تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
غلامعلی : عرض سلام خدمت خانم هراتی؛
امشب نهم رجب خواب دیدم که تو خونه یکی از همکاران خانمم هستم اما معلوم نبود که همش خونه خودش باشه. خونه دو طبقه بود و ستونای بلند داشت. خونه مجللی به نظر میومد اما هنوز نواقصی داشت و تکمیل نبود. من طبقه دومش بودم. اما کلا اون خانمو ندیدم. پایین که اومدم تو طبقه اولش ستونا و دیوارایی بودن که باید تکمیل میشدن و انگار یه مجتمع بود که معلوم نبود مال اون خانم تنهاس یا مال آدمای دیگه هم هست. از ساختمون رفتم بیرون و سر درش نگاه میکردم و به خودم میگفتم معلوم نیست مال خودشه یا یه مجتمع مسکونیه.
فریبا هراتی
: سلام. شما به روحیه و شخصیت خانم همکارتان توجه می کنید. او شخصیتی قوی و مدرن و سخت کوش دارد و می خواهد جایگاه قرص و محکمی در زندگی داشته باشد. اما از نظر بعضی از مسائل اصولی، از نظر شما، او باید روی شخصیت خودش کار کند و این نواقص فرهنگی را یا اشتباهات اصولی خودش را از بین ببرد. باید روی ذهن و جسمش کار کند و قویتر رفتار کند. شما به شرایط و وضعیت احساسی و مالی او فکر می کنید و نمی دانید که او به تنهایی برای خودش تصمیم می گیرد یا دیگران روی تصمیم گیریهای او نقش دارند. تشکر از همراهیتون
Azita : سلام وقتتون بخیر تو خواب یه چیزی میخواستیم دم در تعمیر کنیم جای مناسب پیدا نکردیم یکی گفت ببر دم در خونه زن اول شوهرت(هنوز جدا نشدن) اونجا هم خونه شوهرته گفتم درش کدومه گفت همش مال اونه نیگا کردم دیدم یه خونه خیلی بزرگه با چند تا در.خودمو داخل خونه دیدم. خیلی آدم اونجا بودن لباساشون مشکی بود خانوادش هم بودن زنگ زدم جواب نداد گفتم بازم منو میون اینا تنها گذاشت بعد دیدم جواب داد و یه کد داد به من خوشحال شدم. بعد اومد پیشم دوتامون بودیم زنش بیرون بود نگرانش بود میگفت چرا دیر کرده کجا مونده منم ناراحت میشدم به خاطر این رفتارش
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید موقعیت یا رابطه تان را با همسرتان تعمیر کنید و فکر می کنید که باید به همسر اول شوهرتان مراجعه کنید یا به شوهرتان بگویید که می خواهید شرایط تان را در حضور همسر اولش مشخص کنید. شوهر شما یا همسر او، شخصیت هایی متمول دارند و با اشخاص زیادی در ارتباط هستند. آنها رفتارهایی جدی و کینه ی زیادی نسبت به شما دارند و تمایل ندارند که با شما ارتباطی داشته باشند. همسرتان تنهایی و به صورت پنهانی حاضر است با شما ارتباط داشته باشد ولی در اینصورت، خانم اول او متوجه می شود که شوهرش به بهانه های مختلف از او دور می شود و شما از اینکه همسرتان شما را مخفی می کند، خوشحال نیستید. تشکر از همراهیتون
Azita : قسمت آخر خوابم شوهرم نگران زن اولش بود و میپرسید کجا مونده و چرا دیر کرده
فریبا هراتی
: همسر شما خانم اولش را دوست دارد و نمی خواهد که او را از دست بدهد و یا فکر او را ناراحت کند. تشکر از همراهیتون
حجت : سلام.از زبان خانمم.خواب دیدم تو یه شهر غریب همراه دختر عموم بودم تو یه محیطی که انگار سه تا خونه یا اتاق بود که چند نفری هم زن و مرد تقریبا مسن هم بودن، احساس میکردم قبلا اینجا واسم اشنا بوده وارد هر اتاق میشدم از بیرون ظاهرا کوچیک ولی داخلش بزرگوسنگکاری شده و قشنگو تمیز و هرکدوم سرویس دسشویی و حال بزرگداشتن احساسم این بود که مال خودمه و از زیبایی و تمیزیش تعجب میکردم.یکی از اتاقها یه قسمت ازش مثل مغازه لباس فروشی لباس به حالت ردیف چیده شده بودو لباسا بازم واسم اشنا بود مخصوصا لباس بچه، بافتنی، رنگ سبز و سفید داشت باتعجب به لباس بچه نگا میکردم و میگفتم این مال کدوم یک از بچگی بچه هامه( درواقعیت پسر دختر ده دوازده ساله دارم)بعد انگار خواهرمم بادخترعموم سه جفت گوشواره خریده بودن ،طلا نبود ولی رنگش طلایی و زیبا بود وبهشون گفتم چرا به من نگفتید که منم بخرم اونام گفتن قبلنا خریدیم ۸۰۰هزارو صحنه عوض شد با همون ادما اومدیم شهر خودمون( که در واقعیت یه محل گردشگری و طبیعی داره که منطقه باصفا و سرسبزیه) بعدش اونا باهامون خدافظی کردن و با یه ماشین شاسی بلند مشکی رفتن.اونوقت منو دختر عموم میخواستیم بیایم خونه دیدم جاده گلیه به دختر عموم گفتم حواست باشه گلی نشی و دست همو گرفتیم به سختی رد شدیم و گلی نشدیم.کلا توخواب خونه ها واسم اشنا بودن و یکی از اون ادما که مرد مسنی بود واسم اشنا بود و خیلی تعجب میکردم.باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما از تحولات تازه ای که می تواند در زندگی شما اتفاق بیافتد، با شما صحبت می کند. او از این می گوید که با انجام کار خاصی، امکانات مالی شما افزایش پیدا می کند و گشایش کار خواهید یافت. شما در ظاهر شاید امکانات مالی خیلی قوی نداشته باشید ولی قلبتان بزرگ است و اراده تان قویست و روحیه ای مثبت دارید و احساسات منفی را در وجودتان تمبار نمی کنید. او از این می گوید که زمینه ی رشد و پیشرفت برای شما می تواند فراهم شود و منابع درامد متفاوتی می توانید داشته باشید. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان به دیگران ارائه دهید. شما شخصتی محجوب دارید و به شیوه ای نامحسوس نظرات و احساسات خودتان را ابراز می کنید. می خواهید رفاه فرزندانتان فراهم باشد و امنیت احساسی و اقتصادی داشته باشند. خواهر شما و دخترعمویتان به نصایحی که مردم به آنها یاد داده اند، گوش می کنند ولی این نصایح الزاما صحیح نیست. در نهایت شما سعی می کنید که به زندگی، واقعگرایانه نگاه کنید و مراقب باشیدکه سختی های زندگی شما را از پا در نیاورد و البته در اینکار هم موفق خواهید شد. شما باید خردمندانه تر و با اراده تر و مستقل تر از گذشته رفتار کنید تا مشکلی برایتان پیش نیاید. تشکر از همراهیتون
زهره : سلام خانم هراتی عزیز
توی خواب دیدم پدر و مادرم برای خواهرم که به تازگی طلاق گرفته خانه خریدن،خانه ظاهر قدیمی داشت،من متوجه شدم یه اتاق خانه سقف نداشت به پدر و مادرم میگفتم که این خانه چون مرد داخلش نیست (چون خواهرم طلاق گرفته)و سقف نداره ناامنه،خطرناکه،اما انگار صدامو نمیشنیدن،پدرم با من چشم تو چشم نمیشد،انگار یه چیزی رو از من مخفی میکردن ،میگفتم مامان این خونه خوبه اما واسه کسی که یه مرد توی خونش باشه در غیر این صورت خطرناکه،سعی میکردم آروم و بدون تنش با خرید این خونه برای خواهرم مخالفت کنم،،دیدم توی بقیه اتاقهای خونه وسایلی بود که خیلی خاک و تار عنکبوت داشت ،ولی متعلق به خواهرم نبود اما از صاحب قبلی داخل خونه بود و خواهرم اجازه نمیداد کسی دستشون بزنه،رنگ پارچه مبلها و فرشها قرمز بود اما پر از گردو خاک بود،به مادرم میگفتم وسایل کسی دیگه توی خونه نباید باشه ما نمیدونیم این وسایل چه انرژی دارن، اما کسی گوش نمیکرد،اصلا انگار منو نمیدیدن،یهو دیدم اتاقی که سقف نداره دیوار هم نداشت در واقع یه اتوبوس کنار جدول بود فکر کردیم دیواره،به مامانم گفتم ما توی پیاده رو نشستیم،لطف کنید این خونه رو نخرید خطرناکه،یهو دیدم یه سگ خونگی قهوه ای کنار خواهرمه که یهویی حالت وحشتناکی شد و دندونای بزرگش رو به من نشون میداد،قصد کشتنم رو داشت من که از کمک پدر و مادرم و خواهرم نا امید بودم تسلیم مرگ شدم و اون سگ به من حمله کرد اما دیدم هرکاری میکنه نمیتونه منو گاز بگیره،و من متوجه شدم اون با این که میخاست منو بکشه اما آرواره هاش قفل شد و هیچ خطری برای من نداشت
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که پدر و مادر شما از خواهرتان حمایت نخواهند کرد. آنها نگاهی قدیمی و سنت گرایانه به شرایط خواهرتان دارند. سقف آرزوهای خواهرتان بلند است ولی مادر و پدرتان از او حمایت نمی کنند؛ یا نمی توانند از او حمایت کنند. کسی به نظرات شما در این خصوص اهمیت نمی دهد. خواهرتان راجع به مشکلات قدیمی و تنشها و اضطرابهایی که از زندگی با همسر سابقش دارد؛ فکر می کند و احساس می کند که زندگی او با هرج و مرج مواجه شده و شما نگران او هستید. نه تنها کسی از خواهرتان حمایت نمی کند بلکه حریم خصوصی او هم شکسته شده و دیگران می توانند راجع به عملکرد و زندگی خواهرتان به راحتی با خبر شوند. شما از اینکه اینطور خواهرتان احساس بی پناهی کند نگران هستید. خواهر شما نمی تواند خویشتندار باشد و کنترل خودش را در شرایط سخت و بغرنج زندگیش خوب حفظ کند و گاهی ممکن است با شما پرخاشگرایانه رفتار کند. شاید او در عمل رفتار بدی علیه شما نداشته باشد ولی از درون بشدت تحت فشار و عصبی شده است. تشکر از همراهیتون
Lia : خانمهراتی عزیز در متن سه خط اخر خواب فک کنم شما به بچه دار شدن تعبیر کردید.من در متن خواب گفتم :دیدم خودم یا خواهرم بچه شده منظورم اینه که مثل بچه کوچک شده نه اینکه بچه دار شده باشه شلوار موهر سفید تنشه و بخشی از بالای فاق و یکی از پاهای شلوارش برنگ قهوه ای کثیف شده.الان ک فکر میکنم در بیداری مثل اینکه شیر کاکایو ریخته باشه رو شلواش. ممنون ک بازبینی میکنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما و یا خواهرتان نیاز به حمایت و پشتیبانی مالی خواهید داشت و بخاطر شرایط بد اقتصادی نمی توانید به راحتی اهدافتان را محقق کنید. نمی دانید که چطور باید به تنهایی به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون
Lia : با سلام. خانم هراتی عزیز. ساعت ٨:٣٠صلح خواب دیدم خواهرم(رابطمون خوب نیست) برای یلدا شکلات با بسته بندی یلدایی خریده فرستاده خونه ما.(که برعکس در واقعیت داره از حسادت …)بعد تاکسی چی ک آشنا هست دنبال عموم و پسرانش میگرده. بعد من رفتم خونه قدیمی عمه ام. در باز میشه ی پسرش (که فوت کرده در واقعیت )دراز کشیده اونجا. اون یکی پسر عمه ام و خود عمه ام هم هستن. میگم اگه عمو ایرانه با تاکسی چیش تماس بگیره. عمه ام میگه خوب همه حالا تو ستاره شناسی میخونی به چه دردی میخوره؟ من هی میخوام پاسخ بدم نمیفهمه. میگم باشه عمه بعداً توضیح میدم. بعد دیدم خواهرم یا خودم بود نمیدونم بچه شده بود یه شلوار سفید موهر تنشه اما نیمی از شلوار لک قهوه ای شده و کثیفه. و انگار پسر عمه ام بهش داره نگاه میکنه. با تشکر از تعابیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما معتقد است که شما خیلی به خودتان خوش می گذرانید و باید کمی خودتان را محدودتر کنید. عموی شما و پسرانش نیاز به راهنمایی و کمک دارند که به اهدافشان برسند. روح پسر عمه تان شاد. او در کنار خانواده اش در تعامل است و توجهی به شرایط عمویتان ندارد. عمه تان معتقد است که شما این همه تلاش کرده اید که یاد بگیرید که در آینده چه اتفاقاتی رخ می دهد؛ اما نمی توانید در جهت منافع خودتان، آینده تان را تغییر دهید. هر کسی که بچه دار شده و شلوار بچه اش کثیف شده، هدفی دارد که بخاطر موقعیت بد اقتصادی، نمی تواند این هدف را بخوبی محقق کند. تشکر از همراهیتون
Lia : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز. خواب دیدم از کوچه های خیلی تنگ با همسرم داریم میریم صحنه از راست به چپه..کف کوچه ها خاک و ماسه و تپه ای آن. خانه ها ردیف در دست چپ با آجرهای کرم روشن کوچک و دست راست سراسر نرده های میله ای سبز رنگه. میگم شهرداری قول داده کوچه ها رو دیوار بکشه و درست کنه. یه عابر قدبلند کچل میشنوه و همینو تکرار میکنه! بعد در یه خونه بازه. نمیدونم چرا من اشتباهی میرم داخل این خونه.سر بلند میکنم میبینم تو حمام هستم و سه چهار تا مرد غریبه لخت اونجا هستن. ....... و پیداست.یکیشون قد بلندی ندارد و عینک داره ک نمیشناسمش. برام مهم نیست فقط سریع از اونجا میام بیرون. همسرم تو همون خونه زیر یه پرده توری قایم شده انگار زنجیر سینه زنی ی بچه رو گرفته و بخشی از زنجیرهای اون رو قفل زده. یهو از زیر پرده میاد بیرون جلوی من ظاهر میشه( تو بیداری فکر میکنم میخواسته مچ منو بگیره) به راه ادامه میدیم. تو حیاط بسیار تنگ و کوچک شاید همون خونه چند تا زن بیحجاب دارن والیبال بازی میکنن و یقه بلوز ورزشی سیاه یکیشون کمی بازه.
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان در شرایط سخت و بغرنج زیادی قرار می گیرید و با محدودیت هایی در زندگی تان مواجه می شوید و تدریجا منطق تان را کنار می گذارید و احساساتی تر رفتار می کنید. شما از مشکلات زیادی که تجربه کرده اید و کدورت ها و سخت گیریهای همسرتان حرف می زنید و اینکه چقدر او احساسات شما را جریحه دار کرده و شما در ظاهر خودتان را بخاطر حفظ منافعتان قوی نشان داده اید. شما بخاطر زورگویی های همسرتان احساس کمبود حمایت و قدرت می کنید و امیدوارید که خداوند به شما کمک کند. شما امیدوار هستید که خواسته هایتان محقق شود. شما همسرتان را با مردهای دیگر مقایسه می کنید. به اینکه چطور آنان می خواهند قدرت و اقتدارشان را به رخ هم بکشند و یا نشان می دهند که بینشی قوی دارند. همسر شما پنهانکاری می کند و سعی می کند که برای خودش و دیگران محدودیت ایجاد کند. برای شما سخت است که حتی در اجتماع در حضور زنهایی که افکار و احساسات شان را صریح و رک مطرح می کنند؛ با همسرتان ظاهر شوید. شما می دانید که برای موفقیت باید بصورت یک تیم فعالیت کنید و هر چند که حریم خصوصی تان را از دیگران می پوشانید ولی بعضی حرفها را باید گفت!! تشکر از همراهیتون
Lia : با عرض پوزش بخش اول خوابم صحنه ای رو جا انداختم..دیدم پسر عموم با همسرش یه جورایی تمایل دارن آشتی کنن(در واقع جدا شدن)با هم هستن و دلم میخواد بگم قدر زندگیتتونو بدونید.بعد من تو پارک بهشت مادران برای استراحت چادر بزرگی مثل سایبان زدم. ی خانم ناآشنا (شبیه مادر یه اینستاگرامر)چند تا حیوون شبیه روباه که نوک عجیب شبیه جغد دارن رو قلاده زده میاد. روباهایش ی کم وحشین ی کم مهربون. در نهایت اون خانوم مجبور میشه بخاطر روباهاش ک وول میخورن بره. شاید عموم هم توی بخشی از خوابم بود. با تشکر
فریبا هراتی
: دل پسر عمویتان هنوز با همسرش است ولی شما حتی به این اندازه هم به همسرتان دلبستگی ندارید. شما دوست دارید تنها باشید و فکرتان به آرامش برسد. می خواهید با زیرکی و دانایی از خودتان مراقبت کنید و اجازه ندهید که کسی آزارتان دهد و از این جهت، ارتباطتان را با بعضی از مردم قطع می کنید. تشکر از همراهیتون
نورا : سلام وقت بخیر.خواب دیدم همراه یکی از آشنایان که آقایی مجرد هستند پیاده به خانه ایشان میرویم. در مسیر از جادهای عبور میکردیم، بسیار زیبا. در دره کنار جاده جنگل پاییزی بزرگی زیر پای ما بود. بعد مسیر باریکتر میشه آنجا هم درختان انار مثل یک طاق جاده رو پوشانده بودند. به محوطه ساختمان ایشون که میرسیم سگی زرد رنگ که خیلی هم بزرگ نبود میاد و پای من رو گاز میگیره. اما نه من ترسیده بودم و نه سگ به پای من صدمه زده بود با این حال اون آقا سگ رو میگیره و از من دورش میکنه. وارد منزل ایشون که میشم خونه شلخته و کثیف و خالی بود(تا جایی که میدونم در واقعيت ایشون فرد مرتبی هستند). در اتاق نشیمن فقط یک مبل و یک تلویزیون بود و یک طاقچه که روش یه قاب عکس از کودکی اون آقا هست. برگهای پاییزی کف زمین ریخته بودند. من فکر کردم در این مدت که پیش ایشون هستم باید اونجا رو تمیز و مرتب کنم. اون آقا میرن آشپزخونه و خودشون رو مشغول میکنند یادم نیست چه کاری بود. یادمه وقتی میخواستم برق آشپزخانه رو روشن کنم متوجه شدم که کلید اتصالی داره پس در فضای نیمه تاریک اونجا موندیم. بعد بچههای همسایه ایشان به خانه اومدند و من سرگرم انها شدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که آقای مجرد را تدریجا بیشتر بشناسید. او شخصیتی خوش برخورد دارد و شما در کنار او احساس آرامش می کنید. تمایل دارید که با او همکاری کنید و یا حتی در کنار او زندگی کنید. اما کمی نسبت به واقعیت های زندگی او بی اعتماد هستید و یا دچار سوظن شده اید. او نمی خواهد که شما به او بدبین باشید و راجع به او بد فکر کنید. زندگی شخصی او بر خلاف زندگی اجتماعیش خیلی با آرامش همراه نیست. ذهن او کمی آشفته است و نابسامانیهایی را در زندگیش تجربه کرده است. او تنها زندگی می کند و می خواهد به آرمانهایی که از کودکی داشته ، وفادار باقی بماند. قبلا در زندگیش ناامیدی و شکستی ایجاد شده که هنوز تاثیر منفی او در ذهنش باقی مانده. شما باید به او اجازه بدهید که خودش کم کم این خاطرات بد را فراموش کند و استرس را از وجودش دور کند. شما با او همکاری و یا روابطی دوستانه را آغاز می کنید و او سعی می کند که امنیت و گرمی زندگیش را فراهم کند. تشکر از همراهیتون
ساناز : سلام و خسته نباشید.دیشب چند متشکرم لطفا پنهان شود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به شرایط احساسی و مالی تان توجه تازه ای می کنید و می خواهید موقعیت بهتری در زندگی تان بدست بیاورید و در اینکار هم موفق خواهید شد. دوست شما که با او قهرید هم همینطور فکر می کند و به دنبال ارتقای مقام و سطح زندگی خودش است. شما دوست دارید به قدرت و مقام بالاتری برسید. ولی لازمه ی اینکار اینست که درک درست تری از مشکلات اجتماعی داشته باشید و با اشخاص زیادی که در جهت منافع شما کار می کنند یا همسو با روحیات و مقاصد شما زندگی می کنند، تعامل دارید. شما ظاهری بسیار مدرن و رفتاری متجدد دارید. جرات و جسارت شما برای تحقق اهدافتان بسیار قویست. وقتی که می خواهید کاری را انجام دهید، از ته دلتان برای رسیدن به اهدافتان تلاش می کنید و هرگز کاری را نمی کنید که مجبور به انجامش بشوید بلکه کارهای شما قلبیست. شما به مشکلات اجتماعی فکر می کنید و در صدد رفع این مشکلات اقدام خواهید کرد. سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید. خرد و عقلانیت شما حکم می کند که تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید و بعد از آن، به فکر رفاه و آینده تان باشید. شما سعی می کنید که اسرار زندگی تان را از دیگران مخفی کنید ولی غصه هایی که بخاطر رسیدن به اهدافتان خورده اید، باعث شده که بعضی از اسرارتان را نتوانید مخفی کنید و ناخواسته آنها را لو بدهید. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون