کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دریا

اگر کسی در خواب دید که از دور دریا را تماشا می کند، با رسیدن به آرزوهای خود فاصله دارد. اگر دید در میان دریا گرفتار شده به بلایی دچار می شود. اگر آب دریا را صاف و زلال دید و از آن خورد، از عالم و دانشمندی سخنان حکمت آور می شنود و اگر از آب کثیف دریا خورد، بیمار می شود ولی از بیماری بهبود می یابد. اگر دید بدون هراس در دریا شنا می کند، ثروتمند می شود و اگر آب زلال بود ثروت حلال و اگر آب ناخالصی داشت، آن ثروت از راه حرام به دست او می رسد.

اگر کسی دید روی آب دریا به راحتی راه می رود، و در آب فرو نمی رود، از صراط می گذرد و ایمن می شود و توفیق طاعت می یابد. اگر کسی خود را با دریا یکسان دید، خدمت بزرگی می رسد که عالم و فاضل است و از وی بسیار علوم را می آموزد. اگر در آب گرم دریا شنا می کرد، در آموختن علم حریص است ولی اگر سرد بود، بی رغبت است. اگر آب دریا را نوشید و آن را بد بو یافت، دشمن قوی پیدا خواهد کرد. اگر از دریا شکار می گرفت، روزی حلال یابد و عیش و نوش او افزون شود. اگر ببیند که از دریا موجی برخواست و جهان از ابر تاریک شده بود، نشانه گناه و عصیان مردم آن دیار است.

بعضی معبران می گویند دیدن دریا در خواب پادشاه یا حاکمی است، یا عالمی. اگر ببیند که آب دریا روشن و صاف است، دلیل که پادشاه عالم و فاضل است. اگر تیره و صاف بود، دلیل که مفسد و ظالم است. اگر ببیند که از آب دریا برخی بخورد، دلیل که به قدر آن چه خورده است عزت یابد. اگر ببیند که از دریا به شنا بیرون آمد، دلیل است از زندان و خدمت پادشاه یا حاکم، به سلامت بیرون آید.

اگر ببیند که در دریا غرق شد و بِمُرد و بعد از آن وی را بالا افکند، دلیل که در کار دنیا به حرص غرق شود. اگر ببیند که غرق شد و باز از دریا بیرون آمد، دلیل است که از کار دنیا خلاصی یابد. اگر ببیند که از دور به دریا می نگریست و نزدیک او نرفت، دلیل که بدانچه امید دارد نرسد. اگر ببیند که بر روی دریا می شد، چنانکه پای او تر نبود، دلیل است از آتش دوزخ ایمن شود و کارهای دنیا بر او آسان شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که در دریا است، دلیل که به خدمت پادشاه یا حاکم شود، یا مطیع مردی عالم و فاضل شود. اگر ببیند درمیان دریا متحیر فرومانده است، دلیل که کار او بر خطر است. اگر ببیند که از دریا بیرون آید، دلیل است بی غم شود. اگر ببیند که آب دریا بخورد و به غایت سرد است، اگر بیننده عالم است از علم بهره تمام یابد.

اگر بیننده خواب از مردم پادشاه است، از پادشاه ایمن شود، یا علم آموزد، لکن از علم بهره یابد. اگر ببیند که آب دریا می خورد و سخت گرم است، دلیل که گناه کند و تاویل آن به غایت بد است. اگر ببیند که آب دریا گنده و ناخوش است، دلیل که او را خصمی بزرگ پیش آید و او را آن خصم بیم سخت است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در آب دریا می رفت، دلیل است توفیق طاعت یابد. اگر ببیند که آب دریا زیاده شد، دلیل که لشگر پادشاه زیاد شود. اگر ببیند که آب دریا کم شد، دلیل که لشگر پادشاه هلاک شود. اگر ببیند که برخی از آب دریا بخورد و بر وی هیچ پدید نیامد، دلیل که پادشاه یا عالمی را هلاک کند. اگر ببیند که آب از دریاها و رودها جمع شدند، دلیل که پادشاه آن دیار مال و خزانه خویش را به یکجا جمع کند.

اگر ببیند که از دریا موج ها برخاست و جهان از ابر تاریک شده بود، دلیل است بر گناه و عصیان مردم آن دیار. اگر ببیند که از دریا موجی برخاست یا از دریا شکار می گرفت، دلیل است که به اندازه و قدر آن، روزی حلال یابد و عیش بر عیال او فراخ و گشاد شود. اگر ببیند که آب دریا شور است که خورد، دلیل که کسب حلال بگذارد و کسب حرام کند.

تعبیر خواب مَد دریا

دیدن مَدِ دریا در خواب، علامت پیشرفتن مطلوب کارهاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

464 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Leila Kazemi

Leila Kazemi : سلام‌ خانم هراتی من الان خوابمو براتون ارسال کردم پیام اومد در ثبت دیدگاه خطایی رخ داد ! آیا تو این حالت هم ازم‌ پول کم‌ میشه؟!!!
دیشب خواب دیدم از پست پنجره خونمون دارم دریا رو نگاه میکنم اروم بود ، مادرم درو باز کرد رفت به طرف دریا داد زدم‌مادر نرو توی دریا اما مادرم‌همینطور رفت و رفت و داخل دریا رفت ولی روی دریا داشت راه میرفت همینطور میرفت راحت و آسوده تا اینکه دیگه دیده نشد از نگرانی داشتم‌میمردم گفتم خدایا نکنه مادرم‌غرق شده باشه ! به غریق نجات زنگ دم و کمک خواستم کنار دریا پر شده بود از غریق نجات اجسادی روی آب اومده بود دختر بچه ایی داشت ضجه میزد و مادرش و صدا میکرد از خونه بیرون زدم از یه خانم‌جون ادرس دریا رو پرسیدم گفت دنبالم بیا رفتم و با اون وارد یه سوله شدم نهنگ‌یا کوسه ایی رو اورده بودند داستند پاره میکردند گفتم‌خدایا مادرم تو شکم این حیون نباشه گریم‌گرفته بود خدابمو لطفا تعبیر کنید
با تشکر از شما

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۸:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خیر. فقط زمانی که خوابتان تعبیر شود، از شما کسر خواهد شد. در نوبت هستید.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۷:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تصمیمی احساسی فکر می کنید و می خواهید زندگی را تجربه کنید. سعی می کنید که منطقی باشید ولی مادر شما خیلی احساسی رفتار می کند. او بدون هیچ جهتی در زندگی اش اینطرف و آنطرف می رود و اراده ای ندارد یا شما فکر می کنید که او زیر بار احساسات له می شود و خیلی نگران او هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۱:۰۰
آرام

آرام : ممنونم خانم هراتی. من در حال حاضر توی یک رابطه احساسی هستم که به خاطر شرایطی که هر دوی ما داریم اصلا تکلیف رابطه مشخص نیست و من خیلی به بیهوده بودن این رابطه فکر میکنم و اینکه انرژی و وقتم بیخودی داره هدر میره. ممکنه این خواب در رابطه با این موضوع باشه؟ ممنون میشم از پاسختون

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۹:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله. ولی باز هم نباید عحولانه تصمیم بگیرید. ضمنا همانطور که هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد، هر 2 کامنت شما یک حق خواب ازشما کسر می کند و شما قبلا در تعبیر خواب مهمان و الان اینجا کامنت داشته اید و یک حق خواب از شما کسر شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۵:۰۲
آرام

آرام : با سلام و عرض ادب
خواب دیدم که با چند نفر از اعضای خانواده سوار ماشین شدیم و به سمت ساحل رفتیم. ی مسیر باریک که با سنگ درست شده بود و از دو طرف موج میزد. دریا به شدت مواج و خروشان بود و ما با سرعت حرکت میکردیم. از ماشین پیاده شدیم و کنار دریا ایستاده بودم که ناگهان یک شیر دریایی از پشت بهم حمله کرد و گردنمو گرفت. به شدت از ناحیه پشت گردن احساس درد کردم، خیلی ترسیدم و با خودم گفتم دیگه دارم میمیرم. شیر دریایی منو به زیر آب برد. زمانی که زیر آب بودم ی چیزی رو در گوشم گفت مثل ی نصیحت یا یک دستور ( دقیقا یادم نمیاد ) بعد رها شدم و به روی آب اومدم. در حالیکه دریا مواج بود و من با خودم فکر میکردم شنا کردن بلد نيستم و غرق میشم همینطور که به پشت روی آب خوابیده بودم شنا کردم و خودمو به ساحل رسوندم و از آب بیرون اومدم. سپاسگزارم

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۴:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما و خانواده تان می خواهید کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و درست و منطقی فکر کنید و جاپایتان قرص باشد ولی در مورد بعضی مسائل، احساساتی می شوید و زیادی عجله می کنید و سوء تفاهم برایتان به وجود می آید. موردی پیش می آید که کسی یا موقعیتی مقدار زیادی از زمان و انرژی شما را می گیرد و غرق در احساسات می شوید ولی راه خودتان را پیدا خواهید کرد و خطر از سرتان می گذرد. نصیحت او به شما این بوده که اینقدر زود قضاوت نکن!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۲:۵۳
Frzn

Frzn : سلام خانم هراتیی عزیز
من صبح بود تقریبا خواب دیدم مه روی یه تختی نزدیک های دریا خوابیده بودم وقتی که از خواب پاشدم دیدک که خانواده ام نشسته اند دورم و وقتی پاشدم دیدم یه ساحل فوق العاده تمیز جلوی رومه و دریایی بسیار تمیز و شفاف و زلال انگار دم دمای غروب بود اسمون ابی بود و رگه هایی از قرمزی که انگار افتاب غروب کرده بود ازین تصویر به وجد اومده بودم که گوشیه مامانمو خواستم که از دریا و اینا عکس بندازم نفراتی که توی ساحل بودن هم چندتایی بچه بودن من رفتم جلو که برم توی دریا راه برم که فقط پاهام خیس بشه کفشامو قبل از اینکه خیلی جلو برم دراوردم کنار یه تیکه سنگ گذاشتم و رفتم قدم بزنم( من عاشق اینکارم)
میخواستم که بالاتنه و سرم اینا خیس نشه یوهو یه موج بزرگ برخواست ازم رد شد و حتی تا جلوی مامان اینا هم رفت بعد انگار مامانم اینا ترسیدن من طوریم شده باشه که یه ذره وقت کفشامو دستم گرفتم اومدم بیرون کفشامو گذاشتم بیرون باز رفتم بقیه قدم زدن چون به نظرم یه اتفاق بود رفتم باز قدم زدن دیدم ماه توی اسمونه طبیعی و تقریبا هلال بود یعنی ماه کامل نبود
بعد دیدم رنگ ماه پررنگ و درخشان شد به محض اینکه پررنگ شد ازون موج ها اوومد و باز خیلیی خیلی از ساحل رو جلو رفت که من از دریا بیرون اومدم باز به ماه نگاه کردم دیدم برگشت به حالت خودش داداشم گفت چرا اینجوری میشه گفتم جزر و مده بعدش بغلش کردم( داداش من 12 سالشه اما توی خوابم انگاری که خیلی بچه بود در حدی که من میتونستم بغلش کنم خیلی بچه بود)
بعد بغلش کردم که بربم جلو تر جزر و مد رو ببینه توی راه پشیمون شدم ترسیدم اتفاقی بیفوته برگشتم سمتی که مامان اینا بودن گفتم ازینجا هم میشه دید چون آب تا اینجا هم میاد


خانم هراتی من مجردم 26 ساله و حدود یک ماه و دو سه روزه که از کسی که قرار بود باهاش ازدواج کنم به علت خیانتش جدا شدم

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۶:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیالتان راحت است و احساس مثبتی از زندگی دارید. یک چرخه یا شرایط زندگی رو به پایان است و دوره ی جدیدی شروع خواهدشد. شما سعی می کنید که منطقی باشید و خیلی ریسک نکنیدو احساساتی رفتار نکنید. تصمیمی باید بگیرید که این تصمیم متاثر از یک سری مسائل احساسی اتخاذ خواهد شد. تغییراتی جدید و شروعی جدید به آرامی در جریان است و به یکباره زندگی شما به تکامل خواهد رسید و باز شما تحت تاثیر احساساتی قوی قرار خواهید گرفت و این تکان های احساسی موجب نگرانی برادرتان می شود. احتمال دارد که این حالات دگرگونیهای اجتماعی باشند و صرفا مربوط به زندگی شما نشوند. مجددا شروعی جدید در پیش خواهد بود. شاید هم رابطه شما با نامزدتان خراب شده و ترمیم شده و مجددا خراب شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۳:۴۷
Frzn

Frzn : سپاس گذارم از محبتتون
خانم هراتی عزیز من با نامزدم یک بار رابطمون خراب شده که به علت خیانت ایشون بود و ترمیم نشده و کلا دیگه هیچ رابطه ایی نداریم! یعنی اینکه ممکنه ترمیم بشه و مجدد خراب؟؟

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۴۲:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله من عرض کردم: احتمال دارد که این حالات دگرگونیهای اجتماعی باشند و صرفا مربوط به زندگی شما نشوند. مجددا شروعی جدید در پیش خواهد بود. و گفتم : شاید هم رابطه شما با نامزدتان خراب شده و ترمیم شده و مجددا خراب شود.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۴:۲۲
Sheyda

Sheyda : باسلام و عرض ادب
خانم هراتی عزیز، خواب دیدم جایی هستیم نزدیک دریا، تمام فامیلها بودن، همه یه صفی درست کرده بودن مثه راهپیمایی که همه زوجها کنار هم بودن، همه ی دختر خاله ها و بقیه فامیلها در کنار همسرانشون و همه خیلی شاد بودن، من از دور تنها روی یه نیمکت نشسته بودم و از جداییم بغض کرده بودم ( در دنیای واقعی نه ماه از جداییم میگذره. ) اما با خوشحالی به خوشبختیشون نگاشون میکردم که چقد خوبه ااونا اینهمه خوشحالن و کناره همسرشون هستن و هیچکس تنها نیست، متوجه نگاههای بقیه شدم که با دلسوزی بمن نگاه میکردن و بهم میگفتن بیچاره این دختره تنهاست و از شوهرش جدا شده. اینارو که شنیدم خجالت کشیدم و رفتم کنار ساحل یه دریای بزرگ تنها نشستم و گوشیمو نگاه کردم، دیدم چندتا پیام از همسر ساببقم دارم که نوشته بدون تو زندگی ام جهنمه و تنها لحظات خوشم مروره خاطراتمونه و چند تا عکس از لحظه ی بوسیدنمون هم برام فرستاد و من دیدم و گریه کردم.

ممنون میشم لطف کنید و تعبیرشو بهم بگید.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۹:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما احساساتی شده اید. احساس می کنید که زندگی تان به سکون رسیده و اتفاق خاصی نمی افتد. کارها را کنار گذاشته ایدو قبل از انجام هر تصمیم جدیدی می خواهید بنشینید و خوب فکر کنید و به اشتباهات و مسائل گذشته تان خوب دقت کنید تا در تصمیم گیریهای آینده تان اشتباهی پیش نیاید. اشتباهات گذشته خودتان را می پذیرید و این طبیعی است که از آنچه که بر شما گذشت تا اندازه ای ناراحت باشید. در واقعیت هم ممکن است احساس کنید که دیگران به شما حالت دلسوزی و ترحم دارند و این باعث شود که از آنها از لحاظ روحی فاصله بگیرید و به خاطراتتان فکر کنید. زندگی برای او هم جهنم است و با خاطرات شما خوش است. ولی با شرایطی که او می خواست با شما ادامه دهد، شاید خیلی ضرر بزرگتری می کردید که با او می ماندید و او شاید هیچوقت عوض نمی شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۸:۳۲
Tiyana

Tiyana : سلام، روزتون به خیر، من ديشب خواب ديدم که به ويلاي پدرشوهرم که دربيداري روبروی جنگل است رفتم که در خواب ديدم که ويلا داخل دریاست و ویو ی. بسیار زيبايي داره، از ویلا بیرون آمدم و داخل دریا بودن و روی وسیله ای نشسته بودم که روی آب معلق بودم و ميچرخيدم بسیار لذت بخش بود، از آنجا به سفر رفتیم و من به خانه ی پدريم رفتم،دیدم که آنجا از شهرستان برايم خواستگار اومده،و آنها تمام وسايل بله برون رو آورده بودند،و اون پسر،پسر بسیار خوبي بود و پدرم راضی بود که با این فرد ازدواج کنم،سپس ديدم که یکی خواستگارهای قديميم اومده خونمون و با التماس من رو از پدرم ميخواست و ميگفت بعد این سال ها هنوز به خوبي اين دختر نديدم و با گیتار براي من جلوی پدرم موزیک میزد و شعر عاشقانه ميخوند،دخترخاله هام ميگفتن این رو قبول نکن پوست صورتش خوب نيست،همين شهرستانی رو قبول کن که پولدارم هست، من تو دلم فقط به فکر شوهرم بودم، و به دخترخالم گفتم که من اين شهرستانيه رو یه جوري ردش ميکنم

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۹:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس خیلی مثبتی نسبت به زندگی تان و خانواده شوهرتان دارید. گشایش کار می یابید و افتخارات و توانایی های زیادی در دسترس خواهید داشت. امکانات زیاد برای انجام کارهای موفق در اختیارتان قرار می گیرد و مورد تعریف و تمجید خانواده تان به عنوان یک شخص موفق قرار خواهید گرفت. و در نهایت فکر می کنید با وجود همسرتان، شما به این همه امکانات برای قوی کردن خودتان در زندگی نیازی ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۶:۵۳
xanum

xanum : درسته بانو،پلاستیک رو هم مادرم فک کنم انداخته بود زمین که من ناراحت بودم که حیاط رو کثیف کرده، اما طرز فکر اونا درسته دقیقا همیشه مادرم بهم میگه ساده ای و هر وقت در مورد سیاست و مشکلات کشور حرف میزنیم پدرم میگه باز کی این فکرارو تو سرت کرده شبیه قبل انقلابیا حرف میزنی بمامانم گفته بود نزار بره با دوستاش بیرون معلوم نیست کی این حرفارو میکنه تو مخش اینم گولشونو میخوره :))) مامانمم گفته بود بهم که بابات اینطوری میگه برا همین همه امیدام پوچ شدن نسبت به زندگی و آینده :) ولی باز همه امیدمون بخداست، ممنون از لطفتون و وقتی که برامون میزارید.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۴:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش میکنم عزیزم. ضمنا لازم به تذکر می دانم که همانطور که در هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شد، هر دو کامنتی که ارسال می کنید یک حق خواب از شما کسر می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۳:۴۳
xanum

xanum : ممنون خانم هراتی عزیز ولی دنبال هیچ عشقی نیستم چون دوس پسر دارم یعنی عشق دارم و اینکه هیچ دوستی به معنای دوست واقعی و صمیمی ندارم یعنی با هیچکس دوستی نمیکنم از همشون فاصله گرفتم و هیچ رازی رو به دوستای اجتماعیم نمیگم و رابطه ای ندارم که کمکی هم براشون بکنم و این اواخر فقط خونه نشستم دارم درس میخونم با این وضعیت نابسامان کشور بله نا امیدم بسیار و حتی فکر میکنم درس خوندم پوچه

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۳:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست خوبم تمام این مسائل از بعد نقطه نظر فکری پدر و مادر شما است که کتاب های شما را می خواندند.. نه اینکه شما به اینکار مشغول باشید. زبان خارجه یعنی که آنها درک درستی از ایده ها و نظرات شما ندارند. باقی خوابتان هم طبق آنچیزی که نوشته اید تعبیر شده و بنده هیچ اطلاعی از زندگی شما ندارم و نظر خودم را در این مورد هرگز مطرح نکرده ام.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۳:۲۹
xanum

xanum : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم توی حیاط خونمون (اپارتمانیه) پدرو ومادرم دارن کتاب زبان های منو میخونن که رنگشونم نارنجیه، بعدش یه چیزایی تو کتاب نوشته بوده که اصلا مبحث درس نبود رو زمینم اشغال و پلاستیک چیپس بود. یهو پارک ظاهر شدم و همکلاسی زبانم بهم ملحق شد داشتیم در مورد درس حرف میزدیم و راه میرفتیم که یهو دیدم تو اسمون بالن که رنگش سفیده و دوتا معشوق توشن و بالنم چراغانیه زیبا دیده میشه داره پرواز میکنه هوا هم نسبتا تاریک بود، مثل گرگ و میش، بعد انگار تو کتاب در مورد همین پرواز نوشته بود با دوستم رفتیم نشتیم تو یه کالسکه سفید مثل تاپ تکونش دادیم اینم شروع کرد به پرواز که زمینو نمیدیدم، چون اگه نگا میکردم میترسیدم، بعدش فرود اومدیم ، ولی احساس همون پروازو داشتیم که دوستم رفت روی یک دریای بزرگ که فک میکردم مدیترانه است با قلموی بزرگ با حالتی که پرواز میکرد شروع کرد به نوشتن اولش نفهمیدم چی مینویسه اما به شکل خیلی بزرگ روی دریا نوشت الله و رنگش یهو سبز شد، خیلی تعجب کردم و خوشحال شدم و یه انرژی خوب بهم داد، چون ظاهر دوستمم شبیه کسایی نیست که الله بنویسه ولی خیلی خوشم اومد، بعدش انگار کلاسمون تو یه زیر زمین بزرگ تشکیل میشد رفتیم اونجا انگار مسابقه بفرمایید شام بود غذا پخته بودن ماهم رفتیم از اون غذا که خورشت قیمه با بادمجون بود خوردیم، یکی از دوستامم لباس سیاه گل گلی تنش کرده بود از غذاها ایراد میگرفت که چربیش زیاده یکی دیگه از دوستامم یهو متوجه شدم مانتوی بلند سیاه منو پوشیده و راه میره منم به رو خودم نیاوردم تا راحت باشه و معذب نشه.بعدش اومدیم طبقه دوم، آب اینا خوردیم همراه چایی که استادمون اومد کلاس درس شروع شد.کلاسمون اصلا شبیه کلاسی نبود که تو واقعیت برگزار میشه.ممنون از وقتی که برامون میزارید.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر مادر شما سعی می کنند شما را درک کنند و راجع به روابط اجتماعی شما بیشتر سر در بیاورند. آنها از اجتماعی بودن و سخاوت و احساسات شما با هم حرف می زنند و خیلی ایرادها و اشتباهاتی هست که در این شیوه ی فکری شما وجود دارد. پلاستیک چیپس از این می گوید که شما ساده لوحی می کنید و از شما سو استفاده می شود و بعد این دوستی های ظاهری و تصنعی و غیر قلبی، مثل یک آشغال ( دور از جان شما) که منابعش را استفاده کرده اند، شما را رها می کنند و می روند. دیدن بالن در خواب بیانگر کاهش امید است. شما از اینکه دنبال عشق خود باشید و آن را بیابید ناامید می شوید. به صورت رویایی زیبا و دوست داشتنی احساسات شما به بازی کشیده می شود و رویایی فکر می کنید و جاپایتان دیگر قرص نخواهد بود و به شرایطی نامطمئن و تیره کشیده می شوید و هر لحظه احتمال سقوط تان وجود دارد. شما می خواهید جلوی چشم کسی بالا بروید ولی به هیچ و پوچ بند هستید. شما می خواهید به قدرت و جایگاه برسید و به سمت آرزوهایتان پرواز کنید . دوست شما احساساتی است و به خدای بزرگ توکل می کند که زندگی اش سرشار از صلح و صفا باشد. او قلبش با ایمان است و ظاهرش مثل کسانی است که عاشق زندگی خارج از ایران هستند. شما به ذهنیت خودتان و سلیقه های دوستانتان و مشورت هایی که با هم دارید فکر می کنید و می خواهید در زندگی پیشرفت کنید و به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۳:۳۰
Zahra

Zahra : سلام خانم هراتی
من دیشب خواب دیدم در خانه ای هستم و همسر سابقم (که منو اذیت کردند و تمام اموالم رو از من گرفتند) برهنه در جایی مثل حمام بودند، من نگاهشان نکردم، سر به زیر گفتم که حتی اگر هرگز اموالم را نگیرم به آن زندگی برنمی گردم و پشیمان نیستم. بعد از آن خانه بیرون آمدم و رفتم کنار دریا، در یک آن هم خلیج فارس و عمان را دیدم و بعد رفتم ساحل خزر، آب هر دو دریا، شدیداً گل آلود و مواج بود. مخصوصاً خزر، من با شگفتی در مقابل دریا ایستاده بودم و می گفتم طوفانهای زیادی را دیده ام اما دیدن کل دریا تا انتهای افق اینطور گل آلود، خیلی عجیب است، موجهای دریا قوی و سنگین بودند و با خودشان گل زیادی در ساحل جا می گذاشتند، مردمی در اطراف من آن گلها را برمی داشتند و در ماشین هایشان می ریختند، من چادرم را روی سرم محکم کردم و در امتداد ساحل به سمت راست با سرعت دویدم، در مسیرم به بازارچه خلوت شهری رسیدم، برای آنکه دیده نشوم قدم را کوتاه کردم (انگار نصف شده باشم) اما وقتی از بازار بیرون می رفتم قدم را دوباره صاف کردم. در مسیر دویدن یک سگ قهوه ای رنگ دنبالم بود، شهری که به آن وارد شدم انگار تازه باران باریده بود و کف خیابانهایش گلی بود، مردم آنجا همه سیاه پوشیده بودند و به سمت خانه ای می دویدند، من هم همراهشان دویدم، مردی مرده بود، او را در تابوت گذاشتند و روی دست می بردند، پشت سر او، مرا هم روی دست بلند کردند، من روی دست هایشان دراز کشیده بودم و با آنها می رفتم، سگی که دنبالم بود، رد مرا گم کرد و از راه دیگری رفت، وقتی به قبرستان رسیدند، من مجددا به جستجوی سمت دریا پرداختم و دوباره به سمت راست شروع به دویدن کردم، کمی از میزان گل دریا کم شده بود، در این ساحل پدر مرحومم را دیدم که مثل همیشه کوله پشتی انداخته بود و داشت در ساحل راه می رفت، خیلی از دیدنش خوشحال شدم، رویش را بوسیدم و با هم قدم زدیم (من خیلی خیلی دوستش داشتم و با شرایط سختی که دارم از او می خواهم مرا با خودش ببرد)، جایی برای استراحت نشستیم و پدرم کفش هایش را درآورد، جای محکمی نبود اما آدمهای دیگر هم می خواستند همانجا بنشینند از پدرم خواهش کردم جایمان را عوض کنیم و خودم کفش هایش را برایش آوردم، با هم گفتگو می کردیم، با آرامش باز با هم مقداری راه رفتیم، آب دریا روشنتر می شد. خیلی از ساحل اول دور شده بودیم، به پدرم گفتم، برویم به ساحل اول، اما پدرم گفت راهش را ادامه می دهد و دیدم که رفت، مادرم را می دیدم که در ساحل اول ایستاده است، قبل رفتن پدرم باز بوسیدمش و بغل گرفتم و دوباره دویدم تا رسیدم به ساحل اول، وقتی رسیدم آب دریا کاملا شفاف و آبی سبز روشن شده بود و انگار می درخشید.
می بخشید بابت طولانی شدن شرح خوابم

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۸:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به همسر سابقتان فکر کرده اید که حالا او از حمایت شما برخوردار نیست و همه چیز را راجع به او می دانید و گناهان زیادی را مرتکب شده که باید توبه کند و شما از اینکه از او جدا شدید ناراحت نیستید. شما هم به احساسات منفی فکر می کنید و هم به احساسات مثبت ولی حتی در مورد احساسات مثبتی که راجع به موفقیت هایتان در زندگی دارید، با شک و تردید و بدبینی نگاه می کنید و حس می کنید که با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد. مردم در مورد تصمیمات مهم زندگی شان، اشتباهات بزرگی را مرتکب می شوند و باعث می شوند که کوله بار عظیمی از مشکلات، دامنشان را بگیرد. اما شما سعی می کنید که احترام و عزت و افکار درست خودتان را حفظ کنید و در راهی درست قدم بردارید و از مشکلات دوری کنید. شما نمی خواهید مرکز توجه دیگران باشید و در چشم ها باشید. آدم پولداری از شما خوشش خواهد آمد. شرایطی پیش می اید که احساسات منفی زیادی در زندگی مردم به وجود می آید و مشکلات زیادی را تجربه خواهند کرد و همه افسرده هستند. مردم از موفقیت ناامید شده و احساس می کنند که هیچ شانسی ندارند و باید یک سری عقاید و عادات خودشان را به گور بسپارند. شما هم همینگونه فکر می کنید و آن آدم پولدار از افکار شما خوشش نخواهد آمد و شما را رها می کند. شما دوباره سعی می کنید احساس مثبت به زندگی تان بیاورید. روح پدرتان شاد. او بسیار مجرب و احساساتی است. شما می خواهید فقط با پدرتان باشید و تنها و جدا از دیگران بمانید. کم کم شما مثبت اندیش تر خواهید شد. دعای خیر او پشت سر شماست. عمر شما به دنیاست و عمرتان طولانیست. زندگی شما خوب خواهد شد همه چیز امیدوار کنند و شفاف و مثبت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۰:۰۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.