کنند و نسبت به هم احساس تعلق خاطر دارند مثل یک خانواده. اما یک دوست واقعی و بی آزار هم دارید که نسبت به شما خالص است و شما اجازه نمی دهید که دشمنانتان مانع رسیدن شما به ثروت و خوشبختی شوند. به وقتش و در صورتی که برایتان مانع تراشی کنند ارتباط خودتان را با آنها قطع خواهید کرد. هر چه بیشتر بخواهند مانع رسیدن شما به هدفتان شوند، شما بیشتر تمایل خواهید داشت که به کارتان بچسبید و آن را ادامه دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۳:۰۱
b

b : سلام خانم هراتی ..
روزتون بخیر..
من خواب دیدم روی یه درختی هستم که در کنار پرتگاهی ریشه تو کوه داره و یه قوس کوچیکی به سمت امنیت و کوه داره . درخت شاحب شاخه های زیادی بود و هر شاخه میتونست ده تا انسان رو روی خودش تحمل کنه . درخت خیلی بزرگی بود ولی ارتفاع نداشت . ببشتر حجم درونی داشت . باری ، من دیدم رو درخت دارم راه میرم و دنبال بالا رفتن از درخت و رفتن به سمت کوه هستم . جایی که از پرتگاه و خطر دور باشم ولی روی درخت و یکم بالاتر و روبروی من چنتا حیوون درنده از قبیل شیر و ببر و یوز پلنگ بودن که اصلا ارامو قرار نداشتن .اول احساس میکردم برای این هستن که جلوی منو بگیرن یا به من آسیب برسونن ولی دو دفعه که یوز پلنگ رو از سقوط نجات دادم متوجه شدم خیلی عصبانی هستن و آروم و قرار ندارن . شیر و ببر هی از عصبانیت و بیقراری از چپ به راست و بلعکس جابجا میشدن . یوز پلنگ اما دوبار داشت میفتاد که من آخرین لحظه دمشو گرفتم و کشوندمش بالا . دمشم انگار لایه ایی از خورده شیشه داشت که دستمو به درد اورده بود ولی خونریزی نداشتم . بعد ازینکه بار دوم پلنگ رو کشوندم بالا توی یه شهری بودم که اتوبوس ها بو ماشین ها در حال رفت و آمد بود . من اینجا از خواب پریدم بنا به دلایلی و دیدم نزدیکای اذان صبحه . نمیدونم خوابم ادامه داشت یا نه ولی تا همینجاشم اگه برام تعبیر کنید مثل همیشه از شما سپاسگذارم .

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به اهداف و آرزوهایتان وابسته هستید می خواهید که به اهدافتان برسید و در جایگاه بالاتری در زندگی قرار بگیرید. سعی می کنید که مسیر اشتباه نروید و از جایگاه خودتان خارج نشوید. در موقعیت هایی که انتظار خوشی از آن نمی رود و هیجانی می شوید یا می ترسید، سعی می کنید که کنترل خودتان را به دست بگیرید و مسلط و قوی و رهبری مآبانه برخورد کنید. گذشته داشته باشید و روح قوی شما، اجازه نمی دهد که نگرانی ها و ترسهایتان شما را از کوره بدر ببرد و مشکلی برایتان پیش بیاید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۰:۲۰
aram

aram : سلام..خواب دیدم تو حیاط خونه چند تا سگ و چند تا گربه هست تعجب میکنم بعد میبینم که خیلی اروم اند و اذیت نمیکنن رنگ های قهوه ای و کرم و معمولی بودن بعدش دیدم یه سگ کوچولو سفید و پشمالو و قشنگ که فک کنم توله سگ بود یهو اومد جلوم نگاه کرد و منم ازش خوشم اومد خندیدم بعد دوید اومد داخل محیط خونه و رفت تو اتاق خواب که خواهرزادم اونجا بود خیلی دوست داشتم بغلش کنم نوازشش کنم ولی چون هیچ وقت اینکار نکرده بودم بغلش نکردم ولی خواهرزادم بغلش کرد و با خودم فکر میکردم که این سگ حتما مال شخصی که حالا اومده تو خونه ما... این خواب من تو یه خواب یه ساعته طول روز بود ایا تعبیر داره؟

پاسخ
لینک۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوستان زیادی دارید که بعضی بسیار وفادار و مهربان هستند و بعضی منفعت طلب و جاه طلب و شخصیت خواهر زاده ی شما بسیار وفادار و مهربان و دوست داشتنی است و او یکی از کسانی است که می توانید روی حرفش حساب کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۰:۳۲
مهرداد

مهرداد : سلام. خواب دیدم که فریاد میزدن سگی را بگیرن(شاید هم موضوع دزدی بود) وبعد یه سگ سفید با موی بلندو زیبا بود که داشت می دوید وسگ سفید با موی بلند رفت داخل یه ماشین باری که داخل اون ماشین یه درخت با ریشه هم بود وبعد از داخل حیاطی یه سگ سفید دیگه که بزرگتر بود بیرون اومد ورفت دنبال سگ سفید کوچکتر ورفت داخل ماشین وسگ سفید کوچکتر را گرفت واون را برد به طرف حیاط وبعد یهو سگه سفید بزرگ انگاری سوار یه خر سفید شد ورفتن داخل حیاط وسگ کوچکتر را هم با خودش برد داخل حیاط.

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۲:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شخصی که به وفاداری و مهربانی و خوشنامی مشهور است و فکرش هم بسیار مشغول است و مسئولیت هایش زیاد است، به دزدی یا اختلاصی متهم می شود که به این دلیل از کسانی که مقام و جایگاه بالاتری دارند کمک می خواهد و رئیس او که مثل خودش به مهربانی و خوشنامی مشهور است، با خوش شانسی و اقتدار از او حمایت خواهد کرد و نام او را از ایرادی که به او گرفته اند پاک و مبرا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۳:۳۱
hamid

hamid : سلام
خواب دیدم پسر عمم یک باغ خیلی بزرگ خریده و من به اونجا رفتم . خیلی سرسبز بود و پر از درخت و گیاه، روی برگ درختا زنبورای بزرگ سبز یا زرد بود که گاهی پرواز میکردن و نگران بودیم که نیشمون بزنن و دورشون کردیم از خودمون. بعد به وسط باغ رفتیم از دور دیدم یک دایناسور از تو باغ رد شد و من هم به بقیه میگفتم دایناسور اونجاست ، بقیه هم بی اعتنا بودن به این حرف بعد هم به وسط باغ رسیدیم، تعداد زیادی حیوان درنده بهمون حمله کردن و من با لگد میزدمشون و دورشون میکردم و به بقیه هم یاد میدادم چی کار کنن که آسیب نبینن ، همه جور حیوونی بود ، مثل پلنگ ، ببر ، سگ هایی که در دنیای واقعی اهلی هستن اما اونجا وحشی بودن که من تعجب کردم از دیدنشون ، مار و ...، بعد به گوشه ای از باغ رفتیم که یک خرس خیلی بزرگ در قفس خوابیده بود و در قفس باز بود و کسی داشت با کلنگ یا پتک جلوی قفسش میکوبید روی چیزی ، برام جالب بود که خرس بیدار نمیشه با اون صدا.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۴:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام.سخت کوشی و پشتکار پسر عمه تان به نتیجه می رسد و او به آسایش و موفقیت در زندگی اش می رسد. شما با روش او برای رسیدن به موفقیت آشنا می شوید و از اینکه اینقدر مثبت اندیش و پر از امید و خوش بینی است خوشتان می آید. او سخت کوش بوده و شاید در زمان های کار اصلا دوست نداشته که با کسی رفت و آمد و مراوده ای داشته باشد. نگرش او در بعضی زمینه ها قدیمی است و از افکار دمده و قدیمی و خط مشی های سنتی در کارش استفاده کرده است او از بعضی ماهیت ها و خصلت های بدوی و حیوانی و غریزی برای پیشبرد کارهایش استفاده کرده. مثل پلنگ که نمی تواند نقاط روی پوستش را تغییر دهد، او همان افکاری را که به آنها چسبیده بوده با سماجت عملی کرده و به موفقیت رسانده. مثل ببر قدرت را در جاهای مختلف به کار برده و رهبری موفق بوده است و مثل سگ وفادار اما در عین حال بسیار هدفمند رفتار کرده و با هر کسی که با او مخالفت کرده ، به شدت با پرخاشگری صحبت کرده است. بعضی وقتها زیر زیرکی منفی بازی درآورده و بعضی وقتها تهاجمی و خشن رفتار کرده است. بعضی وقتها هم با سخت کوشی با فقر مبارزه کرده و برای رسیدن به ثروت تلاش کرده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۷:۵۶
امن و امان

امن و امان : سلام. خواب دیدم بالای درخت، جایی مثل خانه است دو حیوان یکی پلنگ و دیگری شبیه پلنگ اما بدون خال و به رنگ زرد خوابیده و ظاهراً کمی مریضند. من تلاش می‌کنم با نوازش و سروصدا آن‌ها را بیدار و راهی جنگل کنم و در نهایت موفق می‌شوم؛ هر دو سرحال از بلندی درخت، پایین پریدند و در جنگل دویدند و ناپدید شدند.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۱۶:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما واقعیت های تلخ زندگی روزمره تان را کنار گذاشته اید و می خواهید از مسائل بیداریتان فرار کنید. شخصیتی ثابت و مقاوم دارید و می توانید بسیار قوی و سلطه جو و مسلط بر مسائل رفتار کنید. شما می توانید به قلب مشکلات رفته و همه آنها را حل و فصل کنید. وجدانتان به شما نهیب می زند که از خمودی دست بردارید و برای رسیدن به اهدافتان مبارزه کنید و همینکار را هم خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۰:۴۱
Mozhgan

Mozhgan : سلام و عرض ادب و احترام
خواب دیدم توی اطاق مدیرمون یه عالمه حیوان هست از شیر و پلنگ‌و ببر سیاه تا سگ و گربه منم ازشون میترسیدم وبی از یه طرفم دلم میخواست باهاشون دوست بشم ولی از اطاق اومدم بیرون چند تاشون که بچه بودن مثل بچه پلنگ از در اومدن بیرون البته یه طرف اطاق خواهرم و دخترخاله مو میدیدم که خوابیدن کنار هم و خواهرم حسابی دخترخاله مو بغل کرده از اونطرفم یه آقایی که تازه استخدام شده بود و یه مشکل کاری داشت اومد پیش من وه مشکلشو حل کنم بعد که رفت دیدم گوشیم نیست که منوجه شدم همون آقا برداشته بود و بهم برگردوند. ممنون از وقتی که برای من میزارید

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۹:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. در محیط کار شما، همه کارمندان به خلق و خوی وحشی و خودخواهانه خودشان به فکر منافع خودشان هستند و هر کسی اخلاق خاص خودش را دارد که طبق غریزه اش رفتار می کند و تابع انسانیت و احساسات بشردوستانه نیستند! خواهر شما به ثروت می رسد و آقایی که تازه استخدام شده از شما راهنمایی خواهد گرفت و سعی می کند که با شما در ارتباط بیشتری باشد ولی بعدا ارتباطش با شما کم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۷:۴۲
Pariya

Pariya : سلام من خواب دیدم یه جایی بودم ک خونمون بود اطراف اونجا یه خرس گنده سیاه دیدم با یه اسب خیلی بزرگو حیوونات دیگه ک یادم نیست الان....اونا شروع کردن دویدن دنبال هم ک وقتی میخواستن بپرن خییلی بلند بود پرششون جوری ک از دیوار خونه ما بالا اومدن یهو اومدن تو خونه ما همه پراکنده شدیم...ب کسی اسیبی وارد نشد ولی خب یه صحنش یادمه ک برادرم زیر خرس سیاه گیر افتاده بود چندتا سرباز خرسو با تفنگ زدن..مرسی

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همه ی شما می خواهید آزاد و مستقل باشید، شروعی تازه داشته باشید و به خواسته هایتان برسید از این رو، گاهی درون گرا شده و خیلی به فکر فرو می روید. اما برادر شما حالت خشم و عصبانیت کنترل نشده ای از خودش نشان می دهد چون او احساس می کند که گیر کرده و راه چاره ای ندارد فکر می کند که همه او را کنترل می کنند یا تهدیدی برای رسیدن او به خواسته هایش محسوب می شوند. او گیج شده و شما به برادرتان کمک می کنید که به اهدافش برسد و به او ثابت می کنید که دوستان او هستید و آرامش او را به او بر می گردانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۰:۵۵
رعنا

رعنا : مچكرم دوتا سوال داشتم:
١-عشق يك طرفه از جانب من هست يا طرف مقابل؟ چون در ابتداي تعبير فرموديد اوضاع به نفع منه اما درنهايت ممكنه از دستش بدم. اين قسمت از نوشته تون كمي گُنگه برام.
٢-من به تازگي با دوست پسرم به هم زدم، اون مدام ابراز دلتنگي ميكنه و به شدت تمايل به ادامه رابطه داره. اما اينبار يك قهر عادي نيست و تصميمم براي جدايي جديه. ممكنه قسمت اخر ِتعبير به دوست سابقم اشاره كنه؟ اين هم بكم خدمتتون كه درحال حاضر من تنها هستم و شخص جديدي به زندگيم پا نذاشته. سپاس

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۹:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : رعنای عزیزم من ننوشتم اوضاع به نفع شماست. گفتم او ( بلبل) باعث خواهد شدکه دور دور شما باشد ( به خاطر تعبیر سن او) ولی شما ناراحتش می کنید و احتمالا او شما را نمی خواهد. پس با این حساب عشق یک طرفه از جانب شماست. یعنی کسی به زندگی تان می آید که به نظر می رسد خیلی عالی است اما شرایط جور نمی شود. من احساس می کردم که آن گربه دوست پسر سابق شما باشد اما الان که خودتان هم نوشته اید بله قطعا خود اوست. در زندگی یک دختر خواستگاران و موردهای زیادی پیش می آید و این خیلی طبیعی است که آدم با کسی که می داند با او خوشبخت نمی شود رابطه ای را تمام کند و بخواهد شروعی تازه داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۵:۱۰
رعنا

رعنا : عرض ادب و احترام خدمت شما بانوي گرامي. ديشب ديدم در پارك روبروي منزل اواي دلنشين پرنده اي به گوش ميرسه كه فوق العاده گوش نواز و از پرندگان ديگه متفاوت بود، به مادرم گفتم اين صداي بلبله. بااينكه شب بود اما پرنده اي به رنگ خاكستري ديديم كه دمش بلند و فيلي رنگ بود. مادرم تلاش كرد بگيرتش اما نشد، به ناچار رفت. و من تنهايي همونطور كه نواي مدهوش كننده بلبل رو ميشنيدم دنبالش ميگشتم تا ببرمش خونه. بالاخره پيداش كردم و زمانيكه اومدم بگيرمش از دستم دررفت و دُمش تو دستام گير كرد و چندتا از پرهاش كنده شد. بلبل به شكل يك مرد جوان درومد، يه مرد حدودا ٤٠ ساله خيلي معمولي، با شلوار پارچه اي كرم و ريش سيبيل، قدكوتاه و كمي شكمش بزرگ بود. گفت: دمم رو كندي! خيلي عذرخواهي كردم ازش و چندتا از پرهاي فيلي رنگ رو از رو زمين جمع كردم بهش دادم. ازش درخواست كردم امشب بياد خونه ما اواز بخونه، مدام ميگفت نميتونم. ازش خواهش كردم و گفتم: فقط همين امشب، مادرم خيلي خوشحال ميشه.
قبول كرد اما لحظه اي كه از در خونه خواستيم بيايم داخل، فضا ناامن شد. احساس كردم سوء قصد به من و بلبل وجود داره و شرايط ناامنه. يكي از گربه هاي محل كه در واقعيت بهش غذا ميدم بزرگ تر از اندازه حقيقي شده بود و خيلي مشكوك روي دوتا پاهاش راه ميرفت، مثل ادميزاد. درحاليكه كت قرمز و كلاه شاپوي مشكي به سر داشت تعقيبم ميكرد. من سريع اومدم داخل و خودم رو به خونه رسوندم. هفته اي سرشار از بركات الهي براتون ارزومندم نازنين

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۰۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ادب و احترام متقابل. شنیدن صدای بلبل بیانگر روشنگری روحی و شروعی تازه است. شما و مادرتان به این شروع تازه علاقه نشان می دهید ولی عشقی یک طرفه به وجود می آید. وجود او باعث خواهد شد که دور ، دور شما باشد و اوضاع به نفع شما پیش برود. اما شما ناراحتش می کنید و احتمالا او شما را نمی خواهد. مضافا به اینکه کسی که شما قبلا به او محبت کرده اید و از لحاظ روحی او را حمایت کرده اید، به دشمنی با شما می پردازد و از شما عصبانی می شود و می خواهد مانع این شود که شما شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.