تعبیر خواب در
اگر خواب ببینید درب خانه تان را زدید و با خوشرویی در را به رویتان باز کردند، اهل خانه از شما راضی هستند و اگر ببینید زنی با بد رویی در را به رویتان باز کرد، اهالی خانه از شما ناراضی هستند. گشوده شدن در، باز شدن در رحمت خداوند است و اگر در را باز نکردند، تعبیر بر عکس دارد.
اگر درب مسجد یا مکان زیارتی مقدسی را زدید و درب به روی شما باز شد، حاجت خود را می گیرید و آرزوهایتان بر آورده می شود و اگر درب به روی شما باز نشد، مشکل شما حل نشده باقی می ماند. اگر ببینید درب خانه شکسته، امکان بروز بلایی وجود دارد و باید صدقه بدهید. اگر ببینید جلوی درب خانه مسدود شده، و نمی توانید به داخل خانه بروید، به دلیل قرض، خانه را خواهید فروخت.
اگر ببینید که درب خانه شما عوض شده است، شغلی جدید و کاری تازه برایتان پیدا خواهد شد که از آن سود بسیار خواهید برد. اگر ببینید خانه شما دو در دارد، بین زن و مرد خانه ناسازگاری به وجود می آید و اگر مجرد هستید، دو کار متفاوت را هم زمان انجام می دهید. اگر درب خانه شما را رنگ سفید کرده باشند، سفید بختی و عزت و اگر سرخ باشد، نشاط و اگر مشکی باشد، بزرگی و احترام و درب زرد نشانه بروز کسالت یا بیماری است.
معبران قدیم می گویند: درب، در خواب زن است و برخی معتقدند مراد و مقصود است.
حضرت دانیال می گوید: درب به خواب دیدن زن است. اگر ببیند درهای معروف در برابرش گشاده شد، دلیل که درهای نعمت و مال دنیا بر وی گشاده شود. اگر ببیند آن درهایی که گشاده شد بر جانب راه بود، دلیل که مال و نعمتی که دارد به زودی هزینه کند بر خاص و عام.
اگر ببیند بر دَرِ سرا در برابرش گشاده شد، دلیل که مالی که بدو رسد از جهت پادشاه یا حاکم خواهد بود و بر عیال خود نفقه کند. اگر ببیند که درِ سرایِ او بشکست یا بیفتاد یا ضایع شد، دلیل است بر مصیبت و رنج عظیم که به او رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن درب به خواب بر سه وجه است:
- صاحب خانه،
- زن،
- خادم. و هر که دروازه شهر به خواب دید، دلیل است بر حاجت و دربانی پادشاه یا حاکم و مردیِ بزرگ است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند دَرِ سرای کسی بشکست و ببردند و نداند که به کجا بردند، دلیل که صاحب خانه در محنت و مصیبت افتد. اگر ببیند دَرِ سرایش از جایگاه خود زایل شد، دلیل که حال او از نیکی به بدی زایل گردد، به سبب اهل او. اگر ببیند درب سرای او انباشته است، دلیل که اهل آن سرای را مصیبت رسد. اگر ببیند در میان سرای او درب کوچک بود، دلیل که آفتی و مکروهی به عیال او رسد. اگر ببیند درب سرای او بزرگ و قوی گردید، دلیل است بر نیکی اهل و عیال او.
اگر ببیند درب سرایش چنان فراخ بود که هیچ دربی به آن فراخی نبود، دلیل که قومی بی فرمان او در سرای او شوند، به هنگام مصیبت یا به وقت خصومت. اگر ببیند حلقه درب سرای کسی می جنبانید، اگر جوابش داد، دعای او مستجاب شود و باشد که گنجی طلب کند و بیابد. اگر ببیند چون حلقه بجنبانید زود درب سرای بگشادند، دلیل که حق تعالی البته دعای او مستجاب کند و بر دشمن ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ددگان نزدیک درب خانه او بر می جهند، دلیل که جوانان قصد عیال او کنند. اگر دید درب خانه او دو حلقه داشت، یا بر درب خانه او ددگان بودند، دلیل که زنان او را دوست دارند. اگر ببیند درب آسمان گشاده گردید، دلیل است که بر مردم آن دیار در خیر گشاده شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad0rina : سلام، خواب ديدم داداشم ميخواست در خونه مارو كه آپارتماني بود باز كنه كه يهو در كَنده شد و پلاك روي در افتاد، همسايه اومده بود داشت گلايه ميكرد كه چرا در خونتون اينجوريه و اين حرفا كه يهو من شروع كردم به داد زدن و پرخاشگري كه در خونه ماست و به خودمون مربوط(بقيه منو به ارامش دعوت ميكردن چون ميترسيدن عوا بشه ولي من همچنان ادامه دادم و اون همسايه هم هيچيي نميگفت)
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما می خواهد از افکار شما یا شرایط مالی شما با خبر شود ولی در کارتان خیلی دخالت می کند و اعتبار شما و حرمتتان را پایین می آورد. شما از اینکه دیگران از کارهایتان سر در بیاوردند عصبانی می شوید و به همین دلیل سعی می کنید که تندخویانه رفتار کنید تا کسی جرات نکند در کارتان دخالت کند. تشکر از همراهیتون.
roksana : سلام خانم هراتی.شرمنده بدنوشته بودم.ود.ممنون خانم هراتی .
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. برادر شوهر بزرگتان از پدر شوهرتان همفکری می گیرد و پدر شوهرتان در کاری به او کمک می کند. پسر برادر شوهرتان از عموی مجردش چیزهایی یاد گرفته و هر دوی آنها فضول هستند. آنها از زندگی شما خبر چینی می کنند و اسرار زندگی تان یا حرفهایتان را با سیاست زیاد به خانه ی مادر و پدر شوهرتان انتقال می دهند. از خیلی وقت پیش اینکار را می کرده اند و هر چیزی که شما انجام دهید هر حرفی بزنید یا حتی اگر زمانی که به پسر کوچکتان رسیدگی می کنید، اگر کم و کاستی در کار شما وجود داشته باشد، همه را به آنها انتقال می دهند. خواهر شوهرتان از بچه های برادر شوهر بزرگتان خواسته تا برای او جاسوسی شما را بکنند و آنها را تشویق به اینکار کرده است. برادر شوهر بزرگ شما اول با خواهرش دعوا کرده ولی بعد زیاد موضوع را جدی نگرفته و به آن اهمیت نداده است. شما حریم خصوصی ندارید و اگر عاقل باشید، این مسئله را به پدر و مادر شوهرتان نباید انتقال بدهید بلکه باید از این مسئله استفاده کنید و منبعد چیزهایی را به آنها انتقال بدهید که دوست دارید بشوند!! تشکر از همراهیتون.
محمدرضا : سلام، خانمی مدتها باهام در رابطه بود ، الان بیش از ۳ ماهه باهاش قطع رابطه کردم، ظهر تو خواب و بیداری ، خواب دیدم تو کوچه شون بودم رفتم دم در خونشون و داشتم میرفتم داخل خونشون ، خودشم از تو کوچه منو که داشتم میرفتم داخل نگاه میکرد، کوچه شون خیلی بزرگتر و قشنگتر از واقعیت بود، ضمنا این کوچه و خونشون محله قدیمیشون بود و خیلی وقته ازون محله رفتن،
فریبا هراتی
: سلام. شاید شما ته دلتان هنوز به او فکر می کنید و دلتنگ او هستید. شما به این فکر می کنید که آدمهای قدیمی تر و فرهنگ قدیمی تر در گذشته، دلبازتر بود و حس صمیمیت بهتری داشت. شما باید به همان منطقی که او را ترک کردید فکر کنید و از روی احساسات رفتار نکنید و اشتباه گذشته تان را تکرار نکنید. تشکر از همراهیتون.
رخساره : سلام وعرض ادب.چند ماه قبل این خواب رودیدم.یه محیط کاملا سفید بود هیچی نبودفقط یه در مشکی بود که پدرم جلوی در ایستاده بودلباس سیاه تنش بود در به اندازه قد پدرم بود میخواستم از اون در برم داخل که پدرم مانعم شد ونذاشت.منهم بدون هیچ حرفی رفتم پشت اون در، یه در دیگه دقیق به همان شکل بود ولی دره باز بود ومن رفتم داخل که از خواب بیدارشدم فقط به حدی حضور ذهن دارم که در باز بود ومن سمت در رفتم و در رو بیشتر باز کردم رفتم داخل اینکه اونور در چی بود و به چه شکل چیزی ندیدم وحضور ذهنم ندارم.(محیطی کاملا سفید فقط دو در سیاه اونجا بودکه یکی بسته بود یکی باز).خانم هراتی عزیزمن زیاد خواب میبینم بیشتر خوابهام هم درهم وآشفته واقعا باعث افسردگیم شده نمیدونم باید به این خوابها توجه کرد یا بی خیال شد،این خوابها هشداره یا از آشفتگی روح؟ باز از شما ممنون که تعبیر دقیق انجام میدید راهنمایی میکنید باعث میشه کمی از اضطرابم کم بشه.پدرم زنده هستن من حدود۲۰روز برای مراقبت از مادرم به خونشون رفته بودم واین خواب رو روز آخری که میخواستم برگردم خونه خودم دیدم.متاهلم ویه دختر دارم وما در یه شهر به دور از پدرومادرم زندگی میکنیم .تشکر از تعبیر خواب
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خواب دیدن در فضای سیاه سفید، بیانگر این است که شما فکرتان ناراحت است، احساس می کنید که هیجان زیادی در زندگی تان وجود ندارد و افسرده شده اید. شما شخصیتی خالص و با کرامت و پاک دارید که می خواهید آگاهی تان را بالاتر ببرید و شروعی تازه داشته باشید. از اینکه رکود و سکون وجود داشته باشد و هیچ اتفاقی نیافتد و همه چیز ثابت باشد خسته شده اید و می خواهید درهای تازه ای به روی شما باز شود و به موفقیت برسید. پدر شما شاید احساس خطر می کرده و خیلی خشک و جدی برخورد می کرده ولی او مراقب شماست که اشتباه نکنید و خردمندانه رفتار کنید. ذهن انسان شرایط موجود در زندگی را به صورتی تداعی می کند که شما بتوانید جایگاه و موقعیت خودتان را در آن شرایط خاص، بهتر بفهمید و اهداف و برنامه هایتان را واضح تر متوجه شوید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام ، وقتتون به خیر
من حدود ساعت ۶:۳۰ خواب دیدم یه خونه جدید رفتیم (ما مستاجریم) که خیلی قدیمیه وسه تا اتاق داره زیاد سالم نیست ، اول راضی بودم ولی بعد که دیدم اون خونه در نداره خیلی ترسیدم و به مادرم میگفتم چه جوری اینجا روگرفتی مادرم اسم یکی از آشناهامونو گفت بعد گفت تو ختم انعام قرارداد بسته
بعد دیدم انگار آشپزخونه در داره من درو بستم درشم زیاد خوب نبود بعد فکر کردم خونه در داره و من اشتباه متوجه شدم ولی دیدم نه فقط یه جا در داره
بعدبه مامانم گفتم بایدزنگ بزنی صاحبخونه بگی ما بدون در این خونه نمیخوایم بعد انگار یه چیزی شبیه آتیش کوچیک تو یه جای نسبتا گود هست تو حیاط نزدیک اتاقی که مادر و خواهرم توش بودن خواستم برم خاموشش کنم که دیدم پنجه یه گرگ یا سگه نمیدونم چی بود که فریاد زدم مامان فرار کنیدکه از خواب پریدم،وخیلی توخواب ناراحت بودم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما به حرف های بدردنخور و قدیمی فامیلتان باور می کند، یا او به مادرتان پیشنهادات می کند که از یک سری افکار قدیمی و بدرد نخور تبعیت کند. مثلا ممکن است به مادرتان بگوید برای من درد دل کن و بگو چه شده و چه مشکلاتی داری یا زندگی ات چگونه است و مادر شما همه چیز را برای او می گوید اما راجع به امنیت و گرمی زندگی تان یا شرایط اقتصادی تان زیاد تعریف نمی کند. اما او با بیان افکار خودش به فامیلتان، به همه به صورت غیر مستقیم، اجازه می دهد که از زندگی تان سر در بیاورند و در کارتان دخالت کنند. اینکه دیده اید خانه تان در ندارد یعنی همه در کارتان سرک می کشند و می خواهند فضولی کنند. در نهایت هم برایتان جادو می کنند و مشکل آفرینی می کنند و با آب زیرکاهی زیاد می خواهند دشمنی شان را نسبت به شما نشان دهند. شما باید به غرایز و شهود خودتان اعتماد کنید و هر حرفی را هم به هر کسی نزنید. برای دفع شر از زندگی تان اولا رازدار خودتان باشید و حرفتان را به هر کسی نزنید دوما یک بار دعای جوشن کبیر را بخوانید که هر چه جادو کرده باشند باطل شود و شیاطین و جنیان از زندگی تان بیرون بروند و سوم این که هر روز آیت الکرسی بخوانید. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : من خواب دیدم تراسی اندازه دیوار داشتیم که در اهنی و شیشه داشت و بعد دری که یک سمت یکی جوش کاری کردن وبستن و در دیگه ای اون سمت باز گذاشتن رفت و امد بشه و من به مادرم گفتم چرا این در که نزدیکتره هست بستن
فریبا هراتی
: سلام. شما می توانید درکی بالا داشته باشید و از شرایط اجتماع به خوبی آگاه باشید ولی تعمدا نسبت به مسائلی، خودتان را سفت و سخت جدا کرده اید و درباره ی مسئله ی خاصی، نمی خواهید چیزی بدانید یا کاری انجام دهید و از مسائلی تعمدا فاصله گرفته اید. تشکر از همراهیتون.
haniyeh : سلام و روز بخیر. چند وقت پیش خواب دیدم یه نفر داره در خونمونو میزنه ( به جای زنگ در میزنه ) و رفتم دکمه آیفونو زدم ببینم کیه دیدم کسیه که همدیگرو دوست داریم و بنا به دلایلی از هم دوریم و ارتباطی نداریم و داره اشاره میکنه که زنگتون خرابه و هر چی می زنم صدا نمیاد و ناگهان از خواب پریدم و دیدم ساعت سه نصف شبه. ممنون میشم تعبیرشو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او شما را دوست دارد ولی شما به او توجهی ندارید. او مشتاق است که با شما ارتباط داشته باشد و می خواهد که شما فرصت جدیدی به او بدهید. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام . من نزدیک صبح خواب دیدم با مادرم می رفتیم خونه یکی از خواستگارام که الان زن و یک بچه داره و شهر دیگه ست. نصف شب بود و تاریک. انگار برای بچه ش اتفاقی افتاده بود و من ناراحت بودم می خواستم برم ملاقاتش. در زدیم خانومش درو باز کرد لباس خواب سفید با گلهای ریز تنش بود.(در واقعیت من و مادرم این زن رو ندیدیم و نمی شناسیم) با روی خوش درو باز کرد. بهش گفتم اومدم حال بچه رو بپرسم مونده بودم چطور خودمو معرفی کنم. بعد رفتم خونه رو گشتم نه شوهرش بود نه بچه. تخت خواب خالی بود و خونه تاریک.از خواب بیدار شدم. اینم بگم من مجردم
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که از واقعیت ها در باره ی خواستگارتان با خبر باشید. می خواهید بدانید که او چه هدفی دارد و زندگی اش چگونه است. خانم او از وجود شما آگاه نیست ولی شخصیتی مهربان و خوش اخلاق دارد که به خودش افتخار می کند و در آرامش به سر می برد. اگر تخت خواب بچه شان خالی بوده، تمام چیزی که در ذهن این آقاست فقط خانمش است. هیچ چیز دیگری برای او مهم نیست. اما اگر تخت خواب دو نفره ی ایشان خالی بوده، فکر این آقا ناراحت است و با خانمش همفکری نمی کند. تشکر از همراهیتون.
Mehri : سلام .من خواب دیدم در خانه ی قبلیمون مامانم لابه لای در کوچه وایستاده. بعد اون خواهر وسطی و بعد اون خواهر بزرگترم و بعدش من وایستادم انگار حالت صف مانند شاید هم نشسته بودیم دقیق یادم نیست .بعد دامادمون اومد مامانم رو صدا زد (در واقعیت ارتباط خوبی باهاش ندارین ) و مامانم باهاش رفت و هر دو خواهرام هم باهاش رفتن . مامانم که از لابه لای در رفته بود یه بادی وزید خواست در رو ببنده که من زود دویدم و در رو نگه داشتم و نذاشتم در بسته بشه .یه بادی هم میوزید من صدای باد رو میشنیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما در گذشته به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت بوده و منتظر بوده اید که ببینید عاقبت کار چه می شود و آیا تغییری در زندگی خواهرتان به وجود می آید یا خیر. داماد شما از مادرتان خواسته که اقدامی در این مورد انجام دهد و خواهرتان به حمایت از مادرتان و برای کمک به او به پا خواسته اند. باد قوی در خوابتان گویای استرس زیاد و آشفتگی و مشکلی است که مادر و خواهرانتان با آن مواجه شده اند و شما نگذاشته اید که شما را از این نگرانی و عاقبت آن بی خبر بگذارند و یا بگویند که این نگرانی به شما ربطی ندارد. به نظر می رسد که خوابتان صرفا مربوط به گذشته است که در ضمیر ناخودآگاه شما باقی مانده است. تشکر از همراهیتون
Mehri : باد قوی نبود ملایم بود.در ضمن ما سه خواهر شاغلیم و من درآمدم از همشون بالاتره
فریبا هراتی
: سلام. دوست عریز شما چرا توضیحاتتان را تکه تکه و نیمه کاره ارسال می کنید؟ خواب قبلی هم که ارسال کردید بعدا توضیح دادید که شرایط چیست. من علم غیب ندارم. توضیحات ناقص در تعبیر اشتباه به وجود می آورند. نوشته اید صدای باد را شنیدم حالا می گویید باد آرام بود؟ به هر جهت تعبیر این است که شما منتظر خبری هستید ( یا بوده اید ) که در خصوص دامادتان است و شاید کسی هست که نمی خواهد شما در این کار دخالتی داشته باشید. اما به هر جهت شما از این خبر آگاه می شوید و اگر لازم است ( یا بوده) که کاری انجام دهید دریغ نمی کنید. به دلیل توضیحات ناکافی و اجبار بنده به تعبیر مجدد یک حق خواب از شما کسر می شود. تشکر از همراهیتون.
رعنا : درود فراوان. دیشب دیدم با همسرم در یک هتل سنتی هستیم(اقامتگاه بومگردی) باغ و دار و درخت، حیاط بزرگ و چندتا سگ بزرگ خوشگل شیطون. با همسرم از پله ها بالا رفته و وارد طبقه اول شدیم. او ناپدید شد و من اعضای خانواده ام رو دیدم. در یک اتاق کوچک محقر بودیم، اونها در انتهای اتاق و من ابتدای در ورودی. یک سگ سپیدرنگ خوشحال و دوشت داشتنی و بزرگ وارد شد. سپس خانواده ام گفتن: الان یک هیولا وارد میشه. ترسیدم و پرسیدم: ولی این هیولاها از کجا پیداشون میشه؟ مادرم پاسخ داد: از ترس ها به وجود میان!!! ۲ در با فاصله کم از هم وجود داشتن: نخستین در شیشه ای و رو به حیاط، و دومی چوبی و رو به اتاق؛ و بین این دو یک راهروی خیلی کوچک بود. خواستم درِ نخست که رو به حیاط بود رو ببندم اما صدای پای هیولا رو شنیدم و عقب کشیدم. هیولا وارد شد: مردی با موهای فرفری کوتاه قهوه ای، لُپ داشت، کله و شونه های کوچیک، شکم و باسن و ران های بزرگ. به طرز چندش آوری وحشتناک بود. من درِ دوم که دری بزرگ و چوبی بود رو بستم. ولی نیاز به زور بیشتری داشتم و از خانوادم درخواست کمک کردم، اما هیچکس کمکم نکرد و تنهام گذاشتند! کم کم صدامم درنمی اومد و فقط لب هام تکون میخورد. در کمال ناباوری بهم بی تفاوت بودند. خوشبختانه خودم تونستم به تنهایی از پس هیولا بربیام، توان خودم کافی بود و اون نتونست وارد بشه. درحالیکه در بیداری فریاد زدم «کمک» نیمه شب از خواب پریدم و خواب به پایان رسید. سپاس از وقت و شکیبایی شما
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسرتان می خواهید سعی کنید که "به خاطر آرامش اعصابتان هم که شده" در ظاهر مطابق سنت های خانوادگیتان، خودتان را وفق دهید و هر چندکه اعتقاد زیادی به این سنت ها ندارید و همسرتان اصلا کلا با این سنت ها سازگار نیست. اما همسرتان برای شما به عنوان بهترین دوست و شخص وفادار به شماست که شما را بخوبی درک می کند و بینش او قویست و صرفا از شما پیروی و شما را همراهی می کند. ولی اگر به خاطر شما نبود، محال بود با این سنت ها کنار بیاید. خانواده ی شما خودشان را پشت رفتاری سیاستمدارانه پناه داده اند و آنچه که مردم در ظاهر و در روابط اجتماعی خانواده تان، از آنها مشاهده می کنند، با آنچه که در جمع خانواده و به صورت خصوصی تان، وجود دارد، در تضاد است. شما می خواهید سعی کنید که به غریبه ها اجازه ندهید به حریم خصوصی تان دخالت کنند ولی خانواده تان نگرانی ها و ترسهایی دارند که به خاطر این نگرانیها، سعی می کنند در جامعه و منزل، متفاوت رفتار کنند. هیولا در خواب شما جنبه های زشتی از این رفتارهاست که شما آنها را نمی پسندید و از این جنبه ها احساس شرمندگی می کنید. در واقع هیولا در خوابتان بخشی از هویت، ذات و شخصیت حقیقی، اما بد و اشتباه خانواده تان است؛ که شما فاقد این رفتارها و عادات هستید و نگرش خودتان را عوض کرده اید. شما نمی خواهید مانند گذشته فکر و رفتار کنید و تحولی مثبت در زندگی تان بوجود آورده اید ولی خانواده ی شما، تمایل دارند که مثل سابق فکر و رفتار کنند و این شما را می ترساند. شما از بی فکری و بی خردی، از مشکل سازی و عدم صراحت، از رفتارهای سیاستمدارانه ی افراطی، از زیاده از حد احساساتی برخورد کردن، از زورگویی، از مال اندوزی افراطی، و از پول دوستی و محافظه کاری افراطی و از اینکه بخواهید وجهه تان همیشه به خاطر دیگران خوب باشد ولی به خاطر خودتان زندگی نکنید، بدتان می آید و با خانواده تان اختلاف نظر دارید. شما آنقدر قوی هستید که طرز فکر خودتان را دنبال کنید و پیرو خانواده تان نباشید. تشکر از همراهیتون.