کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حیوانات

لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

136 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

  افسون

افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما.خواب ديدم در طويله اي بودم كه در آن تعدادي حيوانات وحشي بودند ولي آسيبي نمي رساندند و مثل حيوانات اهلي بودند.شخصي آنجا سر به سر حيوان وحشي بزرگي مي گذاشت و آن حيوان را برعكس كرده بود و از پاها گرفته بود و من كمي مي ترسيدم كه حيوان وحشي شود.من در اطرافم شير و گرگ و نزديك در خروجي خرس سفيدي مثل نگهبان بود.من يكي از پسر بچه هاي فاميل كه حدود ١٠ ساله است در حالتي كه كمي آزرده بود ، در آغوشم بود و به سمت در خروجي رفتم و خرس در را برايمان باز كرد و خارج شديم.آقاي آشنايي هم كه مي شناسم او نيز كرم ضد آفتاب زد و به همراه برادر كوچكترش از طويله بيرون آمد( ولي در واقعيت برادري ندارند.)ممنون مي شوم خوابم را تعبير كنيد.

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۶:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما با آدمهایی سروکار دارید که با غرایز خودشان کار می کنند و نه با عقلانیتشان. اینان برای رسیدن به خواسته هایشان ، صرفا احتیاجات خودشان را در نظر می گیرند و اگر چیزی موافق میلشان پیش نرود وحشی بازی در می آورند. اما شما از شعور خودتان در برابر اینان استفاده می کنید و رستاخیز و بیداری مجددی برای شما وجود دارد. آقای آشنا هم سعی می کند که خوب جلوه کند و روح زیبایی از خودش نشان دهد و افتاده برخورد کند و منیت به خرج ندهد. او گشایش کار خواهد یافت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۷:۱۳
b

b : سلام روز بخیر و نیکی .
خواب دیدم در جایی از ملک خصوصیمون هستم که ناگهان یه شیری جلوم اومد . این شیر خاصیت حمله نداشت و فقط با من میومد. من بصورت آگاهانه تو خواب از شیر ترسیده بودم و حتی از یه نردبونی چنتا پله بالا رفنه بودم به هوای اینکه دیگه دستش بهم نمیرسه ولی شیر نر اومده بود زیر نردبون و هیچ حالتی از خشم و حمله نداشت و البته کاملا اروم و ریلکس بود یا بهتر بگم انگار اهلی بود برام یا مثل سگ گله که اهلی هست بود . یه قسمت دیگه دیدم که ببری هم وجود داره که اونم حالت حمله نداشت . تقریبا یجایی که هم شیر بود و هم ببر ، یه گربه ایی رو هم دیدم که اونم مثل وقتی که صاحبشو میبینه ، دمش بالا بود ...
(وقتی خوابم رو مرور میکنم میبینم ترسم توی خواب از خود آگاه درون خوابم بوده . البته یکم هم گیج کنندس. من خواب هایی رو یادم میاد که توش خود آآگاهم بعنوان بیننده داشت خود ناآگاه درون خوابم رو میدید . و خیلی از خوابهام که منه درون خواب تلفیقی از هردوی اینها هستم . یعنی خوابم رو با خود آگاهم عکس العمل نشون میدم . گاهی وقتا تشخیص ایندوتا حالت باهم برام سخت میشه ، یعنی عکس العملی که توی خواب دارم برای خود ناآگاه من توی خوابه یا اینکه فرمون دست خودآگاه منه :)) . اگه چیزی ازین قضیه هم میدونید ممنون میشم راهنمایی کنید.)
اینم اضافه کنم که مثل همیشه از تعابیر کامل و راهنمایی هاتون حداکثر استفاده رو میبرم . بدونید از وقتی که میزارید و زحمتی که میکشید ، بخوبی استفاده میشه. براتون همیشه سلامت جسمی و معنوی ، آرامش فیزیکی و روحانی و البته زندگی توام با برکت و فراووونی انرژی رو از خدای یکتا ، خالصانه آرزو میکنم .
ممنون از بابت تعبیر خوبتون .

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایطی متفاوت عکس العمل های متفاوتی از خودتان بروز می دهید و همه ی خصلتهای برتری و رهبری و تسلط در وجود شما هست. گاهی شخصیتی حاکی از قدرت بزرگ، شجاعت، پرخاش، وقار، سلطنت، رهبری، غرور و تسلط دارید. شما تاثیر زیادی روی دیگران دارید و باید در زندگی اجتماعی و شخصی تان، خویشتن داری را تمرین کنید. شما می خواهید روی دیگران کنترل داشته باشید و احساس مسئولیت می کنید. بر بعضی از مشکلات عاطفی تان غلبه خواهید کرد. توانایی شما در به کار بردن قدرت در موقعیت های مختلف زیاد است و دوست دارید نقش رهبری بیشتری به عهده گیرید با گذشت و رئوف هستید و تا اندازه ای خودخواه و جاه طلب و مستقل. همه همینطور هستند که گاهی بیننده خواب هستند و گاهی فعال. تشکر از محبت و همراهی شما.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۳:۴۱
b

b : سلام خانم هراتی نازنین .
وقت بخیر و آرزوی تندرستی و سلامتی برای شما دوست نازنین.
من خواب دیدم که با دختری دارم تو خیابون راه میرم و حرف میزنم که ناگهان خیابون مثل کف تردمیل برخلاف جهت ما به حرکت درومد و نسبتا هم با کمی سرعت حرکت میکرد. تا این اتفاق افتاد ، دوس دختر توی خوابم بی قرار شد و سریع خواست فرار کنه . یکم رفت ولی من دستشو گرفتم و قانعش کردم که پیش من جاش امنه . اونم حرفمو قبول کرد و پرید تو بغلم و من ازونجا بردمش . هرچی بیشتر از خطر دورش میکردم دستشو تو گردنم محکمتر عاطفی حلقه میزد .وسط راه یه گروهی رو دیدیم که درحال فرار بودن و یه چنتا حیوون اهلی رو بیخیال شدن . پشتشون هم یه دسته سگ های تربیت شده ی سیاه رنگ و سریع داشت تعقیبشون میکرد که وقتی مارو دیدن وایسادن . تو اون دسه حیوون اهلی که بود من یه سگ کوچولو شیری رنگ رو دیدم که این سگ های سیاه میومدن تا اینو بدرنش و سگ کوچولو از ترس تکون نمیخورد متاسفانه بقیه حیوونا رو بخاطر نمیارم . شاید توشون جوجه و مرغم بودن بهمراه گربه . ولی من سک کوچولو رو خوب بخاطر میارم. من دوس دخترمو از بغلم پایین گذاشتم و سگ رو گرفتم گذاشتم پشت سرم . دوتا از این سگهای سیاه اومدن حمله کردن من با هر دستم پوزه های هرکدوم رو گرفتم و یکی رو با لگد پرت کردم و یکی دیگه رو گردنشو شکوندم و پرتش کردم چند متر اونورتر . بقیه سگا دیدن این قضیه رو فرار کردن .
مثل همیشه ممنون بابت تعبیرای خوبتون .

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۸:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. موانعی سر راه رسیدن شما به موفقیت پیش می آید که سرعت شما را کمتر می کند. عده ای دوست نما در اطراف شما هستند که مثل سایه همیشه با شما هستند ولی شما قادر خواهید بود نیت آنها را بفهمید. آنها می خواهند از شما سو استفاده کنند و نسبت به هم احساس تعلق خاطر دارند مثل یک خانواده. اما یک دوست واقعی و بی آزار هم دارید که نسبت به شما خالص است و شما اجازه نمی دهید که دشمنانتان مانع رسیدن شما به ثروت و خوشبختی شوند. به وقتش و در صورتی که برایتان مانع تراشی کنند ارتباط خودتان را با آنها قطع خواهید کرد. هر چه بیشتر بخواهند مانع رسیدن شما به هدفتان شوند، شما بیشتر تمایل خواهید داشت که به کارتان بچسبید و آن را ادامه دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۳:۰۱
b

b : سلام خانم هراتی ..
روزتون بخیر..
من خواب دیدم روی یه درختی هستم که در کنار پرتگاهی ریشه تو کوه داره و یه قوس کوچیکی به سمت امنیت و کوه داره . درخت شاحب شاخه های زیادی بود و هر شاخه میتونست ده تا انسان رو روی خودش تحمل کنه . درخت خیلی بزرگی بود ولی ارتفاع نداشت . ببشتر حجم درونی داشت . باری ، من دیدم رو درخت دارم راه میرم و دنبال بالا رفتن از درخت و رفتن به سمت کوه هستم . جایی که از پرتگاه و خطر دور باشم ولی روی درخت و یکم بالاتر و روبروی من چنتا حیوون درنده از قبیل شیر و ببر و یوز پلنگ بودن که اصلا ارامو قرار نداشتن .اول احساس میکردم برای این هستن که جلوی منو بگیرن یا به من آسیب برسونن ولی دو دفعه که یوز پلنگ رو از سقوط نجات دادم متوجه شدم خیلی عصبانی هستن و آروم و قرار ندارن . شیر و ببر هی از عصبانیت و بیقراری از چپ به راست و بلعکس جابجا میشدن . یوز پلنگ اما دوبار داشت میفتاد که من آخرین لحظه دمشو گرفتم و کشوندمش بالا . دمشم انگار لایه ایی از خورده شیشه داشت که دستمو به درد اورده بود ولی خونریزی نداشتم . بعد ازینکه بار دوم پلنگ رو کشوندم بالا توی یه شهری بودم که اتوبوس ها بو ماشین ها در حال رفت و آمد بود . من اینجا از خواب پریدم بنا به دلایلی و دیدم نزدیکای اذان صبحه . نمیدونم خوابم ادامه داشت یا نه ولی تا همینجاشم اگه برام تعبیر کنید مثل همیشه از شما سپاسگذارم .

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به اهداف و آرزوهایتان وابسته هستید می خواهید که به اهدافتان برسید و در جایگاه بالاتری در زندگی قرار بگیرید. سعی می کنید که مسیر اشتباه نروید و از جایگاه خودتان خارج نشوید. در موقعیت هایی که انتظار خوشی از آن نمی رود و هیجانی می شوید یا می ترسید، سعی می کنید که کنترل خودتان را به دست بگیرید و مسلط و قوی و رهبری مآبانه برخورد کنید. گذشته داشته باشید و روح قوی شما، اجازه نمی دهد که نگرانی ها و ترسهایتان شما را از کوره بدر ببرد و مشکلی برایتان پیش بیاید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۰:۲۰
کیمیا

کیمیا : سلام خانم هراتی عزیز،
من دیشب خواب دیدم که یه گربه ساکت یه گوشه نشسته و منو نگاه میکنه،
کمی بعد دیدم یه گربه داخل خونست و شاید همون گربه بود که از در پذیرایی میخواد بیاد داخل و من نمیذاشتم و هلش میدادم بیرون که یه دفعه دیدم تبدیل شد به یه سگ بزرگتر راه راه سیاه سفید و از کنار من خودشو هل داد و از بالای دستم خودشو انداخت توی پذیرایی با اینکه من نمیذاشتم و نمیخواستم بیاد داخل، تشکر از تعبیرهاتون

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۵:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از حضور کسی که در زندگی تان می تواند برای شما تهدیدی محسوب شود، نگران هستید ولی این شخص خودخواهی را کنار خواهد گذاشت و برای شما تبدیل به یک دوست خواهد شد که مهربان و وفادار است ولی البته گاه گاهی جنبه های منفی هم از خودش بروز می دهد و نمی تواند خوب مطلق باقی بماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۵:۳۰
نیلوفر

نیلوفر : سلام روز بخیر
من دیشب خواب دیدم توی خونمون بودیم ولی یه خورده خونمون فرق داشت ولی میدونستم خونه ی خودمونه . انگار دونفر یا یک نفر هم با من بودند . بعد یک سری حیوانات کوچک مدام دنبال من بودند و و من سعی می کردم از آنها فرار کنم . توی اتاق میرفتم و سعی می کردم درب رو قفل کنم اینقدر این حیوانات به درب فشار میاوردند ولی من اخر درب رو قفل کردمم ولی انگار یه دست یکی از انها لای درب گیر کرد . حیوانات رو نمی شناختم یه چیزی مثل موش مارمولک و .. بودند ولی عجیب و غریب بودند

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۳:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما دستخوش تغییراتی می شود و به خاطر مسائل کوچکی فکرتان را ناراحت می کنید. شما سعی می کنید که گاهی تنها باشید و به کسی اجازه ندهید که فکرتان را به هم بزند ولی باز هم سعی می کنند در کارتان دخالت کنند و فکرتان را به هم بزنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۷:۳۰
Pariya

Pariya : سلام من خواب دیدم یه جایی بودم ک خونمون بود اطراف اونجا یه خرس گنده سیاه دیدم با یه اسب خیلی بزرگو حیوونات دیگه ک یادم نیست الان....اونا شروع کردن دویدن دنبال هم ک وقتی میخواستن بپرن خییلی بلند بود پرششون جوری ک از دیوار خونه ما بالا اومدن یهو اومدن تو خونه ما همه پراکنده شدیم...ب کسی اسیبی وارد نشد ولی خب یه صحنش یادمه ک برادرم زیر خرس سیاه گیر افتاده بود چندتا سرباز خرسو با تفنگ زدن..مرسی

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همه ی شما می خواهید آزاد و مستقل باشید، شروعی تازه داشته باشید و به خواسته هایتان برسید از این رو، گاهی درون گرا شده و خیلی به فکر فرو می روید. اما برادر شما حالت خشم و عصبانیت کنترل نشده ای از خودش نشان می دهد چون او احساس می کند که گیر کرده و راه چاره ای ندارد فکر می کند که همه او را کنترل می کنند یا تهدیدی برای رسیدن او به خواسته هایش محسوب می شوند. او گیج شده و شما به برادرتان کمک می کنید که به اهدافش برسد و به او ثابت می کنید که دوستان او هستید و آرامش او را به او بر می گردانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۰:۵۵
Sara

Sara : سلام روزتون بخیر
من امروز صبح خواب دیدم که توی حیاط مادربرزگم بودم مامانم هم بود، یهو دیدم روی موتوری که توی حیاط بود یه حیوون کوچولو بود ولی پشتش بمن بود فکر کردم از این سگ کوچولوهاست ذوق کردم و به مامانم گفتم نگاه کن ولی همینکه رفتم جلوش دیدم انگار شبیه یه روباه کوچیک بود بمن نگاه کرد به مامانم گفتم این روباهه، اون حیوون از روی موتور پرید و رفت جلوی در ورودی خونه نشست رفتم سمتش که یهو به یه ببر خیلی بزرگ تبدیل شد رفتم بهش نزدیک شدم که یهو دوید سمت در کوچه از روی در میخواست بپره بیرون ولی هیکلش خیلی بزرگ بود به سختی از در میرفت بالا که دوباره هیکلش کوچیک شد و پرید بیرون

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۴:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما یا کسی که صاحب موتور بوده، شخصیتی زیرک و باهوش دارید که به موقع اش هم بسیار شجاع و جسور و البته بخشنده و مغرور رفتار می کنید و منوط به شرایطی که در آن قرار می گیرید می توانید انطباق پذیر باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۳:۲۶
Hoshang

Hoshang : سلام خدا قوت.فضای است که نمی دونم،خونه یا محل کار...یکی از دوستام که صاحب منصب هست را با مقام بالاترش می بینم که در خصوص سختی کار صحبت می کنند.البته من قدری بی تفاوت بودم و گفتم اوضاع خوب هم‌ بود برای ما که فایده ای نداشت.در یک لحظه فضا عوض شد در محل دوران کودکی ام،دیدم سگ سیاهی با یک حیوان که شبیه گاو سیاهی بود، ارتباط جنس داشت و سگ فاعل بود.بعد فضا عوض شد،می بینم یک گربه ایی زیر بغل برادر بزرگم که مو زیاد و عرقی بود را لیس می زد و مثلا عرقش را می گرفت و گربه ای لیس می زد و نگاهی به برادرم و به من می کرد و هم برادرم راضی بود و هم گربه.دایی کوچکم اونجا حضور داره و مثل اینکه چند تا حیوان کوچک شبیه سگ های کوچک کثیف اونجا هست.محیط هم کثیف بود.فضا عوض شد چند همکارم را لحظه ای در خونه قدیمی و لحظه دیگر در جای ناشناسی می بینم که در اونجا من می خواستم حمام کنم.ولی مکان حمام ثابت نبود و معلق و متحرک بود و به سختی مثل اینکه حمام کردم.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۴:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می دانید که در هر منصب و مقامی که باشید همیشه کسانی که قویتر از دیگران هستند به آنها زور می گویند و با ظاهری دوستانه اما قلبی دلخور و عصبانی و سرشار از کینه، مجبورند به رئیسانشان سرویس بدهند و از آنها پشتیبانی کنند. برادر شما دوست دختری داشته یا دارد که استرس را از وجود برادرتان دور می کند و هر دویشان از رابطه شان راضی هستند. دایی شما هم دوستانی دارد که همه شان درست و حسابی نیستند و از کوچه و بازار پیدا شده اند. همکاران شما گاهی به نظرتان خیلی صمیمی و مهربان می آیند و گاهی خیلی غریبه و دور. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانی هایتان را به کل فراموش کنید ولی حریم خصوصی ندارید و نگرانی تان هم مربوط به یک مسئله خاص نیست. هر جایی که هستید نگرانی های خاص خودش را دارد ولی شما سعی می کنید که فکرتان باز باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۴:۲۲
zahra

zahra : عرض سلام و خسته نباشید
من خواب دیدم که توی یه خونه هستم که اون خونه خونه ی قبلی فروخته شده ی پدربزرگ مادربزرگم بود. بعد یه تمساح اومده بود طبقه ی سوم خونه من ازش می ترسیدم بعد پدرم با اون تمساح روبرو شد و یک مدتی هم باهاش جنگید اما آخرش دست پدرم رو گاز گرفت و با دمش به پدرم زد و پدرم رفتن بیمارستان. بعد من رفتم طبقه ی اول خونه اونجا یه عقرب توی دستشویی بود من هی از دستش فرار میکردم چون می ترسیدم منو بگزه و نذاشتم منو بگزه اما بعد یه مدت دیدم خواهرم رو گزیده. بعد رفتم طبقه ی دوم خونه دیدم که دوستم اونجاست و داره میگه من به خاطر تو بچمو سقط کردم. تمام خواب من وحشت زده و ناراحت بودم و نمی دونستم باید چه کنم.
ممنون

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به سنت های قدیم و افکار خانوادگی تان وابسته هستید. خطری پدر شما را تهدید می کند و ممکن است کسی به او نصیحت بدی می کند و باعث می شود که پدرتان تصمیم اشتباهی بگیرد و ارتباطش با دیگران به هم بخورد یا قطع شود. کسی هم هست که به خواهرتان حرفهای سوزناک و تلخ می زند و با زبانش خواهرتان را زخم زبان و نیش می زند. دوست شما هم از تصمیمی که می خواهد بگیرد منصرف می شود و کار یا پروژه ای را رها می کند و شما را مسبب این تصمیم خودش می داند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۹:۵۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.