کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خوابیدن

اگر کسی خواب ببیند بر تختی مجلل یا بستری خوابیده است، بزرگی و آسایش دنیوی به او می رسد. اگر ببیند بر بستری کثیف یا تختی شکسته خوابیده است، نشانه حقارت و وجود مشکلاتی است که آرامش را از بیننده خواب سلب می کنند.
اگر کسی خواب ببیند که در میان مردگان خوابیده است، و کسی او را بیدار نمود، به خاطر کاری که انجام می دهد، در بین مردم برای خود شهرتی به دست می آورد. اگر کسی در خواب ببیند مرده ای خوابیده، دلیل بر ایمنی او است و اینکه آن مرده در آرامش است. خوابیدن برای بیمار، شفا و برای زندانی، خلاصی از زندان است.

جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که میان مرده ها خوابیده و کسی او را بیدار کرد، در میان مردم به کاری مشهور می شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر خواب ببینید که کسی که در واقعیت مرده است، بر بستری خوابیده، تعبیرش راحتی و آرامش او در آخرت است. اگر خواب ببینید که بیمار در بستر خوابیده، شفا می یابد و اگر زندانی را در حال خوابیدن در بستری ببینید، از زندان آزاد می شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

177 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Baran

Baran : سلام خانم هراتی عزیز وقت بخیر ... من ظهر خواب دیدیم توی ی خیابون بودم ماشینم رو پارک کردم و مادرم گفت کجا میری گفتم میرم میام بعد رفتم خونه ی ..اقایی که قبلا باهاشون ارتباط داشتم و قرار بود ازدواج کنیم ولی رفتن ... رفتم تو حیاط خونشون دیدیم ی ساختمان با نمای سفید و خیلی شیکه و حیاطش هم خیلی باصفابود پر از گل و دار و درخت خیلی از خونه واقعی خودشون زیباتر دیدیم دوتا خونه ی کناریشونم هم نماشون سفید و زیبا بود نمای خونشون سنگ بود بعد من توی حیاط بالش گذاشتم که بخوابم چه مادرم اومد گفت اینجا چکار میکنی منم میگفتم مامان شما برو الان میفهمن اینجاییم مامانم گوش نداد و دیدیدم که پدر و خواهر اون اقا اومدن تو حیاط منم تندی بلندشدم گفتم به مادرم مگه نگفتم بیا دیدی فهمیدن ما اومدیم کوچه و اونا هم دنبالمون اومدن و هی صدام زدن که وایسا من ایستادم خواهرش گفت خوب بگو منم با ناراحتی گفتم از جایی بگم که داداشت گذاشت رفت که باباش رو به دخترش گفت مگه نگفتم فلان کار را بکن ..من تو خواب برداشتم این بود که باباش با پسرش قهره و کاراشو به دخترش سپرده بجای پسرش ... اخه تو واقعیت پسرش باهاش کار میکنه ...که یهو بیدار شدم

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما دوست دارید از شرایط او با خبر باشید و البته زندگی او خیلی بهتر از قبل شده و آرمانهای بلند و تحولاتی مثبت به زندگی او وارد شده و از لحاظ مالی متمول تر و ایده های تازه ای به ذهنش رسیده است و پدر او از اینکه پسرش با شما اینطور رفتار کرد ناراحت است. شما نباید در گذشته زندگی کنید و با فکر کردن به او عمرتان را حرام کنید. سعی کنید که آینده ی خوبی برای خودتان بسازید و قدر خودتان را بدانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۴:۴۷
بهزاد

بهزاد : سلام وقت بخیر ببخشید اینجا می نویسم بخش مرتبت پیدا نکردم
خواب دیدم سرکلاس درس هست و تو حالت خواب بیدار بودم و استاد هم می خواست امتحان بگیرم و ردیف جلوی من دختردایی‌م نشسته بود (بهشون علاقه دارم) ایشون هم مثل من خواب بیدار بود و کنار دستم آقای بود که استاد اذیت می کرد من هر از گاهی بهش نگاه می کردم که استاد از گرفتن امتحان منصرف شد و همه خوشحال شدن بلند شدیم و من دیدم دختردایی هنوز نشسته و خواب بیدار که با خودم می گفتم برام جلو صحبت کنم یا نه
سپاس از وقتی که می گذارید خسته نباشید

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۳:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هنوز درسهایی هست که باید از زندگی بیاموزید و باید اعتماد به نفستان را قویتر کنید و مراقب باشید تا به بهترین وجه خودتان را به دیگران اثبات کنید. شما حواستان جمع است و مراقب رفتارتان هستید. تمایل دارید که دختر دایی تان هم مثل شما با هوش و روی اهدافش متمرکز باشد و دوست دارید که در جمع خانواده تان راحت باشید و نخواهید که قابلیت ها و توانایی های همدیگر را محک بزنید. شما از دختر دایی تان بیشتر دقت و اشراف نظر بر شرایط تان دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۷:۴۵
elnazi

elnazi : سلام.خواب دیدم داخل ی اتاقی با دوست پسر سابقم هستم.ایشون میخواد منو ببوسه منم استرس اینو دارم ک الان مادرش میرسه و از من خوشش نمیاد.ی صحنه دیگه.داخل اتاقشون خواب بودم و در اتاق قفل .با صدای در اتاق در و باز میکنم مادرشون و میبینم ک پشت دیوار قایم ایستاده.با شرم بهش میگم ببخشید گفتم اینجا استراحت کنم اونم میگه راحت باش(خیلی مهربون بودن)بهش میگم حامد کو اونم گفت رفته سر خاک ماهان (برادرش فوت کرده.ولی اسمشو نمیدونم.تو خواب میگفتم ک ماهان اون برادرشه).بعد دیدم ک خانوادم انگار تو ی جاده سر سبز هستن و میرن راجع به اونا تحقیق کنن. خودمم یه تعداد پله رو میرم بالا داخل ی سالن روشن مثل سینما میشم و به یکی از دوستام زنگ میزنم با خنده میگم اماده عروسی باشین حامد 70 تا صندلی گرفته.ممنون از وقتتون

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به دوست پسر سابقتان فکر می کنید و به اینکه از هم دور هستید. ولی احتمال اینکه او به شما برگردد و با هم آشتی کنید زیاد است. حامد می خواهد افکار و عادات بدش را دور بریزد و احساساتی تر از همیشه برخورد کند و مادر او هم نسبت به شما مهربان خواهد بود. شما در زندگی تان پیشرفت می کنید و رابطه تان با او به کمال خواهد رسید. انشالله خبرهای خوش خواهید شنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۰:۰۹
کیمیا

کیمیا : سلام خواب دیدم سرجام دراز کشیدم و کمی اونور تر دوست پسرم داره با یه دختر جوان که 17_18 ساله بود صحبت میکنه و دختره سرش روسری نداشت و از پشت موهاشو بسته بود و کنار مامانش بود و دوست پسرم که 45 سال اینا داره داشت با اون طوری حرف میزد که حس بدی داشتم و میدیدم که داره مخ اونو میزنه ولی نمیتونستم به روش بیارم که دعوامون نشه و داشت به دختره میگفت یه ماهی از خانواده ات دور شو و آزاد باش و من میدونستم که چرا اونطور بهش میگه و میخواد که اونو از خانواده اش دور کنه و یه ماه باهاش رابطه داشته باشه و بعد ولش کنه و بگه قدر خانواده ات رو بدون که دختره گفت نمیخواد و حرفشو قبول نکرد و دوستم اومد سمتم بخوابه که از جام بلند شدم و اومدم اینطرف و اون سرجای من دراز کشید تا بخوابه و حس میکردم میخواد بهش محبت کنم ولی من با اینکه به روش نمیاوردم ولی دلم شکسته بود

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما وقتی به دوست پسرتان فکر می کنید، می فهمید که الان عاقلتر شده اید، مثل قبل نیستید، مسئولیت پذیر هستید، از خیانت و دروغ و فریب می ترسید و در کشمکش بین مادیگرایی و معنویت، مراقب هستید که روحتان لطمه ای نخورد. شما می خواهید افکارتان منظم باشد، خردمندانه و با احساس رفتار کنید و عاقلانه تر از گذشته باشید. خاطرات تلخ قدیمی روابط شما و دوست پسرتان باعث شده که نتوانید به او کاملا اعتماد داشته باشید و حتی وقتی که او به شما فکر می کند از ارتباط مجدد با او بیم دارید و دلچرکین شده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۷:۵۷
Kkimia

Kkimia : سلام. من پسری رو میشناسم ک در هند زندگی میکنه و گاهی باهم چت میکنیم. خواب دیدم کنارش خوابیدم و در کنار تخت ما, چندتا تخت دیگه هم بود که عده ای خواب بودن, یکدفعه دیدم پسرخاله هام روی یکی از تختها خوابیدند و منو کنار این پسر دیدند. من بهش گفتم وای پسرخاله هام منو دیدند, نکنه راجع به من بد فکر کنند! اون پسر از تخت بلند شد و با پسرخاله هام خداحافظی کرد و رفت و بعدش, یکی از پسرخاله هام به هند رفت. جالبه که اون پسر در هند زندگی میکنه!
متشکرم

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۸:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فرهنگ خانوادگی شما این اجازه را به شما نمی دهد که روابط آزادی با مردها داشته باشید و شما به این پسر در هند فکر می کنید و گاهی با خیال او به آرامش می رسید. شما از این نگران هستید که رابطه ی شما و او در نظر خانواده تان افشا شود. پسری که در هند است اگر بداند که خانواده تان روی تعامل شما با او حساس هستند، از ارتباط نزدیک با شما به شدت پرهیز می کند و پسرخاله تان اگر بفهمد که شما با یک پسر خارجی در ارتباط هستید؛ قطعا احساسات تندی از خودشان نشان می دهند و عصبانی خواهند شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۶:۰۱
Marjanehhhhh

Marjanehhhhh : سلام وقتتون بخیر
دیشب دوستم خواب دیده که توی خونه دوست پسرشه از خواب بیدار میشه از تو اتاق میره تو سالن پذیرایی بعد میبینه که زن سابق دوست پسرش با لباس سیاه دراز کشیده رو پهلو چشماشو بسته(انگار رمق نداره،رنگش پریده و ناراحت و چشماش به حالت تشنج رفته) و پسرش هم بالا سرش نشسته با لباس سیاه.
ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۹:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما به دوست پسرش فکر می کند و می خواهد از روابط اجتماعی او با همسر سابقش سردربیاورد. این خانم احساس غم و اندوه زیادی دارد و ناامید شده از آینده اش می ترسد و پسرش هم برای او غصه می خورد. ایشان از این شرایط تلخی که برایشان به وجود آمده متنفرند و کینه به دل گرفته اند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۴۷
Milad

Milad : با سلام خواب دیدم کسی که بهش علاقه دارم با خونوادش خونه ما اومدن من هم خواب آلود بودم ایشون هم اینجوری به نظر میرسید و داشت سعی میکرد با داداش کوچیکم حرف بزنه (که من خوشم نمیاد) و داداشم کم محلی میکرد و این خانوم کمی ناراحت شد. بعد از اون نمیدونم چجوری خوابم برد، صبح بلند شدم و دیدم اونا رفتن و داداش بزرگم گفت مادرش یه امانتی بهش سپردن (که نمیدونم چی بود) و به کرج سفر کردن ...

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۰۰:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز دارید که توجه بیشتری به رابطه تان با این خانم داشته باشید و دانش و آگاهی شما در مورد او کافی نیست. اگر دست به کار نشوید و توجهی به او نکنید، ممکن است فرصت از دستتان بپرد. او به شما فکر می کند و البته سعی می کند که درک درستی از شما بدست بیاورد ولی این توانایی در او کم است. او شما را شاید دست کم گرفته و یا ساده تر از چیزی که هستید، تصور می کند. او هم مثل شما توجه کافی به رابطه تان ندارد و غفلت او از چیزی که شما واقعا از او طلب می کنید، شاید باعث خراب شدن رابطه تان شود. شما او و وقایع اطرافتان را نادیده می گیرید و می خواهید به آرامش برسید. شما می خواهید که شروعی تازه داشته باشید . اگر شما در منطقه ای شرقی تر نسبت به کرج زندگی می کنید، به کرج رفتن او به این اشاره می کند که او دنبال فرصتی تازه در زندگی اش خواهد رفت و به رابطه اش با شما پایان می دهد. امانتی به رازی بین شما اشاره می کند و به این معنی است که شما خاطرات او را پیش خودتان محفوظ نگه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۰:۳۳
منیره

منیره : سلام امروز صبح خواب دیدم میخواستم برم رو تختم بخوابم(تختم جای دیگه بود که نمیشناختم)دیدم آقایی که بهش علاقمندم روی تختم خوابیده ولی جا برای منم بود که بخوابم.بعد دوستمو(دختر)دیدم و باهاش حرف زدم اومدم بشینم کنارش دیدم پایین تنه ام لباس ندارم و سریع بلوزمو کشیدم که عورتم پیدا نباشه ولی یکی دوبار پیدا شد.بعد دیدم دوستم با اون آقا حرف میزد پرسیدم مگه شما همدیگه رو میشناسید گفت آره ولی در واقعیت همدیگه را نمیشناسن.

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما راجع به احساستان برای دوستتان صحبت می کنید و او شما را به خوبی می شناسد. آقایی که به او فکر می کنید، اگر او هم شما را می شناسد، به شما فکر می کند و اگر نه، شما تمایل به ارتباط بیشتر با او دارید. اما شما اشتباه می کنید که تمام احساس و عواطفتان را راجع به خودتان و کسی که دوستش دارید، برای دوستتان مطرح می کنید چون شما دارید تمام هویت او را برای دوستتان مشخص می کنید و او شناخت کافی از این آقا پیدا می کند. همیشه باید حد و اندازه ی هر چیز را نگه دارید و تمام هویت و خصوصیات خودتان را برای دوستانتان رو نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۳:۲۸
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم در خانه قدیمی مان همراه خواهرم در اتاق خوابمان،روی تشکامون دراز کشیده بودیم و در مورد خانواده و مادر سعید عشقم صحبت میکردیم(در مورد حقایقی از مادرش اینا حرف زدیم که احتمال میدم سعید ازشون آگاه نیست! الانم با سعید کاتم).صبح که بیدار شدیم دیدم سعید بالا سرمون رو تشک و پتو قدیمیم خوابیده! مادرم گفت سعید چند شبه ساعت نه شب میاد تو اتاقتون میخوابه من جاشو میندازم!(انگار عمدن زود میخوابه)گفتم وای سعید حرفامون شنیده؟!رفتم صبحونه تخم مرغ نیمرو درست کنم چندتا تخم مرغ شکوندم یکیشون به سختی شکست و مواد درونش سفت و کشو قوس میومد و شکل عجیب و انعطافپذیر داشت.(سکانس صبح حضور دشمنم حس میکردم)تشکر.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۸:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما گویای این مسئله است که سعید با فکر شما می خوابد و به شما علاقه دارد ولی اگر بداند که اینطور راجع به مادرش صحبت می کنید، احساس شکنندگی خواهد کرد و شخصیتش خورد می شود. هرگز جلوی هیچ مردی از مادرش بد نگویید. همیشه به مادر او احترام بگذارید تا اگر اهمالی بود، از جشم شما نبیند و هرگز نتوانند پشت سرتان بگویند که شما مسبب جدایی ایشان هستید. وقتی می خواهند یک شیر را رام کنند، در مقابل صورتش غرش نمی کنند!!! هر روز یک قدم محبت آمیز بر می دارند و به جلوتر می روند تا او رام شود. با مادر او هم همینطور باشید مبادا دهان باز کنید و هر چه خشم دارید خالی کنید در صورت این آقا!! پشت سر مادرش و جلوی کسی هم از مادرش غیبت نکنید! می برند حرفهایتان را می گذارند کف دست او. اینطوری شکست خواهید خورد و فقط خودتان را دشمن شاد می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۴:۲۵
بشارت

بشارت : سلام.لطفا خواب نمایش داده نشود

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۷:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به شما فکر کرده و به روابطی که با هم داشته اید و شما هم از یادآوری آن روابط احساس بدی ندارید. او گاهی به شما و اینکه شرایط تان چگونه است و چه ایده آلهایی درسر دارید فکر می کند. به اینکه زندگی تان چگونه است فکر می کند و اهدافی دارد که عملی کردن و تحقق این اهداف منوط به این است که ارتباطی با شما نداشته باشد وگرنه در رسیدن به خواسته هایش شکست خواهد خورد. منظور او از روزه هستم این است که از شما تمتع و بهره ای نمی برد و ارتباطی با شما ندارد. شما در خاطراتتان از هم مسائلی می دانید که کسی دیگر از آن مطلع نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۱:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.