تعبیر خواب دست
اگر کسی در خواب دید که دستش خشک و فلج است، این شخص در دادن صدقه و کارخیر ناموفق است. اگر دید که قاضی حکم به بریدن یک دست او داد، برادر یا خواهری از او جدا می شوند. اگر خواب ببیند که هر دو دست او را بریدند، از کسب و کار خود باز می ماند. اگر کسی خواب ببیند که خودش یکی از دستان خود را قطع می کند، عاشق کسی می شود که رسیدن به او آسان نیست.
اگر ببیند که کف دستان خود را به هم می کوبد، در خانه اش مجل شادمانی و ازدواج سر می گیرد. اگر کسی در خواب دید قطع دست دزدی را که در شهر انجام می شود می بیند و از دیدن آن می ترسد، باید از کار خلاف و تصرف در اموال مردم دست بردارد. اگر یکی از دستان خود را لمس دید، همکارش نسبت به او خیانت می کند و در کار سستی می کند.
اگر خود را همچون چهارپایان دید که روی دست و پا راه می رود، برای حل مشکلی دچار سردر گمی شده است و خود را سرزنش می کند که چرا نمی تواند از حل ان مشکل بر آید. اگر دو دست خود را لرزان دید، پایه های کار او سست و لرزان است و احتمال شکست در کارش زیاد است.
اگر کسی خود را در خواب، چپ دست دید، از ریاکاری بیزار است و کارهای عبادی خود را پنهانی انجام می دهد و اگر دید روی بازوان خود را خالکوبی می کند، نسبت به کسب دانش علاقه مند است و دوست دارد به مراتب بالا برسد. اگر دید به حکم خطایی می خواهند دست او را قطع کنند، و او در آن حال با صدای بلند قرآن می خواند، توبه می کند و به سوی خداوند باز می گردد.
برخی از معبران نوشته اند: تعبیر دیدن دست، یا زن بیننده خواب است و یا برادر او.
برخی دیگر معتقدند که دست راست، برادر است و دست چپ فرزند. اگر زیادتی در دست ببینیم، در واقع زیادتی کمکی است که دریافت می کنیم و نقصان در دست، تنگدستی و فقر و گرفتاری های مالی است. زینت در دست ها برای زنان نیکو است اما برای مردان دیدن زینت مثل انگشتری و النگو خوب نیست و کراهت دارد.
اگر در خواب ببینید که دست ها را به هم افکنده اید، دچار فقر و تنگدستی می شوید و چنانچه ببینید دست اضافه آورده اید، به نوشته نفایس الفنون کار نیک انجام می دهید. دست بریدن در خواب، دلیل بر عمر دراز و عیش خوش کند. اگر ببیند که دست راست او را به سبب گناهی بریدند، دروغگو و بی امانت است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که قاضی یا سلطان دست او بریدند، دلیل که برادر یا خواهر او بمیرد. اگر هر دو دست خویش بریده ببیند، دلیل که از کسب و کار و مراد خویش باز ماند. اگر ببیند که به یک دست دست دیگر را باز می کرد، دلیل است بر کسب خود ظلم و بیداد کند. اگر ببیند که کفهای دست بر هم می زند، دلیل که با کسی پیوندد یا کسی را به نکاح آورد.
اگر ببیند که در شهر وی، یکی را بیاوردند و دست او را بریدند، و دیگری را به دار زدند، دلیل که امیر آن شهر معزول شود و دیگری به جای آن بنشنید. اگر ببیند که دست او شل شده، دلیل که برادر یا شریک او را باز دارند و در شغلهای او خلل افتد. اگر ببیند که همچون چهارپایان به چهار دست و پای می رفت، دلیل که حاجتی محال جوید و به دشواری برآید. اگر ببیند که هر دو دست او می لرزید، دلیل است که از کسب فروماند. اگر ببیند که دست او مادرزاد خشک است، دلیل کند که از صدقه دادن و کار خیر بازماند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که چپ دست شده است و کارها با دست چپ می کرد، دلیل که کارهای پوشیده کند و حاجتش روا شود، خاصه که کارزار به دست چپ کند. اگر ببیند که دستش بریده گردید و ندانست که دست راست است یا چپ، دلیل است او را مصیبتی رسد، از مرگ برادر یا فرزند یا انباز. اگر ببیند که دست او بزرگتر یا قوی تر از آن شد که است، دلیل است بر قوت احوال آن کسان که یاد کرده شد. اگر ببیند که چون دستش بریده شد قرآن می خواند، دلیل است که دست از عصیان بازدارد و حرام نکند و راه خیر کند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که دست خویش را چون چنبر درگردن کرده است، دلیل که کردار نیک و نماز و طاعت کند و حج و خیرات بجا آورد. اگر ببیند که دست او را از جایی کوتاه کردند، دلیل است مقصودی که دارد بر می آید از کسی که از او یاری خواهد. اگر ببیند که دست او کوتاه و پا دراز شد و از ترکیب و حال خویش بگشت، دلیل بر فسادِ پیشه و منفعت وی کند. اگر ببیند که پادشاهی دست راست او ببرید، دلیل است سوگندش دهند و سوگند دروغ کند.
اگر ببیند که دستش از تن او تحویل کرد به بدن پیغمبری، یا کسی از اهل زهد و صلاح، دلیل است حق تعالی او را هدایت دهد، یا کسی بر دست او توبه کند و به خدای تعالی باز آید، همچنان که بر دست پیغمبران و زاهدان توبه کنند. اگر ببیند که یک دست او دراز شد، دلیل است بر قوت حال و بدانچه طلب می کند و به امیدی که دارد برسد. اگر ببیند که به هر دو دست می رفت، دلیل است در کار خویش اعتماد نماید. اگر ببیند که دست با او سخن گفت، دلیل که معیشت او نیکو است. اگر ببیند بر هر دو دست خویش مروارید بسته داشت، دلیل است جمله قرآن ظاهر بخواند.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر ببیند دستش چون دست سلطان شده است، بزرگی و پادشاه یابد. اگر ببیند دست راست او دراز شده است، دلیل که دولتش زایل شود. اگر ببیند جانوری که به تاویل نیک باشد از سوی دست چپ او آمد و به سوی راست بیرون شد، یا ببیند از سوی دست راست آمد و به چپ بیرون شد، دلیل که غم و اندوه از او زایل شود و عاقبت کارِ وی محمود است.
اگر آن جانور به تاویل بد است، تاویل خواب به خلاف این است. اگر ببیند دست راست او خشک شد، دلیل بر فساد صحت او کند. اگر ببیند که دست کسی را به دست گرفته یا دست در گردن کسی در آورد و ندانست آن کس زنده است یا مرده، دلیل است عمر او دراز است. اگر ببیند که از دست مشرکی، دستبند سیمین کرد، دلیل است مشرکی بر دست او مسلمان شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی زارع : با سلام.خواب دیدم که بین پدرم و یک نفر در خیابان دعوا و درگیری رخ داد و آن شخص هیکل خیلی بزرگی داشت و میخواستم به پدرم کمک کنم به اون شخص حمله کردم اما نشد و در آخر آن یک نفر دست پدرم را از مچ قطع کرد اما خونی جاری نشد.بین اینکه کدام دست پدرم بود شک دارم.اما حس میکنم دست راست پدرم بود
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما از موقعیتی در زندگی بیداری اش ناراضی است و در انجام کاری که پیش رو دارد، سعی می کند که نظر خودش را پیش ببرد و آن موقعیت را بر طبق عقاید خودش کنترل کند. اما این موردی که فکر پدرتان را ناراحت کرده یک مورد بسیار مهم و بزرگ است و کاری نیست که پدرتان بتواند به تنهایی از پس انجامش براید. پدر شما توانایی حل این مشکل را ندارد و حتی شما هم با همکاری با پدرتان نمی توانید این مشکلات را حل و فصل کنید. پدر شما نمی تواند دیگران را متقاعد کند و از پس انتظارات آنان بر نمی آید و در سماجت و سرسختی به پای دیگران نمی رسد. بنابر این او احساس عقب کشیدن می کند و سعی می کند که منطقی برخورد کرده و در این ماجرا اصلا نظر ندهد و دخالتی هم نکند. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : سلام خانم هراتی عزیز
خسته نباشید
من خانم هستم و یه دختر یک سالو سه ماهه دارم. چند شب پیش خواب دیدم دست دخترم از مچ افتاده بود بدون هیچ خونریزی و دردی! فقط نگاه کردم دیدم دست چپ دخترم از مچ به بعد رو نداره ، با عجله و نگرانی داشتم دنبال دست دخترم میگشتم که ببرمش دکتر و بدم پیوندش کنن، پیداش کردم ولی دست دخترم خشک شده بود و یکم جمع شده بود شوهرم گفت دیگه فایده ای نداره، نمیشه پیوندش کرد ولی من اصرار داشتم ببریمش دکتر، دست دخترمو انداختم تو کیفم و با عجله رفتیم دکتر ، وقتی خواستم ماجرا رو برا دکتر توضیح بدم با تعجب دیدم که دست دخترم رشد کرده و مشکلی نداره ، وقتی به دکترماجرا رو گفتم. گفت بچه بوده دستش دوباره رشد کرده چیز خاصی نیست، انگار داشتم کیفمو میگشتم که دست افتاده ی دخترمو به دکتر نشون بدم حس میکردم حرفمو باور نکرده ، هر چی گشتم پیداش نکردم! دست جدید دخترم یکم بزرگتر و انعطاف پذیر تر بود خیلی راحت تکونش میداد.
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. چشمتان روشن. شاید باورتان نشود ولی دختر شما بسیار حساس است و از همین الان او شدیدا سعی می کند که توجه شما را جلب کند. به دلیل شرایطی که دارید گاهی او احساس می کند که هر کار می کند نمی تواند خواسته هایش را به شما بفهماند ولی بعدا این حالت از بین خواهد رفت. اکثر بزرگترها فکر می کنند که بچه ها نمی فهمند. ولی من خودم به شخصه عکسی در آلبوم خانوادگی ام دارم که مربوط به 6 ماهگی من بغل پدرم است. این عکس را در محلی خارج شهر برای تفریح گرفته بودند و من جریاناتی از این سفر را برای مادرم تعریف کردم که به یاد می آوردم و باور این مسئله برای مادرم سخت بود که چطور یک بچه ی 6 ماهه می تواند خاطره داشته باشد!!! :)))))) روح انسان بزرگ است و در قالب جسمی کوچک قرار دارد و اگر به خواسته های او کمتر توجه شود بعدا در خاطرش خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
Azita : سلام. صبحتون بخير و شادي
خواب ديدم رفتم درمانگاه پيش متخصص، ( خانم) دكتر دستم رو معاينه كرد و گفت وضعيتش خيلي خوبه و اين كشيدگي انگشتات زود خوب ميشه، بعد برام يك آتل چرمي شبيه دستكش بست و به من طريقه باز كردن و بستنش رو ياد داد. بعد انگار دستم خوب شده بود، تو مشتم آب و شامپو ريختم و صورتم رو شستم.
در ادامه خواب ديدم با تعدادي از دوستان مي خوايم بريم ويلايي كه مي دونستم خيلي قشنگ و پر ارامشه. ١٠ نَفَر بوديم و بايد با دسته هاي ٥ تايي با وسيله نقليه ( يادم نيست قايق يا لنج) از آب رد مي شديم. مادرم گفت ما اول نماز بخونيم و با گروه دوم برويم من مخالف بودم اما چون پدرم هم حرف مادرم رو تاييد كرد قبول كردم هرسه اول نماز بخونيم. در همون حين متوجه شدم جورابم مناسب نيست و خواستم جوراب نو بپوشم.
خيلي ممنون از وقتي كه مي ذاريد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دعای شما مستحاب خواهد شد. شما کنترلتان را روی عملکرد و زندگی تان به دست خواهید آورد. ثروتتان زیاد خواهد شد و مهارت های فیزیکی و ذهنی تان قویتر خواهند شد. شما خواهید توانست با سماجت و پوست کلفتی و ثبات و استحکام به اهدافتان بچسبید و آنها را به دست آورید. شروعی تازه خواهید داشت و وجهه ی خوبی پیدا می کنید. نگرانی های گذشته تان را می شویید می رود. افکار آرام و ذهنی راحت خواهید داشت. احساسات مثبت به زندگی تان جریان خواهد یافت. خردمندانه تر است که به خاطر نعماتی که بدست آورده اید همانطور که مادرتان می گوید اول خدا را شکر کنید و بعد به دنبال رسیدن به موفقیت های بیشتر باشید. پرستش خدا را هرگز از یاد نبرید و هرگز از یاد او غافل نشوید. شما سعی می کنید که به حمایت و گرمی بیشتری در ذهنتان برسید و افکار قدیمی خودتان را کنار خواهید گذاشت. تشکر از همراهیتون.
Laleh : سلام. وقت بخير
خواب پدر فوت شده ام را ديدم. ايشان جوان بودن وارد خانه شدند. خواهرم پشت سر بابا پوتين پاشنه دار قهوه اي پوشيده بود.
مامان ايستاده بود.
بابا اومد سمت من، با فاصله ايستاد. دستهاي بابا را نگاه كردم. فهميدم بخاطر دلتنگي من اومده پيشم اونم شب نيمه شعبان كه براي من خاصه.
تو دلم گفتم بابا واقعا دستهاي خوشگلت ( انگشتاي پدرم زيبا و كشيده بودن) الان پوسيده؟و همان طور به دستهاي زيباي بابا نگاه ميكردم.
بعد شروع كردم به گريه كردن. اروم اشك ميريختم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. روح پدر شما آمرزیده و زنده است. او خواسته با حضور در کنار شما به شما ثابت کند که زنده است و از زمان زندگی در حیات دنیایی هم سرحال تر و جوانتر است. ارواحی که بی گناه و بخشوده شده باشند آزاد هستند که به خانواده هایشان سر زده یا کنار ایشان زندگی کنند. شما نباید پدرتان را مرده فرض کنید او فقط جسمش را از دست داده. اما ارتباط او با شما از طریق روح شما و در خواب همچنان مثل گذشته برقرار است و به شما اهمیت می دهد. خواهرتان از لحاظ مالی شرایط خوبی دارد و از او حمایت مالی خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم : با سلام و احترام. امروز 98.12.13 صبح ساعت 8:30 صبح خواب دیدم خدا دستش رو گذاشت روی پشتم و این دست رو به خوبی روی پشتم حس کردم ولی تو همین حال حس کردم یه اتفاقی در واقعیت هم افتاده و شروع کردم به فکر کردن که این چیه (و اینجاها دیگه داشتم هوشیار میشدم) و به خودم گفتم که شاید مادرم دستش رو گذاشته روی پشتم و شاید خدا خواستند بگن دست مادرت دست خداست. چون از وقتی ایشون درگیر آلزایمر شده کنارش میخوابم) و سرم رو برگردوندم و دیدم بله مادرم دستش رو گذاشته بود روی پشتم. با اینحال میخواستم نظر شما رو هم بدونم و دیگه اینکه یک عنوان در فهرست خوابها برای "خدا" در نظر بگیرید. یک بار خواب خدا رو دیدم که تعبیری در اینترنت در سایت آقای دکتر آرام موجود بود و به نظر خودم تعبیرشون درست بود و همون اتفاق برام افتاده بود. با سپاس.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. خدای بزرگ به سبب حمایت شما از مادرتان، از شما پشتیبانی و حمایت خواهد کرد. آفرین به شما که هوای مادرتان را دارید. در مورد تعابیر معمولا کلید واژه هایی در هر تعبیر موجود است که بر مبنای آن خوابها تعبیر می شود. دست یک کلید واژه است و شما می توانید مثلا با استفاده از این کلید واژه خوابتان را تشریح کنید. اما خداوند کلید واژه نیست! خداوند شخصیت و وجودی است که منوط به چیزی که از او می بینید می توان خوابتان را تعبیر کرد. شما به عنوان ابراهیم یک شخص محسوب می شوید. اگر کسی بگوید که خواب ابراهیم را دیدم، می پرسم چه دیدی؟ ابراهیم به تنهایی قابل تعبیر نیست!! خداوند هم به تنهایی قابل تعبیر نیست. اما دست در تعبیر به ارتباط اشاره می کند و یک کلید واژه است. اگر قرار بود به خاطر همه ی جزئیات و کلیات مواد مورد مشاهده در خواب ، کلید واژه تهیه می کردیم باید لیستی به بلندای کائنات در حروف الفبای سایت ذکر می شد. بنده اطلاعی از مفاهیمی که در سایت دکتر آرام ذکر شده ندارم. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم : "خدا" قطعا کلید واژه است. به خوبی یادم هست همون خواب رو که درباره خدا دیدم وقتی بیدار شدم مهمترین چیزی که از خواب در ذهن من بود وجود "خدا" در اون خواب بود. این بار هم اینکه این دست "دست خدا" بود برام خیلی مهم و شیرین بود، پس بیشتر از "دست"، خود "خدا" مهم بود. نکته دیگه اینکه حضرتعالی اومدید در عناوین سایت "ابراهیم" رو قرار دادید یا "ائمه اطهار" که با استدلالی که در بالا کردید در تضاد است. بنابراین همچنان به نظر من واژه "خدا" یک کلید واژه در خوابها می باشد. تشکر از توجهتون!
فریبا هراتی
: ابراهیم در لیست کلمات تعبیر خواب به حضرت ابراهیم اشاره دارد و حضرت ابراهیم خصلت هایی دارند که در تعبیر اشاره به آن خصلت هاست. اما منظور من از ابراهیم به عنوان کلید واژه نام حضرت عالی بود و نه نام حضرت ابراهیم. همانطور که شما به عنوان یک انسان برای دنیا شناخته شده نیستید و خصلت های اخلاقی تان عمومیت ندارد، خداوند در جهت عکس شما، خصلت هایشان به اندازه ای وسیع و گسترده است که نمی توانید به کسی بگویید اگر خدا را دیدی یعنی این..... مگر اینکه ارتباط خاصی باشد و در خواب شما ارتباط دست است و توضیح در این مورد را هم قبلا عرض کرده ام. در صورتی که فکر می کنید توضیحات یا کلام بنده صحت ندارد یا تصدیقش نمی کنید همیشه می توانید به سایت دکتر آرام مراجعه بفرمایید. تشکر از همراهیتون.
H : سلام خسته نباشید
خواب دیدم با ماشین از یه راهی میرفتم اولش مادر عشق سابقم رو دیدم و همو شناختیم ولی فقط نگا کردیم همو و رد شدم و بعد جلو تر دوستم رو دیدم اومدم پیاده شم که باهاش احوالپرسی کنم دیدم یه دست چپ از آرنج قطع شده خیلی ام ورم کرده افتاده رو زمین و نمیدونستیم واس کیه خیلی وحشت کردیم بعد برگشتیم اونورترمون دیدیم یه جنازه دفن کردن که سرش بیرون از خاک و چشماش هم پر از خاک اونم نشناختیم به دوستم گفتم زنگ بزنیم پلیس ولی دوستم اهمیت نداد و از خواب پریدم و نمیدونم تعبیرش چیه!در ضمن خوابم در حد چرت وسط روز بود و ۱۵ شعبان!
ممنون میشم راهنمایی کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در رابطه با عشق سابقتان الان عقلانی تر فکر می کنید و دیگر اجازه نمی دهید که ارتباط احساسی تان با او شکل بگیرد. شما سعی می کنید که خاطرات تلخ قدیمی را دفن کنید هر چند که هنوز گاهی به آنها فکر می کنید. اما شما دیگر کورکورانه وارد یک رابطه نمی شوید و می خواهید که زندگی امنی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
armin : سلام خواب دیدم از ارنج به انگشتان دستم ۳ارنج با ساعدهایی کلفت وقوی بروی هردودستم دارم که دستان بزرگی بودوبردست راستم روی یکی از ساعدهام یک سوراخ پدیدار بود که ازمن سوال کردن درخواب.این عفونت دارد گفتم نمیدانم فکر نکنم.درساعد چپم بروی مچ دست چسبیده به کف دستم یک دهان بود بادندانهای سفید به غیراز یک دندان جلو که کلا رنگش سیاه بود ولی سالم.تعبیر ان چیست البته هر ارنجی به ساعد قوی وکلفتی وصل بود بعد به ارنج دیگر میرسید و دوباره ساعد قوی وکشیده ویک ارنج دیگر با ساعد کشیده دیگر دراخر به کف دستم میرسید که عادی بودوهرارنج کامل مانند دستان خم وراست میشد
فریبا هراتی
: سلام. شما نیاز دارید فضای خصوصی برای خود بسازید تا با ترس ها و نگرانی هایتان در مورد بعضی مسائل کنار بیایید ولی می ترسید که اینکار را بکنید و دیگران شما را بیشتر مورد بررسی و قضاوت قرار دهند. توانایی شما و اراده تان برای کمک به دیگران در بیداری قویست. همیشه آماده هستید تا چند برابر دیگران دست یاری به دیگران بدهید. قبلا کسی روحیه ی شما را در مورد مسائل اخلاقی و احساسی ناراحت کرده و روحتان را آزرده کرده ولی شما سعی کرده اید که منفی فکر نکنید و نگذارید که این موضوع باعث بدبینی شما در تمام طول عمرتان شود. شما شخصیتی احساساتی دارید و مناعت طبع و بخشندگی در ذات شماست. مشتاقید که به باقی مردم کمک کنید و کسی هست که برای شما از شرایط مالی و خانواده اش صحبت کرده و با یکی از نزدیکان خودش اختلاف پیدا کرده و شما نسبت به او هم؛ همدردی دارید و به او کمک می کنید. تشکر از همراهیتون.
نیره : سلام.وقتتون بخیر.نمیدونم اصلا این خواب تعبیر داره یا نه ولی واسم عجیب بود من خودم راست دست هستم خواب دیدم دارم یه متن رو با دست چپ مینویسم بعد نگاهش کردم دیدم نوشته ام از موقعی ک با دست راست می نویسم خیلی بهتره و خوش خط تره با خودم می گفتم من که راست دستم ولی ببین با دست چپم چه خوش خط نوشتم یعنی الانم ک دارم مینویسم خوش خطی نوشته به نظرم میاد خیلی خوش خط بود.ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با عقلانیت خودتان در ارتباط مستقیم هستید و قضاوتتان درست است. حتی وقتی که احساساتی فکر می کنید ولی باز هم درست فکر می کنید و سعی می کنید که غیر منطقی نباشید. در شرایط احساسی هم شما می توانید توام با منطق عمل کنید. تشکر از همراهیتون.
Mahya : با عرض سلام، من امروز خواب دیدم که وارد جایی شدم که شبیه به کلاس درس بود، و معلم کلاس کسی بود که من بهش علاقه دارم.. بعد اینکه نشستم اون آقا یعنی معلم اون کلاس اومد کنار نشستم برای حضور غیاب ولی اسممو پیدا نمیکرد تو لیست، بعد لیست رو داد بهم تا اسممو بنویسم و بهم گفت که برات فایلی رو فرستاده بودم تا اطلاعاتت رو بنویسی، منم گفتم ببخشید ندیدم پیامتونو.. مشغول نوشتن اسمم بودم و اون آقا دستش رو به نشانه مراقبت نزدیک به سرم نگه داشته بود که سرم به میز نخوره و بعد من محکم دستش رو گرفتم و فشار میدادم و دلم نمیخواست ول کنم دستش رو و حس خیلی خوبی داشتم اون لحظه..
فریبا هراتی
: سلام. شما درسهای زیادی دارید که باید از زندگی بیاموزید و این آقا و ارتباطتان با او موجب خواهد شد که مجرب تر شوید. او می خواهد بداند که شما جزو کسانی هستید که به او علاقه دارید یا خیر و می خواهد که شما تمایلتان را نسبت به او نشان دهید. او نمی خواهد که شما در رابطه با او قضاوت اشتباهی داشته باشید. شما می خواهید ارتباط تان را با او قوی کنید و همینکار را هم خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
zhila : سلام.توی خوابم خوابیده بودم خواب دیدم تو بیرون بودم اگه درست یادم باشه به جای کوهستانی و کمی برفی بود یه عروس تنها بود و سرگردون که بعد دوماد بهش زنگ زد گفت:تو مطمینی میخوای با من ازدواج کنی؟که عروس گفت: این چه سوالیه معلومه میخوام باهات ازدواج من.کجایی؟......بعد دیدم دست راستم از کار افتاده و فلج شده انگشتای دستم شبیه پای مرغ شده بود که یهو از خواب بیدار شدم.تو یه اتاق بودم فکر کنم مامانم کنار من خوابیده بود فورا نگا کردم به دستم انگشتام کوچیک شده بود کم کم خشک شد و شد شبیه پای مرغ دستم شل شده بود،ترس برم داشت با دست چپم دست زدم به بازوی راستم هیچ حسی نداشت.مطمین نبودم!به خاطر همین چند بار نیشگون گرفتم انگار ن انگار هیچ دردی نداشت ترسم بیشتر به خاطر این بود که خوابم تعبیر شده بود!!چون تو خوابم دستم فلج شده بود وقتی هم بیدار شدم دیدم واقعا دستم فلج شده،خواهرمم تو اتاق بود و بیدار هم بود نمی خواستم اون بفهمه چی به سرم اومده به خاط همین خودمو بی تفاوت نشون میدادم انگار هیچی نشده.....که خدارو شکر بعدا واقعا بیدار شدم نگا مردم دستم سالم بود تکونش دادم و نیشگون گرفتم خیالم اسوده شد!(شبیه خواب تودرتو بود چون توی خوابم خواب دیده بودم!)
فریبا هراتی
: سلام. شما با چالشی بزرگ روبرو هستید و کمی احساس می کنید که به شما به اندازه ی کافی ابراز محبت نمی شود. شما می خواهید که کسی به شما ابراز عشق کند. اما احساس شما این است که این نگرانی شما به خاطر این است که خودتان مهارت های ذهنی و یا فیریکی کافی برای رسیدن به رویاهایتان را ندارید و نمی توانید موقعیتتان را تغییر دهید و احساس بی یاوری می کنید. شما احساس می کنید که قدرت ارتباطی تان با دیگران کم است. شما گاهی منطق خودتان را برای روشی که در زندگی پیش گرفته اید قبول ندارید. احساس شما می گوید که باید بیشتر با دیگران در ارتباط باشید و برای خواسته هایتان تلاش کنید ولی منطقتان این را رد می کند. تشکر از همراهیتون.