تعبیر خواب دمپایی
اگر کسی در خواب ببیند که دمپایی تمیز و مرتبی بر پا دارد، یا ازدواج می کند و یا به سفری پر سود می رود و اگر دمپایی او سوراخ و خراب بود، در کارها فرو مانده می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دمپایی در خواب سه وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- سفر.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دمپایی نو خرید و در پای کرد، دلیل که زنِ معاشر خواهد. اگر در وقت رفتن یک دمپایی او بیفتاد، دلیل که از برادر و خواهر جدا شود. اگر دمپایی او سوخت، دلیل است زنش بمیرد.
تعبیر خواب گم شدن دمپایی
گم شدن دمپایی به معنی جدایی از خانواده مانند خواهر و برادر یا همسر است. همچنین ممکن است که بیننده خواب یک مورد کاری را از دست بدهد.
تعبیر خواب دمپایی خریدن
اگر کسی خواب ببیند که دمپایی سالم و زیبایی می خرید، ازدواج می کند و یا به سفری پر سود می رود.
تعبیر خواب دمپایی پاره
دمپایی پاره داشتن و یا پوشیدن در خواب، نشانه فروماندگی از کارها و یا داشتن همسری ناشایسته و نامناسب است.
تعبیر خواب دمپایی لنگه به لنگه
داشتن دمپایی لنگه به لنگه به معنای جور نبودن اوضاع زندگی زناشویی و یا بهم خوردن برنامه های کاری در زندگی است. همچنین شریک کاری و یا زندگی شما می تواند عقاید کاملا متضادی با شما داشته باشد که این موجب شکست در زندگی یا کار خواهد شد.
تعبیر خواب دمپایی آبی
رنگ آبی در خواب نشانه رویا ها و آرزوهاست. اگر خواب ببینید دمپایی آبی خریده اید یا پوشیده اید، به همسری که ایده ال شماست خواهید رسید و یا به سفری رویایی که آرزوی شماست خواهید رفت.
تعبیر خواب دمپایی قرمز
اگر زنی خواب ببیند که دمپایی قرمز بر پای دارد، همسری خواهد داشت که باعث شادی و مسرت او خواهد شد و یا شغلی خواهد داشت که به او زندگی بخشیده و باعث شادی او و ارتقای روحیه زنده بودن در او خواهد داشت.
اگر مردی خواب ببیند که دمپایی قرمز به پا دارد، همسرش موجب عصبانیت او می شود و یا در کاری که دارد پرخاشجو خواهد بود و از اتفاقاتی که در شرف روی دادن هستند، احساس عدم رضایت و عصبانیت خواهد کرد.
تعبیر خواب دمپایی مشکی
اگر کسی خواب دید که دمپایی مشکی سالم و زیبایی به پا دارد، در زندگی و کار خود با عزت و غرور و سربلندی به سر خواهد برد ولی اگر ببیند که دمپایی او پاره و کثیف و مشکی است، از شریک زندگی و یا شریک کاری خود ناراضی است و احتمال جدایی او از کار و یا شریک زندگی اش می رود.
تعبیر خواب دمپایی زرد
دمپایی زرد نشانه ناراحتی و یا بیماری است خصوصا که دمپایی کثیف و یا پاره نیز باشد. اگر خواب ببینید دمپایی زرد به پا دارید، از همسر یا کار خود راضی نیستید.
تعبیر خواب دمپایی سفید
دمپایی سفید داشتن و یا خریدن به معنی سفید بختی در انتخاب همسر و یا کار است و نشان دهنده این است که در زندگی سربلند و سر افراز خواهید بود.
تعبیر خواب دمپایی سبز
دمپایی سبز خریدن و یا داشتن نشانه دیانت و سربلندی و درستکاری شریک زندگی و یا شریک کاری شما و البته خود شماست. اگر این دمپایی را در خواب به پا داشته باشید، بین شما و زوج زندگی و یا کاری شما، صمیمیت و مهربانی و درستی حکمفرما خواهد بود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه : با سلام روزتون بخیر، خواب دیدم توی یه اتاق مثل اداره با چند فرد ناشناس نشسته بودم پسرعموی من هم اونجا بود ناراحت بود و میخواست سیگار بکشه اما فندکشو پیدا نکرد و من خوشحال شدم که سیگار نکشید خواهرم گفت براش سیگار اوردم که آرام بشه اما من به خواهرم تند شدم که حق نداری بهش سیگار بدی که به سلامت خودش ضربه نزنه(ناگفته نماند ایشون در عالم واقعی سیگاری هستن)، پسرعموم حوصلش سر رفت بلند شد از اتاق رفت بیرون منو خواهرم پشت سرش راه افتادیم که من نگاه کردم دیدم دمپای پام بودو برعکس پوشیده بودم لنگ راست توی پای چپ بود و بلعکس دمپایامو درست بنابر هر لنگ پوشیدم و دقیق اندازه پام بودن مدل دمپایا یکی بود اما رنگ یکی از دمپایا سبز بود و دیگری قرمز، هر چند من باهشون احساس راحتی داشتم و همچنان پشت سر پسرعموم راه میرفتیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر عموی شما دوست دارد که ایده ی جدیدی را کشف کند که بتواند کارش را به خوبی انجام دهد ولی چیزی به فکرش نمی رسد. خواهر شما شاید باعث شده که او به فکر کشف راه حلی جدید بیافتد. شما می خواهید از پسر عمویتان پیروی کنید ولی احساس می کنید که جاپای محکمی در اینکار ندارید و شرایط تان امن و مطمئن نیست. مسیر شما اشتباه است و باید اهدافتان را دوباره ارزیابی کنید. شما نگرش های متفاوتی نسبت به نظرات او دارید ولی به هر جهت دوست دارید که از او پشتیبانی کنید. برنامه های کاریتان شاید بهم بخورد و یا نظرات متفاوتی با او داشته باشید ولی می دانید که او آدم خوب و درستکاری است. تشکر از همراهیتون.
حسین : خواب دیدم که خدمتکارم رو اخراج کردم.بعد دیدم داخل یه ماشین پارک شده هستم و کسی رو می پام.بعد دیدم توی مسابقه ای(فکر کنم المپیک بود)شرکت کردم که تا چند ثانیه دیگه شروع میشه و من باید یه دمپایی انتخاب کنم ولی بیشتر دمپایی ها یا بند نداشت یا بند داشت ولی یه طرف بند از دمپایی کنده شده بود.دمپایی ها شبیه صندل بودن ولی صندل نبودن یعنی شکل های عجیب غریب بود و من بخودم میگفتم چطوری با اینا بدو ام آخه بیشتر مثل لنت ترمز سطحشون صاف بود شاید چون من با لنت ترمز سر و کار دارم اینطوری دیدم دمپایی ها رو و اینکه دمپایی ها رنگ های مختلفی داشتن.بعد دیدم همین طوری که دارم دمپایی انتخاب میکنم یدفعه بانکی مون (رئیس سازمان ملل سابق که مرده) میاد پیشم و میگه زود باش انتخاب کن الان مسابقه شروع میشه.مسابقه هم مسابقه ی دو همراه با پرش خیلی بلند بود.بعد دیدم تو خونه هستم و بیرون یه وانتی بادمجون میفروشه و توی بلندگو هم میگه که بادمجون میفروشه.یکی میره بیرون و بادمجون میخره و میاره خونه.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما در موقعیتی در بیداریتان نقش مختار و فرمانروا دارید و می خواهید که شرایط زندگی تان را عوض کنید. شما شخصیتی رقابتی دارید و باید نگرش درستی نسبت به مسائل داشته باشید تا بتوانید به سرعت در زندگی تان پیشرفت کنید و در رسیدن به اهدافتان موفق باشید. برای شما سخت است که بخواهید تصمیم درستی بگیرید چون می بینید که نگرش های مختلفی که در رابطه با کارتان وجود دارد هر کدام عیب و ایرادی دارند و نمی خواهید که در زندگی تان بلغزید و اشتباه کنید. شما می خواهید که جاپای قرص و محکمی در موقعیتی که در آن قرار دارید داشته باشید و سعی کنید که رضایت و موافقت همه ی طرف های درگیر در زندگی تان را راضی کنید و یا همه ی جنبه های مختلف در اعتقاداتتان را رعایت کنید. شما باید به زودی تصمیم بگیرید که چطور باید زندگی تان را ادامه دهید. نگرانی های شما بی مورد است. شما از جایگاهی که در زندگی تان دارید راضی خواهید بود و عشق و شور و نشاط به زندگی تان می آید و از شما بخوبی حمایت می شود. تشکر از همراهیتون.
Artmia : با سلام و احترام خدمت شما
خواب دیدم که یه عده از فامیلامون خونه ما بودن و انگار اومده بودن دیدنه من و بعد تو یه قسمت از اواخر خوابم بلند شدم که برم تو آشپزخونه.. جلو در میخواستم دمپایی بپوشم پای چپم تو یه دمپایی مشکی جلو بسته که جنسش چرمی بود و قشنگ بود و روش طرح داشت بعد اومدم لنگه راستو بپوشم پامو کردم تو یه لنگه از دمپاییای اونجا که همه هم مشکی بودن.. پیش خودم فک کردم نکنه اشتباهی یا لنگه ب لنگه بپوشم ولی نگاه کردم دیدم درست پوشیدم و راحت و قشنگ هم بود بعد رفتم سر یخچال و قرار بود شیرینی هایی ک مامانم(تو واقعیت فوت شدن) یا درست کرده بود یا گذاشته بود اونجا رو بگیرم جلو مهمونا.. رو کف پام بلند شدم که قدم برسه یهو احساس کردم طول پام رشد کرد و دراز شد جوری ک راحت به طبقه اول یخچال رسیدم.. یه سینی بود توش یه تعداد شیرینی که شبیه انارای کوچیک بودن و هم اینکه با انار درست شده بودن.. یکیشو خوردم احساس کردم از دهنم سریع رد شد و رسید به گلوم و رفت پایین بعد یکی دیگه برداشتم و سعی کردم مزه مزه ش کنم و زود نره پایین.. یه جعبه شیرینی هم بود که از طبقه آوردم بیرون رو شیرینیا چند جور میوه بود و خیار هم بود که فقط خیارارو برداشتم گذاشتم تو طبقه و ازون شیرینیا هم یکم خوردم.. ممنون از تعبیرتون..
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. برای شما خواستگار خواهد آمد و شما احساس مثبتی به این شخص پیدا می کنید و وقتی درست فکر می کنید متوجه می شوید که انتخاب درستی انجام داده اید. دعای خیر مادرتان پشت سر شماست ( روحش شاد) او می خواهد که شما ازدواج خوبی داشته باشید و به یکباره مقام و احترام شما زیاد خواهد شد و با عشق و مهربانی - بواسطه ی دعای مادرتان- با شما رفتار خواهد شد. سلامتی و ثروت و خوشبختی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
لیلا : سلام عزیزم چند روز پیش خواب دیدم اولش تو یه سالن نشستم خواهر بزرگم که خیلی قبولش دارم مقنعه سفید پوشیده و داره برا بچه هایی که بعضیاشون تازه به سن تکلیف رسیدن مجری گری میکنه، یکی از دخترای بزرگ از مجری گریش با دوستش ایراد میگیره و من بهم بر میخوره بهشون تذکر میدم که اگه ایراد میگیرن چرا بلند بلند میگن!!اونا از تذکر من و من میترسن و دیگه هیچی نمیگن
بعد دیدم تو حیاط خونمون هستم و روی تخت تو حیاط دراز کشیدم و از درخت برام انجیر می افته پایین، من دهنمو باز میکنم که انجیر تو دهنم بیفته ولی بعضیاش ممکنه کنارم بیفتن و تو دهنم نیفتن
روزی که خواب دیدم بارونی بود دیدم جلو خابگا همینطور بارون میباره من یه کتابی دست گرفتم مثل نهج البلاغه هر چی نگا میکنم که کلماتش رو ببینم خیلی ریزن نمیبینم! بعد دوباره کلا ناپدید میشن!هر چی برگ میزنم تا این کتاب سبز مقدس هیچ کلمه ای توش نمیبینم، ناراحت بودم که اینجور شده بعد نگا به پاهام کردم دیدم توی زمین بارونی دارم راه میرم و بارون داره میاد ولی کفش یا دمپایی پام نیست این دفعه خیلی ناراحت تر و غمگین تر شدم، جلو مغازه جلو خابگا رفتم اولش حس کردم آینه دیدم خواستم خودمو توش ببینم ولی دیدم آینه این سمت دیگه ست، بیخیالش شدم! میدیم همش یه مردی میخواد به من نزدیک بشه از مرده اصلا خوشم نمی اومد، میخواست با من بخوابه ولی من هر دفعه از دستش به بهانه ای فرار میکردم! مرد قیافه ریشی و جوانی داشت بعد دوباره به پاهام نگا کردم دیدم این دفعه دمپایی به رنگ سیاه دارم و خوشحال شدم، یکم که دوباره گذشت دوباره به پاهام نگا کردم دیدم دمپاییام سبز هستن خیلی خوشحال شدم ولی مرده دست منو گرفته بود و با خودش میبرد، تو همین زمان مرده هی کوچک میشد و تبدیل به یه دختر جوان با یه صدای عجیب و ناقص شد و دوباره که گذشت دختر از لحاظ سایز کوچک و زشت میشد نگا پاهاش کردم دیدم دمپاییای اون دقیقا همون دمپاییای منه با همون رنگ سبز ، ازش پرسیدم ماجرا چیه!!! درحالی که هی زشت و کوچکتر میشد جوری که میدونستم کاملا تحلیل میره گفت من آینده تو بودم واسه همین دمپاییامون یکی هست، ناراحت شدم گفتم یعنی تو آینده م بودی و بغلش کردم و ترسیدم نکنه آینده م داره نابود میشه ولی میدونستم دمپایی های سبز دیگه ثابتن.
عزیزم من خودم الان استاد دانشگام و با کسی با وجود مشکلات خیلی زیاد قراره ازدواج کنم، البته نمیدونم آینده کاری و ازدواجم چی بشه!!و اعتقاداتم برام هم خیلی مهمه. خوابه نگرانم کرده، ممنون میشم تعبیرش کنین
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما شخصیتی باکرامت و صلحجو داردو سعی می کند که افکارش مثبت و سرشار از آرامش باشد و رفتاری ایده آل داشته باشد. شما او را تحسین می کنید و از او حمایت می کنید. در شرایطی که فعلا در آن قرار دارید، حوادث برای شما به شکل مثبتی تغییر خواهند کرد. اما در آینده شما نیاز دارید که قبل از هر تصمیمی ، اطلاعات و دانش و خرد بیشتری راجع به آن کسب کنید! به همه چیز سراسری فکر کنید و همه ی گزینه ها را در نظر بگیرید. شما باید سعی کنید که دیدگاهتان را نسبت به تصمیماتتان از بعد دینی هم بررسی کنید. اطالعات شما کم هستند و یا رفتار شما منطبق با خواسته های حضرت علی ع نیست. شما کتاب را از روی جلدش قضاوت می کنید و از مفهوم و محتوای آن خبر ندارید همینطور انسانها را از روی ظاهرشان قضاوت می کنید همانطور که باید خودتان هم به درون خودتان و به تزکیه نفستان بیشتر بپردازید و صرفا اینکه بگویید که با ایمانید، درکتان را بالا نمی برد. شما احساس می کنید که اعتماد به نفستان کم شده و جاپای قرص و محکمی در این رابطه یا موقعیتی که در آن قرار دارید، ندارید. اما از جهتی بسیار احساساتی فکر می کنید. نمی دانید که باید چکار کنید. به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید ولی نمی خواهید خودتان را درک کنید و شرایطتان را واقعا بسنجید. از نوع گشایش کاری که برایتان پیش آمده راضی نیستید. شما احساس می کنید که بی تجربگی می کنید و خودتان را درگیر شرایطی می کنید که معلوم نیست ته آن چه می شود. می دانید که ایمانتان قویست و می خواهید مثبت اندیش باشید ولی ادامه ی این روند باعث می شود که کم کم احساس کنید که قدرت شما کم می شود و نمی توانید مثل یک مرد روی پای خودتان بایستید. کم کم احساس خامی و بی تجربگی می کنید. احساس بی عقلی خواهید کرد و می دانید که وجهه ی بدی پیدا می کنید. روشی که برای آینده تان در نظر گرفته اید به ناکجا آباد می رسد. شما باید با کسی که دوستش دارید منطقی فکر کنید و ببینید که ته قضیه چگونه خواهد بود. این که صرفا روی شانس و تقدیر بخواهید بروید جلو نه خداییست نه عقلانیست. لطفا منبعد هم خوابهایتان راکوتاه ارسال کنید چون صدها نفر در روز خواب ارسال می کنند و من چشمانم را برای همه لازم دارم. خوابهای طولانی منبعد تعبیر نخواهند شد. تشکر از همراهیتون.
سحر : سلام با تشکر از زحمات شما. خواب میدیدم با همسر سابقم که تازه از هم جدا شدیم عقب یه تاکسی نشسته بودیم که نمیدونم چرا مجبور میشیم پیاده شیم.من از در جلوی راننده دارم پیاده میشم و همسرم کنار ماشین وایساده بود و میبینم که دورم دو تا حوله ی حمام پیچیدم که یکیش سبز و یکیش کرمه و تو واقعیت این حوله ها رو دارم و حس خوبی داشتم که همسرم میبینه بدنم پوشیدس و چیزی بهم نمیگه.بعد انگار یه لنگه دمپایی قرمز پام بود و همسر سابقم انگار میگفت بیا ولش کن ولی گفتم اون لنگه اش تو ماشینه و دیدمش تو ماشین که میخواستم از تو ماشین برش دارم.بعد دیدم تو فضای خونه ی مادرم هستم و تلفنم زنگ زد و اقایی بود که الان خواستگارمه و دوستم داره و گفت که صندلی خریده که برای بعدمون نگه داره منم به مامانم گفتمو مامانم از این کارش خوشش اومده بودو تو خواب میدونستم که صندلی های مجلسیه میز ناهارخوری منظورشه.ولی من داشتم فکر میکردم اخه قضیه ی ما که جدی نشده و من هنوز روش مطمئن نیستمو یه جورایی عذاب وجدان داشتم از اینکه انگار من امیدوارش کرده بودم به اینکه باهم میمونیم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هنوز نتوانسته اید شوهر سابقتان و احساستان را نسبت به او فراموش کنید. اما به زودی مجبور خواهید شد که از فکر او بیرون بیایید. کما اینکه همسر سابقتان هم از فکر شما بیرون آمده. شما می خواهید دوباره ازدواج کنید و همسرتان نخواهد گفت که شما بی قید و بند هستید. شما فکر می کنید که شادیهایتان را در گذشته جا گذاشته اید و دوست داشتید که همسر سابقتان برمی گشت ولی برای او این قضیه، یک قضیه ی تمام شده است. آقایی که خواستگار شماست می خواهد که شما در زندگی او جایگاه خوبی داشته باشید و از شما حمایت کند. می خواهد که شما خوب شرایط او را ارزیابی کنید و مادرتان از این فکر او خوشش می آید. اما شما هنوز دو به شک هستید و او را زیاد دوست ندارید. تشکر از همراهیتون.
Pari : سلام خانم هراتی،، من چندباره که خواب دمپایی میبینم
یه بار خواب دیدم، همسرم واسه من و بچه ها دمپایی خریده،، واسه من دمپایی چرم قدیمی به رنگ سورمه ایی،، دوباره خواب دیدم در سفر هستم تنهایی و اونجا دمپایی های سفید پلاستیکی میخرم،،
این خواب ها رو به فاصله یکی دو شب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام به شما اطلاع رسانی شده است، شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر 24 ساعت و در هر کامنت هستید و حتی اگر خوابهایتان مربوط به هم باشند طبق قوانین سایت فقط باید یکی از خوابهایتان را که در 24 ساعت دیده اید ثبت بفرمایید چه برسد به اینکه یکی را الان ببینید و یکی را چند شب بعد. همسر شما سعی می کند که به زندگی شما آرامش و گرمی و راحتی ببخشد ولی ممکن است که شما احساس تنبلی یا ناامنی کنید و فکر کنید که جاپایتان در زندگی قرص و محکم نیست. او می خواهد که شما منیت نداشته باشید و شخصیتی مقاوم و پوست کلفت و مبارز و اصیل و با فرهنگ از خودتان نشان دهید. لطفا در صورت تمایل، خواب دومتان را با جزئیات بیشتر و متعاقبا ارسال بفرمایید. تشکر از همراهیتون.
Sadghi1 : سلام خانم هراتی خواب دیدم که قصد داشتم به محل خانه خانمی که دوستش دارم بروم سرراهم یک مرد بود جلویم را گرفت ومی خواست من به انجا نروم به خانه خودش بروم می گفت چرا به انجا می روی اینجا خودم همه چیز است من قبول نمی کردم می گفتم باید بروم و در خانه او پر از مهمان های خانم بود بازویم راگرفته بود نمی گذاشت به مسیرم ادامه دهم به سختی بازیوم را از دستش ازاد کردم می خواست به من یک لقمه غذا که خورشتی و قرمز بود بدهد به اجبار قبول کردم تا از دستش ازاد شوم وتابه خانه ان خانم بروم کمی ازا انرا گاز زدم اما نخورد ان را روی زمین انداختم سپس به دنبال دمپای هایم می کشتم بجای دمایی خودم سه تا دمپایی زنانه بود اکه از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به خانمی که دوستش دارید فکر می کنید و هر چند که شاید منطقتان می گوید که نباید زیاد به او فکر کنید و باید بیشتر به فکر خودتان باشید. منطق شما می گوید که باید مراقب خودتان باشید و خیلی هیجانی و احساسی نشوید ولی شما این افکار را نمی پسندید. شما می خواهید به کسی که دوستش دارید فکر کنید و احتمالا این خانم از لحاظ مالی مرفه است و یا دوستان زیادی دارد. شما می خواهید که اعتماد به نفستان را در قبال او بالا ببرید و زندگی آرام و ساده ای داشته باشید ولی خیلی احساساتی هستید و احساس وابسته بودن به این خانم باعث می شود که شما نتوانید شخصیتی حمایتگرایانه به خودتان بگیرید. اگر می خواهید دل خانمی که دوستش دارید را به دست بیاورید باید سعی کنید که کسی باشید که او ندارد!! به عبارتی شما باید حامی او باشید و شخصیتی منطقی داشته باشید و خیلی دنبال او ندوید!! او به اندازه ی کافی دوست خانم دارد. شما باید سعی کنید نگرش و عملکردتان مثل یک آقا باشد!! تا دل او را بدست بیاورید. کمی جدی تر سنگین تر با وقارتر کم توجه تر ( نه بی توجه ). اگر افکار شما مثل یک زن احساسی باشد چطور می توانید دل او را بدست بیاورید؟ تشکر از همراهیتون.
Sara : ببخشید که باز مجدد سوال میکنم کمی این خواب فکرم رو درگیر کرده ،اگر در مورد بختم باشه به معنی خوشبختی هست با این وجود که من در خواب قصد دور انداختنش رو داشتم،یا به معنی بر هم خوردن بختم هست؟
فریبا هراتی
: اگر شما با همسرتان اختلاف دارید بله شما گاهی به دور انداختن رابطه تان فکر می کنید. اما اگر اختلاف ندارید خواب شما گویای این مسئله است که شما نمی توانید نگرش دیگران را در مورد خودتان قبول کنید و می خواهید کاری را انجام دهید که قطعا خودتان می خواهید و نه اینکه دیگران به شما بگویند. شما کفشتان را دور نیانداخته اید ولی فکرش از سرتان گذشته است پس به معنی به هم خوردن بخت شما نیست. لازم به تذکر است که هر دو بار که شما کامنت ارسال می کنید یک حق خواب از شما کسر می شود.
Sara : خانم هراتی عزیز تعبیرتون خیلی خوب بود منون ،فقط یه سوالی هست اینکه خود این دمپایی سبز میتونه به مال هم تعبیر بشه،یعنی یک ملک یاچیزی شبیه به این که از طرف همسرم به من داده بشه ؟میتونه حکم مادیات رو داشته باشه؟
فریبا هراتی
: دمپایی شما به نگرش شما کار شما بخت شما و یا سفری برای رسیدن به سود یا رفاه اشاره می کند.
Sara : سلام ، وقتتون به خیر خانم هراتی عزیز
دیروز خواب دیدم که انگار در خواب بعد از یک مدتی که منزل نبودم (در بیداری در ماه اصولا در سفر هستم)در خواب هم انگار برگشته بودم منزل که همسرم از زیر تخت یک جفت صندل در آورد که انگار من تو خواب به همسرم میگفتم اسمش رو (دمپایی ) که خیلی زیبا بود وبه رنگ سبز روشن(سیدی) خیلی قشنگ بود و نو بود،که به من گفت این دمپاییاته پات کن که من در خواب بهش گفتم اینا ماله من نیست انگار تا حالا ندیده بودمش ولی همسرم اسرار داشت که اونا ماله منه ،با اینکه من تو خواب هم عاشقشون شدم از شدت زیباییش ولی اسرار داشتم که من خونه نبودم اینو یکی آورده گذاشته تو خونه ما در صورتی که در واقعیت کسی به غیر از من و همسرم منزل ما رفت و آمد ندارد،ودر خواب همش تصور میکردم خانمی که الان در بیداری یادم نیست چه کسی بود ولی در خواب میشناختمش آورده بود گزاشته بود که من با وجود اینکه به خرافات اصلا اعتقادی ندارم تصورم در خواب این بود که این دمپایی هارو برای تفرقه بین من وهمسرم آورده اند گزاشتند،ودر خواب با وجود اینکه دوسشون داشتم همش میگفتم من اینارو میندازم دور که البته در خواب ندیدم بندازمشون دور دلمم نمیومد بندازمشون دور ولی دو دل بودم ،ودر ادامه خوابم پدر بزرگم رو دیدم که به تازگی فوت کردند ،آمده بودند سرحال بودند لباس های تمیز بر تن داشتند که ایشون در بیداری بر اثر سکته فلج بودند اما در خواب سالم بودند وبه من گفتند که زنده هستند ولی کمی لاغر بودند،و در خواب من روی صندلی نشسته بودم و گریه میکردم که ایشون اومد جلو وخم شدند ومن رو بوسیدندم من از خواب بیدار شدم ،خانم هراتی عزیز اگر طولانی شد عذر خواهی میکنم،ممنون از تعابیر قشنگتون،
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما معتقد است که شما به آرامش و مثبت اندیشی احتیاج دارید و می خواهد که از زندگی تان لذت ببرید و همانی باشید که او شما را به خاطر آن دوست داشته. شما شاید نگرش های تازه ای نسبت به مسائل پیدا کرده اید و به مسائل به صورتی مادیگرایانه یا حسودانه نگاه می کنید ولی در حقیقت همسرتان می خواهد که شما راحت و آرام باشید. روح پدر بزرگتان شاد او آمرزیده شده و از تمام ناراحتی ها دور و در صحت و سلامت به سر می برد. لاغر بودن او به این دلیل است که از مال دنیا چیزی با خودش نبرده ( فایده ای برایش ندارد) اما او نیازمند عشق و محبت شماست که برایش پشتوانه و دعا بفرستید تا او احساس قدرت بیشتری کند و دلگرمتر باشد. پدر بزرگتان به شما علاقه دارد و عمر شما طولانیست. تشکر از همراهیتون