کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حیوانات

لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

136 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

b

b : سلام روز بخیر و نیکی .
خواب دیدم در جایی از ملک خصوصیمون هستم که ناگهان یه شیری جلوم اومد . این شیر خاصیت حمله نداشت و فقط با من میومد. من بصورت آگاهانه تو خواب از شیر ترسیده بودم و حتی از یه نردبونی چنتا پله بالا رفنه بودم به هوای اینکه دیگه دستش بهم نمیرسه ولی شیر نر اومده بود زیر نردبون و هیچ حالتی از خشم و حمله نداشت و البته کاملا اروم و ریلکس بود یا بهتر بگم انگار اهلی بود برام یا مثل سگ گله که اهلی هست بود . یه قسمت دیگه دیدم که ببری هم وجود داره که اونم حالت حمله نداشت . تقریبا یجایی که هم شیر بود و هم ببر ، یه گربه ایی رو هم دیدم که اونم مثل وقتی که صاحبشو میبینه ، دمش بالا بود ...
(وقتی خوابم رو مرور میکنم میبینم ترسم توی خواب از خود آگاه درون خوابم بوده . البته یکم هم گیج کنندس. من خواب هایی رو یادم میاد که توش خود آآگاهم بعنوان بیننده داشت خود ناآگاه درون خوابم رو میدید . و خیلی از خوابهام که منه درون خواب تلفیقی از هردوی اینها هستم . یعنی خوابم رو با خود آگاهم عکس العمل نشون میدم . گاهی وقتا تشخیص ایندوتا حالت باهم برام سخت میشه ، یعنی عکس العملی که توی خواب دارم برای خود ناآگاه من توی خوابه یا اینکه فرمون دست خودآگاه منه :)) . اگه چیزی ازین قضیه هم میدونید ممنون میشم راهنمایی کنید.)
اینم اضافه کنم که مثل همیشه از تعابیر کامل و راهنمایی هاتون حداکثر استفاده رو میبرم . بدونید از وقتی که میزارید و زحمتی که میکشید ، بخوبی استفاده میشه. براتون همیشه سلامت جسمی و معنوی ، آرامش فیزیکی و روحانی و البته زندگی توام با برکت و فراووونی انرژی رو از خدای یکتا ، خالصانه آرزو میکنم .
ممنون از بابت تعبیر خوبتون .

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایطی متفاوت عکس العمل های متفاوتی از خودتان بروز می دهید و همه ی خصلتهای برتری و رهبری و تسلط در وجود شما هست. گاهی شخصیتی حاکی از قدرت بزرگ، شجاعت، پرخاش، وقار، سلطنت، رهبری، غرور و تسلط دارید. شما تاثیر زیادی روی دیگران دارید و باید در زندگی اجتماعی و شخصی تان، خویشتن داری را تمرین کنید. شما می خواهید روی دیگران کنترل داشته باشید و احساس مسئولیت می کنید. بر بعضی از مشکلات عاطفی تان غلبه خواهید کرد. توانایی شما در به کار بردن قدرت در موقعیت های مختلف زیاد است و دوست دارید نقش رهبری بیشتری به عهده گیرید با گذشت و رئوف هستید و تا اندازه ای خودخواه و جاه طلب و مستقل. همه همینطور هستند که گاهی بیننده خواب هستند و گاهی فعال. تشکر از محبت و همراهی شما.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۳:۴۱
ارام

ارام : سلام عزیزدل. دیشب خواب دیدم به همراه خانوادم (به جز مادرم) المان هستیم. طبقه بالای هتلی رو به دریا. میخواستم از امواج زیبا و صدای ارامش بخششون فیلم بگیرم. ناگهان صحنه عوض شد و داخل یک قایق قرار گرفتیم، به جای گربه یک ببر جوان داشتیم که خواب بود. مشغول حرکت در اب بودیم که یه قایق با سرنشین نامرئی اومد مارو به هوا برد و پرت کرد پایین! همینجور که سعی میکردم بقیه رو نجات بدم ببر و بقیه وسایل رو هم از زیر اب درمیاوردم و میذاشتم لب ساحل، اما ساحل بازهم موج داشت و دریا تموم نمیشد. به سختی شنا میکردم که شب شد. داخل دریا اما ایندفعه دریای جنوب، یه ماشین شاسی بلند مشکی داشتیم که پارکش کردیم و پیاده از ساحل داشتیم دور میشدیم که دیدم لب ساحل پر از کف باقیمونده از موج ها هست. به مادرم گفتم: مامان ماشین رو جای بدی پارک کردیم اینجاهم جزرومد داره. من و مادرم و مادربزرگم بودیم. مادربزرگم خیلی کوچولو و درحد یه بچه شده بود، دستشو گرفته بودم که یه دفعه دم های بزرگ کوسه هارو دیدم. مامانمو که جلوجلو داشت میرفت صدا کردم تا صحنه رو ببینه. اما کوسه ها اومدن سمت ما درحالیکه کوچیک شده بودن بدون نیاز به اب. میخواستن مادربزرگمو یا پای منو گاز بگیرن اما من با استرس نجاتش دادم و ازونجا در رفتیم. سپاس

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۸:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما تصمیمی می خواهید برای زندگی تان بگیرید ولی از رویارویی با واقعیات خودداری می کنید. مادرتان مخالف این ایده ی شماست ولی باقی شما سعی می کنید که عادات و رفتارهای گذشته تان را تغییر دهید و هویت خودتان را عوض کنید. احساس می کنید که حالا که ثروت کافی دارید و بینشتان قویست باید کاری را که دوست دارید انجام دهید ولی در مورد موضوعی هنوز کارهای زیادی پیش رو دارید و زیر بنای محکمی برای موفقیتتان نساخته اید. اجازه می دهید که احساساتتان برایتان تصمیم بگیرد و غیر عقلانی عمل می کنید. به این دلیل قطعا اگر به انجام این کار مبادرت کنید، زمانهای خیلی آشفته و سختی را تجربه خواهید کرد. شما زندگی راحت و تجملگرایی را دوست دارید و می خواهید نقش رهبری در خانه تان را بعهده بگیرید. اما از روی احساساتی که سرکوبشان کرده اید تصمیم می گیرید و نه از روی عقلانیت. اگر کاری که مد نظرتان است را انجام دهید، زندگی تان بدون جهت خواهد شد و بی اراده و بی ثبات در زندگی به این طرف و آنطرف می روید و چیزی عایدتان نمی شود. آرزوها و انتظارات شما غیر واقعیست و اگر منطقی فکر کنید به نفعتان است. شما از زندگی راحت و لوکس خودتان می خواهید به بهانه های واهی فاصله بگیرید و خودتان را دست سختی ها بسپارید!! مادر بزرگتان که مطلقا هیچ قدرتی برای حمایت از خودش نخواهد داشت و بالا پایین های زندگی می تواند به راحتی او را از بین ببرد. شما دوره ی احساسی سخت و طولانی را پیش رو دارید که با ناراحتی ها و عصبانیت و خشمی که در زندگی تان به وجود می اید تحت تاثیر قرار گرفته و به خودتان و دیگران لطمه خواهید زد. اگر برای تصمیمتان حریص باشید و بدون عقلانیت و بی توجه به دیگران فقط به فکر منافع خودتان باشید، می توانید تهدید عاطفی برای خودتان و خانواده تان محسوب شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵:۳۶
faty

faty : سلام دو سه روز پیش خواب دیدم وارد یه جایی مثل طویله شدم و پراز حیوانات اهلی بودن از همه نوع ولی خوب یادم هست یه پسر جون هم بود که کوچکتراز خودم بود و من بهش هیچ حسی نداشتم ولی انگار همسرم بود اما مطمئن بودم حسی نداشتم- بعد یه گوشه از همون قسمت که شبیه بار بود، دیدم که با همون پسر و چندتا از خانوم و اقا دیگه دارم قهوه و کاکائو و مثل همین چیزا نوشیدنی میخورم

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۶:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که خلق و خوی خودتان را کنترل کنید و با دیگران با خوش اخلاقی و مهربانی و عشق رفتار کنید. کارو هدفی به شما واگذار می شود که غلیرغم میلتان به انجام آن متعهد می شوید ولی سعی می کنید که کارتان را هم درست انجام دهید. کلا شما خوش مشرب و خوش اخلاق هستید و رابطه تان با دیگران دوستانه است و از زندگی تان سعی می کنید که لذت ببرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۳:۲۶
Lia

Lia : با سلام چند وقت قبل خواب دیدم‌ یک گربه(ک شاید سیاه رنگ‌بود) روی ی سگه ک اون سگ خیلی دراز شده بود گربه روی سگ سوار بود و ی جورایی پیچیده بود ب سگه و با سگه رابطه جنسی داشت با تشکر

پاسخ
لینک۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۹:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی در زندگی شماست که بینش و خرد او قویست و شخص دیگری از او سو استفاده می کند و نظراتش را به او تحمیل می کند و اگر گربه مشکی بود احتمالا این شخص دچار بدشانسی شده و انرژی منفی به زندگی او می آید. شاید این خواب هشداری به شما باشد که اگر شخصیتی مهربان و فداکار و دوستانه دارید باید مراقب باشید که از شما سو استفاده نکنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۶:۰۷
majid

majid : سلام و عرض ادب . خواب دیدم گروهی زیاد از حیوانات که همه نوع حیوان توش بود مثل گرگ و غیره دنبالم دارن میان من از ترس اونها بالای یه تپه ( کوه) بلندی رفتم خیالم راحت بود که اونا دستشون به من نمیرسه بالای بلندی نشسته بودم و هی میترسیدم سر بخورم بیوفتم پایین جاییم بشکنه یا حیوانات بهم آسیب برسونن ولی همونجا موندم و نیوفتادم.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۷:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما از ماهیت حیوانی و تمایلات بدوی، از خوی وحشی و غیر متمدن دوری می کنید. شما خلق و خوی خودتان را به خوبی کنترل می کنید و درکتان بالاست. از اخلاقیات بد مثل موذی گر و آبزیرکاهی و خودخواهی و... دوری می کنید. اجازه نمی دهید که اصالت و فرهنگ و نقاط قوت روحتان از بین برود و شخصیتتان خورد شود. شما روح بزرگتان را از آفات غریزی و غیر انسانی دور نگه می دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۱:۳۲
Narges

Narges : سلام
وقتتون بخیر
من دیشب خواب میدیدم که مادرم در خونه مادربزرگم که فوت کردن تعداد زیادی حیوان اوردن
گاو
اسب
شتر
مرغ
مرغی که داشتیم خیلی دوست داشتم و سخنگو بود و با من حرف میزد و همه جا بغلم بود
حیوانات رو میدیدم که فضولات ریختن روی زمین از این بابت ناراحت بودیم میخواستیم ببریمشون جای دیگری

که به یکباره دیدم مرغی که دوست داشتم رو سربریدن و خونی بود
خیلی توی خواب ناراحت شدم و دقیقا نفهمیدم کار کی بود

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. اشخاصی که با مادرتان در ارتباط و تعامل هستند و به خاطر مادربزرگتان گردهم می آیند، هر کدام غرایض و خصوصیات اخلاقی خودشان را دارند. بعضی لجباز و سرکش بعضی مهربان بعضی قوی بعضی کینه ای و بعضی هم سرشار از امید هستند. شما نسبت به عشق کسی امیدوار هستید و او برای شما حکم آرمان و هدف شما را دارد. این مردم هر کدام به نوبه ی خودشان کارهایی می کنند که ناشایست است و نظرات بدی می دهند یا رفتارهای چندش آور از خودشان نشان می دهند. کسی که شما دوستش دارید مجبور می شود که تمایلات نفسانی اش را زیر پا بگذارد و از خواسته های خودش بگذرد و این باعث نگرانی و استرس او می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۳:۰۶
نیلوفر

نیلوفر : سلام روز بخیر
من دیشب خواب دیدم توی خونمون بودیم ولی یه خورده خونمون فرق داشت ولی میدونستم خونه ی خودمونه . انگار دونفر یا یک نفر هم با من بودند . بعد یک سری حیوانات کوچک مدام دنبال من بودند و و من سعی می کردم از آنها فرار کنم . توی اتاق میرفتم و سعی می کردم درب رو قفل کنم اینقدر این حیوانات به درب فشار میاوردند ولی من اخر درب رو قفل کردمم ولی انگار یه دست یکی از انها لای درب گیر کرد . حیوانات رو نمی شناختم یه چیزی مثل موش مارمولک و .. بودند ولی عجیب و غریب بودند

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۳:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما دستخوش تغییراتی می شود و به خاطر مسائل کوچکی فکرتان را ناراحت می کنید. شما سعی می کنید که گاهی تنها باشید و به کسی اجازه ندهید که فکرتان را به هم بزند ولی باز هم سعی می کنند در کارتان دخالت کنند و فکرتان را به هم بزنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۷:۳۰
سامان

سامان : سلام خانم هراتی دیشب خواب دیدم توی خانه مادربزرگم هستم که چند سال پیش فوت کرده یهو توی خواب یک حیوان خزنده کوچک دیدم که نمیشناختم چه حیوانی هست بعد رفتم بهش حمله کردم و زخمی شد بعدش افتاد دنبالم و منم فرار کردم رفتم پشت در درو محکم فشار دادم نتونه بیاد داخل یهو از زیر در که یک قسمتش تقریبا شکسته بود وارد اتاق مادر بزرگم شد منم فرار کردم و داییم رفت طرفش تا اونو فراری بده یهو دیدم پسر داییم به یک حیوان کوچک دیگه تبدیل شده کنار اون حیوان هست و منم بش گفتم فرار کن دیگه بعدش اون حیوان تقربیا به یک خزنده شبیه افتاب پرست تغییر کرد در هنگام فرار هم اون حیوان شروع کرد به حرف زدن که حرفاشو یادم نیست دیگه ادامه خواب رو ندیدم چی شد و از خواب بلند شدم تعبیر این خواب عجیب چی هست

پاسخ
لینک۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما می خواهید اصالت و ریشه های خودتان را حفظ کرده و به آن معتقد بمانید. ولی نیازها و غرایز اولیه ای که در زندگی تان سرکوبش کرده اید، شما را وسوسه می کند که به اعتقاداتتان پایبند نمانید. شما می خواهید با این نفس اماره مبارزه کنید. پسر دایی تان اما اسیر این هوسها و غرایز اولیه خودش شده است. او دیگر نمی خواهد که به امیال خودش پشت پا بزند و دایی تان هم نمی تواند او را مجبور کند که مثل دایی تان فکر کند. شما به این فکر می کنید که گاهی می خواهید از منافع دنیایی بهره مند شوید و گاهی خودتان را خیلی معتقد به اصول ریشه ای و فکری خانواده تان نشان دهید و گاهی دنبال هوای نفس رفته و هر چه که به صرفه تر باشد، همانکار را بکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۱:۰۰
Sara

Sara : سلام روزتون بخیر
من امروز صبح خواب دیدم که توی حیاط مادربرزگم بودم مامانم هم بود، یهو دیدم روی موتوری که توی حیاط بود یه حیوون کوچولو بود ولی پشتش بمن بود فکر کردم از این سگ کوچولوهاست ذوق کردم و به مامانم گفتم نگاه کن ولی همینکه رفتم جلوش دیدم انگار شبیه یه روباه کوچیک بود بمن نگاه کرد به مامانم گفتم این روباهه، اون حیوون از روی موتور پرید و رفت جلوی در ورودی خونه نشست رفتم سمتش که یهو به یه ببر خیلی بزرگ تبدیل شد رفتم بهش نزدیک شدم که یهو دوید سمت در کوچه از روی در میخواست بپره بیرون ولی هیکلش خیلی بزرگ بود به سختی از در میرفت بالا که دوباره هیکلش کوچیک شد و پرید بیرون

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۴:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما یا کسی که صاحب موتور بوده، شخصیتی زیرک و باهوش دارید که به موقع اش هم بسیار شجاع و جسور و البته بخشنده و مغرور رفتار می کنید و منوط به شرایطی که در آن قرار می گیرید می توانید انطباق پذیر باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۳:۲۶
Hoshang

Hoshang : سلام خدا قوت.فضای است که نمی دونم،خونه یا محل کار...یکی از دوستام که صاحب منصب هست را با مقام بالاترش می بینم که در خصوص سختی کار صحبت می کنند.البته من قدری بی تفاوت بودم و گفتم اوضاع خوب هم‌ بود برای ما که فایده ای نداشت.در یک لحظه فضا عوض شد در محل دوران کودکی ام،دیدم سگ سیاهی با یک حیوان که شبیه گاو سیاهی بود، ارتباط جنس داشت و سگ فاعل بود.بعد فضا عوض شد،می بینم یک گربه ایی زیر بغل برادر بزرگم که مو زیاد و عرقی بود را لیس می زد و مثلا عرقش را می گرفت و گربه ای لیس می زد و نگاهی به برادرم و به من می کرد و هم برادرم راضی بود و هم گربه.دایی کوچکم اونجا حضور داره و مثل اینکه چند تا حیوان کوچک شبیه سگ های کوچک کثیف اونجا هست.محیط هم کثیف بود.فضا عوض شد چند همکارم را لحظه ای در خونه قدیمی و لحظه دیگر در جای ناشناسی می بینم که در اونجا من می خواستم حمام کنم.ولی مکان حمام ثابت نبود و معلق و متحرک بود و به سختی مثل اینکه حمام کردم.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۴:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می دانید که در هر منصب و مقامی که باشید همیشه کسانی که قویتر از دیگران هستند به آنها زور می گویند و با ظاهری دوستانه اما قلبی دلخور و عصبانی و سرشار از کینه، مجبورند به رئیسانشان سرویس بدهند و از آنها پشتیبانی کنند. برادر شما دوست دختری داشته یا دارد که استرس را از وجود برادرتان دور می کند و هر دویشان از رابطه شان راضی هستند. دایی شما هم دوستانی دارد که همه شان درست و حسابی نیستند و از کوچه و بازار پیدا شده اند. همکاران شما گاهی به نظرتان خیلی صمیمی و مهربان می آیند و گاهی خیلی غریبه و دور. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانی هایتان را به کل فراموش کنید ولی حریم خصوصی ندارید و نگرانی تان هم مربوط به یک مسئله خاص نیست. هر جایی که هستید نگرانی های خاص خودش را دارد ولی شما سعی می کنید که فکرتان باز باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۴:۲۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.