تعبیر خواب دریا
اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.
اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.
بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.
اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.
اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.
اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.
تعبیر خواب مَد دریا
دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
elnazi : سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم با خانوادم بالای ی تپه ایستادم ک پایینش دریاس.اب زلال و ابی.موجی بلند میشه من میگم بخدا اگر بمن برسه منرو میبره.تو دریا هم مردم شنا میکنن.موج به ما میرسه پدرمو تا لب ساحل میبره دوباره برمیگردونه بالا.ی اقاهی از پایین میاد ی لیوان بم میده.میگه بیا ازین شربت بخور ازهیچیم نترس.بعدش انگار وارد ی خونه ای میشم که انگار خانه مادری همسرم هست.(درواقعیت مجردم)به اتاقی میرم برای استراحت ولی چندتا بچه همش داخل اتاق سرک میکشن با ی حالت خودشیرینی.که با عصبانیت در اتاق و میبندم.
اتاق کاملا سفید و روشن بود با یک میز و صندلی
فریبا هراتی
: سلام. شما به مسئله مهمی در زندگی تان فکر می کنید. مسئله عاطفی درهم شکننده ای هست که نیاز به توجه شما دارد و شما نمی خواهید با آن مواجه شوید. احساسات منفی را برای مدتی طولانی درون خود نگه داشته اید. شما نیاز دارید روحتان را تطهیر کنید و خونسرد باشید. شما نیاز به آرامش دارید و تکیه گاهی محکم. تشکر از همراهیتون.
masumehh : سلام.در واقعیت زن و شوهری بودن که میمودن کارای پدربزرگمو میکردن و ما گاهی به اونا کمک میکردیم از جنس تا پول.و اونا از شهر ما رفتن چون از وضعتشون ابراز نارضایتی میکردن. من خواب دیدم که با مادرم کلی وسیله خریدیم که بریم خونه این زن و شوهر بهشون بدیم.رفتیم و کلی مهمون داشتن.مامانم صداشون کرد اومدن گفتیم اومدیم این وسیله هارو به شما بدیم.شوهرش بسیار خوشحال شد و مارو تحویل گرفت ولی خانومش زیاد نه.حتی چهرشو یه جوری میدیدم تو خواب عجیب و بهم ریخته.که دیدم از ما فاصله گرفت مامانم گفت بریم نزدیکش الان فکر میکنه چرا اینجا نشستیم.تا رفتیم بریم پیشش من دیدم وااای دریا.یه هو جیغ زدم که نزدیک خونه شما دریا بوده؟ گفتم پس چرا همش غر میزدی که ازینجا بدم میاد حوصلم سر میره وقتی دریا به این قشنگی نزدیکه خونتونه.بعد خانومه بهم گفت آخه من دریا دوس ندارم.حتی به بچش گفتم من نمیدونستم نزدیک شما دریاس.چرا خب نمیومدین ازش استفاده کنین. بعد دیدم خودم رفتم نزدیک دریا با مامانم.یه هو دریا طوفانی شدوکه موج میزد یا خدا چه موجایی.دیدم مامانم لب ساحل بود موج اومد تا بالای سرش گرد شد ولی مامانمو نگرفت.به دیدم یا ابلفضل یه موج بزرگ از ته داره میاد.این بگیره مارو میمیریم.که موج اومد ریخت رو سرم ولی من و نکشوند ته دریا من سریع خودمو رسوندم ساحل نجات دادم.ولی برای ثانیه ایی سرم رفت زیر آب.بعد به همه گفتیم فرار کنین.الان میمیریم.داشتیم فرار میکردیم یک آقایی گفت همگی واستید دستا رو رو به آسمون ببرید و دعای فرج و باهم بخونیم.که همه جمعیت باهم خوندیم.یک هو دریا آروم شد و دیگه اتفای نیفتاد.بعد اومدیم بیرون به آقایی گفتم ما داشتیم میمردیم موج آب میزد تا ارتفاع به این بلندی و .... ممنونم خانم هراتی وببخشید طولانی بود.در ضمن نمیدونم ربطی داره یا نه ولی چند وقته داریم تو چله ها برای حاجاتمون شرکت میکنیم.
فریبا هراتی
: سلام. این کسانی که کارهای پدر مادر بزرگ شما را انجام می دادند خیلی به کمک شما احتیاج دارند و باید سعی کنید برای محرم حتما به ایشان کمک مالی کنید. شرایط زندگی آنان بسیار خطرناک و بد است و خانمش خیلی غصه می خورد و احساس ناتوانی دارد. شما باید برای رضای خدا متوسل به امام زمان ع شوید و برای خوشنودی امام زمان و برای سلامتی او نذر کنید که به این خانواده حتما کمک کنید. اگر یک چشمه از چیزی که این بندگان خدا هر روز با آن مواجه می شوند را شما بچشید، از زندگی بدتان خواهد آمد. لطفا به جای خیرات و نذری دادن به مردمی که همیشه شکمشان سیر است به این بندگان خدا برسید. انشالله حاجت روا شوید به حق امام زمان.
masumehh : سلام. دیشب خواب دیدم که با چند تا از دوستانم هستم و لب دریا بودیم.بهم گفتن بیا تو آب و من واسه اینکه لباسام خیس نشه نمیرفتم.ولی اونارو دیدم که کامل رفتن و خیس خیس شدن همشون.بعد یکیشون آب میریخت روم با دست گفتم باشه نریز میام.شلوارمو فقط زدم بالا که لباسم خیس نشه و تا زانو رفتم تو آب دریا.دیگه مثل دوستام کامل نرفتم که همه لباسام خیس بشه.در همین حدشم شلوارمو زدم بالا. بعدش دیدم رفتیم هتل و اونجا استخر داشت.باز بچه ها گفتن بریم شنا. تا پریدم تو آب دیدم آب شور و تلخ و افتضاح و استخر کوچیک. که به دوستام گفتم من دیگه میرم بیرون اینجا نمیام برا شنا. ولی اونا قرار شد برن دوباره تو همین استخر
فریبا هراتی
: سلام. شما منطقی فکر می کنید و نمی خواهید خیلی احساسات به خرج دهید و سر هر چیزی اجازه دهید که اعصابتان خراب شود. جانب احتیاط را رعایت می کنید ولی دوستانتان هیجانشان زیاد است و عقلشان کمتر است از شما. حتی زمانی که احتیاج به استراحت دارید باز آنها حرف های دپرس کننده می زنند ولی شما از این رفتارها بدتان می آید.
Hani : با سلام مجدد. خواهش میکنم مشکلی نیست مسلما تعداد کاربرها چون زیاد هست این مسایل طبیعی هست متشکرم از شما و خسته نباشید بهتون میگم ممنون از زحماتتون موفق و سلامت باشید انشالله.
فریبا هراتی
: تشکر عزیزم
Hani : سلام و خسته نباشید روزتون بخیر. من دیشب خواب دیدم من و خواهر بزرگم لب دریا هستیم یه قسمتی خیلی شلوغه به خواهرم میگم بیا بریم یه قسمت دیگه راه میریم میریم جایی که خلوت تره میگم اونجا شخصی بود اینجا دیگه شخصی نیست بیا اینجا چند تا راه کوچیک کوچیک بود به صورت پایین تر خیلی کوتاه من و خواهرم میریم پاهامونو آب میزنیم جفتمونبه جای مایو یه دامن خوشگل کوتاه مشکی مدل کلوش کوتاه بالای زانو با تام نیم تنه تنمونه و توو دلم میگم اینجوری شیک تره باد میزنه دامنم میره بالا از پشت باسنم معلوم میشه دامن و میارم پایین دورو برمون آدم بود دریا معمولی بود من و خواهرم به صورت نیمه تا پا داخل آب بودیم بعد میبینم یه خانم پیرزن خوشگل و خوشتیپ که فکر کنم چهره اش و توو یه برنامه تلوزیونی دیده بودم نمیدونم اون بود یا نه ولی شبیه اون بود خوشگل و خوش تیپ بود داره برای من و خواهرم کیک درست میکنه ما هم دور و برشیم یه ذره از موادش میریزه رو میز من با انگشت میخورم خوشمزه بود بعد میبینم داره سوپ درست میکنه انگار دیگه کیک نبود تبدیل به سوپ شد داره واسه ما درست میکنه یه چیزایی توو سوپ میریزه که ما بخوریم در حال پخت سوپ بود واسه ما ما هم کمکش میکردیم مرسی از شما.
فریبا هراتی
: سلام. کاربر گرامی مورد پیش اومده بررسی شد، متاسفانه کاربر دیگری که نام کاربریش شبیه شما هست خوابهای زیادی ارسال کردن و خانم هراتی فکر کردن که هر دوی شما یک کاربر هستید. خانم هراتی هم دچار خطای دید شدن. چون نام کاربری کاربر دیگر haniii هست با یک i بیشتر. از مورد پیش اومده عذر خواهی می کنیم.
سلام. روز شمام خوش. شما و خواهرتان به آرامش و ثروت خواهید رسید. جاپایتان در زندگی سفت و محکم است و منطقی فکر می کنید. در زندگی آرامش و فراغت خاطر دارید. دنیا به شما رو می آورد و شادیهای بسیار زیاد و زندگی گرم و سرشار از عشق خواهید داشت. شما در معرض نمایش هستید و دیگران به خوشبختی و رفاه شما حسرت می خورند. تشکر از همراهیتون و با پوزش مجدد از اشتباهی که به وجود آمد.
مریم رضایی : سلام .خواب دیدم با شوهر وبچه هایم به یک دریا رسیدیم وشوهرم میگفت با ماشین که نمیشه بریم اون طرف دریاباید خودمون بریم من هم میگفتم که تو شنا بلدی اگه افتادی توی اب میتونی شنا کنی ولی من شنا بلد نیستم وغرق میشم بعد شوهرم دستش رو گرفت به یک چیزی شبیه طناب و وسطای دریا هم میدیدم از بالاروی سرش اب میریخت ومن هم کنار دریا توی اب ماهی های خیلی قشنگ وبزرگ میدیدم یک ماهی زرد وتپلی هم میدیدم وماهیگیرها هم زیر اب میخواستند ماهی هارو صید کنند ومن هم کنار می ایستادم که ماهی ها نترسند وفرار نکنند وبعد یه هو دیدم از دریا رد شدم واون طرف دریا بچه ها ویکی از برادر هایم را هم دیدم.بعد وارد یک جایی شدم که انگار برای امام حسین مراسم میگرفتن ومن هم میگفتم اسم امام حسین رو نیارین من خیلی حالم دگرگون میشه ودلم هوای امام حسین رو میکنه وتو خواب چند بار اسم امام حسین رو شنیدم وحالم دگرگون میشد.با تشکر از وقتی که می گذارین.
فریبا هراتی
: سلام. شما بر مشکلات خود و مسائل احساسی که ناراحتتان کرده پیروز خواهید شد و به ریسمان الهی چنگ زده اید و علاوه بر حل مشکلاتتان به ثروت بسیار زیادی خواهید رسید. اما باید برای حاجت روایی حتما متوسل به امام حسین ع شوید و هرگز نام و اعتقادات امام حسین ع را از زندگی خود حذف نکنید. شما هر چه دارید به عشق خدای بزرگ و بر پایه توسل به امام حسین ع دارید. تشکر از همراهیتون.
مینا : باسلام وعرض ادب
حدود ۳ماه پیش خوابی دیدم که خیلی دوست داشتم تعبیرش وبدونم
خواهرمن پاریس زندگی می کنه خواب دیدم از پاریس می خواستم به ایران برگردم وقتی سوار هواپیما شدم دیدم بجای هواپیماسوار کشتی شدم کشتی روی پلی خیلی محکم وفولادی بود اما پل نصفه بودمن روی عرشه کشتی دقیقا مثل فیلم تایتانیک نوک عرشه کشتی ایستادم پسربزرگه خواهرم وصدا کردم )البته اون خواهرم که ایرانه)ولی پسرکوچک خواهرم امد جلوی من ایستاد از جلوی کشتی دریای لایتناهی وبسیارزیبا رو می دیدم بدون اینکه از نصفه بودن پل بترسم چون اطمینان داشتم کاپیتان کشتی می دونه باید چکار کنه وازکجابره تابه مقصدبرسه همون لبه کشتی چشمام وبستم وکشتی شروع به حرکت کرد وقتی چشمام وباز کردم دیدم کشتی بصورت عمودی به ارامی به طرف پایین(اب دریا) میره وپای من با یه زنجیر به نوک کشتی وصله به داخل دریا که افتادم دو . سه بار دست وپا زدم وراحت داخل اب وایسادم لباسم یه مقدار گلی شده بود وقتی پام وبه کف دریا زدم دیدم زیر پام زمینه وشروع به راه رفتن کردم وباخودم می گفتم پس بقیه کوشن که پسرم وخواهرم وپسرش ودیدم به طرفم امدن بعد انگار تو ایستگاه یا یه جایی مثل این رفتیم که مسافرا بااینکه لباس اوناهم کمی گلی شده بودخیلی خندان با هم صحبت می کردن انگار به مقصد رسیده بودن که کاپیتان کشتی و خدمش با روی خوش امدن انگار که همه رو به مقصدی که باید رسونده بودن باهمه مسافرا با خنده خداحافظی کردن
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که برگشت از پاریس به ایران موفقیت بزرگی محسوب نمی شود و اینکه انگار دارید در زندگی سیر نزولی طی می کنید و اینکه اینجا را در مقابل پاریس کم ارزشتر می دانید شمابا احساسات زیادی مواجه هستید و فکر می کنید که رابطه ای که بین شما و خواهرتان است معلوم نیست تا چه اندازه برقرار باشد چون پل ارتباطی بین ایران و فرانسه را شکسته حساب می کنید و اینکه احساس شما این است که گذار از مرحله ای که در آن بودید ( فرانسه) به ایران، گذاری نا مطمئن و شکسته است. شما با این احساس خود کاملا وابسته هستید و هیجانات و افکار زیادی هست که غرق در آنها می شوید. اما در نهایت می بینید درست است که اینجا مشکلات زیادی دارید و همه مردم با مشکل مواجه هستند ولی آدم جایی که مال خودش است، جا پایش قرص است و می تواند منطقی تر فکر و عمل کند ایران با تمام مشکلاتش کشور شادی است و مردم با هم مهربان هستند و شرایط هم بر وفق مراد خواهد شد. همیشه اوضاع بد نمی ماند. تشکر از همراهیتون
مریم موحد : سلام
روزتان بخیر
من می خواستم تعبیر خوابی را بپرسم که در سال 1380 دیده ام و قسمتی از آن خواب تا به حال تعبیر شده ولیکن انتهایش برایم مبهم است ، ممنون میشم آنرا کامل برایم تعبیر بفرمایید .
من در آن سال به فردی علاقه مند بودم و در خواب دیدم که به دنبال آن فرد هستم و وارد راهرویی شدم که انتهای آن دری بود ، در را باز کردم باز هم پشت آن درب ، دری دیگر بود ، چندین در را همینطور باز کردم تا اینکه خود را در ساحل دریا دیدم ، دریا در ابتدا بسیار زیبا و خوش رنگ و رویایی بود ، کنار ساحل نشستم و مشغول تماشا کردن دریا شدم ، کم کم آب دریا و رنگ آسمان تیره و تار شد و ترس تمام وجود مرا فرا گرفته بود ، هرچه می گذشت بدتر می شد و من موج های ترسناک را بر روی آب می دیدم و از ترس گریه می کردم ، خواستم از همان راهی که آمدم برگردم ولیکن وقتی پشت سرم را نگاه کردم راهی نبود تا چشم کار می کرد صخره های بلند بود ، همینطور کنار ساحل دو زانو نشسته بودم و سر خود را روی زانوهایم گذاشته و گریه می کردم تا اینکه یک صدایی را شنیدم که می گفت برگرد !
به دنبال صدا سرم را چرخاندم ، کسی را ندیدم ولی یک غار پشت سرم دیدم ، منتها از رفتن داخل آن غار هم می ترسیدم خیلی تاریک و سیاه بود ، دوباره سرم را روی زانو گذاشتم و گریه می کردم گهگاهی برمی گشتم و پشت سرم را نگاه کردم اما دیگر اثری از آن غار هم نبود ، ناگهان دیدم طوفان شدیدی شد و موج دریا آنقدر بالا رفت که با آسمان یکی شد واقعاً وحشتناک بود ، در خواب خدا را صدا می زدم و با زاری می گفتم خدایا خلاصم کن ! خدایا خلاصم کن !
ناگهان دوباره همان صدا را شنیدم که اینبار بلندتر و محکمتر به من گفت : برگرد ، برگرد !
وقتی سرم را برگرداندم دوباره آن غار را دیدم و اینکه متوجه شدم پاهایم بدون اینکه خود من بخواهم و با یک انرژی ورای وجود خود من دارد به سمت غار می رود ؛ همینطور که به غار نزدیک تر می شدم وحشتم بیشتر می شد ، وقتی وارد غار شدم جماعتی را دیدم که همگی لباس سبز سیدی بر تن داشتند و به سمت من می آمدند ، صورت هایشان با همان پارچه سبز پوشیده بود ، سرتاپاسبز بودند ، وقتی به من نزدیک شدند پارچه ای به رنگ لباس های خودشان را بر سر من انداختند و من با آنها همراه شدم .
من دو سال بعد از دیدن این خواب با شخص دیگری ازدواج کردم ( کسی غیر از آنکه دوستش داشتم ) و هم چنان زندگی با ایشان ادامه دارد ولیکن آن ترس های داخل خواب را که کنار دریا حس کردم دقیقاً در زندگی با این آقا تجربه کرده ام .
فریبا هراتی
: سلام. شما با اعتماد به نفس دنبال عشقتان راه افتاده اید ولی در یک موقعیت تکراری و با عدم پیشرفت مواجه شده اید. برای رهایی از نفاق و عدم توافق بارها اقدام کرده اید ولی در نهایت با او به توافق نرسیده اید و خودتان را با مشکلات احساسی بسیار زیادی مواجه کرده اید. به این خاطر است که می گویند هرگز برای فرار از تنهایی ازدواج نکن! شما هنوز بار مشکلات قبلی را به زمین نگذاشته خودتان را اسیر مشکلاتی جدید کرده اید. و احساس کردید که راه برگشتی نیست. اما هست! اینکه به شما گفته اند برگرد، یعنی برگرد به من! برگرد به سمت من به آغوش و پناه من! شما طالب عشق هستید ولی عشق را رها کرده اید و به دنبال مترسک هایی که می خواهند خود را به عنوان عشق به خورد شما بدهند، لبیک گفته اید. عشقی که شما طلب می کنید در وجود خداست. غار در خواب شما، نمادی از رحم، امنیت و پناه است. اینکه تاریک است یعنی شما نمی دانید که چه چیزی منتظر شماست و اعتمادی به خدا ندارید ولی میدانید چه می شود؟ خدا بخواهی نخواهی شما را از مشکلات رها می کند. شما به امنیت خاطر خواهید رسید و در پناه خود خدا راحت خواهید زیست ولی چگونه؟ شما باید به کشف ذهن ناخودآگاهتان بپردازید. خودشناسی کنید و خودتان را دریابید ببینید که چه می خواهید و ارزشتان چقدر است. به خدا رو بیاورید او خودش راه را نشانتان می دهد. شما کار خاصی لازم نیست بکنید فقط از او نترسید. عشق او راهنمای شما خواهد بود و خودش شما را از سختی ها می رهاند. عاشق او باشید. در پناه حق.
ريحانه : سلام
خسته نباشيد
من ٢ شب هست خواب ميبينم كه دارم دريا را ميبينم
فقط همين يادمه،نزديك دريام و يه دريا اروم و خوب ميبينم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساساتی خواهید شد و آرامش زیادی می یابید. تشکر از همراهیتون.
چکاوک : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر ممنون از تعبیرهاتون ...لطفا این خواب رو هم تعبیر بفرمایید ..من خواب میدیدم که با خالم تو یه ساحل بسیار وسیع و بزرگ داریم راه میریم که یک نیرویی از بالا ...پشت گردنم منو گرفت و از روی زمین بلند کرد طوری منو گرفت که نمیتونستم سرمو بالا ببرم اون نیرو رو ببینم منو برد به اوج آسمون طوریکه خالم اندازه نقطه شد اولش ترسیدم ولی بعد حس کردم باید به اون نیرو اعتماد کنم پس خودمو بدون تقلا در اختیارش گذاشتم ...منو برد به سمت دریا ....از بالا دریا بسیار زیبا بود یه پهنای وسیع آبی .....و بعد منو برد به سمت یه اسکله که از بالا تمام قایقها مرتب و بسیار منظم لنگر انداخته بودن همه رنگهای قشنگی داشتن ...بعد شروع کرد به سمت ساحل اسکله منو پایین بیاره اما هر چه به پایین میرفتم متوجه شدم قایقها از دور منظم بودن ولی از نزدیک همه بهم ریخته شده بودن انگار سونامی اومده بود ولی اون لحظه تمام شده بود وقتی منو بسلامت به ساحل رسوند لاشه های اشیاء مختلفی رو ....آب به ساحل میاورد و من با حیرت فقط به حجم زیاد خرابی نگاه میکردم .......با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید منطقی باشید و چشم انداز مثبتی به زندگی داشته باشید. خداوند شما را از یک موقعیت منفی و افسرده بیرون خواهد آورد. شما چشم انداز وسیعی نسبت به وقایع و امور خواهید یافت و درک بالاتری نسبت به خیلی از مردم پیدا می کنید. شما از ناراحتی ها و بی ثباتی های عاطفی نجات پیدا خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.