تعبیر خواب حیوانات
لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : سلام عزیزدل. دیشب خواب دیدم به همراه خانوادم (به جز مادرم) المان هستیم. طبقه بالای هتلی رو به دریا. میخواستم از امواج زیبا و صدای ارامش بخششون فیلم بگیرم. ناگهان صحنه عوض شد و داخل یک قایق قرار گرفتیم، به جای گربه یک ببر جوان داشتیم که خواب بود. مشغول حرکت در اب بودیم که یه قایق با سرنشین نامرئی اومد مارو به هوا برد و پرت کرد پایین! همینجور که سعی میکردم بقیه رو نجات بدم ببر و بقیه وسایل رو هم از زیر اب درمیاوردم و میذاشتم لب ساحل، اما ساحل بازهم موج داشت و دریا تموم نمیشد. به سختی شنا میکردم که شب شد. داخل دریا اما ایندفعه دریای جنوب، یه ماشین شاسی بلند مشکی داشتیم که پارکش کردیم و پیاده از ساحل داشتیم دور میشدیم که دیدم لب ساحل پر از کف باقیمونده از موج ها هست. به مادرم گفتم: مامان ماشین رو جای بدی پارک کردیم اینجاهم جزرومد داره. من و مادرم و مادربزرگم بودیم. مادربزرگم خیلی کوچولو و درحد یه بچه شده بود، دستشو گرفته بودم که یه دفعه دم های بزرگ کوسه هارو دیدم. مامانمو که جلوجلو داشت میرفت صدا کردم تا صحنه رو ببینه. اما کوسه ها اومدن سمت ما درحالیکه کوچیک شده بودن بدون نیاز به اب. میخواستن مادربزرگمو یا پای منو گاز بگیرن اما من با استرس نجاتش دادم و ازونجا در رفتیم. سپاس
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما تصمیمی می خواهید برای زندگی تان بگیرید ولی از رویارویی با واقعیات خودداری می کنید. مادرتان مخالف این ایده ی شماست ولی باقی شما سعی می کنید که عادات و رفتارهای گذشته تان را تغییر دهید و هویت خودتان را عوض کنید. احساس می کنید که حالا که ثروت کافی دارید و بینشتان قویست باید کاری را که دوست دارید انجام دهید ولی در مورد موضوعی هنوز کارهای زیادی پیش رو دارید و زیر بنای محکمی برای موفقیتتان نساخته اید. اجازه می دهید که احساساتتان برایتان تصمیم بگیرد و غیر عقلانی عمل می کنید. به این دلیل قطعا اگر به انجام این کار مبادرت کنید، زمانهای خیلی آشفته و سختی را تجربه خواهید کرد. شما زندگی راحت و تجملگرایی را دوست دارید و می خواهید نقش رهبری در خانه تان را بعهده بگیرید. اما از روی احساساتی که سرکوبشان کرده اید تصمیم می گیرید و نه از روی عقلانیت. اگر کاری که مد نظرتان است را انجام دهید، زندگی تان بدون جهت خواهد شد و بی اراده و بی ثبات در زندگی به این طرف و آنطرف می روید و چیزی عایدتان نمی شود. آرزوها و انتظارات شما غیر واقعیست و اگر منطقی فکر کنید به نفعتان است. شما از زندگی راحت و لوکس خودتان می خواهید به بهانه های واهی فاصله بگیرید و خودتان را دست سختی ها بسپارید!! مادر بزرگتان که مطلقا هیچ قدرتی برای حمایت از خودش نخواهد داشت و بالا پایین های زندگی می تواند به راحتی او را از بین ببرد. شما دوره ی احساسی سخت و طولانی را پیش رو دارید که با ناراحتی ها و عصبانیت و خشمی که در زندگی تان به وجود می اید تحت تاثیر قرار گرفته و به خودتان و دیگران لطمه خواهید زد. اگر برای تصمیمتان حریص باشید و بدون عقلانیت و بی توجه به دیگران فقط به فکر منافع خودتان باشید، می توانید تهدید عاطفی برای خودتان و خانواده تان محسوب شوید. تشکر از همراهیتون.
حسین حسین : سلام خواب دیدم سوار بر اسب بلند سرخی هسم بدون ذین مطیع من بود هرچی میگفتم همونو میکرد.
فریبا هراتی
: سلام. شما با نشاط و خوش گذران و یا پرخاشگر و ستیزه جو هستید ولی قدرت و اقتدار خودتان را به همه نشان می دهید و می توانید به خوبی رفتارتان را کنترل کنید و خویشتندار باشید. شما زود از کوره در نمی روید و یا رفتاری از خودتان نشان نمی دهید که باعث بی احترامی شما شود. شما علیرغم تمام سختیها به موفقیت می رسید ،تشکر از همراهیتون.
Kkimia : سلام وقت بخیر
خواب دیدم به مسجد میرم و درانجا مادر و خاله ی خودم رو هم میبینم. کنار مادرم یک شیر و یک آهو بودن. شیر باآهو کاری نداشت.من شیر رو از گوشهاش میگیرم به به سمت نگهبانی میبرم.خیلی ترس داشتم ولی شیر بامن کاری نداشت. خواستم آهو رو بلنو کنم که ببرم، آهو دستمو گاز گرفت ولی تحویلش دادم. دوباره برگشتم با یک شیر دیگه مواجه شدم، اون شیر رو مثل شیر اولی باگوش کشیدم و به نگهبانی دادم.ازمسجد خارج شدم و تو خیابون ازینکه آهو دستمو گاز گرفت ناراحت بودم که یک پسر باچشمهای رنگی دستشو گذاشت دور گردنم منم دستمو که آهو گاز زد بهش نشون دادم و گفتم خیلی ناراحتم
ممنونم از پاسخگویی تون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و مادرتان شخصیتی شجاع، قوی، مسلط و مغرور دارید که می توانید با پرخاشگری و تند رفتار کنید ولی اینکار را نمی کنید بلکه با خویشتنداری و تسلط بر افکار و اعصابتان سعی می کنید اوضاع را به خوبی کنترل کنید. ولی کسی در زندگی شما هست ( احتمالا خاله تان) که با وجود سادگی و زیبایی، محبت شما را با بدی جبران می کند و یا فشار و استرسی را به دوش شما وارد می کند که فکرتان ناراحت می شود. شما با این وجود، گشایش کار خواهید یافت و نسبت به آینده خوشبین هستید و سعی می کنید که خونسرد و ارام به نظر بیایید. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام چند وقت قبل خواب دیدم یک گربه(ک شاید سیاه رنگبود) روی ی سگه ک اون سگ خیلی دراز شده بود گربه روی سگ سوار بود و ی جورایی پیچیده بود ب سگه و با سگه رابطه جنسی داشت با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. کسی در زندگی شماست که بینش و خرد او قویست و شخص دیگری از او سو استفاده می کند و نظراتش را به او تحمیل می کند و اگر گربه مشکی بود احتمالا این شخص دچار بدشانسی شده و انرژی منفی به زندگی او می آید. شاید این خواب هشداری به شما باشد که اگر شخصیتی مهربان و فداکار و دوستانه دارید باید مراقب باشید که از شما سو استفاده نکنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
زن ۴۰ ساله : اوایل خواب (قبل ۱۲ شب) خواب دیدم در حیاط منزل قدیمی پدر پدرم که نسبتا بزرگ هم بود، فامیل (دقیقا یادم نمیاد کدامشان) چند تا چند تا و پراکنده حضور داشتند. ولی حیوانات درنده هم توی حیاط بودند. دو سه نفر داشتند به یک یوزپلنگ با مهربانی غذا میدادند ولی کمی وحشیگری کرد. شیر نر سفید توی ایوان، پشت در ورودی هال خانه ایستاده بود و من با ترس در را باز کردم و رفتم توی خانه. دنبالم اومد و من در را با ترس محکم بستم و قفل کردم که نتونه بیاد تو. در شیشه ای بود و میدیدمش و ترسیدم. قبل ورود هم در حیاط که بودم از پشت در دیده بودم گرگی متعلق به یک آدم غیر ایرانی توی خود خانه و اتاقها پرسه میزند. وقتی توی خانه رفتم همش با خودم میترسیدم و میکفتم برم ازش بپرسم where is your wolf? (گرگتون کجاست). ولی نپرسیدم. یک خانواده دیگر از فامیل (فکر کنم عموم که شبیه زمان خیلی جوانیهایش بود و زن و بچه ش ) هم دوباره با زحمت (از دست شیر سفید) از در شیشه ای ایوان به هال گذشتند و وارد خانه شدند.
واقعا خواب ترسناکی بود.
من همسن الانم بودم.
فریبا هراتی
: سلام. پدر بزرگ شما شخصیتی اصیل و با وقار، قوی و شجاع داشته و می خواسته به همه ی کارها مسلط باشد. او شخصیتی پرخاشگر داشته که سعی می کرده خویشتندار باشد و می دانسته که همه چقدر از او حساب می برند. مادر بزرگتان هم شخصیتی قوی و مسلط و شاید حتی کینه ای داشته که محبت دیگران را به پای وظیفه ی ایشان می گذاشته و شما سعی می کردید که با ایشان برخورد بدی نداشته باشید. عموی شما هم در جوانی از ایشان خیلی حساب می برده و نمی خواسته که کاری کند که آنها از او ایراد بگیرند و به شدت از ایشان حساب می برده است. کسی هم در فامیلتان بوده که به واسطه ی ازدواج در واقع به فامیلتان اضافه شده بوده مثل شوهر عمه یا زن عمو که شخصیتی آبزیرکاه و موذیانه داشته و سعی می کرده که اوضاع را به نفع خودش پیش ببرد. تشکر از همراهیتون
زن ۴۰ ساله : سلام. وقت بخیر. من زیاد در مورد مادربزرک و پدر بزرگ فکر نمیکنم. صفاتی که شما در مورد پدربزرگ-مادربزرگ-عمو-شخص سببی گفته اید خیلی به ترتیب به پدرم-مادرم-برادرم-همسرم نزدیکه؛ امکان داره که با وجود صحنه خواب که خانه پدربزرگ بود نه خانه پدری، خواب در مورد آنها که کفتم باشد؟ ضمنا خوابهای من معمولا در خانه قدیم پدرم است نه پدربزرگم؛ شاید اولین بار بود که به این واضحی در خانه پدربزرگ بودم.
فریبا هراتی
: اینکه آنها را به صورت مادر بزرگ... دیده اید از جنبه ی وابستگی به آنها و اصالت ایشان می تواند اشاره به مادر و پدرتان .... داشته باشد.
زن ۴۰ ساله : ممنون ولی ببخشید هر چی میخونم منظورتان را متوجه نمیشوم
فریبا هراتی
: شما فرمودید ممکن است اینها به پدر و مادرم اشاره کنند... چون صفات ایشان است. عرض کردم اگر اصالت و خصلت های پدر مادرتان شبیه به پدر بزرگ مادربزرگتان باشد بله. یا اگر شخصیتشان وابسته به پدر بزرگ مادر بزرگتان باشد؛ بله. می تواند اشاره به آنها کند.
Maryam : سلام ببخشید توی خوابی که اینجا چند روز پیش ارسال کردم اون حیوونه بین کلاغ و اسب بود شما احتمالا خوندید الاغ.
ممنون.
فریبا هراتی
: :))))) ار مجموع خصلت های حیواناتی که نوشتم عرض کردم اندازه ی الاغ درکشان نمی رسد. کلاغ از خباثت می گوید و اسب از غرور.
Maryam : سلام امیدوارم خوب باشید.
چند شب پیش خواب دیدم که مامان مرحومم یه خونه خریده بودن که زیاد خوب نبود و کاملا لب یک ساحل بود و آب تا دم خونه میومد من همش نگران بودم که آب نیاد تو خونه. بعد اومدم حیاط خونه فعلیمون و دیدم زیر یکی از باغچه ها به حفره خیلی بزرگ باز شده انگار زمین نشست کرده باشه و اون زیر برای خودش یه شهر عجیب و غریب با موجودات عجیب بود که انگار تازه پیدا شده بود و مردم داشتن دسته دسته میومدن تماشا. من با عجله داشتم لباسهای روی بند رو جمع میکردم همون موقع هم شنیدم که میراث فرهنگی هم داره میاد اینجا رو ببینه. با یه دسته از مردم که همه خانم بودن رفتم چند پله پایین تو حفره و دیدم حیوونای عجیبی دارن میان بالا مثلا یه خرس راه راه بود عین ببر، یه حیوون دیگه هم بود ترکیب اسب و کلاغ. بعد همه شروع کردن به جیغ زدن و یه حیوون شبیه آدم که اون پایین داشت راه میرفت و لباس عروس تنش بود رو نشون هم میدادن. خیلی قدش بلند بود شاید ده متر و یه عالمه دست داشت شاید حدود بیست سی جفت. هرچی تلاش کردم صورتش رو ببینم نشد و از ترس بیدار شدم.
با عرض معذرت بابت طولانی شدن نوشتهم.
شاد و برقرار باشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. مادر شما فکرشان ناراحت است و نیاز به کمک شما دارند. او خواسته ناخواسته اشتباهاتی در زندگی اش کرده که حالا نگران است که نکند به خاطر این اشتباهات جزایش را ببیند. شما البته گناهی ندارید ولی خداوند می خواهد به شما چیزی که در طبقات پایین ( جهنم ) هست را نشان دهد تا بدانید که از گذشته تا به امروز هر کسی که صرفا بر طبق غرایز خودش برخورد کرده و از عالم بالا و معنویت چیز زیادی کسب نکرده است، خداوند همه را یک جا جمع می کند. راه راه افقی روی خرس به بیان جسورانه و رک و بی ادبانه ی انسان زمانی که عصبانی و خشمگین است اشاره می کند که این هم به اندازه ی خودش گناه است تا کسانی که ادعای فضل می کنند ولی اندازه ی الاغ درکشان نمی رسد. این حیوان بلند با دستان زیاد اشاره به کسی دارد که ارتباطات زیادی در دنیا داشته و ارزش و مقام دنیوی او بالا بوده ولی دیگران را له کرده و پا روی ایشان گذاشته تا به خواسته های خودش برسد. اینها همه در جهنم جای خواهند داشت. تشکر از همراهیتون.
farah : اين خواب از يك دختر: سلام، خواب ديدم يكي كه نميدونم كي بود اومد گفت بهش كاري نداشته باشيد( منظور يعني من كه به من كاري نداشته باشن) كه اين تبديل شده يا ميخاد تبديل بشه به يك جانور خيلي زيبا كه سر تا پاشو غرور گرفته يا غرور ميگيره . يعني من تبديل شدم يا ميشم.( منظور اين جمله چي بود؟ و اينكه من ادم مغروري نيستم. ممنون)
فریبا هراتی
: سلام. منظور از این خواب این است که شما شخصیت موفقی پیدا می کنید و مطابق با غرایزتان عمل خواهید کرد و نه مطابق با احساسات معنوی. بلکه به غرایز و خواسته های مادیتان توجه بیشتری خواهید داشت و به دستاوردهای خودتان افتخار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
atefeh : سلام،خواب دیدم که غروبه و هوا درحال تاریک شدن، تو آشپزخونه مون چندتا حیوان کنار هم اروم ایستاده بودن ،آهو و سگ و گرگ پلنگ و... بودن و چند تا هم تو بالکن آشپزخونه پشت پنجره بودن (شیر نر،میمون،شامپانزه،ببرو چندتا که خاطرم نیست)و میمون و شامپانزه انگار قصد داشتن از پارگی تور فلزی پنجره بیان داخل اما در نهایت نیومدن ،همه شون خیلییی آروم بودن و نه صدایی داشتن نه حالت حمله،منم نمیترسیدم ولی مراقب بودم،یکیشون یه گرگ_سگ خیلییی لاغر بود و بنظر خیلییی گرسنه میومد،با التماس نگاه میکرد و من بهش یه تیکه گوشت غذا دادم،ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. پایان یک چرخه یا شرایط فرا رسیده و شما باید بنشینید و شرایط و موقعیتتان را بررسی و ارزیابی کنید. شما مردم و غرایزشان را درک می کنید . چه آنهایی که بینشی قوی دارند و چه آنهایی که ساده لوحانه فقط به ظاهر قضایا نگاه می کنند و چه آدمهای آبزیرکاه و موذی و یا آنهایی که قدرتی در دست دارند، چه فقیر و چه پولدار... کسانی که باقدرت یا موذی بازی می خواهند به اهدافشان برسند و آنهایی که برای مردم نقش بازی می کنند و یا با گذشت و کریم هستند همه را نگاه می کنید و شما با کسی که ادعای دوستی می کند ولی گاهی خشن و بد اخلاق است و نیاز به محبت تان دارد، با سردی و بی مهری رفتار خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Hoshang : سلام.خدا قوت.این خواب را چند دقیقه قبل ثبت کردم.در صفحه خواب های من کنترل کردم،ثبت نشده بود،مجدد ارسال می کنم.اگر خطای از سوی من باشه پیشاپیش عذر می خوام.تو یک مزرعه شالی هستم.فصل برداشت تمام شده و مزرعه نزدیک مزرعه پدری ام که الان مال برادرانم هست می باشد.تو سمت بالای من یک سگ سیاه نشسته و من که مراقبت کردم از اونجا رفت.در سمت پایین چند سگ رنگارنگ کوچک و بزرگ هستند و ناگهان سگ ها محو می شند و چند اسب ظاهر می شند،من قصد نزدیکی به اسب را پیدا می کنم.یکی از اسب ها که رنگ قهواه ای است و(شاخ داره و یکی از شاخ هاش بزرگتر)را می گیرم و اسب رام شد و بعد گفتم اینکه یابو (نر)هستش را رها و یک اسب دیگه (ماده)که شبیه اسب هستَش ولی چیزی بین کره اسب و الاغ و خر است و شاخ کوچکی هم داره و جثه اش کوچک و رنگ اش به سفیدی می زنه ولی خاکستری است را به راحتی با گرفتن شاخش رام می کنم و به قصد نزدیکی به سمت طویله که آقای قرار بود در اختیارم بگذاره می برم در اونجا دیگه از شاخ حیوان خبری نبود و نمی دانم اصلا نزدیکی شد یا خیر! بیدار شدم یا ادامه خواب است،خودم را در یک مسیری می بینم وارد یک خونه ایی می شم به قصد نزدیکی با کسی ولی یک خانم کارگر را می بینم و بیرون می آم در ادامه بچه های اون خانم را می بینم که از من تقاضای پول می کنند و نمی دانم آیا به اون ها کمک می کنم یا خیر ولی گویا یک شرطی می گذارم.بعد در رویرویم مزرعه بزرگ حیوانات را می بینم که هر کس که حیوان خانگی مازاد یا نمی خواد نگه اش داره می آره اونجا می اندازه .چند تا حیوان کوچک شبیه به خرگوش بیرون کنار جاده بودند و من می خواستم داخل مزرعه بندازمشون.آدم های که حیوانات را آورده بودن یا اونجا بودن به نظر یک مشگل جسمی یا روحی داشتن.داخل مزرعه حیوانات پرورشی نظیر زرافه و شتر مرغ بود.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما در دنیایی مرفه زندگی می کنید که برادر شما در عین حال که دوست شماست ولی خصلت های اخلاقی سیاه و بدی دارد ولی شما می توانید خصلت های اخلاقی او را کاملا متوجه شوید و او نیات حقیقی او را بفهمید و از آنها سر درآورید. دوستان دیگری هم دارید که مهربان هستند و بینش و وفاداری و سخاوت در وجودشان هست و خصلت های خاص خودشان را دارند. شما می خواهید به مقام و قدرت و تسلط بر کارهایتان برسید. شما در شرایط فعلی تان ایده آل های بالا و امید و بینشی قوی می خواهید که بتوانید به واسطه ی آن زندگی تان را به کمال برسانید و از زندگی راضی باشید. و همسر شما می تواند شما را به این ایده آلهایتان برساند. او شخصیتی روشنفکر و مغرور دارد که خیلی با هر کسی قاطی نمی شود و البته خیلی هم قوی عمل نمی کند. شما می خواهید به ثروتی برسید ولی می دانید که پیش زمینه ی رسیدن به ثروت، خرج مال و اموال در جهت نیازهای جانبی کار است. مثلا اگر بخواهید به سرمایه ای برسید لازم است که اول در جهاتی ثروتتان را خرج کنید و از خودتان مایه بگذارید و بعد به سود برسید. در دنیای ما مردم بر حسب غرایزشان عمل می کنند. بعضی ها دید وسیعتری در زندگی دارند و خودشان را سپر بلای دیگران می کنند. بعضی ها هم اصلا واقعیت را نمی فهمند و منکر همه ی بدیهیات می شوند و نمی خواهند حقیقت و عدالت را بپذیرند. تشکر از همراهیتون.