تعبیر خواب حیوانات
لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما.خواب ديدم در طويله اي بودم كه در آن تعدادي حيوانات وحشي بودند ولي آسيبي نمي رساندند و مثل حيوانات اهلي بودند.شخصي آنجا سر به سر حيوان وحشي بزرگي مي گذاشت و آن حيوان را برعكس كرده بود و از پاها گرفته بود و من كمي مي ترسيدم كه حيوان وحشي شود.من در اطرافم شير و گرگ و نزديك در خروجي خرس سفيدي مثل نگهبان بود.من يكي از پسر بچه هاي فاميل كه حدود ١٠ ساله است در حالتي كه كمي آزرده بود ، در آغوشم بود و به سمت در خروجي رفتم و خرس در را برايمان باز كرد و خارج شديم.آقاي آشنايي هم كه مي شناسم او نيز كرم ضد آفتاب زد و به همراه برادر كوچكترش از طويله بيرون آمد( ولي در واقعيت برادري ندارند.)ممنون مي شوم خوابم را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما با آدمهایی سروکار دارید که با غرایز خودشان کار می کنند و نه با عقلانیتشان. اینان برای رسیدن به خواسته هایشان ، صرفا احتیاجات خودشان را در نظر می گیرند و اگر چیزی موافق میلشان پیش نرود وحشی بازی در می آورند. اما شما از شعور خودتان در برابر اینان استفاده می کنید و رستاخیز و بیداری مجددی برای شما وجود دارد. آقای آشنا هم سعی می کند که خوب جلوه کند و روح زیبایی از خودش نشان دهد و افتاده برخورد کند و منیت به خرج ندهد. او گشایش کار خواهد یافت. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روز بخیر و نیکی .
خواب دیدم در جایی از ملک خصوصیمون هستم که ناگهان یه شیری جلوم اومد . این شیر خاصیت حمله نداشت و فقط با من میومد. من بصورت آگاهانه تو خواب از شیر ترسیده بودم و حتی از یه نردبونی چنتا پله بالا رفنه بودم به هوای اینکه دیگه دستش بهم نمیرسه ولی شیر نر اومده بود زیر نردبون و هیچ حالتی از خشم و حمله نداشت و البته کاملا اروم و ریلکس بود یا بهتر بگم انگار اهلی بود برام یا مثل سگ گله که اهلی هست بود . یه قسمت دیگه دیدم که ببری هم وجود داره که اونم حالت حمله نداشت . تقریبا یجایی که هم شیر بود و هم ببر ، یه گربه ایی رو هم دیدم که اونم مثل وقتی که صاحبشو میبینه ، دمش بالا بود ...
(وقتی خوابم رو مرور میکنم میبینم ترسم توی خواب از خود آگاه درون خوابم بوده . البته یکم هم گیج کنندس. من خواب هایی رو یادم میاد که توش خود آآگاهم بعنوان بیننده داشت خود ناآگاه درون خوابم رو میدید . و خیلی از خوابهام که منه درون خواب تلفیقی از هردوی اینها هستم . یعنی خوابم رو با خود آگاهم عکس العمل نشون میدم . گاهی وقتا تشخیص ایندوتا حالت باهم برام سخت میشه ، یعنی عکس العملی که توی خواب دارم برای خود ناآگاه من توی خوابه یا اینکه فرمون دست خودآگاه منه :)) . اگه چیزی ازین قضیه هم میدونید ممنون میشم راهنمایی کنید.)
اینم اضافه کنم که مثل همیشه از تعابیر کامل و راهنمایی هاتون حداکثر استفاده رو میبرم . بدونید از وقتی که میزارید و زحمتی که میکشید ، بخوبی استفاده میشه. براتون همیشه سلامت جسمی و معنوی ، آرامش فیزیکی و روحانی و البته زندگی توام با برکت و فراووونی انرژی رو از خدای یکتا ، خالصانه آرزو میکنم .
ممنون از بابت تعبیر خوبتون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در شرایطی متفاوت عکس العمل های متفاوتی از خودتان بروز می دهید و همه ی خصلتهای برتری و رهبری و تسلط در وجود شما هست. گاهی شخصیتی حاکی از قدرت بزرگ، شجاعت، پرخاش، وقار، سلطنت، رهبری، غرور و تسلط دارید. شما تاثیر زیادی روی دیگران دارید و باید در زندگی اجتماعی و شخصی تان، خویشتن داری را تمرین کنید. شما می خواهید روی دیگران کنترل داشته باشید و احساس مسئولیت می کنید. بر بعضی از مشکلات عاطفی تان غلبه خواهید کرد. توانایی شما در به کار بردن قدرت در موقعیت های مختلف زیاد است و دوست دارید نقش رهبری بیشتری به عهده گیرید با گذشت و رئوف هستید و تا اندازه ای خودخواه و جاه طلب و مستقل. همه همینطور هستند که گاهی بیننده خواب هستند و گاهی فعال. تشکر از محبت و همراهی شما.
کیمیا : سلام خانم هراتی عزیز،
من دیشب خواب دیدم که یه گربه ساکت یه گوشه نشسته و منو نگاه میکنه،
کمی بعد دیدم یه گربه داخل خونست و شاید همون گربه بود که از در پذیرایی میخواد بیاد داخل و من نمیذاشتم و هلش میدادم بیرون که یه دفعه دیدم تبدیل شد به یه سگ بزرگتر راه راه سیاه سفید و از کنار من خودشو هل داد و از بالای دستم خودشو انداخت توی پذیرایی با اینکه من نمیذاشتم و نمیخواستم بیاد داخل، تشکر از تعبیرهاتون
فریبا هراتی
: سلام. شما از حضور کسی که در زندگی تان می تواند برای شما تهدیدی محسوب شود، نگران هستید ولی این شخص خودخواهی را کنار خواهد گذاشت و برای شما تبدیل به یک دوست خواهد شد که مهربان و وفادار است ولی البته گاه گاهی جنبه های منفی هم از خودش بروز می دهد و نمی تواند خوب مطلق باقی بماند. تشکر از همراهیتون.
Narges : سلام
وقتتون بخیر
من دیشب خواب میدیدم که مادرم در خونه مادربزرگم که فوت کردن تعداد زیادی حیوان اوردن
گاو
اسب
شتر
مرغ
مرغی که داشتیم خیلی دوست داشتم و سخنگو بود و با من حرف میزد و همه جا بغلم بود
حیوانات رو میدیدم که فضولات ریختن روی زمین از این بابت ناراحت بودیم میخواستیم ببریمشون جای دیگری
که به یکباره دیدم مرغی که دوست داشتم رو سربریدن و خونی بود
خیلی توی خواب ناراحت شدم و دقیقا نفهمیدم کار کی بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. اشخاصی که با مادرتان در ارتباط و تعامل هستند و به خاطر مادربزرگتان گردهم می آیند، هر کدام غرایض و خصوصیات اخلاقی خودشان را دارند. بعضی لجباز و سرکش بعضی مهربان بعضی قوی بعضی کینه ای و بعضی هم سرشار از امید هستند. شما نسبت به عشق کسی امیدوار هستید و او برای شما حکم آرمان و هدف شما را دارد. این مردم هر کدام به نوبه ی خودشان کارهایی می کنند که ناشایست است و نظرات بدی می دهند یا رفتارهای چندش آور از خودشان نشان می دهند. کسی که شما دوستش دارید مجبور می شود که تمایلات نفسانی اش را زیر پا بگذارد و از خواسته های خودش بگذرد و این باعث نگرانی و استرس او می شود. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام روز بخیر
من دیشب خواب دیدم توی خونمون بودیم ولی یه خورده خونمون فرق داشت ولی میدونستم خونه ی خودمونه . انگار دونفر یا یک نفر هم با من بودند . بعد یک سری حیوانات کوچک مدام دنبال من بودند و و من سعی می کردم از آنها فرار کنم . توی اتاق میرفتم و سعی می کردم درب رو قفل کنم اینقدر این حیوانات به درب فشار میاوردند ولی من اخر درب رو قفل کردمم ولی انگار یه دست یکی از انها لای درب گیر کرد . حیوانات رو نمی شناختم یه چیزی مثل موش مارمولک و .. بودند ولی عجیب و غریب بودند
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما دستخوش تغییراتی می شود و به خاطر مسائل کوچکی فکرتان را ناراحت می کنید. شما سعی می کنید که گاهی تنها باشید و به کسی اجازه ندهید که فکرتان را به هم بزند ولی باز هم سعی می کنند در کارتان دخالت کنند و فکرتان را به هم بزنند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Pariya : سلام من خواب دیدم یه جایی بودم ک خونمون بود اطراف اونجا یه خرس گنده سیاه دیدم با یه اسب خیلی بزرگو حیوونات دیگه ک یادم نیست الان....اونا شروع کردن دویدن دنبال هم ک وقتی میخواستن بپرن خییلی بلند بود پرششون جوری ک از دیوار خونه ما بالا اومدن یهو اومدن تو خونه ما همه پراکنده شدیم...ب کسی اسیبی وارد نشد ولی خب یه صحنش یادمه ک برادرم زیر خرس سیاه گیر افتاده بود چندتا سرباز خرسو با تفنگ زدن..مرسی
فریبا هراتی
: سلام. همه ی شما می خواهید آزاد و مستقل باشید، شروعی تازه داشته باشید و به خواسته هایتان برسید از این رو، گاهی درون گرا شده و خیلی به فکر فرو می روید. اما برادر شما حالت خشم و عصبانیت کنترل نشده ای از خودش نشان می دهد چون او احساس می کند که گیر کرده و راه چاره ای ندارد فکر می کند که همه او را کنترل می کنند یا تهدیدی برای رسیدن او به خواسته هایش محسوب می شوند. او گیج شده و شما به برادرتان کمک می کنید که به اهدافش برسد و به او ثابت می کنید که دوستان او هستید و آرامش او را به او بر می گردانید. تشکر از همراهیتون.
سامان : سلام خانم هراتی دیشب خواب دیدم توی خانه مادربزرگم هستم که چند سال پیش فوت کرده یهو توی خواب یک حیوان خزنده کوچک دیدم که نمیشناختم چه حیوانی هست بعد رفتم بهش حمله کردم و زخمی شد بعدش افتاد دنبالم و منم فرار کردم رفتم پشت در درو محکم فشار دادم نتونه بیاد داخل یهو از زیر در که یک قسمتش تقریبا شکسته بود وارد اتاق مادر بزرگم شد منم فرار کردم و داییم رفت طرفش تا اونو فراری بده یهو دیدم پسر داییم به یک حیوان کوچک دیگه تبدیل شده کنار اون حیوان هست و منم بش گفتم فرار کن دیگه بعدش اون حیوان تقربیا به یک خزنده شبیه افتاب پرست تغییر کرد در هنگام فرار هم اون حیوان شروع کرد به حرف زدن که حرفاشو یادم نیست دیگه ادامه خواب رو ندیدم چی شد و از خواب بلند شدم تعبیر این خواب عجیب چی هست
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما می خواهید اصالت و ریشه های خودتان را حفظ کرده و به آن معتقد بمانید. ولی نیازها و غرایز اولیه ای که در زندگی تان سرکوبش کرده اید، شما را وسوسه می کند که به اعتقاداتتان پایبند نمانید. شما می خواهید با این نفس اماره مبارزه کنید. پسر دایی تان اما اسیر این هوسها و غرایز اولیه خودش شده است. او دیگر نمی خواهد که به امیال خودش پشت پا بزند و دایی تان هم نمی تواند او را مجبور کند که مثل دایی تان فکر کند. شما به این فکر می کنید که گاهی می خواهید از منافع دنیایی بهره مند شوید و گاهی خودتان را خیلی معتقد به اصول ریشه ای و فکری خانواده تان نشان دهید و گاهی دنبال هوای نفس رفته و هر چه که به صرفه تر باشد، همانکار را بکنید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام روزتون بخیر
من امروز صبح خواب دیدم که توی حیاط مادربرزگم بودم مامانم هم بود، یهو دیدم روی موتوری که توی حیاط بود یه حیوون کوچولو بود ولی پشتش بمن بود فکر کردم از این سگ کوچولوهاست ذوق کردم و به مامانم گفتم نگاه کن ولی همینکه رفتم جلوش دیدم انگار شبیه یه روباه کوچیک بود بمن نگاه کرد به مامانم گفتم این روباهه، اون حیوون از روی موتور پرید و رفت جلوی در ورودی خونه نشست رفتم سمتش که یهو به یه ببر خیلی بزرگ تبدیل شد رفتم بهش نزدیک شدم که یهو دوید سمت در کوچه از روی در میخواست بپره بیرون ولی هیکلش خیلی بزرگ بود به سختی از در میرفت بالا که دوباره هیکلش کوچیک شد و پرید بیرون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما یا کسی که صاحب موتور بوده، شخصیتی زیرک و باهوش دارید که به موقع اش هم بسیار شجاع و جسور و البته بخشنده و مغرور رفتار می کنید و منوط به شرایطی که در آن قرار می گیرید می توانید انطباق پذیر باشید. تشکر از همراهیتون.
Hoshang : سلام خدا قوت.فضای است که نمی دونم،خونه یا محل کار...یکی از دوستام که صاحب منصب هست را با مقام بالاترش می بینم که در خصوص سختی کار صحبت می کنند.البته من قدری بی تفاوت بودم و گفتم اوضاع خوب هم بود برای ما که فایده ای نداشت.در یک لحظه فضا عوض شد در محل دوران کودکی ام،دیدم سگ سیاهی با یک حیوان که شبیه گاو سیاهی بود، ارتباط جنس داشت و سگ فاعل بود.بعد فضا عوض شد،می بینم یک گربه ایی زیر بغل برادر بزرگم که مو زیاد و عرقی بود را لیس می زد و مثلا عرقش را می گرفت و گربه ای لیس می زد و نگاهی به برادرم و به من می کرد و هم برادرم راضی بود و هم گربه.دایی کوچکم اونجا حضور داره و مثل اینکه چند تا حیوان کوچک شبیه سگ های کوچک کثیف اونجا هست.محیط هم کثیف بود.فضا عوض شد چند همکارم را لحظه ای در خونه قدیمی و لحظه دیگر در جای ناشناسی می بینم که در اونجا من می خواستم حمام کنم.ولی مکان حمام ثابت نبود و معلق و متحرک بود و به سختی مثل اینکه حمام کردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می دانید که در هر منصب و مقامی که باشید همیشه کسانی که قویتر از دیگران هستند به آنها زور می گویند و با ظاهری دوستانه اما قلبی دلخور و عصبانی و سرشار از کینه، مجبورند به رئیسانشان سرویس بدهند و از آنها پشتیبانی کنند. برادر شما دوست دختری داشته یا دارد که استرس را از وجود برادرتان دور می کند و هر دویشان از رابطه شان راضی هستند. دایی شما هم دوستانی دارد که همه شان درست و حسابی نیستند و از کوچه و بازار پیدا شده اند. همکاران شما گاهی به نظرتان خیلی صمیمی و مهربان می آیند و گاهی خیلی غریبه و دور. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانی هایتان را به کل فراموش کنید ولی حریم خصوصی ندارید و نگرانی تان هم مربوط به یک مسئله خاص نیست. هر جایی که هستید نگرانی های خاص خودش را دارد ولی شما سعی می کنید که فکرتان باز باشد. تشکر از همراهیتون.
zahra : عرض سلام و خسته نباشید
من خواب دیدم که توی یه خونه هستم که اون خونه خونه ی قبلی فروخته شده ی پدربزرگ مادربزرگم بود. بعد یه تمساح اومده بود طبقه ی سوم خونه من ازش می ترسیدم بعد پدرم با اون تمساح روبرو شد و یک مدتی هم باهاش جنگید اما آخرش دست پدرم رو گاز گرفت و با دمش به پدرم زد و پدرم رفتن بیمارستان. بعد من رفتم طبقه ی اول خونه اونجا یه عقرب توی دستشویی بود من هی از دستش فرار میکردم چون می ترسیدم منو بگزه و نذاشتم منو بگزه اما بعد یه مدت دیدم خواهرم رو گزیده. بعد رفتم طبقه ی دوم خونه دیدم که دوستم اونجاست و داره میگه من به خاطر تو بچمو سقط کردم. تمام خواب من وحشت زده و ناراحت بودم و نمی دونستم باید چه کنم.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به سنت های قدیم و افکار خانوادگی تان وابسته هستید. خطری پدر شما را تهدید می کند و ممکن است کسی به او نصیحت بدی می کند و باعث می شود که پدرتان تصمیم اشتباهی بگیرد و ارتباطش با دیگران به هم بخورد یا قطع شود. کسی هم هست که به خواهرتان حرفهای سوزناک و تلخ می زند و با زبانش خواهرتان را زخم زبان و نیش می زند. دوست شما هم از تصمیمی که می خواهد بگیرد منصرف می شود و کار یا پروژه ای را رها می کند و شما را مسبب این تصمیم خودش می داند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.