تعبیر خواب دشمن
تعبیر دیدن دشمن درخواب، روبرو شدن با دوست است. اگر ببینید دشمنتان به سوی شما آمد، دوستی به سوی شما خواهد آمد و ترسی از دشمن در خواب احساس می کنید، شادی و شعفی است که او به شما می بخشد. اگر فکر کردید که خودتان با کسی دشمن شده اید، در واقع نسبت به او محبت خواهید کرد. اگر در دعوا با دشمن بر او پیروز شدید، در بیداری نیز بر دشمنتان پیروز خواهید شد و اگر مغلوب دشمن شدید، در بیداری به ناراحتی دچار می شوید که باید با صدقه رفع بلا کرد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند با دشمن در نبرد بود، اگر ببیند از دشمن شکست بخورد، دلیل که در بلا و مصیبت افتد و توبه باید کرد و صدقه باید داد، تا از آن برهد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دشمنی به خواب بر سه وجه است:
- بستگی کارها،
- غم و اندوه،
- خسران مال.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
neda : سلام . وقت بخیر
من در خواب دختری را دیدم که چند سال پیش برای من ایجاد مزاحمت کرد و پشت سر من حرف زده بود و به خاطر بدست آوردن یک مرد که گویا از من خوشش میومده این کار را کرده بود. توی خواب از من فرار می کرد و خودش را پنهان می کرد. ولی من ولش نمی کردم . حتی یک جای خواب وقتی دید نمی تونه از دستم فرار کنه رفته بود توی تخت خواب و یک رو انداز را به خودش پیچیده بود . کشیدمش از تخت پایین بهش گفتم می ایستی به من جواب میدی . چاره ای جز این نداری. می لرزید .عرق کرده بود. توی چشمهاش و پوستش سرخ شده بود از شرمندگی . در تمام خواب من حرف میزدم و بارخواستش میکردم. اون دختر در آن زمان خیلی به من آسیب زد .هم آرامشم و هم موقعیت پیشرفتم خراب شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او شرمنده است و تقاص کار خود را پس خواهد داد. شما او را حلال نکرده ایدو تا زمانی که او به عقوبت کار خودش دچار نشود از خشمتان نسبت به او دست برنخواهید داشت. احتمالا حالا او یا می خواهد توبه کند و پشیمان است یا بلایی سرش آمده که می داند که به خاطر اینکه پشت شما به ناحق صحبت کرده بود الان به سختی دچار شده است. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم یکی از دوستای قدیمی دشمن من با دوتا دختر که نمیشناسمشون تو بیداری اومدن توی ملکمون و یکی از دخترا توی خواب میدونستم که قبلا دوس دختر من بوود .البته حسش برای داخل خواب بود .جلوی من باهاش عشقبازیم میکرد . راجب دشمن من به اسم ازم سوال پرسبد و بهش گفتم جدا شدیم . میخواستم بخوابم که اونیکی دختری که باهاش بود و خیلی هرزه هم بود اومده بود تو تختم و خودشو اینقد مالونده بود بهم که توی خواب من تحریک کامل شدم .من داشت خوشم میومد . بیدار شدم یکم که گذشت بهشون فهموندم باید برن . اینام جایی رو نداشتن ولی بهشون گفتم باید برن ادامشو توی خواب دیگه براتون مینویسم .اکانت دیگم توی همین قسمت .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. این کسی که در خوابتان دیده اید از لحاظ مالی قوی شده و می خواهد شما را تشویق به انجام کاری کند و از ثروت و این گونه مسائل برایتان صحبت می کند تا شما وسوسه شوید و به همکاری با او بروید. شما هم وسوسه می شوید ولی...
b : سلام رورتون بخیر
خواب دیدم دوس دختر دشمنم یه جایی با من قرار گذاشته که منو ببینه و راجب چیز مهمی باهام حرف بزنه . یه ادرسی داد بنام بانک اندیشه یا مدرسه ی اندیشه . دقیقا نمیدونم کدومشون بوود ولی دخترای چادری سیاه زیادی بودن . من پیداش کردم رو سرش چادر سیاه بود و خودشو خیلی پوشونده بود . در واقعیت چادری نیس. بهم گفت مظمئنی کسی تعقیبت نکرده؟ از ترس دشمنم میگفت .من مخض اطمینان یه نگاهی دوباره به پشت سر انداختم و بهش گفتم اره کسی تعقیبم نکرده .ممنون بابت وقتی که میزارید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر شما درست فکر کنید قادر خواهید بود به ثروت زیادی برسید و از این بابت دشمنتان حسادت خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
b : سلام و روزتون بخیر ..
خواب دیدم دوتا از پروژه های منو که کاملا اثر خودمه و خودم خلقشون کردم رو دشمنم داره به یک مشتری نشون میده .. از یکی خوشش نیومد زیاد و به دشمنم گفت بزن بعدی ..
منم پشتشون نشسته بودم و داشتم نگاه میکردم .
تعبیرش چی میتونه باشه خانم هراتی؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیرش این است که شما باید تا کارتان مشخص نشده و نتیجه ی مثبت نگرفته اید و به اسم خودتان ثبت نکرده اید از آن برای کسی تعریف نکنید. در غیر اینصورت کارتان را از چنگتان در می آورند یا مشابه آن را شروع می کنند و کارتان بی ارزش می شود. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روز بخیر .
خواب دیدم تو باغ خودمونم و دشمن من و دوس دختر قبلیش دارن باهم تووباغ ما زندگی میکنن و البته بینشون یه اختلاف هم هست . مثلا دوس دخترش سر شب رفته بود مهمونی بدون اینکه به اون بگه یا اینچیزا و آخر شب هم اومده بود بازم باهم مشکل داشتن . اینوسط برای شب بهم گفتن باید دوربینی باشه و از آلت تناسلیت فیلم بگیریم تا بدونیم چیزی کار تو بوده یا نه . و من دوس نداشتم و ابدا قبول نکردم . بابت همین هم بحثمون بالا کشید و من وسایلمو جمع کردم و از باغ خودمون رفتم . رفتم یه جایی میبینیم دوتا از خواهرام و خواهرزاده هام هم هستن و اونجا که یه فنسی بین ما بود بهم میگن اینکار الکی بود . من برگشتم سر باغمون و یه صحنه دیدم توی شب تاریک انگار نور زردی کل باغ رو روشن کرد انگار ابر سیاهی کنار رفته بود و نور خورشید تو شب فقط باغمونو روشن کرد و هم دشمن خودمو و هم دوس دختر قبلیش رو تو باغمون تو دوتا جای متفاوت دیدم. فرداش من به دشمنم زنگ زدم گفتم میخوام باهاش حرف بزنم . اونم تا آخر شب معطل کرد منو وقتی اومد دوتا سیگار نصفه که روشن بود دستش بود ک یکیشو یه پک بهم داد و گفت میسوزونه؟ بعدش منو راهنمایی کرد به پشت باغمون که یه باغ دیگس و اونجا یک مسابقه ی فوتبالی چیزی در حال برگزاریه و دیگران داشتن تماشا میکردن . وقتی رسیدم به اونجا دیدم یکی از دوستای دوره ی دبیرستانمو دیدم که با دونفر دیگه اونجا دارن فوتبال میبینن . این دوستم بعدا تیکه های خیلی سخیفم بهم انداخت در یه مکانی دیگه. دشمن من با این دوستام بهم ربطی نداشتن تو خواب . فقط جایی که منو برد دشمنم همون جایی بود که دفعه قبلی تو خواب دیدم دارن چاله میکنن و توش چیزی مخفی میکنن( داشتن برام جادو جنبل میکردن) .که سرشون به سنگ خارا خورده.
من تماما اینروزا رو اکثرا توی همین باغ سر میکنم . بخاطر همین خوابها رو اینجا میبینم .
مثل همیشه از وقت و انرژی کاملی که برای تعبیر میزارید ازتون صمیمانه ممنونم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به دشمنتان فکر می کنید و این باعث می شود که او در مغز شما یک جایی برای خودش باز کرده باشد. در اختلافات او و دوست دختر قبلی اش تا اندازه ای او به شما هم شک دارد و فکر می کند که به او نظر داشته اید. اما شما اینطور نبوده اید. به هر جهت الان رابطه ی آنان به هم خورده. دشمن شما دارد از عصبانیت می سوزد و دلش می خواهد که شما هم (خدای نکرده) مثل خودش در این شرایط قرار بگیرید و بسوزید تا او را درک کنید. او می خواهد که شما بدانید که رقابتی فکر کردن فقط خصلت او نیست حتی کسانی که قبلا با هم در ارتباط بودید و ارتباطی با شما ندارند هم (از نظر او) رقابتی فکر می کنند. او هر کاری از دستش بربیاید می کند که از شما بالاتر برود. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روزتون بخیر .
بابت طولانی شدن خوابم عذر میخوام .. یسری جاها نیاز بود از بیرون توضیحاتی ضمیمه بشه داخل پرانتز برای اطلاعات شما گذاشتم ..
خواب دیدم پدرم بهمراه پدر دوستم نشستن دارن برای من راجب دختر خودش حرف میزنن .( اون ادم البته دیگه دوست من نیس و پدرو مادرش خیلی دنبال این بودن با چیز خور کردنم و دعا و بستگی و اینجور موارد منو داماد خودشون کنن ولی خدا تا حالا با من مهربون بوده و علی رغم ضربه های زیادی که بهم وارد کردن نتونستن به خواستشون برسن ) . تو خواب لبخند دختره رو میدیدم که انگار شیطان تو جلدش بود. نمیدونم این برداشت من بود انگار دختره شیطان بود که بهم لبخند میزد. بعدش دوست قدیمیمو( همون که پدرش داشت راجب خواهرش با پدرم حرف میزد) تو خواب دیدم که بهش گفتم نمیخوای بیخیالم بشی؟ برگشت بهم گفت فک کردی ولت میکنم؟!!! یجوری بهم گفت انگار ازم طلبکاره . ( خدا میدونه در حق رفاقت چه کارایی که براش نکردم ) . بعدش دیدم پدرم اومده وانتشو ازش گرفتم با خواهرزادم یه مسیر سر بالایی رو میرفتیم که انگار جادش از توی جنگله. تو مسیر سنگ های بزرگ و نیمه صخره هم هست ولی اصلا مانعی برای حرکت ما نبودن. فراوونیه درخت بود و درختای قطور و خیلی بزرگی هم داشت و ما تو مسیر هرچی بیشتر میرفتیم بیشتر و بیشتر بوته های هندوانه و خربزه میدیدیم که هندوانه و خربزه های زیادی هم داشتن و همه ی خربزه ها پخته و زرد و هندوانه ها هم آماده ی برداشت بودن . جوری بود که هم از توی ماشین میتونستیم بکنیم و هم پیاده میشدیم و میکندیم. من هم توی ماشین دست دراز کردم و یکی دوتا خربزه پخته کندم و پیاده هم شدیم خربزه کندم و هندوانه هم همینطور . مخصوصا هندوانه هاش یا متوسط به درشت بودن ( هندوانه گرد بودن ) یا خیلی بزرگ بودن . یه جا یه درختی دیدیم که کنارش کنارش سنگ تقریبا بزرگی بود. پیاده شدیم و انگار داخل تنه ی درخت از پایین یکی دوتا هندونه داشت . یکی از بس بزرگ شده بود و رسیده ، قاچ خورده بود و بندرت فضای بسته روی هندوانه پیدا میکردیم.مثل زمینی که ترک میخوره هندوانه هم از درون فقط نگه داشته میشد تا متلاشی نشه. یکی هم زیرش داشت که خیلی بزرگ بود.اونیکه سالم بود و قابلیت دسترسیش یکم سخت بود ولی میشد بهش دست پیدا کرد و اونیکه قاچ هاش شبیه ترک خوردن بود ، انگار خیلی رسیده و شیرین میومد. سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم پدرم بهمراه پدر دوستم نشستن دارن برای من راجب دختر خودش حرف میزنن .( اون ادم البته دیگه دوست من نیس و پدرو مادرش خیلی دنبال این بودن با چیز خور کردنم و دعا و بستگی و اینجور موارد منو داماد خودشون کنن ولی خدا تا حالا با من مهربون بوده و علی رغم ضربه های زیادی که بهم وارد کردن نتونستن به خواستشون برسن ) . تو خواب لبخند دختره رو میدیدم که انگار شیطان تو جلدش بود. نمیدونم این برداشت من بود انگار دختره شیطان بود که بهم لبخند میزد. بعدش دوست قدیمیمو( همون که پدرش داشت راجب خواهرش با پدرم حرف میزد) تو خواب دیدم که بهش گفتم نمیخوای بیخیال بشی؟ برگشت بهم گفت فک کردی ولت میکنم؟!!! یجوری بهم گفت انگار ازم طلبکاره . ( خدا میدونه در حق رفاقت چه کارایی براش نکردم ) . بعدش دیدم پدرم اومده وانتشو ازش گرفتم با خواهرزادم یه مسیر سر بالایی بالا میریم که انگار از داخل جنگل مانندیه . تو مسیر سنگ های بزرگ و نیمه صخره هم هست ولی مانعی برای حرکت مل نبودن. فراوونیه درخت بود و درختای قطور و خیلی بزرگی هم داشت و ما تو مسیر هرچی بیشتر میرفتیم بیشتر و بیشتر بوته های هندوانه و خربزه میدیدیم که هندوانه و خربزه های زیادی هم داشتن و همه ی خربزه ها پخته و زرد و هندوانه ها هم آماده ی برداشت بودن . جوری بود که هم از توی ماشین میتونستیم بکنیم و هم پیاده میشدیم و میکندیم. من هم توی ماشین دست دراز کردم و یکی دوتا خربزه پخته کندم و پیاده هم شدیم خربزه کندم و هندوانه هم همینطور . مخصوصا هندوانه هاش یا متوسط به درشت بودن ( هندوانه گرد بودن ) یا خیلی بزرگ بودن . یه حا یه درختی دیدیم پیاده شدیم و انگار داخل تنه ی درخت از پایین یکی دوتا هندونه در اومده بود . یکی از بس بزرگ شده بود و رسیده ، قاچ خورده بود و بندرت فضای بسته روی هندوانه پیدا میکردیم.مثل زمینی که ترک میخوره هندوانه هم از درون فقط نگه داشته میشد تا متلاشی نشه. یکی هم پایینترش و زیرش داشت که خیلی بزرگ بود.اونیکه سالم بود و قابلیت دسترسیش یکم سخت بود ولی میشد بهش دست پیدا کرد و اونیکه قاچ هاش شبیه ترک خوردن بود ، انگار خیلی رسیده و شیرین میومد. من یه قاچ تقریبا کوچیک ازش کندم دیدم چقد قرمزه . ما جاده رو راحت میرفتیم و هرجا میخواستیم توقف میکردیم و هندوانه و خربزه میچیدیم . اون هندوانه ایی که قاچ خورده بود از بس رسیده و قرمز بود درونش قاچ خورده بود .
ممنونم بابت تعبیرتون .
فریبا هراتی
: سلام. شرایط مالی شما به خاطر سخت کوشی و تلاشی که برای رسیدن به اهدافتان می کنید، خوب خواهد شد و امکانات رفاهی بیشتری خواهید داشت. سلامت و شادی و نشاط به زندگی تان راه می یابد و سرمایه هایتان زیاد می شود. دنیا به شما رو می آورد و گشایش کار می یابید ولی باید مواظب باشید که دنیا فریبتان ندهد و مغرور نشوید و یا ثروتتان را در راه گناه استفاده نکنید. خواهر دوستتان در خواب همان دنیای شیطانی است که می خواهد شما مغرور شوید و به گناه بیافتید. تشکر از همراهیتون.
b1 : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم که اومدم خونه ی دشمنم که خانمش هم خونه بود . باهاش احوالپرسی کردم بگرمی . دشمنم رفت پیش خانمش درحالیکه خوشحال بود . یکم بعدش دیدم یکی از دوستان مشترک من و دشمنم که قدیم هرسه نفر هم خونه بودیم ، اومد داخل و درحالیکه داشتم با یه دختر ناشناسی ور میرفتم ، اومد داخل و بهم با حالت کنایه یه تیکه انداخت . بهم گفت مگه نمیخواستی بری؟ ( فک کنم منظورش رفتن به خارج از ایران بود ). ولی همچین بحثی رو باهاش تاحالا نداشتم . اومدم دوباره با همون دختره ناشناس ور برم که یادم اومد مال همین دوست مشترک ماست . به خودم گفتم جلوی این پسره حداقل بهتره که با این دختر کاری نداشته باشم . درحالیکه میخواستم لباشو ببوسم ، پشیمون شدم و بیخیال شدم .
ممنون از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید سیاست داشته باشید و اصلا احساسات منفی حتی به دشمنتان هم نشان ندهید و با همه ظاهر امر را نگه دارید. با کسانی که با دشمنتان ارتباط دارند یا ممکن است روزی با او مرتبط شوند هم باید با سیاست برخورد کنید. هرگز از مسائل مالی تان و اینکه اوضاع اقتصادی تان به چه صورت هست برای کسی نگویید و هرگز به مسائل مالی دیگران هم کنجکاوی نکنید که آنها نسبت به شما دشمنی از خودشان نشان ندهند. این به مصلحت شماست. تشکر از همراهیتون.
b1 : ادامش ..
یجایی وسط خیابوون بزرگراه اینارو خواب میبینم که دنبال چیزی ههستیم . من و اون دختره یک کیف پیدا کردیم که توش لپتاپ بود و اونو برداشتیم و سرازیر شدیم جاده رو به سمت پایین . یک رودخونه مانندی بود که از بالا به سمت پایین میرفت و ابش کاملا گل آلود بود وقتی داشتیم میرفتیم(از وسط رودخونه گل آلود در حریان آب به سمت پایین) سمت پایین برخوردمون به لباس شخصی های اطلاعاتی فک کنم بودن که افتاد . ما خیلی ریلکس رفتیم پاین و اونام اصلا با ما حرفی نزدن . رفتیم یه جایی که انگار توی خواب خونه ی دشمنم بود ولی نه توی بیداری . رفتیم اونجا چندتا پسر باهم افتادن روی همون دختر هرزه و باهاش سکس میکردن . من خودمو به خواب زدم دیدم دشمن من چندتا کاغذ رو مچاله کرده و زیر سینم جاسازی کرده از زیر گردنم . ا وقتی بیدار شدم و بیرون رفتم چندتا کاغذ بود و توش با خودکار آبی برام نامه نوشته بود . من فک کردم بازم داره دعا جاساز میکنه زیر لباسم . وقتی خوندم متوحه شدم انگار پشیمونه و مشکلات زیادی داره و ازین دست ندامت ها . حتی یجایی گله کرده بود ازم که چرا با این بچه ها اومدی در خونه ی من !!!!
من نمیدونم تعبیرش چیه خانم هراتی ولی این ادم به شیطان تعلیم میده . من حتی قیافشم دیگه باور نمیکنم .
ممنون از وقتی که میزارید
فریبا هراتی
: سلام مجدد. شما در راهی قرار می گیرید و ایده ای به ذهنتان می رسد که اگر با عده ای در ارتباط باشید، بتوانید به این ثروت برسید ولی این کار به ضرر شماست! پول حرام یا ثروتی بسیار دردسرساز در این راه هست و باید واقعا مراقب باشید و به عنوان یک هشدار برای خودتان این را در نظر بگیرید که شاید کسی متوجه اینکار نشود و در ظاهر همه چیز خوب پیش برود ولی بسیار به ضرر شماست. خیلی ها از این طریق شاید به ثروت می رسند. پیشنهاداتی تاریخ مصرف گذشته و بیخود که در واقع ایده ی دوست قدیمی شما یا همان دشمنتان است به شما مطرح می شود و او احتمالا برای فریب شما از دوست خودش استفاده می کند. او می خواهد دوباره با شما صمیمی و نزدیک شود و خواهد گفت که به شما بیشتر از هر کسی اعتماد دارد و می خواهد که ناراحتی های گذشته را از دلتان بیرون بیاورد. او خواهد گفت که همه ی کسانی که دوروبرش هستند عین بچه ها رفتار می کنند و عقلشان کم است ولی شما هستید که عاقلید و به درد او می خورید. اما حرف او را باور نکنید. تشکر از همراهیتون.
maryam : خواب دیدم که جواب نامه ای که ۱سال هست برای زندگیم منتظرش بودم اومد و من نامه رو باز کردم و خوندم و خواهر دشمنم تقریبا با فاصله وایساده بود و نگاهم میکرد و خود دشمنم هم خیلی دورتر ایستاده بود(لازم به ذکر هست که دشمن من کلا اینجا نیست) نامه رو خوندم و موهامو باهاش پوشش دادم و مثل دستمال سر یا کش دور موهام گذاشتم،موهای من مجعد هست ولی در خواب صاف و براق و نرم بود ،دنبال یک خیاط خوب برای درست کردن پارچه ی مشکیم و درست کردن یک پالتوی خوب بودم(با توجه به جواب نامه) که ۳تا خیاطی دیدم که خواهر دشمنم یکیشون رو بهم معرفی کرد ،رفتم که بدم درستش کنن بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به هدفتان خواهید رسید و فکرتان آرام و خیالتان راحت خواهد شد. افکارتان را متمرکز می کنید و در صدد بالا بردن امنیت و رفاه خودتان خواهید شد. شما می خواهید عزت و احترامتان بالا باشد و دشمنی و تنفر و کینه توزیتان را همزمان با دشمن تان ادامه دهید. باید مراقب باشید که شما را به اشتباه نیاندازند و کاری نکنند که نقشه هایتان نقش بر آب شود. سعی کنید که خودتان درست فکر کنید و صرفا به پیشنهاد ها این و آن بدون بررسی و تعمق پاسخ مثبت ندهید. تشکر از همراهیتون.
Samira : سلام خانم هراتي وقت شما خوش.ممنون از تعبيراتون
خواب ديدم توي دستشويي نشستم دوتا آقاي جوون ميان يه چيز بزرگي رو ميندازن توي چاه توالت و مزاحمت ايجاد ميكنن بعدشم پررو و طلبكار بودن.از اينجا به بعد مزاحمت و تجاوز يه آدمايي به خونمون شروع شد.توي خونه اي بوديم كه تو خواب مثلا خونه خودمون بود.يه تعداد مرد غريبه وارد خونمون ميشدن و آزارمون ميدادن و انگار ميخواستن مارو از خونه خودمون بيرون كنن.يكي از مردها روي بدنش و زيربغلش زگيل داشت!فكر ميكنم روي بعضي از اتاقها يه اسمي مينوشتن مثلا سر در يه اتاق نوشته بودن عروس،كه يعني اون مرد اون اتاقو ميخواد بده به عروسش.يه بار رفتيم پايين كه صحبت كنيم دست از سرمون بردارن اين بار چند نفر خانم غريبه بودن كه چندتاشون روي تخت نشسته بودن و دستور ميدادن و چندتاشون انگار خدمتكارشون بودن.يه بار هم يه پليس وارد خونه شد و رفتار خيلي بد داشت و كتك ميزد و حتي پدرم قدرت مقابله باهاش رو نداشت.تا آخر خوابم تو اون وضعيت بوديم و آخرا خونه ميلرزيد مثل زلزله ولي اون آدما اينكارو ميكردن.اين خواب رو حدود هفت صبح ديدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که حریم خصوصی ندارید و دیگران نیازهایشان را ازحج بر نیازهای شما قرار داده اند و به شما زور می گویند. شما نمی توانید احساستان را ابراز کنید و احساسات منفی را خیلی وقت است که در وجودتان نگه داشته اید و تلمبار کرده اید. دیگران می خواهند برای شما تصمیم بگیرند و حق انتخابی هم ندارید. کسانی که شما را در زندگی تان تحت فشار و آزار قرار می دهند، خودشان هم می دانند که گناهکار هستند و شرایط کلا برای شما مثبت نبوده است. این احساسات شما در غالب این خواب نمایان شده و بیشتر گویای احساسات شماست تا آینده ی شما. تشکر از همراهیتون.